تعدادی از طراحان صحنه و لباس تئاتر، مشکلاتی مانند کمبود بودجه، نبود کارگاه دکور و لباس، چنداجرایی بودن سالنها، استفاده از افراد غیرمتخصص و عدم شناخت کارگردانان از مقوله طراحی را مهمترین چالشهای امروز این حرفه عنوان کردند.
به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از ایران تئاتر ، صحنه و لباس از عناصر مهم در یک پروژه نمایشی به شمار میآید. بخشیهایی که میتواند پیش از هر دیالوگ و کنش داستانی و روایی، رویکرد اجرایی را به مخاطب بشناساند.
اهمیت این دو عنصر در تئاتر ما را بر آن داشت تا با تعدادی از هنرمندان فعال این حوزه درباره چالشها و مشکلات این کار گفتوگو کنیم که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
جایگاه طراحان لباس به خوبی تعریف نشده است
منیر ملکی، طراح لباس تئاتر نیز درباره جایگاه این حرفه بیان کرد: «طراحی لباس از دو ساحت میتواند مورد بررسی قرار بگیرد. ساحت اول کیفیت کار، دانش و توانایی طراحان لباس است که خوشبختانه اکنون هنرمندان فعال در این بخش، توانا، آگاه و مسلط به حرفه خود هستند و با شناخت و با دقت کار خود را انجام میدهند.«
او ادامه داد: «اما متاسفانه جایگاه طراحان لباس به خوبی تعریف نشده است، به این صورت که یک طراح لباس با سابقه، و دارای تحصیلات آکادمیک باید از لحاظ حقوق مادی و معنوی جایگاه ویژهای داشته باشد.«
این هنرمند افزود: «متاسفانه به دلیل کمبود بودجه در تئاتر آنچه باید در حق طراحان اتفاق نمیافتد و باید به رقمهای پایین دستمزد قناعت کنند که این بسیار دردآور است به ویژه برای کسانی که سالها در این عرصه زحمت کشیدهاند. حتی در اکثر اوقات حقوق معنوی آنها هم رعایت نمیشود و در پوستر یا بیلبورد جای نام آنها خالی است. در نهایت میتوان گفت ارزش واقعی کار طراح لباس آگاه و باسابقه شناخته نمیشود، گویا کیفیت کار طراح به خوش سلیقگی تنزل داده میشود و کانسپتهایی که باید در نظر بگیرد تا بتواند یک ایده را به اجرا تبدیل کند از چشم دیگران پوشیده میماند.«
او با اشاره به چالشهای طراحی لباس بیان کرد: « چالشهای طراحان لباس بسیارند متاسفانه از دوران مدیر وقت هنرهای نمایشی کارگاههای دکور و لباس را تقلیل دادند و به مرور باعث کاهش آنها شدند که نقطه عطف منفی و رو به پایینی در طراحی لباس اتفاق افتاد و طراحان لباس دیگر جایگاه، پایگاه و محل استقرار اجرایی کار خود را از دست دادند و دیگر آن تیم ورزیده و پرتعدادی که در آن کارگاه عظیم و با انضباط مینشستند و کار میکردند، از بین رفت. اکنون طراح لباس برای یک پروژه بزرگ باید با چند خیاط صحبت کند و آنها عموما در خانه کار میکنند و وضعیت اسفباری برای پیگیری امور برای طراحان پیش آمده است.»
به گفته این هنرمند با بیان اینکه هر خیاطی سازنده لباس تئاتر نیست، گفت لباس تئاتر یک لباس معمولی نیست و نیازمند طراح متخصص است.
این طراح لباس و صحنه پیشکسوت با گله از شرایط امروز این حرفه توضیح داد: «اتفاق اسفبار این است که به دلایل مختلف گروههای تئاتری قدر طراح لباس را نمیدانند و احترام را به حدی که شایسته است رعایت نمیکنند. غالبا گروههای بسیار آماتور از حرفههای دیگر در تئاتر فعال میشوند و بویی از مفهوم تئاتر و اصول آن نبردهاند. طراحان را به خدمت میگیرند و ضمن نادیده گرفتن حقوق مادی و معنوی آنها از هر آدمی که یک بار از یک مرکز هنری رد شده، نام میبرند و تقدیر میکنند و دریغ از اینکه به طراحان خود ارج بگذارند.»
این طراح لباس تئاتر اظهار کرد: «متاسفانه طراح لباس به فردی که آرشیوی دارد و مطابق سلیقه بازیگر پیش میرود، تبدیل شده است و فراموش شده که او سالها تحصیل کرده، تجربه دارد و کار او بخشی از ارکان تئاتر به شمار میرود که مفهوم این هنر را به مخاطب منتقل میکند.»
طراحانی که غالبا سواد ندارند
پیام فروتن، مدرس و طراح صحنه سینما و تئاتر، چالش طراحان صحنه را به ۲ بخش نرم افراری و سخت افزاری تقسیم کرد و گفت: «در حوزه چالشهای نرم افزاری به دهه ۷۰ و ۸۰ باز میگردد که تئاترهای خصوصی وجود نداشت و کارگاههای دکور داشتیم، گروهها با ادارهکل هنرهای نمایشی قرارداد میبستند و بخش مجزایی به هزینههای طراحی اختصاص پیدا میکرد. در آن دوره طراحیهای صحنه پربار و دارای کیفیت بود.»
او ادامه داد: «از زمان تاسیس تئاترهای خصوصی و قطع بودجه که به دلیل عدم حمایت شکل گرفت، خیلی از کارگردانها و سرمایهگذاران ترجیح دادند هزینه اجرا را صرف حضور سلبریتی، دی جی و … کنند تا به این ترتیب فروش خود را بالا ببرند.»
این هنرمند افزود: «در مورد بعد سالنهای چند اجرایی چالش دیگری برای عدم پرداخت به طراحی صحنه شد. زمانی که چندین نمایش در یک سالن اجرا میشود؛ طبیعتا دکوری وجود ندارد و یا دکور باید قابل حمل و پرتابل باشد که البته این امر علاوه بر آسیب به طراحی صحنه، ایمنی اجرا را پایین میآورد. ضمن اینکه هماکنون دیگر انبار پشت صحنهای هم برای ذخیره متریال و دکور وجود ندارد که اینها همگی جز مسائل سخت افزاری به شمار میرود.»
به گفته فروتن مسائل دیگر چون بحث مالی و بالا رفتن قیمت متریال راهکار دارد و میتواند جز مشکلات نرم افزاری طراحی صحنه دستهبندی شود.
او بیان کرد: «در بحث نرمافزاری متاسفانه با کارگردانها و طراحانی سروکار داریم که غالبا سواد تئاتر ندارند. چراکه در صورت داشتن سواد لازم جایگاه عمده طراحی صحنه در تولید و اجرا را درک میکردند. برای این حرف مثالی میآورم تا اهمیت این موضوع قابل درک باشد. بعد از مرگ اسکار براکت، بنیاد او تاسیس میشود و هر سال یک جایزه به طراحی صحنه تعلق میگیرد، چراکه او میدانست این حرفه از چه جایگاه عمدهای در تئاتر و هنرهای نمایشی برخوردار است.»
این مدرس با بیان اینکه اکنون ما در تئاتر با ۲ دسته کارگردان روبرو هستیم، گفت: «یک دسته کارگردانهایی که به صورت تجربی وارد این حوزه شدند و تحصیلات لازم در این زمینه را دارا نیستند و دسته دوم کارگردانهایی که به صورت آکادمیک وارد تئاتر شدهاند، اما جالب اینجاست در رشته کارگردانی ما حتی یک درس طراحی صحنه وجود ندارد. و این موضوع عدم دانش کارگردانها را در زمینه طراحی صحنه اثبات میکند.»
او ادامه داد: «قطعا ابزار طراح صحنه به بازار وابسته است اما این تنها ۵۰ درصد داستان است و ۵۰ درصد دیگر مهارت، دانش و تسلط طراح و همچنین کارگردانی است که بدون ادعا از او حمایت کند تا اثری باکیفیت و خلاقیت شکل بگیرد. اما داستان آسیب به طراحی صحنه به عدم دانش، اعتماد به نفس بسیار زیاد کارگردانها و جهل مرکب برخی از اهالی تئاتر برمیگردد که فکر میکنند از دانش کافی در هر زمینهای بهرهمند هستند.»
این هنرمند درباره استفاده از واژه مینیمال در طراحی صحنه برخی آثار گفت: «سبک مینیمالیست لزوما سبک ارزان قیمتی نیست. در نتیجه دوستانی که از واژه مینیمال برای عدم طراحی دکور بهره میبرند بر بیدانشی و فقدان معلومات خود تاکید میکنند.»
فروتن اظهار کرد: «اگر دوستان ما کمی اهل مطالعه باشند و به فصل آخر کتاب اسکار براکت رجوع کنند که درباره افق طراحی صحنه در هزاره سوم صحبت میکند، بر تاکید او بر ارتقای صحنه به واسطه تصویر و فناوری آگاه و مطلع میشوند. ما اکنون سعی میکنیم، تصویر را با فرم و حرکت پر کنیم، در حالیکه اینطور میزانسن دادنها یا شیوه بازیگری و تصاویری که تنها با پیکر بازیگر ساخته میشود از فرط تکرار خستهکننده شده است.»
او در پایان سخنانش گفت: «کلمه تئاتر از تئاترون یونانی به معنای محل دیدن میآید اما تئاترهای ما به نمایش رادیویی تیدیل شدند که اگر ما به عنوان تماشاگر چشمانمان را هم ببندیم چیزی را از دست نخواهیم داد.»
طراحی لباس و صحنه در حال حذف شدن از تئاتر است
الهام شعبانی یکی دیگر از طراحان لباس تئاتر گفت: «به نظر من طراحی لباس در تئاتر ما در جایگاه درستی قرار ندارد. من براساس نمایشنامه و تحلیل شخصیتها و روانشناسی رنگها به طراحی لباس میپردازم اما همیشه شامل یکسری ممیزیها میشویم. البته که محدودیت تصویر از تئاتر بیشتر است.»
او ادامه داد: «ممیزیها از یک طرف باعث افزایش خلاقیت من به عنوان طراح لباس میشود ولی از یک جایی این امر، دست طراح را میبندد.»
این هنرمند با هشدار درباره حذف طراحی لباس و صحنه بیان کرد: «از طرف دیگر انقدر هزینههای اقتصادی افزایش یافته و طراحی لباس و طراحی صحنه از یک جایی به بعد در حال حذف شدن است. هم به دلیل هزینه و هم به دلیل چنداجرایی شدن سالنهای نمایشی، همه به سوی انتخاب لباس، دکور و متریالی میروند که راحتتر آن را تعویض کنند.»
شعبانی اظهار کرد: «امروز ما در طراحی لباس دنیای تصویر و تئاتر به سمت این موضوع رفتهایم که ببینیم خود بازیگر چه لباسی برای این صحنه دارد. در حالی که این کار کاملا اشتباه است. این طراح لباس است که با طرح خود ویژگی به شخصیت میدهد و بازیگر را از خود واقعیاش دور میکند. او ایده و تفکری برای طراحی لباس شخصیتها دارد و نباید در کار او دخالت کرد، اما متاسفانه آنقدر که باید حرفهای به این موضوع پرداخت نشده و در برخی پروژهها علاوه بر مشکلات ذکر شده، بازیگر سالاری نیز باعث لطمه خوردن به کار طراحان میشود.»
به گفته این هنرمند بسیاری از کارگردانان ما از طراحی لباس و پالت رنگ اطلاعی ندارند.
شعبانی، طراحی لباس در تئاتر را خلاقانهتر دانست و گفت: «طراحی لباس براساس تعامل بین کارگردان، بازیگر و طراح لباس شکل میگیرد. گاهی درگیر حواشی میشویم که نمیدانیم ما قرار است به کاراکتر فیلمنامه یا نمایشنامه کمک کنیم یا به زیبایی بازیگر.»
او با بیان اینکه طی سالهای اخیر تعامل بین طراح صحنه، لباس، نور و گریم بسیار کمککننده است، توضیح داد: «ترجیح من این است که بازیگر در لباس خود راحت و حالش با لباسی که میپوشد خوب باشد، چراکه او با بازی خود به لباس و طراحی من هویت میدهد.»
طراحی مینیمال به معنی کم گذاشتن نیست
سهیل دانش اشراقی، طراح صحنه و لباس تئاتر و سینما درباره این حرفه گفت: «طراحی صحنه طی سالهای اخیر به سمت سادهگرایی رفته و گویی این حرفه در تئاتر جدی گرفته نمیشود. در حالیکه ما در در دهههای گذشته شاهد طراحیهای جذابتری در سالنهای نمایشی بودیم که همچنان در ذهنمان به یاد ماندهاند.»
او ادامه داد: «امروزه با استفاده از واژه مینیمال که کاربرد غلطی نیز دارد؛ بسیاری از عناصر صحنه مانند طراحی صحنه، لباس و … حذف میشود که البته شاید کمبود بودجه دلیل اصلی این گرایش به حذف صحنه در تئاترها به ویژه در نمایشهای کوچک و خصوصی است.»
این هنرمند با ابراز تاسف از اینکه گروههای نمایشی توجهی به طراحی ندارند، افزود: «قطعا با هزینههای اندک هم میتوان طراحیهای فکر شده و درستی برای تئاتر انجام داد. اما متاسفانه گروههای نمایشی خود را درگیر طراحی لباس، صحنه و یا گریم نمیکنند و بیشتر از هرچیز میزانسن را مورد توجه قرار میدهند که به نظرم این اتفاق خوبی نیست. درواقع ما شاهد آثار خوبی هستیم که طراحی لباس و دکور درستی برایشان انجام نشده و فضاسازی آنطور که شایسته است رخ نمیدهد.»
این هنرمند با اشاره به استفاده از طراحی مینیمالیستی برای مدیریت بخش اقتصادی آثار بیان کرد: «تعریف مینیمالیست به معنای کم گذاشتن در طراحی صحنه و لباس غلط است. در تئاترهای کوچک، بودجه میتواند اندک باشد، اما با خلاقیت میتوان بهترین اتفاقات در صحنه رقم بخورد. در دهه ۶۰ و ۷۰ هم تئاترها بودجه زیادی نداشتند، اما ما شاهد طراحیهای بسیار خوبی بودیم. این روزها علاقه شخصی و جاهطلبی برخی هنرمندان برای دیده شدن باعث شده تا نامشان در حرفههای مختلف دیده شود و اصلا به تخصص طراحی صحنه و لباس اهمیت داده نمیشود. البته اصولا افراد بیتجربه چنین کاری انجام داده و نه تنها به عنوان کارگردان که در نقش طراح صحنه، لباس و نور هم به فعالیت میپردازند.»
به گفته دانش اشراقی، طراحی صحنه آثار در جایگاه بینالمللی بسیار خلاقانه، عجیب و در راستای نظر کارگردان است و ما هر روز شاهد اجراهایی بهتر از قبل هستیم.
او با اشاره به تفاوت طراحی صحنه در تئاتر و سینما با یکدیگر گفت: «طراحی صحنه در سینما با نگاهی واقعگرایانهتر به جزئیات شکل میگیرد اما این امر در تئاتر بیشتر در راستای فضاسازی بهتر به منظور هارمونی و هماهنگی تمامی حوزهها با یکدیگر است.»
این طراح صحنه و لباس ادامه داد: «ایجاد خلاقیت و نوآوری در طراحی صحنه تئاتر و سینما، تنها به نمایشنامه یا فیلمنامه و فرمی که قرار است اثر در قالب آن شکل بگیرد، بستگی دارد.»
دانشاشراقی افزود: «طراحی صحنه چالشهای متفاوت و زیادی نسبت به پروژههای مختلف دارد. به طور مثال ما برای نمایش «نبرد رستم و سهراب» که یک اثر بیگ پروداکشن به شمار میآید با محدودیتهای بیشماری روبرو بودیم. اولین مورد عدم امکان استفاده از اسب با توجه به وجود و نقش رخش در زندگی رستم در تالارهای نمایشی بود که باعث شد فضای میدانی را برای طراحی انتخاب کنیم و با توجه به این موضوع، دیگر مسائل ازجمله طراحی لباس، صحنه، نور، گریم و . ..قطعا باید با حفظ رویکرد تئاتری کار متناسب با فضاسازی در راستای اثر شکل میگرفت.»
او درباره استفاده از ماشینری در طراحی صحنه گفت: «ماشینری در تئاتر کمک میکند تا تغییرات صحنه، زمان و مکان به راحتی انجام شود. این موضوع میتواند با ماشینری سبک و پرتابل انجام شود که ساده ترین حالت ممکن است. اما در تئاترهای بزرگتر ما نیازمند تغییر جدی هستیم و قطعا ماشینری در این بخش بسیار کمک کننده خواهد بود.»
این هنرمند در پایان سخنانش تاکید کرد: «اصولا گروه طراحان به ویژه طراح صحنه جزو اولین افرادی است که وارد یک پروژه میشود و از آنجاکه کار تمامی بخشهای هنری صحنه شامل لباس، موسیقی، نور و … همه به هم تنیده و وابسته است، قطعا با رهبری یک کارگردان خلاق و حرفهای نتیجه خوبی هم خواهد داشت.»
طراحی صحنه به یک هنر چند بعدی تبدیل شده است
امیرحسین دوانی، طراح صحنه تئاتر نیز در اینباره گفت: «طراحی صحنه در تئاتر امروز جهان به عنوان یکی از ارکان اصلی در خلق تجربهی تئاتری شناخته میشود. این طراحی میتواند به شکلگیری فضای داستان، انتقال احساسات و پیامها و حتی بهبود تعامل با تماشاگران کمک کند.»
او ادامه داد: «همچنین، با پیشرفت تکنولوژی و استفاده از عناصر جدید مانند نورپردازی، ویدئو و موارد مختلف، طراحی صحنه به یک هنر چند بعدی تبدیل شده که میتواند به طرز چشمگیری روی روایت داستان تأثیر بگذارد.»
این هنرمند با اشاره به چالشهای زمینه فعالیت خود بیان کرد: «در تئاتر ایران، طراحی صحنه به دلیل تنوع فرهنگی و تاریخی غنی، جایگاه ویژهای دارد. طراحان صحنه ایرانی با الهام از سنتها و فرهنگهای مختلف، سعی در ایجاد تجربههای منحصر به فرد دارند. اما این امر گاهی به چالشهایی نیز منجر میشود، از جمله محدودیتهای مالی، عدم دسترسی به منابع و تجهیزات مدرن و گاهی فشارهای اجتماعی و سیاسی که میتواند روی آزادی هنری تأثیر بگذارد.»
دوانی در پایان گفت: «طراحان صحنه در ایران ممکن است با چالشهایی مانند نداشتن حمایت مالی کافی، کمبود امکانات و تجهیزات و محدودیتهای زمانی مواجه شوند. همچنین، در برخی موارد، عدم درک کافی از اهمیت طراحی صحنه توسط کارگردانان یا تهیهکنندگان میتواند بر روند کار آنها تأثیر منفی بگذارد.»
مخاطب تفاوت طراحی مد و با لباس صحنه را درک میکند
مقدی شامیریان، طراح لباس تئاتر نیز درباره این حرفه گفت: «لباس پوستی است هویتدار و متکلم، کشیده شده بر بدن و اسکلت بازیگر که قابلیتهای فراوانی را در آشکارسازی شخصیت او و ایجاد پیام و ارتباط با مخاطب دارد و همه دیالوگها و واکنشهای بازیگر درحالی صورت میگیرد که این پوست بیرونی جزئی از بدن او به شمار میآید.»
او ادامه داد: «لباس عنصر بسیار مهمی در تکمیل تمام ایدههایی هست که در نهایت به وقوع رویدادی به نام تئاتر میانجامد.«
این هنرمند با ابراز تاسف از حضور افراد غیرمتخصص در این عرصه افزود: «متاسفانه گاهی در تئاتر با اسامی افراد و برندهایی مواجه میشوم که نه تحصیلات آکادمیک و نه تجربه کافی در زمینه لباس برای صحنه دارند. یعنی اصول و قوانین طراحی لباس برای صحنه، رنگ و جنس پارچه را نمیشناسند و ممکن است در حوزه لباس فعال باشند اما متخصص لباس در این عرصه نیستند.»
شامیریان بیان کرد: «طراحی مد و طراحی لباس صحنه دو مقوله کاملا متفاوت با قوانین و اصول ویژه خود هستند. مخاطب امروز هم اکثرا یا به صورت شهودی و حسی و یا کاملا تخصصی این موضوع را درک میکند. پس طراح لباس تئاتر بودن، کار دشواری است که مستلزم داشتن دید درست طراحی برای این مدیوم، داشتن دانش و تجربه کافی برای شخصیتپردازی نقشها، اصول و تدابیر خطی، آگاهی از تاریخ لباس، پارچه و همچنین خلاقیت بینهایت برای نمایش و آنچه تکمیلکننده بازیگر و نقش او در صحنه است.«
او ادامه داد: «برای اجرای لباس از مرحله طراحی تا به ثمر رسیدن آن و تمام جزئیات مربوط به آن، فضای درست و کافی لازم است و با توجه به انبوه گروههای نمایشی و تعداد تئاترهای بیشماری که روی صحنه هستند، نیاز به تعداد زیادی دوزنده، برشکار و فضاهایی برای استقرار گروههای لباس حس میشود و ما با کمبود بسیار جدی و خطرناکی مواجه هستیم.»
این هنرمند بیان کرد: «نبود مراکز مناسب برای استقرار گروههای حرفهای تئاتر و طی مراحل درست طراحی تا اجرا، انجام پرو و تعمیر لباس و همچنین درست و به موقع آماده شدن آن بزرگترین معضل حال حاضر این عرصه است که اگر هرچه سریعتر متولیان این امر به آن نپردازند ما با صدمههای زیادی روبرو خواهیم بود.»
درصد زیادی از استادان ما سواد تئوری دارند
مژگان عیوضی، دیگر طراح لباس تئاتر نیز درباره چالشهای این حوزه گفت: «بزرگترین معضل ما در درجه اول این است که لباس تئاتر مانند لباس روزمره نیست. لباس بازیگر تئاتر با لباس بازیگر تصویر با توجه به شخصیت، میزان حرکت بازیگر و ژانر کار متفاوت است.»
او با بیان اینکه نیروی متخصص برای دوخت و تولید لباس صحنه نداریم، ادامه داد: «ما نیروی متخصصی برای تهیه و دوخت لباسهای متفاوت صحنه تئاتر نداریم. این مورد پیش از این در کارگاه بنیاد رودکی به صورت متمرکز و حرفهاش وجود داشت و طراح براساس طرح خود به آنها سفارش دوخت میداد. اما اکنون تمام کارها برعهده طراح خواهد بود که این کار غلط است.»
این هنرمند بیان کرد: «من به واسطه فعالیت در کارگاه بنیاد رودکی فرصت آموختن داشتم، اما با بسته شدن این کارگاه این فرصت از هنرمندان نسل جدید گرفته شد. درحالیکه باید چنین مرکزی دوباره از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تاسیس و حمایت شود که با وجود تمام پیگیریها این اتفاق نیفتاده است. مدیریت وقت که کارگاه و نیروهای آن را برای ایجاد یک سالن جدید نمایش تعطیل کرد، ضربه بزرگی به این بخش زد.»
عیوضی با بیان اینکه تعطیلی کارگاهها معضل بزرگ طراحان شد، گفت: «ما در تئاتر با مشکل بودجه روبرو هستیم. و بازار تئاتر مانند سینما نیست که فضاهای متفاوتی برای دیده شدن داشته باشد. یک نمایش با محدودیت مدت زمان اجرا روبروست و قطعا با این شرایط اقتصادی نمیتواند به دنبال نیروی متخصص باشد.»
او اظهار کرد: «متاسفانه مسوولان ما با بسیاری از مسائل پایه و اصولی در این زمینه آشنا نیستند. تئاتر هنری است که نیازمند حمایت است و نباید توقع حمایت را به معنای غر زدن هنرمندان تلقی کرد.»
این هنرمند با بیان اینکه معضل آموزش هم در این بخش چشمگیر است، ادامه داد: «متاسفانه آموزههای ما کاربردی نیست. اطلاعاتی که به دانشجویان داده میشود نه تنها به روز نیست که کاربرد ندارد. ما باید شیوه استفاده از دریافتهای تاریخی را به دانشجو و هنرجو بیاموزیم. درصد زیادی از استادان ما سواد تئوری دارند و تجربه ندارند. همچنین ما فضایی برای تجربهورزی نداریم.»
عیوضی در پایان سخنانش گفت: «ما کمپانی تئاتر و جایی که سرمایهگذار باشد تا یک مجموعه هنری درآمدزایی داشته باشند، نداریم. مشکلات اقتصادی دست طراحان را میبندد و به این شکل کیفیت کارها پایین میآید. تئاتر فرصت پیاده کردن افکار مختلف، تخیلات فانتزی و نمایش دادن ایدههایی است که ما میتوانیم در رویاهایمان ببینیم اما در با تئاتر آن را سه بعدی و زنده لمس میکنیم و ما این فرصت را به واسطه هزینه، عدم داشتن نیروی متخصص و نداشتن زمان از دست میدهیم.»