میکائیل شهرستانی بازیگر، کارگردان و مدرس تئاتر پس از سالها با حضور در نمایش «کالیگولا» روی صحنه میآید .
به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از ایران تئاتر، میکائیل شهرستانی، بازیگر، مدرس و کارگردان تئاتر است که حضور پررنگ و درخشان او در سالهای دهه هفتاد و هشتاد هیچگاه از ذهن مخاطبان محو نخواهد شد.
او در سالهای اخیر بیش از حضور روی صحنه به تدریس و کار با هنرجویان تئاتر مشغول است.
شهرستانی در پاسخ به دلیل کمکاریاش روی صحنه میگوید: «سلیقه بیننده تئاتر عوض شده است. آثار کلاسیک و یا جدی که ذهن و اندیشه را به چالش بکشد، دیگر خریدار ندارد. دیگر برای تئاتر به معنای واقعی سر و دست نمیشکنند.»
او ادامه میدهد: «برای «هملت»ی که در ۲۹ سالگی بازیاش کردم، تماشاگر در و پیکر تئاتر شهر را میشکست و به سالن ۵۰۰ و خردهای نفره یکهزار و خردهای تماشاگر هجوم میآورد. سلایق تغییر کرده و به شبهه نمایشهای بی سر و ته امروز که به گمانم باعث و بانیش عوامل بسیاری هستند که شمردنشان از حوصله خارج است «تئاتر» میگویند.»
این مدرس تئاتر میافزاید: «مهمتر از همه بیگمان در مخیلهام هم نمیگنجد که بازیگر آنگونه آثار یک شبه به کارهایی روی بیاورد که به کفر ابلیس هم نمیارزد. ترجیح میدهم هر چند سال یکبار به صحنه بروم و حرفی را بزنم که حرف روزگاری باشد که در آن زیست میکنم و مخاطب از دیدن آن لذت ببرد و به چالش کشیده شود.»
میکائیل شهرستانی درباره دلایلی که باعث شده است، پس از مدتها به صحنه برگردد، پاسخ میدهد: «کالیگولا» همچون بسیاری از درامهای قدرتمند جهان برای بازیگرش وسوسهانگیز است و تکاپو و بحث مورد نظر در اثر، بیتردید دلایل لازم و ضروری برای به صحنه رفتن و به صحنه بردن نمایش را دارد. همواره دلم میخواسته برای روی صحنه رفتن دلیل موجهی داشته باشم.»
او بیان میکند: «برای بنده که بیشاز چهار دهه در صحنه حضور داشتهام چه در سِمَت بازیگر و چه کارگردان بیتردید حضور روی صحنه با آن بازیگر و کارگردان جوان و جویای نام تفاوت دارد. از انگیزههای اولیه گرفته تا ریشه سوژه و تئاتری که باید به صحنه برود. «کالیگولا» آن ویژگی را دارد. بهخصوص با دراماتورژی و تلخیص سنجیدهای که از اثر توسط کارگردان محترم شده است.»
این هنرمند در پایان سخنانش با اشاره به شرایطی باعث شده است تا بیشتر به کار آموزش و کارگردانی بپردازد، میگوید: «در عصری که شرایط اجتماع و مخاطبی که دیگر وقعی برای آثار ارزشمند نمیگذارد، به گمانم باید نسل جدید را برای آثار و تئاتری پویا و سازنده که بیخاصیت نباشد، پرداخت، آموزش داد و تربیت کرد. موجی که طی این چند دهه آگاهانه راه افتاده، دیدگاههای نابخردانه و سادهپسندانه که همه را از تولید کننده تا مصرفکننده تئاتر گرفتار و آلوده کرده، به گمانم تنها از راه آموزش و تحصیل درست و دلسوزانه کم و کمتر میشود. وقتیخودم نتوانم و یا کمتر فرصت آنرا بیابم که به صحنه بروم، ترجیحم این است که شاگردانم را با آموختههایم به صحنه ببرم.»