مراسم معرفی و رونمایی کتاب تئاتر مالتی مدیا نوشته بنفشه اعرابی که توسط انتشارات بازتاب نگار به چاپ رسیده است ، با حضور هنرمندان و دانشجویان در خانه تئاتر برگزار شد.
به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر ، در ابتدای جلسه محمد بهرامی سرپرست خانه تئاتر و مدیر روابط عمومی اظهار امیدواری کردند که این جلسه به افزایش اطلاعات حاضرین در زمینه تئاتر مالتی مدیا کمک کند سپس از بنفشه اعرابی خواستند که توضیحاتی در مورد کتاب و انتخاب این موضوع بدهند ،بنفشه اعرابی در ابتدا درباره علت علاقه خود به این موضوع و سختیهای پژوهش در رابطه با یک موضوع جدید را مطرح کرده و اذعان داشت که حدود ۱۵ سال از شروع علاقه ایشان به این موضوع میگذرد و از زمانی که پژوهش خود را آغاز کردهاند تاکنون چند بار تصمیم به چاپ آن گرفتند که هر بار بنا به دلایلی این امکان فراهم نشد. ایشان اعلام کردند که این مراسم به این دلیل برگزار شده است که کتابهای تخصصی و موضوعات مهجورتر نیاز به معرفی بیشتر و یافتن مخاطب مناسب دارد.
ایشان از انتشارات بازتاب نگار و به ویژه آقای فلامک بردایی برای توجه ویژه به این موضوع و حمایت از نشر این کتاب سپاسگزاری کردند.
فرشته باقری نویسنده ، مستندساز و استاد دانشگاه که کتاب را مطالعه و مورد بررسی قرار داده بودند ، درباره ی ویژگیهای اخلاقی بنفشه اعرابی صحبت کرده و او را فردی دارای همدلی بالا و تلاش برای همرسانی به دیگران معرفی کردند، و همچنین اذعان داشت که بنفشه اعرابی دارای ویژگیهای کاریزماتیک است و نه تنها پیشینه بلکه پیش روی مسائل را هم مد نظر دارد .
باقری درباره کتاب هم این طور اظهار نظر کردند : وقتی کتاب را خواندم احساس کردم باید به خودمان و دانشگاه تبریک بگویم برای اینکه یک منبع به تئاتر ما اضافه شده است ، جای این موضوع در منابع تئاتری و دانشگاهی به شدت خالی بود، وقتی دانشجویان در دانشگاه از من منابعی در رابطه با مالتی مدیا میخواستند مجبور بودم منابعی را معرفی کنم که نظارتی بر چاپ مجدد آنها نبود و یا منابعی به غیر از زبان فارسی و یا خیلی گران و غیر قابل دسترس بودند و تهیه آنها برای دانشجو چندان آسان نبود ، بخش اعظمی از لیست کتابهایی که ما به عنوان منبع به دانشجو معرفی میکردیم به فارسی ترجمه نشده و دانشجو مجبور بود که آنها را به زبان اصلی مطالعه بکند که مسلماً برای دانشجوی مقطع کارشناسی کار چندان سادهای نیست، بنفشه اعرابی با این کاری که انجام داد این فقدان را به نوبه خودش جبران کرد. نثر کتاب بسیار علمی و پژوهشی است و جای آن دارد که به ایشان تبریک بگوییم ، همچنین بسیار سلیس و روان نوشته شده است موضعگیری ندارد و بی طرفانه طرح موضوع می کند. اشراف ایشان به موضوع بسیار بالا و قابل تحسین و چیدمان کار بسیار علمی و پژوهشی بود ، در خیلی موارد به خاطر روحیه معلمی بنفشه اعرابی ارجاعات مناسبی در رابطه با موضوعات مختلف ارائه شده است که کار خواننده را آسانتر میکند. یکی از دلایلی که نسل جوان ما مباحث آموزشی را جدی نمیگیرد، نگاه مرید و مریدی است که متاسفانه در آموزش ما وجود داشته و کماکان ادامه دارد اما نسل جوان نیاز به مراد ندارد بلکه نیاز به همراه دارد و بنفشه اعرابی این خصلت را دارد، بسیار از دانشجویان ایشان دانشجوی من هم بودهاند و همواره ارادت خاصی به ایشان نشان می دادند. شاهد بوده ام که رفاقت و همدلی او با دانشجویان آنها را ترغیب به مطالعه بیشتر و نگاه جدی تر به مباحث آموزشی کرده است. این ویژگی بنفشه اعرابی و علاقمند کردن نسل جوان به حوزه مورد تخصصش باید جدی گرفته شود و به عنوان الگو مد نظر قرار گیرد. او به آینده دانشجو اهمیت میدهد و دانشجو نیز از این همدلی و رفاقت انرژی میگیرد و مشتاقتر میشود ،حتی کسانی که به صورت هدفمند به دانشگاه نیامدهاند پس از رفتار حرفهای بنفشه اعرابی به رشته و موضوع خود علاقهمند میشوند. امروز خیلی خوشحالم که در محضر اساتید خودم درس پس میدهم و باید بگویم که ویژگیهای کاریزماتیک بنفشه اعرابی برای من همیشه قابل تحسین بوده است.
پس از سخنان استاد فرشته باقری ، هنرمند پیشکسوت تئاتر و سینما آتش تقی پور به جایگاه دعوت شدند . ایشان خود را فردی سنتی معرفی کردند که شاید شاید با موضوعاتی این چنین مدرن زیاد آشتی پذیر نباشند . و ادامه دادند : بیشتر هم نسلان ما تصور میکنند که همه چیز در وجود بازیگر است اما من معتقدم که خاصیت ماندگاری و فسیل شدن در وجود همه ما هست و ما باید این قاعده را به هم بزنیم و به رهیافت های نوین هم آگاهی پیدا کنیم. من باور دارم انسان در دنیای امروز چارهای ندارد جز اینکه با این مقولات دست و پنجه نرم کند. گرچه گاهی وقتها به عنوان یک هنرمند فکر میکنم که یک بازیگر میتواند بار همه مدیاهایی که در یک اثر مالتی مدیا استفاده میشود به دوش بکشد ( شیوه ای مشابه تئاتر بی چیز) خوب این هم شیوهای است و منافاتی با شیوههای دیگر ندارد ، دنیا در حال پیشرفت و تجربههای جدید است ،ما هر چقدر هم سنت گرا باشیم باید برای لحظاتی بتوانیم از سنتها بگذریم و با جهان همسو شویم، صحبت من فقط در زمینه تئاتر نیست در همه زمینهها باید این همسویی را تجربه کنیم ، همه ما نیاز به یک خانه تکانی ذهنی داریم باید بدانیم که در جهان چه تحولاتی در حال انجام است.
نکتهای که دوست دارم اضافه بکنم این است که بنفشه اعرابی الگوی یک دختر ایرانی است که قادر است هر کاری را انجام دهد، میداند که دارد چه کاری انجام میدهد و کارش را بلد است . من گاهی تک گوییهایی به زبان ترکی مینویسم چون زبان مادریم است و بهتر میتوانم احساساتم را به آن زبان بیان بکنم، چندین بار پیش آمده که من و بنفشه این تک گوییها را در جمعی اجرا کرده ایم، من به زبان ترکی و او به زبان فارسی و تماشاگران تصور کرده اند که ما این کار را چندین بار تمرین کرده ایم در صورتی که همه این اجراها به صورت بداهه بوده و بعضی از این متنها را بنفشه برای اولین بار میدیده است. گاهی وقتها این توانایی و سازندگی در وجود آدم ها است و این بی دلیل اتفاق نمیافتد ،در نتیجه آموزش اتفاق میافتد، نتیجه ذهن جستجوگر است. من میدانم که او یک فیلم داستانی کارگردانی کرده است که به شیوه خاصی هدایت شده و بخشی از این کار در خارج از ایران تصویربرداری شده و بنفشه از داخل ایران گروه را هدایت میکرده است ،این خلاقیتها ، ویژگیها و ذهن جستجوگر باعث افتخار است. من از همه این عزیزانی که در سالن حضور دارند آقای خاکی، آقای فراهانی ،آقای شماسی ،خانم مسلمی و عزیزان دیگری یاد گرفته و آموزش دیده ام.
بین من و بنفشه یک ارتباط عمیق است ، همدیگر را خوب میفهمیم و کامل میکنیم ،مطمئناً با شما عزیزان هم ما این وجه مشترک را داریم، من با دیدن بازیهای ناهید مسلمی یا خواندن نمایشنامه آقای شماسی و ترجمههای آقای خاکی و بازی آقای فراهانی میتوانم به این ارتباط متقابل پی ببرم حتی اگر ارتباط مستقیم با آنها نداشته باشم.
من به بنفشه اعرابی تبریک میگویم که مثل گردآفرید ( البته او در میدان جنگ و بنفشه در میدان فرهنگ )کوشید و سالها زحمت کشید و وقت گذاشت و اجازه نداد که ناملایمات مانع از کار و تلاش او شوند و ققنوس وار ادامه داد. در حقیقت در لحظات دشوار است که انسان میتواند خودش را به معنای واقعی نشان دهد از او تشکر میکنم و با اجازه اش تصمیم دارم تعدادی از این کتابها را خریداری و به افرادی که علاقمند به این موضوع هستند هدیه دهم.
بنفشه اعرابی نیز از حمایتهای همیشگی آتش تقیپور تقدیر و سپاسگزاری کرد. در اینجا فرشته باقری از آتش تقیپور و هم نسلان او تشکر کرد به این علت که با حمایت و پشتبانی خود باعث شدند که نسل جوانتر بالنده شود و پیش برود.
سپس بنفشه اعرابی یاد استاد احمد دامود را گرامی داشتند و از حضور خانواده محترم ایشان سپاسگزاری کردند .
در ادامه مراسم ، هنرمند پیشکسوت بهزاد فراهانی سخنرانی و به این نکته اشاره کردند که به شاید به عنوان درام نویس نمایش ملی صحبت ایشان در مورد این موضوع زیاد مرتبط به نظر نرسد اما اذعان داشتند که به احترام دوستان و بنفشه اعرابی به جایگاه آمده اند. ایشان در رابطه با اینکه ما گاهی وقتها به داشتهها و هنرمندان خودمان آنطور که باید و شاید بهانه نمیدهیم از صادق هدایت نام بردند که همیشه هم از طرف عموم مردم و هم طیف روشنفکر مورد آزار و اذیت قرار گرفت و آنطور که شایسته آثارش بود مورد تقدیر قرار نگرفت .ایشان این طور ادامه دادند: شاید یکی از علل علاقه من به آثار رئالیسم جادویی آمریکای لاتین خواندن آثار صادق هدایت باشد او در دهه ۲۰ چنین شیوهای را در نوشتن انتخاب کرد و دیگران بعدها این شیوه را گسترش دادند. خیلی از نویسندگان ما این مسئله را داشتند و آنطور که باید و شاید مورد احترام ملت خود قرار نگرفتند گرچه هدایت بیشتر از همه این رنج را متحمل شد. من نسبت به محتویات این کتاب چندان مطلع نیستم اما بابت این موضوع نگران نیستم به این علت که من سعی میکنم حرفی بزنم که برای مخاطبم قابل درک و ملموس باشد و این دلم را گرم میکند به قول استاد بزرگمان طوری میروم که یک دستم به جلو و یک دستم به پشت باشد تا بین من و مردمم فاصله ایجاد نشود، من در بسیاری از شهرستانها اجرا داشته ام و همیشه جوانانی را میبینم که در حال کار و تلاش هستند سعی میکنند از دانش و هنر روز هم جا نمانند اما مخاطبی که در سالن وجود دارد بین کار امروز ما با آثار دهه ۲۰ چندان تفاوتی قائل نیست و با همان معیارها کار ما را دوست دارد ،ما با ملتی سر و کار داریم که فاصله اندیشگیشان بسیار بالاست حتی تفاوت این مردمانی که مثلاً در تهران زندگی میکنند با مردمی که به عنوان مثال در آبادان زندگی میکنند در حالی که آبادان یکی از شهرهای متفکر کشورمان هست برای همین کار ما خیلی سخت است. برای من هنرمند تئاتری واجب است که از همه تحولات و شیوهها مطلع باشم اما بحث تولید هم مهم است اگر من بخواهم این نوع کار را تولید کنم متاسفانه کار مهجوری خواهد بود ولی این به این معنا نیست که زحمت بنفشه اعرابی زحمت به هدر رفتهای باشد بلکه کار ارزشمندی است و به دانش ما میافزاید .من به تازگی کاری را در پاریس دیدم که بسیار درخشان و دارای ویژگی های خاص بود و فکر میکنم که من در عمر هنری باقیمانده ام نمیتوانم خود را به این ویژگیها ی خاص برسانم و احساس میکنم عقب مانده ام . به بنفشه اعرابی به خاطر این کارش تبریک میگویم سپس رو به ایشان ادامه داد: کار درستی کردیف بسیار پژوهش و تحقیق انجام دادی و از محضر استادان زیادی بهره بردید به ویژه دوست قدیمی من احمد دامود که کاش الان زنده بود و در اینجا حضور داشت و ما بیشتر از او یاد میگرفتیم. هر چقدر که جوانان ما از این کارها انجام دهند باز هم کم است ما اسناد کمی از تئاتر امروز جهان داریم و بنابراین وظیفه تاریخی ما است که برای کسانی که ما را با این مقولات آشنا میکنند کلاه از سر برداریم و احترام بگذاریم، بسیاری از این افراد در همین سالن هم حضور دارند مثلاً آقای خاکی که اثر بسیار خوبی را ترجمه و اجرا کردند و من از دیدن کارشان بسیار لذت بردم، گرچه ارزش واقعی این دوستان و هنرمندان به ترازو گرفته نشده است و مورد شناخت لازم قرار نگرفتند هنوز خیلی راه مانده است تا ما در این مملکت یاد بگیریم که به صاحبان تفکر احترام بگذاریم وقتی ما به شخصی میگوییم پیشکسوت او باید با با فرهنگ جهان امروز در زمینه حرفه خودش آشنا باشد متاسفانه بسیاری از پیشکسوتان ما اینگونه نیستند امیدوارم این مسئله هم تغییر کند من برای بنفشه اعرابی آرزوی موفقیت میکنم و امیدوارم کار آخرش نباشد و این کار ادامه دهد
امیدوارم تئاترمان دوباره بالندگی پیدا کند و مثل سالهای ۴۰ شخصیتهای بزرگ و نابی مثل اکبر رادی، بهرام بیضایی ،غلامحسین ساعدی، خجسته کیا ،بهمن فرسی، شاهین سرکیسیان، سعید سلطان پور، عباس جوانمرد و دیگران را پیدا بکنیم جای اینها در کشور ما بسیار خالی است به هر حال یادمان باشد ما در کشوری زندگی می کنیم که بزرگترین فیلسوف تئاترمان (بهرام بیضایی ،که من خیلی خوشحالم که شاگرد ایشان بودم ) را از دانشگاه خارج و راهی خارجش میکنیم تا به آمریکا برود و در دانشگاه های آنجا تدریس کند و اینجا دست ما کوتاه و خرما بر نخیل.
دکتر خاکی پس از دعوت به جایگاه از بنفشه اعرابی به خاطر دعوت به این مراسم سپاسگزاری کرده و اضافه کردند که با وجود بیماری سخت تنها فرزندشان در این مراسم حضور پیدا کرده اند ایشان ادامه دادند: البته شرایط نامساعد فعلی من فقط مسئله من نیست و بسیاری از کسانی که در تئاتر کار کردند پایان غم انگیزی داشتند، امیدوارم نسل جوان این فضا را تغییر دهد نسل من نمیتواند این کار را بکند چون درگیر کمپلکسها و عقب ماندگیهایش است و اتفاقاً هیچ تلاشی برای رفع این عقب ماندگیها نمیکند ،خیلی خوب است که امروز به خاطر چاپ کتاب بنفشه اعرابی اینجا حضور پیدا کردیم اما باید بدانیم که چقدر کتاب در جامعه امروز ما بیمقدار و بیارزش است امروزه در جهان خیلی تحولات اتفاق افتاده اما ما با وجود دهها دانشکده، حتی در شهرستانهای خیلی کوچک و فارغ التحصیل شدن تعداد زیادی دانشجو از این دانشکدهها از این تحولات جهانی عقب هستیم ، علتش این است که ما جایگاهها را مشخص نکردهایم .نشان دهیم که مثلاً چه تلاشی برای تکنولوژی در تئاتر کردهایم؟ امروزه در جهان، تئاتر تکنولوژی دارد، وقتی میگوییم مالتی مدیا از تئاتری صحبت میکنیم که با وجود اینکه خود یک رسانه است توانسته قابلیتی پیدا بکند که خیلی از عناصر غیر قابل تخیل در تئاتر گذشته را در اجرای زنده به کار گیرد اما اینجا یک سوال مطرح میشود آیا تکنولوژی است که تئاتر را نجات میدهد؟ از نظر من هرگز . هیچ تکنولوژی در هیچ دورهای تئاتر را نجات نداده است. تئاتر در نهایت چیزی نیست جز آ در برابر ب در مقابل کسی که آنها را تماشا میکند،چیزی که تئاتر را میسازد چیزی نیست جز اندیشه آدمها در زمان و دورهای که زندگی میکنند اما متاسفانه تئاتر ما معاصر نیست، تئاتر ما حتی آنجا که ادعا میکند حرفی برای گفتن دارد و خودش را زیرزمینی کرده است از جامعه روزمره بسیار عقبتر است زیرا فکر میکند به روز بودن این است که مثلا خانمها با پوشش اختیاری به روی صحنه بروند و این را برای خودش دستاورد تلقی میکند در حالی که این دستاورد ربطی به تئاتر ندارد، واقعیت اجتماعیش قبلاً در خیابان اتفاق افتاده است بنابراین تئاتر ما اگر میخواهد اندیشمند باشد باید به معضلات خیلی بزرگتر بیندیشد. متاسفانه در مملکت ما کتاب خوانده نمیشود، تیراژ کتابها به ۲۵۰ تا ۳۰۰ نسخه رسیده است ،شبههای وجود ندارد، همه چیز روشن است، کتاب خوانده نمیشود و تفکر جدید روی صحنه تئاتر نیست ، تئاتر ما در فقدان هر نوع گفتمان کار میکند همه ما به جزیرههای سرگردان و دور از هم تبدیل شدهایم به طوری که مثلاً من یک روز باید بیایم و خوشحال شوم که بنفشه وقتش را تلف نکرده و یک کتاب نوشته است. دوستان خیلی ممنونم که تشریف آوردید خیلی خوشحالم که با شما صحبت میکنم، من از دانشگاه بازنشسته اجباری شدم و حتی حقوقم را نپرداختند، راستش خیلی از کسانی که ۳۰ سال فکر میکردم همکارم هستند از این موضوع خوشحال شدند اصلاً بعدها متوجه شدم که تلاش موفق خود آنها به اینجا کشیده شده است .تئاتر ما وضعیت خوبی ندارد نه گفتمان دارد و نه معاصر و به روز است و نه جامعه تئاتری خودش را برای مطالباتش صاحب حق میداند. امروز به مدد رسانهای که دیگران تولید کردهاند ما میتوانیم از آخرین خبرها مطلع شویم حتی میتوانیم قسمتی از نمایشی را که مثلاً در پاریس و لندن و نیویورک اجرا رفته ببینیم ،اما تئاتر خود ما چه میگوید؟ چه گفتمانی دارد؟ نظرش راجع به وضعیت موجود چه است؟ چه چشم اندازی برای آیندهاش دارد؟ وقتی ۱۵۰۰ نفر از دانشگاه فارغ التحصیل میشوند چه آیندهای برای آنها فراهم شده است ؟ امروزه وقتی برخی نمایشها را میبینم با خود میگویم واقعا به چه چیز این تئاتر باید دل ببندم؟ ما بدون رعایت اصول فقط گرهی بر گرهها میافزاییم .
من به بنفشه اعرابی تبریک میگویم امیدوارم دوباره کار کند، میدانم که کار سختی است اما حداقل تنها کاریست که امروز میشود انجام داد، فکر میکنم راه دیگری نداریم جز اینکه کار کنیم.
در ادامه فواد موسوی از تجربیات خود به عنوان مستندساز در موشن گرافیک و مالتی مدیا صحبت کرد ، ایشان اذعان داشتند که بسیار خوشحال شده اند که بالاخره منبع جامعی در این مورد تهیه و تالیف شده است زیرا تئاتر هم مثل همه هنرهای دیگر به نوآوریهای این چنینی نیاز دارد مثل تجربیاتی که در سالهای اولیه پیدایش سینما توسط ژرژ ملیس و دیگران انجام شد .در این بخش از مراسم بنفشه اعرابی در تایید صحبتهای آقای موسوی از بده بستان تئاتر و سینما در سالهای اولیه پیدایش سینما به ویژه توسط هنرمندان خلاقی همچون ملیس و گریفث صحبت کردند و این بده بستانها را امری رایج و لازم عنوان کردند.
رسول نظرزاده نویسنده و شاعر اظهار داشتند که به نظر ایشان کتاب یک مبحث غربی را مطرح میکند ، ما همچین خلاقیتهایی را انجام ندادهایم و هنوز ایرانیزه نشده است و بهتر بود که یک فصلی در کتاب گنجانده شود و این کار انجام دهد ، در این صورت حتی در تئاتر ملی هم میشود از این روش استفاده کرد .بنفشه اعرابی در اینجا از تجربه خود در کارگردانی چند اثر مالتی مدیا صحبت کردند و اظهار داشتند که استفاده از انواع مدیا ماهیت تئاتر را تغییر نمیدهد بلکه به عنوان عنصری مفهومی و زیبایی شناختی و تعاملی مثل سایر اجزای تئاتر در اثر حضور پیدا میکند، مثلا با استفاده از مپینگ ، انواع دوربین ، تصاویر زنده و ضبط شده ، تصاویر مستند ، موشن گرافیک ، مجسمه سازی و عکاسی میتوان نوع گفتمان خود را تغییر داده و جذابیتهای بصری بیشتری تولید کرد .
در پایان عبدالحی شماسی نویسنده و استاد دانشگاه به عنوان آخرین سخنران به جایگاه دعوت شدند و به این نکته اشاره کردند که به تازگی خبری خواندهاند مبنی بر اینکه کسانی که فیلمهای چند صد میلیاردی فروختند قرار است که بر صحنه تئاتر هم حضور پیدا کنند در حالی که در همین زمان یک عزیزی مثل بنفشه اعرابی کتاب مالتی مدیا را مینویسد ،در اینجا یک تناقض مشاهده و انسان سردرگم میشود میآیند تئاتر شهررا اشغال میکنند و ایشان مینشینند و مالتی مدیا مینویسند. دانشجو چه کار بکند ؟ آن کسی که میخواهد تئاتر ببیند چه باید بکند؟ بنفشه اعرابی اینجا اشاره کرد که به توصیه استادش مرحوم احمد دامود همواره آلترناتیوی برای فعالیتهایش در نظر داشته است مثلا اگر به هر دلیلی بازی و کارگردانی ممکن نشد میشود نوشت میشود ترجمه کرد تحلیل کرد میشود بیکار ننشست، گرچه کار اصلی ما باید روی صحنه اتفاق بیفتد گرچه متاسفانه در جامعهای زندگی می کنیم که حتی برخی اینفلوئنسرهای اینستاگرامی بازیگر تئاتر شده اند .
عبدالحی شماسی با طرح انتقادی گفت : در رابطه با اینکه درست نیست که ما خودمان را جایی و باقی جهان را در جای دیگری بزاریم بگذاریم و مرزبندی کنیم، این اندیشه نادرستی است . همچنین ادامه دادند: در مورد تئاتر تعاریف زیادی مطرح شده است اما به نظر من تئاتر هنریست که خیلی اگزیستانسیالیستی است چون حضور بازیگر یا انسان بر روی صحنه باعث میشود تا ما به یک تعریف جدید برسیم، فرق نمیکند اینجا یا در یک جای دیگر جهان باشد . تئاتر یعنی تعریف انسان . پس اگر ما از مالتی مدیا حرف میزنیم باید بدانیم که این سبک یک سری تکنولوژی و امکانات جدید در اختیار ما میگذارد که بتوانیم آن تعریف را بهتر انجام دهیم .الان در همه حوزهها از هوش مصنوعی استفاده میشود ،ما میتوانیم بگوییم که نه ما نمیخواهیم وارد این حوزه بشویم؟ ما دستهبندی میکنیم و مثلاً میگوییم تئاتر ملی ، اما سوال من این است تئاتر ملی یعنی چه ؟ آیا تئاتر ملی منحصر به دهه ۴۰ میشود؟ هرکسی در جغرافیای ایران حت اگر از امکانات مالتی مدیایی استفاده بکند به نوعی تئاتر ملی کار کرده است. پس خیلی بیمعنی است که بگوییم کاری که بنفشه اعرابی انجام داده با تئاتر ما منافات دارد یا ما امکاناتش رانداریم ،خب باید امکاناتش را فراهم کنیم.
صحبتهای جناب آقای خاکی گرچه تلخ اما متاسفانه همه حقیقت محض بود این که چه اتفاق وحشتناکی برای تئاتر ما خواهد افتاد. ایشان در این بخش از صحبت هایشان از تجربه تلخ خود در اجرای یکی از آثارشان (حکایت شهر سنگی به کارگردانی خانم دکتر مژده)
گفتند که چون نوآورانه بود با برخورد مناسبی روبرو نشد سپس اضافه کردند : ما باید درک درستی از داشتههای خودمان داشته باشیم، ادبیات ما بسیار غنی است. حتی بسیاری از تجربیات را ما قبلا انجام دادهایم و نباید فکر کنیم که تمام کارهای بزرگ متعلق به فرهنگها یا کشورهای دیگر است.
در این بخش از مراسم ، خانم میترا خواجه ییان ضمن تشکر از بنفشه اعرابی به خاطر تهیه این منبع که کمبود آن احساس میشد در تایید صحبت های آقای شماسی و خانم اعرابی به این نکته اشاره کردند که مقالهای در رابطه با ارتباط تئاتر سنتی ایران و مالتی مدیا نوشته اند و این موضوع را صرفا یک موضوع غربی نمی دانند.
اردشیر مهرآبادی از تجربه خود پس از ۴۰ سالها کار در انگلیس و بازگشت به ایران و تفاوت نشر در ایران و انگلیس صحبت کردند، از تیراژ کم کتابها و عدم علاقه مخاطب به خواندن کتاب صحبت کرده و از مخاطبان خواهش کردند که کتاب بخوانند.
در پایان و پس از جمع بندی موضوع توسط بنفشه اعرابی ، مدعوین برای پذیرایی دعوت شدند و در همین حین امضای کتاب و گفتگوهای صمیمانه و موثر ادامه پیدا کرد .