هامون با هیدن بازگشایی می‌شود

تئاتر «هامون» بعد از مدتی وقفه ، با نمایش «هیدن» کار کورش شاهونه فعالیت خود را از سر می‌گیرد.

به گزارش ایسنا، نمایش «هیدن» بعد از چند نوبت اجرای موفق در مجموعه تئاتر شهر قرار است ار هفته اول آبان ماه در تئاتر «هامون» روی صحنه برود.

این نمایش به عنوان کاری از ریحانه رضی و کورش شاهونه و با تهیه‌کنندگی سجاد افشاریان از چهارم آبان ماه در دو نوبت ۱۸ و ۲۰ و سی دقیقه اجرا می‌شود.

«هیدن» با بازی حمید رحیمی، ریحانه رضی، عطا عمرانی، آیت بی‌غم، فرناز حسینمردی روی صحنه می‌رود و در توضیح آن آمده: انسان‌های بینایی که حقیقت را کتمان می‌کنند، نابینا هستند.

انتخاب شورای سیاست‌گذاری دَهمین دوره‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی

در احکام جداگانه‌ای توسط محمد رحمانیان، دبیر دَهمین دوره‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، شورای سیاست‌گذاری این دوره انتخاب و معرفی شدند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از ستاد خبری دهمین دَوره‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، در جلسه‌ای در سالن استاد شاهین سرکیسیان خانه‌ی تئاتر امیر اثباتی، شهرام احمدزاده، محمد امیریاراحمدی، بهزاد صدیقی، حسن علیشیری و حمیدرضا نعیمی به عنوان اعضای شورای سیاست‌گذاری دَهمین دوره‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، انتخاب و معرفی شدند.
بر اساس این گزارش، محمد رحمانیان در بخشی از احکام اعضای شورای سیاست‌گذاری دَهمین دوره‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران نوشته ‌است:
«با توجه به تجربیات ارجمند و معتبر جناب‌عالی در امور فرهنگی‌هنری، نمایش‌نامه‌نویسی و خدمات همیشه‌گی و مؤثرتان در تئاتر ایران‌زمین، به موجب این حکم، جناب‌عالی به عنوان عضو شورای سیاست‌گذاریِ دَهمین دوره‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران منصوب می‌شوید. بی‌شک حضور جناب‌عالی در پیش‌برد اهداف این دوره‌ و نیز در هر چه به‌تر برگزارشدن این روی‌دادِ ملی‌فرهنگی، ارزش‌آفرین و مؤثر خواهد بود. بهروزی همیشه‌گی جناب‌عالی را آرزومندم.»
این گزارش در ادامه می‌افزاید: در این جلسه پس از اعطای احکام اعضای شورای سیاست‌گذاریِ دَهمین دوره‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، در خصوص امور و برنامه‌های این دوره بحث و تبادل نظر شد و اعضای این شورا در این‌باره به گفت‌وگو  پرداختند.
لازم به یادآوری است امیر اثباتی (مدیر هنری، طراح صحنه، لباس و دکور سینما و تئاتر و طراح گرافیک)، شهرام احمدزاده (نمایش‌نامه‌نویس، پژوهش‌گر و استاد دانشگاه)، محمد امیریاراحمدی (نمایش‌نامه‌نویس، دراماتورژ و استاد دانشگاه)، بهزاد صدیقی نمایش‌نامه‌نویس، دراماتورژ،کارگردان تئاتر و استاد دانشگاه)، حسن علیشیری (مترجم، ترانه‌سرا و شاعر) و حمیدرضا نعیمی (نمایش‌نامه‌نویس، کارگردان و بازی‌گر تئاتر و سینما و تلویزیون) تا کنون تجربیات متعددی در هنرهای نمایشی داشته‌اند.
دَهمین دوره‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران به دبیری محمد رحمانیان در سه بخش نمایش‌نامه‌های تألیفی، اقتباسی و ترجمه، توسط کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران در دی ماه ۱۴۰۲ برگزار خواهد شد.

انتخاب رییس و نایب رییس هیات مدیره کانون کارگردانان

شهرام گیل آبادی رئیس، بهزاد فراهانی نایب رئیس کانون کارگردانان خانه تئاتر شدند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی کانون‌ کارگردانان ، اولین جلسه دوره دوازدهم هیئت مدیره کانون کارگردانان با حضور اعضا منتخب برگزار شد.

در این جلسه که با حضور شهرام گیل آبادی، بهزاد فراهانی، محمد رحمانیان ، حسین کیانی، احسان حاجی پور، آرش دادگر، هادی عامل، محمد میر علی اکبری، شیما اسدی ، احسان فکا و مجید کریمی برگزار شد  اعضا با اکثریت آرا بار دیگر شهرام گیل آبادی را به عنوان رئیس این کانون و بهزاد فراهانی را به عنوان نایب رئیس و احسان حاجی پور را به عنوان مدیر روابط عمومی کانون کارگردانان خانه تئاتر انتخاب کردند.

در ادامه اولین جلسه هیئت مدیره کانون کارگردانان خانه تئاتر برگزار و در خصوص مسائل مختلف صنفی مصوباتی صورت گرفت.

تو بلد بودی با دنیا بازی کنی!

پیکر آتیلا پسیانی با حضور جمع زیادی از هنرمندان و مردم و با سخنان تعدادی از جوانان هنرمندی همچون سحر دولتشاهی، رامبد جوان و آروند دشت‌آرای که خود را وامدار او می‌دانند، به خانه ابدی‌اش بدرقه شد و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا(س) در کنار مادرش جمیله شیخی آرام گرفت.

مراسم تشییع پیکر آتیلا پسیانی طبق برنامه‌ریزی انجام‌شده، ساعت ۱۰ صبح امروز، پنجشنبه ۲۰ مهرماه با حضور جمعی از دوستان، همکاران و مردمی که تماشاگر آثار او بودند، در پهنه رودکی برپا شد. پیکر این هنرمند با ترانه «سلام آخر» احسان خواجه‌امیری و با آیاتی از قرآن وارد مراسم شد.

ایرج راد رییس هیات‌مدیره خانه تئاتر به عنوان نماینده این تشکل صنفی درگذشت آتیلا پسیانی را به خانواده او، هنرمندان و ملت ایران تسلیت گفت و ادامه داد: جمع شده‌ایم تا عزیزی را بدرقه کنیم و از خدمات و تلاش‌های بسیار او در کارهایش سپاسگزار باشیم.

راد از پسیانی به عنوان فرزند تئاتر یاد کرد که از کودکی، به واسطه شغل مادر هنرمندش، جمیله شیخی در صحنه و پشت صحنه و سالن‌های تمرین و اجرا، همواره حضور داشت و با جوهر تئاتر آشنا شد و شناختی پیدا کرد که کمتر کسی به آن دست یافته است و زمانی که به دوران نوجوانی رسید، خودش شروع به کار کرد و همواره پرتلاش بود.

او در ادامه گفت: تاثیراتی که کارگاه نمایش و برخی هنرمندان آن بر آتیلا گذاشتند، او را به راهی رهنمون شد که به شکل تازه‌ای از تئاتر رسید و در تئاتر تجربی ثابت‌قدم بود و همراه خانواده‌اش در این حوزه بسیار کوشید. علاوه بر تئاتر در دیگر حوزه‌ها هم کارهای ارزشمندی به انجام رساند. چند برابر عمرش کار کرد و از فعالیت‌های صنفی غافل نبود. در خانه‌های تئاتر و هنرمندان و خانه سینما و … حضور موثری داشت. ما سپاسگزار زحمات و خدمات او هستیم. روحش شاد و یادش با آثار ماندگارش همواره زنده است. جوانانی که او پرورد، پرچم تئاتر تجربی را همچنان به دوش می‌کشند.

سپس پیکر آتیلا پسیانی بر دوش تعدادی از همکارانش به مراسم آمد.

در ادامه منوچهر شاهسواری بیانیه خانه سینما را خواند که در بخشی از آن آمده بود:
روز غم‌انگیزی است. قرار نبود آتیلا نباشد و ما را به این زودی ترک کند. آتیلا سرشار بود از شور زندگی و هنر.‌ او مثل یک کودک بازیگوش عاشق تجربه‌های تازه بود و از این طریق راه را برای بسیاری از جوانان دیگر هموار کرد. بازیگران هیچ فیلم و تئاتری هرگز نمی‌میرند و از نقشی به نقش دیگر زنده می‌شوند.
او با جادوی سینما زنده است تا هر زمان که سینما زنده است. آتیلا ما را ترک نکرده، همچنان در خانه سینماست. تاثیر حضورش در خانه سینما هرگز پاک نمی‌شود و او همیشه عضو این خانه خواهد بود.

در بخشی دیگر رضا کیانیان به جایگاه آمد و در سخنانی گفت: من وقتی وارد شدم مجتبا میرتهماسب پرسید خوبی؟ گفتم خوبم و اگر خود آتیلا هم بود می‌گفت، خوب باشید چون باید کار کنیم. حالا، هم به ستاره می‌گویم، هم به خسرو و هم به همسرش (فاطمه نقوی) که خوب باشید. به قول آن شعر فروغ که می‌گوید  «پرواز را به خاطر بسپار» و بله «پرنده مردنی است»؛ ولی راهش، تئاترش و نوع نگاهش همچنان هست. اگر او نیست ۱۰ تا آتیلای دیگر هستند که باید قدرشان را بدانیم ‌و من به توصیه او عمل می‌کنم و به شما هم می‌گویم که خوب باشید و کار کنید.

پژمان بازغی، رئیس انجمن بازیگران سینما به عنوان دیگر سخنران برنامه با ارائه یادداشتی، از پسیانی به عنوان هنرمندی یاد کرد که هرگز راحت‌نشینی را انتخاب نکرد و علاوه بر کارهای هنری، در فعالیت‌های صنفی هم پیشقدم بود.

او در بخشی از یادداشت خود گفت: مرگ برایش واژه حقیری است؛ برای کسی که همیشه شوق زندگی داشت. او همواره عضو خانه سینماست و انجمن بازیگران، خانه همیشگی اوست. رفتن هر بازیگری اندوه بزرگی بر روح و جانمان است ولی یاد و خاطره‌اش ادامه دارد.

آروند دشت‌آرای، کارگردان تئاتر که از پسیانی تاثیر پذیرفته و مورد حمایت او بوده است، به عنوان نماینده‌ای از نسل جوان هنرمندان تئاتر از وجوه مختلف آتیلا به عنوان بازیگر، کارگردان، هنرمند و پدر سخن گفت.

او اظهار کرد: آتیلا شبیه هیچ‌کس نبود؛ فقط شبیه خودش بود. تئاترهای او از فرسنگ‌ها فاصله معلوم بود. در تمام جزییات رفتاری‌اش اصیل بود. آتیلای بازیگر مثل یک جعبه ابزار بزرگ بود با یک حضور جاندار. این سبک و نگاه را در کمتر کسی می‌توان دید.

او اضافه کرد: آتیلا با اشتباه کردن بازیگری را یاد می‌داد. به ما یاد داد از اشتباه کردن یاد بگیریم و  جرات و جسارت داشته باشیم.

دشت‌آرای درباره ویژگی آتیلا به عنوان کارگردان توضیح داد: از هر چیزی می‌توانست معنا بسازد و یادمان داد تا زبان خود را بیابیم. از شیشه‌های باقی‌مانده ادکلن و باقی‌مانده‌های چوب، کار هنری خلق می‌کرد. همواره در حال خلق بود. در بدترین شرایط هم وقتی حالش را می‌پرسیدیم، می‌گفت خوبم.

او که در آخرین روزهای زندگی پسیانی موفق به دیدار این هنرمند در بیمارستان شد، افزود:  حتی در بستر و حالت نیمه‌بی‌هوشی، متفاوت بود و گویی در همان حال هم در حال رقص و بازی تئاتر بود.  به او گفتم بیا دوباره «باغبان مرگ» را اجرا کنیم. همین که اسم کار را آوردم ضربان قلبش بالا رفت. آتیلا در تئاتر جریان قدرتمندی از خلاقیت و نور بود. با عشقی کم‌نظیر.

دشت‌آرای با اشاره به حمایت پسیانی از جوانان یادآوری کرد: چیزی را به ما تقدیم کرد که هیچ‌کس دیگری آن را به ما نداد. باعث شد رشد کنیم. وقتی بیست و چندساله بودیم، همه تئاترهای ما را می‌دید و  همیشه کمک می‌کرد و مشاوره می‌داد.

این کارگردان با ارائه توضیحاتی درباره ویژگی پدرانه پسیانی ادامه داد: آتیلای پدر، به ما ستاره و خسرو را داد که ادامه‌دهنده راه او هستند. اما او پدر همه ما بود و به این واسطه پشت همه ما می‌ایستاد.

او سخنان خود را با خاطره‌ای از نمایش «باغبان مرگ» به پایان رساند و گفت: زمان اجرای این نمایش آتیلا ۵۰ ساله شده بود. این نمایش درباره مرگ بود و وقتی از او درباره مرگ پرسیدم، ‌گفت من که نمی‌خواهم بمیرم ولی اگر هم بمیرم، اندیشه من زنده خواهد بود. من و همه هم‌نسلانم ادامه‌دهنده راه او هستیم و امیدوارم بتوانیم این راه سخت را ادامه بدهیم.

در ادامه رامبد جوان با حضور در جایگاه و درحالی که متأثر از غم بود، ابتدا یک پیام صوتی را از آتیلا پخش کرد که با تبریک سال نو از او پرسیده بود، چرا این‌قدر صدایش خسته است و گفته بود این‌قدر کار نکند.

او سپس بیان کرد: نمی‌دانم از چی‌ و کجا باید حرف بزنم. اصلا نمی‌دانم چرا باید این‌جا بایستم. این مراسم خیلی سخت است. از وقتی ستاره گفت در این مراسم صحبت کنم تا الان نفسم بند آمده ولی این‌جا هستم تا از طرف همه، نوید، هوتن، امیر، طناز ، باران ، پیمان و… بگویم که آتیلا جانم با تمام غمی که دارم اگر از بین خصلت‌های تو بخواهم یکی را انتخاب کنم نترسیدن توست. ما می‌ترسیم، از هم، از قضاوت‌ها و از همه چیزهایی که در این روزها ویرانمان کرده؛ ولی تو نمی‌ترسیدی. آتیلای عزیز توبه ما جرات دادی که خودمان باشیم.‌ تا زنده هستم جایی را در قلبم با طراوت و تازه و با خوراکی‌هایی که دوست داشتی در قلبم نگه می‌دارم تا برقصی. به یاد شعر ابراهیم منصفی: «رقصم گرفته بود/مثل درختکی در باد/آن‌جا کسی نبود/غیر از من و خیال تنهایی».

سحر دولتشاهی که در چندین اثر هنری با پسیانی همکاری داشته، به درخواست خانواده او در جایگاه سخنرانی قرار گرفت و با صدایی بغض‌آلود گفت:  آتیلا اردیبهشت آمد و مهر رفت. هم بهارش واقعی بود و هم پاییزش. قبل از رفتن تو، پاییز این همه پاییز نبود.

او ادامه داد: آدم دو خانواده دارد؛ یکی که در آن به دنیا می‌آید و یکی دیگر که دنیا را با آن کشف می‌کند. آتیلا تو خانواده من بودی. من با تو راه رفتن را یاد گرفتم. چه اسم خوبی برای گروهت انتخاب کرده بودی؛ گروه تئاتر «بازی». تو بلد بودی با دنیا بازی کنی، با روزها و شب‌ها، رنگ‌ها و غذاها. همه چیز برایت هم خیلی جدی بود و هم خیلی شوخی. تو یک زمین بازی بزرگ دیگر هم داشتی؛ بازی دوستی که حالا می‌فهمم چقدر بزرگ بوده است.

این بازیگر با اشاره به درگذشت آتیلا پسیانی در روز ۱۴ مهر اضافه کرد: ۱۴ مهر یک بازی بزرگ دیگر را با ما شروع کردی. چقدر بازی کردن را خوب بلدی. حتی رنگ مورد علاقه‌ات هم بازی داشت؛ کله‌غازی! حالا تو هستی با این‌که می‌گویند نیستی و این هم یک بازی دیگر است. مطمئنم حالا داری با گروه دیگری بازی می کنی، داری رنگ کله‌غازی می‌زنی به صحنه. ما منتظریم که پرده را کنار بزنی. قول می‌دهیم موبایل‌هایمان را خاموش کنیم. منتظریم.

دولتشاهی با همان صدای بغض‌آلود از طرف خانواده پسیانی از همه حاضران تشکر کرد و گفت: مخارج مراسم یادبود صرف کمک‌هزینه درمانی برای تعدادی بیمار سرطانی می‌شود.

آخرین سخنران این مراسم محمد چرمشیر بود که بیان کرد: تئاتر ایران روزهای تلخ کم نداشته ولی امروز، تلخ‌ترین روز تئاتر ایران است.‌ من دنبال کلماتی بودم که این اندوه و فقدان را نشان دهم ولی هیچ کلمه‌ای به‌جز عجز پیدا نکردم.

او افزود: تئاتر ایران خیلی بدهکار آتیلاست. آتیلا تئاتر ایران را با کثرت آشنا کرد در حالی‌که فقط یک شیوه برای اجرای تئاتر وجود داشت. باید دوباره و دوباره درباره او صحبت کرد.‌ این روزها سیل خاطراتم هجوم می‌آورد و با خودم می‌گویم مگر ۳۲ سال چقدر خاطره دارد که این‌چنین به من هجوم آورده؟ اما ای‌ کاش می شد به یکی از آن‌ها جان بدهم.‌

با وجود این‌که ساعت شروع مراسم ۱۰ صبح اعلام شده بود، اما جمعیتی از حدود ساعت ۹ صبح برای بدرقه این هنرمند در پهنه رودکی گرد هم آمده بودند.

این مراسم به درخواست خانواده پسیانی با اجرای منوچهر شاهسواری برگزار شد که در جای جای برنامه قطعاتی ادبی را به یاد آتیلا پسیانی اجرا می‌کرد. او همچنین توضیح داد که این مراسم با طراحی خانه سینما و خانه تئاتر برگزار شده است.

در پایان و بعد از خواندن نماز بر پیکر آتیلا پسیانی، پیکر این هنرمند با نوای موسیقی به سمت قطعه هنرمندان بهشت زهرا بدرقه شد.

بهمن فرمان‌آرا، حمید جبلی، ایرج طهماسب، حسن معجونی، حسین پاکدل، سیروس الوند، عاطفه رضوی، رامین سیاردشتی، رضا بهبودی، حسین کیانی، الهام شعبانی، فردین خلعتبری، بهناز جعفری، اکبر رحمتی، سیروس مقدم، کوروش تهامی. فریبرز لاچینی. آرش دادگر، حمیدرضا نعیمی،  نادر  برهانی مرند، حسین کیانی، کورش نریمانی، نوید محمدزاده، فرشته حسینی، نگار اسکندرفر، پانته‌آ پناهی‌ها، احمد مسجدجامعی، بهروز شعیبی، منیژه محامدی، شبنم مقدمی، علیرضا آرا، وحید آقاپور، مهوش وقاری، شهره سلطانی، رضا بابک، محمود سالاری. کاظم نظری، آناهیتا همتی. غزل شاکری، محسن امیریوسفی، لاله اسکندری، گوهر خیراندیش، پریناز ایزدیار، طناز طباطبایی، بهنوش طباطبایی، امیر جدیدی، صابر ابر، مانی حقیقی، بهرام شاه‌محمدلو، محمد رحمانیان، حبیب دهقان‌نسب، حبیب اسماعیلی، ستاره اسکندری، قاسم جعفری، هوتن شکیبا، حمید پورآذری، شهرام کرمی، قاسم زارع، سیروس کهوری‌نژاد، حسن فتحی، الهام کردا، رضا فیاضی، سیروس همتی، اسماعیل خلج، مرضیه برومند، اسماعیل محرابی، کریستف رضاعی، جمشید گرگین، حمید پورآذری، مرتضی ضرابی، بیژن امکانیان، امیر آقایی، امین حیایی، رعنا آزادی‌ور، مهدی پاکدل، جهانگیر کوثری، علی سرابی، مارال بنی‌آدم، احترام برومند، کاظم هژیرآزاد، مسعود رایگان، هادی حجازی‌فر، محسن تنابنده، احمد مهرانفر، سیروس مقدم، امیر اثباتی، علی ضیاء، مریلا زارعی، بهرام رادان، پژمان جمشیدی، امیر جعفری، افشین هاشمی، سیما تیرانداز، بهرنگ علوی، خاطره حاتمی، الناز حبیبی، حدیث فولادوند، ماهور الوند، آناهیتا درگاهی، نیوشا ضیغمی، مجید صالحی، مهراوه شریفی‌نیا، بانیپال شومون، پوریا رحیمی سام، بهنام شرفی، نیکی مظفری، مونا فرجاد، لیلا بلوکات، نازنین بیاتی، محسن کیائی، علی شادمان، محمدرضا غفاری، مهرداد صدیقیان، رویا بختیاری، هدی ناصح و… از جمله هنرمندان و چهره‌های حاضر در مراسم تشییع و خاکسپاری آتیلا پسیانی بودند.

اکبر زنجان‌پور، داریوش فرهنگ، محمد چرم‌شیر، حبیب رضایی، آروند دشت‌آرای، مارین ون هولک، قطب‌الدین صادقی، علی دهکردی، فرزین محدث، حسین مسافر آستانه، اصغر همت و شهرام گیل‌آبادی هم از جمله چهره‌هایی بودند که پیش از شروع رسمی مراسم برای بدرقه دوست خود حاضر شده بودند.

پخش زنده مراسم وداع با زنده‌یاد آتیلا پسیانی

مراسم وداع با زنده‌یاد آتیلا پسیانی، ساعت ۱۰ صبح پنجشنبه ۲۰ مهر، به‌طور زنده از سایت ایران تئاتر و تلویزیون تئاتر ایران پخش خواهد شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی اداره‌کل هنرهای نمایشی، مراسم وداع با زنده‌یاد آتیلا پسیانی، بازیگر و کارگردان تئاتر و سینمای ایران، فردا از سایت ایران تئاتر و تلویزیون تئاتر ایران به صورت زنده پخش خواهد شد.

این مراسم، ساعت ۱۰ فردا صبح (پنجشنبه ۲۰ مهر) با حضور مسئولان، هنرمندان و دوستداران این هنرمند، در پهنه رودکی (مقابل تالار وحدت) برگزار خواهد شد.

با پایان این مراسم، پیکر آتیلا پسیانی، تا آرامگاه ابدی‌اش در قطعه هنرمندان بهشت زهرا تشییع و درکنار آرامگاه مادر هنرمند فقیدش زنده‌نام (جمیله شیخی) به خاک سپرده خواهد شد.

ورود به تهران قدیم از خانه اتحادیه

به مناسبت هفته تهران تماشای طهرانِ قدیم در خانه اتحادیه «خانه دایی جان ناپلئون» اجراهای تئاتر، خیمه‌شب‌بازی، شبیه‌خوانی، موسیقی و … برپاست.

ورود و بازدید برای همه به این برنامه‌ها آزاد است. بازدیدکننده‌ها در حین بازدید با همراهی ۱۰۰ هنرمند و بازیگر با البسه و پوشش‌های قدیمی مسافر زمان شده و از تهران جدید پا به تهران قدیم می گذارند..

در متن دعوتنامه این برنامه آمده است: «با ما قدم بزنید در عمارتی زیبا و به تماشای خیمه شب بازی بنشینید. چای قند پهلو بنوشید و با نقالی رستم و اسفندیار در تاریخ قدم بزنید.شما دعوتید به گردشی زیبا در دل تاریخ تهران؛ از نمایش جوادیه تا تعزیه در تکیه دولت از نوای موسیقی سنتی ایرانی تا تُرنا بازی گوشه قهوه‌خانه.»

این برنامه هر شب  از ساعت ۱۸ تا ۲۲ تا بیست و یکم مهرماه برگزار می‌شود.

 کوچه اتحادیه در خیابان لاله زار واقع شده است.

برگزاری مراسم سالگرد درگذشت امیرحسن ندایی

مراسم سالگرد درگذشت امیرحسن ندایی در قطعه هنرمندان برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر آیین سالکوچ امیرحسن ندایی هنرمند و مدرس دانشگاه ۲۱ مهر ماه از ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶ در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (قطعه ۸۸) برگزار می‌شود.

یک اجرای زیبا و تئاتری       

نگاهی به  نمایش ” پدر” به نویسندگی ” فلوریان زلر” و طراحی و کارگردانی “آروند دشت آرای”

حسن پارسایی

آیا تنگناهای  روحی   و  روانی  یا حتا  جسمی  یک  فرد بلافاصله معالجه شدنی‌اند؟ و آیا چنین تنگناهایی علاوه بر زندگی خود فرد بیمار ، زندگی دیگران را هم تحت الشعاع قرارخواهند داد؟ مهم تر آن که، در این میان  می توان  دل  بستگی ها و  وابستگی های خونی  و  خانوادگی  را  نادیده گرفت؟ نمایش”پدر” به نویسندگی” فلوریان زلر” و طراحی و کارگردانی “آروند دشت آرای” پاسخ های لازم را به این پرسش ها داده است.

پدری در اواخر عمر، ذهنش اغلب دچار توهم می شود و ماجراهای زندگی خود و دیگران را با  توهماتش به گونه‌ای کاملا شخصی و یک سویه درهم می‌آمیزد و یا اساسا آن‌ها را حذف و برایشان  جایگزین‌های مجازی در نظر می‌گیرد؛ در توجیه  چنین  وضعیتی باید گفت  که  کهولت نسبی سن ، ترس از تنها شدن احتمالی  و احساس ناامنی و  مزید بر همه این ها پارانویایی شدن ذهنش، همگی دست به دست هم  داده‌اند  و موقعیتی تنگنایی، اندوهبار و  تا حدی کمیک را برای او به وجود آورده‌اند. نتایج تلخ و اندوهبار عارضه ذهنی او به مراتب بیش از جنبه  کمیک  آن است؛ حتا می‌توان گفت که جنبه کمیک کمرنگ این ماجرا اساسأ از جنبه‌های  تلخ  آن نشات  می‌گیرد؛ به همین دلیل  نمی‌توان نمایش را تراژدی یا  کمدی تراژدی به حساب آورد ؛ حتا نمی شود آن را “کمدی درام” هم ارزیابی کرد : آن چه اجرا می‌شود چیزی جزیک “درام روانشناختی” تلخ نیست و همین هم آنرا مهم و قابل تامل کرده است.

پدر سرانجام  به خانه سالمندان  برده  می شود  و البته همه حوادث نمایش هم حین  واقعی بودنشان  می‌تواند بخشی از آن مجازی  و  فقط  برآیند تصورات خود پرسوناژ پدر باشد  که اغلب آن ها را درچارچوب ذهن متوهم و درهم‌ریز خود  بازخوردی می‌کند: در اثر چنین وضعیتی به طور همزمان  همه چیز دراماتیک می‌شود  تا  حداقل  تماشاگر  بتواند به طور واقعی موقعیت پدر را بشناسد و به مکانیزم ذهن متوهم او پی ببرد.

پرسوناژ پدر طی ماجراهای پایانی زندگیش خود را ” یک کودک” می‌پندارد  و دائم  مادرش را صدا  می‌زند : این ورسیونی  روانشناختی برای کودک شدن دوباره  یک مرد بزرگسال محسوب می‌شود.

موضوع نمایش “پدر” با طراحی و کارگردانی “آروند دشت آرای” موضوع تازه‌ای نیست؛ بارها در تئاتر مطرح شده و مخصوصأ در سینما تم محوری چند فیلم بوده است.

اما به دلیل آن  که  جای  پرداختن  به موضوعات  روان                 شناختی  مهمی از این دست  در تئاتر ایران همواره  خالی بوده، انتخاب و اجرای چنین نمایشنامه‌ای  قابل تأیید است؛ ضمن آن که موضوع نمایش به دلیل شخصیت خاص”پدر” به خودی خود  قابل تأمل است: وابستگی عاطفی زیاد او به  دخترش هم به رغم  وضعیت  روحی‌اش  او را جذاب‌تر کرده است.

شیوه کارگردانی و اجرای اثر زیبا است: طراحی صحنه با  دکور متحرک  کاربردی‌تر و کارکردی‌تر شده است: ضمنأ رنگ سفید آن  کاربری‌اش  را  برای صحنه پایانی (خانه سالمندان و محیط نگه‌داری و درمان ) بیشتر کرده است؛ مضافا آن که  در صحنه‌ای  خاص  که  پدر سر بر دامن دخترش می گذارد، با استفاده از کاربری کُنتراست دو رنگ کنار هم سفید  و سبز در صحنه (گوئی روح  تنها و خزان‌زده پدر در آن لحظه به طور یک سویه‌ای  کنار دخترش از شدت شادی به سرسبزی می رسد)، مفهوم‌زائی و حس‌آمیزی صحنه شدت می یابد.

استفاده از تصاویر زمینه‌ای ویدیو پروجکشن، در مواردی صحنه‌ها را  دراماتیک‌تر کرده است: در قالب  کارکردی انعکاسی، جنبی  و مجازی عملأ  متلاطم  و بی‌ثبات بودن چرخه ذهنی پرسوناژ بیمار پدر را نشان می‌دهد و “مونتاژ صحنه‌ای” مناسبی در تئاتر به شمار می رود. اما برخی از تصاویر مثل  نشان  دادن  بادگردها و… مناسبت  چندانی ندارند.

کاربری نور بسیارخوب و بجا انجام شده: جنبه‌های بصری صحنه و موقعیت را بصری‌تر و دراماتیک‌تر کرده است . طراحی لباس ها نیز با قواره  و نقش بازیگرها همخوانی دارد. همه بازیگران نمایش که عبارتند از ” رضا کیانیان “، “مارین ون هولک”، ” سعید چنگیزیان”، ” بهزاد کریمی” ، “سوگل خلیق” و “پریسا شاه ولیان” در رابطه با  نقش‌های محوله بازی‌هایی زیبا  و در خور نقش‌ها ارائه می‌دهند؛ اما در کل، بازی “رضا کیانیان” به علت مهم‌تر بودن نقش‌اش و طولانی‌تر بودن آن، بسیار جذاب و با ” نقش‌پذیری کامل و کارکردی”تری همراه است.

باید اذعان داشت: میزانسن‌های انتخابی”آروند دشت آرای” در کنار طراحی صحنه مناسب و هدایت بازیگران ، او را درجایگاه “یک کارگردان مجرب” وهنرمند قرار داده است.

در کل: نمایش”پدر” به نویسندگی”فلوریان زلر” و طراحی و کارگردانی ” آروند دشت آرای ”  که هم اکنون  در سالن اصلی تئاتر شهر اجرا می‌شود، یک اجرای تئاتری زیبا و هنرمندانه است.

 

 

تجلیل از اسماعیل محرابی در سالروز تاسیس تماشاخانه سنگلج

در سالروز تأسیس تماشاخانه سنگلج از اسماعیل محرابی که یکی از پرکارترین بازیگران سال‌های آغاز به کار این تماشاخانه محسوب می‌شود، تجلیل شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، صبح روز ۱۸ مهر، تماشاخانه سنگلج میزبان جمعی از هنرمندان پیشکسوت تئاتر بود که به پاس این روز و به یاد سال‌های آغازین فعالیت این تماشاخانه گرد هم آمدند تا از همکار دیرینه خود که بیشترین بازی را در صحنه سنگلج داشته است، تقدیر کنند.

اکبر زنجان‌پور، ایرج راد، سعید پورصمیمی، هادی مرزبان، قطب‌الدین صادقی، داوود فتحعلی‌بیگی، علی ایزدی (مدیر طرح و برنامه اداره کل هنرهای نمایشی)، هادی عامل، شهرام زرگر و جمعی از مدیران اداره کل هنرهای نمایشی ازجمله میهمانان این مراسم بودند.

پریسا مقتدی، مدیر تماشاخانه سنگلج در آغاز این مراسم ضمن خیرمقدم به حاضران درگذشت دو هنرمند سرشناس تئاتر فردوس کاویانی و آتیلا پسیانی را تسلیت گفت: «از ۱۸ مهر ۱۳۴۴ تا امروز ۱۸ مهر ۱۴۰۲ این تماشاخانه به یمن حضور شما عزیزان پرافتخار فعالیت خود را آغاز و ادامه داده است. امیدواریم که همچنان با گرمای حضور شما این مسیر را ادامه دهد. باید در همین آغاز درگذشت فردوس کاویانی و آتیلای پسیانی را تسلیت بگویم. دو عزیزی که در تئاتر و سینما نقش‌های به‌یادماندنی ایفا کردند و به رسم روزگار از میان‌مان رفتند. امیدوارم این گرد غم از چهره شما پاک شود.»

او بیان خاطرات و مرور تجربیات پیشکسوتان تئاتر را برای آموزش جامعه تئاتر پراهمیت دانسته و افزود: «نکاتی در خاطرات شما بیان می‌شود که امروز در تئاتر گم شده است. احساس مسئولیت، همراهی و همدلی که در لحظه‌لحظه خاطرات شما شنیده می‌شود برای همه ما سرشار از نکات آموزشی است.»

مقتدی با اشاره به آخرین مراسمی که با عنوان جشن تولد سنگلج، پیش از شیوع کرونا برگزار شد، گفت: «هرساله در این سالروز از تعدادی از هنرمندان پیشکسوت تئاتر تجلیل می‌شود. در سال‌های همه‌گیری کرونا نتوانستیم این مراسم را برگزار کنیم. در دو سال متوالی به نام استاد جوانمرد و سعدی افشار در پارک شهر درخت نشاندیم تا یاد این عزیزان در حافظه تاریخ بماند.»

او ادامه داد: «امسال فکر کردیم که با خروج از این شرایط دورهمی کوچک اما وزین داشته باشیم و به یمن حضور شما از عزیزی تقدیر کنیم که طبق اطلاعات ما، پرکارترین بازیگر تماشاخانه سنگلج در ۱۰ سال اول فعالیتش بوده ‌است.»

مدیر تماشاخانه سنگلج گفت: «اسماعیل محرابی برای فردی از نسل من از سریال آینه شروع می‌شود. این سریال و شما در آن سال‌های پرالتهاب کشور در قلب تک‌تک مردم ایران حضور داشتید. هر جا که اسم شما بود، می‌دانستیم با کار ارزشمندی روبه‌رو هستیم. آخرین حضور اسماعیل محرابی در صحنه این تماشاخانه در سال ۶۱ بوده است.»

او با خطاب قرار دادن اسماعیل محرابی ادامه داد: «از همین تاریخ درخواست می‌کنم خانواده تئاتر را از خودتان محروم نکنید.»

در ادامه این مراسم هر یک از حاضران به بیان خاطرات خود از همکاری و رفاقت دیرینه با اسماعیل محرابی پرداختند.

اسماعیل محرابی در بخشی از خاطرات خود به اجرای نمایش «کی برای اولین بار مادرم را دیدم» که در تالار مولوی روی صحنه رفته بوده، اشاره کرد و گفت: «تمام لحظات آن نمایش را دوست داشتم. گاهی در برخی از کارها آدم منتظر است که تمام شود اما آن نمایش برایم تفاوت داشت.»

محرابی از ورودش به هنرهای دراماتیک یاد کرده و گفت: «از همان ابتدا همه با شور و علاقه کار کردیم. خیلی خوش می‌گذشت. اولین کارم با سمندریان «شبح کوچک» بود. یک نمایش فانتزی که نقش شبح را بازی می‌کردم.»

در بخش دیگر این مراسم، پریسا مقتدی به ارائه گزارشی از فعالیت تماشاخانه سنگلج و مرکز تئاتر ایرانی پرداخت و شرح کوتاهی از فعالیت مکتبخانه سنگلج و همکاری هادی عامل، داوود فتحعلی‌بیگی و شهرام زرگر در شورای علمی آن ارائه داد.

مقتدی با مرور تلاش‌هایی که برای پس‌گیری زمین مجاور تماشاخانه در طی سال‌های گذشته و توسط مدیران قبل تاکنون انجام شده و هنوز به نتیجه نرسیده، از پیشکسوتان حاضر درخواست کرد که دست یاری داده و اگر راهکار دیگری برای بازپس‌گیری این زمین می‌دانند، دریغ نکنند.

در ادامه این مراسم، قطب‌الدین صادقی در سخنانی به جایگاه تماشاخانه سنگلج و تأثیری که بعد از کودتا بر تئاتر ایرانی و دراماتورژی ایرانی، همچنین تربیت نسلی از بازیگران بزرگ داشته پرداخته و گفت: «این تماشاخانه یک نسل از بازیگران بزرگ را معرفی کرد که اعتبارشان را به سینما و تلویزیون بردند. در این سالن سبک و سیاق تئاتر ایرانی به وجود آمد و بازیگرانی که هنوز در تئاتر مثل آن‌ها نیست. کارگردان‌هایی که زیبایی‌شناسی پیشرفته داشتند و نمایشنامه‌نویسانی که هنوز مانندشان نداریم.»

او تربیت مردم عادی برای دیدن تئاتر را یکی دیگر از دستاوردهای تماشاخانه سنگلج در سال‌های اولیه شکل‌گیری دانسته و گفت: «هر اجرای تئاتری این سالن یک رویداد هنری بزرگ محسوب می‌شد به‌خصوص که آن نمایش‌ها به استان‌ها و شهرهای دیگر می‌رفتند و اجراهای استانی شکل می‌گرفت.»

صادقی تأکید کرد: «هر کاری نمایش ایرانی نیست. درخواستم این است که هر نمایشی را راه ندهید. موتور خلاقه تئاتر ایران باید سنگلج باشد.»

ایرج راد نیز درباره تماشاخانه سنگلج گفت: «به یاد ندارم که آن سال‌ها حتی یک صندلی خالی باشد. از هفته قبل صندلی‌ها رزرو می‌شدند. امکانات سالن محدود بود و سیستم سرمایش نداشت، به همین دلیل هشت گروه اداره تئاتر از مهر تا اردیبهشت نمایش‌های‌شان را به ترتیب روی صحنه می‌آوردند و از اردیبهشت به بعد این تماشاخانه تعطیل بود. هر نمایش یک ماه اینجا اجرا می‌کرد و بعد سفرهای کشوری شروع می‌شد. تماشاگر برای دیدن تئاتر تربیت شده بود و کار را انتخاب می‌کرد. شاخص‌ترین هنرمندان اینجا روی صحنه می‌رفتند و مردم همه آن‌ها را می‌شناختند و کارهای‌شان را دنبال می‌کردند.»

در بخش پایانی این مراسم هم مسائل و مشکلات به‌روز تئاتر، مشکلات صنفی و تولید تئاتر، کاسته شدن از حمایت‌های دولتی و عدم تعریف ردیف شغلی برای حرفه‌های هنری، افزایش روزافزون دانش‌آموختگان این رشته و کافی نبودن زیرساخت‌ها از سوی میهمانان مطرح شد.

علی ایزدی، معاون طرح و برنامه مرکز با ارائه آماری از فعالیت‌های اداره کل، تعداد دانشگاه‌ها و آموزشگاه‌های تئاتری، سالن‌ها، زیرساخت‌ها و درصد اشتغال هنرمندان، تعداد جشنواره‌های بین‌المللی و داخلی و استانی و… گفت: «متأسفانه دانشگاه‌ها هر سال ۱۵۰۰ کارشناس تحویل می‌دهند؛ ۵۷ دستگاه فرهنگی وجود دارد که ۸۰ درصدشان بودجه تئاتر می‌گیرند اما فقط مرکز باید پاسخگو باشد. ما وارث اتفاقاتی هستیم که نقشی در آن نداشته‌ایم اما باید پاسخگو باشیم. این بدنه توان کشش این حجم از تقاضا را ندارد. در حال حاضر ۱۵۰ هزار فارغ‌التحصیل تئاتری داریم.»

دکتر صادقی نیز گفت: «طبق آمار سال ۹۹ تنها ۱۸ هزار و هفت‌صد فارغ‌التحصیل تئاتر توانسته‌اند در کل کشور امکان فعالیت در این رشته را داشته باشند و بقیه کلاً این حرفه را رها کرده و رفته‌اند. در این لحظه ۶۰۰۰ دانشجو تئاتر تنها در تهران مشغول تحصیل هستند.»

این مراسم با رونمایی از پوستر پنجاه‌وهشتمین سالروز تولد تماشاخانه سنگلج و اهدای نشان ویژه و لوح تقدیر تماشاخانه سنگلج به اسماعیل محرابی توسط پریسا مقتدی و همچنین اهدای لوح تقدیر از سوی اداره کل هنرهای نمایشی توسط علی ایزدی به پایان رسید.

بیانیه تشکل‌های صنفی درباره لایحه برنامه هفتم توسعه

خانه هنرمندان ایران، خانه موسیقی، خانه تئاتر، خانه سینما و انجمن‌های هنرهای تجسمی در مورد بخش فرهنگ و هنر و رسانه لایحه برنامه هفتم توسعه بیانیه‌ای صادر کردند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، در بخش‌هایی از این بیانیه با اشاره به اینکه لایحه برنامه هفته توسعه در مجلس شورای اسلامی در آستانه تصویب است، ابراز عقیده کرده‌اند که «این بیانیه حاوی مفاد عجیب و غیرقابل باور است، عبارات و احکامی که غالب تلاش‌های قانون‌گذاری پس از پیروزی انقلاب اسلامی را نادیده گرفته و نه نشانی از فرهنگ و هنر و رسانه دارد و نه شمایلی از توسعه. متنی که نه تنها آینده را ندیده، بلکه سیری قهقرایی داشته و با نگاهی واپس گرایانه از همیشه و دور از تحولات جامعه، فرهنگ و هنر و رسانه را به چند برنامه توسعه قبل، پرتاب نموده است.»

«تضعیف و نابودی بخش خصوصی عرصه فرهنگ و هنر و رسانه، نادیده گرفتن سیاست‌های خصوصی‌سازی اصل ۴۴، خالی کردن حداکثری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی دولتی فرهنگ و هنر از صلاحیت‌ها و تقدیم آن به صدا و سیما و بزرگ کردن این سازمان برخلاف قانون اساسی در حد یک وزارتخانه و بسیار بسیار فراتر از یک رسانه»، «پیش بینی بودجه هنگفت برای صدا و سیما و نادیده گرفتن اهالی فرهنگ و هنر و رسانه»، «مغفول واقع شدن هنرهای تئاتر، موسیقی و تجسمی»، «افزایش بودجه و اختیارات نهادهای سنتی و ناکارآمد در عرصه فرهنگ»، «پیش بینی امکان مجازات اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه توسط وزارت فرهنگ و دور زدن قوه قضاییه، دادرسی منصفانه و اصول بنیادین قانونی بودن جرم و مجازات و استقلال قوا و تبدیل هنرمندان به کارمندان دولت»، «منوط نمودن حمایت از بخش فرهنگ و هنر و رسانه به تایید فعالیت‌های آنها توسط مراجع دولتی»، از مفاد این لایحه هستند که اصلاح آن را ناممکن نموده و بدین وسیله، خانه هنرمندان ایران، خانه موسیقی، خانه تئاتر، خانه سینما و انجمن‌های هنرهای تجسمی، خواستار حذف مفاد یادشده و کنار گذشتن این بخش از لایحه هستند.