مهران مکاری، کارگردان نمایش «ژرژ مخوف» میگوید کمدی بهترین وسیله برای انتقال پیام، نقد و حرف است، به ویژه کمدی موقعیت که در آن الزامی برای خنداندن مخاطب با استفاده از لودگی و شوخیهای زننده نیست.
نمایش «ژرژ مخوف» به نویسندگی مشترک امیر جاسمیان آزاد و رامیار محمودی بر اساس برداشتی آزاد از نمایش «ایوان مخوف» میخاییل بولگاکف به کارگردانی مهران مکاری از دهم مرداد ساعت ۱۸ در عمارت نوفللوشاتو روی صحنه رفته است.
این اجرا بهانهای شد با مهران مکاری، کارگردان این نمایش که اکنون دور دوم اجرای خود را پشت سر میگذارد، گفتوگو کنیم.
علت ویژهای وجود داشت که به جای متن اصلی، برداشتی آزاد از نمایشنامه «ایوان مخوف» را برای اجرا آماده کردید؟
ببینید، مخاطب ما دیگر حوصله تماشای یک کمدی سهپردهای آن هم برای مدتزمان حدود دو ساعت و نیم را ندارد. علاوه بر این با توجه به برخی تشابهات بین متن و اتفاقات روز جامعه در دورخوانیها تغییراتی بر روی متن اعمال کردیم و در نهایت به نمایشنامه «ژرژ مخوف» رسیدیم. پرده اول نمایش تا حد زیادی شبیه به نمایشنامه اصلی است و ما تغییرات را بیشتر در بخش دوم و دربار تزار انجام دادیم.
در مورد شخصیتها هم سعی کردیم تا هر یک را نماینده قشر خاصی از جامعه در نظر بگیریم؛ «واسیلی» به نمایندگی قشر آیندهدار مملکت، «ژرژ» نماینده مسئولان ناتوان در مدیریت، «واسیلی» قشر فداشدهای که فطرتاً پاک، خوب و دنبال یادگیری هستند اما بازیچه دست دیگران میشوند، «بونچا» نمود انسانهای قانونمند و چارچوبدار که به نظر یک شهروند مطیع است اما نیازمند رعایت حقوق شهروندی و توجهی است که اگر نباشد جامعه دچار بزه و ناهنجاریهایی مثل قتل، سرقت و… میشود. همچنین مدیر تأسیسات را بهعنوان نماد یکی از افراد هوشیار جامعه به نمایش اضافه کردم. مردم از پیشینه پادشاهی خبر دارند و لزومی نداشت تزار را بهعنوان پادشاهی خونخوار همچنان در صحنه حفظ کنم پس او را حذف کردم. با حضور اسقف اعظم هم به خرافهگرایی اشاره کردم.
ما شاهد نمایشی هستیم که سعی دارد با حفظ موقعیت کمدی، به سمت لودگی و شوخیهای زننده نرود… هرچند که در این تلاش گاهی به سمت طنز سطحی اما قابل احترام رفته است…
اجازه بدهید پاسخ این سوال را اینگونه بدهم که من چندین بار شیوه اجرایی را عوض کردم اما در آخر ترجیح دادم در کمدی بمانم. کمدی موقعیت را انتخاب کردم چون در شرایط سخت شاید تا حدی بتواند در بهبود حال مردم کمک کننده باشد و همچنین بهترین وسیله برای انتقال پیام، نقد و حرف هنرمندان است. در کمدی موقعیت، لزومی برای خنداندن مخاطب وجود ندارد. متأسفانه طبق آماری که خواندم ۸۷ درصد مردم ایران تئاتر را نمیشناسند. ۱۳ درصد مخاطبان هم اکثراً خود اهالی تئاتر هستند که گاهی برای نگهداشتن گیشه به هر شوخی و گزارهای تن میدهند؛ درحالیکه ساحت تئاتر مقدس است و نباید آن را به هر چیزی آلوده کرد. تئاتر از درون دچار کمتوجهیهای مالی است ولی از نظر دستگاههای نظارتی توجه زیادی به آن میشود. در این شرایط، نباید با استفاده از شوخیها و دیالوگهای سطح پایین از ارزش این هنر کم کرد، پس نه تنها من که تمام اعضای گروه سعی کردند تا در دیالوگها و حتی بیان آنها به سمت لودگی نروند.
اضافه کردن شخصیت به یک نمایش زمانی اتفاق میافتد که در خدمت پیشبرد درام باشد و همچنین با حذف آن در روند داستان خللی ایجاد شود، اما در مورد شخصیت واسیلی و بهویژه مدیر تاسیسات، دو شخصیت اضافه شده به نمایش چنین اتفاقی نمیافتد…
بله، اگر حذف شوند قطعاً اتفاقی نمیافتد، اما ما در این نمایش تنها دو شخصیت آگاه داریم؛ یکی مدیر تأسیسات و دیگری ژرژ است که خودش همهچیز را رقم میزند. مدیر تأسیسات شخصیتی است که سعی کردم تا توسط او فاصلهگذاری شکل بگیرد. علاوه بر این، او با زبان کردی اورامی صحبت میکند و ما به احترام ۹۰ درصد اعضای گروهمان که کرد هستند، از این زبان و شخصیت استفاده کردیم. در مورد واسیلی هم که پیش از این عرض کردم او را به عنوان نماینده قشر آیندهدار مملکت که در جستوجوی آگاهی است به نمایش اضافه کردم.
طراحی صحنه کار کاملا خطی و بدون بهرهگیری از عمق صحنه است. طرحی که در صورت حذف شدن هم در پیشبرد روایت داستان اتفاق خاصی رقم نمیزند…
این طراحی دکور در پیشبرد روایتی که به آن میپردازم، تاثیر دارد. من صرفاً سعی میکنم یک آپارتمان کوچک را در مسکو نشان دهم که تختخوابی یکنفره در آن وجود دارد و در بخشی دیگر میز و صندلی شخصیت اصلی که کل زندگیاش پشت آن میگذرد. برای تصویرسازی دربار تزار در بخش دوم نیز استفاده از صندلیهای سلطنتی کافی به نظر میرسید.
پس با این رویکرد، اگر دیوار انتهایی هم نبود لطمهای به کار وارد نمیشد…
نه، به نظر من نباید گذر زمان را تنها در لباس و دیالوگهای بازیگر حس کنیم. مخاطب نباید در صحنه صرفاً از دیالوگ بازیگر متوجه زمان و مکان شود. به علاوه ما در یک نمایش کمدی نمیتوانیم دکور نداشته باشیم، چون لازمه کار کمدی رنگ است.
اما اجراهایی هستند که بدون دکور هم مفهوم را منتقل میکنند…
به نظر من اینکه برخی نمایشها تنها با چند میز و صندلی روی صحنه اجرا میشوند، براساس نگاه تجاری است، چون میخواهند پولشان برگردد. بسته به نوع روایت، متن و شیوه اجرا، دکور در حد و اندازه خودش لازم است. مخاطب برای تماشای یک نمایش همیشه از لحاظ مادی و معنوی که همان پول و عمرش است، هزینه میکند. پس در کنار محتوای اثر باید از تماشای آن نیز حظ بصری ببرد. ما نباید هر تئاتری را به تئاتر بیچیز بچسبانیم، چون نمیخواهیم پول دکور بدهیم.
پس شرایط اقتصادی و حضور در سالن خصوصی در این زمینه تأثیرگذار نبوده است؟
چرا، هر دو مورد هم تأثیرگذار بوده است. بخش اقتصادی که قطعا در اولویت طراحی و ساخت دکور و کل فرآیند نمایش تاثیر فراوانی دارد. در مورد سالن هم با توجه به اینکه بعد از نمایش ما، اجراهای دیگری باید روی صحنه برود، همواره تأکید بر پرتابل بودن، کمحجم بودن و حذف کردن بخشهای اضافه دکور وجود داشته است.
منبع: ایران تئاتر