اخبار نمایش و اجرا, موسسه فرهنگی هنری خانه تئاتر

کارگردان لندهور: از بد حادثه به اینجا پناه آوردیم

محمدرضا اسکندری می‌گوید: وقتی تئاتر به سالن نمایش می‌آید، یعنی دولت؛ مدیریت و برنامه. ولنگاری در مدیریت تئاتر ما بحث هر روزه‌ی هنرمندان است. در واقع شرایط به‌گونه‌ای شده که همگی می‌گوییم، همینی که هست. گویا از بده حادثه، ما اینجا به پناه آمده‌ایم اما پناه کجاست؟

«لندهور» عنوان یکی از نمایش‌های روی صحنه در سالن استاد انتظامی است که قرار است تا پانزدهم اسفندماه روی صحنه باشند.

نویسنده نمایشنامه «لندهور» کهبد تاراج است و محمدرضا اسکندری کارگردانی آنها را به عهده داشته است. امیر عدل‌پرور، لبخند بدیعی نیز در این اثر ایفای نقش می‌کنند.

در خلاصه نمایش «لندهور» آمده است: ابراهیم بعد از چند سال و چند ماه و چندین روز که از خانه بیرون نرفته است، پدرش را به قتل می رساند. در او زنی بیدار می‌شود و باهم تئاتر تمرین می‌کنند. ابراهیم مجنون بازیگری است و…

محمدرضا اسکندری کارگردان نمایش «لندهور» درباره این اجرا گفت:  نمایش ما در رابطه با پسری بوده که عاشق و مجنون بازیگری است. مخالفت‌های پدر دیکتاتور این پسر، سبب شده تا او پدرش را به قتل برساند. در نمایش نیز وجهه زنانه‌ی شخصیت این پسر بیدار شده و با هم تئاتر تمرین می‌کنند.

او همچنین درباره دغدغه‌ای که موجب تولید نمایش «لندهور» شده، توضیح داد: اصولا سلیقه‌ام در انتخاب نمایشنامه، متن‌هایی است که درون‌مایه‌ی اجتماعی دارند و دغدغه‌های اجتماعی را به زبان مختلف در بیان پرسوناژهای مختلف به نمایش می‌گذارند.

اسکندری افزود: چگونگی توصیف یک جهان در نمایشنامه برایم خیلی مهم است؛ چون در فهم کنش یک تئاتر بسیار اهمیت دارد. تضاد میان نظم و بی‌نظمی در بستر زمان باعث به‌وجود آمدن قصه و کنش می‌شود. تضاد بین عشق و دیکتاتوری پدر در نمایشنامه لندهور هسته‌ اصلی قصه است. ساختار نمایش هم از این قاعده پیروی کرده است.

این کارگردان تئاتر در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا ادامه بیان کرد: کنت برک (فیلسوف قرن ۲۰ آمریکا) در کتاب فلسفه‌ ساختار ادبی می‌نویسد: انگیزه با ساختار و معنا یکسان است. انگیزه‌ من خود تئاتر به معنای حقیقی کلمه است. این متن در اصل ستایش بازیگری و عشق به تئاتر است.

اسکندری همچنین درباره بازخورد مخاطبان نسبت به نمایش «لندهور» هم گفت: مخاطب تئاتر از قبل قابل پیش‌بینی نیست بنابراین واکنش مخاطبان در فرایند اجرا مشخص می‌شود. چیزی که مشخص است، این بوده که مخاطبان نمایش ما علاقمند به تئاتر تجربی یا بهتر بگویم تئاتر حقیقی هستند؛ نه تئاتر بوتیکی و تجاری. فکر می‌کنم این کار برای دانشجویان رشته‌های هنرهای نمایشی، هنرجوها و هنرمندان مناسب باشد.

او ادامه داد: بازخوردها از اجرای ما، تاکنون نه بد بوده نه خیلی خوب. البته بازخورد یک اجرا بستگی به موارد زیادی دارد که شاید مربوط به خود نمایش هم نباشد. سالن، زمان اجرا، فضای جامعه از جمله این موارد به شمار می‌آید. به هر ترتیب اکنون شرایط به گونه‌ای رقم خورده که تماشاگران عام تئاتر بیشتر جذب کارهای تجاری و بوتیکی می‌شوند؛ زیرا روند تئاتر ما به‌ گونه‌ای است که در حال فاصله گرفتن از معنا، درام و مفهوم هستیم و جذب پوسته‌ تئاتر می‌شویم و این به معنای آسیب است.

کارگردان نمایش «لندهور» در بخش دیگری از صحبت‌هایش، درباره شرایط دو قطبی جامعه تئاتر که همچنان نسبت به اجرا رفتن یا تحریم با یکدیگر اختلاف نظر دارند؛ گفت: دمای کره‌ی زمین در حال کم شدن است. بنابراین جهان گرمای خودش را از دست داده و از اصل آنتروپی پیروی می‌کند و ساختارش به هم می‌ریزد. آیا این یک کنش است؟ قطعا هست. ما در حال زندگی در این جهان هستیم؛ در میانه یک کنش. کنش وجه تمایز هنر تئاتر با بقیه‌ی هنرهاست. چطور در دنیایی که خودش تماما کنش است؛ تئاتر وجود نداشته باشد؟

او افزود: وقتی تئاتر به سالن نمایش می‌آید، یعنی دولت؛ مدیریت و برنامه. ولنگاری در مدیریت تئاتر ما بحث هر روزه‌ی هنرمندان است. در واقع شرایط به‌گونه‌ای شده که همگی می‌گوییم، همینی که هست. گویا از بده حادثه، ما اینجا به پناه آمده‌ایم اما پناه کجاست؟

اسکندری همچنین درباره همکاری با خانه هنرمندان ایران عنوان کرد: اولین آشنایی‌ام با این مجموعه از طریق دوست و برادر محترم، آقای لاریان شروع و در ادامه با بقیه‌ی کارکنان محترم آن آشنا شدم و به واسطه نمایش لندهور افتخار همکاری و دوستی با آن‌ها را پیدا کردم.

او درباره کم و کیف محل اجرای نمایش «لندهور» هم اینگونه توضیح داد: اگر بخواهم، جمله‌ای درباره این مجموعه و سالن انتظامی بیان کنم، باید بگویم واقعا حیف؛ زیرا این مجموعه، پتانسیل خوبی برای فعالیت دارد؛ البته به شرط وجود حمایت، همدلی و مدیریت دقیق‌تر و نوآوری بهتر. خانه هنرمندان مجموعه شریفی است اما گویا باید از خواب بیدار شود.

این کارگردان تئاتر در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: تئاتر اجتماعی، محدود به ذهن نبوده و پدیده‌ای اجرایی به شمار می‌آید. بنابراین در این راستا باید زحمت کشید و فرهنگ‌سازی کرد. همچنین باید از کارگردان‌های جوان حمایت کنیم تا بتوانیم برای تولید کارهای خوب نسل جدیدی را پرورش دهیم. وضعیت مدیریت مالی در تئاتر ما اسفبار است.

محمدرضا اسکندری در پایان بیان کرد: تئاتر یا باید ملی شود یا تماما خصوصی. ما در نمایش «لندهور» تئاتر را خاک کردیم و برای آن فاتحه خواندیم. ما احیا می‌خواهیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *