یک سده پس از وفات پیامبر پیروانش شمال آفریقا را به تصرف خود درآوردند و از طریق اسپانیا نفوذ در اروپا را آغاز کردند و تا سال ۷۳۲ که در شهر تور فرانسه شکست خوردند به پیشروی خود ادامه دادند.
در قلمرو اسلام داستانگویی تقریبا در همهجا و درامهای فولکلور در برخی نقاط متداول بود. در نقاط دیگر به ویژه در هند، اندونزی، تریکه و یونان تئاتر عروسکیِ سایه محبوبیت یافت. اما عروسکها تا حد ممکن از واقعگرایی به دور بودند. این عروسکهای اشکالی دو بعدی بودند که از قطعات چرم بریده میشدند و با قطعه چوبی که به آن وصل میشد، هدایت میشدند.
بعدها تنها سایه این عروسکها که توسط فانوس یا مشعل روی پارچهای سفید منعکس میشد، به نمایش درمیآمد. در بعضی از کشورها تئاتر سایه هنر پیشرفتهای شد که به کلی از هنر بازیگری زنده جدا گشت.
تئاتر سایه ظاهرا حدود سده چهاردهم میلادی در ترکیه عرضه شد. پس از سقوط بیزانس در مناطقی که عصر عظیم تئاترهای کلاسیک یونانی- رومی رادیده بود، تنها شکل تئاتری همین تئاتر سایه یا عروسکی بود. در این مناطق نمایشهای عروسکی بر گرد شخصیت «قراگوز» و ماجراهای مضحک او دور میزد که نمایشی ساتیری و ملهم از مسائل روز بود. سرانجاماین نمایشها قراگوز نامیده شدند و این سنت تا زمان ما ادامه پیدا کرده است.
برگرفته از کتاب جلد اول تاریخ تئاتر جهان نوشته براکت، اسکار گروس، ترجمه هوشنگ آزادیور، چاپ اول زمستان ۱۳۶۳