محمد شمس لنگرودی که بعد از سالها شعر و شاعری، وارد فضای بازیگری سینما شد، حالا در یک پروژه موسیقایی نمایشی مشغول بازی است تا در این زمینه نیز به کسب تجربه بپردازد.
او البته در جوانی دوره آموزش تئاتر دیده ولی جهان ادبیات، بیشتر او را درگیر خود کرده بود و این چنین شد که نام «شمس لنگرودی» با شعر گره خورده است اما از آنجاکه همواره به دنبال تجربههای تازه است، فعالیت خود را به شعر محدود نکرد بلکه به نگارش رمان، مقالهنویسی، پژوهش و تحقیق و بعدتر به بازیگری در سینما روی آورد تا اینکه چند سال پیش برای اولین بار در نقشی کوتاه روی صحنه تئاتر رفت.
حالا هم با بازی در پروژه موسیقایی نمایشی «و تو هم برنگشتی» به کارگردانی مهیار علیزاده اولین تجربه حرفهای خود را روی صحنه تئاتر سپری میکند.
به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر او در گفتگویی با ایسنا از تجربه حضور در بازیگری تئاتر سخن گفت که برایش در برگیرنده تجربیات بسیار متفاوتتری نسبت به حضور در عرصه ادبیات است.
او در این گفتگو با اشاره به انگیزههای خود برای حضور در پروژه «و تو هم برنگشتی» به کارگردانی و آهنگسازی مهیار علیزاده، یادآوری کرد: این اولین تجربه من در تئاتر نیست، چرا که پیش از این من در کار دیگری به نویسندگی و کارگردانی بهاءالدین مرشدی به مدت یکی دو شب بسیار محدود تجربه حضور در عرصه تئاتر را کسب کردم. اما میتوان گفت حضورم در پروژه «و تو هم برنگشتی» اولین کار رسمیام در عرصه تئاتر به عنوان بازیگر محسوب میشود.
او که در ادبیات معاصر ایران به عنوان یکی از شاعران، نویسندگان و پژوهشگران مطرح، شناخته شده است، درباره انگیزههای خود برای حضور در بازیگری تئاتر پس از تجربیاتی که در حوزه سینما به دست آورده، توضیح داد: روایت داستانی پروژه «و تو هم برنگشتی» به شکلی غیرمستقیم بر اساس اشعار من نوشته شده و چون نمایشنامه را دوست داشتم و قرار بود روی صحنه برخی از اشعارم را در قالب بازیگر پیشروی مخاطبان قرار دهم، پذیرفتم تا در این نمایش حضور پیدا کنم. البته پیش از این هم با مهیار علیزاده به عنوان یکی از آهنگسازان مطرح موسیقی کشورمان دوست بودم و وقتی در این زمینه با وی گفتگو کردم، متوجه شدم که محیط مناسبی برای حضورم در عرصه تئاتر فراهم شده که میتواند برایم دربرگیرنده علاقهمندیهایی باشد.
شمس لنگرودی در پاسخ به پرسشی مبنی بر نوع واکنشهایی که ممکن است از پس حضورش در حوزه بازیگری تئاتر مطرح شود، نیز گفت: من از همان دوره نوجوانی که به شعر و شاعری علاقهمند شدم، همواره در پی تجربهاندوزی بودم، مسیری که برایم بسیار آموزنده بود. کما اینکه در همین دوران بود که تصمیم گرفتم درعین علاقهمندیهایم به شعر، اولین مقالهام را هم بنویسم. یادم میآید در همان دوران، فردی به من گفت: «مقالهنویسی چه ربطی به شعر دارد؟». حتی در زمانی که اولین کتاب تحقیقاتیام را نوشتم، دوباره از من پرسیدند: «حالا مقاله نوشتی، اما تحقیق چه ربطی به مقاله نویسی دارد؟» خلاصه اینکه به این نتیجه رسیدم، من باید کار خودم را انجام دهم. زیرا افرادی که چنین واکنشهایی دارند، غمخوارم نبوده و احتمالا از روی حسن نیت با من برخورد نمیکنند، شرایطی که باعث شد که دیگر به این مسائل و حاشیهها فکر نکنم.
او با بیان علاقهاش به تجربه چالشهای تازه، ادامه داد: نکته دیگری که میتوانم به آن اشاره کنم، تجربه حضور در چالش است. من از چالش خیلی خوشم میآید و سعی میکنم اول یاد بگیرم و بعد وارد چالش شوم. درباره بازیگری هم ماجرا به همین شکل انجام شد. من در ۲۶ سالگی دوره بازیگری دیدم یعنی زمینهاش را داشتم. البته وقتی برای حضور در این چالش از من دعوت کردند، خیلی مقاومت کردم چون میل نداشتم وارد فضای بازیگری شوم اما وقتی وارد شدم، دیدم چقدر با دنیای ادبیات متفاوت است.
شمس لنگرودی خاطرنشان کرد: به اعتقاد من حضور در «ادبیات» حضور در یک زمین فوتبال است که شما هم بازیکن هستید، هم مربی هستید، هم باید گل بزنید و هم باید مدافع باشید. در ادبیات، همه کاره خودِ شمایید ولی در تئاتر، تقسیم کار اتفاق میافتد و چقدر جذاب است که در این مسیر تقسیم کار، به عنوان بازیگر روی صحنه باشید و از بودن در این تجربه گروهی و جذاب لذت ببرید. مسیری که دلیل مهمی برای پذیرش و حضورم درعرصه بازیگری تئاتر شد.
او اضافه کرد: نکته دیگری که قبل از پذیرش حضور در چنین پروژههایی برایم بسیار اهمیت دارد، نوع نگاهم به این تجربههاست. من هر کار هنری که میکنم، بر اساس نیازهای روانی خودم و پاسخ به پرسشهایی است که برای خودم مطرح میشود. من هرگز شعر نگفتم که دیگران بگویند این شعر بد یا خوب است. بلکه شعر را با تمام وجودم دوست دارم و در میان این دوست داشتن، میخواهم به پرسشهای روانی خودم پاسخ دهم. هرگز تصور نمیکردم روزی رمان بنویسم چه برسد به اینکه روزی که در صحنه تئاتر حضور داشته باشم.
وی افزود: اتفاقاتی در زندگیام افتاد که نوشتن رمان را هم تجربه کردم. در حالیکه «شعر» موجز و «رمان» تشریحی و تلفیقی از شعر و تاریخ است. مسیری که از پس نگارش آن من را تا جایی هدایت کرد که در مجموعههای دانشگاهی و آموزشی شروع به تدریس رمان کردم. پس اگر قرار بود فکر کنم که من رماننویس نیستم، هرگز به سمت آن نمیرفتم. اما باز هم تاکید میکنم من برای پاسخ به نیاز خودم رمان نوشتم، من برای پاسخ به نیازهای خودم بازیگری در سینما و تئاتر را پذیرفتم و برای پاسخ به نیازهای خودم، حتی خوانندگی را هم تجربه کردم.
شمس لنگرودی در پایان تاکید کرد: این تصور درستی نیست که برخیها بر این باورند که اگر فردی شاعر است، نباید آواز بخواند یا بازیگری کند. من در جوانی دوره بازیگری دیدم و حین فعالیتهای ادبی، در موسیقی نیز فعالیتهایی داشتم. من در هر زمینهای اول سعی میکنم یاد بگیرم و بعد اگر مایل باشم انجام میدهم. آدم، زمین زراعی نیست که نتواند تغییر کاربری بدهد.
به گزارش ایسنا، پروژه نمایشی موسیقایی «وتو هم برنگشتی» اولین اثر مهیار علیزاده در زمینه کارگردانی است که پس از پروژههای متعدد خود درعرصه موسیقی فیلم، آلبوم و اجراهای زنده موسیقایی، به صحنه رفته است.
علیزاده درباره این پروژه نمایشی موسیقایی متفاوت نوشته است: «زمانی که همه چیز در حال نابودی است، گذشته به سمتت هجوم می آورد…»
«و تو هم برنگشتی» که متن آن نوشته ساغر رجبی است، درامی در ستایش زندگی و نشاندهنده نحوه تقابل انسان مدرن با گذشته، امروز و آینده خود است.
محمد شمس لنگرودی، امیرحسین فتحی، فرزین محدث، یلدا عباسی، ساغر رجبی، مریم مشهور و آرش الیگودرزی (خواننده ـ بازیگر)، وصال علوی (خواننده ـ بازیگر) از هنرمندانی هستند که در این پروژه حضور دارند.
این پروژه نمایشی موسیقایی «و تو هم برنگشتی» هر شب ساعت ۲۱:۳۰ در سالن «ملک» روی صحنه میرود و علاقهمندان برای تهیه بلیت این اثر میتوانند به سامانه «تیوال» مراجعه کنند.