پیام کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان تئاتر ایران برای زادروز استاد بهرام بیضایی و فرخندگیِ هشتادوپنج ساله شدنشان:
ما با نامِ شما عشقبازی میکنیم آییی لولیوشِ مَغموم عیارِ تنها زالِ خرد در سر؛
کاش هُرَست آوارِ زمان را بر روی و مویمان میدیدید؛
کاش صدای سکوتِ تنهاییمان را میشنیدید؛
شما در غُربت و ما در عُسْرَت و عُزلت؛
هیچگاه واژه غریبی و تنهایی اینسان چون شمشیری دو دَم جان و اندیشهمان را شرحه شرحه نکرده بود؛
آیا اشتباه بود آنچه نگاشتید؟
آیا طوفان و مسیر، شما را به هرزآبه برد؟
مگر نه اینکه واژه واژه نوشتههایتان بُرّادهی جان بود؟
نه، هرگز گمان نمیبریم که شما جز این که هستید باید میبودید؛
شما شهریارِ سخن بوده و هستید، چون پدرتان فردوسی و برادرتان سعدی،
شما حکیم بوده و هستید چون پورِ سینا و عینْالقُضات،
شما تاریخ را مکتوب کردهاید چون بلعمی و بیهقی،
شما کاری کردهاید کارستان؛ و ما آبشخور کانِ جانِ و خردِ شما هستیم و خواهیم بود؛
پس بمانید والا گُهر که وجودِ اَهوراییتان برای شکافتنِ این شبانِ تیره ما را بس؛
زادروزتان در پنجمین روز از دهمین ماه این سال بر ما خجسته باد که شما تا ازل جاودانهاید.
کانون نمایشنامهنویسان و مترجمان تئاتر ایران
پنجمِ دیماهِ یکهزاروچهارصدودو