اخبار انجمن ها, اخبار خانه تئاتر, موسسه فرهنگی هنری خانه تئاتر, ویژه اعضاء خانه تئاتر

نامِ مقدس و زیبای «هنر» را به نامِ وزارتخانه‌ی فرهنگ بازگردانید

انتخابات هیئت مدیره خانه تئاتر

خانه تئاتر در نامه ای به دکتر پزشکیان رییس جمهور خواستار توجه ویژه و جدی به هنر تئاتر و هنرمندان آن شد .

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر ، متن نامه به شرح زیر است :

 

« به نامِ خداوندِ زیبایی و هنر »

 

عمرِ دگر بباید بعد از فراق ما را

کاین عمر صرف کردیم اندر امیدواری

سعدی

 

جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان

رئیس‌جمهورِ محترم

 

با درود و احترام

ما اهلِ تئاتر و بازی هستیم؛ از هزارانِ سالْ پیش از این، ما بوده‌ایم، ما هستیم، نسل اندر نسل، و خواهیم بود. با آن که در درازنای تاریخ، حکومت‌ها از ما دلِ خوشی نداشته‌اند، مالک‌القُلوبِ مردمان بوده و هستیم. در مزارع برای آن‌ها قصه گفته‌ایم، نمایش ساخته‌ایم، در کوی و برزن، قهوه‌خانه‌ها، میدان‌گاه‌ها، در کافه‌ها، خیابان‌ها و خانه‌ها از عدالت و برابری سخن گفته‌ایم، از عشق و صلح، از امید و لبخند؛ ما از حقیقت نمایش ساخته‌ایم.

ما از مردمیم، ما خودِ مردمیم…

چهل‌وپنج سال با مدیران، وزیران و دولتمردان سخن گفته‌ایم، هیچ‌گاه ما را نشنیدند، نخواستند که بشنوند، وای بر این مملکت و تاریخِ آن، اگر شما هم نشنوید یا نخواهید که بشنوید.

آقای رئیس‌جمهور

در سال ۱۳۵۷ که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید، نامِ «وزارت فرهنگ و هنر» به «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» تغییر کرد. هیچ‌گاه اندیشیده‌اید که چرا انقلاب اسلامی مسئولیتِ پدیده‌ای به نامِ «هنر» را به عهده نمی‌گیرد؟ همگان بر این باور هستیم که این انقلاب نه هنر را گرامی می‌دارد و نه هنرمندان را. اگر به دنبالِ باقیات‌الصالحات هستید نامِ مقدس و زیبای «هنر» را به نامِ وزارتخانه‌ی فرهنگ بازگردانید.

امیدواریم در میانِ هزاران هزار کاری که باید انجام بدهید و می‌دهید، نخستین رئیس‌جمهوری باشید که به خواسته‌ی اهالیِ تئاتر توجه کرده است. ما می‌خواهیم هنر و حرفه‌ی هنری‌مان، همانند دیگر کشورهای آسیایی، اروپایی، آمریکایی و حتی آفریقایی به عنوانِ «شغل» ثبت شده و به «رسمیت» شناخته شود.

« بودجه‌ی تئاتر» در شأنِ نامِ بزرگانِ آن، چه در گذشته، چه در حال، و چه در آینده باشد. سینما و تلویزیونِ ما آن‌جا که صاحبِ افتخار و شکوه است، به دلیلِ شکوهِ نام‌های پر افتخاری چون بهرام بیضایی، عزت‌الله انتظامی، جمشید مشایخی، محمدعلی کشاورز، داوود رشیدی، علی نصیریان، پرویز فنی‌زاده، مهدی فتحی، بهزاد فراهانی، خسرو شکیبایی، پرویز پرستویی، امین تارخ، رضا کیانیان، سعید پورصمیمی، اسماعیل خلج، جعفر والی، ایرج راد، جمیله شیخی، فخری خوروش، فریماه فرجامی، فاطمه معتمدآریا، رؤیا تیموریان، گوهر خیراندیش، هما روستا، گلاب آدینه، رؤیا افشار و…  ده‌ها نامِ ارجمند دیگر است. نبض و حیاتِ سینمای ما اکنون به حضور و نَفَسِ بازیگرانِ جوانِ تئاتر بسته است. لطفاً تولیدِ نمایش و تخصیص بودجه‌ی کامل (نه کمک‌هزینه یا حمایت!) دوباره در دستورِ کارِ اداره‌ی کلِ مرکز هنرهای نمایشی قرار بگیرد.

وزارتخانه‌ی فرهنگ و هنر، معاونت هنری، مدیریت اداره‌ی کل مرکز هنرهای نمایشی را به بزرگان و هنرشناسان بسپارید. ادبیات و رفتارِ قلدرمآبانه، هتاکانه و خالی از ادبِ مدیران در عرصه‌‌های هنری، فقط ویرانی و جدایی به بار می‌آورد. همواره در سخنان ِشما این جمله به دل می‌نشست که «کار» را باید به «کاردان» و «متخصص» سپرد.

ما ضمنِ حفظ و پاسداشتِ ارزش‌های ملی، میهنی و دینی، خواستارِ «رفعِ سانسور» در همه‌ی سطوح، و برقراری امنیتِ جانی، روانی و کاری برای هنرمندانِ تئاتر در کشور هستیم.

همواره حلِ مشکلات ِ «مسکنِ» هنرمندانِ تئاتر، به دلایلِ پوچ و بی‌منطق در آخرین مراحلِ عملیاتی شدن، در «وزارت مسکن» متوقف گردیده است. این حقِ هر شهروندِ ایرانی است که در خانه‌ای آرام گیرد تا بتواند به تذهیب ِ نَفْس و روحِ خود بپردازد. هنرمندانِ تئاتر، در تمامِ این سال‌ها در بی‌سرپناهی زیسته‌اند اما دست از خلقِ آثارِ فاخر و هنری نکشیده‌اند. خانواده‌هایشان را دریابید. این‌جا در ایران، سرانه‌ی «درآمدِ ماهیانه» و «سالانه‌»‌ی هنرمندانِ تئاتر تقریباً «صفر» یا «نزدیک به صفر» است.

 

جناب آقای دکتر پزشکیان

شهید امیرکبیر، در نامه‌ای به ناصرالدین‌شاه می‌نویسد: «خبر رسید حاکمِ قم را که به دلیلِ ارتشاء معزول کرده‌ام به توصیه‌ی عمه‌ی خود ابقاء فرموده‌اید، دستور دادم او را تحت‌الحفظ به تهران بیاورند تا  اعلی‌حضرت بدانند اداره‌ی مملکت به توصیه‌ی عمه و خاله نمی‌شود.» اداره‌ی کلِ مرکز هنرهای نمایشی، ظاهراً مِلکِ تلقِ عمه و خاله‌ی مدیرانِ محترمِ آن است که هرطور دل‌شان بخواهد برای بودجه و خرج‌شدِ آن تصمیم می‌گیرند. بودجه‌ای که مشخصاً برای تولید تئاتر و اعتلای این هنرِ متعالی است، صرفِ جشنواره‌های فرمایشی و مناسبتی می‌شود. تا اعتراض می‌کنیم به کفر، بی‌‌دینی، و دشمنانِ این آب و خاک متهم می‌شویم. همه‌ی اهالی تئاتر در ایران، فقط «چهار جشنواره» را از سوی مرکز هنرهای نمایشی به رسمیت می‌شناسند:

۱-  جشنواره‌ی بین‌المللی تئاتر فجر ( که بین‌المللی بودنِ آن دروغی بیش نیست. دعوت از چند تئاترِ ضعیف در سطحِ تئاترهای دانش‌آموزی و آماتوری که عموماً از کشورهای همسایه هستند، جز اتلافِ سرمایه نیست . )

۲ – جشنواره‌ی تئاتر آیینی سنتی.

۳-  جشنواره‌ی بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان.

۴- جشنواره بین المللی نمایش عروسکی تهران – مبارک

لطفاً از وزیر فرهنگ و هنر بخواهید که با هنرمندانِ قدیمی و جوانِ تئاتر ایران نشست داشته و از نگاهِ تخصصی و خواسته‌ی به حقِ آنان آگاه شوند.

خواهشمند است، به عنوانِ ناخدای کشتیِ دولتِ چهاردهم، خواستار ِ تغییراتِ بنیادین در صندوقِ اعتباری هنر، و اصلاح و اجرای قوانینِ آن باشید؛ که در حالِ حاضر هیچ اثری از حمایتِ نسبی یا واقعی از اهالی تئاتر، در عملکردِ آن صندوق وجود ندارد.

آقای رئیس‌جمهور

خوش‌آمدید و در پناهِ خداوند در انجامِ وظایف‌ِ بزرگتان پیروز باشید.

 

با تجدید احترام

خانه‌ی تئاتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *