نگاهی به نمایش “پنهان” به نویسندگی مشترک”ریحانه رضی”، “کوروش شاهونه” و کارگردانی “کوروش شاهونه”
حسن پارسائی
چگونه می توان به لایه های درون روح و روان انسان هائی راه یافت که در موقعیتی متناقض قرار گرفته و رنج و اندوه، برنامه روزانه و شبانه زندگیشان شده است؟ حال اگر این انسان ها از نظر جسمی با کمی و کاستی یا اختلالاتی رو به رو باشند، در آن صورت آیا می شود رنج درون سوز آنان را که خود قادر به بیان کامل آن نیستند، به تصور آورد؟
نمایش “پنهان” یا ” هیدن” به نویسندگی مشترک ” کوروش شاهونه “، “ریحانه رضی” و کارگردانی ” کوروش شاهونه” که هم اکنون در تالار قشقائی تئاتر شهر اجرا می شود،به این مقوله می پردازد. اولین نکته ای که در رابطه با این نمایش جلب توجه میکند، عنوان مختصر و حداقلی آن است که با موضوع محوری و درونمایه تلخ، اندوهبار و فاجعه آمیز موقعیت روحی و روانی آدم های نمایش بسیار کم معنا و ناچیز جلوه می کند.
در عوض، طراحی صحنه به طور نامتعارفی وضعیت آدم های نمایش را در حیطه نسبتأ روائی اثر در پشت صحنه پی می گیرد؛ به دلیل این ویژگی نو و بدیع، اجرای صحنه های مربوط به رویدادهای نمایش درروی صحنه و پشت صحنه که به طور همزمان یا غیرهمزمان رُخ می دهند،اجرا را در همان آغاز به عنوان نمایشی خاص و نامتعارف معرفی می نماید ؛ این ویژگی برآیند رویکرد خلاقانه به نمایش و اجرای آن است.
در نمایش فوق جنبه های “موقعیت پژوهی” و ” ایستگاهی” بر وجوه روائی و داستانی برتری پیدا کرده است: زندگی یک زوج نسبتأ معلول (زن نابیناست و مرد از تعادل روحی و روانی کامل برخوردار نیست و نارسائی دارد) در قالب موقعیت های کوتاه زندگیشان با بیان نمایش نشان داده شده : مرد سخت گیراست ومسائل خصوصی خاصی هم دارد و زن همچون محبوسی در خانه دچار تلاطمات روحی و روانی زندگی مشترکشان است؛ او به فرصتی می اندیشد تا حقوق انسانی زن بودن و همسر بودنش را از شوهر نامتعادل و بد رفتارش بگیرد و البته در آخر هم تنها می ماند، در حالی که هنوز اسیر کابوس های زندگیش است.
نمایش از طراحی صحنه ساده وخوبی برخوردار است:امکان دیدن پشت صحنه، یعنی بخش داخلی و پشتی محل مسکونی زوج مورد نظر را که در اجراهای معمولی به طور همزمان قابل رؤیت نیست،از طریق تصاویر تلویزیونی مدار بسته و نیز به کمک دوربین هائی که پرسوناژ شوهر کار گذاشته تا تمام حرکات و وضعیت زنش را درهمه اوقات و در خفا زیر نظر داشته باشد،به طورهمزمان و و نیز به شیوه نوبتی نشان می دهد: این ترفند هنرمندانه عملأ ثابت کرده که تا چه حد طراحی صحنه به اجرای نمایش و شکل دهی میزانسن ها کمک می کند: طراحی مورد نظر حاصل توانمندی هنرمندانه ذهن خود کارگردان است. طراحی صحنه تمامأ به رنگ سفید و لباس زنان در بخش قابل توجهی از اجرا سیاه است : این کُنتراست تاحدی”سیاه بختی” زنان را آشکارتر کرده است.
نمایش “پنهان” به کارگردانی”کوروش شاهونه” به دلیل وضع جسمی پرسوناژها، به طور همزمان و گاهی هم به تناوب به دو شیوه “با کلام” و “بدون کلام” اجرا می گردد؛ بخش بدون کلام آن همان اجرابه شیوه”پانتومیم” است که بازیگران خیلی
خوب از عهده اجرای آن برآمدهاند.
کاربری نور به علت استفاده از نوع یکنواخت و ثابت آن با محتوای نمایش همخوانی دارد.
نشان دادن همزمان تصاویر هردو بخش داخلی و جانبی محل سکونت زوج مورد نظر و حوادثی که در آن ها می گذرد، دقیقأ نمایش را از کمپوزیسیون و مخصوصا از “پرسپکتیو مضاعفی” برخوردار نموده و اجرا را به طرز بسیار زیبا و خلاقانه ای “حجمی تر” و “دامنه دارتر” کرده است: این خصوصیت عملأ سبب شده که اجرا از خلاقیتی نو و یگانه برخوردار باشد.
باید یادآورشد خود وضعیت زن و شوهر تأویل آمیزو تفکرزا است؛ مضافأ این که شیوه حرکات و حالات بازیگران گاهی به صورت مکانیکی انجام می شود و همین نشانگر برون ریزی درون از طریق حرکات عصبی و خاص است.
تصویری بردیوار انتهای صحنه زده شده که سر یک زن را در داخل یک قفس نشان می دهد؛این تصویر کاریکاتوریک و بسیار شعاری به طراحی صحنه آسیب زده است: خود نمایش به اندازه کافی گویا و نشانگر است، دیگر نیازی به الصاق این تصویر اضافی نیست.
موسیقی اجرا که برآیند ذوق و توانمندی “نوید دیوان” است، به دلیل ریتم وآهنگ هشداردهنده اش،با محتوا و شیوه اجرای نمایش بسیارهمخوان است،اما در جاهائی صدای این موسیقی بسیار بلند است و مانع شنیدن دیالوگ های محدود می شود: باید یادآور شد که در رابطه با کاربری صدا الزامأ لازم است بزرگ یا کوچک بودن سالن را هم در نظر گرفت؛ در سالن کوچک قشقائی بلند بودن بیش از حد صدای موسیقی تا اندازه ای به محتوای نمایش آسیب رسانده است؛ اما خود موسیقی به خاطر ریتم اخطار دهنده اش زیبا و هنرمندانه است.
پخش ترانه به زبان انگلیسی در آغاز نمایش و استفاده از و وانمود کردن به این که(hidden) عنوان انگلیسی”هیدن” نمایش خارجی و انگلیسی است،عملا نوعی ” خود سانسوری و خود ممیزی کردن” محسوب می شود؛حتا نوعی دهن کجی به زبان، فرهنگ و ملیت ایرانی خود است ؛ مضافأ این که با “خارجی کردن” مسائل داخلی جامعه ایران، درست مثل آن است که نویسنده عملأ درشهری مثل “سانفرانسیسکو” زندگی بکند و آنجا را به وطن و مردم خود ترجیح بدهد؛ در نتیجه، “ایرانی بودن” او و نهایتا شخصیت اش زیر سؤال می رود. نویسنده نباید در هیچ شرائطی اثر خود را ضایع و مطابق میل دیگران بنویسد.او فقط باید براساس عشق و خلاقیت خود وهمزمان با توجه به نیاز جامعه ای که در آن زندگی می کند ، بنویسد.
نمایش ” پنهان” یا ” هیدن” به کارگردانی ” کوروش شاهونه” در آغاز تا اندازهای غیر قابل فهم است و به تدریج مشخص می شود که نویسنده به موقعیت یک زوج و چگونگی زندگی آنان نظر دارد. لازم به ذکر است که اساسا موقعیت زوج مورد نظر تاویل دار و نهایتا نماد و تمثیلی از زندگی بخشی از زنان جامعه است.
بازی همه بازیگران زیبا و پذیرفتنی است و در این میان بازی”حمید رحیمی” و”ریحانه رضی” به دلیل زمان بیشتری که برای ایفای نقش داشته اند، به مراتب بهتر و زیباتر است. بازی ” ریحانه رضی” جزو بازی های بسیار زیبا و ماندگار دنیای نمایش محسوب میشود و در خاطرهها میماند: این زن هنرمند به رغم نقش مشکلی که دارد لحظه ای از نقش خارج نمی شود و از همه حالات و اعضاء بدن( دست، پا، چهره و…) خود به خوبی و خلاقانه “بازی می گیرد”. ” کوروش شاهونه” در جایگاه کارگردان نمایش، طراحی هوشمندانه ای برای میزانسن ها و هدایت بازیگران داشته است. نمایش او، نشانگر ” نو ساختاری” ، ” نو اندیشی” و “خلاقیت قابل تحسین”ی است که اگر از “ایرانی بودنش” هویت زدائی نمی شد، جزو اجراهای طراز اول می بود؛ به رغم این ضعف، در اجرای کنونی هم الزاما باید خلاقیت و زیبائی اجرا را الگویی شاخص و حتا آموزشی برای برخی از نمایش های ” ایرانی” به حساب آورد. او خواسته یا ناخواسته از نظر ساختاری “پرسپکتیو حجمی تازه و زیبائی ” برای صحنه نمایش خلق کرده است.