برگزاری نشست تخصصی با حضور هادی حجازی‌فر و محمد عاقبتی

نشست تخصصی «دنیای فانتزی» با حضور هادی حجازی‌فر و محمد عاقبتی با هدف جایگاه نمایش عروسکی در تئاتر ایران برگزار خواهد شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی برنامه، نشست تخصصی «دنیای فانتزی» با حضور هادی حجازی‌فر و محمد عاقبتی و با هدف بررسی جایگاه نمایش عروسکی در تئاتر ایران روز دوشنبه ۳۰ بهمن ساعت ۱۶ در سالن هامون برگزار می‌شود.

برای اولین بار در تئاتر کشور، سه اثر نمایش عروسکی بزرگسال «مامان» به کارگردانی الهام سلج محمودی، «دویست و هشتادمین شب سال» به کارگردانی مرجان پورغلامحسین و «مَثلِث» به کارگردانی قیس یساقی روی صحنه است.

جایگاه و نقش جشنواره نمایش‌های عروسکی تهران-مبارک و تاثیر آن بر روند تولیدات نمایشی برای اجرای عموم این آثار نمایشی از جمله مواردی است که در این نشست به آن پرداخته خواهد شد.

حضور برای تمامی دانشجویان و هنرمندان به ویژه فعالان نمایش عروسکی و اصحاب رسانه آزاد است.

ماجرای جوانی که ردای پادشاه را می‌پوشد

جوانی آواره در اِزای آب و نانی که می‌خورد، می‌پذیرد میرنوروز روستایی غریبه شود و تنها یک روز به‌صورت نمادین ردای پادشاه را بپوشد و به جای حاکم حکمرانی کند، اما زبان تند و تیزش در حین مراسم کار دستش می‌دهد.

این خلاصۀ نمایش «مضحکه تلخ» است که این روزها در سالن پرواز مجتمع فرهنگی هنری فرشچیان به روی صحنه است. مریم علی‌ اکبری، کارگردان این نمایش در گفت‌وگو با ایسنا ابتدا به شکل گیری ایده اولیه این نمایش نیز اشاره کرد و گفت: اولین بار با مسئله میر نوروز در دوران دانشجویی و در کتاب تاریخ نمایش در ایران از استاد بهرام بیضایی روبه‌رو شدم. چندسال بعد در مواجهه با فیلمنامۀ «آهو، سلندر، طلحک و دیگران» اثر بهرام بیضایی فکر احیای رسوم ایران باستان به ذهنم رسید که در قالب کمدی، انتقادهای جامعه امروز را روی صحنه بیان کنم.

او اضافه کرد: داستان این نمایش مربوط به جوانی آواره است که در اِزای آب و نانی که می‌خورد، می‌پذیرد میرنوروز روستایی غریبه شود و تنها یک روز به صورت نمادین ردای پادشاه را می‌پوشد و به جای حاکم حکمرانی کند، اما زبان تند و تیزش در حین مراسم کار دستش می‌دهد.

کارگردان نمایش «مضحکه تلخ» تصریح کرد: در طرح پوستر، شاهد ردای پادشاهی هستیم که دقیقاً با همان تم، رنگ ارائه شده است، اما در میان ردا سنگ قبری با تمام سرهایی‌ است که پیش از این میر نوروز شده‌اند؛ چراکه پایان میر نوروز همواره آوارگی به قصد بیرون کردن زمستان یا مرگ به قصد قربانی کردن و پیشواز بهار رفتن بوده است.

علی اکبری درباره هنرمندان نقش آفرین در این نمایش گفت: متین برخوردار در نقش «طلحک»، جلیل جلالی در نقش «سردمدار» و مسئول برگزار کننده مراسم و امیرحسین نصیری و امیرحسین صانعی پور در نقش «دستیاران سردمدار» و علی رجب زاده و محمدرضا صفارزاده در نقش «منجم» به ایفای نقش پرداختند و همچنین مازیار عارف و محمدجواد فروهر از نوازندگان حاضر بر صحنه هستند.

او درباره اینکه اولین و مهم ترین مشکلات هنرمندان حوزۀ نمایش، عدم تناسب هزینه‌های تولیدی با درآمد حاصله است، اضافه کرد: اکثر فعالین این عرصه، به هنر تئاتر نه به عنوان شغل بلکه به تئاتر به چشم هنری فصلی و علاقه فردی نگاه می‌کنند؛ البته عدم حمایت مسئولین و کمبود سرمایه‌گذاران و تبلیغات گسترده هم مزید بر علت است. در پروسه اجرا هم مشکل‌سازترین مقوله، کمبود سالن مختص تئاتر است که هنرمندان را به حداقل‌ها راضی نگه داشته است.

کارگردان نمایش «مضحکه تلخ» همچنین گفت: باتوجه به نبودنِ نقد حرفه‌ای در زمینۀ هنر نمایش، هیچ تلاشی برای ارتقای کیفیت آثار تولیدی اتفاق نمی‌افتد. ضمن اینکه منظور فقط نقد و نظر مخاطب عام نیست، بلکه وجود سیستم نقد اصولی و مدون است که در چهارچوب استاندارد به‌صورت مکتوب توسط منتقدان حرفه‌ای تئاتر ارائه می‌شود.

او ادامه داد: از سویی شورای تأیید سطح کیفی آثار که در بودجه بندی آثار نمایشی صاحب نظر هستند، مجموعه‌ای متنوع از سلایق و سبک‌های مختلف را تشکیل نمی‌دهند و در نتیجه، آثاری با کیفیت‌هایی بسیار ابتدایی در سالن‌های نیمه مستقل و مستقل روی صحنه می‌روند که آسیبی جدی به تصور مخاطب از نمایش و سطح سلیقه تماشاگر وارد می‌کنند.

علی اکبری ضمن اشاره به اینکه کارگردانی تئاتر، رشتۀ دوم تحصیلی‌ِ او بوده و در پشت صحنۀ آثار تولیدی افرادی همچون سعید محسنی و لیلا پرویزی و برخی دیگر تجربه آموزی کرد و خاطرنشان کرد: اولین بار پروژه اجرایی مضحکه تلخک را نوشته و طراحی و کارگردانی آن را به عهده گرفتم که در سال ۱۴۰۰ در تالار هنر اصفهان اجرا شد. پس از آن افتخار همکاری با استاد علیرضا کوشگ جلالی را داشتم و در حال حاضر فاز دوم مضحکه تلخک را بار دیگر با تغییراتی اساسی داستان میرنوروز روایت می‌کنم.

به گزارش از ایسنا، علاقه‌مندان برای تماشای نمایش «مضحکه تلخک» می‌توانند تا ۳۰ بهمن‌ماه هر روز ساعت ۱۸:۱۵ به سالن پرواز مجتمع فرهنگی هنری فرشچیان مراجعه کنند. تهیه بلیت نیز در وب سایت www.esfahanticket.com امکان پذیر است.

اگر زنان جهان را مدیریت می‌کردند

کارگردان نمایش «شاعر شهر» می‌گوید که این نمایش انعکاسی است از جهان بی‌رحمی که این روزها در آن زندگی می‌کنیم.

نشاط میرمهدی، کارگردان جوانی است که با اجرای نمایش «شاعر شهر ما» سومین اثر نمایشی خود را روی صحنه می‌برد.

او همزمان با اجرای این اثر نمایشی در گفتگو با ایسنا از دغدغه‌هایش درباره زیست انسان امروز در جهان گفت و ابراز تاسف کرد که با وجود سازمان‌های گوناگون حقوق بشر، همچنان جنگ یکی از معضلات بزرگ انسانی در سراسر جهان است.

میرمهدی که در نگارش متن نمایش خود، شعری از شارل بودلر، نمایشنامه «بیرون پشت در» اثر ولفگانگ بورشرت و داستان به صلیب کشیدن حضرت مسیح در انجیل را دستمایه قرار داده، درباره حال و هوای شاعرانه این اثر نمایشی توضیح داد: بسیار دوستدار شعر هستم و خودم هم دو کتاب شعر دارم. در زندگی من شاعری به نام بودلر بسیار اثرگذار بوده و من در اجرای این نمایش از یکی از شعرهای کوتاه او به نام «گم شدن هاله» بهره برده‌ام؛ شعری که درباره شاعری است که هاله شاعری‌اش ربوده می ‌شود و از سوی دیگر نگاهی دارم به نمایشنامه «بیرون پشت در» که طی آن شاعری در جنگ گرفتار می‌شود. در نمایش ما شاعری که درگیر جنگ شده، دنبال هاله شاعرانه خویش است.

او اضافه کرد: به جز این دو اثر نگاهی هم به ماجرای مصلوب شدن حضرت مسیح داریم که بر اساس انجیل متی، مردم شهر، در روز محاکمه میان حضرت مسیح و یک راهزن، راهزن را می‌بخشند و مسیح به صلیب کشیده می‌شود. در نمایش ما هم شهری هول‌انگیز را می‌بینیم و مشاهده می‌کنیم که چگونه مردمان میان‌مایه، در سرنوشت این شهر اثرگذار هستند.

این کارگردان که در نمایش پیشین خود نیز جنگ را مورد توجه قرار داده و حالا برای سومین بار به این پدیده پرداخته است، درباره این موضوع توضیح داد: در هر سه نمایشم کانسپت جنگ مورد توجه بوده است. برایم خیلی غریب است که انسان‌ها این چنین جنگ‌طلب هستند و مدام با خود می‌اندیشم با وجود این همه سازمان‌های حقوق بشر، این همه جنگ در جهان چه توجیهی دارد و چرا این گونه دچار تناقض هستیم.

او با اشاره به محتوای کتاب «جنگ چهره زنانه ندارد» که اثری مستند درباره حضور زنان روس در جنگ جهانی است، افزود: با خواندن این کتاب حیرت کردم که چگونه مردان، پای زنان را به جنگ گشوده‌اند. اطمینان دارم اگر زنان جهان را مدیریت می‌کردند، نمی‌گویم همه چیز خوب می‌شد ولی قطعا این همه جنگ نمی‌داشتیم. به هر حال این جنگ زمانی به کمک اسلحه بوده و امروز هم در قالب مدیا صورت می‌گیرد.

این کارگردان که در اجرایش از دوربین استفاده می‌کند، درباره این موضوع نیز گفت: در هر سه نمایشم دوربین داشته‌ام. در این نمایش هم دوربین به عنوان پدیده‌ای که ناظر بر ماست و همه چیز را زیر نظر دارد، مورد استفاده قرار گرفته است و نمایش ما گرچه رئال است ولی سویه‌های سوررئال هم دارد.

میرمهدی در بخش دیگری از صحبت‌های خود با ابراز تاسف از وجود چند دسته‌گی‌ها در تئاتر امروز کشورمان ادامه داد: من کسانی را که خود کار نمی‌کنند ولی نسل جوان‌تری مانند ما را به کار کردن تشویق می‌کنند، می‌ستایم. معتقدم ما بازتاب جهان اطراف خود هستیم. در طول تاریخ، هنرمندان در سخت‌ترین شرایط حرف خود را زده‌اند و گاه به دلیل اثر هنری خود تبعید هم شده‌اند. به کسانی که کار نمی‌کنند، احترام می‌گذارم ولی دلگیرم که عده‌ای به منی که کار می‌کنم ناسزا می‌گویند و متاسفانه حرف آنان موثرتر از افرادی است که گوشه نشسته‌اند و به عقاید دیگران احترام می‌گذارند. اتفاقا نمایش من هم درباره تاثیرگذاری همین افراد کم‌مایه در هر جامعه‌ای است.

او که در کنار کارگردانی به تدریس تئاتر هم مشغول است، ادامه داد: خوشحالم که در اجرای هر سه نمایشم از حضور هنرجویان هم بهره برده‌ام. آنان فرصتی پیدا می‌کنند که در کنار افراد با تجربه به فعالیت بپردازند و من از تک تک آنان خیلی آموخته‌ام. امیدوارم بتوانیم در این روزهای سخت، روزنه امیدی در دل این هنرجوان جوان بتابانیم.

به گزارش ایسنا، نمایش «شاعر شهر» به نویسندگی و کارگردانی نشاط میرمهدی و بازی حمیدرضا ‌محمدی، امیرحسین ‌طاهری، حامد ‌مهدی ‌نژاد، ندا ‌قهرمانپور، آتنا ‌نیکنام، سورن ‌بیات، تا اواخر اسفند ماه در تالار حافظ روی صحنه است.

ساعت اجرای این نمایش ۱۸ و پانزده و مدت زمان آن ۷۵ دقیقه است.

سمبل تئاتر گیلان در حال نابودی است

ساختمان تماشاخانه گیلان در سال ۱۳۲۴ به همت جهانگیر سرتیپ‌پور در ابتدای خیابان سعدی راه‌اندازی شد. بعدها این سالن تئاتر تبدیل به سینما آبشار شد. در حال حاضر این تماشاخانه که سمبل تاریخ هنر گیلان به شمار می‌رود، درحال نابودی است.

صبح به صبح مردگلفروش، گل‌هایش را از ورودی ساختمان قدیمی تماشاخانه بیرون می‌آورد تا در معرض دید عابرانی باشد که پیاده به مرکز شهر رشت می‌روند. حضور دائمی او عادی شده است، همانند تماشاخانه‌ای که سمبل تاریخ هنری‌های نمایشی گیلان است و تماشاچیانش تنها فرسودگی ساختمانش را به نظاره نشسته‌اند.

به طرف ساختمان رنگ پریده‌ای می‌روم که سند تلاش مسئولی است که از جیب خود برای مردم این شهر تماشاخانه ساخت. مردی که با ردای توسعه فرهنگی، قلم به دست نمایشنامه می‌نوشت و با عوایدش سنگ بنای بسیاری از مراکز خدماتی و فرهنگی این شهر را بنا نهاد، رادیو رشت را راه‌اندازی کرد و بخاطر همان تلاش‌ها هم بود که انجمن، شهرداری مدیریت شهری را به او پوشاند و مردم نیز که خدمات او را در مدیریت شهری دیدند، در مقطعی به او رای اعتماد دادند تا نماینده مردم شهرستان رشت در مجلس شود.

جهانگیرسرتیپ پور،(۶آذر۱۲۸۲-۷آذر ۱۳۷۱) سالهاست که در گورستان سلیمانداراب رشت خفته است. بی آنکه روی سنگ قبرش بنویسد که چه مسئولیت‌هایی داشت و از ثروت شخصی‌اش چگونه برای آبادانی این شهر مایه گذاشت. اما در تاریخ گم نمی‌شود که خانواده سرتیپ‌پور در ملک شخصی خود «تماشاخانه گیلان» را ساختند.

پشت درب همیشه بسته تماشاخانه می‌روم، از پشت میله‌های حفاظ، نوشته‌های روی شیشه را می‌توان خواند؛ «قیمت بلیط، لژ پایین… لژ بالکن… تلفن رزرو بلیط ۲۲۵۹۰» اما دیگر کسی شماره تماس را پاسخ نمی‌دهد.

برای چندمین بار، از صاحب گلفروشی- که بخشی از ورودی تماشاخانه را به محل کسب و کار خود تبدیل کرده- اجازه می خواهم تا به داخل تماشاخانه بروم. اما هربار و هرسال که این تقاضا مطرح می شود، پاسخش یکی است؛ «سقف تماشاخانه فروریخته و برای من مسئولیت دارد.»

و من دوباره به نمای ظاهری تماشاخانه می‌نگرم؛ پرده بزرگی که روی آن نوشته شده «تماشاخانه گیلان». پرده ای که روبه خیابان و پشت قاب شیشه ای نصب شده است. و روی دیوار در دو قاب، پوستر شاهکارهای سینمایی ایران را می‌توان دید؛ تصویر «باشو غریبه‌ای کوچک» و سوسن تسلیمی که مادر پسری می‌شود که آسیب جنگ او را به گیلان افکنده است. «گاو» و بازی خوب علی نصیریان و عزت‌الله انتظامی، «بایسیکل ران»، «خانه دوست کجاست»، «دندان مار»، «کفش‌های میرزا نوروز» و… .

این پوسترها نه برای زمانی است که «سینما آبشار» بجای «تماشاخانه» دایر شد، بلکه بازگشت نام تماشاخانه و تجدید چاپ این پوسترها، برای اواخر سال ۱۳۹۷ است که مدیریت شهری و مدیر وقت اداره کل فرهنگ و ارشاد گیبلن، رنگ و لعابی جدید بر تماشاخانه دادند. آن روزها چقدر شادمان بودیم که احیاء تماشاخانه را به یک مرکز فرهنگی وعده داده‌اند و عنوان شد که با مالکان نیز در این زمینه مذاکراتی صورت گرفته و حتی رقم شش میلیارد تومانی خرید ملک هم مطرح شده بود. وعده‌ای که البته هیچگاه عملی نشد و حالا سقف تماشاخانه گیلان در ابتدای خیابان سعید، آرام و بی صدا در حال ریختن است.

تا پیش از احداث تماشاخانه، سالن دبستان ارامنه اهوردانایان رشت و همچنین سالنی که شهرداری رشت ساخته بود، در اختیار گروه‌های هنری قرار می‌گرفت. با احداث تماشاخانه توسط جهانگیر سرتیپ‌پور، در سال ۱۳۲۴ خورشیدی شخصیت‌های برجسته‌ای در این تماشاخانه بر سن تئاتر رفتند که بعدها از نام آوران عرصه تئاتر و سینما در کشور شدند.

شادروان حاجعلی عسگری، در زمان حیات در گفت‌وگو با نگارنده یادآور شده بود که زمین تماشاخانه برای خانواده  سرتیپ‌پور بود. و در واقع بانیِ احداث تماشاخانه، نماد هنری گیلان را در املاک شخصی خود ساخت.

عسگری در کتاب خود، تاریخچه تئاتر گیلان، اشاره دارد که اکثر نمایش‌ها ( از سال ۱۲۸۹ تا ۱۳۲۰)  در سالن مدرسه ارامنه اجرا می‌شد، اما «سالن مدرسه آوادیس گنجایش پذیرایی بعضی از سفرا و مهمان‌های خارجی را- که از روسیه به رشت می‌آمدند- نداشت. بنابراین به دستور «تیمسار آیرام» سالن بزرگ و مجهزی، جنب عمارت بلدیه رشت ساخته شد. مدتی این سالن در اجاره روس‌ها بود ولی در اثر مراقبت نبودن این سالن خراب شد و تلفنخانه فعلی جنب اداره بلدیه به جای سالن نمایش ساخته شد.

در گذشته شهرداری رشت در زمینه کارهای هنری بسیار فعال‌تر از اکنون بود و سالن‌های خود را در اختیار گروه‌های نمایشی می‌گذاشت. سالن دیگری در ابتدای خیابان شریعتی در طبقه فوقانی بازار شیک هم مال شهرداری بود که در اختیار گروه‌های نمایشی قرار می‌گرفت.

کانون‌های هنری مختلفی در رشت شکل گرفت ولی به دلیل برخی مشکلات عملا فعالیت این کانون‌ها دوام نداشت. چند نفر از شرکت سهامی هنر به نام‌های «مهدی گرامی»، «دکتر بانو خسروی» و «اسفندیار سرتیپ پور» دور هم جمع شدند و پایه و اساس یک مرکز هنری را در رشت بنا گذاشتند و  مهر ماه ۱۳۲۴ خورشیدی تماشاخانه گیلان در ابتدای خیابان سعدی آغاز به کار کرد و یک مکان اختصاصی برای اجرای تئاترهای رشت شد.

در واقع بنای تماشاخانه را خانواده جهانگیر سرتیپ پور گذاشتند. زمین تماشاخانه را هم مال همسر یا خواهر سرتیپ پور بود. خود جهانگیر نمایشنامه نویس و بازیگر تئاتر بود و در همین تماشاخانه هم اجراهای خوبی داشت و بعدها هم شهردار و سناتور رشت شد.

بعدها تماشاخانه به «محمد حسن خان میلانی» رسید. او و برادرش هم از اهالی هنر و دوستدار تئاتر بودند. میلانی پرده خوان بود. مرحوم نادر گلچین، عزت الله انتظامی، ناصر مسعودی، پیش پرده خوان بودند. فریدون نوزاد، جمشید حلاج، پروین تمجیدی، فرامرز بهبود و فرخ لقا پور رسول، در این تماشاخانه اجرا داشتند.»

با آمدن سینما به رشت در حوالی سال ۱۳۳۵، اجرای تئاتر از رونق می‌افتد و تماشاخانه رشت برای ادامه حیات خود تبدیل به «سینما آبشار» می‌شود.

تماشاخانه رشت، سمبل تاریخ هنری‌های نمایشی گیلان است. ولی سالهاست که دیگر تماشاچی به خود ندیده و همگان تماشاچی فرسودگی بنایش هستیم. سمبلی که آرام و بی‌صدا سقفش درحال فروریختن است.

آمار فروش تماشاخانه‌های دولتی اعلام شد

آمار هفتگی فروش و تماشاگران نمایش‌ تالارهای اصلی، چهارسو، قشقایی، سایه، کارگاه نمایش و کافه‌تریای چارسو و قشقایی مجموعه تئاتر شهر، تالار هنر و تماشاخانه سنگلج تا پایان روز جمعه ۲۷ بهمن ماه ۱۴۰۲ اعلام شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی؛ در مجموعه تئاتر شهر، نمایش «سیاه خال» به کارگردانی محسن اردشیر که از ۲۵ بهمن در تالار اصلی با ظرفیت۵۷۹ مخاطب و قیمت بلیت۲۰۰ هزار تومان اجرای خود را آغاز کرده است، با مجموع ۳ اجرا و میزبانی از ۷۷۲ مخاطب  (با احتساب بلیت تمام‌بها، نیم‌بها، تخفیف‌دار و مهمان) توانست به فروشی معادل ۱۱۲ میلیون و ۸۹۶ هزار تومان دست پیدا کند.
نمایش «روزی روزگاری سمنگان» به کارگردانی محمودرضا رحیمی که اجرای خود را از ۲۵ بهمن ماه در تالار چهارسو ساعت ۱۸ با ظرفیت۱۳۲ نفر و قیمت بلیت ۱۶۰ هزار تومان آغاز کرده است، با مجموع ۳ اجرا و میزبانی از ۱۳۶ مخاطب توانست به فروشی معادل ۱۳ میلیون و ۲۱۶ هزار تومان دست پیدا کند.
نمایش «نوزده، نود و نه» به کارگردانی ایوب آقاخانی که اجرای خود را از ۱۹ بهمن ماه در تالار چهارسو ساعت ۲۰ با ظرفیت۱۳۲ نفر و قیمت بلیت ۱۶۰ هزار تومان آغاز کرده است، با مجموع ۸ اجرا و میزبانی از ۸۵۰ مخاطب توانست به فروشی معادل   ۸۷ میلیون ۵۸۴ هزار تومان دست پیدا کند.
نمایش «دویست و هشتادمین شب سال» به کارگردانی مرجان  پورغلامحسین که از ۱۹ بهمن ماه در تالار سایه با ظرفیت۷۲ نفر و قیمت بلیت۱۲۰ هزار تومان اجرای خود را آغاز کرده است،‌ با مجموع ۸ اجرا و میزبانی از ۲۵۸ مخاطب به فروشی معادل ۱۸ میلیون ۹۶۰هزار تومان دست پیدا کند.
نمایش «شکافتن کام ماهی» به کارگردانی سمن قناد که از ۱۸ بهمن ماه در کارگاه نمایش با ظرفیت صندلی۲۶ نفر و قیمت بلیت ۱۰۰ هزارتومان روی صحنه رفته است، تا روز جمعه ۲۷ بهمن ماه با ۹ اجرا میزبان  ۲۲۹ مخاطب به فروشی معادل ۱۷ میلیون ۹۴۰هزار تومان دست پیدا کند.
نمایش «عددهای نشده» به کارگردانی حسین کشفی اصل نیز که اجرای خود را از ۱۷ بهمن در تالار قشقایی ساعت ۱۸ با ظرفیت۹۶ نفر و قیمت بلیت ۱۵۰ هزار تومان آغاز کرده است، با ۱۰ اجرا و میزبانی ۴۴۷ مخاطب به فروشی معادل ۴۸ میلیون ۴۵۰ هزارتومان دست پیدا کند.
نمایش «مَثلث» به کارگردانی قیس یساقی نیز که اجرای خود را از ۲۲ بهمن در تالار قشقایی ساعت ۲۰ با ظرفیت۹۶ نفر و قیمت بلیت۱۳۰ هزار تومان آغاز کرده است، با ۶ اجرا و میزبانی ۳۸۷ مخاطب به فروشی معادل ۳۷ میلیون ۲۳۲ هزار تومان دست پیدا کند.
نمایش محیطی «خبرنگار بی خبر» به کارگردانی محمد هادی عطایی نیز که از ۱۹ بهمن ماه با قیمت ۶۰ هزار تومان در کافه تریای تالار چهارسو کار خود را آغاز کرده است تا روز جمعه ۲۷ بهمن ماه با ۷۸ مخاطب به فروشی معادل ۴ میلیون ۶۸۰ هزار تومان دست پیدا کند.
همچنین نمایش محیطی «من نوید نیستم» به کارگردانی سید علی خوشرو در دور جدید اجراهای خود  که از ۱۹ بهمن ماه با قیمت ۵۰ هزار تومان در کافه تریای سالن قشقایی کار خود را آغاز کرده است با ۸ اجرا و میزبانی از ۱۰۲ مخاطب به فروشی معادل ۵ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان دست پیدا کند.
در تماشاخانه سنگلج، نمایش “تخت و خنجر” به کارگردانی محمدعلی نجف پور که روز جمعه چهارمین اجرای خود را پشت سر گذاشت در مجموع میزبان ۳۸۰ تماشاگر بوده است. این نمایش با احتساب بلیت‌های تمام بها، نیم بها، میهمان و تخفیف دار مبلغ ۱۱ میلیون و ۳۳۴ هزار تومان طی ۴ روز فروخته است.
نمایش “اپرت نیرنگ اورنگ” به کارگردانی مرتضی برزگرزادگان نیز روز جمعه ۲۷ بهمن ماه به کار خود در تماشاخانه سنگلج پایان داد. این نمایش طی ۲۵ اجرایی که روی صحنه داشت، میزبان ۱۹۶۶ تماشاگر بود و با احتساب بلیت‌های تمام بها، نیم بها، تخفیف دار و میهمان رقم فروش به مبلغ ۷۶ میلیون و ۹۲۰ هزار تومان را ثبت کرد.
در تالار هنر، نمایش “کتابخورها” به کارگردانی اسماعیل رحیمی سروش روز ۲۷ بهمن ماه، سومین اجرای خود را انجام داد. این نمایش با ۳ اجرا میزبان ۲۶۸ تماشاگر بود و فروش آن با احتساب بلیت‌های تمام بها، نیم بها، تخفیف داد و میهمان مبلغ ۲۰ میلیون و ۳۷۵ هزار و ۳۷۰ تومان ثبت شد.
نمایش “ماهی کوچولو” به کارگردانی حجت هاشمی نیز که آخرین اجرای خود در تالار هنر را روز جمعه ۲۷ بهمن به صحنه برد، طی ۲۵ اجرا میزبان ۲۵۵۸ تماشاگر بود و با فروش ۲۰۲ میلیون و ۵۴۴ هزار و ۵۵ تومان به اجرای خود خاتمه داد.

 نمایش، «تخت و خنجر» به نویسندگی داوود فتحعلی‌بیگی و کارگردانی محمدعلی نجف‌پور از یکشنبه ۲۹ بهمن با تغییر ساعت به صحنه می‌رود.  

نمایش، «تخت و خنجر» به کارگردانی محمدعلی نجف‌پور در تماشاخانه سنگلج  از روز ۲۹ بهمن ماه ساعت ۱۹ به صحنه می‌رود.
این نمایش که پیش از این ساعت ۱۷ به صحنه می رفت، با پایان اجرای نمایش «نیرنگ اورنگ» به ۱۹ تغییر ساعت داد.
در نمایش «تخت و خنجر» فرشاد فرهادپور، رضا حسینی، عرفان موسوی، مهدی خدابخشی، کسری هدایت نیا، امید آزادخانی، سوگند صادقی، احمد احمدی، علی ایزدی، کوروش قدرتی، ناصر پارسا مهر، آرش سبحانی، حسام شیزری، ابوالفضل طباخی، احسان مرادی، بهداد قوی قلب، زهره شریفی، مهسا میدانکی، فاطمه مهدوی، آیدا زینالی، آنیتا شریعتی، علیرضا ابراهیم خانی، عطیه فخارزاده به عنوان بازیگر محمدعلی نجف‌پور را در این نمایش همراهی خواهند کرد.
نمایش «تخت و خنجر» در مورد دو سیاه است که برای کار و کسب روزی وارد شهری می‌شوند بی آنکه بدانند در شهر مراسم انتخاب حاکم برپا است، در شهر، چنین رسم است که اگر کبوتری بر شانه شخصی بنشیند، او حاکم شهر می‌شود از اتفاق این کبوتر روی شانه یکی از سیاه‌ها می‌نشیند.

محمد هادی‌عطایی: همراه شدن مخاطب دغدغه من است

محمدهادی عطایی و مهدی ضیائیان‌پور، بازیگران اثر اجرایی «خبرنگار بی‌خبر»، تئاتر محیطی را پلی برای آشتی مخاطبان با تئاتر صحنه‌ای دانستند و همچنین بر نقش پُر رنگ بداهه در این گونه نمایشی، تاکید کردند.

نمایش محیطی «خبرنگار بی‌خبر»، به نویسندگی و کارگردانی محمدهادی عطایی، از ۱۹ بهمن تا ۱۵ اسفند در کافه سالن چهارسو تئاتر شهر میزبان مخاطبان است.

این نمایش که به حضور یک دستفروش در کافه و تلاش مسئول کافه برای خارج کردن او از محیط کافه و چالش‌هایی که با آن مواجه است، اشاره دارد با بازی محمدهادی عطایی و مهدی ضیائیان‌پور اجرا می‌شود.

عطایی درباره این نمایش توضیح داد: «من تجربه حضور در آثار خیابانی و صحنه‌ای زیادی را در کارنامه هنری خود دارم و تلفیق این دو با هم برایم همیشه جذاب است.»

پلی میان نمایش خیابانی و تئاتر صحنه‌ای 

به گزارش ایران‌ تئاتر، این هنرمند افزود: «از نظر من نمایش محیطی، شامل بخشی از قراردادهای تئاتر خیابانی و تئاتر صحنه‌ای است.»

او ادامه داد: «در زمینه تئاتر خیابانی ما تعریف دقیقی نداریم و حتی در این باره آثار مکتوب زیادی هم در دست نیست تا بتوانیم معیارها و شاخصه این هنر را درست بشناسیم. ما همچنان در زمینه تعریف تئاتر خیابانی و تئاتر در خیابان دچار ضعف هستیم. همچنین، چون تعریف دقیقی از تئاتر خیابانی وجود ندارد، هنرمندان بلاتکلیف هستند.»

عطایی گفت: «در تئاتر محیطی نیز شاهد شیوه‌های متفاوت هستیم، گاهی می‌توان مخاطب را تنها تماشاگر کار دانست و در جایی نیز او را در روند پیشبرد داستان سهیم کرد تا جزئی جدانشدنی از اجرا باشد.»

او ادامه داد: «شریک شدن تماشاگر با اجرا، او را با کار همراه می‌کند و این همراه شدن مخاطب دغدغه من است.»

نقش پُر رنگ بداهه در تئاتر محیطی

عطایی با بیان اینکه بداهه، اسلحه بازیگر است، افزود: «بداهه اشتباه، کار را با سر زمین می‌زند و یک بداهه درست، کار را نجات می‌دهد. بداهه‌پردازی در اجراهای محیطی نقش پررنگی دارد اما این به معنای عدم جود بداهه در نمایش صحنه‌ای نیست.»

این بازیگر در ادامه گفت: «در بداهه، پارتنر و بازیگر مقابل نیز اهمیت زیادی دارد. شما باید پارتنر خود را به خوبی بشناسی و درست واکنش نشان دهی تا بداهه باعث خارج شدن از خط داستان نشود و همه این موارد به آنِ بازیگر و اینکه چقدر سوار بر ماجراست، برمی‌گردد.»

وظیفه مدیران هنری 

عطایی افزود: «اگر ما اجرای محیطی و خیابانی را جدی بگیریم، می‌توانیم برای تئاتر صحنه‌ای تماشاگر جذب کنیم. این تئاتر می‌تواند در تمامی فضاها اجرا شود و کارگردان است که فضا را برای حضور بازیگر و تماشاگر تعریف می‌کند.»

او با اشاره به لزوم بسترسازی برای معرفی تئاتر محیطی توضیح داد: «ما باید به دورانی که سازمان‌ها و ارگان‌های خصوصی و دولتی با تئاتر به فرهنگسازی می‌پرداختند، برگردیم. در حال حاضر چند درصد از پرسنل سازمان‌های فرهنگی مرتبط به تماشای تئاتر می‌نشینند؟! این توجه و بازگشت وظیفه‌ای است که بر دوش مدیران هنری و فرهنگی کشور است.»

عطایی در پایان سخنانش، با تشکر از تمامی عوامل نمایش و همراهان مجموعه تئاتر شهر گفت: «جذب مخاطب و انتخاب آثار شایسته و ارتباط با تماشاگران وظایفی است که علاوه بر هنرمندان، باید در سیستم مدیریتی هم لحاظ شود.»

ارتباط نزدیک با مخاطب

مهدی ضیائیان‌پور، دیگر بازیگر کار نیز در زمینه تئاتر محیطی گفت: «در این شیوه نمایشی، ما بسیار نزدیک‌تر از دیگر تئاترها با مخاطب ارتباط برقرار می‌کنیم. البته این ارتباط هم بسته به شیوه اجرایی نمایش دارد.»

او ادامه داد: «در نمایش محیطی با توجه به دخیل شدن تماشاگر در اجرا باید مدیریت درستی روی بداهه و اتفاقات پیش‌بینی نشده داشت. اجازه استفاده از بداهه را مخاطب با مشارکت و همراهی‌اش به ما می‌دهد.»

این هنرمند با اشاره به تئاتر خیابانی و دوران طلایی این هنر در سال‌های گذشته گفت: «تئاتر محیطی و تئاتر خیابانی، ویترین تئاتر کشور است. با گسترش این گونه نمایشی، می‌توانیم مخاطبان بیشتری را به سالن‌های نمایش دعوت کنیم.»

ضیائیان‌پور در پایان گفت: «ما با حمایت درست و فرهنگسازی باید تئاتر خیابانی و محیطی را از فراموشی نجات دهیم.»

برگزاری نشست مشترک هم‌اندیشی میان دو انجمن خانه تئاتر

اعضای انجمن عکاسان و کانون روابط عمومی خانه تئاتر به نشست مشترک هم‌اندیشی دعوت شدند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر  به نقل از روابط‌عمومی انجمن عکاسان خانه تئاتر، جلسه‌ای با مضمون ‌«نشست هم‌اندیشی» با حضور اعضای انجمن عکاسان و کانون روابط‌ عمومی و تبلیغات خانه تئاتر برگزار خواهد شد. این نشست به منظور آشنایی بیشتر اعضای ۲ انجمن و بیان نقطه‌نظرات با هدف ایجاد تعامل و همکاری بیشتر بین عکاسان و مدیران روابط‌عمومی و تبلیغات تئاتر در روابط حرفه‌ای ترتیب داده شده است.

در جلسه‌ای مشترک که به درخواست هیات‌مدیره کانون روابط‌عمومی و تبلیغات خانه تئاتر در روز چهارشنبه ٢٢ آذر با هیات مدیره انجمن عکاسان خانه تئاتر تشکیل شد پس از بازگوکردن برخی مسایل، برگزاری یک نشست هم‌اندیشی بین اعضای ۲ انجمن با هدف طرح خواسته‌های متقابل آنها مورد بررسی قرار گرفت. در توافقات بعدی به عمل آمده برگزاری این نشست در روز شنبه ٢٨ بهمن ١۴٠٢ در سالن جوانمرد عمارت خانه تئاتر معین شد.

در جلسه هماهنگی که به منظور بازنگری نقش طرفین در نشست آتی بین نمایندگان ۲ انجمن در روز سه‌شنبه ٢۴ بهمن تشکیل شد بخشی از مفاد مورد نظر مطرح و پس از بررسی به تایید طرفین رسیده و در دستور نشست هم‌اندیشی قرار گرفت. به همین منظور مقرر شد که میزبانی نشست با انجمن عکاسان خانه تئاتر بوده و فهرست آن توسط هیات مدیره این انجمن تنظیم و اجرای آن را عهده‌دار شود. مشخص شد نمایندگان ۲ انجمن در زمان‌بندی مشخص طبق برنامه تعیین‌شده به طرح دیدگاه‌ها و مسایل پرداخته و نقطه‌نظرات و خواسته‌های خود را عنوان کنند و در زمان آزاد و پرسش و پاسخ تبادل نظر کنند.

در جلسه هماهنگی ابراهیم حسینی، محبوبه فرج‌اللهی، رضا جاویدی، میلاد بهشتی اعضای هیات‌مدیره انجمن عکاسان خانه تئاتر و در سوی دیگر مریم رودبارانی، زهرا شایانفر، امیر پارساییان مهر و محمد وفایی هیات‌مدیره و بازرس کانون روابط‌عمومی و تبلیغات خانه تئاتر به نمایندگی حضور داشتند.

نشست هم‌اندیشی یاد شده از ساعت ١۶ تا ١٨ روز شنبه ٢٨ بهمن‌ ١۴٠٢ در سالن جوانمرد عمارت خانه تئاتر (ساختمان جدید واقع در خیابان سمیه) با حضور هیات مدیره‌ها و اعضای ۲ انجمن برگزار خواهد شد.

بزرگداشت کریم اکبری‌مبارکه برگزار شد

همزمان با اولین اجرای نمایش «کتابخورها» بزرگداشتی برای کریم اکبری مبارکه به دلیل سال‌ها تلاشش برای ساخت آثار هنری برای کودکان و نوجوانان برگزار شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، در این برنامه که عصر روز چهارشنبه ۲۵ بهمن ماه در تالار هنر برگزار شد، کاظم نظری، مدیر کل هنرهای نمایشی، ناصر آویژه، عضو شورای انتخاب آثار تالار هنر و مجید قناد حضور داشتند.
در آغاز  امین اکبری نسب، سرپرست تالار هنر از اکبری مبارکه، به عنوان گنجینه‌ای برای هنر نمایش این سرزمین‌مان یاد کرد و گفت: و حیف که ایشان این چنین زود از بین ما رفتند.

او با اشاره به حضور اکبری مبارکه در تالار هنر یادآوری کرد: ایشان سال‌ها عضو شورای تالار هنر بودند و همواره نام‌شان در این تالار به نیکی یاد می‌شود و امیدواریم در آینده، نکوداشت برای هنرمندانی که در قید حیات هستند، برپا شود.

اکبری نسب همچنین اظهار امیدواری کرد که به واسطه اسم کریم اکبری مبارکه، نمایش «کتابخورها» در تالار هنر، کاری موفق و پر تماشاگر بشود.
سپس ناصر آویژه در سخنان کوتاهی خطاب به کودکان حاضر در سالن گفت: امروز قرار است از مردی یاد کنیم که خیلی بزرگ بود و حالا از بین ما رفته و در آسمان‌هاست.
او ادامه داد: باید از کسانی که در کنار ما هستند، قدردانی کنیم و امیدوارم یاد بگیریم به بزرگترهای‌مان احترام بگذاریم و قدرشان را بدانیم چون وقتی رفتند، سال‌ها زمان می‌برد تا زمانه، مانند آنان بیاورد.
در ادامه کاظم نظری، مدیر کل هنرهای نمایشی نیز طی سخنانی، خطاب به کودکان گفت: بچه‌های عزیز  استادی که امروز از او یاد می‌کنیم، خیلی بزرگ بود و برای تئاتر کودک خیلی زحمت کشید و عمر خود را برای تئاتر کودک و نوجوان گذاشت و ساعت‌ها برای ارتقای آثار نمایشی، با گروه‌ها صحبت می‌کرد.

سپس مجید قناد در سخنانی با اشاره به علاقه اکبری مبارکه به کودکان و نوجوانان، خطاب به کودکان حاضر در سالن یادآوری کرد: ما با هم لیسانس گرفتیم و با هم در تلویزیون کار می‌کردیم. سال ۶۲ من و ایشان در تلویزیون تئاتری کار کردیم و بچه‌های نوجوان در آن بازی می‌کردند. حالا آن بچه‌ها بزرگ و موفق شده‌اند.
او ادامه داد: آقای کریم اکبری مبارکه عاشق بچه‌ها بود و همیشه نگاهی سرشار از محبت به کودکان داشت. الان بسیاری از حاضران در سالن خاطراتی شیرین از ایشان دارند و خیلی از دانشجویان برای کار هنری‌شان از ایشان راهنمایی گرفتند.
قناد سپس با بچه‌های حاضر در سالن برای دقایقی بازی کرد.
در این برنامه با حضور مجید قناد، نظری و کاظم بلوچی از ناصر آویژه قدردانی شد. 

آویژه سال‌ها پیش برای اجرای نمایش «کتابخورها» از گروه اجرایی این اثر نمایشی حمایت کرده بود و اعضای این گروه همزمان با اولین شب دور جدید اجرای نمایش خود از او قدردانی کردند. 
در ادامه تیزری درباره اکبری مبارکه پخش شد و سپس نمایش «کتابخورها» روی صحنه رفت.

عباس جوانمرد: تئاتر پای رونده دارد نه پای ایستا

این روزها که نومیدی بدجوری بر تئاتر ما چنبره زده، شاید مرور بخشی از گفته‌های عباس جوانمرد به انگیزه درگذشت این هنرمند، بتواند برکتی دیگر از جانب او برای تئاتر ما باشد.

او که سرد و گرم روزگار را در طی سال‌های پرشمار زندگی‌اش چشیده بود، باور داشت مشکلات تئاتر ما با گفتگو حل شدنی است و می‌گفت: هنر و به خصوص هنر تئاتر مثل آب رونده است. نمی‌توان جلوی آب را گرفت، هر جا جلوی آن سد شود از جای دیگر سر در می‌آورد. جلوی خلاقیت را هم نمی‌توان گرفت. تئاتر پای رونده دارد، نه پای ایستا.

 نام عباس جوانمرد با گروه هنر ملی گره خورده است؛ گروهی که هنرمندانی مانند بهرام بیضایی و علی نصیریان را پروراند و فقط مروری بر نام اعضایش کافی است تا میزان اثرگذاری آن مشخص شود؛ خسرو شکیبایی، بهزاد فراهانی، هادی اسلامی، حسین کسبیان و جمشید لایق و … بخشی از اعضای این گروه بوده‌اند.

 هرچند درباره این گروه هم مانند هر جریان هنری دیگر انتقاداتی وجود دارد ولی جایگاه این گروه و تلاش‌های عباس جوانمرد در تئاتر ایران غیر قابل انکار است.

اما این گروه تئاتر را فقط برای تئاتر نمی‌خواستند، آنان به چیزی فرای این فکر می‌کردند؛ موضوعی که جوانمرد در توضیح آن گفته است: «الان که ۴۰ سال از آن زمان می‌گذرد، من با اندیشه امروزم، آن روز را تحلیل می‌کنم. می‌گویم نه فقط برای خودمان بلکه برای جامعه هم تلاش می‌کردیم، چرا؟ چون وقتی شما چیزی به عنوان تئاتر را مطرح می‌کنید، این یک سو ندارد، دو سو دارد؛ یک سو فعالان نمایش و تئاتر هستند، سوی دیگر و بزرگ‌تر، مخاطب و تماشاگر است، تغذیه فعالان نمایش از مردم است، پس اگر این آزادی و خون در جامعه و مردم نباشد، کاری از دست او بر نمی‌آید، به این دلیل است که می‌گویم: امروز من بعد از گذر از ۵۰ سال، وقتی فکر می‌کنم، می‌بینم آن عده، نه تنها برای خودشان، بلکه برای جامعه‌شان هم تلاش می‌کردند.»

«باید بدانیم که همیشه و همه‌جا تئاتر دو سر دارد یکی صحنه و دیگر مخاطب، باید ببینیم مخاطب ما در چه شرایطی قرار دارد و چه می‌خواهد؟ شما به پیس‌هایی که مرحوم نوشین به روی صحنه برده است، دقت کنید، البته او هم اشتباهاتی داشت ولی اکثرا سوژه‌هایی که انتخاب می‌کرد هم مورد توجه عامه مردم است و هم مترقی. از این گذشته اخلاق و رفتار و صداقت او در کار و عمل نمایشی و غیرنمایشی همه جا شهره بود.»

از مولیر تا مودبیان

عادله ماهرویان

ژان باتیست پوکلن، که با نام مولیر شناخته می شود، زاده  ۱۵ ژانویه ۱۶۲۲ و درگذشته  ۱۷ فوریه ۱۶۷۳، نمایشنامه نویس فرانسوی بود. مولیر پس از گذراندن تحصیلات اولیه به قصد فراگیری حقوق به دانشگاه رفت، اما عشق او به نویسندگی و نمایش مانعی برای فراگیری حقوق شد. او پس از انصراف از تحصیل در رشته ی وکالت، با خانواده بژارت آشنا شد و با همکاری آن ها تماشاخانه‌ای را در پاریس تأسیس کرد. مولیر در سال ۱۶۵۸ در پاریس به نوشتن نمایشنامه روی آورد و آثارش را خودش روی صحنه برد.

مولیر یکی از سه نمایشنامه‌نویسِ برترِ قرن هفدهم در فرانسه و یکی از بزرگترین کمدی‌نویسِ‌ها و هنرپیشه‌های تئاتر در اروپا به همراه پیر کورنی و ژان راسین بود. در زمینه کمدی از نویسندگان معروف یونان قدیم مانند آریستوفان و مناندر و کمدی‌سازهای روم قدیم از قبیل پلوتوس و ترنتیوس کسی تا به امروز به پای او نرسیده‌ است.

از دیگر آثار نوشته شده به قلم “مولیر” می‌توان به نمایش “زنان دانشمند” اشاره کرد.

«”زنان دانشمند” نمایشنامه‌ای در پنج پرده به قلم ژان باتیست مولیر(۱۶۷۳-۱۶۲۲)، نویسنده و نمایشنامه‌نویس فرانسوی سده هفدهم است. این نمایشنامه نگاهی دارد به تحولات پرشتاب اجتماعی در این سده در کشور فرانسه و اروپای آن دوران. شخصیت‌های این داستان درگیر این چالش هستند که آیا پیوند زناشویی جلوی آزادی زنان را می‌گیرد یا نه؟

آثار دیگر مولیر عبارتند از :

بیمار خیالی – خسیس- تارتوف – دون ژوان – آمفیتروئون – طبیب پرنده – حسادت آقای کلافه – مردم‌گریز مکتب زنان – نقد مکتب زنان ژرژ داندن – عروس اجباری – نیرنگ‌های اسکاپن – زنان فضل‌فروش مسخره – طبیب اجباری – ازدواج اجباری – عشق پزشک .

مولیر یکی از نویسندگان مورد علاقه داریوش مودبیان است که پیش از این بارها در داخل و خارج از ایران، به آثار کمدی او در دو زمینه ترجمه و اجرا پرداخته است.

ازنظر مودبیان تئاتر نوین ایران با ترجمه آثار این نویسنده آغاز می‌شود. بنابراین می‌توان گفت نویسندگان شاخصی چون فتحعلی آخوندزاده، میرزا آقای تبریزی، میرزا حبیب اصفهانی، میرزا ملکم خان تا حسن مقدم از این اثر اقتباس‌های بسیاری انجام داده‌اند.

مودبیان چگونه علاقمند به تئاتر و آثار مولیر شد؟

داریوش مودبیان خاطرات تئاتر را از دوران پنج سالگی به یاد دارد و اولین نمایشی که او  روی صحنه می‌بیند نمایشی از مولیر بود که گیج نام داشت و در ایران به  (عاشق گیج ) معروف بود. او بعد از دیدن این نمایش علاقه خاصی به تئاتر و نمایش پیدا کرد.

اوازسال ۱۳۴۲ در دبستان کار تئاتر مدرسه‌ای و نوشتن را شروع کرد . مودبیان در آن زمان تقریبا تمامی آثار ترجمه شده مولیر را خوانده بود.

وی فعالیت هنری و حرفه‌ای خود  را با تئاتر تلویزیونی ضحاک ماردوش در سال ۱۳۴۳ آغاز کرد. او از هنگامی که وارد کار تئاتر شد دریافت که اخلاق و طبیعت‌اش به کمدی و طنز بیشتر گرایش دارد و از همان سال‌ها متون کمدی‌ها را جمع‌آوری می‌کرد. ابتدا با زبان‌های انگلیسی و فرانسه آشنایی پیدا کرد  و به جمع‌آوری متن‌های مختلف پرداخت و از سال ۱۳۴۸ شروع به ترجمه کرد. تا بتواند آنها را بر اجرای صحنه‌ای و یا نمایش‌های رادیویی داشته باشد.

مودبیان در سال ۱۳۵۷ در فرانسه برای اولین بار به ترجمه نمایش نامه طبیب پرنده مولیر پرداخت. طبیب پرنده نخستین نمایشنامه مولیر بوده است.

داریوش مودبیان یکی از پژوهندگان و دست‌اندرکاران مهم هنر نمایش در زمینه کمدی و طنز است .

مجموعه طنزآوران جهان نمایش حاصل سالها  کوشش  و پژوهش های  علمی مودبیان است .  ترجمه طنز نویسنده بزرگ مولیر استاد بزرگ طنزنویس جهان در دفتر دهم مجموعه طنزآوران جهان نمایش یکی از بهترین ترجمه‌های  مودبیان است. این کتاب مجموعه‌ای از چهار نمایشنامه کمدی و ناب یکی از نمایشنامه‌نویسان نامدار فرانسه را در خود جای داده که هرچند در زمینه تراژدی و شعر نیز دستی بر قلم داشته ولی اغلب او را با آثار طنزی که بر جای گذاشته می‌شناسند. مولیر از افراد موثر بر فرهنگ‌های گوناگون و یکی از عوامل به وجود آمدن تئاتر به سبک اروپایی در کشور ایران است. کتاب طنزآوران جهان  توسط نشر گویا به چاپ رسیده است .

مولیرجایگاه بسیار ویژه‌ای برای  مودبیان دارد. چراکه مولیر کمدی نویس بسیار برجسته‌ای است. از منظر مودبیان کمدی‌های مولیر به مذاق مردم ایران بسیار نزدیک است وشاید همین خوش آمد و نزدیکی ومضمون در ساختاری که دارد به کمدی‌های تقلید ایرانی  و کمدی‌های رو حوضی نزدیک باشد. از منظرمودبیان کمدی‌های رو حوضی از کارهای مولیر بهره گرفته است که این نیز خود سرآغاز حرکت تئاتر در ایران بوده است.

آثار مولیر درتئاتر ایران جایگاه ویژه‌ای داشته است. تئاتر ایران در زمان‌های نخست خود یعنی در زمان ناصرالدین شاه قاجار ملهم از آثار کمدی فرانسوی به ویژه کمدی‌های مولیر بوده است و نخستین ترجمه‌ای که ما ازنمایش و نمایشنامه در دست داریم. نمایشنامه  گزارش مردم گریزمولیر(میزان تروپ مولیر) است که برای نخستین بار توسط میرزا حبیب اصفهانی ترجمه شده است.

نمایشنامه‌هایی که در ابتدا از کمدی‌های مولیر اقتباس شده‌اند.

عبارتند از : حکایت طبیب اجباری یا نمایش ازدواج اجباری که هم اقتباس شده است و هم ترجمه . و اقتباس بسیار معروفی دارد به نام نمایش عروسی جناب میرزا.

تا به الان مودبیان شش نمایشنامه از مولیر ترجمه کرده است که طی این مدت چهار نمایشنامه در دفتر دهم طنزآوران جهان نمایش به چاپ رسیده است.

نمایشنامه‌هایی که ترجمه شده‌اند.

مسخره دخترکان فصل فروش ، ازدواج اجباری ، طبیب اجباری و نیرنگ بازی‌های اسکاپن .

مودبیان نمایشنامه ازدواج اجباری و طبیب اجباری را در بهمن ماه سال ۱۳۹۲ به زبان فرانسه و فارسی در تالار استاد ناظرزاده کرمانی مجموعه ایرانشهر روی صحنه برده است و در سال ۱۳۷۸ نمایشنامه نیرنگ بازی‌های اسکاپن را در تلویزیون در مجموعه پرده عجایب به تصویر کشیده است .

طنز از دیدگاه مودبیان مضمون است. برای مودبیان بسیار مهم است کسانی که کار کمدی انجام می دهند. با انواع کمدی به خوبی آشنا باشند. چرا که کمدی گونه‌های مختلفی دارد و نوع بسیار عالی از نمایش است و در بسیاری از کشورها بر حسب فرهنگ آنها و گونه‌های مختلف کمدی دیده شده است. تنوعی که درعرصه کمدی وجود دارد . و این تامین پذیری ازنظر موقعیت های اجتماعی و دیدگاه های نقدی که می تواند نقد اجتمای را برقرارکند . وبه راحتی هم ارتباط را برقرار می کند. و در لفافه و با کنایه و با زبانی شیرین درد ها ی اجتماعی ، و انسانی  را می تواند هشدار دهد.

داریوش مودبیان در سال ۱۳۹۴ ، نشان شوالیه فرهنگ و ادب فرانسه را از سوی سفیر فرهنگ و ارتباطات فرانسه دریافت کرده است.

وی از سال  ۱۳۹۳  تا ۱۳۹۸ نزدیک به ۲۵ اثر نمایشی را نمایشنامه‌خوانی و روخوانی کرده است. او هم‌اکنون نیز با سلسله نشست‌های «چخوف‌خوانی» به خوانش آثار نمایشی ترجمه شده خود از نمایشنامه‌های آنتوان چخوف مشغول است. و همچنین موسس گروه  تئاترمردم با همراهی استاد علی نصیریان است.