امضای تفاهم‌نامه انجمن گریم با کلینیک دندان‌پزشکی

 با پیگیری و برگزاری چند نشست مشترک تفاهم نامه میان انجمن گریم و ماسک وکلینیک دندانپزشکی سپیدار باحضور و امضای نمایندگان حقوقی طرفین آقایان بهمن صنیعی و دکترمسعودشاه حسینی به مدت یکسال به انجام رسید.

خدمات مرکز با گرفتن وقت قبلی ؛ برای اعضای انجمن گریم وماسک باهمراه داشتن کارت ملی وکارت خانه تئاتر با ۴۰درصدتخفیف همراه خواهدبود. خانواده درجه یک هم با ارائه شناسنامه میتوانند از این خدمات بهرمند گردند.

نشانی :تهران – فلکه سوم تهرانپارس -خیابان ۱۹۶شرقی تقاطع سجده ای مظفری- روبروی فروشگاه افق کورش- کلینیک شبانه روزی  سپیدار

تماس :۷۷۷۶۲۰۲۵ – ۰۲۱ 🔹 تارنما (سایت):http://drshahhosseini.com

اینستاگرام :https://instagram.com/stories/sepidar_dent/3205977596415478009?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==

گزارش سوم بازرس کانون روابط عمومی و تبلیغات تئاتر

پیرو گزارش بازرس مورخ ۱۰/۱۲/۱۴۰۱ هیات مدیره کانون روابط عمومی و تبلیغات خانه تئاتر در ادامه فعالیت یک‌ساله اول از دوره دو ساله‌ی خود ۲۶ جلسه حضوری و چهار جلسه آنلاین برگزار نموده که ۶ جلسه حضوری و دو جلسه آنلاین آن مربوط به سال ۱۴۰۲ می‌باشد.
عطف به دو گزارش قبلی بازرس درباره نحوه ارتباط با اعضا و اجرای مصوبات و ارائه طرح‌های اجرایی سالانه فهرستی از فصل‌های معوقات اجرایی و موارد لازم الاجرا را در جلسه مورخ ۱۴۰۲/۳/۱۷ تنظیم و به نظر هیات مدیره محترم رسانده که به امضا حاضرین رسید و ثبت به صورتجلسه شد.
از حیث برنامه برگزاری جلسات هیات مدیره در تاریخهای مقرر با در نظر گرفتن شرایط و ایضا اتفاقات غیر مترقبه، هیچگونه تخلف یا عدول غیرموجه از قوانین مشاهده نشد و جلسات با نظم مورد نظر منعقد و صورتمجلس شده اند.
کاستی‌های مشهود بر اساس مقررات و در چهارچوب متعارف از دیدگاه قوانین و بازرس، طی دو گزارش به اطلاع اعضای کانون رسیده و منتشر گردیده‌اند که در سوابق موجود اند.
بر پایه این گزارش‌ها، هیات مدیره کانون در جهت رفع شبهات و زمانبندی برای اجرای مصوبات توضیحات خود را ارائه کرده است که بر اساس قوانین در دست اقدام می‌باشد و در صورت بروز عملکردی مغایر با قوانین موارد لازم کتباً به هیات مدیره اعلام و ذکر خواهد شد.
بررسی پرونده‌های اعضا و ساماندهی به نوع عضویت و مصوبه رتبه بندی و بررسی عملکرد اعضا از موارد لازم الاجرا و مورد وثوق اکثریت و در دست اقدام هیات مدیره می‌باشد که اجرای این مصوبه با در حال انجام است و تا این تاریخ بخشی از آن به انجام رسیده است.
همچنین بررسی آیین‌نامه و اصلاح موارد پیشنهادی و برگزاری مجامع عمومی از موارد مورد وفاق هیات مدیره است که اجرای این اقلام نیز از اولویت‌های اجرایی در عملکرد هیات مدیره است.
همچنین تشکیل و به کار اندازی کمیته آموزش و راه‌اندازی جلسات آموزشی، برگزاری جلسات با سایر تشکل‌های صنفی و مسئولین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و متولیان هنرهای نمایشی کشور و بررسی مشکلات شغلی و صنفی که از برنامه های معوق و متوقف‌شده‌ی این کانون بوده اجرایی نشده و در انتظار اقدام است.
سایر مفاد اعم از انتشار گزارش عملکرد سالانه هیات مدیره، انتشار و شرح برنامه‌های پیش رو و انجام معوقات اجرایی از قبیل ساماندهی به فضای شغلی و بررسی فضای شغلی و فعالین عرصه روابط عمومی و تبلیغات و رسانه تئاتر، ساماندهی فضای مجازی، انتشار اخبار، ارتباط با اعضا و همچنین تشریح فصلی عملکرد و استمرار تعامل درونی و بیرونی از موارد لازم‌الاجرا بر مبنای قوانین و مصوبات است که اجرای آن از ناحیه بازرس پیگیری و در تعامل با هیات مدیره و اعضا در دست اقدام است.
بدیهی‌ست ارائه و اجرای طرح‌ها و برنامه‌های سازنده جهت ارتقا وضعیت حیطه شغلی و صنفی اعضا بعلاوه مسولیت و ضمانت اجرایی موارد فوق‌الذکر در چهارچوب اساسنامه خانه تئاتر و آیین نامه کانون بعهده هیات مدیره بوده و در صورت مشاهده موارد مغایر با قوانین و مقررات مراتب بعد از اطلاع و یادآوری به هیات مدیره و در صورت عدم رفع آن به اعضای محترم گزارش خواهد شد و مسولیت هر گونه سوء عملکرد یا موارد مغایر با قوانین و مصوبات بر عهده هیات مدیره کانون خواهد بود.
این سومین گزارش بازرس کانون روابط عمومی و تبلیغات خانه تئاتر است که مورخ ۱۵ مهرماه ۱۴۰۲ تنظیم و جهت اطلاع به اعضا و انتشار در اختیار روابط‌عمومی خانه تئاتر قرار می‌گیرد.

بهزاد فراهانی: رفتن آتیلا برای همه ما تلخ و آزار دهنده بود

بهزاد فراهانی درباره آشنایی‌اش با آتیلا پسیانی می‌گوید اولین آشنایی ما در خانه مادر آتیلا رخ داد، خانم شیخی معتقد بود که بهترین قرمه‌سبزی را می‌پزد و من را هم دعوت کرده بودند تا یک روز ناهار در خانه آن‌ها قرمه‌سبزی بخورم و به نظرم حرف خانم شیخی درست بود یکی از خوشمزه‌ترین قرمه‌سبزی‌ها بود و همانجا هم با آتیلا دوست شدم.

مرور کارهای او بر صحنه تئاتر از تاثیرگذارترین آثار تجربی تئاتر در ایران است، درباره آتیلا پسیانی صحبت می‌کنیم، هنرمندی که ۱۴ مهر پس از تحمل یک دوره بیماری درگذشت. او و یار دیرینش محمد چرمشیر، هر دو آثاری را خلق کردند. بازیگری که بیش از ۴۵ سال از عمر خود را صرف فعالیت‌های حرفه‌ای کرد و خیلی زود توانست ظرفیت‌های فراوان خود در بازیگری را برای نویسندگان و کارگردانان نمایان کند. پسیانی در نیمه دوم دهه ۵۰ و نیمه ابتدایی دهه ۶۰، به چهره مورد وثوق بسیاری از جریان‌های فکری حاضر در هنر کشور تبدیل شد و به همین دلیل، از همان زمان تا پیش از زمانی که بیماری‌اش اوج گیرد، همواره روی صحنه حاضر بوده است. کارنامه او امروز شامل بیش از ۴۰ نمایش، حدود ۸۰ فیلم سینمایی و بیش از ۷۰ سریال و مجموعه می‌شود که سب شده تا این بازیگر به‌عنوان یکی از فعال‌ترین هنرمندان کشور در ۵ دهه اخیر به شمار آید.

به بهانه درگذشت این هنرمند به گفت‌وگو با بهزاد فراهانی، دوست دیرینه این هنرمند پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

آتیلا پسیانی را چگونه هنرمندی توصیف می‌کنید؟

به نظر من آتیلا هنرمند شجاعی بود و حیف شد که رفت، من به فاطمه، همسرش، ستاره دخترش و خسرو پسرش صمیمانه تسلیت می‌گویم و امیدوارم که بتوانند غم نبود او را تحمل کنند و این را فراموش نکنیم که همه ما مسافریم برخی زود چمدان سفر را می‌بندند و برخی دیر اما مهم این است که همه ما سفر خواهیم کرد. آتیلا انسان بزرگ، شریف و ارزشمندی بود و یکی از ارزش‌های والای او داشتن مادری همچون خانم جمیله شیخی بود. خانم شیخی یکی از آدم‌های بسیار بزرگی بود که هرگز نون به نرخ روز نخورد و سعی کرد که روی پسرش تاثیرات مثبت بگذارد و این کار را هم انجام داد، آتیلا از کارگردان‌های جوانی بود که بی مهبا دست به کسب تجربه می‌زد و هیچ ترس و خوفی هم نداشت که تجربیاتش به دل می‌نشیند یا خیر، صرفا دوست داشت تجربیات خودش را به نمایش بگذارد و این نوعی از نگاه به هنر است، شاید بتوان کارهای آتیلا را به دو بخش تقسیم کرد یک بخش که تلاش کرد در کارهایش آوانگارد باشد و محصولات نو بیاورد و نو هم درو کند و در این عرصه هم نگاهی داشت به مادرش، آتیلا دوست داشت که هر از گاهی به تئاتر ملی هم نیم نگاهی داشته باشد.

اولین برخورد و آشنایی شما با آتیلا پسیانی چه زمانی بود؟

اولین آشنایی ما در خانه مادر آتیلا رخ داد، خانم شیخی معتقد بود که بهترین قرمه‌سبزی را می‌پزد و من را هم دعوت کرده بودند تا یک روز ناهار در خانه آن‌ها قرمه‌سبزی بخورم و به نظرم حرف خانم شیخی درست بود یکی از خوشمزه‌ترین قرمه‌سبزی‌ها بود و همانجا هم با آتیلا دوست شدم. چون من یک آشنایی با پسیانی بزرگ یعنی پدر آتیلا داشتم و صحبت کردن از ایشان باعث خوشحالی خانم شیخی شد و از آن‌جا دوستی بین ما رخ نشان داد و بعد هم در خانه تئاتر باهم بودیم، در هیئت مدیره انجمن بازیگران هم باهم بودیم و رفاقت بینمان هم پر رنگ‌تر می‌شد.

سبک کاری آتیلا پسیانی در تئاتر به‌گونه‌ای بود که مخالفان زیادی داشت، آن سبک کاری آقای پسیانی تا چه اندازه توانست روی پیشرفت و شکوفایی تئاتر ما تاثیرگذار باشد؟

اگر می‌خواهید من را وادار کنید که بی‌دلیل از آتیلا تعریف کنم، این کار را انجام نمی‌دهم، چون کار آقای پسیانی کار طبیعی و نرمالی نبود که با روند طبیعی تئاتر ملی و مسلط ما هماهنگ باشد و خودش هم بر این موضوع تاکید داشت که کاری انجام دهد که چندان مورد پسند عامه مردم قرار نگیرد و این موضوع در کار آتیلا وجود داشت و گاهی اوقات هم کاری را انجام می‌داد که با رسم و رسوم تئاتر عادی ایران هماهنگ نبود و طبیعتا این ماجرا با عکس‌العمل تماشاگران زیادی مواجه می‌شد.

آتیلا پسیانی پیش از اینکه بیماری‌اش به این مرحله برسد حضور کم‌تری در عرصه هنری داشت، به جز ایشان هنرمندان پیشکسوت دیگری هم این مسیر را پیش گرفته‌اند، دلیل این ماجرا چیست؟

در گام اول آتیلا بیمار شده بود اما اصل ماجرا این است که دولت‌ها در ایران تئاتر ملی و مردمی را بر نمی‌تابند و من این جمله را از چند وزیر هم شنیده‌ام که می‌گویند ما پول نمی‌دهیم که شما علیه ما کار روی صحنه ببرید، تئاتر اگر آزاد باشد، منتقد شرایط اجتماعی، شرایط روحی روانی مردم، وضعیت ارتباط مردم با حاکمیت و این موارد را در بر می‌گیرد، اما وقتی این نوع از نگاه تئاتر را بر نمی‌تابند طبیعتا مشکل ایجاد می‌شود. برخی با این شرایط کنار می‌آیند برخی به کار دیگر می‌پردازند اما در نهایت هنرمند خسته و آزرده می‌شود. متاسفانه این وضعیت وجود دارد اما من خسته نمی‌شوم.

این را هم به عنوان نکته پایانی می‌گویم که رفتن آتیلا برای همه ما تلخ و آزار دهنده بود به خصوص اینکه این مریضی بسیار او را آزار داد.

اکبر عبدی: با کسی قهر نیستم

اکبر عبدی بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر درباره فعالیت‌های اخیر خود گفت: من با کسی قهر نیستم و کسی با من قهر نکرده است اما نمی‌توانم هر پیشنهادی را بپذیرم؛ بعد از نوروز پیش رو تئاتر «مشدی عباد» را کار خواهم کرد و آن را به مردم کل آذربایجان تقدیم می‌کنم.

اکبر عبدی درباره وضعیت این روزهای سینمای ایران، اظهار داشت: یک زمانی در سینمای ایران، «مادر» و «اجاره‌نشین‌ها» ساخته می‌شد. البته منظورم این نیست که چون من در این فیلم‌ها بازی کردم آثار خوبی هستند، اما برخی از فیلم‌هایی که امروز ساخته می‌شود شباهتی با فیلم‌های فاخر سینمای ایران ندارد. آیا می‌شود این‌ها را در یک قاب گذاشت؟ در حالی که هر چه جلوتر می‌رویم باید بهتر شود.

عبدی افزود: بازیگران این فیلم‌ها فوق‌العاده بچه‌های با استعدادی هستند ولی به خاطر این‌ که سطح سلیقه مردم پایین است، تهیه کننده و کارگردان از آنها همان کاری که در فیلم قبلی بازی کرده‌اند. حتی بعضی وقت ها می‌گویند همان لباس را بپوش که در فلان سریال پوشیده بودی. می‌شود از فیلم پژمان جمشیدی پلان‌ برداری کرد و در فیلم دیگر بگذاری و یک روز بگویی بیا دوباره جای خودت حرف بزن.

وی گفت: این ها، بازیگران را خراب می‌کنند و سطح سلیقه عوامل تولید فیلم هم دارد پایین می‌آید. انگار سینما زحمتی ندارد در حالی که بعد از معدن دومین کار سخت جهان بوده است (با خنده). به همین دلیل است که با هر جوانی می‌خواهی حرف بزنی می‌گوید می خواهم هنرپیشه شوم. ولی سینما به این راحتی نیست.

این پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر درباره ایجاد وحدت ملی در سینمای ایران گفت: کسی با سینما قهره نکرده است اما وقتی کسی به آنها محلی نمی‌گذارد چه کار باید بکنند؟ بروند دم در دفتر تهیه کننده بایستند بگویند می‌خواهیم کار کنیم؟ من با کسی قهر نیستم و کسی با من قهر نکرده است اما چیزی که پیشنهاد مزخرف است یا باید کار کنم یا نروم و عقبه‌ای که دارم را حفظ کنم.

با حقوق بازنشستگی ۵ میلیون تومانی چه کار باید کنم؟

عبدی همچنین درباره وضعیت تئاتر گفت: استاد فردوس کاویانی مدرک دکترای پانتومیم و تئاتر از آلمان داشت، ۱۰ سال یک نفر هم به او زنگ نزد. خانواده او با اجاره‌نشینی و خرج تحصیل دختر دانشجوی دانشگاه آزاد چه کار خواهند کرد؟

او اظهار داشت: بالاترین حقوقی که به من پیشکسوت و به آدم‌هایی که مثل ما ۴۰ سال است در سینما بودند، قرار است در دوران بازنشستگی داده شود ۴ یا ۵ میلیون تومان است. خداوکیلی با ۵ میلیون تومان یک آدم بازنشسته چه کند؟

 

مشدی عباد برای سومین بار اجرا می‌شود

عبدی همچنین از بازگشت مجدد خود به صحنه تئاتر با اجرای مجدد «مشدی عباد» خبر داد و گفت: بعد از عید (۱۴۰۳)، «مشدی عباد» را کار و آن را به هم استانی‌های عزیزم، اردبیل و کل آذربایجان تقدیم می‌کنم.

او گفت: در ابتدا، اجرای مشدی عباد را از آذربایجان و شهرستان (اردبیل) شروع می‌کنم.

مشدی عباد و دخترانش به کارگردانی اکبر عبدی آخرین کار تئاتر این بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر در سال ۱۳۹۶ است.

مشدی عباد دو بار تاکنون یکی در سال ۱۳۸۸ و دیگری در سال ۱۳۹۳ به روی صحنه رفته است.

رستوران عمو اکبر به کارگردانی اکبر عبدی در سال ۱۳۹۴، پنجره فولاد به کارگردانی سیدجواد هاشمی (۱۳۹۰)، سوپر بقال ایرونی به کارگردانی اکبر عبدی (۱۳۸۹)، از خاک تا افلاک به کارگردانی محمود فرهنگ (۱۳۸۵)، اکبرآقا آکتور تئاتر به کارگردانی اکبر عبدی (۱۳۸۵)، دوستان با محبت به کارگردانی رضا ژیان (۱۳۷۷) و بنگاه تئاترال به کارگردانی محمود استادمحمد( ۱۳۷۱) از جمله آثار نمایشی است که این بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر کارگردانی و یا در آن‌ها ایفای نقش کرده است.

فروش میلیاردی تماشاخانه‌های دولتی

آمار هفتگی فروش و تماشاگران نمایش‌های به صحنه رفته در مجموعه تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج و تالار هنر تا پایان روز جمعه ۱۴ مهرماه سال ۱۴۰۲ مشخص شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، آمار هفتگی فروش و تماشاگران نمایش‌های تالارهای چهارسو، قشقایی، سایه و کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج و تالار هنر تا پایان روز جمعه ۱۴ مهرماه ۱۴۰۲ اعلام شد.

نمایش «هیدن»(پنهان) به کارگردانی کوروش شاهونه که سری دوم اجرای خود را از روز ۲۷ شهریورماه در تالار قشقایی با ظرفیت ۹۶ نفر و قیمت بلیت ۱۵۰ هزار تومان آغاز کرده، با ۸۳ ( ۳۴ اجرا در این سری و ۴۹ اجرا از قبل) اجرا توانسته ۷۷۳۴ تماشاگر(۴۵۸۶ تماشاگر از اجرای اول و ۳۱۴۸ از اجرای دوم) (با احتساب ارائه بلیت تمام بها، نیم بها، تخفیف دار و مهمان) جلب کند و به فروشی معادل ۹۲۲ میلیون و ۶۸۵ هزار تومان(۵۱۰ میلیون و ۱۸۵ هزار تومان از اجرای اول و ۴۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان از اجرای دوم تا جمعه ۱۴ مهرماه) دست پیدا کند و به اجرای خود پایان دهد.

نمایش «سوسمار» به کارگردانی رحمت امینی نیز که از ۶ شهریور ماه اجرای خود در تالار چهارسو با ظرفیت ۱۳۲ نفر و قیمت بلیت ۱۲۰ هزار تومان آغاز کرده بود با مجموع ۲۹ اجرا و ۲۷۶۳ تماشاگر  و فروش معادل ۲۷۰ میلیون و ۷۸۰ هزار تومان به اجرای خود خاتمه دهد.

نمایش «در انتظار گودو» به کارگردانی مازیار لرستانی نیز که از ۳ مهرماه اجرای خود در تالار چهارسو با ظرفیت ۱۳۲ نفر و قیمت بلیت ۱۳۰ هزار تومان آغاز کرده بود با مجموع ۱۱ اجرا و ۱۰۹۲ تماشاگر به فروشی معادل ۸۶  میلیون و ۶۰  هزار تومان دست پیدا کند و اجرای خود را پایان دهد.

نمایش «کسی برای یک گوریل غمگین کاری نمی‌کند» به کارگردانی مجید شکری از روز جمعه ۳ شهریورماه در تالار سایه با ظرفیت ۷۲ نفر و قیمت بلیت ۱۰۰ هزار تومان به صحنه رفت و با مجموع ۳۲ اجرا، توانسته ۱۲۹۷ تماشاگر را به سالن بکشاند و با فروشی معادل ۸۲ میلیون و ۵۱۰  هزار تومان به اجرای خود پایان دهد.

همچنین نمایش «آوینیون» به کارگردانی حسن معینی از روز جمعه ۳ شهریورماه در تالار سایه با ظرفیت ۷۲ نفر و قیمت بلیت ۱۱۰ هزار تومان اجرای خود را آغاز کرده با مجموع  ۳۱ اجرا، توانست  ۱۸۳۴  تماشاگر جلب کند و فروشی معادل ۱۵۵ میلیون و ۲۷۶ هزار تومان داشته باشد،این نمایش تا ۲۱ مهرماه روی صحنه است.

نمایش «تفنگ‌های کارار» نیز که از روز ۲۶ شهریورماه در کارگاه نمایش با ظرفیت صندلی ۲۶ نفر، قیمت بلیت ۷۰ هزارتومان و مدت زمان ۶۵دقیقه روی صحنه رفته است تا روز جمعه ۱۴ مهرماه با ۱۷ اجرا و جذب ۴۱۳ تماشاگر توانسته به فروش ۲۱ میلیون و ۵۶۰ هزار تومانی دست پیدا کند و تا ۲۱ مهرماه به اجرای خود ادامه دهد.

تماشاخانه سنگلج با ظرفیت ۲۳۶ صندلی نیز که میزبان دو نمایش “داش آکل به روایت نوچه کاکارستم” و “کمین ژاله ” است، آمار مخاطبان خود را به این شرح اعلام کرده است:

نمایش “داش آکل به روایت نوچه کاکارستم” به کارگردانی حامد شیخی که اجرای خود را از ۲۹ شهرور ماه آغاز کرده تا ۱۴ مهر در مجموع ۹۱۸ تماشاگر داشته است و فروش ۱۳ اجرای این نمایش با احتساب بلیت های میهمان، تمام بها، نیم بها و تخفیف دار، در گیشه ۱۸ میلیون و ۸۰۴ هزار تومان ثبت شده است. درصد رشد فروش این نمایش نسبت به هفته گذشته ۸/۱۶- درصد بوده است.

نمایش “کمین ژاله” به کارگردانی حامد مکملی نیز که از ۲۷ شهریور ماه اجرای خود را آغاز کرده تا ۱۴ مهر ماه ۸۳۱ تماشاگر داشته است. فروش این نمایش با احتساب بلیت‌های تمام بها، نیم بها، تخفیف دار و میهمان ۲۱ میلیون و ۲۲۴ هزار تومان ثبت شده است. درصد رشد فروش این نمایش به نسبت یک هفته گذشته ۱۰- درصد را نشان می‌دهد.

تالار هنر از روز ۱۱ مهر ماه میزبان اجرای نمایش “دوره گردها” به کارگردانی علی فروتن شده است. این نمایش طی ۴ اجرایی که تا روز جمعه ۱۴ مهر ماه انجام داده میزبان ۷۳۷ تماشاگر بوده است.

فروش این نمایش با احتساب بلیت‌های تمام بها، نیم بها، تخفیف‌دار و میهمان در گیشه ۶۷ میلیون و۶۵۳ هزار و ۳۰ تومان ثبت شده است.

آتیلا بی‌شک یکی از مؤثرترین کارگردانان جریان‌ساز تئاتر ایران خواهد ماند

دکتر علی رفیعی، نویسنده و کارگردان پیشکسوت و پیش‌رو تئاتر ایران به مناسبت درگذشت آتیلا پسیانی بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما یادداشتی را منتشر کرد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر در یادداشت علی رفیعی آمده است:

«پیش از سال ۵۷ هر بار به ایران می‌آمدم با دعوت دوستانم به کارگاه نمایش سری می‌زدم.
شیفتگی، علاقه‌مندی و عشق به تئاتر جوانی کوشا مرا مجذوب کرد. او آتیلا بود. آتیلا پسیانی که دیری نگذشت تبدیل به یکی از بهترین رفقای من شد.
در سفرهای بعدی من به ایران دیدار با او عادت شده بود.
پس از ۵۷ که برای ماندن به ایران آمدم آتیلا کارگردانی پیشرو، خلاق و صاحب سبک شده بود. گروهش را داشت و می‌کوشید تا همواره جوانان را کشف و به دنیای حرفه‌ای وارد کند.
من با هر بار دیدن آثارش به وجد می‌آمدم.
آتیلا بی‌شک یکی از مؤثرترین کارگردانان جریان‌ساز تئاتر ایران است و خواهد ماند. به‌قدری او در ذهن من سمبل کار و زندگی بود که دوست نداشتم خبر منحوس بیماری‌اش را باور کنم. منتظر بودم تا پس از رخت بربستن پاندمی بازهم نامش بر صحنه‌ها به‌عنوان کارگردان و بازیگر بدرخشد.
همین‌که چندی پیش در سفر و از راه دور مشاهده کردم در مراسم بزرگداشت مقتدر بر روی صحنه آمد قلبم گرم شد.
پیغام داده بود دلتنگ است قرار شد از سفر که برگشتم او را ببینم. من برگشتم او به سفر رفت و حسرت آخرین دیدار بر دلمان ماند.
برای فاطمه، ستاره و خسرو عزیزم آروزی صبر می‌کنم.»

آثار برنده نوبل ادبیات را چطور بخوانیم؟

«یون فوسه» نویسنده نروژی که مدت‌ها به عنوان برنده بعدی جایزه نوبل معرفی می‌شد، سرانجام امسال این جایزه را دریافت کرد. برای کسانی که تازه می‌خواهند وارد دنیای این نمایشنامه‌نویس و رمان‌نویس تحسین‌شده شوند، پیشنهادهایی برای خواندن وجود دارد.

آکادمی سوئدی نوبل برنده جایزه نوبل ادبیات سال ۲۰۲۳ را اعلام کرد و به این ترتیب «یون فوسه» نمایش‌نامه‌نویس و رمان‌نویس نروژی برای «نمایشنامه‌ها و نثرهای بدیع او که صدای  ناگفتنی‌هاست» شایسته دریافت جایزه نوبل، مهم‌ترین جایزه دنیای ادبیات شد.

این رمان‌نویس، نمایشنامه‌نویس، مقاله‌نویس و شاعر ۶۴ ساله، حالا قرار است به مشهورترین نویسنده نروژی ادبیات داستانی معاصر تبدیل شود و شاید حتی از شاگرد سابق خود «کارل اوه کناوسگارد» پیشی بگیرد. فوسه در کارنامه خود به عنوان نمایشنامه‌نویس به عنوان «ایبسن جدید» مورد ستایش قرار گرفته است که نشان از این واقعیت دارد که نمایشنامه‌های او پس از نمایشنامه‌های هنریک ایبسن بیشترین اجرا را در نروژ دارند. به گزارش ایسنا، با وجود سال‌ها تحسین بین‌المللی، تنها در چند سال اخیر است که کتاب‌های فوسه به جریان اصلی انتشارات ترجمه انگلیسی راه یافته‌اند. اما برای خواندن این نویسنده برنده نوبل باید از کجا شروع کنیم؟

نقطه آغاز

داستان‌های قدرتمند (و اغلب بسیار کوتاه) فوسه در مجموعه «صحنه‌هایی از دوران کودکی» فعالیت ادبی فوسه را از سال ۱۹۸۳ تا ۲۰۱۳ در بر می‌گیرد. این داستان‌ها به عنوان مقدمه‌ای برای موضوعات اصلی آثار او هستند؛ کودکی، خاطره، خانواده، ایمان همراه با یک حس قدرتمند دوگانگی و تقدیرگرایی که سفر زندگی را از جوانی تا پیری دنبال می‌کنند. از مهم‌ترین دستان‌های این مجموعه می‌توان به «نشان بوسه قرمز از یک نامه» و «سپس سگ من به من بازخواهد گشت» اشاره کرد.

اگه فقط می‌خواهید یک کتاب بخوانید

در رمان کوتاه نوشته «یون فوسه» در سال ۲۰۲۳ با عنوان «آلیس در آتش» پیرزنی به نام سیگن در کنار آتش در خانه‌اش دراز کشیده و خواب ۲۰ سال قبل خود و همسرش اسل را می‌بیند که یک روز در طوفان دل به دریا زد و هرگز برنگشت. این نمونه‌ای از آثار این نویسنده است؛ تاریک، با استفاده فراوان از یک تصویر مرکزی مکرر، تصویر سیاهی و ساختاری حول محور تاریخ آبا و اجدادی. پدربزرگ اسل هم‌نام او بود و با غرق شدن به همان سرنوشت مرموز دچار شد.

اگر عجله دارید

«قایق‌خانه» که در سال ۱۹۸۹ منتشر شد، نزدیک‌ترین چیزی است که فوسه به یک رمان جنایی نوشته است. به نظر می‌رسد راوی ۳۰ ساله در همه چیز در زندگی شکست خورده است و با مادرش زندگی می‌کند. او یک گوشه‌نشین مجازی است و به نظر نمی‌رسد قادر به انجام کارهای اساسی برای خودش باشد. مهم‌ترین دستاورد او در گذشته‌اش نهفته است؛ گروه راکی که با دوست دوران کودکی‌اش به نام نات داشت که حالا دیگر ارتباطش با او قطع شده است. با این حال، در یک تابستان، یک برخورد شانسی با دوستش که اکنون متاهل و نسبتاً موفق است، منجر به شکستی ویرانگر خواهد شد. به موازات این، راوی رمانی را نیز می‌نویسد که مشاهده دقیق هر نمونه از وجود بی‌قرار اوست: نمونه‌ای کامل از اصل «بنویس، فکر نکن» که فوسه در اواخر دهه ۸۰ به شاگردانش توصیه می‌کرد.

نمایشنامه

منتقد گاردین زمانی که نمایشنامه «رویای پاییز» اثر سال ۱۹۹۹ در سال ۲۰۰۶ برای نخستین بار به زبان انگلیسی در دوبلین به روی صحنه رفت نوشت: «نمی‌توانم به این فکر نکنم که شکاف فرهنگی بین دنیای فوسه و دنیای ما خیلی گسترده است. با این حال، اروپا و جهان در ۱۷ سال گذشته دستخوش تغییرات زیادی بوده است. پیش‌فرض درام ساده است: یک مرد و یک زن در یک قبرستان با هم ملاقات می‌کنند و رابطه‌ای را آغاز می‌کنند (شاید آن‌ها در زندگی گذشته یکدیگر را می‌شناختند) وقتی از قبرستان بیرون می‌روند والدین مرد برای تشییع جنازه می‌آیند و همان‌طور که در آثار فوسه معمول است، زمان سال‌ها به جلو می‌رود و …

کتابی که ارزش خواندن دارد

در رمان‌های «مالیخولیا I» و «مالیخولیا II» فوسه ما را به اعماق ذهن شکنجه‌شده هنرمند قرن نوزدهم «لارس هرترویگ» می‌برد، که در سال ۱۹۰۲ و در اوایل دهه دهم زندگی‌اش، فقیرانه درگذشت. زندگی این هنرمند تحت تأثیر توهمات و هذیان‌هایی قرار گرفت که در نقاشی‌هایش بسیار رویایی و فوق‌العاده جلوه دارد. این رمان‌ها که در ابتدا به طور جداگانه منتشر شدند و اکنون به صورت یک جلد منتشر شده‌اند، به طور قابل توجهی درباره معنای هنرمند بودن هستند. «مالیخولیا ۱» جزئیات وسواس‌ها، اضطراب‌ها و فروپاشی نهایی «هرترویگ» جوان در یک روز وحشتناک را شرح می‌دهد و «مالیخولیا ۲» با دیدگاه‌های روایی متفاوت به سال‌های پس از مرگ هرترویگ پرداخته است.

شاهکار

هفت کتاب «سپتولوژی» (که به طور مفید در سه جلد نیز فشرده شده است) در مورد اسل، هنرمند سالخورده‌ای است که در منطقه‌ای دورافتاده در جنوب غربی نروژ زندگی می‌کند. اسل که یک کاتولیک است، مانند خود فوسه، با موضواتی چون زمان، هنر و هویت دست و پنجه نرم می‌کند. این اثر خارق‌العاده‌ای است از بحران وجودی، از دست دادن حافظه و همزادهای واقعی یا خیالی، زندگی زیسته‌شده و زندگی‌ای که ممکن است در شخص دیگری در سایه زندگی شده باشد. این یک کتاب ترسناک و قدرتمند است که بدون وقفه ارائه می‌شود، به طوری که خواننده اساساً زندگی اسل را با او می‌گذراند. «سپتولوژی» همچنین اثری عمیقا مذهبی است که در آن یک مرد، یک هنرمند و بالاتر از همه یک انسان دوباره به نقطه آغاز می‌رسد: «بی‌تردید این درست است که دقیقا در تاریک‌ترین و سیاه‌ترین شرایط ممکن، نور را می‌بینید».

مرگ «آتیلا» را به چه کسی تسلیت بگوییم؟

ندا آل‌طیب

سرانجام قهوه قجری را نوشید؛ قهوه‌ای که با زهر مرگ آمیخته بود.

عاشق بازی بود آتیلا پسیانی، عاشق کشف و مکاشفه، عاشق مزه‌های تازه، عاشق راه‌های نرفته و حالا در کار تجربه‌ای دیگر است؛ تجربه‌ای از جنس نیستی، هرچند که برای او سخت غریب می‌نماید.

به گزارش ایسنا، کودکی بود که به واسطه شغل مادرش که بازیگر نامی تئاتر آن زمان بود، پشت صحنه تئاتر قد کشید. خودش هم نفهمید چگونه سر از صحنه و پشت صحنه درآورد. در نوجوانی به عضویت کارگاه نمایش درآمد تا در جوانی و میانسالی بشود سردمدار تئاتر تجربی ایران. در زمانه‌ای که تئاتر کشور پذیرای این سبک نبود، او مومنانه ایستاد، چه بسیار ناسزاها که نشنید اما از پای ننشست. محکم بود و با اراده و مومن به راهی که انتخاب کرده بود. کار به حرف دیگران نداشت، ایمان داشت به راهی که انتخاب کرده بود.

او عاشق بازی بود و با همین عشق نام گروهش را هم گذاشت گروه تئاتر بازی که حالا یکی از معدود گروه‌هایی است که باقی مانده و چند سال پیش سرپرستی آن را به دخترش ستاره سپرد.

آتیلا پسیانی فقط یک هنرمند تاثیرگذار نبود، فقط یک بازیگر درخشان نبود. او پدری بود که فرزندان خود را همواره زیر پر و بال خود می‌گرفت. گفتم فرزندانش، فرزندان او فقط ستاره و خسرو نبودند، او بسیاری فرزندان دیگر داشت؛ فرزندانی که پدر معنوی آنان بود، از علی اصغر دشتی، رضا گوران، همایون غنی‌زاده، امیررضا کوهستانی، جابر رمضانی و … جوانانی که پشت‌شان به او محکم بود و دل‌شان به او گرم. نه به خاطر اینکه گاهی در نمایش‌هایشان بازی می‌کرد یا برخی اوقات برایشان طراحی نور می‌کرد و یا همیشه به عنوان مشاور، بی‌دریغ در کنارشان بود. نه! همه اینها بود ولی اینها همه حمایت آتیلا نبود، او به آنان اعتماد به نفس می‌داد و امید. او آنان را باور داشت!

مرگ «آتیلا» را به چه کسی تسلیت بگوییم؟

اگر او را از نزدیک شناخته باشید، می‌دانید که هرگز اهل گله و شکایت نبود بلکه از هر فرصتی برای کار بهره می‌جست، شوقی غریب داشت برای تجربه‌های تازه.

هنر بزرگ او بازی‌های به یاد ماندنی، کارگردانی‌های تاثیرگذار یا پرورش نسل‌های تازه نبود. او بلد بود با زندگی بازی کند، بلد بود از زندگی لذت ببرد، گاه این لذت در کار سینما و تئاتر و تلویزیون بود و گاه در ساختن مجسمه، گاهی در سفر و زمانی هم در آشپزی و حتی و سوار شدن اتوبوس بی آر تی و رسیدن به تئاتر شهر بدون معطلی. به واسطه کارش به کشورهای گوناگونی سفر کرده بود و به قول خودش دل درد داشت تا به هر کجا که سفر می‌کرد، غذاهای آن کشور را مزه مزه کند، هیچ هراسی نداشت از ناشناخته‌ها اما وقتی از غذاهای وطنی خودمان سخن می‌گفت، مثل یک پسربچه پر از شوق می‌شد، مثل آخرین باری که یک نمایشگاه تجسمی برپا ‌کرد، نمایشگاهی که اسمش را گذاشته بود اسباب‌بازی‌های آتیلا. او در بزرگسالی هم همه لذت‌های ساده زندگی را بلد بود.

سال ۹۸ تصمیم گرفت یکی از نمایش‌های خاطره‌انگیز خود را دوباره اجرا کند؛ «قهوه قجری» که تماشاگران نسل‌های گذشته، خاطره خوش آن را خوب به یاد داشتند. این بار نوید محمدزاده و هوتن شکیبا را برای بازی در این نمایش دعوت کرده بود.

زمستان سال ۹۸ سالن اصلی تئاتر شهر بعد از مدت‌ها دوباره با خیل بزرگ تماشاگران مواجه شده بود؛ برخی برای تجدید خاطره آمده بودند و تعدادی دیگر کنجکاو بودند که او در این اجرا چه کرده است.

چند روزی نگذشته بود که ویروس مهیب کرونا، همه چیز را متوقف کرد و  نوشیدن قهوه قجری هم ماند برای شاید وقتی دیگر.

کرونا فروکش کرد، سالن‌های تئاتر دوباره سرپا شدند، هنرمندان دوباره دست به کار شدند تا از تعطیلی دوران مهیب کرونا انتقام بگیرند اما نشد که آتیلا نمایش ناتمام خود را به پایان برساند.

او که آرزو داشت روزی روزگاری در برج طغرل تئاتر اجرا کند، اجرای قهوه قجری را هم نیمه‌تمام گذاشت.

یک جمعه به ظاهر آرام بود، یکی از آن جمعه‌های پاییزی، یکی از آن جمعه‌هایی که از غروبش واهمه داری، اما غم این جمعه به غروب نکشیده، ظاهر شد. هنوز غصه درگذشت فردوس کاویانی تازه بود. هنوز خبرنگاران در کار نوشتن برای او بودند که آتیلا این بار زندگی را به بازی گرفت؛ زندگی را با همه لذت‌هایش، رنج‌هایش و ناکامی‌هایش.

اما حالا باید به که تسلیت گفت، به کدام یک از فرزندانش؟ به آنان که هر یک در گوشه‌ای از جهان نشسته‌اند به انتظار، به آنان که دل‌شان گرم بود به آتیلا تا امیدشان باشد در روزهای سختی و بلا، به آنان که دل‌شان تنگ است برای صحنه و اجرا، به آنان که ‌هم‌نشینی او را با مرگ باور نداشتند، آتیلا اما این بار یارای همراهی فرزندانش را نداشت. او باید قهوه قجری را می‌نوشید.

آتیلا پسیانی درگذشت

آتیلا پسیانی کارگردان، بازیگر تئاتر سینما و تلویزیون پس از تحمل یک دوره بیماری ساعتی قبل درگذشت.

پسیانی چندی قبل برای سفری شخصی به فرانسه سفر کرده بود که به دنبال وخامت بیماری‌اش در بیمارستان بستری شد.

او یکی از شاخص‌ترین بازیگران پس از انقلاب بود که با ورود به سینما و تلویزیون از حضورش در تئاتر کاسته نشد و حداقل سالی یک بار نمایشی را به صحنه می‌برد و یا در اجراهای دیگر به عنوان بازیگر حضور داشت.

او ۶۶ ساله بود. از کودکی به دلیل همراهی با مادرش جمیله شیخی در پشت صحنه تئاتر حضور داشت و بعدها در بیش از ۴۰ نمایش بازی کرد و با گوره تئاتر بازی نمایش‌های متعددی را به صحنه برد.

بازی در بیش از ۷۰ فیلم سینمایی و بیش از ۵۰ سریال و فیلم تلویزیونی بخشی دیگر از کارنامه پربار پسیانی است.

روانش شاد و در آرامش باد.

خانه تئاتر درگذشت او را به خانواده، دوستان و همکاران او تسلیت گفته و با آنها ابراز همدردی می‌کند.