تجلیل از پیشکسوت چهره‌پردازی در انجمن گریم و ماسک

فرنشینان انجمن گریم وماسک (هیات مدیره) سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ به دیدار چهرپرداز پیشکسوت تئاتر وسینمای ایران “پرویز شکری” رفته  با ایشان دیدار و از زحمات سالیان تلاش برای گریم تئاتر و به ویژه سینمای ایران تجلیل کردند.

استاد پرویز شکری متولد ۲۰ آذر ۱۳۱۷ و فارغ‌التحصیل دانشکده هنرهای درماتیک دانشگاه تهران و از مفاخر فرهنگ و هنر ایران است. در کارنامه هنری این استاد بازیگری در آثار تئاتری و سینمایی و چهره‌پردازی بیش از ۱۲۰ فیلم سینمایی و بسیاری از سریال‌های تلویزیونی از جمله “سفیر ” به چشم می‌خورد. 

استاد پرویز شکری از هموندان پیشکسوت و افتخاری انجمن گریم وماسک هستند. سایه پُرمِهرشان مستدام باد.

 

معلمی که سال‌هاست دانشجویان از حضور او بی‌بهره‌اند

۱۲ سال پیش بود که در جمعی دانشگاهی حاضر شد تا برایش نکوداشتی برگزار کنند اما حالا سال‌هاست که دانشجویان از حضور او بی‌بهره‌اند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، محمد چرم‌شیر در چشم و دل دانشجویان دهه‌های گذشته تئاتر، استادی عزیز و ستودنی است. کمتر استادی را بتوان نظیر او صبور و دقیق یافت که با دقت و شکیبایی بی‌مانندی، اولی‌ترین مشق‌های نمایشنامه‌نویسی دانشجویان خود را بخواند.

حالا سال‌هاست که چرم‌شیر در هیچ دانشگاهی تدریس نمی‌کند. کناره‌گیری او هرچند خودخواسته بوده اما قطعا شرایط دانشگاه‌های هنری و وضعیت کلی آن در این تصمیم‌گیری بی‌تاثیر نبوده است.

۱۲ سال پیش در چنین روزهایی، دانشجویان تئاتر دانشگاه سوره برای او نکوداشتی برگزار کردند و ما به انگیزه روز معلم بخشی از سخنان چرم‌شیر را در آن روز خاص مرور می‌کنیم.

روز پنجم اردیبهشت ‌سال ۱۳۸۹ بود که این بزرگداشت به همت دبیرخانه دومین جشنواره تئاتر سوره برگزار شد و محمد چرم‌شیر که آن زمان هم دل خوشی از وضعیت تئاتر و دانشگاه‌های هنری نداشت، رو به روی تعدادی از دانشجویانش ایستاد و خطاب به آنان گفت: هرگز به شما دروغ نگفتم و سعی نکردم چیزی را پنهان کنم بلکه همواره تلاش کردم رک و بی‌پرده سخن بگویم و امروز نیز چنین می‌کنم. خیلی دوست نداشتم امروز اینجا باشم چون قلب کوچک من تحمل این‌همه هیجان و دوست‌داشتن را ندارد.

او از انزواطلبی خود نیز سخن گفت: آدمی به شدت منزوی هستم. در طول زندگی هنری‌ام همیشه در انزوا بوده‌ام و همواره تلاش کرده‌ام گوشه‌ای در تاریکی بایستم، اما امروز شما مرا زیر نورافکن گذاشته‌اید و همین برایم سخت است.

او که در آن مقطع یکی از پرکارترین و تاثیرگذارترین نمایشنامه‌نویسان کشورمان بود، از برگزاری این برنامه قدردانی کرده و گفته بود : فقط نمایشنامه‌نویسم. به کلمات بسیار اعتقاد دارم. کلمات برایم شریف و مقدس‌اند، من فقط نمایشنامه‌نویسم، با کلماتم.

چرم‌شیر در آن عصر بهاری رو به دانشجویانش افزود: دوست دارم واژگان عدالت، آزادی، عشق، دوست‌داشتن و… را بنویسم و همواره تلاش کرده‌ام خواستار حرمت کلمات باشم. آیا توانسته‌ام چنین کنم؟… نمی‌دانم.

او از آرزوهای خود نیز سخن گفت: در کنار شما ایستادم و زندگی کردم و تلاش کردم آن‌چه را می‌دانم با تمام جان و دلم به شما منتقل کنم. امیدوارم توانسته باشم چنین کنم و آرزومندم روزگاری باشد که به زنان و مردانش افتخار کنم که توانسته‌ام چیزی به آنان بیاموزم، آن روز برایم بسیار بزرگ‌تر خواهد بود.

چرم‌شیر در آن عصر اردیبهشتی از استادان خود نیز به نیکی یاد کرد: «از روزگار و معلمانم یاد گرفتم به کلمات احترام بگذارم و آن‌گونه باشم که کلمات آلوده نشود. امروز دوست داشتم درباره خیلی‌ چیزها بگویم اما افسوس که برخی کلمات آن‌قدر آلوده شده‌اند که نمی‌توانیم آن‌ها را به کار ببریم. اما من همه کلمات را دوست دارم، چون دوستدار  شما هستم. »

حالا سال‌ها از آن روزها می‌گذرد و محمد چرم‌شیر، نمایشنامه‌نویسی که نمایشنامه‌هایش با کارگردانی بزرگ‌ترین و در عین حال جوان‌ترین هنرمندان این کشور بر صحنه‌های تئاتر ما جان می‌گرفتند، هنوز هم خود را معلم می‌داند. او گرچه دیگر در دانشگاهی درس نمی‌دهد اما به امر آموزش بی‌توجه نیست و در هر جایی فرصت آن باشد، آموزه‌های خویش را، بی‌دریغ به شاگردان خود می‌بخشد چراکه به گفته دکتر علی رفیعی، چرم‌شیر، دستِ بخشنده‌ای دارد.

در همان مراسم، استاد دیگری هم حاضر بود؛ خسرو حکیم رابط، نمایشنامه‌نویس پیشکسوت که دهه‌های متوالی به آموزش دانشجویان و هنرجویان مشغول بوده است. حال که به انگیزه روز معلم، آن  نکوداشت را یادآوری می‌کنیم، خوب است که از این استاد نیز یادی کنیم که اتفاقا استاد محمد چرم‌شیر هم بوده است.

او بزرگ‌ترین فضیلت هنرمند را درک رنج دیگران دانست و درباره چرم‌شیر گفت: آثار محمد چرم‌شیر همواره بسیار تکان‌دهنده و تأثیرگذار است. زیرا او از کوچه‌های آوارگی، طوفان، آب و آتش و سرزمین رنج گذر کرده است و این همه از غنای تجربه او می‌آید. زیرا تا هنرمند سختی نکشیده باشد، نمی‌تواند آثاری این‌چنین اثرگذار بیافریند. بسیار خوشبختم که بیش از ۳۰ سال پیش در خدمت محمد چرم‌شیر آموختم. وای به حال معلمی که شاگردش از او جلو نزند و من افتخار می‌کنم که در خدمت بزرگی مانند چرم‌شیر بودم.

قطب‌الدین صادقی: برای احیای تئاترِ اصفهان به خلاقیت نیاز دارید

قطب‌الدین صادقی با بیان اینکه اصفهان در تئاتر، صاحب یکی از سنت‌های بسیار درخشان است، گفت: برای احیای تئاترِ اصفهان به خلاقیت نیاز دارید، باید کار کنید، پژوهشگر می‌خواهید، به کُننده نیاز دارید و بدانید که بالاتر از حمایت نهادها، ارادۀ فردیِ آدم‌ها و روشن‌بینی هنرمندان است که اهمیت دارد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، این پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: آنتونی گیدِنز (جامعه‌شناس و روان‌شناس) دربارۀ بازیابی هویت فردی و اجتماعی که قطعاً هویت فرهنگی را نیز شامل می‌شود جملۀ درخشانی دارد که باید به آن توجه جدی کرد؛ اساس کلام او این است که اول باید داشته‌های خود را دسته‌بندی کنید، یعنی باید مشخص کرد که چه چیزهایی دارید؟ در گذشته چه کرده‌اید؟ چه چیزی آفریده‌اید؟ از چه تکنیک‌ها و روش‌هایی استفاده کرده‌اید؟ و چه محتوایی تولید کردید؟ بنابراین برای بررسی هویت، ابتدا باید همۀ این موارد توسط پژوهشگران، شناسایی و دسته‌بندی شود؛ یعنی در مرحلۀ نخست باید بدانید که صاحبِ چه گذشته‌ای هستید و در این گذشته چه چیزهایی وجود داشته؟ باید آن‌ها را شناسایی و دسته‌بندی کنید.

او ادامه داد: نکتۀ دوم برای بازیابی هویت از نگاهِ «گیدِنز» آن است که شناساییِ گذشته به تنهایی کافی نیست، بلکه باید برای آن دست به تولید بزنید، یعنی آن را ادامه دهید و تولیداتِ شما در راستای داشته‌های گذشته باشد. اما سومین و مهم‌ترین موضوع این است که این تولیدات باید مداومت داشته باشد، یعنی به شکلی نباشد که الآن کاری را انجام دهید و پنج سال به کار دیگری بپردازید، درواقع باید کارِ خود را پشت سرهم و مانند یک جریان سیال و پیوسته انجام دهید.

این کارگردان، نویسنده و نمایشنامه‌نویس، تأکید کرد: با رعایت این موارد است که شما صاحب هویت می‌شوید. هویت، ماندن و ساختن است نه گریختن و خاطره تعریف کردن. خاطره‌های نوستالژی هیچ ارزشی ندارند، اما زمانی این گذشته دارای ارزش است که آن را زنده کنید و به واقعیتِ روز تبدیل کرده و برای آن کار کنید و وقت و عمر و ابتکار بگذارید. در این صورت می‌توانید هرکاری را انجام دهید.

صادقی افزود: اصفهان از دورۀ صفویه به بعد، نشانه‌های مهمِ زیادی درخصوص تئاتر مردمی، تئاتر کوچه و بازار، تئاتر مذهبی، و نقالی داشته و از همه مهم‌تر دارای تئاتر کمیک بوده که در نوع خود در ایران یگانه است و باید دوباره احیا شود، تئاترِ اصفهان را دوباره احیا کنید، بیافرینید.

او که یکی از شخصیت‌های اثرگذار در حوزۀ تئاتر و سینمای ایران به شمار می‌رود، گفت: نباید نشست که ابر و ماه و خورشید و فلک آماده شوند تا شما یک گام بردارید! بلکه اگر لابه لای همین مشکلات و گرفتاری‌ها و بحران‌ها و گرانی، یک قدم برداشتید عالی است، اما اگر قدمی برنداشتید هیچ‌وقت به جایی نمی‌رسید.

این هنرمند و مترجم اضافه کرد: آیا گذشتگانِ ما همگی در رفاه بوده‌اند؟ اصلاً چنین نیست. حافظ را سه بار برای اعدام بردند و آخرین‌بار وقتی که به خانه برگشت دخترش از ترس و نگرانی، تمام لوح‌های شعر او را پاک کرده بود و بعد از آن حافظ دق کرد. در آن شرایط، او حافظ شده است. یا ببینید که چه ستم‌هایی به مولانا و فردوسی و دیگران شده است! اما خودشان بودند که شرایط را به سود خود تغییر دادند. چگونه؟ با کار، با تلاش و خلاقیت، با ایمان به کار خودشان، صرف‌نظر از تشویق و تنبیه.

صادقی گفت: من یا کارِ خود را دوست دارم یا ندارم، این کاره هستم یا نیستم؛ اما نباید منتظر باشم تا فلانی من را تشویق یا تنبیه کند. تشویق یا تنبیهِ او در من ذره‌ای تأثیر ندارد، من کارِ خودم را می‌کنم.

این استاد دانشگاه افزود: آگاهی بر زیبایی‌شناسیِ کارم و آگاهی بر محتوای درست و آگاهی بر سازنده بودنِ تئاتر، راهنمای من است. من کاری جز این در جامعه ندارم و باید وظیفه‌ام را به‌درستی انجام دهم. باید این تعریف در میان همه وجود داشته باشد، نه اینکه فرد منتظر باشند که فلانی قدمی برای او بردارد و یا کمکی بکند تا او بتواند روی صحنه برود و سرفه‌ای کند! چراکه با این تفکر به هیچ‌جا نمی‌رسند.

او تأکید کرد: آدم‌های بزرگ منتظرِ کسی نیستند، بلکه خودشان شرایط را فراهم می‌کنند و در بدترین شرایط، خلاقیتِ خود را ترک نمی‌کنند. قبل از هر چیز با آدم‌های دارای اعتقاد کافی به کارشان نیاز دارید.

یعقوب صباحی: اکثر جوانان برای ورود به سینما و دیده شدن به تئاتر می‌آیند

یعقوب صباحی، بازیگر پیشکسوت تئاتر می‌گوید تماشاگران امروزِ تئاتر نمایش‌های مینی‌مال، موجز و گویا را برای به تماشا نشستن انتخاب می‌کنند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، یعقوب صباحی، بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون با حضور در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان عاشق تئاتر شد و از همان زمان فعالیت خود را با نمایش عروسکی آغاز کرد.«روزنه»، «خانه کاغذی»، «توفان»، «فریز مکبث فریز» و «زندگی با طعم خردل» ازجمله آثاری هستند که این هنرمند در آن‌ها به ایفای نقش پرداخته است.

او هم‌اکنون با بازی در نمایش «توقف اتانازی» به نویسندگی و کارگردانی محمدرضا عطایی‌فر در تالار چهارسوی تئاتر شهر روی صحنه است.

صباحی درباره تفاوت بازیگری نسل جوان با نسل گذشته تئاتر به ایران تئاتر می‌گوید: «از نظر کلاسی و مبانی تئاتر، تغییری بین بازیگری نسل جوان و نسل گذشته تئاتر وجود ندارد اما برخی ارزش‌ها و شور و عشقی که در جوانان برای رسیدن به تئاتر هست، با گذشته تفاوت دارد.»

او ادامه می‌دهد: «در حال حاضر اکثر جوانان برای ورود به سینما و دیده شدن به تئاتر می‌آیند و آن‌طور که بایسته و شایسته است، به تئاتر نگاه نمی‌کنند. درحالی‌که بازیگری در تئاتر، عشق، علاقه و پتانسیل مختص به خود را داراست و باید به آن توجه ویژه‌ای داشت.»

این بازیگر پیشکسوت دلیل بی‌توجهی نسل جوان به تئاتر را حمایت نکردن مدیران فعال از این هنر می‌داند و می‌افزاید: «زمانی که تئاتر فضایی برای رسیدن جوانان تحصیل‌کرده به آرزوها و خواسته‌های‌شان نباشد، قطعا کیفیت فدای کمیت می‌شود و آن‌ها این هنر را تنها به عنوان مسیری برای رسیدن به سینما و دنیای تصویر می‌دانند. متاسفانه اکنون آثاری روی صحنه تئاتر میزبان تماشاگران می‌شوند که پیش از این، به دلیل ضعف کیفی و محتوایی اصلا اجازه اجرا نداشتند، اما بی‌توجهی باعث سطحی شدن تئاتر و نبود کیفیت در مورد بسیاری از آثار تولیدی شده است.»

این هنرمند با بیان اینکه بازیگری در تئاتر شکل می‌گیرد، می‌افزاید: «ما در سینما هنرمندان زیادی داریم که بدون آشنایی با مبانی تئاتر، بسیار درخشان عمل می‌کنند، اما من همیشه بر این باور هستم که در هر حال اصول اصلی بازیگری با تئاتر آغاز می‌شود.»

بازیگر نمایش «توقف اتانازی» درپاسخ به سوالی درباره ویژگی‌هایی که در همکاری‌اش با هنرمندان جوان به آن توجه دارد، می‌گوید: «پیش از هر چیز، متن و نمایشنامه برای من اهمیت ویژه‌ای دارد. نقشی که در یک نمایشنامه هست باید در من احساس راحتی ایجاد کند. درواقع با زنده کردن این نقش روی صحنه خودم هم با آن زندگی کنم. اگر اهمیت انتخاب نمایشنامه به درستی درک شود، فرقی نمی‌کند با یک گروه جوان یا گروه باسابقه همراه باشم، زیرا من خیلی زود با جوانان همراه می‌شوم و بیش از جوان بودن اعضای آن به کیفیت و اهمیتی که برای آن قائل هستند، توجه دارم.»

این هنرمند پیشکسوت می‌افزاید: «نسل جوان همواره گارد کمتری نسبت به همفکری و همراهی بازیگران نشان می‌دهند و سعی می‌کنند تا از تجربه هنرمندان پیشکسوت بهره‌مند شوند. من به‌شخصه در مواجهه با هنرمندان باسابقه تئاتر و عزیزانی که سابقه تحصیل، تدریس و کارگردانی دارند مانند یک بازیگر معمولی رفتار می‌کنم اما در مورد هنرمندان جوان‌تر در صورت تمایل و لزوم همفکری و همراهی بیشتری در زمینه انتقال تجربه‌ها دارم. کارگردانی کار بسیاری سختی است و من تاکنون فکر کارگردانی هم به سرم نزده است. گذشته از متن، هدایت بازیگر و موارد فنی اکنون مسائل و موضوعات بسیاری برای اجرای یک اثر نمایشی دست‌وپاگیر است و کارگردان‌ها برای رساندن یک کار به اجرا، سختی زیادی تحمل می‌کنند و قطعا همراهی با آن‌ها علاوه بر انتقال تجربه، باعث دلگرمی‌شان نیز خواهد بود.»

صباحی در پایان با تاکید بر اهمیت نمایشنامه در تولید یک اثر نمایشی می‌گوید: «قطعا گروه‌های نمایشی باید در انتخاب نمایش به موضوعاتی چون به‌روز بودن و بیان دغدغه‌های نسل جدید توجه داشته باشند. تماشاگران امروزِ تئاتر دیگر مثل گذشته پذیرای آثار طولانی نیستند، آن‌ها نمایش‌های مینی‌مال، موجز و گویا را برای به تماشا نشستن انتخاب می‌کنند البته این موضوع خوشبختانه در سال‌های جدید مورد توجه بسیاری از نمایشنامه‌نویسان خوش‌قریحه و خوب نسل جوان قرار گرفته است و امیدوارم در این مسیر بیش از پیش شاهد اجرای آثار باکیفیت، دغدغه‌مند و ارزشمند باشیم.»

اسب قاتلین آخر هفته دو اجرایی شد

نمایش «اسب قاتلین» به کارگردانی سیدمحمدهادی هاشم‌زاده روز پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت در ۲ نوبت روی صحنه می‌رود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، نمایش «اسب قاتلین» نوشته رضا گشتاسب با کارگردانی سید محمدهادی هاشم‌زاده که از ۱۹ فروردین در سالن سمندریان تماشاخانه ایران‌شهر روی صحنه است، به دلیل استقبال تماشاگران روز پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت طی ۲ نوبت در ساعت‌های ۱۹ و ۲۱ روی صحنه می‌رود.

مریم شکری، امیر خواجه میرکی‌پور، فرزاد پریدار، امید رهبر، ایمان زارع، محمدحسین نعمتی، ندا محمدیان، محمدابراهیم جنتی، نازنین ترنگ، زهرا اکبری و علیرضا اصلاحی بازی می‌کنند و گروه فرم و بازی‌سازان این اثر عباردتند از فرناز حیدری، نادیا نوذری، زهرا صادق‌پور، آیدا زارع، روژین رستمی، مبینا رضایی، تینا گندمکار، نعیم فرزام و ماهان حسن‌زاده.

در خلاصه نمایش «اسب قاتلین» آمده‌ است: «ارباب و خانم به همراه نوکر خود به نام «کش» و همسرش «لورا» در عمارتی بزرگ زندگی می‌کنند. داستان از یک شب برفی آغاز می‌شود که در آن شب، نوکر روستای کناری با اسبی که از اربابش دزدیده است به سمت عمارت ارباب و خانم می‌آید تا خبر رسیدن شورشی‌ها را بدهد و … .»

علاقه‌مندان می‌توانند بلیت روزهای آینده این نمایش را با ۲۰ درصد تخفیف عمومی و ۳۰ درصد تخفیف دانشجویی از سایت تیوال تهیه کنند.

عکس از رضا جاویدی است.

پرویز ممنون: زنجانپور هرگز به سراغ شعار نرفت

نکوداشت اکبر زنجان‌پور با سخنانی از محمود دولت‌آبادی، محمد رحمانیان، مسعود دلخواه، نوید محمدزاده و دکتر پرویز ممنون (استاد این هنرمند در دانشکده هنرهای زیبا) برگزار شد.

این نکوداشت، عصر یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه همزمان با زادروز حمید سمندریان که یکی از استادان زنجان‌پور بوده است، با حضور جمع پرشماری از مخاطبان در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد.

در این مراسم که به کوشش انجمن کارگردانان خانه تئاتر با اجرای محمد سلوکی برگزار شد، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند باسابقه اهدا شد.

در آغاز، شهرام گیل‌آبادی، رییس انجمن کارگردانان با اشاره به زادروز حمید سمندریان گفت: نام او خاطرات فراوانی به ذهن هر یک از ما می‌آورد و هُرم نفس ایشان بر صورت تک تک ما نشسته و هیچ لحظه‌ای در تئاتر ما بی‌حضور ایشان نبوده.

او با ارایه توضیحاتی درباره تقدیرهایی که در نوزدهمین «شب کارگردان» صورت می‌گیرد، افزود: خوشحالیم در سال قبل به سختی سعی کردیم در کنار دوستان‌مان بایستیم. هیچ تحمیلی را نپذیریم و با استقلال در جهت عملی کردن نظرات خود بکوشیم. همچنان در کنار تمام هنرمندان تئاتر می‌ایستیم و  به ظالم اجازه صف‌آرایی نمی‌دهیم چون تئاتر، عرصه حقیقت است.

گیل‌آبادی یادآوری کرد: سال قبل نشان خانه تئاتر به آتیلا پسیانی اهدا شد که امسال یاد او را گرامی می‌داریم.

در ادامه تصاویری از آتیلا پسیانی در مراسم سال گذشته این انجمن پخش شد که با تشویق حضار همراه بود.

به گزارش ایسنا، سپس از علی شمس نویسنده و کارگردان با حضور صدرالدین زاهد، کارگردان، مترجم و بازیگرتئاتر تقدیر شد.

علی شمس، نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر با تشکر از برگزارکنندگان برنامه آرزو کرد مسیر اتفاقات طور دیگری بچرخد و همه کسانی که به شیوه‌های گوناگون کار می‌کنند، بدون هیچ گونه رنج و تبعاتی بتوانند آثار خود را ارائه کنند.

در ادامه آرش دادگر، عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان در سخنانی درباره علیرضا کوشک جلالی، کارگردان و مدرس تئاتر، متن تقدیرنامه او را خواند و این کارگردان با حضور اصغر همت، تقدیر شد.

کوشک جلالی با تشکر از برگزارکنندگان این برنامه فقط آرزو کرد که برخی خبرهای ناخوشایند را که این روزها می شنویم، دیگر نشویم.

در بخش بعدی، مراسم تقدیر از ژاله علو برپا شد که خودش در برنامه حضور نداشت اما پیامی صوتی را فرستاده بود که پخش شد.

او در این پیام عذرخواهی کرد که به دلیل کسالت، نتوانسته در برنامه شرکت کند و از عشق و علاقه‌اش به تئاتر و نمایش رادیویی گفت.

او همچنین به پیشینه حضورش در تئاتر و هنرمندانی که با آنان همکاری داشته، اشاره کرد.

علو عنوان کرد که در رادیو نمایش‌های بسیاری را کارگردانی کرده و افزود: برایم افتخاری است که توانستم کارهایی انجام دهم که بعد از گذر سال‌ها هنوز به خوبی از آنها یاد می‌شود.  او در پایان شعری از سروده‌های خودش را خواند.

سپس محمد رحمانیان، دیگر عضو هیات مدیره انجمن کارگردانان متن تقدیرنامه ژاله علو را خواند و ایرج راد به نمایندگی از علو تقدیرنامه او را دریافت کرد.

او همچنین بخش کوتاهی از نمایشنامه «روزهای رادیو» را که اشاره‌ای به ژاله علو و رقیه چهره آزاد داشت، اجرا کرد.

رحمانیان حضور کوشک جلالی را در تئاتر کشورمان همچون معجزه‌ای خواند که در امر آموزش در استان‌های گوناگون و ترجمه و کارگردانی ثابت قدم است و خطاب به او گفت: علیرضای عزیز بمانی برایمان!

هایده حائری ، مدرس تئاتر و دیگر هنرمند حاضر در برنامه از جایگاه تماشاگران گفت: من اعتراض دارم.

او از مردم قدردانی کرد که به هنرمندان کشورشان احترام می‌گذارند و در مراسم تقدیر از آنان شرکت می‌کنند و گفت: الان احساس کردم جای یک خانم در مراسم تقدیر از خانم علو خالی است. ایشان دوست خیلی صمیمی دو تن از عمه‌های من بودند؛ خانم‌ها طوسی و عذرا حائری. حیف است که تقدیرنامه خانم علو را دو تن از آقایان دریافت کنند.

او بعد از این سخنان طنزآمیز که با خنده‌های تماشاگران همراه شد و به دعوت رحمانیان که در دانشکده هنرهای زیبا دانشجویش بوده، روی صحنه رفت و تقدیرنامه علو را دریافت کرد.

رحمانیان نیز در سخنانی از حائری به عنوان یکی از استادان خوب خود یاد کرد که به نوعی، منشأ ساخت فیلم «هامون» شده چون با اجرای نمایشی از او (بلیت تئاتر)، داریوش مهرجویی خسرو شکیبائی را برای بازی در «هامون» انتخاب کرده است.

در بخش بعدی، بخش‌هایی از فیلم زندگی تئاتری اکبر زنجان‌پور در گفتگو با محمد رحمانیان پخش شد.

سپس محمود دولت‌آبادی روی صحنه رفت و با تشریح خاطراتی از مهدی فتحی (بازیگر فقید تئاتر) که دوست مشترک خودش و زنجان‌پور بوده، گفت: ما در آن دوران قدم می‌زدیم و فکر می‌کردیم کسانی که کار هنر نمی‌کنند، چه می‌کنند.

او ادامه داد: زنجان‌پور در کنار دیگر دوستان ما سعی کرده هنر بورزد ولی همیشه موانع اجازه نداده این فعالیت چه در ایشان و چه در دیگر دوستان، ادامه پیدا کند.

دولت‌آبادی افزود: آنچه مایه خرسندی من است، حضور این اجتماع است که به مناسبت دوستی هنرمندان تئاتر تشکیل شده و بسیار گرامی است.

این داستان‌نویس با سابقه که پیشنیه تئاتری دارد، خاطراتی از دوران مشکلات خودش در تئاتر در سال ۵۳ بیان کرد و افزود: بعد از آن سال، دیگر روی صحنه نرفتم ولی سال ۵۶ پیشنهاد تشکیل سندیکای تئاتر را دادم و در تئاترهای لاله‌زار به نشان تقدیر از هنرمندان گذشته خود برنامه‌ای تدارک دیدیم اما متاسفانه دیگر آن تئاترها باقی نماند.

دولت‌آبادی خطاب به حاضران در برنامه افزود: وقتی مهدی فتحی کسل و بی‌حوصله می‌شد، برای خودش نقشی می‌ساخت و آن را اجرا می‌کرد. یعنی لازم نیست حتما چیزی بشود، همین که هستید و سرپا هستید، همین که چنین شب‌هایی برگزار می‌شود، یعنی شدن. چیزی در انتظار هنرمند نیست. آرزو می‌کنم همیشه رونده باشید و وقتی هم خسته می‌شوید، خستگی از تن دور کنید و دوباره ادامه بدهید.

سپس رحمانیان بار دیگر روی صحنه رفت و با یادآوری خاطراتی از زنجان‌پور گفت: اولین بار استاد را در «آتش بدون دود» کار نادر ابراهیمی و بعد از آن در فیلم «بیتا» هژیر داریوش و پس از آن در نمایش‌های تلویزیونی دیدم.

این نمایشنامه‌نویس و کارگردان اضافه کرد: اولین مواجهه من با آقای زنجان‌پور به عنوان کارگردان، اجرای درخشان ایشان از نمایشنامه «همه پسران من» کار آرتور میلر بود که سبب شد راه خودم را به عنوان کارگردان پیدا کنم. صحنه‌های درخشان این نمایش از یک کلاس درس آموزنده‌تر بود و هنوز تک تک صحنه‌های آن را به یاد دارم و بزرگترین تاثیری است که یک اثر هنری و یک کارگردان بر من گذاشته است.

حمانیان از اجرای نمایش«مروارید» نوشته عزت‌الله مهرآوران و کار زنجان‌پور به عنوان دیگر نمایش درخشانی یاد کرد که همچنان تاثیرش بر او باقی مانده و آرزو کرد که سایه زنجان‌پور همچنان بر سرمان باقی بماند.

در بخش بعدی برنامه، تصاویری خاطره‌انگیزی از نمایش «نگاهی از پل» نوشته میلر و کار سمندریان پخش شد که سال ۵۱ اجرا شده است.

سپس مسعود دلخواه، دیگر کارگردان حاضر در برنامه در سخنانی با بیان اینکه مبالغه نمی‌کند، گفت: تصمیم دارم از دشواری اکبر زنجان‌پور بودن صحبت کنم چون اکبر زنجان‌پور بودن، اصلا ساده نیست.

او با یادآوری اولین خاطره‌های خود از زنجان‌پور افزود: نمایشی از رکن‌الدین خسروی دیدم که زنجان‌پور و بهروز بقایی در آن بازی می‌کردند. او در این نمایش بیش از ۲۵ کارکتر را بازی کرد و هنوز صدایش و انرژی‌اش را که خیلی سریع از نقشی به نقشی می‌رفت، در ذهنم مانده.

دلخواه با بیان خاطره همکاری‌اش در نمایش «دایی وانیا» به کارگردانی زنجان‌پور ادامه داد: یک نفر می‌تواند بازیگر، کارگردان، دوبلور یا انسان شریفی باشد و همیشه خود اصیلش باشد ولی داشتن همه اینها در یک جا سخت است و اکبر زنجان‌پور همه اینها را با هم دارد. رفتار او می‌تواند الگویی باشد برای نسل جوان؛ از دیسیپلین کاری‌اش تا برخورد یکسان با همه اعضای گروه.

وی خاطرنشان کرد: در نمایش «دایی وانیا» کاریزمایی روی صحنه می‌دیدم که نظیرش را ندیده بودم. کاریزمای اکبر زنجان‌پور، از خود بودن اوست و نترس بودن و نقاب به چهره نداشتنش. ما بعد از آن نمایش، در گفتگوهایمان از ابزورد بودن شرایط اجتماعی و تئاتری با هم حرف می‌زنیم.

دلخواه در پایان سخنانش پیشنهاد کرد یک جایزه بازیگری به اسم اکبر زنجان‌پور نامگذاری شود و توضیح داد: این نامگذاری تنها به دلیل این نیست که او بازیگر خوبی است بلکه چون انسان شریفی است.

در ادامه، نوید محمدزاده به عنوان نماینده‌ای از نسل جوان در سخنانی درباره زنجان‌پور گفت: خجالت می‌کشم درباره ایشان صحبت کنم.

او خطاب به زنجان‌پور ادامه داد: استاد خیلی دوست‌تان دارم. چندی پیش فرصتی شد تا در کنار شما متنی را دورخوانی کنیم. امیدوارم قسمت باشد روی صحنه کنارتان بازی کنم و نفس شما را حس کنم و لذت ببرم و یاد بگیرم. سلامت باشید و سرحال.

در بخش بعدی، شهرام گیل‌آبادی که مدت‌ها مدیر رادیو بوده، خاطراتی از دوران کاری خود در این رسانه بیان کرد و گفت: هُرم نفس خیلی از بزرگان‌رادیو بر صورتم‌ نشست که ویژگی‌های مشترکی داشتند.

او خاطراتی از بازی زنجان‌پور در نمایشی از صدرالدین شجره و نیز خاطراتی از احمد آقالو  و مهدی فتحی بیان کرد و ادامه داد: ما در رادیو با حکمت‌هایی مواجه بودیم که یکی از آنها آموزش سینه به سینه بود. امثال زنجان‌پور، این فضا را ایجاد کردند که حکمت جاری در رادیو، آموزش باشد. چیزی که از این نسل بزرگ عاید من شد، این بود که نظم، توسعه فکری، دانایی و درایت سکوت را می‌آورد. این آدم‌ها هر چه دارند در طبق اخلاص می‌گذارند که دیگران قد بکشند چون آنان بخیل نیستند. ماموریت خود را معرفت‌شناسی و توسعه فکری می‌دانند. آقای زنجان‌پور در عالم هنر، یکی از آبروهای زمین است.

در بخش بعدی، پرویز ممنون، دیگر هنرمند پیشکسوت تئاتر که در وین زندگی می‌کند و دیشب تازه به ایران رسیده، در سخنانی گفت: هنوز گیج راه هستم ولی خوشحالم که در بزرگداشت اکبر شرکت می‌کنم.

او که استاد زنجان‌پور بوده ادامه داد: شما از زمان‌استادی او گفتید و من چند خاطره از زمان دانشجویی‌اش می‌گویم. اولین بار که برای مدیریت دانشکده دعوت شدم، نمایشی از بهمن فرسی روی صحنه بود و اکبر نقش اصلی آن را بازی می‌کرد . فرسی قبل از کارگاه نمایش، کارهای تجربی و غیر متعارف اجرا می‌کرد. با دیدن بازی اکبر حیرت‌زده شدم و اگر سال قبل بازی محمد علی کشاورز را ندیده بودم، با دیدن او روی صحنه، ضعف می‌کردم.

ممنون از زنجان‌پور در کنار آذر فخر و کیهان رهگذر به عنوان یکی از چند دانشجوی محبوب خود یاد کرد و افزود: هرچند اکبر هم سنش به دانشجویان نزدیک بود، هرگز سراغ شعار نمی‌رفت و در کار خود همیشه جدی بود. او همیشه محترم بود مثل انتظامی. آنان سر کلاس بسیاری استادان می‌رفتند چون معتقد بودند از هر استادی چیزی یاد می‌گیرند.

ممنون اضافه کرد: یکی از نقش‌های حساس خود را به او سپرد و بعد از آن، استاد راهنمای رساله‌اش شدم که اجرای نمایش «ریل» نوشته دولت آبادی بود و با همراهی رضا بابک اجرا کردند. همه کسانی که در کار تئاتر هستند، عاشق‌اند ولی زنجان‌پور جدی بود. به همین دلیل وقتی صحبت از بزرگداشت شد، با خودم فکر کردم اگر قرار باشد در بزرگداشت سه چهار تن از دانشجویانم شرکت کنم، حتما یکی از آنان اکبر خواهد بود.

در بخش پایانی، اکبر زنجان‌پور در میان تشویق حاضران روی صحنه رفت و در شرایطی که همه به احترام او ایستاده بودند، گفت: امشب آن‌قدر از من تعریف شد که گیج شدم، ولی این سخنان مسئولیت آدم را زیاد می‌کند که تماشاگر و هنر را جدی بگیریم. باید حواس‌مان باشد به چیزهایی که نوشته و خوانده نمی‌شود. همه این کارها را می‌کنیم که به فضا برسیم.‌ آنچه کم است، ارتباط نانوشته و ناگفته‌ای است که هر کس سهم خود را از آن بر می‌دارد و گذر می‌کند.

این هنرمند پیشکسوت ادامه داد: وظیفه ماست که سعی کنیم تصویری را که دیده نمی‌شود، بسازیم و آنچه را شنیده نمی‌شود، به تماشاگر پیشنهاد بدهیم و این برای زمانی است که کمتر بتوان حرف زد و گفتنی‌ها را گفت‌.

زنجان‌پور در پایان گفت: امشب از حوصله و محبت شما هم شرمنده‌ام و هم به خودم می‌بالم و اینها مسئولیت مرا بیشتر می‌کند. «ایبسن» می‌گوید قوی‌ترین انسان کسی است که از همه تنهاتر است. بگردیم و تنهایی‌های خود را پیدا کنیم.

سپس با حضور پرویز ممنون، صدرالدین زاهد، محمد رحمانیان، محمود دولت‌آبادی، ایرج راد، اسماعیل خلج، همسر، دختر و نوه زنجان‌پور، نشان ویژه خانه تئاتر به این هنرمند اهدا شد.

متن تقدیرنامه او را شهرام گیل‌آبادی خواند و زنجان‌پور پس از دریافت این نشان گفت: یک عمر دویده‌ام و امشب جایزه گرفته‌ام.

اسماعیل خلج که سال‌ها قبل نمایشنامه مشهور «گلدونه خانوم» را نوشته، خاطره‌ای از زنجان‌پور بیان کرد و گفت: شبی به من تلفن زد و اجازه گرفت اسم دخترش را گلدونه بگذارد و من هم به او گفتم‌ من هم این اسم را از شخص دیگری گرفته‌ام و بر نمایشنامه‌ام گذاشته‌ام.

زنجان‌پور هم توضیح داد نوه‌اش که در این مراسم حضور دارد، دختر گلدونه است.

بعد از برگزاری مراسم، تصاویری از مستند اکبر زنجان‌پور در محوطه باز پارک خانه هنرمندان ایران پخش شد.

 

مجمع عمومی عادی انجمن عکاسان خانه تئاتر برگزار شد

مجمع عمومی عادی انجمن عکاسان خانه تئاتر با انتخاب عضو علی‌البدل در سالن زنده‌یاد مهین اسکویی خانه تئاتر برگزار شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، مجمع عمومی عادی انجمن عکاسان مؤسسه فرهنگی هنری خانه تئاتر، در روز شنبه ۸ اردیبهشت‌ ۱۴۰۳ در ساعت ۱۶ در سالن زنده‌یاد مهین اسکویی برگزار شد.

در این جلسه، سیامک زمردی به‌عنوان رئیس هیئت‌رئیسه مجمع، مسعود میرمیری به‌عنوان ناظر و امیرکوروش اعرابی به‌عنوان منشی انتخاب شدند.

رضا جاویدی، رئیس هیئت‌مدیره انجمن، ضمن تشکر از حضور اعضای انجمن در مجمع عمومی، گزارشی از عملکرد سال گذشته ارائه کرد.

او به مواردی همچون راه‌اندازی سایت انجمن، تعرفه‌گذاری پایه عکاسی تئاتر و… اشاره کرد.

در ادامه جلسه، انتخاب یک نفر به‌عنوان عضو علی‌البدل هیئت‌مدیره در دستور کار قرار گرفت که حمید رضایی با کسب اکثریت آرا انتخاب شد.

محبوبه فرج‌الهی، جانشین رئیس هیئت‌مدیره، در سخنانی بر لزوم عضویت اعضای انجمن دریکی از کارگروه‌های انجمن تأکید کرد. در این راستا، تعدادی از اعضای حاضر در جلسه برای عضویت در کارگروه‌های موردنظر ثبت‌نام کردند.

این انتخابات با حضور هادی نوید به‌عنوان بازرس انجمن و مهدی قلعه به‌عنوان بازرس خانه تئاتر برگزار شد.

معرفی بازیگران و عوامل گنجشگ مفرغی

بازیگران و عوامل «گنجشک‌ مفرغی» معرفی شدند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، «گنجشک‌ مفرغی» نام نمایشی به نویسندگی و کارگردانی شهرام‌ کرمی است که از ۲۵ اردیبهشت ماه در تماشاخانه‌ ایران‌شهر به صحنه می‌رود.

به گزارش ایسنا، به تقل از روابط عمومی تماشاخانه‌ی ایران‌شهر؛ نمایش «گنجشک‌ مفرغی» به‌ کارگردانی شهرام کرمی با بازی اصغر همت، مجید رحمتی، یلدا عباسی، ایمان‌ سلگی از ۲۵ اردیبهشت ماه در سالن استاد سمندریان این تماشاخانه‌ به صحنه می‌رود.

طراحان‌ و عوامل این نمایش عبارتند از: امیر حسین‌ شفیعی‌ تهیه کننده، سینا ییلاق‌ بیگی‌ طراح صحنه، مژگان عیوضی طراح لباس، بابک‌ کیوانی طراح صدا و آهنگساز، تینا بخشی طراح گریم، رضا خضرایی طراح نور، مازیار تهرانی طراح‌ پوستر و بروشور، محمد حسن درباغی‌فرد دستیار کارگردان و برنامه‌ریز، مصطفی قاهری طراح گرافیک‌ و ساخت تیزر، امیر قالیچی‌ تبلیغات مجازی، سیامک سقایی عکاس و نیلوفر رازمند منشی صحنه.

اجرای نمایشنامه اوریپید در انزلی

نمایش “سی و یکمین شب اجرای مده‌آ ” با نگاهی به نمایشنامه مده‌آ نوشته اوریپید که مسائل زنان را در عصر خود به نگارش درآورده، نوشته شده است.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر در همین رابطه محمدرضا حسین‌زاده، نویسنده، طراح و کارگردان این نمایش امروز یکشنبه نهم اردیبهشت ماه در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: موضوع این نمایش حول نادیده گرفتن حقوق زنان و تفاوت حق شخصی و مدنی آنان با مردان انتخاب شده است و اوریپید ۳۵۰ سال قبل از میلاد مسیح از رنجی حرف می‌زند که مسبب یک تراژدی بزرگ می‌شود و آن رنج امروز نیز به اشکال مختلف وجود دارد.

این هنرمند با بیان اینکه تئاتر هنر زنده، پویا و به روز است، افزود: تئاتر هنری است که دستمایه خودش را با نگاه به جامعه، گرفته و بعد از پرورش دوباره آن را به جامعه برمی‌گرداند و در این روش ممکن است راهکارها یا سوالاتی برای برانگیختن ذهن مخاطبان ایجاد کند و یا تماشاگر را وادار به تفکر و پیدا کردن راه حلی مناسب و درست کند یا باعث شود  نگاهی به وضعیت خودش و راهی برای بهبود اخلاقیات و رفتار و کنش‌های جامعه انجام دهد.

حسین زاده با بیان اینکه این کار از پنجم اردیبهشت ماه در آمفی تئاتر شادروان مرادی اداره فرهنگ و ارشاد بندرانزلی روی صحنه رفته و اجرا تا چهاردهم اردیبهشت ماه ادامه دارد، گفت: زمان شروع اجرا از ساعت ۱۹:۳۰ هر روز است به استثنای روز آخر چهاردهم اردیبهشت ماه جمعه ساعت ۱۶:۳۰ به روی صحنه می‌رود.

وی با اشاره به اینکه استقبال از این نمایش خوب بود، گفت: نمایش‌هایی با موضوعات اخلاقی، آرمانی و یا تاریخی، مخاطبین خاصی دارد و معمولا این مخاطبان خودشان نیز دستی بر ادبیات، شعر و یا هنر دارند حال در هر کسوتی که باشند معمولا دغدغه‌مند مسائل جامعه و یا کنشگر اجتماعی، محیط زیست و یا رفتار شناسی و روان شناسی هستند و قطعاً پس از بازدید از تئاتر می‌توانند پیام این هنر را در آثار خودشان به مخاطبینی که دارند اشاعه بدهند.

حسین زاده در خصوص اهمیت شناخت بازیگر تئاتر از نقش و البته شخصیتی که  بر صحنه خلق می کند، تصریح کرد: هنرمند در هر حوزه کاری که ورود م‌ کند باید مطالعه و کارشناسی داشته باشد و یا به قول ضرب المثل “درد کشیده طبیب است”  آشنا به مسیر و نشانه‌ها باشد.

وی افزود: مطمئناً یک نویسنده، یک کارگردان و یا یک بازیگر اگر خودش دغدغه نداشته باشد و یا نسبت به مشکلات و هنجارهای جامعه و یا ناهنجاری‌های آن بی‌اطلاع باشد، موفق نمی‌شود و اثرش تاثیر لازم در ذهن و دل مخاطب را نخواهد داشت. البته تکنیک را هم در بازیگری نمی‌شود نادیده گرفت و در بسیاری از اوقات تکنیک ها هستند که اثر بخشی و زیبایی اثر را پر رنگ می‌کنند.

این کارگردان تئاتر تاکید کرد: ما در حوزه تئاتر عقیده داریم اول باید بازیگر خودش از کارش لذت ببرد و به آن احساس مطلوب برسد، قطعاً در این صورت است که می‌تواند انتقال پیام و احساس مطلوب را به تماشاگر داشته باشد.

حسین زاده گفت: “سی و یکمین شب اجرای مده‌آ ” با بازی عباس پیشگاه بحری، علیرضا غاروریانی، زهرا میری، سهیل خداخواه، لیلا دانش، مریم کردیزاد، سالار بلانش همچنین لیدا نورنیا در حال اجرا است و در این چند شب باقیمانده  همه شما عزیزان را  به تماشای این نمایش دعوت می‌کنیم.

هادی حوری: همه اصناف تئاتر به کمک آمدند

در تمامی کشورهایی که راه توسعه را طی کرده‌اند یکی از ارکان فرهنگ، نمایشنامه‌نویس و اجرای تئاتر بر اساس آن است، تئاتر بر مبنای نمایشنامه از الزامات جامعه‌ای است که می‌اندیشد و برای امروز و آینده برنامه دارد و به گذشته‌اش دقیق نگاه می‌کند. ازاین‌حیث شاید بتوان گفت که نمایشنامه‌نویسی در دوره‌های مختلف در ایران با نام روشنفکرانی از جریان‌های مختلف فکری گره‌خورده است، از فتحعلی آخوندزاده در سرآغاز مشروطه تا حسن مقدم در دوره پهلوی اول و بعد از آن ظهور پدیده‌های همچون بهرام بیضایی، اکبر رادی، غلامحسین ساعدی، عباس نعلبندیان، بهمن فرسی و…

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، ماجرای نمایشنامه و نمایشنامه‌نویسی، نداشتن سنت تاریخی بلندمدت، اجرا نشدن نمایشنامه‌های نوشته شده، شکل گیری پدیده‌ای به اسم نمایشنامه‌خوانی با این شکل در ایران و… همیشه از اصلی‌ترین مسائل مطرح در پدیده تقریباً دویست‌ساله ایرانی است، (فارغ از سنت نمایشی تعزیه و تخت حوض و…)یعنی از زمانی که ایرانیان به این مسئله فکر کردند که امری و مسئله‌ای در این میان زندگی و زیستشان کم است و باید درباره آن فکر کنند و با دیگرانی به اشتراک بگذارند. حالا بعد از فرازوفرودهای بسیار کانون نمایشنامه‌نویسان خانه تئاتر قصد دارد تا برنامه‌ای حداقل یک‌ساله را اجرا کند. برنامه‌ای با نام صدای نمایشنامه‌نویس که از سال گذشته به صورتی پراکنده آغاز شد و قرار است تا به شکلی منظم و هدفمند اجرا شود.

حسین قره: برای اطلاع از جزئیات این کار با هادی حوری نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر و پیشنهاد دهند شکل جدید صدای نمایشنامه‌نویس گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

درباره محول شدن دبیری صدای نمایشنامه‌نویس به شما و حواشی، جزئیات و برنامه‌های این دوره توضیح دهید؟

اساساً پدیده‌ای به نام نمایشنامه‌خوانی به‌گونه‌ای که در ایران رایج شده در جاهای دیگر چندان شناخته شده نیست. انگار گونه‌ای دیگر از ارائه اثر خلق شده هنری است که اتفاقاً زائیده شرایط اجتماعی و فرهنگی موجود ماست. اما هر چیزی که در تعریف این پدیده هست و هر عامل یا عواملی که باعث تولید چنین پدیده‌ای شده، فرصتی را ایجاد کرده تا گروهی بتوانند پیش از اجرای صحنه و یا چاپ یک اثر مکتوب نمایشی، آن را محک بزنند و مورد بررسی قرار بدهند. به نظر من این فرصت را باید غنیمت دانست، شیوه‌نامه‌ای برایش تدوین کرد و سرو سامانی به آن داد. چه نامش «نمایشنامه‌خوانی» باشد، چه «اجرا خوانی» یا حتی اصطلاح «متن در دست» را به آن الصاق کنیم.اما موضوع «صدای نمایشنامه‌نویس» که به‌صورت نمایشنامه‌خوانی برگزار می‌شود:

پیش‌ازاین هم برنامه‌ها و نمایش‌نامه‌خوانی‌هایی تحت همین عنوان برگزار می‌شد که متأسفانه به‌صورت نامنظم بود. می‌دانم که طی یک دوره گذشته شش برنامه اجرا شد و متونی از اساتید و بزرگان نمایشنامه‌نویسی ایران خوانده شد. وقتی دوره تمام شد، با تغییر هیئت‌مدیره کانون و تغییراتی که انجام شده بود، فراخوانی برای برگزاری دوره جدید دادند، که اگر کسانی پیشنهادات و برنامه‌های اجرایی دارند، ارائه دهند. من پیشنهاداتی را به شکل پروپوزال، به هیئت‌مدیره تقدیم کردم و شرایطی را برای برگزاری چنین دوره‌ای پیشنهاد دادم، که با آن موافقت کردند و طی حکمی از طرف هیئت‌مدیره کانون رسماً به‌عنوان دبیر دوره انتخاب شدم.

این دوره چندماهه است و چه‌قدر استمرار دارد؟

ضمن قدردانی از زحماتی که دوستان و همکاران من در دوره پیشین کشیده‌اند، باید عرض کنم اولین چیزی که در دوره پیش نداشتیم، نظم اجرایی بود. که دلایل بسیاری هم داشت که برخی از آنها در واقع دست برگزارکنندگان نبود. به طور مثال یکی از عواملی که دوستان اجرایی را در دوره پیشین رنج می‌داد برنامه نامنظم سالن استاد جوانمرد بود که در اختیار خانه تئاتر است و باید در اختیار انجمن‌های دیگر نیز قرار می‌گرفت. خروجی این نمایشنامه‌خوانی‌ها هم در حد همان اجراها باقی ماند. در نتیجه من پیشنهاداتی به کانون نمایشنامه‌نویسان دادم. اولینش این بود که اگر این برنامه دوره‌ای است، باید اول هدف‌مند شود. پس اولین کاری که کردیم این بود که تصمیم گرفتیم به هر شکلی که می‌شود، این برنامه، به یک روتین تبدیل شود، یک روز و ساعت واحد و یک مکان کاملاً منظم را مشخص کنیم، که مخاطب بداند همیشه در این ساعت و روز و در این سالن یک اتفاق نمایشی در حال رخ‌دادن است. روتین شدن، اولین پیشنهاد بود. دومین موضوع که مدنظر هیئت‌مدیره قرار داشت این بود که در این دوره‌ها از کسانی که عضو کانون هستند، استفاده کنیم. اگرچه برخورداری از آثار بزرگان این هنر همیشه باعث افتخار و سبب آموختن ماست. اما بعضی از این اساتید اساساً آن‌قدر بزرگ هستند که در این انجمن‌ها جای نمی‌گیرند، مثلاً استاد بهرام بیضایی نمی‌شود در هیچ انجمنی عضو باشد، ایشان ممکن است، در همه بخش‌ها عضو افتخاری باشند. اما مثل من و دیگر اعضا نباید مثلاً عضوی از یک کانون یا انجمن شوند. جایگاهشان اَجَل بر این چیزهاست. پس به سمت اعضا آمده بودیم و درنتیجه دعوت از این اعضا باید یک هدف داشته باشند. اجازه بدهید اشاره کنم که در مقطعی صندوق هنرمندان بیمه دوستانی که در طی سال، فلان تعداد کار نداشتند را قطع می‌کرد، درحالی‌که مگر یک نویسنده در طی یک سال چند کار می‌تواند انجام دهد؟ یا در کل شرایط کاری و تعداد سالن‌های فعال برای کارگروه‌های تئاتری مگر چقدر فرصت ایجاد می‌کند؟ پس گفت‌وگویی شده بود که نمایشنامه‌خوانی هم جزء رزومه کاری محسوب شود، این موضوع ما را وادار می‌کند، از اعضایی استفاده کنیم، که کم کارتر هستند، تا بتوانیم بیمه آن‌ها را ثابت نگه داریم و رابطه‌شان با صندوق قطع نشود.

قطعاً می‌بایستی کسانی که در این نمایشنامه‌خوانی شرکت می‌کنند، حمایت شوند و جزء رزومه شان محسوب شود. اما از آن‌جا که ما نمی‌توانستیم برنامه روتین داشته باشیم اتفاق دیگری هم افتاد. من آیین‌نامه‌ای تنظیم کردم و آن را به هیئت‌مدیره تقدیم کردم، تا برای هر دبیری که می‌آید وظایف، اختیارات و امور اجرایی‌اش مشخص باشد. سازوکار و هدف معینی داشته باشد. آن آیین‌نامه حالا در جریان تصمیم‌گیری است. اما مهم‌تر از آن، تعیین مخاطب هدف بود، که ببینیم اصلاً می‌خواهیم برای چه کسانی نمایشنامه‌خوانی کنیم؟ این که بخواهیم فقط خودمان بشنویم که نمی‌شود، یا این که بخواهیم فقط رزومه‌ای به صندوق ارائه بدهیم کافی نیست. برای همین آمدیم مخاطب هدف تعیین کردیم و گفتیم خروجی نمایشنامه‌ها یا باید مناسب اجرا باشد یا متناسب معرفی مخاطب عام باشد و در این میان دو مخاطب ثانویه دیگر هم داریم؛ یعنی اسپانسرها و تهیه‌کنندگان هم باید مجموعه را بشناسند. بعد از آن مرکز هنرهای نمایشی هم باید به‌عنوان مرکزی که تمام امورات نمایشی کشوری به آن‌ها مربوط است، به اجراها نوعی رسمیت دهد. برای این که چنین مخاطبینی را جذب کنیم، باید وارد فضای رسانه‌ای شویم، پس از ابتدا شروع کردیم. روی برخی اصول کار کردیم. یک لوگوتایپ مشخص برای «رویداد صدای نمایشنامه‌نویس» طراحی کردیم، تا بتوانیم در فضای مجازی تبلیغ کنیم و مجال گفتگو با مخاطبین را داشته باشیم و بعد هم در فضاهای دیگر فعالیت کنیم. برای امور رسانه‌ای، با آقای محمد خراط زاده صحبت کردیم و ایشان هم بدون هیچ منت و طلب هیچ دستمزدی قبول کرد و وارد کار شد.

خانم مریم یاسین زاده نیز عهده‌دار روابط‌عمومی این دوره شد، تا بتوانیم از این طریق پوشش خبری بیشتری داشته باشیم و همچنین خانم مهلا قدوسی به‌عنوان مسئول هماهنگی امور معرفی شد. ضمن این که ما در این دوره نمی‌توانستیم از صفحه رسمی کانون استفاده کنیم. باید صفحه مستقلی ایجاد می‌کردیم، که بتوانیم اصطلاحاً کارهای اجرایی را چابک‌سازی کنیم. برای این که به اجراها نظمی بدهیم و با فضای تئاتری‌تری مواجه شویم، با آقای جواد طاهری، گفتگو کردم و برنامه را به ایشان گفتم و ایشان هم از این برنامه استقبال کرد و سالن مشاهیر تئاتر شهر را در اختیار ما قرار داد. یعنی یک برنامه روتین و منظم در قلب تئاتر شهر و در قلب فرهنگیِ جریانات تئاتری کشور. یک فضای شناخته شده که نه‌تنها مخاطبین عام آن‌جا را می‌شناسند، بلکه کارگردانان و همه ناشرین هم آن‌جا را پایگاه رسمی تئاتر می‌دانند. در مسیر اجرای برنامه، مانع دیگری هم وجود داشت و درباره موضوعات رویداد بود. پیشنهادی که من دادم این بود که با توجه به این که هر دوره‌ای، حرکتی، رپرتواری، جشنواره‌ای اساساً اولویت‌های موضوعی دارد و ما نمی‌توانیم مخاطب را گیج کنیم و باید بتوانیم بگوییم که او امروز می‌آید نمایشنامه‌ای با موضوعات اجتماعی گوش می‌دهد، هفته بعد با موضوعات مذهبی، هفته بعدش با موضوعات جنگ و دفاع مقدس و هفته بعدش با موضوع کودک. هر جریانی یک انسجام محتوایی نیاز دارد. مثلاً اگر من با ناشری صحبت می‌کنم، او اولین سؤالی که می‌پرسد این است که موضوع این آثار چه ارتباطی با اولویت‌ها و نگرش انتشارات ما دارد؟ حتی در جذب اسپانسرها هم، طرف می‌گوید: «اولویت موضوعی شما چیست؟ پس ما دو موضوع را در اولویت قرار دادیم.

برای این دوره زنان و آسیب‌های اجتماعی و نمایش‌های اقتباسی از ادبیات ملی کشورمان. به این شکل حداقل ما توانستیم به طور مثال به اداره کل بانوان شهرداری برویم و بگوییم قرار است درباره زنان، موضوعات کار و آموزش شهروندی و موضوعات فرهنگی آنان نمایشنامه‌خوانی کنیم و دوستان نمایشنامه‌نویسمان کارهایشان را ارائه می‌دهند و از شهرداری و معاونت فرهنگی می‌خواهیم به این مسئله ورود کند، چون جزء اولویت‌ها و برنامه‌های آنان است. در این مورد البته با این اشکال هم روبرو بودیم که بسیاری از نمایشنامه‌نویسان ممکن بود که در این موضوع نوشته‌ای آماده نداشته باشند. اما مسئله اینجاست که چنین رویدادی قرار نیست با همین دوره و موضوع‌ها تمام شود. ضمن اینکه طبیعی است که یک کار گروهی بتواند یک نگرش جمعی واحد هم داشته باشد تا انسجام محتوایی پیدا کند. ما فراخوان رسمی در کانون دادیم و از دوستان و نویسندگان خواستیم که متونی به ما بدهند که نزدیک ۴۰ متن در فاصله بسیار کوتاه به ما رسید، درحالی‌که پیش‌بینی ما یک دوره ۱۲تایی بود. وقتی با این تعداد مواجه شدیم می‌بایستی برای همه آن‌ها برنامه‌ریزی می‌کردیم و به خودمان حق نمی‌دادیم که از بینشان انتخاب کنیم، در نتیجه برنامه‌ریزی کردیم، تا بتوانیم از همه آثار استفاده کنیم. از طرف دیگر ما با شورای نظارت هم گفت‌وگو کردیم، تا مسئله پاسخ‌دهی و صدور مجوز برای آثار تسریع شود و در این مورد و برخی موارد دیگر به تفاهماتی با آقای میثم جمالی رسیده‌ایم که می‌تواند به نفع مجموعه تئاتر فعال ما باشد. ضمن این کارها بنا شد که توسط جناب محمدرضا غریب زاده از همه کارها در یک فضای خوب یا در استودیویی صدابرداری شود و در صورت امکان و اجرایی‌شدن، کل مجموعه آثار به پادکست تبدیل شوند. حالا باید تفاهم‌نامه‌هایی نوشته شود که اگر مباحث مالی هم مطرح شد، صاحبان آثار و کانون هم بتوانند در این موارد ذی‌نفع باشند. که خوشبختانه من به‌عنوان دبیر از تمامی امور مالی این رویداد به دورم و چنین مباحثی به دلیل تخصصی بودن به اهل‌فنش سپرده شده است.

برنامه شما برای این دوره فقط خوانش نمایشنامه‌های اعضاست؟ آیا در این برنامه، شناسایی پدیده از میان کسانی که جزء اعضا نیستند را هم دارید یا نه مسئله فقط اعضای کانون است؟

اولویت اعضا کانون‌اند. اولویت کانون نمایشنامه‌نویسان است. اولویت خانه تئاتر است. وظیفه کانون نمایشنامه‌نویسان و مترجمین و همچنین خانه تئاتر این است که از اعضایش حمایت کند و بتواند برایشان فضای کاری و شغلی ایجاد کند. همچنین باید برای جذب نیروهای فعال و به قول شما پدیده‌های غیرعضو زمینه و جذابیت‌هایی ایجاد کرد که به کانون بپیوندند. اما این نه در حیطه کاری من و نه در تخصص من است و ترجیح می‌دهم دخالتی در موضوع جذب و عضویت نیروهای جدید نداشته باشم.

در بین این نمایشنامه‌ها ترجمه‌ها هم هستند یا فقط تولیدات را مدنظر دارید؟

اولویت ما در ابتدا حمایت از نویسندگان داخلی و آثار بومی است. نه این که برای بخش ترجمه برنامه‌ای نداشته باشیم، حتماً برنامه مفصلی برای آن بخش خواهیم داشت، اما در حال حاضر و در این دوره یکی از اولویت‌هایمان آثار نویسندگان داخلی است. ضمن این که بسیاری از مترجمین ما خودشان نمایشنامه‌نویس هم هستند و آثاری دارند و می‌توانند در این فضا داخل شوند. ما، منظورم هیئت‌مدیره کانون و من به‌عنوان دبیر رویداد به‌صورت جداگانه در حال برنامه‌ریزی اصولی و جداگانه برای مترجمین خوبمان که خوشبختانه عضو کانون‌اند هستیم. و همچنین پژوهشگران هنرهای نمایشی که به‌واقع خلأ چنین آثاری در مجموعه نشر ما همچنان حس می‌شود.

از چه زمانی برنامه شما شروع می‌شود؟

مقدمات برنامه را تقریباً از بهمن سال گذشته شروع کردیم و جلساتی را گذاشتیم و بعضی از مصوبه‌ها را داشتیم. ضمن این که کنار آن ما ناچار بودیم از این طرف برای روتین شدن برخی برنامه‌ها جلسات دیگری داشته باشیم که زمان می‌بُرد و بعد هم برخوردیم به تعطیلات فروردین که به‌هرحال نزدیک ۲۰ روز کشور تعطیل شد و کاری نمی‌توانستیم بکنیم. نیتمان این بود که از هفته اول اردیبهشت شروع کنیم، اما وقتی که این موضوعات با هم تداخل پیدا کردند، ما عملاً نتوانستیم طبق برنامه‌ریزی خودمان پیش برویم. برای همین هم رویداد صدای نمایشنامه‌نویس را از نهم؛ یعنی اولین یکشنبه اردیبهشت با نمایشنامه‌ای از خانم آزاده فخری شروع می‌کنیم و بعد با آقای خراط زاده، خانم نوبخت، آقای فنائیان و خانم قربانیان و دیگر نویسندگان خوبمان پیش خواهیم برد.

در هر جلسه یک نمایشنامه خوانده می‌شود؟

اجازه بدهید قبل از پاسخ به این سؤال نکته مهمی را که در بخش برنامه‌ریزی‌ها فراموش کردم، عنوان کنم. یکی از پیشنهادات من برای برگزاری این دوره همسویی و همراهی دیگر انجمن‌های خانه تئاتر بود. اساساً وقتی یک تئاتر می‌خواهد شکل بگیرد، کارگردانان، طراحان، آهنگ‌سازان، گریمورها، و… دیگر عواملی که مشخصاً همه‌شان انجمن‌هایی در خانه تئاتر دارند، دخیل‌اند و در شکل‌گیری آن نقش اصلی را دارند. حالا سؤال اینجا بود که این انجمن‌ها و نیروهای فعال چرا در نمایشنامه‌خوانی حضور نداشته باشند؟ مثلاً اگر قرار است متن نمایشنامه کسی خوانده شود چرا از اعضا انجمن بازیگران دعوت نشود که تعدادی بازیگر عضو خانه تئاتر در کنار گروه و برای خوانش آن متن قرار گیرند؟ و چرا این باید بیرون برود و از غیرعضو دعوت کنند؟ اگر چه در انتخاب عوامل بیرونی و در بخش اجرایی آثار، محدودیتی وجود ندارد و حتماً نویسندگان می‌توانند از آهنگ‌سازان و بازیگران آزاد و عوامل دیگر هم استفاده کنند. اما این فرصت خوبی است برای اینکه کاری گروهی انجام شود و حتی زمینه و بستر مناسبی برای تشکیل گروه‌های نمایشی شکل بگیرد. چه‌بسا از دل همین کارها گروه‌های تازه با ایده‌های جدید و در آینده از چنین هم‌افزایی و اجماعی بتوانیم به سمت شکل‌گیری کمپانی‌های تئاتری پیش برویم. (به‌هرحال آرزو بر جوانان عیب نیست) این شد که با دوستان هیئت‌مدیره هر انجمن گفتگو کردیم و نامه‌نگاری‌های رسمی نیز انجام شد. و خوشبختانه با استقبال هم روبه‌رو شدیم. بیستم فروردین با مجموعه هیئت‌مدیره‌ها جلسه‌ای داشتیم که در آن حضور داشتم و برنامه‌مان را ارائه دادم و درخواستمان را مطرح کردیم و نامه‌های رسمی هم توسط آقای محضری رئیس هیئت‌مدیره کانون به رؤسای دیگر انجمن‌های خانه تئاتر داده شد.

رییس انجمن موسیقی آقای سعید ذهنی کنار ما قرار گرفت و شخصی را برای هماهنگی معرفی کردند، که اگر دوستان ما نیاز به موسیقی دارند مستقیماً با انجمن موسیقی همکاری کنند. انجمن طراحان صحنه و لباس آمادگی خودشان را اعلام کرده‌اند و خانم هلیا میرهادی (از اعضا هیئت‌مدیره این انجمن) برای بررسی کارشناسانه‌تری در اولین نمایشنامه‌خوانی ما شرکت خواهند داشت تا نحوه همکاری این انجمن را بررسی کنند. خانم فرزانه نشاط خواه از اعضا هیئت‌مدیره انجمن بازیگران کنار ماست تا بتوانیم در گام‌های بعدی از حضور بازیگران عضو این انجمن بهره‌مند شویم. منتظریم که انجمن‌های دیگر هم به‌صورت رسمی نمایندگانشان را اعلام کنند، که عملاً آن انجمن‌های مرتبط که می‌توانند در چنین برنامه‌هایی شرکت کنند، حضور داشته باشند. یکی از ایده‌هایمان این بود که مثلاً انجمن طراحان صحنه و لباس در حین خواندن اثر همان جا، اسکیس‌هایی را به‌صورت زنده بزنند و یک پرفورمنس تجسمی هم اجرا شود و ماحصل این طراحی‌ها را به‌صورت پروژکشن پخش کنیم و اگر قرار شد کتاب آن نمایشنامه چاپ شود، از این اسکیس‌ها به‌صورت پیشنهاد در آن کتاب استفاده شود، که همه این اقدامات جزء رزومه همه انجمن‌ها محسوب شود. یا مثلاً یکی از ایده هامان این است که پیشنهادات و اتودهای دوستان گریمورمان را به‌صورت نمایشگاهی و در حاشیه رویداد صدای نمایشنامه‌نویس برگزار کنیم.

پس همه انجمن‌ها به‌نوعی دخیل شدند؟

ما یک سری درخواست به انجمن‌ها داده‌ایم و نامه‌هایی را نوشته‌ایم، و همچنان مترصد ایجاد ارتباط مؤثر و اجرایی با تمام این دوستان هستیم. به‌هرحال هیئت‌مدیره‌ها می‌باید موضوع را در انجمن‌های خودشان مطرح کنند و امکان‌سنجی‌ها و ایده‌های اجرایی اصولی‌تری نیز مورد بررسی قرار بگیرد. خیلی نگران این تأخیر در تصمیم‌گیری این دوستان نیستیم؛ چون صرفاً نمی‌خواهیم کاری انجام بدهیم که رزومه ای پر کنیم. فرصت هم داریم. زیرا رویداد نمایشنامه‌نویس قرار نیست به همین دوره ختم شود و همه این برنامه‌ها در زمان خودش و حتماً با برنامه‌ریزی مناسب‌تری از طرف انجمن‌های دیگر خانه تئاتر انجام خواهد شد.

اجرای این برنامه یکشنبه‌ها است یا شنبه‌ها؟

وقتی می‌خواستیم در سالن استاد جوانمرد برنامه بگذاریم، نیتمان این بود که شنبه‌ها برگزار کنیم؛ یعنی روز تعطیلی اجرای صحنه‌ای تئاتر. اما به دلایلی که قبلاً اشاره کردم رفتیم تئاتر شهر. در آنجا به دلیل این که روزهای شنبه کاملاً تعطیل است و عملاً نیروهای فنی و اداری و حراست و… آن‌جا حضور ندارند، روز یکشنبه را انتخاب کردیم. خوبیِ این کار این است که با سری اجراهای صحنه‌ای همراه هستیم و می‌توانیم مخاطبان آن اجراها را نیز به فضای خوانش نمایشنامه دعوت کنیم.

بلیت‌فروشی دارید؟

در آغاز این دوره، کاری که کردیم این بود، که با همه نویسندگانی که آثارشان را برای شرکت در این دوره داده بودند در سالن اسکویی جلسه‌ای گذاشتیم و آن‌ها را به هم فکری دعوت کردیم. گفت‌وگو کردیم. اتفاقاً یکی از مواردی که باید آن جا تصمیم‌گیری می‌شد این بود که کار صرفاً فرهنگی باشد و ما به جذب اسپانسر فکر کنیم یا بلیت بفروشیم و کار انتفاعی انجام دهیم؟ ضمناً تمایل تئاتر شهر هم این بود که: «وقتی کاری شکل فرهنگی دارد، حیف است که وجاهتش را از دست بدهد.» و برای نویسندگان ما هم مهم بود که وجاهت فرهنگی کار حفظ شود و با جذب اسپانسر به شکل دیگری آن را جبران کنیم.اتفاق دیگر این بود که ما با سالن اسکویی در خانه تئاتر هماهنگ کردیم و آن‌ها هم به ما لطف کردند و با ما همراهی کردند. و روزهایی در هفته را برای تمرین گروه‌ها، در آن‌جا اختصاص دادند.

مسلماً در اجرای این رویداد و در ادامه آن ممکن است مثل هر کار دیگری به موانعی برخورد کنیم. تلاش من و همکارانم در رویداد صدای نمایشنامه‌نویس و هیئت‌مدیره محترم کانون این است که بتوانیم با برنامه‌ریزی درست موانع را حل کنیم. با افرادی که کنارمان قرار گرفته‌اند و دوستان هیئت‌مدیره خارج از برنامه روتینشان پیوسته در ارتباط هستیم. همه افراد، خارج از بحث وظیفه و بیشتر از آنچه انتظار می‌رفت روی این برنامه کار می‌کنند. در جلسات متعددی که با مدیریت تئاتر شهر و همچنین مدیریت شورای ارزشیابی و نظارت داشتیم به توافقات مفیدی رسیدیم. جدا از این موارد، مجموعه نویسندگانی که در این رویداد حضور دارند، بسیار همراه و همدل هستند، و خوشبختانه مورد حمایت همه دوستانیم. امیدوارانه و متکی به انرژی جمعی جلو می‌رویم. واقعیت این است که همه هنرمندان اساساً به تغییر، و این که بتوانند اثری بگذارند و زندگی را به سمت زیباتر شدن تغییر دهند و شرایط را بهتر کنند، فکر می‌کنند.

اما موضوع اینجاست که وقتی تغییر ایجاد می‌شود که ما بتوانیم در یک گروه قرار بگیریم و حرکت جمعی ایجاد کنیم. حرکات انفرادی عموماً باعث ایجاد تغییر نمی‌شوند. ما همه تلاشمان را می‌کنیم که یک کار گروهی انجام شود، ورای این که در هر اجرا و در هر کاری به‌صورت مقطعی چه اثری در مخاطب می‌گذاریم، این که ما بتوانیم این کار عمومی را که تا پایان سال برایش برنامه‌ریزی کرده‌ایم و کار بسیار بزرگی است، به انجام برسانیم قطعاً تأثیر بسیار بیشتری برای جامعه تئاتری و به‌ویژه کانون نمایشنامه‌نویسان خواهد داشت. اگر بتوانیم به‌عنوان کانون نمایشنامه‌نویسان و مترجمین یک جریان فکری و فرهنگی را پیش ببریم و کنار هم دیگر باشیم، قطعاً می‌تواند اثرگذار باشد و در شرایطمان تغییری ایجاد کند. امیدوارم که بتوانیم موانع را رد کنیم و کنار هم تا آخر دوره بمانیم و دوره‌های بعدی را خیلی بهتر از این پیش ببریم. من تا هر جایی که هیئت‌مدیره کانون لازم بداند کنار این کار هستم و به‌عنوان دبیر دوره کارم را انجام می‌دهم. هر روزی هم که لازم باشد، می‌توانم خیلی راحت کنار بروم و حداقل با این تصور دلخوشم که توانسته‌ام برنامه‌ای منظم را در یک فضای خوب طراحی و شروع کنم، تا دیگر دوستان بیایند و حتماً بهتر از من کار کنند و این مسیر را تا رسیدن به شکل ایده‌آلش ادامه دهند.

آیا «صدای نمایشنامه‌نویس» ساختار جشنواره‌ای و رقابتی است؟

این رویداد کاملاً غیررقابتی است. از همان ابتدا هم نظر کانون بر غیررقابتی بودن این رویداد بوده؛ اما نظر شخص من این است که واژه غیرفارسی «رپرتوار» نه کامل است و نه زیباست. از طرفی کلمه فارسی مناسب و درست چنین برنامه‌ای می‌شود «گاهَنبار» که شاید با سلایق نسل جوانمان خیلی همسو نباشد. به همین دلیل ما از همان ابتدا آن را به‌عنوان رویداد معرفی کردیم. جالب است که این بزرگ‌ترین رویداد نمایشی است. نویسندگان از کل کشور و برای تمام زمان سال شرکت خواهند داشت. وقتی از این زاویه به لحاظ آماری و کمی هم نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که این بزرگ‌ترین جریان تئاتری است که تاکنون در کشور اتفاق افتاده است و باید برای استمرار و قوی‌تر شدنش تلاش جانانه کرد. ما در این مسیر حتماً منتقدینی خواهیم داشت که با نظراتشان کمک می‌کنند بهتر و قوی‌تر شویم. نظرات منتقدینی که برای کمک به بهترشدن و همراهی با ما، نقدمان می‌کنند همیشه مفید بوده. همه‌مان خوب می‌دانیم که شرایط شغلی ما بسیار شکننده ست. موقعیت اجتماعی و فرهنگی ما بسیار حساس است. ازاین‌رو به نظر من ماندمان در صحنه و تداوم و استمرار حضورمان، دقیقاً همان چیزی است که می‌تواند به‌مرور در تمام این شرایط تغییر ایجاد کند و ما را قوی‌تر کند.

در پایان از تمامی هنرمندان و عزیزانی که با اعتماد و همدلی‌شان به ما در کاری که می‌کنیم نیرو و امید می‌دهند و همچنین شما که فرصت این گفتگو را فراهم کردید بسیار سپاسگزارم و از خوانندگان شما دعوت می‌کنم با حضورشان در این رویداد خجسته و عزیز، به تداوم و استمرار آن کمک کنند.