چپاول طبقه ضعیف با سواستفاده از سادگی آنها
حامد رحیمی نصر که این روزها نمایش «آلزایمر» را روی صحنه میبرد، میگوید که این اثر نمایشی را بر اساس دغدغههای شخصی خود نوشته و اجرا میکند.
این هنرمند در گفتوگو با ایسنا توضیحاتی درباره شکلگیری این اثر نمایشی ارایه کرد و افزود: همواره سعی داشتم بر اساس دغدغههای ذهنی خود کار کنم و جهان زیسته خود و درک و دریافتم را از مقولات گوناگون از دریچه دید خودم با مخاطبین خود به اشتراک گذارم.
رحیمی نصر اضافه کرد: درصدد اجرای نمایشی با عنوان وی.ای.آر بودم تا اینکه کاملا اتفاقی با مادر دوستی مواجه شدم که دچار بیماری دمانس بود. او همین چند ماه پیش کاملا مرا میشناخت اما اکنون با ترس و تردید تنها نگاه میکرد. این اتفاق به میزانی مرا تحت تاثیر قرار داد تا اینکه خروجی آن متنی شد که به نسبت به اوضاع کنونی جامعه و البته تحت نظارت و پژوهشهای علمی متخصصان مرکز بیماریهای اعصاب و روان ساخته شد.
او که خود نگارش این متن را بر عهده داشته، درباره رویکردهای انسانی و جامعهشناختی آن توضیح داد: تردیدی نیست که اخلاق و مفاهیم عالی انسانی نخستین دغدغه بشر است. اما وقتی انتفاع و سهمخواهی بشر به روح فرد یا هر طیف، گروه و جامعهای سیطره پیدا میکند، اخلاق و انسانیت به باد فراموشی سپرده میشود. این موضوع مقولهای فرامرزی است و به اقلیم و جغرافیای خاصی منحصر نمیشود.
رحیمی نصر با ارایه توضیحی درباره خط اصلی نمایشش افزود: این نیروی شر وقتی به واسطه جاهطلبی و سلطهگری نمود پیدا کند، سوءاستفاده از سادگی یا بلاهت طبقه ضعیف و فرودست جامعه را چپاول میکند. این خط اصلی قصه نمایش «آلزایمر» است اما این بار فاجعه بیش از اینهاست. ما این فرمول را در یک خانواده میبینیم که برادر و خواهر از پس سهمخواهی، پدر دچار نسیان شده را استثمار میکنند.
این کارگردان اضافه کرد: مخاطب در نمایش «آلزایمر» ممکن است با اتمسفر، جهان و حتی شخصیتها و عناوینی متفاوت مواجه شود اما هر یک از این عناصر قرابت ویژهای با امروز ما دارد. تا جایی که شخصیتها در یک خانواده طیف مشخصی از اجتماع را نمایندگی میکنند تا روایتگر قصه و دردی مشترک باشند.
او درباره شیوه اجرایی این اثر نمایشی عنوان کرد: فضای نمایش در فضایی کاملا کمدی پیش میرود و در لحظاتی فانتزی میشود. سفر پیرمرد آلزایمری که حتی توان بر پای ایستادن را ندارد به گذشته، حال و حتی آینده برای مخاطب شوکآور است. هنوز در شوک این سفر به آینده است که در تابلو پایانی اثر ترس، تنهایی و جهان خالی از انسان مخاطب را چون رستاخیزی عظیم مواجه میکند.
رحیمی نصر اضافه کرد: فضای نمایش سرشار از خرده درامهای متضادی است که لحظهای شادی و لحظهای دیگر غم را به مخاطب عرضه میکند. با جمعبندی همه موارد ذکر شده میتوان گفت مخاطب شاهد یک نمایش مبتنی بر کمدی سیاه است که روی مرز باریک گروتسک و کمدی بوف پیش میرود.
او با ارایه توضیحاتی درباره مراحل تمرین این نمایش، به دشواریهای اجرای تئاتر در سالنهای خصوصی اشاره کرد و گفت: اجرای نمایش در مدیوم تئاتر خصوصی با اجرا در سالنهای دولتی بسیار متفاوت است. وقتی سالن اجرای نمایش شما تماشاخانهای است که چند دقیقه قبل نمایش دیگری روی صحنه است و شما در کمترین زمان ممکن مجبورید چیدمان صحنه انجام دهید، بالطبع تنها باید به المانهایی تک لوکیشن بسنده کنید. در تئاتر خصوصی چارهای نیست جز اینکه به حداقلگرایی (مینیمالیسم) روی بیاورید. طبعا خیلی از جلوههای بصری در روند طراحی صحنه به قرارداد بین مخاطب و تئاتر خلاصه شده اما در خلق فضا، طراحی میزانسن و تابلوهای نمایشی مهندسی ویژهای شکل گرفته تا مخاطب خلائی احساس نکند. تمام طول نمایش در اتاق نشیمن یک خانه ایرانی روایت میشود.
او که از دو هفته پیش اجرای این نمایش را در عمارت نوفل لوشاتو آغاز کرده، از استقبال و بازخورد تماشاگران ابراز خرسندی کرد.
در این نمایش که مسعود والا تهیه کننده آن است، بازیگرانی چون (به ترتیب حروف الفبا): سعید ابک، نگین ابراهیمی، روناک برخوردار، سامان خلیلیان، حامد رحیمی نصر، محسن زرآبادی پور، حمید عرب، میر نادر مظلومی، وحید نفر و نساء یوسفی ایفای نقش میکنند.