سمندریان همچنان زنده است

شب حمید سمندریان با حضور چهره‌های شناخته شده عرصه سینما، تئاتر و موسیقی ایران شنبه ۲۴ تیر در سالن تماشاخانه ایرانشهر برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، شب حمید سمندریان به همت مجله بخارا شنبه ۲۴ تیر در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر برگزار شد.

این مراسم با استقبال قابل توجه هنرمندان، جوانان و علاقه‌مندان به تئاتر و حمید سمندریان همراه بود.

در ابتدای مراسم تصاویری از شب‌های برگزار شده بخارا برای هنرمندان و چهره‌های مطرح سینما و تئاتر ایران و جهان پخش شد. سپس علی دهباشی که اجرای مراسم را هم بر عهده داشت، در ابتدای سخنان خود گفت: پیش از این در ۲ شب «فریدریش دورنمات» و «ماکس فریش» در خدمت آقای سمندریان به عنوان سخنران بودیم. در شب «دورنمات» سفیر سوییس که فردی فرهنگی بود با آقای سمندریان آشنا شد و دوستی‌شان شکل گرفت. از آن پس سفیر سوییس از آشنایی خود با سمندریان به عنوان یکی از فرازهای حضور خود در ایران یاد می‌کند. برای امشب نیز ایشان به من ایمیل زد و گفت که آقای سمندریان یکی از بهترین دوستانی بوده که با او آشنا شده است.

سپس احمد ساعتچیان بازیگر و از شاگردان زنده‌یاد سمندریان به‌عنوان اولین سخنران مراسم گفت: در آکادمی سمندریان مشغول جمع‌آوری اسنادی از فعالیت‌ها و گفتگوهای آقای سمندریان هستیم.

وی یادآور شد: جدای از مقوله بازیگری و تجربه روی صحنه، نگاه ایشان به زندگی روی من تأثیر گذاشت و من از ایشان بسیار آموختم.

هنرمند نباید به دنبال تقاضای اجتماعی برود

ساعتچیان در ادامه سخنان خود بخش‌هایی از صحبت‌های زنده‌یاد حمید سمندریان درباره هنر و تئاتر را در قالب یادداشتی قرائت کرد که در ذیل آمده است: «اگر هنر را از جنبه تفریحی نگاه نکنیم، بلکه از جنبه فرهنگ‌سازی به آن بنگریم، هنرمند نباید به دنبال تقاضای اجتماعی برود و اگر احساس نکند که این تقاضا در حد پایینی قرار گرفته است و به فرهنگ و اندیشه‌سازی و تلطیف روح و گسترش دید و اضافه کردن اطلاعاتی از اقوام و فرهنگ‌هی مختلف کمک نمی‌کند، نباید خودش را در حد مردم متقاضی پایین بیاورد. من به گفته‌ای از برتولت برشت اشاره می‌کنم که می‌گوید ما همانند قایقی هستیم که این قایق بادبانی دارد اما بادی لازم است که این بادبان را حرکت بدهد. ما آن قایق و بادبان را به مثابه اجتماع می‌دانیم و هنرمند کسی است که آن را به حرکت درمی‌آورد و وای به زمانی که بادی نباشد. یعنی وای به زمانی که هنر حرفی برای گفتن نداشته باشد و از تحلیل و روشنگری تهی باشد و یا فریادی نداشته باشد که از حنجره بیرون بزند، فریادی که می‌تواند بر سر قومیت یا روزگار یا شاد خلقت بشر و یا نحوه زندگی بشر در برهه و جغرافیای خاصی باشد.

اگر هنرمند این فریاد یا اعتراض را داشته باشد، اولین پایه‌ها و سنگ بنای هنر ارزنده را دارد، در غیر این صورت به دنبال نیازهای اکثریت مردم رفتن کار هنر و هنرمند نیست. مثلاً نمایشی با مطالبی روزمره، روزمره شیرین شده و فرشده و تزیین شده و طرب‌انگیز، کارایی‌اش در حد همان طرب‌انگیزی و جذابیت‌های لحظه است و به محض آنکه نمایش را ترک کنیم، ممکن است که لحظه و زمان کوتاهی زیر تأثیر آنچه دیده‌ایم، باشیم ولی محدود به یک ساعت است و پس از آن همان خواهیم بود که هستیم.

حرکت اولی که هنرمند باید در هنرش اجرا کند این است که هنرش تفکربرانگیز باشد. هنرمند کسی است که تنوع و تضادها را ببیند و آن‌ها را بی جانبداری تصویر کند، نه اینکه خودش به قضاوت بپردازد. در واقع هنر به نظر من نباید در حد قاضی و قضاوت قرار بگیرد، بلکه باید معرفی کننده باشد. از هنر نمی‌توانیم بخواهیم سیاست ویژه‌ای را تبلیغ کند بلکه باید از هنر بخواهیم سیاسی‌اندیشی و تحلیل سیاسی را به انسان یاد بدهد. هنر باید سیاست‌ها را بشکافد، بدون آنکه نظری بدهد، زیرا نظردهنده شخص دیگری یعنی بیننده است. هنر نباید خودش قضاوت کند، بلکه باید طراح باشد و در آن طراحی صداقت داشته باشد زیرا هر چه هنرمند صادق‌تر باشد والاتر است.

و اما تئاتر در این زمانه، امروز جهان آشفته است. امروز جهان سر چهارراه نیست بلکه بر سر هزار راه ایستاده است. از یک طرف نوع‌دوستی توصیه می‌شود ولی همان لحظه نوع‌دوستی دیگر معنا و مفهومی ندارد. از یک طرف آزادی توصیه می‌شود اما همان لحظه آزادی به شعار تبدیل می‌شود. کم‌کم سیاست‌ها آمد و هر سیاستی سنگ مدینه فاضله خودش را به سینه زد و خودش را مطلق خواند و همان لحظه معکوس خودش را پرورش داد. تئاتر چیزی نیست به جز انعکاس حضوری در آیینه و آنچه در آیینه می‌گذرد، چیزی نیست به جز آنچه در واقعیت می‌گذرد. اگر ما بخواهیم روزگار خودمان یعنی روزگار ترور، قتل، خودکشی، یقه‌درانی، بیکاری جوان‌ها و انسان‌های به پوچی رسیده را در این قرن ناامیدی ببینیم، شاید این تصویر کوچکی باشد از واقعیتی که در حال اتفاق افتادن است. پس تئاتر هم زیر تأثیر قرار می‌گیرد.

به حاکمیت تکنولوژی در هنر بنگرید، شکسپیر در زمان خودش به ما هشدار داد که زمان بحث‌گرایی و بحث‌نمایی در هنر خواهد آمد، یعنی همان چیزی که ما نامش را ابزوردیته می‌گذاریم. شکسپیر این را دید و نامش را هیاهوی بسیار برای هیچ گذاشت. او از زبان مکبث به ما گفت که زندگی یاوه داستانی است که یک دیوانه آن را بازگو می‌نکد و همه چیز جنجالی پوچ و بیهوده است. بشر قدرت اکتشاف و اختراع دارد اما امروز برای ضرورت‌های زندگی خود جنایت می‌کند، برای به قدرت رسیدن و یا تسخیر ماه.

با همه این اضطراب‌های بشری و جنجال‌های زندگی ماشینی امروزی، تئاتر همچنان نفس می‌کشد و ما به گفتگو با زبان هنر نیاز داریم، چون در این مسابقه که زندگی به سرعت جلو می‌رود، باز هنر از زندگی پیشی می‌گیرد و جلوتر قرار می‌گیرد و تئاتر تسکینی است برای این قرن پر هیاهو.»

در ادامه تصاویری از شب «فریدریش دورنمات» در شب‌های بخارا و سخنرانی زنده‌یاد حمید سمندریان در این خصوص پخش شد.

چتری که بسیاری را سایه‌بانی می‌کرد

سپس محمودرضا رحیمی دیگر شاگرد زنده‌یاد حمید سمندریان روی حضور پیدا کرد. این کارگردان و مدرس تئاتر هم در این بخش به قرائت یادداشتی پرداخت. وی در بخشی از این یادداشت چنین گفت: استاد حمید سمندران محصول دورانی بود که صد نفر تلاش می‌کردند تا یک نفر را به رویایش برسانند. و چه خوب که رویای آن شخص رویای بزرگی بود. چتری بود که بسیاری را سایه‌بانی می‌کرد تا قد افراشند. گویا به آن، در فرهنگ سیاسی دموکراسی می‌گویند ما برای ما این مقوله طبیعی‌ترین تعریف تئاتر است. این نگرش آن دوران و آن آدم‌ها بود و نه نوستالژی امروز من و ما. نوستالژی، تسهیل‌گرترین ابزار سرمایه‌داری است با همین تعریف سطحی و مزورانه که روزهای خوب گذشته و آدم‌های خوب رفته‌اند.

وی در بخش دیگری از یادداشت خود چنین بیان کرد: استاد حمید سمندریان همواره می‌گفتند که چه باید بشود و نشد. همان نکته‌ای که بانو هما روستا در لحظه مشایعت ابدی استاد در پشت تریبون توفیدند که حمید همه را دوست داشت. حمید از من خواست به همه شما بگویم که از هیچ‌کس دلخوری نداشت. قانون اول تماشا در تئاتر منبعث از دوستی است و همراهی. استاد همواره می‌گفتند ما مردم باید از دوست داشتن یکدیگر آغاز کنیم. ما چاره‌ای جز دوست داشتن همدیگر نداریم. کاش از دوست داشتن آغاز می‌کردیم تا نقل قول یک شخص را که برای جنگ جهانی گفته بود تئاتر کار نمی‌کند، را بدل نمی‌کردیم به قانونی برای بستن سالن‌های تئاتر در کشمکش‌ها و اعتراضات داخلی و سپس گفته خود را پس بگیریم. برتولت برشت در بزرگترین تظاهرات برلین شرقی تمرین خود را تعطیل نکرد و گفت شما با این تظاهرات و اعتراضات تغییر ایجاد می‌کنید اما من ریشه نابرابری در جهان را هدف قرار می‌دهم. حالا این باور کنیم یا آن را؟ آیا این مصادره به مطلوب‌کردن نکات، یک حرکت استعماری جهان سومی نیست؟»

وی در بخش پایانی یادداشت نیز چنین گفت: چقدر نوستالژی ما را از واقعیت دور می‌کند. نه زندان می‌خواهد و نه زندان‌بان اما زخم‌هایش در عمق روح باقی می‌ماند، مثل اجراهای خواننده‌ای که ترانه‌های قدیمی را در نازمان خلاقه سراییدگی‌اش ترنم می‌کند، باید رفت. باید سوی آنتی نوستالژی رفت. از همین روست که به نظر من، حمید سمندریان هیچگاه نوستالژی نمی‌شود، بلکه تبدیل می‌شود به نگرش، روش و منش.

سپس بار دیگر تصاویری از شب «فریدریش دورنمات» و صحبت‌های زنده‌یاد سمندریان در آن شب پخش شد. وی درباره دراماتورژی خود برای اجرای «ملاقات بانوی سالخورده» و گفتگویش با دورنمات سخن گفت. همچنین درباره دعوت خود از دورنمات برای تماشای «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» در ایران صحبت کرد که این امر به دلیل شرایط جسمانی دورنمات میسر نشد.

روایت حامد بهداد از معجزه سمندریان

حامد بهداد دیگر سخنران این مراسم بود. این بازیگر مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون و از شاگردان زنده‌یاد حمید سمندریان، به تعداد قابل توجه حاضران در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر اشاره کرد و گفت: چه خوب است که این نام و اسم ما را هنوز مشتاقانه دور هم جمع می‌کند.

وی به پخش تصاویر سخنرانی زنده‌یاد حمید سمندریان اشاره و تأکید کرد: این معجزه بزرگی است که فردی چنین سخن بگوید که هم شاگرد جوان و هم هنرمندان با سابقه معنای سخنش را درک کنند و از او بیاموزند. ظلم بزرگی است که بعد از پخش تصاویری از چنین شخصی که این چنین راه را برای همه باز می‌کند و درکی عمیق و دانش بالایی، من صحبت کنم. برای من این تصاویر مانند کلاس درس بود. اقرار می‌کنم حتی برای ثانیه‌ای نمی‌توانم ادای دین کنم و اگر پای صداقت در میان باشد چگونه می‌توانم از او صحبت کنم که با کیفیت و احساسات بالا سخن می‌گفت.

بهداد در ادامه سخنان خود تصریح کرد: از زیر دستش هزاران بازیگر پرورش پیدا کردند. چه طور می‌شود که قطره‌چکان طلا به خورد مس داد. کسانی هستند که از معنا غبارروبی می‌کنند و انسان‌ساز هستند و امید به آینده می‌دهند. استاد سمندریان اینگونه بود و ضعیف‌ترین فرد و بازیگر زیر نظر او به نقطه‌ای می‌رسید که روی صحنه به توانایی برسد. من حقیقتاً تعجب می‌کنم که چرا از من دعوت شده تا درباره استاد حمید سمندریان صحبت کنم و امیدوارم خواسته خودش بوده باشد چون به واقع صلاحیت ندارم.

رضا کیانیان: می‌خواهم از سمندریان انتقاد کنم!

رضا کیانیان سخنران بعدی این مراسم بود. این بازیگر مطرح و با سابقه سینما، تئاتر و تلویزیون نیز در ادامه این مراسم یادآور شد: حیرت‌زده شدم از حضور این همه جوان در این مراسم که شاید حمید سمندریان را ندیده باشند و این حضور نشان دهنده این است که سمندریان همیشه زنده است و جاری. در ابتدا می‌خواستم از فضایل سمندریان بگویم ولی حالا می‌خواهم از او انتقاد کنم.

وی به عکس حمید سمندریان که برای شب بخارا طراحی شده بود اشاره کرد و گفت: در عکس او حیرت زده است. حیرت شروع خلق است و اگر عادت کنیم دیگر حیرت نمی‌کنیم. اینکه هر چیزی را که صدبار دیده‌اید ببینید و باز هم حیرت کنید یعنی معجزه. الگوی سمندریان همیشه حیرت بود.

کیانیان در ادامه به ذکر خاطره‌ای از خود و حمید سمندریان پرداخت و یادآور شد: وقتی در نمایش «بازی استریندبرگ» حضور داشتم شخصیت ادگار که من آن را بازی می‌کردم به جایی خیره می‌شد. سمندریان گفت به چیزی باید خیره شوی که از آن حیرت کنی. بعدها که آقای سمندریان در بستر بیماری بود هما روستا پیشنهاد داد که بار دیگر «بازی استریندبرگ» را اجرا کنیم و من پذیرفتم. وقتی سمندریان خبر اجرای مجدد «بازی استریندبرگ» را شنید دوباره زنده شد. وقتی پیش او می‌رفتم در تحلیل جدید خود به من گفت که می‌دانی ادگار در آن صحنه به چه چیزی خیره می‌شود؟ ادگار به مرگ خیره شده است.

وی یادآور شد: دوره‌ای عصر غول‌ها بود. بعد از رفتن آن‌ها دیگر غولی در جهان نبود که به آن‌ها رجوع کنیم. سمندریان یکی از این غول‌ها بود و هست چون شما هستید. در این محدوده ما شاعر و هنرمند و بازیگران و کارگردانانی داشتیم که نمی‌شد از آن‌ها نقد کرد زیرا به نوعی کفر بود. به عنوان مثال ابراهیم گلستان در قید حیات هستند و می‌توانند در جهان به هر کسی هر حرف نامربوطی را بزنند ولی هیچکس نمی‌تواند حرف نامربوطی درباره آقای گلستان بزند.

کیانیان متذکر شد: اگر فهم انتقاد نداشته باشیم و بزرگان‌مان را نقد نکنیم روزی همه به ما می‌خندند که بت‌پرست بوده‌ایم. برخی نیز می‌گویند در شرایطی که دشمن تخریب می‌کند ما نباید خودی را نقد کنیم که این اندیشه خیلی بد است. جرأت نداریم نقد کنیم زیرا فرد را در ذهن‌مان انتقاد ناپذیر تصور می‌کنیم. یکی از این اشخاص حمید سمندریان بود که اتفاقاً خودش انتقادپذیر بود.

وی ادامه داد: سمندریان خدای تحلیل نمایش و نقد بودم. چنان جزییاتی را در نقش به بازیگر گوشزد می‌کرد که در کسی ندیدم اما یک ضعف داشت. فکر می‌کنم نمایش یک کل است یعنی به غیر از بازیگر، کارگردان، متن، طراحی صحنه و نور هم هست. در نتیجه بازیگر به همراه صحنه و نور ناقل مفاهیمی است که به مخاطب منتقل می‌شود. حمید سمندریان به دکور اعتقادی نداشت در حالی که کارگردان باید طراح را بیاورد تا در تمرین‌ها حضور داشته باشد و در طول تمرین‌ها طراحی و دکور نمایش شکل بگیرد. این ضعف سمندریان بود ولی بر عکس دکتر علی رفیعی دکور نمایش را در ذهن طراحی می‌کند و بازیگر را در آن قرار می‌دهد و دکور روی صحنه شکل می‌گیرد. دکتر رفیعی بهترین دکوراتور تئاتر ایران است.

کیانیان در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: اگر غولی در جهان وجود ندارد چون دوران غول‌ها گذشته و حالا همه غول هستند و مهم این است که چگونه خلاقانه‌ترین استفاده از دانسته خود را داشته باشد. اگر خود را نقد کنیم پیشرفت و اگر نقد نکنیم عقب‌مانده خواهیم بود.

وی سپس به علی دهباشی پیشنهاد کرد که در کنار برگزاری چنین شب‌هایی، شب نقد افراد را نیز برگزار کنند.

سپس تصاویری از مراسم شب نامگذاری سالن سمندریان در تماشاخانه ایرانشهر پخش شد.

در بخش پایانی این مراسم کاوه سمندریان نیز روی صحنه حضور پیدا کرد و به ذکر خاطراتی از پدر پرداخت. وی به قولی که حمید سمندریان از او گرفته بود اشاره کرد و اظهار کرد: از من قول گرفت آکادمی و سنت تدریس همچنان ادامه پیدا کند و من به همراه دوستان و هنرمندان این چراغ را روشن نگه داشتیم.

وی تأکید کرد: حمید سمندریان نمرده و من او را در بین شاگردان و هنرمندان تکثیر شده می‌بینم و خوشحالم که این راه ادامه دارد.

کاوه سمندریان در بخش پایانی سخنان خود یادآور شد: روزی به پدرم گفتم که می‌گویند شما تئاتر مدرن روی صحنه می‌بردید ولی کارهای‌تان کلاسیک است. پاسخ داد که بله زمانی کارهای من مدرن بود و هدفیم این بود تئاتر ایران را گامی جلو ببرم و حالا نوبت جوان‌ترهاست که این هنر را رو به جلو ببرند.

 

 

دوستانی که پس از سال‌ها به هم رسیدند

داود رشیدی، همواره مشغول خواندن بود و همیشه ایده‌های تازه‌ای برای اجرای تئاتر داشت و حالا در روز تولدش کتاب زندگی‌نامه‌ او در قفسه کتابفروشی‌ها جای می‌گیرد.

به گزارش ایسنا، فردا، ۲۵ تیر ماه زادروز داود رشیدی است؛ هنرمندی که در لحظات سخت و روزهای گرفتاری و بیکاری و بی‌پولی، هرگز شکوه و گله‌ای نکرد. او به جای غُر زدن همیشه مشغول خواندن یا ترجمه کتاب‌های تازه بود. شاید به همین دلیل است که تولد امسالش هم با انتشار کتاب زندگی‌نامه‌اش همراه می‌شود؛ کتابی که از سوی انتشارات نمایش منتشر شده و حاصل گفتگوی منصور خلج با این هنرمند است.

داود رشیدی در بسیاری از گپ و گفت‌های دوستانه و خبری، همیشه حرف جدیدی داشت از کتابی که تازگی خوانده بود و اغلب هم مشغول ترجمه آن بود.

او معمولا از نمایشنامه‌های تازه‌ای سخن می‌گفت که پسرش، فرهاد از خارج از کشور برایش می‌فرستاد.

تسلطی که رشیدی به زبان فرانسه داشت، سبب می‌شد این نمایشنامه‌ها را به زبان اصلی بخواند و اگر شرایط اجرای آن اثر در ایران فراهم بود، دست به کار ترجمه می‌شد. هرچند بسیاری از آن نمایشنامه‌ها رنگ صحنه به خود ندیدند.

اما به جز نمایشنامه‌های خارجی، او از نمایشنامه‌های تازه وطنی هم بی‌خبر نبود و این چنین بود که بعد از نگارش نمایشنامه‌ای به قلم احمدرضا احمدی، خیلی زود در جریان ماجرا قرار گرفت و البته که دوستی نزدیک او با آقای شاعر سبب شده بود بعد از نگارش نمایشنامه، خیلی زود آن را بخواند.

این چنین بود که رشیدی مدت‌ها رویای اجرای نمایشنامه «فرودگاه پرواز شماره ۷۰۷» را در سر پرورده بود. احمدرضا احمدی، شاعر نوگرای کشورمان، همیشه دنبال تجربه‌های تازه‌ای در کار هنر بود و نگارش این نمایشنامه هم بخشی از تجربه‌گرایی او به شمار می‌آمد.

اهل کتاب و تئاتر یادشان هست که این نمایشنامه که یکی از شخصیت‌های اصلی‌اش مرد شاعری بود، بعد از انتشار با حضور رشیدی و احمدی در شهر کتاب رونمایی شد و این دو دوست دیرین در همان برنامه هم خبر دادند که این نمایشنامه قرار است اجرا شود که البته به دلایل گوناگون، اجرای «فرودگاه، پرواز شماره ۷۰۷» که قرار بود در تالار اصلی تئاتر شهر روی صحنه برود بدهد، عملی نشد تا اینکه سال‌ها بعد، کورش سلیمانی که برای بازی در نقش شاعر این نمایشنامه انتخاب شده بود ، آن را به صحنه آورد تا رویای رشیدی در غیاب این هنرمند محقق شود. با این همه سلیمانی دلخوش بود که دست‌کم احمدرضا احمدی، شاهد این اجراست.

حالا اما چند روزی است که داود رشیدی دو مهمان عزیز در جهانی دیگر دارد؛ احمدرضا احمدی و ر. اعتمادی. دو دوست عزیز او که سال‌ها با هم رفاقت داشتند.

درگذشت این دو هنرمند به فاصله یک روز و در آستانه زادروز داود رشیدی، شاید برای کسانی که از این رفاقت باخبر بودند، در عین غم‌انگیز بودن، تداعی‌گر این دوستی هم بود. گویی دوستی آنان در جهانی دیگر ادامه پیدا می‌کند. کسی چه می‌داند، شاید در آن جهان که می‌گویند از دنیای ما جهان بهتری است، داود رشیدی شمع تولدش را در کنار دوستانش خاموش کند، شاید بتواند همه آن نمایشنامه‌هایی را که فرصت اجرایشان فراهم نشد، روی صحنه ببرد، شاید اصلا احمدرضا احمدی برایش نمایشنامه تازه‌ای بنویسد … بالاخره داود رشیدی همیشه شوق کار دارد. او که زمانی با اجرای نمایشنامه «در انتظار گودو» در سال‌های پیش از انقلاب به عنوان هنرمندی نوگرا خود را به جامعه هنری معرفی کرد، در هیچ مقطعی، حتی در روزهای سختی که سپری کردیم، به انتظار ننشست و همیشه شوق کار کردن را در خود زنده نگه داشت؛ حتی اگر این شوق در حد خواندن و ترجمه نمایشنامه بود. داود رشیدی همیشه رویا داشت و امید و خواندن کتاب زندگی‌نامه او شاید کمکی باشد برای ما برای حفظ این رویا و امید.

ماجرای سردبیری که علیه یک جریان می‌نویسد

نمایش «جریان» نوشته و کارگردانی علیرضا معروفی با بازی روزبه حصاری و حضور خسرو احمدی  از ۲۹ تیر ماه در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه خواهد رفت.

 

پوستر این نمایش با طراحی و اجرای رامین رستمی به تازگی رونمایی شده است.

 

«جریان» که تمرین‌های خود را به صورت فشرده آغاز کرده‌ است، درباره مصطفی، سردبیر مجله‌ای است که علیه یک جریان می‌نویسد و در پی این اتفاق ماجراهایی پیش می‌آید.

 

بازیگران به ترتیب نقش روزبه ‌حصاری، وحید ‌نفر، الهه ‌شه‌پرست، صالح ‌لواسانی، مازیار مهرگان، محمد ‌نیازی، مهدی ‌رحیمی‌سده، فرزاد ‌تجلی، محمدحسین ‌ثمری،  ضحی رجایی‌فر(هنرمند خردسال)  هستند. خسرو احمدی هم در این اثر ایفای نقش می‌کند.

 

محمد کاظم‌‌تبار (مجری طرح) و حسن جودکی (مدیر تولید) این اثر هستند، شیما جعفرزاده (دستیار اول کارگردان)، امیرحسین صفایی‌کیا (دستیار دوم کارگردان)، مصطفی خدابنده‌لو (دستیار سوم کارگردان) کژال امیری (منشی صحنه)، رضا خضرایی‌شاد (طراح نور)، پرهام بزاز (آهنگساز)، مرتضی رضایی (دستیار تولید)، سمیه میری (عکاس)، امیرحسین منصوری (ساخت تیزر)، میترا رضایی، نگار امیری و علی کیهانی (گروه رسانه، روابط عمومی و تبلیغات) در این نمایش علیرضا معروفی را همراهی می‌کنند.

 

علاقه‌مندان برای تهیه بلیت این اثر نمایشی می‌توانند به سایت تیوال مراجعه کنند.

برگزاری یادبود استاد سمندریان در شب بخارا

ششصد و هشتاد و چهارمین شب بخارا به تجلیل و یادبود استاد حمید سمندریان اختصاص دارد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، مجله فرهنگی هنری بخارا با همکاری آکادمی هنرهای دراماتیک سمندریان، شب حمید سمندریان را برگزار می‌کند.
ششصد و هشتاد و چهارمین شب بخارا به تجلیل و یادبود استاد حمید سمندریان اختصاص دارد.

این نشست با سخنرانی آقایان رضا کیانیان، حامد بهداد، احمد ساعتچیان، محمودرضا رحیمی و علی دهباشی در ساعت ۶ بعدازظهر شنبه ۲۴ تیر در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر برگزار می‌شود.

ایرج راد: پاک‌سازی حریم مجموعه تئاتر شهر عامل مصونیت این بناست

ایرج راد، رئیس هیئت‌مدیره خانه تئاتر ضمن ابراز خشنودی از طرح پاک‌سازی حریم مجموعه تئاتر شهر این اقدام را عامل مصونیت این بنای فرهنگی و هنری دانست.

به گزارش ایران تئاتر، مسئله حریم مجموعه تئاتر شهر در طول سال‌های اخیر همواره یکی از بزرگ‌ترین دغدغه‌ مدیران فرهنگی و هنرمندان فعال عرصه هنرهای نمایشی بوده است.

این مجموعه مهم‌ترین قطب فرهنگی و هنری کشور در عرصه تئاتر است که علاوه بر کارکردش، معماری خاص و منحصربه‌فرد آن همیشه زبانزد خاص و عام بوده اما متأسفانه مدت‌ها به دلیل حضور تجارت‌های سبک و بزه‌های اجتماعی چهره ارزشمند آن به کریه‌ترین شکل ممکن در میان شلوغی‌های کیف و کفش و لباس‌های رنگی دست‌فروشان، فروشندگان انواع غذاهای حاضری غیربهداشتی، کارتن‌های رختخواب‌شو بی‌خانمانان و بزه‌های اجتماعی سودجویان خدشه‌دار شده است.

به‌تازگی درخواست‌های مکرر هنرمندان، پیگیری‌های مستمر اداره کل هنرهای نمایشی و معاونت امور هنری باعث شده است تا با حکم قضایی و پای کار آمدن شهرداری منطقه ۱۱ و نیروی انتظامی، طرح پاک‌سازی و تعیین حریم این مجموعه اجرایی شود.

این اتفاق ارزشمند که آغازگر طرح ثتبیت فضای امن فرهنگی و حریم تئاتر شهر محسوب می‌شود، باعث شد تا به گفت‌وگویی کوتاه با ایرج راد، بازیگر پیشکسوت و رییس هیئت‌مدیره خانه تئاتر بپردازیم.

ایرج راد، ضمن یادآوری پیگیری‌های خانه تئاتر به‌منظور تعیین حریم مجموعه تئاتر شهر گفت: «دو سال پیش نیز جلساتی با حضور نماینده شهرداری، نماینده شورای شهر، رئیس پلیس تهران، نماینده وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نمایندگان خانه تئاتر برای مسئله حضور دست‌فروشان و تعیین حدود حریم مجموعه تئاتر شهر برگزار شد اما نتیجه این جلسه که رضایت‌بخش هم بود، هیچ‌وقت اجرایی نشد.»

مجموعه تئاتر شهر اعتبار فرهنگ و هنر این مملکت است

 

او با ابراز خوشحالی از تعیین حریم مجموعه تئاتر شهر در روزهای اخیر ادامه داد: «مجموعه تئاتر شهر اعتبار فرهنگ و هنر این مملکت است و اجرایی شدن طرح حریم این فضای فرهنگی و هنری پس از مدت‌ها باعث مصونیت آن خواهد شد.»

این هنرمند افزود: «قطعاً باید برای دست‌فروشان و کسبه‌ای که در اطراف مجموعه مشغول به فعالیت بودند، فضای دیگری در نظر گرفته شود.»

رییس هیئت‌مدیره خانه تئاتر گفت: «اقدام به پاک‌سازی محوطه تئاتر شهر گامی بزرگ و مؤثر و ابتدایی در راستای درخواست‌های هنرمندان و پیگیری‌های مداوم اداره ‌کل هنرهای نمایشی محسوب می‌شود که قطعاً نیازمند تداوم است. در هر شکل این بنا همچنان نیازمند دیوار و حفاظ است و طرح پاک‌سازی اطراف مجموعه کافی نیست.»

راد توضیح داد: «لازم است تا بر اساس فضاسازی و با توجه به حفظ زیبایی بصری مجموعه، دیوار یا حفاظی اطراف آن کشیده شود.»

اجرایی شدن طرح حریم این فضای فرهنگی و هنری پس از مدت‌ها باعث مصونیت آن خواهد شد

 

این هنرمند پیشکسوت گفت: «در سال‌های قبل فضای بین پارک دانشجو و تالار وحدت به‌عنوان یک گذر فرهنگی تعریف‌ شده بود که امیدوارم با تلاش‌های اداره کل هنرهای نمایشی و دیگر سازمان‌های مرتبط، فضایی آبرومند برای فعالیت‌های هنری و فرهنگی به وجود بیاید. به‌طور مثال فروش کتاب توسط عزیزانی که از این راه امرارمعاش می‌کنند، یکی از اتفاقاتی است که می‌تواند در این فضا اجرایی شود.»

ایرج راد در پایان سخنانش تأکید کرد: «مسئله ما در حقیقت این است که هر فضایی امکانات مختص به خود را دارا باشد و فضای فرهنگی مثل مجموعه تئاتر شهر هم باید امکانات و فضای اطرافش با مشخصات و مختصات فرهنگی و هنری آن همخوانی داشته باشد.»

تجمع همدلانه هنرمندان برای حمایت از پاکسازی تئاتر شهر

مدیریت مجموعه تئاتر شهر از هنرمندان و فعالان عرصه تئاتر دعوت کرد تا در قالب یک گردهمایی حمایتی، همراهی خود با استمرار و اجرای طرح پاکسازی محیط پیرامون این مجموعه را اعلام کنند.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر، مدیریت مجموعه تئاتر شهر همزمان با آغاز طرح بهسازی و پاکسازی محیط پیرامون «تئاتر شهر» که وضعیت بحرانی و آشفته آن طی ماه‌های اخیر مورد انتقاد شهروندان، تماشاگران و هنرمندان عرصه‌های مختلف تئاتر قرار گرفته است، از هنرمندان و فعالان عرصه‌ هنرهای نمایشی دعوت کرد تا با حضور در یک گردهمایی هم‌دلانه، از تسریع و استمرار در روند اجرای این طرح حمایت کنند.

این گردهمایی از ساعت ۱۷ روز یکشنبه ۲۵ تیر ۱۴۰۲ با حضور هنرمندان صاحب‌نام تئاتر، سینما و تلویزیون، مدیرعامل و برخی از اعضای هیات مدیره خانه تئاتر، نمایندگان اصناف و انجمن‌های وابسته به خانه تئاتر، گروه‌های اجرایی آثار نمایشی به صحنه رفته در مجموعه تئاتر شهردر محوطه این مجموعه برگزار خواهد شد.

هنرمندان و فعالان حاضر در این برنامه ضمن بازدید از مراحل مختلف طرح پاکسازی و بهسازی محیط پیرامونی تئاترشهر، نقطه‌نظرات خود را پیرامون ضرورت‌های ادامه و استمرار این طرح که با همراهی و مشارکت نهادهایی همچون قوه قضائیه، شهرداری تهران، نیروی انتظامی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز شده، مطرح خواهند کرد.

طرح پیشنهادی مجموعه تئاترشهر برای اجرای عملیات عمرانی «حریم تئاترشهر» بر اساس ضوابط عملیات عمرانی در محوطه‌های دارای حریم عرصه و اعیان، به تصویب شورای حریم وزارت میراث فرهنگی و گردشگری رسیده است.

براساس اعلام کمیته تعیین حریم آثار تاریخی کشور، خرداد سال ۱۴۰۱ ضوابط و مقررات حفاظتی عرصه و حریم اثر تاریخی تئاتر شهر تشریح و به ریاست این مجموعه اعلام شد.

در این محدوده که به‌عنوان عرصه اثر تاریخ تئاتر شهر تعیین و ابلاغ شده هر گونه عملیات اجرایی و اقدامی که منجر به تخریب و یا آسیب به اثر تاریخی شود، ممنوع و رعایت ضوابط عمومی حریم مصوب آثار الزامی است.

روایت یک داستان جنایی در تماشاخانه ایرانشهر

نمایش «آخرین سه‌شنبه سال» نوشته مشترک شهاب و وهاب مهربان با کارگردانی الهام شعبانی روی صحنه است.

 

الهام شعبانی که قبلا بیشتر به عنوان بازیگر و طراح لباس فعالیت داشته، حالا تازه‌ترین نمایش خود را برای اجرا در تماشاخانه ایرانشهر آماده می‌کند.

 

داستان این نمایش درباره قتلی است که در ساختمانی رخ می‌دهد. در آغاز پلیس فکر می‌کند که این ماجرا خودکشی بوده اما بعدا متوجه می‌شود پای قتل در میان است.

 

این اثر نمایشی با بازی سیما ‌تیرانداز، امین ‌میری، آیه ‌کیان ‌پور، خاطره ‌اسدی، میلاد ‌معیری، جواد ‌پولادی، محمدحسین ‌خادمی، مهرزاد ‌جعفری، پرتو ‌مهر، مرتضی ‌طهرانی از چهارشنبه ۱۴ تیر ماه ساعت ۲۱ در سالن ناظرزاده کرمانی این تماشاخانه اجراهای خود را آغاز کرد.

 

سایر عوامل این نمایش عبارتند از داود نامور مجری طرح، امیرحسین دوانی طراح صحنه، حمید جلالی طراح نور، فواد فرهمند و امیر پاشا فاطمی آهنگسازان، مهدی دوایی طراح پوستر، امیر دلفانی مدیر تولید، محمدحسن درباغی‌فرد دستیار کارگردان و برنامه ریز، مهسا ‌اسمعیل ‌زاده، مجتبی تنها و محمدرضا ولی زاده دستیاران، غزال ‌فرخندی منشی صحنه، علیرضا لاجورد عکاس و ساخت تیزر، الهام ‌ملاحسنی ساخت تیزر پشت صحنه، شروین ‌عقیلی طراح ویدئو و مپینگ، علی حسن‌زاده، هلیا شادی فر و شروین ‌عقیلی گروه مپینگ، نوید ‌آغاز روابط عمومی و تبلیغات، حمید صباغی مشاور رسانه‌ای.

 

نمایش «آخرین سه‌شنبه سال» اجرای خود را از هفته دوم تیر ماه در تالار دکتر ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر آغاز کرده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

رازگشایی از یک داستان جنایی

نمایش «آخرین سه‌شنبه سال» نوشته مشترک شهاب و وهاب مهربان با کارگردانی الهام شعبانی روی صحنه است.

 

الهام شعبانی که قبلا بیشتر به عنوان بازیگر و طراح لباس فعالیت داشته، حالا تازه‌ترین نمایش خود را برای اجرا در تماشاخانه ایرانشهر آماده می‌کند.

 

داستان این نمایش درباره قتلی است که در ساختمانی رخ می‌دهد. در آغاز پلیس فکر می‌کند که این ماجرا خودکشی بوده اما بعدا متوجه می‌شود پای قتل در میان است.

 

این اثر نمایشی با بازی سیما ‌تیرانداز، امین ‌میری، آیه ‌کیان ‌پور، خاطره ‌اسدی، میلاد ‌معیری، جواد ‌پولادی، محمدحسین ‌خادمی، مهرزاد ‌جعفری، پرتو ‌مهر، مرتضی ‌طهرانی از چهارشنبه ۱۴ تیر ماه ساعت ۲۱ در سالن ناظرزاده کرمانی این تماشاخانه اجراهای خود را آغاز کرد.

 

سایر عوامل این نمایش عبارتند از داود نامور مجری طرح، امیرحسین دوانی طراح صحنه، حمید جلالی طراح نور، فواد فرهمند و امیر پاشا فاطمی آهنگسازان، مهدی دوایی طراح پوستر، امیر دلفانی مدیر تولید، محمدحسن درباغی‌فرد دستیار کارگردان و برنامه ریز، مهسا ‌اسمعیل ‌زاده، مجتبی تنها و محمدرضا ولی زاده دستیاران، غزال ‌فرخندی منشی صحنه، علیرضا لاجورد عکاس و ساخت تیزر، الهام ‌ملاحسنی ساخت تیزر پشت صحنه، شروین ‌عقیلی طراح ویدئو و مپینگ، علی حسن‌زاده، هلیا شادی فر و شروین ‌عقیلی گروه مپینگ، نوید ‌آغاز روابط عمومی و تبلیغات، حمید صباغی مشاور رسانه‌ای.

 

نمایش «آخرین سه‌شنبه سال» اجرای خود را از هفته دوم تیر ماه در تالار دکتر ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر آغاز می‌کند.

تسلیت کانون نمایشنامه‌نویسان برای درگذشت دو هنرمند

بازگشت همه به سوی اوست

 

با نهایت تاسف به اطلاع می رساند جناب حسن مشکلاتی، عضو محترم کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران  این دیار فانی را ترک کردند و آسمانی شدند.

 

بدین‌وسیله کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران درگذشت  ایشان را به خانواده‌ی محترم‌ش و نیز به جامعه نویسندگان و هنرمندان ایران تسلیت می‌گوید و برای خانواده عزیزش، صبوری آرزو می کند.

 

روحش شاد و یادش گرامی

 

————————————————————————————————————————————————————————————————————————–

پیام تسلیت کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران به مناسبت پرواز ابدی احمدرضا احمدی، شاعر شمعدانی‌ها

 

جاودانه اوست!

 

به گفته‌ی شاعر:

«این همه مرگ

این همه پاییز

از طاقت ما بیرون است!…»

 

دریغا هم‌صدای دیگری پر باز کرد و پرواز کرد؛ با شعرهایش شاد شدیم، گریستیم، بزرگ شدیم و زیستیم؛ و اکنون تنها شدیم. دریغ! شاعر عشق و زنده‌گی دیگر نیست تا برای مردمان شهر و صحنه‌ی حیات شعر بسراید.

کانون نمایش نامه نویسان و مترجمان تئاتر ایران، پرواز ابدی احمدرضا احمدی، شاعر بزرگ ایران را به خانواده‌ی محترم‌َش و نیز به جامعه‌ی هنر و ادبیات تسلیت می‌گوید و به سوگ‌َش می‌نشیند.

 

کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران

 

 

زنده‌یاد داوود رشیدی: مردم برای یاد گرفتن به تئاتر نمی‌آیند

هفت سال است که جای داوود رشیدی در تئاتر ایران خالی است. او هنرمندی بود که نمایش‌هایش را برای تماشاگر روی صحنه می‌برد و اجرا‌هایش همیشه جز پرطرفدارترین نمایش‌ها بود. چراکه می‌دانست تئاتر بدون تماشاگر بی‌معنا است و به هیچ کاری نمی‌آید.

روحش شاد و نامش تا ابد در هنر ایران ماندگار.

 

ویدئو تهیه شده در واحد سمعی بصری خانه تئاتر.