برگزاری یلدای خرم‌روز در خانه هنرمندان ایران

به مناسبت شب یلدا و آغاز فصل زمستان، ویژه برنامه «یلدای خرمروز» در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، «یلدای خرم‌روز» عنوان ویژه برنامه‌ای است که عصر جمعه اول دی ۱۴۰۲ از ساعت ۱۶ تا ۲۰ در گرامیداشت شب یلدا و آغاز زمستان در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

سخنرانی و نمایش فیلم درباره آیین یلدا و خرمروز، اجرای موسیقی، برپایی نمایشگاه، اجرای نمایش و … از جمله بخش‌های این ویژه برنامه است.

خانه هنرمندان ایران، «یلدای خرمروز» را با همکاری ایکوم، خانه سینما، خانه تئاتر، خانه موسیقی، انجمن هنرمندان نقاش ایران، انجمن هنرمندان مجسمه‌ساز ایران، انجمن طراحان گرافیک ایران، انجمن خوشنویسان ایران، انجمن تصویرگران ایران، انجمن عکاسان ایران، انجمن هنرمندان سفال و سرامیک، جامعه مهندسان معمار ایران، انجمن شاعران ایران برگزار می‌کند.

در آیین ایران باستان، روز اول دی با نام «خرمروز» شناخته می‌شود.

مرگ بانوی بازمانده از نسل اول رادیو

توران مهرزاد هنرمند پیشکسوت رادیو، تئاتر،‌دوبله، سینما و تلویزیون ساعتی پیش در ۹۳ سالگی به دلیل کهولت سن دربیمارستان درگذشت.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، این هنرمند با نام تولد فاطمه بزرگمهری راد، سال ۱۳۰۹ در تهران زاده شد و خواهر ایران بزرگمهری راد (دوبلور) است. او فعالیت هنری خود را از سال ۱۳۲۳ در عرصه تئاتر زیرنظر عبدالحسین نوشین آغاز کرد و از بازیگران اصلی گروه نوشین در تئاتر فردوسی و تئاتر سعدی بوده‌است. وی بازی در نمایش‌های رادیویی را از سال ۱۳۳۵، فعالیت در دوبله را از سال ۱۳۳۸، بازی در سینما را از سال ۱۳۴۷  و بازی در تلویزیون را از سال ۱۳۵۲ آغاز کرد. او اولین گویندهٔ زنی بود که در رادیو دعای صبحگاهی خوانده است.

توران مهرزاد از آخرین بازماندگان نسل اول رادیو بود.

بازی در نمایش‌های ولپن(۱۳۲۳)، افیون،‌ تاجر ونیزی، چراغ گاز، خانه برنارد آلبا، گربه روی شیروانی داغ، مونتسرا و… تنها بخشی از فعالیت‌های او در تئاتر است.

چند هفته پیش بزرگداشت او با حضور تعدادی از همکاران و دوستانش در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.

خانه تئاتر درگذشت این هنرمند پیشکوست را به جامعه هنری، دوستان و همکاران او تسلیت می‌‌گوید و با آنها ابراز همدردی می‌کند.

ایرج راد: جعفر والی آثار بسیار باارزشی را از خود بر جای گذاشت

سعید امیر سلیمانی، کاظم هژیر آزاد، ایرج راد، روح‌الله جعفری و… از جمله هنرمندانی بودند که در موزه سینما در شبی برای زنده یاد جعفر والی (هنرمند سرشناس عرصه تئاتر) صحبت کردند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی موزه سینما، در ابتدای این مراسم که شامگاه ۲۷ آذر ماه در سالن فردوس موزه سینمای ایران برگزار شد، مستند «یک حضور» به کارگردانی مجتبی سعادت که به زندگی استاد جعفر والی می‌پردازد، پخش شد.

بعد از نمایش فیلم مستند؛ «سعید امیرسلیمانی» دوست و همراه همیشگی جعفر والی که از اعضای اصلی گروه او به شمار می‌رفت،گفت: خداوند جعفر والی را رحمت کند. در دوره‌ای ما در کنار هم یک گروه را تشکیل دادیم که والی کارگردان ما بود و اعضای این گروه افرادی چون جمشید مشایخی، ولی شیراندامی، آزیتا لاچینی و…بودند.

وی ادامه داد: زنده یاد والی برای تلویزیون اثری همچون «در گوش سالمم زمزمه کن» را ساخته بود که سال گذشته من و ایرج راد این نمایش را در پردیس تئاتر شهرزاد به یاد جعفر والی و با الگو برداری از شیوه کارگردانی این هنرمند، به روی صحنه بردیم.

امیرسلیمانی با بیان اینکه جعفر والی درک بسیار والایی داشت، بیان داشت: او بر ادبیات و کارگردانی اشراف کامل داشت و در کارها، بسیار خوب گروه را هدایت و راهنمایی می‌کرد. به خاطر دارم زمانی که در بیمارستان بستری بود، روزی به دیدنش رفتم. او همچنان و در همان وضعیت، شوق به صحنه بردن اثری تازه را داشت. والی تا زمانی که از این دنیا رفت، عاشق تئاتر و همچنان علاقه‌مند به کارکردن بود. او انسانی بزرگ بود و هیچگاه فراموش نخواهد شد. امیدوارم ما بتوانیم جا پای این بزرگان بگذاریم.

«جعفر والی» باید الگوی علاقه‌مندان به این حرفه باشد

در ادامه ایرج راد از همکاران جعفر والی درباره او گفت: جعفر والی یکی از هنرمندان بسیار ارزشمند این کشور بود و آثار بسیار باارزشی را از خود بر جای گذاشت. طبق گفته والی، تئاتر میرا است و کارهای درخشان و بی نظیر این بزرگان را بعد از آن‌ها کم‌تر بر روی صحنه دیدیم. علت این است که آن زمان کم‌تر به مسائل مادی فکر می‌شد و اصل بر عشق و علاقه، صداقت، آگاهی، فرهیختگی و ارتباط با تماشاگر بود.

وی ادامه داد: والی در تمام زمینه‌ها عاشق تئاتر بود و همه نیز او را دوست داشتند. او فعالیت‌های زیادی را به انجام رساند و خصوصیات بسیار خاصی داشت که از جمله آن‌ها ریز بینی، دقت، وسواس و تعصب به کار بود. او بسیار وقت شناس بود و هرگز با تاخیر در تمرین‌ها حاضر نمی‌شد. والی اصولی داشت که به شکل اخلاقی در کل گروه گسترده شده بود. آخرین کاری که با او تمرین می‌کردیم، «در گوش سالمم زمزمه کن» بود. والی از من خواست به همراه هرمز هدایت کار را آغاز کنیم. ما در خانه او و در فصل زمستان هر روز صبح تمرین می‌کردیم. جعفر والی با وجود بیماری همچنان علاقه‌مند بود که این اثر را کارگردانی کند. وقتی در را باز می‌کرد و ما را می‌دید، آن فرد بیمار به یک جوان هجده ساله‌ پر شور و شوق تبدیل می‌شد.

راد خاطرنشان کرد: متاسفانه در اواسط تمرین، بیماری او شدت گرفت و بستری شد. اما همچنان روی تخت بیمارستان هم درباره تئاتر حرف می‌زد و قصد داشت پس از ترخیص، تمرین‌ها را پیگیری کند. این افراد افتخار مملکت هستند و جایگاه ویژه‌ای در تئاتر ایران دارند و آثار ماندگاری را به وجود آوردند. بنابراین ضروری است که الگوی افراد علاقه‌مند به این حرفه باشند. هنر نیازمند عشق، صداقت، بی خوابی، مرارت و سختی‌های بسیار زیادی است. تنها بازیگری که با مسئولیت به روی صحنه می‌آید، متوجه سختی‌های این کار می‌شود و می تواند هر شب اثر جدیدی را بر روی صحنه خلق می‌کند. روزی عبدالله اسکندری به من گفت نتیجه تلاش یک نقاش اثری ماندگار است اما ما هر شب بر روی صورت یک بازیگر هنری را به انجام می‌رسانیم که بعد از هر اجرا پاک می‌شود. کار بازیگر تئاتر نیز همین‌گونه است، اما تاثیری که روی تماشاگر باقی می‌گذارد، همواره در ذهن افراد ماندگار خواهد بود.

وی بیان داشت: بسیار خوشحالم امثال جعفر والی شاگردانی تربیت کردند که اخلاق هنری را در تمام زمینه‌ها در نظر گرفتند. موفقیت بسیاری از چهره‌ها، نتیجه تلاش‌های افرادی همچون جعفر والی است. آقای انتظامی با آن همه قدرت و توانمندی در عرصه بازیگری، پیش از آمدن به روی صحنه چیزی در حدود یک ساعت پیش از اجرا با هیچکس صحبت نمی‌کرد تا آماده رفتن به روی صحنه شود. من می‌دیدم که وقتی می‌خواهد به روی صحنه بیاید، چیزی را زیر لب با خود تکرار می‌کند. از او پرسیدم و گفت من توکل می‌کنم. صحنه برای او مکانی مقدس و جایگاه انسان و ارتباط انسانی بود. باید قدر این عزیزان را بدانیم و جایگاه ویژه و خاص آن‌ها را به نسل امروز منتقل کنیم و امیدوار باشیم همچنان مسائل فرهنگی در کشور همچنان جاری و ساری باشد.

والی در تئاتر به دنبال مشق عشق بود

در ادامه این مراسم روح الله جعفری پژوهشگر سینما و تئاتر و استاد دانشگاه درباره جایگاه زنده یاد جعفر والی در تئاتر ایران و سیر کاری او گفت: صحبت کردن درباره جعفر والی از جنبه‌های مختلف و در حوزه‌های تئاتر و سینما قابل تامل است. والی پیش از کودتای ۲۸ مرداد به هنرستان هنرپیشگی رفت و پس از سیر و سلوک در عرصه هنر و مشق آموزی‌ها، مراتبی را طی کرد و به زمانه‌ای برخورد که در سال ۱۳۳۲ فعالیت‌های نمایشی تعطیل شدند. او، سرکیسیان و افراد معدود دیگری گرد هم جمع شدند تا بتوانند ضمن کشف و شهود در تئاتر، مشق عشق کنند.

وی با بیان اینکه تئاتر برای والی همه وجودش بود، بیان داشت: والی به نقش کوچک و بزرگ اهمیت نمی‌داد و تنها ایفای درست نقش برایش مهم بود. او در بیش از پانزده نمایشنامه، به جز اقتباس‌هایی که انجام داده به عنوان نویسنده حضور داشته است. این سیر و سلوک باعث می‌شود جامعه دوباره به سمت تماشای آثار نمایشی سوق پیدا کند.
در ادامه کاظم هژیرآزاد، بازیگر تئاتر و سینما نیز بیان داشت: او کارگردان اولین اجرای تئاتری بود که من در سالن ۲۵ شهریور دیدم. در دفتر آقای اسکویی که هنرجوی او بودم عکس‌هایی وجود داشت که جعفر والی، سعید امیرسلیمانی و ولی شیراندامی از جمله آن‌ها بود. یادم می آید آقای اسکویی گفت این‌ها افرادی هستند که پیش از شما همین دوره را طی کرده کرده‌اند. والی کار خود را از مدرسه و هنرستان هنرپیشگی شروع کرد و در نهایت از سینما سر در آورد، سینمایی که از سال ۱۳۵۰ با فیلم «گاو» اثر داریوش مهرجویی فقید شکل گرفت.

در این مراسم هنرمندان دیگری چون جمشید ملک‌پور، حسین خلج و علاقمندان و شاگردان زنده‌یاد جعفر والی حضور داشتند.

جشن یلدای عروسکی برگزار می‌شود

انجمن صنفی سراسری نمایشگران عروسکی به مناسبت یلدا مراسمی را برگزار کرده و به بهانه آن از فعالان و پیشکسوتان تجلیل خواهد کرد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، این مراسم یکشنبه سوم دی ماه در سالن جوانمرد برگزار می‌شود و بزرگداشت چند تن از پیشکسوتان و فعالان نمایش عروسکی در این مراسم برپا می‌شود.

مراسم یلدای انجمن نمایشگران عروسکی یکشنبه سوم دی ماه از ساعت ۱۸ تا ۲۰ در سالن جوانمرد عمارت خانه تئاتر واقع در خیابان سمیه بعد از تقاطع نجات‌اللهی پلاک ۲۶۰ برگزار خواهد شد.

اجرای عطر آدم در سینماتئاتر کانون

سرود-نمایشِ «عطرِآدم» به نویسندگی و کارگردانی مهدی فرشیدی سپهر با حضور بازیگرانی از چهار سال تا پنجاه‌وچهار سال در سینماتئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روی صحنه می‌رود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر سرود-نمایشِ «عطرِ آدم» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی مهدی فرشیدی سپهر از روز چهارشنبه ۲۹ آذر ساعت ۱۹ در سینما تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان روی صحنه می‌رود.

گروه بازیگران سرود-نمایشِ «عطرِآدم» که با تنوع سنی از چهار سال تا پنجاه‌وچهار سال هستند، عبارت‌اند از:

مهرک مهدی ۴ سال، ماهک مهدی ۸ سال، محمدسروش علیشاهی ۱۰ سال، نامی تابعیان ۱۰ سال، ماهان زواره ۱۰ سال، مانی حسامی ۱۰ سال، هوراد وجدان زاده ۱۵ سال، مبینا اکبری ۱۷سال، آرمیتا طهرانی ها ۱۷ سال، یاسمین کاظمی ۱۷سال، آریانا کیهانفر  ۱۸ سال، هلیا هاشمی ۱۸ سال، سجاد حسینی ۱۹ سال، سبا همزه ۲۰ سال، ویانا قلی تبار ۲۱ سال، نفس صادقی ۲۱ سال، مهیار اسدی  ۲۷ سال، عباس اکبری  ۲۷ سال، پویا طهماسبی  ۲۸ سال، نگین محمدی ۳۷ سال، زهرا کریمی ۳۹ سال، مهدی فرشیدی سپهر  ۴۱ سال، ملیحه اکبری ۴۲ سال، روشنک کریمی ۴۲ سال، مریم علوی ۴۲ سال، مریم میرطاهری ۴۲ سال، امید یارندی  ۴۲ سال، سایه چهرچلگانی ۴۳ سال، احسان حسامی ۴۳ سال، آیدا قهرمان ۴۳ سال، محبوبه طهماسبی  ۴۴ سال، لیلا حسینی  ۴۵ سال، محسن صادقی  ۵۲ سال و مریم منصوری ۵۴ سال.

سایه چهرچِلگانی (دستیار و برنامه‌ریز)، عباس اکبری و روشنک کریمی (پشتیبانی)، مهیار اسدی و آرین صمدی (تنظیم قطعات)، معین قوی (پوستر و تیزر)، امید آیینه‌چی (موشن گرافی)، آناهیتا طهماسبی و معین قوی (عکس)، هانا صراف (صفحه مجازی)، حامد جهانبخش (اصلاح کیفی موسیقی‌ها)، میلاد محمدی و مسیحا ابوعلی (استودیو کارو و ترانه‌سرایان‌ مهمان) دیگر عوامل این اثر هستند.

سرود-نمایشِ عطرِآدم برای بزرگ‌سالان و نوجوانان و کودکان بالای هفت سال مناسب هست.

در خلاصه آمده است: «اقشار گوناگون مردم در کنار هم سرود می‌خوانند. بدون سفارش و اجبار، سرودهایی که تابه‌حال نشنیده‌ایم. سرودهایی راجع به شما می‌خوانند.»

مدت‌زمان اجرا یک ساعت و نیم است و هرروز به‌جز شنبه‌ها ساعت ۱۹ در سینما تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان واقع در خیابان وزرا بالاتر از سینما آزادی روی صحنه می‌رود.

علاقه‌مندان برای تهیه‌ بلیت می‌توانند از طریق سایت تیوال و برای اطلاعات بیشتر از طریق تلفن ۰۹۰۳۴۱۴۲۶۱۲ اقدام کنند.

رویایی پروانه‌ای در جشنواره تونس

نمایش رویای پروانه‌ای  نوشته و کار سید جواد رحیم زاده  برای حضور در سی‌وششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان نیابولیس راهی تونس می‌شود. سی وششمین جشنواره بین‌المللی تئاتر نیا بولیس از ۲۶ آذر تا سه دی ماه (۱۷ تا ۲۴ دسامبر) در پایتخت تونس با حضور سیزده کشور برگزار می‌گردد .

هنرمندانی از کشورهای ایران، تونس، مصر، عربستان سعودی، عراق، مراکش و… در این جشنواره به اجرای آثار نمایشی خود برای مخاطب کودک و نوجوان می پردازند. از ایران گروه تئاتر سیمرغ با نمایش رویای پروانه ای به تهیه کنندگی محمد برومند در این جشنواره به صحنه می‌رود .

داستان نمایش قصه دختر نوجوان به نام «رها» است که برای شاد کردن مادرش تصمیم می‌گیرد زیباترین گل جهان را پیدا و به مادرش اهدا کند . او سفری را آغاز می‌کند و با موجودات جدیدی دوست و آشنا می‌شود. رها که دوست دارد همه شاد باشند و خوش بگذرانند به دوستان جدیدش کمک می‌کند تا زندگی بهتری را تجربه کنند . قورباغه، شتر، ناخدا و پروانه نیز به دختر کمک می‌کنند تا زیباترین گل جهان را پیدا و به مادرش اهدا کند .

رها عبدالله زاده بازیگر نمایش و دینا فهمیده، پریا حسینیان، باران رحیم زاده، جواد رحیم زاده

عروسک گردان‌های این نمایش هستند. طراح لباس و ساخت عروسک: مهناز آقایی، ساخت و انتخاب موسیقی : مهدی کیانمنش ، اپراتور نور وصدا : ملیحه فرید ، منشی و مدیر صحنه : نغمه نیکرو می باشند . اشکان شوریده ، رادمهرحیدری فرد و پریا حسینیان موسیقی نمایش را بصورت زنده اجرا می کنند . مدیر تولید : اکرم شایان فر، مدیر روابط بین الملل کمپانی سیمرغ ،ایلیا برومند است و سعید بابایی، طراح پوستر وبروشور است.

گروه سیمرغ بیش از این با نمایش های: کاکلی و آخرین برگ در این جشنواره حضور داشته است .

نمایش رویای پروانه ای کار گروه تئاتر سیمرغ به کارگردانی: جواد رحیم زاده و تهیه کنندگی محمد برومند در این جشنواره دو اجرا در شهرهای نابل و تونس خواهد داشت.

بازیگر آسیب‌دیده دوباره بستری شد

غلامرضا پودینه که ۱۱ فروردین ۱۴۰۱ در هنگام بازی در نمایش «دکتر نون…» در سالن اصلی تئاتر شهر دچار حادثه شد و ۲۰ ماه گذشته درگیر عوارض ناشی از ضایعه نخاعی بوده، دوباره از روز پنجشنبه ۲۳ آذر در بیمارستان امام علی (ع) زاهدان بستری شده است.

به گزارش خبرنگار ایران تئاتر در سیستان و بلوچستان، غلامرضا پودینه، بازیگر پیشکسوت زاهدانی، ۲۰ ماه پس از سقوط در بخش ماشینری سالن اصلی تئاتر شهر، به‌خاطر عوارض و صدمات ناشی از آن حادثه، باردیگر در بیمارستان بستری شده است.

این هنرمند، ۱۱ فروردین ۱۴۰۱، هنگام بازی در نمایش «دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد» به کارگردانی هادی مرزبان، در پشت صحنه تئاتر شهر دچار سانحه شدید شد و از ناحیه پا و کمر، آسیب دید.

پودینه در ۲۰ ماه گذشته، به دلیل عوارض نخاعی و آسیب‌های وارده به ستون فقرات، در بستر بیماری بوده و اکنون دچار مشکلات داخلی ناشی از این صدمات شده است. او به همین دلیل، از پنجشنبه ۲۳ آذر در بیمارستان امام علی (ع) زاهدان بستری شده و تحت درمان قرار گرفته است.

سایت ایران تئاتر، برای این هنرمند پیشکسوت تئاتر، تلویون و سینما، آرزوی سلامتی دارد.

صحنه تئاتر مجازی است بر حقیقت

کتاب دلنوشته‌های تئاتری نوشته بابک والی در دست انتشار است. این کتاب پژوهشی در باب شکل‌گیری بازیگری در نمایش‌های کمدی است. بخش‌هایی از این کتاب به مرور در سایت خانه تئاتر منتشر می‌شود.

شیوه‌ی بازیگری در نمایش‌های کمدی

این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود

هرکه فکرت نکند نقش بود بر دیوار

حافظ

فی‌الواقع من به این نتیجه رسیدم که بازیگران نمایش‌های کمدی، هر اتفاق یا موقعیتی که برای آنها پیش می‌آید باید به صورت عادت درآید، چون اگر بخواهی چیزی را به زور به تماشاگر حقنه کنی که باور کند مثل:

(غلظت «احساس، عکس‌العمل‎های تند روی حرکات، فشار روی صدا، ادای دیالوگ‎های ملقلق، خود شیفتگی در نقش، فوکوس‌کشی «بازی خوری» پارتنرها، نشان دادن خود که همه کاره‌ی نمایش هستی) امکان‌پذیر نیست.

تکوین و تکامل برای یک بازیگر وقتی صورت می‌گیرد که پا به پای دیگر نقش‏‎ها، بدون زیاده روی در اثبات خود باشد.

کار نمایش درست مثل یک تیم فوتبال است که همه در خدمت یکدیگر بوده تا به نحو برجسته‌ای کمدی‌های نمایش از آن فوران کند. لازمه جوشش لحظات کمدی در خودکنترلی است که بی‌جهت موقعیّت‌ها به هدر نرود و اگر غیر از این باشد به هرز رفتن بازیگر منجر می‎شود که خطرناکترین دشمن برای یک بازیگر کمدی است که بفهمد کامل شده و همه چیز در او تمام است این‌جاست که سقوط و مرگ بازیگر فرا می‌رسد. حال چرا در مطلب بالا خط تیره زیر (عادت) کشیدم؟ بدین دلیل که وقتی خودآگاه بازیگر به طور عادت ایفای نقش می‌کند پیداست که کاراکتر در جوهره وجودش رسوب کرده و به نحو شایسته و بایسته‎ای شخصیّت را بی‌کم‌و‌کاست و آنچنان که هست زندگی می‌کند نه اینکه بازی کند. یکی دیگر از مضّرات بازیگران نمایش‌های کمدی تعصّب بر روی نقش است.

همین  مطلب او را به بیراهه و انحراف کشیده که باز دارنده خلّاقیّت او می‎شود. زیرا همان تعصّب، ناخودآگاه او را به دام کشیده و دست و پایش را می‌بندد و برای رهایی از این گرفتاری او را به اغراق و انحراف می‎کشاند که نه تنها به خود که به کاراکتر و دیگر بازیگرها ضربه وارد می‌کند و این همان خودباوری است که گریبانش را می‌گیرد و رهایش نمی‌کند. چون به درستی به درک و شناخت واقعی نقش رو برو نشده، زیرا به عقیده و تلّقی خود از نقش، پافشاری می‎کند. برای همین است که این‌گونه بازیگرها از نقد و راهنمایی فراری اند و گوش شنوا ندارند.

در آموزش های بازیگری این جمله بسیار مرسوم شده است که برای رسیدن به رویاهایت هر بهایی که لازم هست بپردازید و این گفته یا آموزش آن بسیار خطرناک است، علی‌الخصوص برای دختران و خانم‌ها. یعنی چی که هر بهایی لازم است بپردازد؟ اگر شخص علاقمند به هنر باشد با این روش آموزش نادانسته دست به هر کاری می‌زند. و نتیجه آنکه به انحراف کشیده شده و از راه اصلی هنر که پالایش و پالودگی درون انسان‌هاست به دور افتاده و زندگی ناهنجاری را برای خود به وجود خواهد آورد. برای بدست‌آوردن هنر یا هدف، نباید به هر وسیله‌ای متوسّل شد چون آن وقت شما هدف یا همان هنری که منظور نظر شماست از راه غلط، فدای وسیله کردی، در حالی که عکس آن باید صادق باشد و وسیله را باید برای بدست آوردن هنر فدا کنی و نه هنر را قربانی وسیله.

یا اینکه می‌گویند: خودت را که باور داشته باشی، کائنات برای رسیدن به رویاهایت به تو کمک خواهد کرد. این هم یکی از آن روش‌های غلط (مدیتیشن) غربی است که آن را ربط به کائنات داده‌اند. در حالی‌که این روش در مکتب بودا کسب انرژی‌های مثبت و سپس متمرکز کردن آن بر روی عمل و یا ذهن خود بکار می‌رود و هیچ ربطی به کائنات ندارد.

 

کمدین کیست

۱- کمدین: بازیگری است با استعداد و مسلط به تمام تکنیک بازیگری و با تجربه فراوان، که ضمناً باید صاحب ذوق و قریحه طبیعی و حافظه قوی باشد. کار زیاد و هوش و فراست فراوان لازم دارد. کمدین باید پیوسته درآموزش خود بکوشد. به زبانی که سخن می­گوید باید تسلط کامل داشته باشد. در درام بازیگر آسان تر ایجاد گرمی،‌هیجان و حرکت می­کندولی در کمدی یک بازیگر کمدی (کمدین) باید روح خود را آنقدر سوهان زند و آنقدر صیقل دهد تا در قالب روح قهرمان کمدی بگنجد. کمدین باید ممارست و تمرین بسیار زیادی انجام دهد. کوچکترین اشتباه همه زحمات را به باد می­دهد. طبیعی و متعدل بودن از واجبات بازیگران کمدی (کمدینها) است. کار کمدین مرکب از دو قسمت مشخص است که به هم آمیخته اند. قسمت اول بیان کمدین است که هنرپیشه افکارنویسنده نمایشنامه را واگو می­کند. قسمت دوم عمل کمدین است که ما آنرا جنبش و یا ژست می­گوییم، در این قسمت است که کمدین به مفهوم دل خود شکل می­دهد. مخترع و خلاق می­شود، هیکل می­سازد، صورت می­دهد، یک هیکل واقعی که راه می­رود و عمل می­کند و یک صورت زنده روح که معرف رنج­ها، خوشی­ها، ترس­ها وتمام علایق بد وخوب ماست. با ژست و جنبش است که تراوشات مغزی نویسنده به شکل انسانی از مغز کمدین تراوش می­کند و پدیده­ای به وجود می آورد،‌این پدیده در مقابل ما ظاهر می­شود، زندگی می کند. اینجا دیگر نویسنده به نظر نمی آِید، ما او را نمی بینیم، عقب او نمی گردیم. تنها عمل کمدین ما را به خود مشغول می سازد. بدیهی است وقتی که صحبت باعمل تواماً شاد در هم آمیزد نوسانات مختلف فکری را بهتر نشان میدهد.

۲- در جلد هفدهم کتاب انسیکلوپدی فرانسه درباره بازیگر کمدی (کمدین) توصیفی است که عیناً به جهت اهمیت موضوع اشاره دارد که : آکتور کسی است که فقط می تواند بعضی از نقشها را بازی کند، او نقش­های دیگر را به تناسب شخصیتی که دارد تغییر می­دهد. اما کمدین قادر است همه رلها را بازی کند. آکتور در قالب پرسوناژ می رود، در حالی که پرسوناژ در قالب کمدین است. آکتورهائی بعضاً‌یافته می شوند که کمدین هستند اما کمدین ها همه آکتورند. مثلاً کسی که همیشه نقش های تراژدی را بازی می کند جز یک آکتور بیش نیست. به عبارت دیگر او همیشه بر شخصیت خود حاکم است و تقلید، در جود خود را تغییر نمی‌دهد، و همینظور تقلید، او راتغییر نمی دهد. با اینکه تقلید در ذات بشرست و از کودکی در سرشت او جای می­گیرد. اما کمدین کامل کسی است که هر چه بتواند حس تقلید خود را تکامل می­بخشد. کمدین باید حس تطبیق دان خویش را، پرورش دهد. بنابراین فرق اساسی بین آکتور و کمدین همین تقلید است. حس تقلید آکتور به اندازه کمدین قوی نیست. تفاوت بین آکتور و کمدین را از مقایسه نحوه بازی ایندو و از سنجیدن میزان درک رلهایشان می توان فهمید. آکتور جای پرسوناژ را می گیرد درحالیکه کمدین در ذات و درون او جای می­گیرد.

۳- یک نکته بسیار مهمی که حتماً باید یک کمدین طی تمرینات و تجربه عملی فراوان به آن مهارت کامل پیدا کند مکالمه کمیک نامیده می شود و آن اینست که موضوع و نقطه اوج یک مکالمه خنده دار باید در آخر گفتار باشد، چرا که انتهای هر گفتار مؤثر ترین محل برای انتقال هرگونه بیان عاطفی است و ما اگر بخواهیم بیشترین تأثیر ممکنه را از نکات خنده داری که نوشته ایم بگیریم، ناگزیر می باید آن نکات را در مؤثرترین موضوع ممکنه آن گفتار نیز بگذاریم.

دیگر آنکه، گنجاندن نکات خنده دار در آخر گفتار، از نظر فنی نیز صدمه ای به سایر قسمتهای نمی­زند، چرا که اگر لب مطلب و جان کلام یک مکالمه خنده دار در ابتدا و یا اواسط گفتار آورده شود. به رغم موضع ضعیفی که دارد، تا اندازه ای موجب خنده تماشاچیان خواهد شد و همین امر، یعنی سر و صدای خنده تماشاچیان مانع از شنیدن بقیه گفتار و باعث می شود که مقداری از مطالب نمایشنامه نامفهوم و بی اثر گردد و در فهم نمایشنامه که هر جمله و حتی هر کلمه آن، با دقتی خاص  و از روی ضرورتی اجتناب ناپذیر آورده شده است،‌خللی ایجاد شود. اغلب بازیکنان کارآزموده نمایش های کمدی «کمدین­ها» روی صحنه، متوجه این مسئله هستند و در صورت لزوم، مطالبی را که احتمال می دهند در اثر سر و صدای خنده تماشاچیان، به گوش کسانی که در ردیف­های آخر نشسته­اند، نرسیده باشد؛ به صورتی تکرار می­کنند. یا در بین تقریباً سکوت یا افت شدت دو خنده جمله کمیک را ادا می­کنند.

عامل زمان

بعضی از بازیگران با داشتن استعداد، موقعیت، ظاهری زیبا و هوش و زیرکی که در وجودشان هست، باز به آنچه که تصورش می کردند نرسیدن. علت چیست؟

به گمان من فقط یک چیز را در نظر نداشته و از آن بی توجه عبور کرده است و تمام بخت و اقبال و شانس خود را از دست داده اند وآن – عامل زمان- است. چون بی‌اطلاعی بایستی عامل بسیار مهم که چگونه آنرا دریافت کند و چطور با آن روبرو شود و از آن استفاده نماید باعث می‌شود که به جای پیشرفت، در جا زده و بقولی پسرفت داشته باشد. باید دانست موقعیت سنجی یا همان عامل زمان یکی از شاخصه‌های محرز یک بازیگر است که اگر بدان توجه نکند بازنده زمان از دست رفته خواهد بود. بسیاری از بازیگران را می‌شناسم که به خاطر سختی‌کار و سنگینی مشکلات و بعد مسافت و یا زمان زیاد برای تمرین و آماده کردن کار و احیاناً هزینه‌هایی هم که علی الیقین صرف می‌شود باعث می‌گردد که نمایش خوبی را که در زمان مناسب بروی صحنه خواهد رفت از دست می‌دهند. لذا این عامل زمانی (موقعیتی) است که نصیب هر کسی نمی‌شود و کسی که توجه به این عامل زمان داشته باشد بی تردید یک شبه ره صد ساله را خواهد پیمود.

 

صحنه تئاتر مجازی است بر حقیقت.

در صحن نمایش ثمری باید دید                           هم آن و هم این و اثری باید دید

این قاب ظهور عمل و چالش ماست                       در تزکیه‌اش هنر وری باید دید

محسن حاجی یوسفی

کار هنرپیشه روی نقش و ارائه آن به تماشاچی، درست مثل کار یک دختر بچه‌ای که به هستی عروسک خویش، به زندگی درون آن و چیزهای دور و بر آن ایمان دارد، است. بچه می‌داند که عروسک قادر به خوردن نیست ولی باز از او می‌خواهد که اندکی غذا بخورد. می‌داند که خواب برای عروسک معنا ندارد ولی باز برایش لالایی می‌خواند. همین‌طور هم هنرپیشه هنگامی‌که کلمه (اگر) به ذهنش برسد و روح خلاقه‌اش به کمک آید از وادی زندگی واقعی به وادی دیگری کشیده می‌شود. درست همانند دختر بچه که میداند در زندگی واقعی عروسکش نه خوراکی می‌خورد و نه خوابی او را در بر می‌گیرد ولی از این وادی حقیقی به وادی خلاقه‌اش پرتاب شده و برای عروسکش خوراکی آورده و لالایی می‌خواند و این چیزی است که بازیگر در تخیل خویش باید بیافریند. وقتی بازیگر چنین زندگی را باور داشت، آماده برای شروع کار خلاق است.

پس صحنه تئاتر مجازی است بر حقیقت. صحنه تئاتر جایی است که هنرپیشه صادقانه بدان ایمان دارد، روی این اصل استانیسلاوسکی مدعی است که در صحنه تئاتر، حتی آشکارترین دروغ باید به حقیقت بدل شود تا بتوان به آن، عنوان هنر بخشید.

استانیسلاوسکی شیوه بازی واقعی‌گرا که بر بازیگری بنا شده را بنیان گذارد. وی بر آموزش، انضباط و دانش شخص بازیگر در تصویر کردن شخصیّت نمایشی تا آن‌جا که واقعی و باور کردنی به نظر برسد تأکید بسیار می‎کرد. لذا برای هنر پیشگانی که در تئاتر کار می‎کنند مرز مشخصی می‌کشد.

او می‌گوید: به طور کلی سه نوع هنر پیشه وجود دارد:

۱ـ هنرپیشه خلاق ۲ـ هنر پیشه مقلّد ۳ـ مزدور نمایشی. که این آخری پست‌ترین نوع هنرپیشگی به شمار می‏رود.

یعنی هنرپیشه‎ای که زور بزند تا خود را به نحوی نمایش داده و اثبات کند که در اصطلاح عامیانه به هنرپیشه ناوارد و نالایق می‎گویند. علی‌الخصوص هنرپیشه‎ای که به نحوی بس اغراق‌آمیز بازی می‎کند.

روی این اصل پرورش قوای ناخودآگاه هنرپیشه، بستگی تمام به تکنیک روانی آگاهانه او دارد و این زمانی میسّر است که هنرپیشه کاملاً درک نقش کند که حیات  درونی و بیرونی‌اش، به طور طبیعی و عادی «یعنی همان عادت» بنا بر قوانین طبیعت آدمی ‌و شرایطی که در صحنه می‎بیند، اوج گرفته و تکامل می‎یابد. و این زمانی است که از درونی‌ترین زوایای ضمیر ناخودآگاه بازیگر، احساساتی بروز خواهد کرد که خودش همه وقت قادر به درک آنها نخواهد بود. چون از ضمیر خودآگاهش فوران نموده، لذا این احساسات تا مدتی کوتاه و گاهی طولانی او را فرا می‎گیرد و به جایی (راهی) سوقش می‎دهند که ندایی باطنی این احساسات را بازگو می‌کند. اگر بازیگر بدین درجه رسید، بداند که شخصیّت در وجودش رسوب کرده است.

ارسطو در بوطیقای خود این نیروی مرموز را که به ورای قوه درک بیشتری می‎رسد «جوهر» می‌گوید، فلاسفه به آن «ذات» می‌گویند، عرفا بدان «باطن»، علمای عرب بدان «هیولیٰ» و ما، فارسیان بدان «سرشت» می‎گوییم. که عامیانه‌اش می‌شود «گِل وجودی».

و به راستی اگر هنرپیشه بر آنچه که در بیرون نقش هست و او را وسوسه به افراط و زیاده روی می‎کند غلبه کرد، مطمئن باشد که مهمترین مقام را در هنر تئاتر کسب خواهد کرد.

اگر بدین درجه رسید خیالش آسوده باشد که در انجام هدف اساسی هنر تئاتر یعنی خلق «زندگی روح انسانی» نقش و ارائه آن به گونه‎ای هنری از پسش برخواهد آمد.

در این‌جا می‎خواهم راه را برای شما عزیزان هنرمند ساده و خلاصه کنم.

از استانیسلاوسکی شروع می‎کنم که ده عنصر آن هسته «سیستم» مشهور و در دو جلد کتاب هشتصد صفحه‌ای او به نام‌های ۱ـ کار هنرپیشه روی خود ۲ـ کار هنرپیشه روی نقش- را بیان کنم.

«اگر» شرایط داده شده: ۱)تخیّل ۲) توجه ۳) نرمش عضلات ۴) قطعات ۵) مسائل حقیقت ۶) ایمان ۷) حافظه‌ی عاطفی ۸) ارتباط ۹) کمک‌های خارجی ۱۰ـ تکنیک روانی.

که با یادگیری و ممارست و تمرین روی آنها باعث می‎شود، کار کرد عملی، باطنی و ظاهری یک بازیگر به روی صحنه «زندگی روح انسانی» نقش را به بهترین وجه ارائه نماید، بازیگر قابل قبولی است.

واختانگوف شاگرد خلف استانیسلاوسکی به بازیگرانش می‌گفت: مادامی‌که شما به چیزی فکر می‌کنید اهمیتی ندارد که آن فکر واقعی باشد یا خیر. مسئله مهم این‌جاست که ما دیر یا زود متوجه می‌شویم بازیگر نه تنها در مسیر نقش یا بازی حرکتی موازی را آغاز کرده، بلکه همگام با شخصیّت مفروض داستان می‌اندیشد و تجربه می‌کند. بخشی از آنچه بازیگر انجام می‌دهد تحت نفوذ اراده و نیّت اوست و بخش دیگر زیر سیطره ماهیّت و شدّت وقایعی است که برایش روی می‌دهد.

ریچلارد بولسلاوسکی دیگر شاگرد استانیسلاوسکی عقیده بر آن داشت که هر حسی را می‌توان آفرید و آموزش داد. اضافه بر پرورش مهارت بازیگری، او بر آن بود که در گونه‌ی اخیر می‌توان به شناختی از مفهوم گروه و کار جمعی رسید. نتایجی که به زعم او در جای دیگر یافت نمی‌شد. در هر کار گروهی نکته‌ی مهم، داشتن یک رهبر است اگرچه همه‌ی کارها توسط جمع یا گروه انجام می‌شود. مثالی که می‌زد دسته پاروزنان کشتی بود. آنها منظم و یک‌دست پارو می‌زنند ولی فرمان حرکت توسط سکّان‌دار صادر می‌شود.

مثالی که در مقابل آن می‌توانیم بزنیم کاری است که یک طراح ساختمان انجام می‌دهد. او نقشه‌هایش را به دیگران می‌دهد تا کارش را کامل کنند. کارگران بعدی یا مجریان ساختمان در احساس خلاقه‌ی او سهیم نیستند. در واقع او نیز به هنگام تحقّق اثرش حضور ندارد.

چند نظریه در باب هنر

آیا هنر باید بیاموزاند، آگاهی دهد، سازمان دهد، تحت تأثیر قرار دهد، تحریک کند و یا باید تنها یک وسیله‎ برای لذت باشد؟

«آریستوفان» فیلسوف، شاعر و کمدی نویس یونان باستان درباره هنر می‌گوید: هنر نباید فقط لذت دهد، بلکه باید درس اخلاق نیز داده و مشاوری برای سیاست باشد.

دویست سال بعد از آن «آراتوستن» ریاضی‌دان و معلم اخلاق در یونان باستان بر خلاف نظریه آریستوفان می‌گوید: وظیفه شاعر در زمینه هنر رسیدن ذهن شنونده است و هیچ گاه نباید به او آموزش دهد.

و باز دویست سال بعد «استرابون» جغرافی‌دان بزرگ یونان باستان می‎گوید: هنر و شعر درس اولی است که دولت باید به کودک بیاموزد، شعر از فلسفه فراتر است چرا که توده‎های مردم را مخاطب قرار می‏دهد در صورتی که مورد خطاب فلسفه تنها یک اقلیت است.

اما برعکس همه این نظریات، «افلاطون» می‌اندیشد که شاعران و هنرمندان را نباید به جمهوری کامل (مدینه فاضله) راهی باشد، چون شعر به هنگامی ‌معنا می‎یابد که ستایشی بر شخصیّت و اعمالی باشد که باید به عنوان نمونه قرار گیرند.

تئاتر از آن‌جا که ناسوتی است (عالم مادی، تقلید می‌کند، اما دنیا خود تقلیدی از اندیشه است)، پس تئاتر تقلیدی است از تقلید دیگر.

اما تعریف هنر از نظر «ارسطو»: وی در بوطیقای خود می‌گوید هنر تقلیدی از طبیعت برای ماست. کلمه «تقلید» معنی یک برگردان نسبتاً کامل از یک مدل اصلی را می‎رساند.

بنابراین، هنر برگردانی از طبیعت است و «طبیعت» یعنی کلیه آن چه که خلق شده است. در نتیجه هنر برگردانی است از مخلوقات.

  • (داریوفو) کمدین بزرگ ایتالیایی جمله زیبایی دارد او می گوید:

خنده، خوشایند زورگویان نیست

لذا توای کمدین قدر این هنر خود را بدان که چنین اسلحه برنده ای در اختیار داری زیرا با خنداندن ملت خود است که خوار چشم زور گویان می شوی و باز همو می گوید:

هر اثر هنری، هر بیانیه هنری و هر ابراز عقیده هنرمند، بر سیاست تاثیر گذاشته و چیزی به آن اضافه می کند.

یادآوری چند نکته

وقتی شب به شب به شخصیّت نمایشی‌ات فکر می‌کنی ناگهان به زمان بندی آن می‌رسی که دارای سه بخش است:

۱ـ حرکتی را آهسته‌تر یا تندتر انجام می‎دهی.

۲ـ گفت و گویی را سریعتر یا آهسته‌تر ادامه می‎دهی.

۳ـ میزان مکث قبل از یک دیالوگ مهم را تجربه می‎کنی.

توضیح مهم: در نمایش کمدی، حتی تغییر یک هزارم ثانیه‎ای در زمان سنجی یک دیالوگ، می‎تواند تفاوت زیادی بین اینکه تماشاگر قهقهه یا فریاد بزند، ایجاد می‌کند.

(البتّه عملی که منتهی به آن دیالوگ شود نیز مهم است)

نکته مهم: توجه به زمان مناسب در کمدی‌ها و همه‌ی انواع نمایش یکی از لذت بخش‌ترین جنبه‌های بازیگری است.

یک اصل: تغییری که بازیگران مجاز به انجام آن نیستند. بازنویسی دیالوگ یا اضافه کردن و یا کم کردن در نمایش است مگر در مواردی خاص، فی‌المثل خاموش شدن ناگهانی صحنه نمایش یا نبود وسیله‌ی نمایش یا بهم ریختگی صحنه یا فروریختن دکور.

توصیه‎ای برای بازیگران تازه کار: هرگز با خودت مصالحه نکن (مثلاً اگر کاری انجام می‌دهی که باوری به آن نداری یا حس می‎کنی درست نیست انجام نده).

قانون همیشگی: به هیچ‌کس اجازه ندهید به جز کارگردان، که شما را به چیزی بکشاند که میدانید غلط است.

یک تذکر: هیچ وقت فکر نکن که بهترین هستی، همیشه سعی کن بهتر باشی.

یک هشدار مهم: سخت‎ترین قسمت بازیگر حرفه‌‎ای بودن، تعهد داشتن به بازیگری است نه به زندگی.

یک مطلب: مطلوب‌ترین چیز در بازیگری این است که مدت کوتاهی به روی صحنه درگیر تخیلت می‌شود و به این حقیقت پی ببری که چیزهای متفاوتی می‎توانست بشود که در واقعیت نمی‎توانستی به آنها فکر کنی.

بی‌رحم‌ترین قانون: سخت‌ترین کار یک بازیگر حرفه‌ای، فقط گرفتن نقش نیست بلکه پشت سرهم به جلسات تست بازی رفتن و ۹۹ درصد اوقات، رد شدن است.

توصیه‎ای برای بازیگران جوان: هیچ‌وقت فراموش نکن که کسی هستی! فراموش کردن خود با فرورفتن توی نقش آسان است. خیلی‌ها بارها این کار رو کردن اما تو ای جوان! باید یه دست‌آویزی هم به واقعیت داشته باشی. چرا؟ چون بعضی وقت‎ها بیرون آمدن از قصه‌های جن و پری سخته، اما مجبوری که این کار رو بکنی.

کلامی از ((دیوید مَمِت )): این مخاطب است که به شما خواهد آموخت که چطور بازی کنید و باز هم مخاطب به شما خواهد آموخت که چطور بنویسید و کارگردانی کنید.

آن چند ثانیه جادوئی

واقعیتی که کمتر در نظر گرفته می شود این است که هر نمایشنامه ای در اصل فقط برای یکی دو لحظه پرتنش نوشته می شود. پولی که تماشاگر به خاطر بلیط نمایش می پردازد بابت کل دو ساعت نمایش نیست، بابت آن چند ثانیه‌ی بهتر نمایش است، آن چند ثانیه ای که بیشترین خنده یا بیشترین هیجان را به او می دهد. کل قدرت و کمال بازیگری باید به آن چند ثانیه جادویی معطوف شود.

گراملوت یا یک اصل حیاتی

از آن جائی که نمایش های کمدی براحتی سانسور پذیرند و مانع از اجرای آن می شود باید شیوه ی «گراملوت» یا زبان خاموش را به کاربرد و آن عبارت است سبکی در تئاتر کمدی که برای دور زدن سانسور ابداع شد. بدین گونه که از هر ده کلمه شاید فقط یک کلمه آن واقعی باشد و بقیه کلمات را با استفاده از=صدا واژه ها، پانتومیم، تقلید= ادا شود، چون این تنها زبانی است که همه می فهمند اما باید مراقب بود که ابتذال و هجو کشیده نشود.

 

آغاز کلنگ‌زنی حریم تئاتر شهر

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز (شنبه ۲۵ آذر )در بازدید از تئاتر شهر با بیان اینکه مراسم کلنگ‌زنی و آغاز پروژه اجرای حریم تئاتر شهر از شنبه دوم دی آغاز خواهد شد، در جمع خبرنگاران رسانه‌ها گفت هنرمندان علاقه ویژه‌ای به تئاتر شهر دارند و ازاین‌روی با انجام این پروژه، زمستان ۱۴۰۲، بهار اهالی فرهنگ و هنر خواهد شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بازدید از پروژه اجرای حریم تئاتر شهر در جمع خبرنگاران گفت: «تئاتر شهر برای تهران و کل کشور  قلب تپنده حوزه فرهنگ و هنر و نماد فرهنگی و هنری شهر تهران و کشور است و اهالی هنر علاقه خاصی به این مکان دارند.»

او افزود: «پروژه اجرای حریم تئاتر شهر از سال ۱۳۶۸ مورد مطالبه هنرمندان بوده و هنرمندان برجسته مکرراً به بنده مراجعه کردند و با همکاران من در مورد انجام این پروژه صحبت کردند، بنابراین ان‌شاءالله این پروژه به همت معاونت توسعه منابع انجام می‌شود.»

اسماعیلی درباره زمان کلنگ‌زنی این پروژه توضیح داد: «بنده تمایل داشتم در این هفته این اتفاق صورت گیرد ولی روز دوشنبه در وزارت فرهنگ مهمان ویژه‌ای داریم و یک شهید عالی‌مقام در وزارت فرهنگ تشییع و تدفین می‌شود که همکاران من مشغول این برنامه هستند؛ لذا شنبه هفته آینده طی یک برنامه مناسب کلنگ‌زنی این پروژه انجام می‌شود.»

وزیر فرهنگ افزود: «هنرمندان علاقه ویژه‌ای به تئاتر شهر دارند و این مسئله، دلیل ما برای شروع این پروژه است ازاین‌روی با انجام این پروژه، زمستان ۱۴۰۲، بهار اهالی فرهنگ و هنر می‌شود.»

 این بازدید، با همراهی کاظم نظری، مدیر کل هنرهای نمایشی، صورت گرفت.

ششمین نشست صدای نمایشنامه‌نویس برگزار می‌شود

ششمین نشست «صدای نمایش‌نامه‌نویس» با ترجمه، حضور و نمایش‌نامه‌خوانیِ مازیار معاونی و با روخوانی نمایشنامه «تلفن همراه مرد مرده» نوشته سار رول برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران، در ششمین نشست «صدای نمایش‌نامه‌نویس»، دور جدید از سلسله‌ نشست‌های نمایش‌نامه‌خوانی کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران، نمایش‌نامه‌ی «تلفن همراه مَردِ مُرده» نوشته‌ سارا رول، با ترجمه، حضور و نمایش‌نامه‌خوانی مازیار معاونی، ساعت ۱۸:۳۰ روز شنبه ۲ دی‌ماه ۱۴۰۲، در تماشاخانه‌ی استاد جوانمرد نمایش‌نامه‌خوانی می‌شود.

به گفته‌ی مازیار معاونی، نخستین بار نمایش‌نامه‌ی«تلفن همراه مَردِ مُرده» در سال ۲۰۰۷ چاپ شده بود. این نمایش‌نامه، اثری مختصر و مفید و حاوی طنز مخصوص به این نمایش‌نامه‌نویس است.

این مترجم پیش از این، نمایش‌نامه‌های دیگری از سارا رول را با عناوین «آواز یک کابوی»، «خانه‌ی پاکیزه» و «اوردیس» در انتشارات افراز منتشر کرده بود. سارا رول، نمایش‌نامه‌های دیگری هم‌چون «در اتاق بعدی»، «پیرترین پسر»، «دمتر در شهر»، «سه خواهر» و «شوق بازی» را نوشته و منتشر کرده است. علاقه‌مندان برای شرکت در این نشستِ نمایش‌نامه‌خوانی می‌توانند در تاریخ یادشده به تماشاخانه‌ی استاد جوانمرد واقع در عمارت خانه‌ی‌ تئاتر به نشانیِ خیابانِ استاد نجات‌اللهی، خیابانِ سمیه، پلاک ۲۶۰ مراجعه کنند.

در نشست‌های پیشین «صدای نمایش‌نامه‌نویس»، نمایش‌نامه‌های «مجلس شبیه در ذکر مصائب استاد نوید ماکان و همسرش رُخشید فرزین» نوشته‌ استاد بهرام بیضایی، «هیچ‌کس به ما سلامی نکرد» نوشته‌ قطب‌الدین صادقی، «معمار و امپراطور آشور» نوشته‌ فرناندو آرابال، ترجمه‌ی شهرام زرگر و رامین ناصرنصیر، «مَردخوار» نوشته‌ علی عابدی و «درماندن در وضعیت آخر» نوشته‌ شکوفه آروین نمایش‌نامه‌خوانی شده بود.

بر اساس این گزارش، در این رویداد فرهنگی‌هنری، نمایش‌نامه‌ها توسط خودِ نمایش‌نامه‌نویس یا مترجم نمایش‌نامه، نمایش‌نامه‌خوانی و ضبط تصویری می‌شود.

لازم به یادآوری است که سلسله‌ نشست‌های نمایش‌نامه‌خوانی«صدای نمایش‌نامه‌نویس» به دبیری بهزاد صدیقی و توسط کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران، در نخستین شنبه‌ی هر ماه در عمارت خانه‌ تئاتر برگزار می‌شود.