یادداشت حسین کیانی درباره تازه‌ترین نمایشنامه‌اش

حسین کیانی نویسنده نمایش «مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» که به کارگردانی پسرش کارن کیانی از پانزدهم فروردین در تالار مولوی به صحنه می‌رود، یادداشتی منتشر کرد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی پروژه، نمایش «مجلس توبه‌نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» نوشته حسین کیانی، به کارگردانی کارن کیانی و با بازی بهروز پناهنده از پانزدهم فروردین ۱۴۰۳ در تالار کوچک مولوی، ساعت ۱۹ به صحنه می‌رود.

حسین کیانی درباره جدیدترین نمایشنامه‌اش یادداشتی با عنوان «اولین نمایشنامه حسین کیانی در شکل مونودرام یا تک‌گفتار و مهم‌تر از آن، نخستین اجرای نمایشی کارن کیانی» منتشر کرده که به شرح زیر است:

«من به جز نمایش‌نامه‌ی زنانه‌ی «زبان اموات» که پنج سال پیش نوشتم و هنوز بخت اجراشدن نیافته، نمایش‌نامه‌ی دیگری برای یک تک اجراگر ننوشته بودم. کاری که همیشه وسوسه‌ی آن را داشتم اما بنا بر دلایلی چند از انجام آن سر باز می‌زدم و شانه خالی می‌کردم. سال ۹۷ به پیشنهاد مدیر وقت تماشاخانه‌ی ایرانشهر برای نوبت اجرا، دست به کار نوشتن تک‌اجراگری زنانه‌ی «زبان اموات» شدم اما بازیگری برای تمرین نیافتم و نوبت از دست رفت. به جز این، شورای نظارت وقت هم اجازه اجرای نمایشنامه را نداد. گذشت تا سال گذشته و پیشنهاد دوست هنرمند و کارگردانی، برای اجرایی در دومین جشنواره ی چندرسانه‌ای میراث فرهنگی، که گرفتاری خودم اجازه‌ی حضور به عنوان کارگردان را نداد و صحبت از کارگردانیِ کارن کیانی با همان دوست کارگردان پیش آمد. تصمیم بر این شد که نمایشنامه‌ای تک اجراگر بنویسم و به کارن بسپارم.

کارن از سال ۹۴ به صورت مستقیم در گروه نوازندگان نمایش «مضحکه‌ی شبیه قتل» سالن اصلی کارش را شروع کرد و طی این سال‌ها در نمایش‌های «گروه تیاتر سعدی»-سال ۹۵ ،«همسایه آقا »-سال۹۵ ، «روز عقیم»-سال۹۶، «چشم به راه میرغضب» ، «پروین»-سال ۱۴۰۱ در بخش‌های گوناگون اجرایی کارکرد تا نوبت به دستیار اولی‌اش در نمایش «کافه کات» سال گذشته رسید. پس از آن دستیار اولی‌اش در نمایش «ط» کار موفق مجید رحمتی و بعد هم نخستین کارگردانی‌اش که دیگر وقتش رسیده بود، بی‌گمان پشتیبانی گروه و شخص من مسیر را هموار کرده. اما تلاش بی وقفه‌ی خود او به عنوان کسی که زادگاهش و پایگاهش تئاتر بوده در تجربه کردن و سپس پیگیری تئوریک، خوانشی و دانشی تئاتر و سینما خودش سبب‌ساز به اجرا رسیدن نخستین اثر صحنه‌ای اش بوده است.

امیدوارم اجرای او که با اجراگری حرفه‌ای بهروز پناهنده‌ی هنرمند و همراهی چند جوان هنرجوی با استعداد در کنار گروه حرفه‌ای چریکه همراه است، بالاخره ترس من را از نوشتن مونودرام و شیوه‌ی تک‌نمایشگری کمتر کند. و امیدوارتر شوم به نوشتن چند نوشتار نمایشی تک‌اجراگرانه‌ی دیگر بر اساس زندگی هنرمندان تئاتر ایران. که به نظرم به گردن هر نمایش‌نامه‌نویس، نمایش ساز و نمایشگری است که درباره‌ی تاریخ سوگ‌ناک و تاسف‌بار هنر نمایش ایران و سرگذشت اندوه بار نمایش‌سازان و نمایش‌نویسان و نمایشگران رنج دیده، کام ندیده و قدرنشناخته‌ی آن بخواند، بنویسید و بسازد. نمایشگرانی که رنج‌های آن از «توبه نامه‌نویسی اسماعیل بزاز» شروع می‌شود و به مهاجرت و دوری‌گزینی ناگزیز می‌رسد.»

درگذشت هنرمند پیشکسوت مازندرانی

بیژن رسولی، بازیگر پیشکسوت استان مازندران، صبح روز پنج‌شنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۳، در سن ۷۳ سالگی چشم از جهان فروبست.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از ایران تئاتر بیژن رسولی، پیشکسوت تئاتر، تلویزیون و سینمای استان، صبح روز پنج‌شنبه ۱۶ فروردین درگذشت.

زنده‌یاد رسولی، متولد ۱۳۳۲ در شهرستان بابل بود که بازیگری را از سال ۱۳۵۶ با ایفای نقش در تئاتر «مسافران» به کارگردانی بهروز مسروری آغاز و پس از انقلاب نیز در نمایش‌های کمدی با همراهی زنده‌یاد قاسم خدامی، ابوالفضل شانه بندپور، علی محمدی و مهرداد فلاحتگر، هنرنمایی کرد.

این پیشکسوت بازیگری، در فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی هم نقش‌آفرینی داشت که بازی در فیلم «شهر اردیبهشت» به کارگردانی مهرداد فلاحتگر، یکی از خاطره‌انگیز ترین آثار او به‌شمار می‌آید.

مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره انجمن هنرهای نمایشی استان مازندران، این ضایعه تاسف‌بار را به بازماندگان آن مرحوم و هنرمندان و پیشکسوتان استان مازندران تسلیت می‌گویند و از خداوند منان برای آن عزیز سفر کرده طلب رحمت و مغفرت الهی دارند.

عروسک‌خونه هنرمندان ناشناخته از سراسر کشور را به میدان آورد

مقصود نعیمی ذاکر، مدیرعامل خانه تئاتر برنامه «عروسک‌خونه» را بستری مهم برای ارائه نمایش‌های عروسکی برای مخاطبان دانست و گفت: «عروسک‌خونه» هنرمندان ناشناخته از سراسر کشور را به میدان آورده که این نگرش در برنامه، بسیار نکته مهمی است.
به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، مقصود نعیمی ذاکر، مدیرعامل خانه تئاتر درباره برنامه «عروسک‌خونه» که این روزها از شبکه نهال پخش می‌شود عنوان کرد: این برنامه نگاهی قابل تامل به دنیای عروسک‌هاست که رویکردی به اقوام ایرانی دارای تاریخ و قدمت دارد.

وی با اشاره به بعد تاریخی نمایش عروسکی گفت: دستیابی به خرده فرهنگ‌های برگرفته از نمایش عروسکی، سبب بیداری فرهنگی می شود و تمدن کهن ایران را برای مخاطبان، واکاوی می‌کند. عروسک‌ها در همه جای جهان ریشه‌های فرهنگی و تمدنی دارند. نهاد خانواده و بویژه مادران، در شکل‌گیری و جان بخشی عروسک‌ها، نقش مهمی داشته و دارند.

مدیرعامل خانه تئاتر جشنواره «عروسک‌خونه» را بستری برای حیات بخشیدن به عروسک‌های خفته در ایران دانست و بیان کرد: این بیداری، از سویی دیگر هنرمندان نمایش عروسکی را به عرصه می‌آورد و کمک می‌کند که مختصات فرهنگی اقوام ایرانی، تبدیل به پیام‌های قابل دسترس و دوست داشتنی شوند. همچنین این جشنواره نقش مهمی در تولید محتوا برای مخاطبان شبکه کودک فراهم کرده است. عروسک‌ها محدود به دوره سنی خاصی نبوده‌اند و نخواهند بود. بنابراین گشوده شدن این عرصه، هنر بزرگ و تاثیر گذار نمایش عروسکی را برای همگان، به میدان خواهد آورد.

نعیمی‌ذاکر با قدردانی از محمدصادق باطنی مدیر شبکه کودک و علی خواجه تهیه‌کننده این برنامه ابراز امیدواری کرد که این برنامه در طول سال نیز بصورت هفتگی در کنداکتور پخش، قرار گیرد تا نتایج بهتری پدید آید و مخاطب هدف، از آن فاصله نگیرد.

وی ادامه داد: آنچه در تعامل با مخاطب، بسیار مهم است این است که مخاطب، از ارتباط با رسانه، بهره فرهنگی ببرد و احساس نفع کند تا رابطه‌اش با محتوای برنامه، پایدار بماند و از این تعامل احساس دانایی و لذت کند. همچنین سامانه شاد نیز به عنوان بستری وسیع و اثر گذار برای گسترش پیام برنامه می تواند اثر بخشی خوبی داشته باشد.

وی عنوان کرد: به برنامه «عروسک‌خونه» و پیام‌رسان شاد پیشنهاد می‌کنم که برقراری ارتباط عمیق‌تر را در نظر داشته و نیازهای دانش‌آموزی مخاطب نیز در آن ملاحظه شود. پیام‌رسان شاد باید نسبت تعاملی دانش‌آموزان را با تولیدات رسانه‌ای به صورت هدفمند مد نظر داشته باشد و آن را یک فرصت آموزشی تعریف کند؛ تا فرصت تلاقی رسانه ملی و پیام‌رسان شاد، به یک راهبرد دائمی برای کمک به نظام آموزشی تبدیل شود. شاد، نباید صرفا عرضه کننده پیام باشد، زیرا در دوران زندگی رسانه‌ای جامعه، فرصت‌های ارسال پیام در گونه‌های چند رسانه‌ای، می‌تواند بسیار اثر بخش باشد.

مقصود نعیمی ذاکر گفت: علاقه مخاطب به برنامه «عروسک‌خونه»، می‌تواند روز بروز بیشتر شود، زیرا نمایش‌های عروسکی، همواره مورد توجه مخاطبان بوده و رسانه ملی گنجینه بزرگی از عروسک‌های تاثیرگذار را دارد. لازم است «عروسک‌خونه»، به عنوان یکی از ماموریت‌های ذاتی خود، این توجه را به تمام شبکه‌ها و مراکز استان‌ها در بهره‌گیری از عروسک‌ها بدهد تا هم «عروسک‌خونه» بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار گیرد و هم عروسک‌های رسانه ملی از آرشیو به نفع مخاطبان خارج و دوباره برنامه‌سازی شوند؛ همچون مدرسه موش‌ها، خونه مادربزرگه، گل گندم، تربچه، خونه گلپریا و … و نیز بسیاری از برنامه‌های عروسکی که در مراکز استان‌ها تولید و پخش شده‌اند.

وی افزود: مخاطبان برنامه‌های عروسکی همواره پا برجا بوده و هستند. عروسک‌ها از همان روزهای نخست زندگی خردسالان در زندگی آنها نقش آفرینی می‌کنند. در دنیای امروز حتی با گسترش فضای مجازی، در بسیاری از جوامع جهان، عروسک‌ها در شکل‌گیری شخصیت کودکان‌ ، نقش جدی دارند تا جایی که کمپانی‌های بزرگ تولیدکننده لوازم زندگی کودکان، گاهی تمام لوازم زندگی بچه‌ها را با تکیه بر شخصیت و فرمِ تنها یک عروسک، طراحی و تولید می‌کنند و از این رهگذر، هم زیرسازی فرهنگی کرده و هم اقتصاد بزرگی را فراهم می‌کنند. از آنجا که در این نوع از طراحی‌ها برای نسل حاضر و آینده، فاقد برنامه‌ای مدون و دراز مدت هستیم ، امیدوارم «عروسک‌خونه» بتواند به سهم خود ، این مهم را توجه‌ دهد.

مدیرعامل خانه تئاتر گفت: «عروسک‌خونه» هنرمندان ناشناخته از سراسر کشور را به میدان آورده که این نگرش در برنامه، بسیار نکته مهمی است. ضمن اینکه امضای تفاهم‌نامه شبکه کودک و انجمن نمایش عروسکی خانه تئاتر، نشان از این دارد که قصد دارند با نگاهی کارشناسانه، جوانان و استعدادهای هنر نمایش عروسکی را در سراسر کشور، به میدان رسانه بیاورند.

روزمرگی با کارگردانی مشترک در ایرانشهر اجرا می‌شود

نمایش «روزمرگی» به کارگردانی مشترک شیماه خاسب و امیرسپهر تقی‌لو از ۱۹ فروردین در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایران‌شهر روی صحنه می‌رود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، «روزمرگی» بر اساس نمایشنامه «توتو» نوشته آنیس بس و دانیل بس که توسط راحله فاضلی ترجمه شده، شکل گرفته است. در این اثر نمایشی که قرار است اجرای عمومی خود را از ۱۹ فروردین در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایران‌شهر آغاز کند، مهران نائل، جوانه دلشاد و فرزین محدث به ایفای نقش می‌پردازند.

در آستانه آغاز اجرای «روزمرگی»، پوستر نمایش نیز با طراحی لاله عباسی منتشر شد.

علاقه‌مندان برای تهیه بلیت این اثر نمایشی می‌توانند به سایت تیوال مراجعه کنند.

دیگر عوامل «روزمرگی» عبارتند از: تهیه‌کننده: آرش رهبری، مجری طرح: سیدعماد عامری، مدیرتولید: ایمان یزدی، دستیار اول کارگردان، برنامه‌ریز و منشی صحنه: آذین پورزند، طراح صحنه: امیرسپهر تقی‌لو، طراح لباس: شیدا زواری، طراح نور: فرشاد نصیری، طراح صدا و آهنگساز: سپهر اصغری‌اصل، طراح لوگو و گرافیست: سجاد داغستانی، طراح پوستر، بروشور و اقلام تبلیغاتی گرافیکی: لاله عباسی، طراحی و ساخت آنونس: امیرحسین منصوری.

انگشتر اسرار آمیز در تالار هنر روی صحنه می‌رود

نمایش «انگشتر اسرار آمیز» نوشته آتسا شاملو و کار میثم یوسفی در تالار هنر به صحنه می‌رود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، این نمایش بر اساس «دوازده ماه سال» نوشته ساموئل مارشاک نوشته و اجرا می‌شود و در خلاصه داستان آن آمده : «در شب تولد شاهزاده که مصادف با شب یلداست شاهزاده دستور می‌دهد هر کس یک سبد گل پامچال بهاری برایش بیاورد اوهم در ازایش یک سبد سکه طلا به عنوان جایزه خواهد داد. بهار هم به اصرار خانوم جون و یدونه به جنگل می‌رود تا گل پامچال بهاری پیدا کند وگرنه حق برگشت به خانه را نخواهد داشت و در ادامه اتفاق‌های اسرار آمیزی رخ می‌دهد.»

گروه اجرایی این نمایش به شرح زیر هستند:نویسنده: آتسا شاملو، کارگردان: میثم یوسفی، طراح و سازنده عروسک: علی پاکدست و مریم اقبالی، آهنگساز: رامین کهن، طراح صحنه : سینا ییلاق بیگی، طراح لباس: آناهیتا کاشف، طراح پوستر و بروشور و اقلام تبلیغاتی: عماد سالکی، بازیگران و بازی دهندگان:  ناصر احمدی‌فر، عاطفه بحرالعلوم طباطبایی، مریم خاکسار تهرانی، محسن قصری، مینا مقامی زاده، شراره یوسفی، دستیار کارگردان: دانیال کمانکش، دستیار دوم کاگردان و اتاق فرمان:  ستاره سلطانی، مشاور امور رسانه : محمود نورایی، روابط عمومی: گروه هنری صفیر، ساخت تیزر و موشن گرافیک: مهران گل‌محمدی، عکاس : اختر تاجیک، شهراد اطهری.

این نمایش اردیبهشت ماه در تالار هنر روی صحنه می‌رود و ساعت اجرای آن ۱۹ و چهل و پنج دقیقه اعلام شده و بلیت آن در سایت تیوال به فروش می‌رسد.

یک بار دیگر به­ تفکر در تئاتر برگردیم

یدآلله آقاعباسی

زمانی آلبرکامو نوشت تئاتر تنها جایی است که در آن احساس خوشبختی می­‌کنم. توصیف او از تئاتر صومعه­‌ای بود که گروهی مرکب از کارگرانی که کارشان معنوی است، خود را فدای یک اندیشه می­‌کنند و مراسمی معنوی را تدارک می‌­بینند که باید شبی برای نخستین بار برگزار شود.

ادوارد باند در کتاب «پیرنگ پنهان» در انتقاد به برشت‌گرایان پس از اشاره به تصویر خشونت برای حُقنه­ کردن ایدئولوژی و برانگیختن ترس و احساساتی‌گری برای جبرانِ غیابِ انسانیت نوشت: «این تئاتر ما را رها می‌­کند تا طعمۀ هنر پرفورمانس و سایر شکل‌های ارتجاعی تئاتر شویم که عقل را از تخیل دور می­‌کنند تا آن را باسمه‌ای و پر زرق و برق کنند و در پسامدرنیسم مایۀ دلداری ابتذال گردند»

شگفتا که امروز تئاتر ما نیز مرعوب شکل‌های باسمه‌ای و پر سر و صدا، اطوارهای بی‌ریشه در شکل‌های افراطی و غیر اصیل تئاترِ به ­اصطلاح فیزیکال و پرفورمانس و بازارهای مکارۀ دیجیتال است؛ واکنشی که بیش از پنجاه سال پیش در برابر موج منحط تئاتر ابزورد داشت.

امروز هم کسانی آگاه یا ناآگاه نسل جوان تئاتری ما را به­ تقلید از شکل‌های به­ اصطلاح  پیشروِ تئاتر جهان تشویق می‌کنند؛ تئاتری که در بهترین حالت صرفا سرگرم کننده و بریده از مردم و تجربه­‌های عملی آنهاست و این جز مصائب دیگری چون سقوط تئاتر در مغاک اسنوب و اسنوب‌گرایی و سرمایه و سودگرایی و سلطۀ تهیه­‌کننده و ستاره­‌گرایی و تحمیل الگوهای خنثی از طریق جشنواره‌های ریز و درشت رقابتی است.

ضمن تبریک روز جهانی به هنرمندان زحمتکش و دلسوز تئاتر پیشنهاد می‌­کنم (و اول از همه به خودم) یک بار دیگر به­ تفکر در تئاتر برگردیم. به بنیان‌های آن و اندیشۀ متفکران و هنرمندان پیشرو تاریخ تئاتر جهان و ایران توجه کنیم و صادقانه از خود بپرسیم چرا تئاتر کار می­‌کنیم و آیا این تئاتری است که در آن احساس خوشبختی می­‌کنیم؟

بهرام افشاری از امروز روی صحنه می‌رود

همزمان با شروع اجرای نمایش «چه کسی جوجه‌تیغی را کشت» بهرام افشاری پوستر این نمایش منتشر و پیش‌فروش بلیت اجراهای جدید نیز آغاز شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، نمایش «چه کسی جوجه‌تیغی را کشت» به کارگردان بهرام افشاری و تهیه‌کنندگی محمد قدس، اثری است که از ۱۵ فروردین در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه می‌رود. پوستر این اثر نمایشی که بهرام افشاری و تینو صالحی در آن به ایفای نقش می‌پردازند، همزمان با آغاز اجرای عمومی نمایش منتشر شد.

همچنین با توجه به استقبال مخاطبان، پیش‌فروش بلیت روزهای جدید اجرای «چه کسی جوجه‌تیغی را کشت» در سایت تیوال آغاز شد.

این نمایش در سانس‌های ۲۰ و ۲۱:۳۰ روی صحنه می‌رود.

مدیر تولید: علی اکباتانی، دستیار کارگردان: حسن خان‌محمدپور، مدیر تبلیغات: آریان امیرخان، گرافیست: پیمان امدادی، عکاس: شهریار اکبریه، عکاس پوستر و متریال تبلیغات: کیارش مسیبی، دیگر عوامل این اثر هستند.

در خلاصه داستان نمایش «چه کسی جوجه‌تیغی را کشت» آمده است: «پایان همه چیز خوب است. اگر پایان چیزی بد شد؛ نگران نباش! این پایانش نیست.»

میرنوروزی چهار دهه است که رفته است

یکی از مولفه‌های مهم در بقا و حیات آیین‌های هر کشور بهره‌گیری از زبان هنر است. حال در آستانه عید باستانی نوروز (یکی از مهمترین آیین‌های ایرانیان) که کلیت آن شکرگزاری به درگاه معبود برای نو شدن طبیعت است، محمدحسین ناصربخت نویسنده، کارگردان و تئاتر پژوه درگفتگو با ایلنا، از آیین‌های نمایشی مربوط به نوروز گفت.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، یکی از کارهای مهم در جهت حفظ هویت و فرهنگ هر کشور توجه ویژه به مناسک و آیین‌هایی است که از گذشته باقی مانده‌اند و برای نسل‌های بعد میراث محسوب می‌شوند. خواه ناخواه وظیفه کشورها و ممالکتی که قدمت تاریخی بسیار دارند توجه بیشتر به این موضوع مهم است. تئاتر، موسیقی، نقاشی، خوشنویسی، نگارگری تنها برخی از هنرهایی هستند که ایرانی و وطنی محسوب می‌شوند و سده‌ها و هزاره‌هاست که وجود دارند و توجه به آن‌ها از اهم واجبات حوزه فرهنگ و هنر است.

اما در میان هنرهای مذکور،  نمایش یکی از باقدمت‌ترین هنرهاست که اتفاقا آیین‌هایی هم بر اساس آن تعریف و ابداع شده است. هنر نمایش در مناسبت‌های مختلف و در مقاطع مختلف تاریخی، همواره کاربردهای مهم داشته است. در میان مراسم باستانی هم نوروز یکی از با اهمیت‌ترین‌هاست. درگذشته پیش از فرا رسیدن عید نوروز که همزمان با آغاز بهار هر سال است، آیین‌ها و رویدادهایی نمایش‌‌گونه توسط مردم هر قوم و هر شهر و روستا اجرا می‌شده‌، که حال اغلب آن‌ها منسوخ شده و به ورطه فراموشی رفته‌اند.

حال با فرا رسیدن نوروز باستانی۱۴۰۳، پرداختن به این آیین‌های نمایشیِ مهم خالی از لطف نیست. در میان هنرمندان و اساتید عرصه تئاتر تنها برخی صرفا و به طور متمرکز آیین‌های نمایشی را مورد بررسی و پژوهش قرار داده‌اند و در این زمینه دست به نگارش کتب و تالیفاتی زده‌اند.

محمدحسین ناصربخت یکی از همین معدود هنرمندان است که از ابتدای حضورش در عرصه تئاتر همواره به نمایش ایرانی و آیین‌های نمایشی کشور به طور تخصصی توجه داشته است. این نویسنده، کارگردان و استاد دانشگاه که تا به امروز چندین ثر نمایشی را روی صحنه برده درباره آیین‌های نوروزی و اهمیت پرداختن به آن‌ها با ایلنا صحبت کرد.

در ابتدا از فعالیت‌های اخیرتان هم در حوزه تالیف و نگارش و هم تولید و اجرا بگویید. 

در سال گذشته ابتدا عرضه کتاب پژوهشی «کندوکاوی در مضحکه ایرانی نیمه‌ی اول سده چهاردهم خورشیدی» توسط انتشارات دانشگاه هنر را داشتم که ادامه‌ی پژوهش پیشین من دراین حوزه، «کنکاشی در احوال مجالس تقلید سده سیزدهم خورشیدی» بود، کتابی که قبلا توسط فرهنگستان هنر منتشر شده بود. سپس به همت نشر جوانه تماشا در استان البرز، زادگاه من، سه کتاب: «نجواهای عاشقانه/ ماه و پلنگ» مجموعه شعر، «پشت تابوت در مه» مجموعه داستان، «و طنازی به وقت مصیبت» مجموعه قطعات طنز در قامت نقل و نقد و نمایش منتشر شدند. این درحالی است که یک مجموعه نمایشنامه را در انتظار چاپ دارم و پژوهش «تئاتر میان دو انقلاب؛ تاریخ تحلیلی تئاتر ایران از آغاز تا سال ۱۵۳۱» را نیز برای انتشار آماده کرده‌ام.

همواره می‌شنویم که قدمت تاریخی هر کشور، گویای فرهنگ مردمان آن سرزمین است بر همین اساس به طور کلی آیین‌ها در فرهنگ و هنر ایران چه جایگاهی داشته و دارند؟ 

فهم فرهنگ و هنر ایران بدون توجه و شناخت آئین‌های ایرانی امکان‌پذیر نیست؛ آئین‌هایی که جزء لاینفک فرهنگ ایرانی هستند و خاستگاه، سرچشمه و محل عرضه هنر و ادب ایران زمین به شمار می‌آمده اند. می‌گویند آئین اسطوره بالفعل است و هنر و ادبیات ایرانی که مرهون قصص و اندیشه اساطیری است، بدون این آئین‌ها فرصت ظهور نمی‌یافته‌اند.

یکی از مهمترین آیین‌های ایرانی نوروز باستانی است. با توجه به پژوهش گسترده و تخصصی‌تان در حوزه هنر نمایش و مقوله فرهنگ، این رسم دیرینه در هنر نمایش ما چقدر نمود داشته است؟ 

آن قدر مهم است که وقتی قرار باشد از خاستگاه نمایش در ایران سخن بگوییم، چاره‌ای جز این نداریم که برای جستجوی کهن‌ترین رد پاهای نمایشگری به سراغ آئین‌هایی برویم که حول و حوش این عید باستانی شکل گرفته‌اند. مناسبتی که مراسم و جشن‌های مرتبط با آن فضایی آستانه‌ای برای عرضه هر نوع بدعت، هنرنمایی، چالش و نقد را فراهم می‌آوردند.

این آیین‌ها به طور عمده چه عناوینی دارند و دلیل اهمیت‌شان چیست؟ 

آئین‌هایی چون کوسه برنشین، کوسه‌گردی‌ها، انواع دسته‌روی‌ها و پیک‌های نوروزی، میر نوروزی و…. نوروز عید تغییر فصل و تحول طبیعت است، عید باروری و حیات که با زندگی مردمان گره خورده است و به همین سبب تجلیل و بزرگداشت آن از دیر باز امری بسیار طبیعی بوده است. از نظر مردم شکوه این جشن به هرترتیبی باعث برکت بوده است و از جمله برگزاری آئین‌ها و سنن نمایشی، باوری که همچنان نیز میان مردم رایج است و خواهد بود.

اگر بخواهیم آیین‌های نمایشی با محوریت نوروز را دسته‌بندی کنیم از چند مورد می‌توان نام برد؟ و حال کدام‌ها منسوخ شده یا به انزوا رفته اند. 

گروهی از این مراسم چون کوسه‌برنشین و انواع کوسه‌گردی‌ها که به آن‌ها اشاره کردم، معمولا در استقبال از بهار و به ویژه ازنیمه دوم اسفند ماه آغاز می‌شدند. این مراسم، اکنون با غلبه شهرنشینی و دراقلیت قرار گرفتن جوامع روستایی و عشایری دیگر به صورت طبیعی کمتر برگزار می‌شوند؛ و خب به طور کامل از میان نرفته‌اند. همچنین گاهی بازسازی آن‌ها را توسط گروه‌هایی از نمایشگران، که سعی بر حفظ حافظه ملی در جشنواره‌ها و مناسبت‌ها دارند، می‌توان مشاهده کرد. برخی چون پیک‌های نوروزی (مانند حاجی فیروز و نوروزی‌خوان‌ها) هنوز نیز در اواخر اسفندماه در کوچه و بازار مشاهده می‌شوند؛ هرچند که برخی از اجراگران آن چندان با اصول اجرایی و کارکردهای این دسته‌های پیام‌آور بهار آشنا نیستند. البته دراین حوزه نیز خوشبختانه برخی از نمایشگران حرفه‌ای دست به اقداماتی برای حفظ و احیاء این سنن نمایشی زده اند.

آیینی چون میر نورورزی چه؟ 

از برخی چون میر نوروزی، که نسبت به دیگر آیین‌ها از ساختاری قوام یافته و محکم‌تر برخوردار بوده و البته تدارک وسیع‌تر و حمایت صاحبان قدرت را برای برگزاری می‌خواسته‌اند، متاسفانه از حدود چهار دهه پیش کمتر گزارشی دریافت می‌شود. هرچند در این سال‌ها پژوهش‌هایی پیرامون آن صورت پذیرفته و تلاش‌هایی به ویژه از سوی هنرمندان کردستان، خراسان شمالی و استان مرکزی، برای بازسازی یا الهام از آن برای نمایش صحنه‌ای، انجام شده است.

از آیین‌های نمایشی گذشته کدام را زنده و پویا می‌بینید؟ 

برخی نیز چون برگزاری مراسم چهارشنبه سوری و سیزده بدر به سبب فضای کارناوانی و پرطراوت و چالش برانگیزشان که ضمنا بستری برای روی دادن بسیاری از پدیده‌های فرهنگی است، دیدو بازدیدها، سفره هفت‌سین، ، بازی‌ها و سرگرمی‌ها ی ویژه نوروز کارکرد اجتماعی همچنان پررنگی دارند و خوشبختانه زوال ناپذیر به نظر می‌رسند.

حال که به ارزش و اهمیت آیین میرنوروزی پی بردیم در اینباره بگویید که هنر نمایش امروزی چقدر می‌تواند برای زنده نگاه داشتن این گونه باستانی کاربرد داشته باشد؟ 

«میر نوروزی» یا «میر میرین» جشنی بهاری بوده که در ایام نوروز برگزار می‌شده است. بنا بر نوشته عبیدالله ایوبیان آغاز این مراسم در مهاباد اولین چهارشنبه آغاز سال بود، به این ترتیب که ابتدا امیر و حاکم منطقه یا ارباب روستا به شکلی داوطلبانه و موقت خود را خلع می‌نمود و شخصی (معمولا از فرودست‌ترین اقشار مردم) به عنوان جانشین و امیر بهاری تعیین می‌شد و با تشکیلاتی عریض و طویل، ایام نوروز به حکمرانی وی اختصاص می‌یافت؛ یعنی به شکلی آیینی فرصتی برای تخلیه روانی جامعه و به ویژه توده‌های مردم فراهم می‌آمد که طی آن می‌توانستند عقده گشایی کنند و عدالتی هرچند موقت را جاری سازند.

شخصیت‌های این آیین نمایشی چه کسانی بودند؟ 

تشکیلات امیر بهاری که این نمایش عظیم را در سرتاسر منطقه تحت فرمان وی اداره می‌نمودند، شامل فردی با عنوان گوپال زیوین (کوپال سیمین با گرزی نقره‌ای بر دوش، مامور ابلاغ فرمان‌های امیر که همواره پیشاپیش موکب وی حرکت می‌کرد)، کهن وزیر (پیری ژیر یا مرد عاقل، مشاور شوخ طبع و عاقل امیر)، وزیر دست راست (صادر کننده احکام معتدل و منطقی امیر)، وزیر دست چپ (صادرکننده فرمان‌های مسخره و عجیب امیر)، میرزا (دارنده مقام دبیری دستگاه)، وشکه رن (دلقکی با لباسی از پوست حیوانات و و زنگوله‌های فراوان و آینه که با حرکات و گفتار مضحک خویش دیگران را به خنده وا می‌داشت و آزاد بود که جز امیر با تمامی حاضران شوخی کند)، فراشان و خدمتگزاران، دسته خنجر زنان و جلادان سرخپوش، گروه موسیقی و آواز خوانان (که گاه به صورت جمعی و گاه در مشاعره می‌خواندند و از میان آن‌ها طی مسابقه‌ای بهترین خواننده انتخاب می‌شد) بود. امارت امیر بهاری تنها به این شرط به سقوط می‌نمود که امیر نوروزی بخندد، تلاشی که طبق سنت به ویژه در پایان ایام نوروز به اوج می‌رسید و معمولا امیر می‌کوشید تا در این زمان با پناه بردن به خانه یکی از بزرگان از تنبیه و مجازاتی سخت، که درپایان انتظارش را می‌کشید، بگریزد؛ مجازاتی که شکل نمادین هدیه قربانی مقدس در آئین‌های باستانی و به ویژه آئین شاه کشی است. چنانکه قبلا اشاره کردم تلاش‌هایی برای بازسازی موزه‌ای این آئین توسط نمایشگران مناطق کردستان، خراسان شمالی و استان مرکزی که آخرین مشاهدات اجرای آن توسط مردم نیز مربوط به همین مناطق هستند، برای اجرا در جشنواره‌هایی چون جشنواره نمایش‌های آئینی و سنتی انجام پذیرفته است. همچنین، تلاش‌هایی برای دراماتیزه کردن این آئین توسط برخی از نمایشنامه‌نویسان ایرانی، ازجمله دکترقطب الدین صادقی، انجام شده است.

آیا می‌توانیم بگوییم زندگی مدرن و سبک‌ها و سیاق‌های وارداتی روزی هنر نمایش ایرانی و آیین‌های آن را به انزوا خواهد راند؟ 

این وابسته به میزان همتی است که ما درمورد حفظ و احیای آئین‌ها وسنن و نمایش‌های ملی خود داریم. البته ایرانیان تاکنون، علیرغم مخاطرات فراوانی که در طول تاریخ پر تلاطم خود داشته‌اند، بخش بزرگی از این سنن، که در طراوت بخشیدن به جامعه کارآیی مثبتی داشته اند، را زنده نگه داشته اند؛ لیکن بخشی نیز از دست رفته و یا دیگر امکان برگزاری آن‌ها با توجه به تغییر ذائقه و سلیقه و باور مردمان امروز، به صورتی طبیعی، فراهم نیست؛ یا بهتر است بگوئیم لزوم و ضرورتی ندارند و بازسازی آن‌ها بیشتر کارکرد و جنبه‌ای موزه‌ای و مردم شناسانه خواهد داشت، که البته حتما باید صورت پذیرد.

با توجه به اینکه به بهار ۱۴۰۳ نزدیک هستیم، به نظرتان اداره کل هنرهای نمایشی چقدر باید مسیر را برای اجرای نمایش‌های اصیل ایرانی با موضوع نوروز هموار کند و گروه‌های برگزیده را در قالب برنامه‌های مدون در سالن‌های اصلی شهر روی صحنه ببرد؟ آنهم در ایام نوروز. 

انجام این مهم، به صورت اساسی، تنها وظیفه یک نهاد وسازمان نیست و همتی ملی می‌طلبد. همه سازمان‌های ذیربط، ازجمله اداره کل هنرهای نمایشی، شهرداری‌ها و به ویژه وزارت میراث فرهنگی و گردشگری، در راس این امور، باید همراهی کنند تا بنیاد و پژوهشکده‌ای برای حفظ، احیاء و گسترش آئین‌ها و سنن ایرانی و مراکزی مناسب برای اجراهای عمدتا میدانی آن‌ها پدید آورند که در تمامی ایام سال، و نه فقط مناسبت‌هایی چون ایام نوروز، فعال باشند.

نویسندگان امروزی‌تر تا چه حد باید هنر نمایش ایرانی را با نگارش آثاری در این قالب زنده نگه دارند؟ 

درکار هنر بایدی وجود ندارد و بی‌تردید هنرمندان علاقمند به فرهنگ و هنر ملی، خود، بدون سفارش و اجبار در این زمینه دست به خلاقیت خواهند زد. چنانکه تاکنون نیز بدون هیچ حمایتی این وظیفه را به جای آورده اند. فقط بد نیست که به خاطر این تلاش بی‌اجر و مزد به آن‌ها حداقل گاهی خسته نباشیدی هم بگوئیم و با بی‌مهری خود آزارشان ندهیم که به قول حافظ: «سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی/ که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی.»

اگر ناگفته‌ای هست درباره‌اش توضیح دهید. 

ناگفته فراوان است و فرصت کم، باقی بماند برای فرصت دیگر که: چو امکان خلودای دل درین فیروزه ایوان نیست/ مجال عیش فرصت‌دان به فیروزی و بهروزی. نوروزتان مبارک!

دشمن خدا در سومین دور اجرا به هامون می‌رود

نمایش «دُشمنِ خدا» به کارگردانی مجید ‌عراقی از ۲۶ فروردین در تئاتر هامون روی صحنه می‌رود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، نمایش «دُشمنِ خدا» به نویسندگی عمادالدین رجبلو و کارگردانی مجید ‌عراقی در دور سوم اجرا، از ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۹:۳۰ در تئاتر هامون روی صحنه می‌رود.

این اثر نمایشی در دور اول اجرای خود در عمارت نوفل‌لوشاتو و در دور دوم در سالن قشقایی تئاتر شهر روی صحنه رفت که در مجموع با ۴۰ اجرا توانست بیش‌از ۳ هزار مخاطب داشته باشد.

«دشمن خدا» در چهل و دومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، موفق به دریافت تقدیر و دیپلم افتخار بهترین بازیگری مرد؛ مجید عراقی، تقدیر و دیپلم افتخار نویسندگی؛ عمادالدین رجبلو، تقدیر و دیپلم افتخار بازیگری کودک؛ نفس جافری و ضحا رجایی‌فر، بهترین اثر کمدی جشنواره و همچنین نامزد دریافت بهترین کارگردانی؛ مجید عراقی و نامزد دریافت بهترین طراحی صحنه؛ سمیرا سرچاهی شد.

این اثر نمایشی در دومین جشن تئاتر و موسیقی حافظ (علی معلم) در بخش استعداد تازه تئاتر ایران نیز نامزد دریافت بهترین بازیگر (ضحا رجایی‌فر)، نامزد دریافت بهترین بازیگر (نفس جافری) و نامزد بهترین نویسندگی (عمادالدین رجبلو) شد.

علی ‌غریب، مجید ‌عراقی، سیده‌اسوه صادقی، امیرمحمد درویش و حامد ‌فعال در این اثر نمایشی ایفای نقش می‌کنند. همچنین نفس جافری و ضحا رجایی‌فر، بازیگران ۹ ساله «دشمن خدا» هستند.

علی ‌غریب به‌عنوان تهیه‌کننده و سعید سیادت به‌عنوان مجری طرح در این پروژه حضور دارند.

نمایش «دشمن خدا» در ۲ اپیزود دبستان دخترانه و پادگان نظامی روی صحنه می‌رود.

اپیزود اول این نمایش، روایت دعوای ۲ دختر کوچک بر سر برگه انشا در دفتر ناظم دبستانی دخترانه است و اپیزود دوم نیز دعوای ۲ سرباز در دفتر فرمانده پادگان را به نمایش می‌گذارد؛ اینجاست که ما باید قضاوت کنیم که چه کسی دروغ می‌گوید؟

عمادالدین ‌رجبلو مشاور کارگردان، عطیه جنگی، سیده‌دریا صادقی دستیار کارگردان، مجید ‌عراقی طراح نور و لباس، موسی‌الرضا ‌مازندرانی مدیر صحنه، عطیه جنگی منشی صحنه، سمیرا سرچاهی طراح صحنه، آنتونیو سانچز موسیقی انتخابی، آرشام آریانی، آروین آریانی تدارکات، پوریا ‌خوش‌بین، احمد مدیری دستیار تهیه، شهریار ‌مکاری،آرین ‌دباغی ساخت تیزر و متریال تبلیغاتی و علی ‌کیهانی مشاور رسانه‌ای دیگر عوامل نمایش «دشمن خدا» هستند.

علاقه‌مندان برای تهیه بلیت این اثر نمایشی می‌توانند به سایت تیوال مراجعه کنند.

۲۴ سال از نگارش نمایشنامه بیضایی درباره امام علی می‌گذرد

۲۴ سال پیش که بهرام بیضایی تصمیم گرفت که سفارش نوشتن یک نمایشنامه با موضوع امام علی را بپذیرد، شاید خودش هم فکرش را نمی‌کرد که این نمایشنامه به بهترین متنی که درباره این شخصیت نوشته شده، تبدیل شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، همزمان با نامگذاری سال ۷۹ به عنوان سال حضرت علی (ع)، سعید تشکری نیا، رییس وقت مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری و مدیر وقت تالار وحدت، به بهرام بیضایی پیشنهاد نوشتن نمایشنامه‌ای درباره حضرت علی را ارایه کرد.

ارایه این پیشنهاد از سوی مدیری دولتی نوعی جسارت بود و پذیرش آن از سوی  بیضایی، جسارتی بیشتر. با این همه او دست به قلم شد و نمایشنامه‌ای نوشت که همچنان اثرگذارترین متنی است که درباره حضرت علی نوشته شده است. نمایشنامه‌ای که او خود هرگز آن را روی صحنه نبرد؛ «مجلس ضربت زدن»

بیضایی برای نوشتن این نمایشنامه به جای اینکه در دام تاریخ‌نگاری یا تقدس‌گرایی بیفتد یا با روایتی اشک‌آور و حزن‌انگیز، احساسات تماشاگران را تحریک کند، از تجربیات شخصی خود در سینما و تئاتر بهره جست و قصه گروهی را روایت کرد که می‌خواهند نمایشی درباره حضرت علی اجرا کنند اما با محدودیت‌هایی رو به رو هستند و بزرگ‌ترین چالش آنان این است که اجازه ندارند صورت او را روی صحنه نشان دهند. حال آنکه در تعزیه به عنوان یکی از مهم‌ترین سنن نمایشی ما، همواره اولیا نیز در کنار اشقیا حضور داشته‌اند و شمرخوان و امام‌خوان در یک صحنه با یکدیگر مقابله می‌کرده‌اند.

بیضایی در بستر نمایشنامه «مجلس ضربت زدن» هم از جفایی می‌گوید که در طول تاریخ به حضرت علی روا داشته شده و هم درباره ممانعتهایی که یک هنرمند برای تصویر کردن چهره‌ای مقدس با آن رو به رو می‌شود.

او در متن خود در قالب تک‌گویی‌های مرد نویسنده، از احوالات مردی سخن گفته که دوست و دشمن در حق او ظلم کرده‌اند و ای بسا که ظلم دوستان سنگین‌تر و مهیب‌تر از ظلم دشمنان است. دوستانی که به بهانه مقدس بودنش، او را از صحنه زندگی خود بیرون گذاشته‌اند و به آسمان‌ها رانده‌اند و تنها به عنوان موجودی مقدس می‌ستایندش در حالیکه دوستی واقعی این است که او را و سلوکش را در بطن زندگی روزمره خود جاری و ساری کنی.

بیضایی از مردی روشنفکر سخن می‌گوید که به برابری عرب و عجم باور داشته و عدالت را برای زنان عجم نیز چون زنان عرب برقرار می‌کرده، از مردی می‌گوید که توصیه می‌کرده فرزندان‌تان را برای دوره خودشان بپرورید و نه برای دوره خودتان.

خبرنگار ایسنا می‌نویسد، او وقتی با ممانعت‌های گوناگونی برای نوشتن درباره یک امام معصوم مواجه می‌شود، به ترفندی هنرمندانه دست می‌یازد؛ دور زدن سانسور با بهره‌گیری از تک‌گویی‌های مرد نویسنده.

در اینجا نویسنده ظلمی را که بر حضرت علی در طول تاریخ روا داشته شده، نقل می‌کند.

او در جایی از نمایشنامه از زبان نویسنده می‌گوید: «… شما با من چه کردید؟ […] وای بر آن‌که برده کند، و آن‌که بردگی خواهد! وای بر آن‌که نام و خون کسی را نان و آب خود کند! شما با من چه کردید؟ سوگند خوردید به فرق شکافته من برای رواج سکه‌های قلبتان! به ذوالفقار خون‌چکان برای کشتن روح زندگی! و اشک ریختید بر مظلومیت من تا ساده‌دلان را کیسه تهی کنید! ]…[ آنها که خود را به من می‌بندند، کاش آزادم کنند از این بند! _ آنها که سوار بر مرکب روح ساده‌دلانند! آنها که لاف جنگ می‌زنند با دشمنان خیالی در دیارات خیال؛ و هرگز نجنگیدند با دشمن راستین که در نهاد خویش می‌پرورند برای جنگ با حقیقت! ]…[ شما با من چه‌ کردید؟ ای شما که دوستداران منید! من کجا هستم؟ بر صحنه‌ی شما حقیقت من کجاست؟ حذفم می‌کنید به خاطر نیکی‌هایم. و با من، نیکی را حذف می‌کنید. آری – نیکی بر صحنه‌ی شما مُرده! و اگر قاتل نیکمردی بودم، با سربلندی نشان می‌دادید! شما که دوستداران منید با من چنین کنید، دشمنانم چه باید بکنند؟ ]…[ شما با من چه‌ کردید؟ بزرگم کردید برای حذفم! راستی که من انسان بودم پیش از آن‌که به آسمان برین برانیدم! چنین است که صحنه‌ها از ابن‌ملجم پر است و از علی خالی! _ شما دوستداران که با من چنین کنید، دشمنانم چه باید بکنند؟

حال که ۲۴ سال از زمان نوشته شدن این نمایشنامه می‌گذرد، باید خوشنود باشیم که سعید تشکری نیا، بهرام بیضایی را برای نوشتن این نمایشنامه انتخاب کرد و باید خرسند باشیم که بیضایی با وجود تمام سرزنش‌های احتمالی از باب نوشتن یک نمایشنامه سفارشی، این پیشنهاد را پذیرفت چراکه بعد از حدود یک ربع قرن، همچنان بهترین نمایشنامه‌ای است که درباره نخستین امام شیعیان نوشته شده است، نمایشنامه‌ای که بیضایی هرگز موفق نشد آن را روی صحنه بیاورد و محمد رحمانیان بود که به سال ۱۳۹۵ این نمایشنامه را در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر به صحنه برد. او بعدتر هم همین نمایشنامه را در قالب نمایشنامه‌خوانی اجرا کرد. این نمایشنامه دو سال بعد از نگارش آن از سوی انتشارات«روشنگران و مطالعات زنان» به چاپ رسید.

نگارش این نمایشنامه و نیز فیلمنامه «روز واقعه» که آن هم بهترین اثری است که درباره قیام عاشورا و حضرت امام حسین (ع) نوشته شده است، برای چندمین بار اثبات می‌کند که برای خلق یک اثر هنری ماندگار درباره یک شخصیت مهم دینی یا ملی، باید کار را باید به دست کاردان سپرد نه صرفا کسی که داعیه یک طرز فکر یا باور دینی یا ملی را دارد.