قطب‌الدین صادقی: بزرگ‌ترین مشکل نسل جوان احساس تنهایی است

قطب‌الدین صادقی بر ضرورت یادآوری عشق در هر دوره‌ و مکانی تاکید کرد و گفت: یادآوری عشق و دوست داشتن، بخصوص در دوره بحران ضروری است چرا که آدم‌ها نباید تکیه‌گاه‌های روحی و عاطفی خود را از دست بدهند.

او همچنین بزرگترین مشکل نسل جوان را احساس تنهایی دانست و گفت: همواره سعی می‌کنم در هر حالی امید و شادی را در جوانان زنده نگه دارم.

این هنرمند پیشکسوت تئاتر از روز چهارم مهر ماه نمایش «عروسی خون» یکی از آثار مشهور فدریکو گارسیا لورکا، شاعر و نمایشنامه‌نویس اسپانیایی را روی صحنه می‌برد.

صادقی در آستانه اجرای این نمایش در گفتگویی با ایسنا از ضرورت عشق و امید و کار کردن در جامعه سخن گفت و تاکید کرد: دیگر نفرت بس است!

او در آغاز توضیح داد که در اجرای این نمایش بر سه محور پاکی، عشق و آزادی تاکید کرده است.

صادقی اضافه کرد: اینها ارزش‌های ماندگار در هر دوره و فرهنگ و مکان و سرزمینی هستند و یادآوری‌شان به عنوان ذخیره معنوی یک ملت بسیار ضروری است.

این پژوهشگر و تئوریسین تئاتر در پاسخ به اینکه در جامعه بحرانی، عشق در سایه قرار می‌گیرد، با اشاره به یکی از جملات فروید (پدر علم روانکاوی) توضیح داد: فروید می‌گوید دو گریزگاه و مفر وجود دارد برای اینکه انسان از بدویت و از جامعه اولیه پر از خشونت نجات یابد و به سوی تمدن و خودآگاهی برود و آن دوست داشتن و کار کردن است. بر این اساس، ما هرگز نباید یادمان برود که همدیگر را دوست داشته باشیم و هیچ گاه نباید عشق را فراموش کنیم؛ چراکه ذخیره بزرگ معنوی انسان است و در کنار آن، باید کار هم بکنیم یعنی دست به تولید بزنیم. ما بدون تولید، هیچ چیزی نیستم و پر از ادعا و حرف‌های بیهوده‌ایم. پس هم باید بلد باشیم درست کار کنیم و هم بدانیم چگونه یکدیگر را دوست داشته باشیم. به قول برشت، نفرت، چهره انسانی ما را زشت کرده است و زمان آن است که عمیقا یکدیگر را دوست بداریم.

صادقی خاطرنشان کرد: یادآوری دوست داشتن و هیجان‌های بزرگ عاشقانه که می‌تواند معنای زندگی ما باشد، در هر دوره و موقعیتی ضرورت دارد بخصوص در دوره بحران که آدم‌ها نباید تکیه‌گاه‌های روحی و عاطفی خود را از دست بدهند.

این استاد دانشگاه که در اجرای نمایش «عروسی خون» مانند برخی دیگر از نمایش‌هایش با گروهی جوان  و هنرجویان خود همکاری دارد، اضافه کرد: بازیگران این نمایش بسیار مستعد هستند و خودم آنان را تربیت کرده‌ام. بار اول نیست که با جوانان کار می‌کنم و آخرین بار هم نخواهد بود.

صادقی درباره انگیزه همکاری‌اش با جوانان توضیح داد: بخشی از مسئولیت ما انتقال تجربیات‌ مستقیم و عملی‌مان مان به نسل بعد است؛ چون الان در دانشگاه‌ها به آن شکل درس مفیدی به دانشجویان ارایه نمی‌شود و کمتر هم استادان مجربی باقی مانده‌اند که تجربیات نسل‌های پیشین را به آنان منتقل کنند. بنابراین این وظیفه بر دوش سه چهار تن مانده که احساس مسئولیت می‌کنند و به این کار عشق دارند.

او البته با اشاره به دشواری پرورش بازیگران جوان ادامه داد: آموزش بچه‌های جوان، تربیت کردن و آماده کردن آنان از نظر تکنیک، فکر و تعریف در زندگی، کار ساده‌ای نیست چون در یک مدرسه بازیگری فقط تکنیک نمی‌آموزید بلکه باید تعریفی درست از زندگی و هنر را بیاموزید و این بسیار گسترده، کارساز و البته دشوار است زیرا همیشه مقاومت‌های تربیتی، فردی، فرهنگی و … وجود دارد که هموار کردن آن و قرار دادن هنرجویان در چارچوبی همراه با رهایی و تخیل و آزادی کمی کار می‌برد. بنابراین معلم باید روش کار را بلد باشد. بسیاری از افراد علاقه‌مند به آموزش هستند ولی روش کار را بلد نیستند و ماحصل کارشان ضعیف می‌شود.

صادقی تاکید کرد: به شدت معتقدم که به جوانان باید احترام گذاشت چون نسل آینده‌اند و آنان هستند که فردای زندگی را تحویل می‌گیرند. پس باید با آنان صادقانه و شرافتمدانه کار کنیم تا بدانند که تنها نیستند. این روزها بزرگترین مشکل نسل جوان این است که احساس تنهایی می‌کند. شخصا همواره سعی می‌کنم در هر حالی امید و شادی را در آنان زنده نگه دارم؛ شادی ناشی از اعتماد به نفس و تکنیکی که به دست می‌آورند و توانایی‌هایی که کسب می‌کنند. در این نگاه، شادی یعنی زندگی‌شان معنا دارد و می‌توانند خلاق باشند.

به گزارش ایسنا، نمایش «عروسی خون» با ترجمه و کارگردانی دکتر قطب‌الدین صادقی از شامگاه چهارم مهر ماه اجرای خود را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر آغاز می‌کند و تا دهم آبان ماه هر شب ساعت ۲۰ روی صحنه می‌رود.

بازیگران این نمایش (به ترتیب حروف الفبا) هانا استیفایی‌، رها اصغری‌، زاهد برزگر، دانش خورشیدی‌، حامد دلیریان، الهه رنجبری، آرمین رضایی‌نیا، علی فغانی، پیمان فلاحی، عماد طحان‌زاده، فروزان محمدزاده، صادق مرادی هستند.

تغییر نام نمایش برای دریافت مجوز اجرا

کارگردان نمایش «مرثیه‌ای بر انسانیت» با ارایه توضیحاتی درباره روند شکل‌گیری این نمایش اعلام کرد که این اثر نمایشی برای گرفتن مجوز اجرا، مشکلاتی داشته است.

 

امیرمحمد کاردان که به تازگی اجرای نمایش «مرثیه‌ای بر انسانیت» را در تماشاخانه اهورا آغاز کرده، درباره شکل‌گیری متن این نمایش گفت: این نمایش برگرفته از یکی از داستان‌های ویلیام فاکنر و یکی از نمایشنامه‌های آلبر کامو است که ارتباطی با یکدیگر دارد. فاکنر رمانی دارد که در ادامه رمان «حریم» او نوشته شده و البته به عنوان یک رمان مستقل هم شناخته می‌شود. جالب است که بخش‌هایی از این رمان به صورت نمایشنامه نوشته شده و او توضیحات مبسوطی درباره شخصیت‌ها ارایه می‌دهد.

 

کاردان افزود: حدود سه سال بعد از نگارش این رمان، آلبر کامو، اقتباسی نمایشی از آن و در قالب نمایشنامه می‌نویسد که ترجمه هر دو کتاب در ایران وجود دارد و در کشور ما رمان فاکنر با عنوان «رکوییم برای یک راهبه» شناخته شده است.

 

او که برای اجرای این نمایش شخصا آن را ترجمه کرده است، اضافه کرد: آنچه من ترجمه کرده‌ام، تلفیقی از رمان فاکنر و نمایشنامه کامو است و طبیعتا یک بازنویسی هم انجام داده‌ام. البته یکسری تغییرات کوچک هم داشتیم در حد اضافه کردن دو سه دیالوگ.

 

کاردان درباره داستان این نمایش نیز توضیح داد: داستان درباره یک خانواده ثروتمند آمریکایی است که در دهه ۵۰ همزمان با رکود اقتصادی آمریکا، خدمتکاری سیاه پوست را به کار می‌گیرند و از همان پرده اول نمایش باخبر می‌شویم که این خدمتکار فرزند خردسال آنان را به قتل رسانده و به تدریج در طول داستان، انگیزه او را متوجه می‌شویم.

 

او درباره انتخاب این نمایشنامه به ایسنا گفت: این متن با دیگر آثار کامو تفاوت دارد و فضای رئال‌تری در آن وجود دارد و از فضای اگزیستانسیالیستی همیشگی او دور است. اما در عین حال همان پرسش‌های اخلاقی همیشگی او در این نمایشنامه هم وجود دارد و همچنان قضاوت را به عهده مخاطب می‌گذارد. تا جایی که خبر دارم، این نمایشنامه فقط یک بار آن هم در اوایل دهه ۸۰ در ایران اجرا شده است.

 

کاردان در ادامه توضیحاتی درباره روند صدور مجوز اجرای این نمایش ارایه کرد و افزود: ناچار شدیم نام نمایش را عوض کنیم و تغییراتی هم در شخصیت نمایشنامه ایجاد کردیم چراکه دوستان شورای نظارت معتقد بودند این نمایشنامه به این شکل در ایران قابل اجرا نیست. به هر حال و به ناچار تغییراتی لحاظ کردیم تا در ایران قابل اجرا باشد. البته همه تلاش‌مان را به کار بستیم تا این تغییرات، آسیب جدی به کار و به شخصیت‌ اصلی نمایش نزند.

 

او با ابراز تاسف از محدودیت‌های فعلی در زمینه اطلاع‌رسانی ادامه داد: در این شرایط، تبلیغات و اطلاع‌رسانی برای تئاتر کار سختی شده است. با این حال همه کوشش‌مان را می‌کنیم تا از تمام امکانات موجود برای اطلاع‌رسانی به تماشاگران استفاده کنیم.

 

کاردان در پایان از همراهی مدیریت تماشاخانه «اهورا» قدردانی کرد و گفت: خوشبختانه این سالن امکانات مورد نیاز ما را داشت و برای این اجرا همکاری‌های خوبی با ما انجام دادند.

 

نمایش «مرثیه‌ای بر انسانیت» با ترجمه، تهیه‌کنندگی و کارگردانی امیر محمد کاردان از ۲۷ شهریور تا ۱۴ مهر روی صحنه است.

 

این نمایش با بازی متینا باقری، نعیم ‌بختیاری، امیرحسین جعفری، غزل دلف، بهنام عموخلیلی، علیرضا ولدخانی، محسن کروبی  در تماشاخانه اهورا هر شب ساعت ۲۱ و به مدت ۹۰ دقیقه روی صحنه می‌رود.

اعلام زمان تشییع و مراسم تحریم زنده‌یاد آرش میراحمدی

مراسم تشییع و خاکسپاری آرش میراحمدی روز پنجشنبه (۳۰ شهریور ماه) در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) برگزار می شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، مراسم تشییع و خاکسپاری آرش میراحمدی روز پنج شنبه (۳۰ شهریور ماه) ساعت ۱۰ صبح در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) برگزار می شود.

همچنین مراسم ترحیم این بازیگر روز شنبه (یکم مهر ماه) ساعت ۱۶ الی ۱۷ و ۳۰ در مسجد حجت ابن الحسن (عج) واقع در خیابان سهروردی شمالی برگزار می شود.

آرش میراحمدی بازیگر ۵۲ ساله تلویزیون که مدتی بود با بیماری مبارزه می‌کرد، از مدتی قبل به دلیل عارضه کبدی در بیمارستان بستری و تحت مراقبت‌های ویژه بود. این هنرمند روز گذشته دار فانی را وداع گفت.

ستاره پسیانی: پدرم برای درمان به فرانسه نرفته است

ستاره پسیانی تاکید کرد که پدرش برای سفری شخصی به خارج از کشور رفته و سفر او برای درمان نبوده است.

این بازیگر در گفتگویی با ایسنا توضیحاتی درباره سفر اخیر پدرش ارایه کرد.

به گفته او، آتیلا پسیانی برای سفری شخصی، به خارج از کشور رفته اما متاسفانه در پی نامساعد شدن حالش، به ناچار در بیمارستانی بستری می‌شود.در حال حاضر این هنرمند اجازه پرواز ندارد و به همین دلیل هنوز نتوانسته به کشور بازگردد.
آتیلا پسیانی تحت نظر پزشک درمانگر خویش، دکتر عدنان خسروی است و مراحل درمان او در ایران طی می‌شود.

ستاره پسیانی با تشکر از پیام‌های محبت آمیز همه درخواست کرد با توجه به شرایط خانواده‌ به حریم شخصی این خانواده‌ احترام گذاشته شود.

شب گذشته در خبری از سوی صندوق اعتباری هنرمندان، اعلام شد که آتیلا پسیانی در بیمارستانی در فرانسه بستری شده است.

 

آتیلا پسیانی در فرانسه بستری شد

آتیلا پسیانی بازیگر سینما و تئاتر این روزها برای ادامه درمان در بیمارستانی در فرانسه به سر می برد.

 

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، روابط عمومی صندوق اعتباری هنر اعلام کرد: مشاور وزیر فرهنگ و مدیر عامل صندوق اعتباری هنر،  بلافاصله پس از کسب اطلاع از بستری شدن استاد آتیلا پسیانی هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون کشور، در بیمارستانی در فرانسه، در تماس تلفنی با ستاره پسیانی فرزند وی، ضمن اطلاع از آخرین وضعیت جسمانی او، پیگیر روند درمانی این هنرمند نامدار کشور شد.

 

سید مجید پوراحمدی به نمایندگی از محمد مهدی اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تماس تلفنی با دختر استاد آتیلا پسیانی، ضمن ابلاغ سلام ویژه وی و همچنین تأکید ایشان برای حمایت همه جانبه از این هنرمند کشور، درباره ادامه روند درمان این هنرمند سینما، تئاتر و تلویزیون به گفتگو نشست.

 

رئیس هیات مدیره صندوق اعتباری هنر در ادامه از هماهنگی با رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فرانسه برای پیگیری و عیادت از این هنرمند نامدار کشور اشاره و تصریح کرد: صندوق اعتباری هنر تا بهبودی کامل این هنرمند عزیز کشور در کنار و همراه ایشان خواهد ماند.

پوراحمدی در عین حال با اشاره به اینکه استاد پسیانی از اعضای صندوق اعتباری هنر و تحت پوشش بیمه درمان تکمیلی است، تصریح کرد:  صندوق اعتباری هنر نیز با توجه به تأکید وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی، از ظرفیت و امکانات خود برای حمایت و همراهی همه جانبه برای بهبودی هنرمند عزیز کشور آتیلا پسیانی استفاده خواهد کرد.

مدیر عامل صندوق اعتباری هنر در ادامه همچنین توجه ویژه به سلامتی جسم و جان، بهبودی وضعیت درمانی تمامی اعضاء به خصوص پیشکسوتان و نامداران عرصه فرهنگ و هنر را از مهمترین وظایف ذاتی و رسالت خطیر این صندوق برشمرد که با جدیت دنبال می شود.

آتیلا پسیانی مبتلا به سرطان است.

    اجرایی بدون صحنه، حادثه و کنش‌های دراماتیک           

حسن پارسایی

گاهی از خود می پرسیم که چگونه جای ارزش ها با هم عوض می شود؛برای جواب دادن به این مقوله باید دوعنصر را درنظر گرفت: اول “پروسه زمانی معین” و”سماجت نیرو های ضد ارزشی  برای  جایگزین ارزش ها  شدن”  که البته این کاربا ارائه  جانبدارانه و تدریجی و فریبکارانه  الگوهای غلط  و  جایگزین کردن نشانه های “زشت شناختی” به جای ” زیبائی شناختی” انجام  می شود که  می تواند بر هر مدیوم هنری تحمیل گردد و هر اثری را از آغاز تا پایان زیر سؤال ببرد؛ در چنین شرائطی گاهی حتا عنوان اثرهم  از این نگره برکنار نمی ماند : در رابطه  با اجرای ” بک ُتو بلاک”  باید گفت  که عنوان مورد نظر فوق حاصل  تفکر انگلیسی مآبانه است   که استفاده  از آن  بسیار غلط  و نوعی دهن کجی  به زبان فارسی است.

در اجرای”بک ُتو بلاک” به نویسندگی، کارگردانی و بازیگری “سجاد افشاریان” هیچ حادثه  و حتا  موقعیت صحنه واری  وجود ندارد: فقط  یک ” بازیگرنما ” با حالت ایستاده ( یا روی چارپایه می نشیند ) با بلندگوئی  که  ظاهرأ دیالوگ های  زنان  و مردان گوناگونی را به نوبت پخش می کند ، در حال گفت و گوست. موجودیت محتوائی و ساختاری اجرای فوق ازاین فراترنمی رود.در اجرای ترکیبی و ظاهرأ ” دوسویه  بازیگرنما ”  و ”  صدای آدم های داخل  بلندگوی پنهان” شاهد هیچ داستان  یا  خط روایی  و غایت مندی های معین نیستیم: همه چیزدرگفتارهای  پاره پاره و چند موضوعه خلاصه شده است؛ تماشاگر حتا  شاهد  یک صحنه نمایش هم نیست؛ در نتیجه،نمایش بودن این اجرا منتفی است: در کجای دنیا می توان همه عناصرساختاری نمایش، مثل طراحی لباس ، چهره پردازی، دکور، طراحی صحنه  و حتا  بازیگری را حذف نمود  و به جایش یک چارپایه  وسط  صحنه  گذاشت  و  شروع کرد  به گزارش دهی های  پاره پاره  و  دوسویه شخصی وغیرشخصی   : ترکیبی از مونولوگ های  کوتاه  و دیالوگ های  دوسویه و عاری از هویت یک اجرای واقعی و عینی.

حتا در” تئاتر بی چیز” هم داده ها  و داشته های  حداکثری و  حداقلی مهمی در زمینه  بازیگری  وجود دارد ، اما اینجا با هیچ داده و نشانه نمایشی روبه رو نیستیم. اجرا” پرفورمنس” هم نیست،زیرا یکی از خصوصیات پرفورمنس تأکید بر جلوه دهی بصری موقعیت ها  و ضمائم صحنه است : اینجا نصف زمان اجرا بدون دلیل و به طور نوبتی درتاریکی می گذرد!؟

بد نیست از تماشاگران زیادی که ازاین اجرا استقبال کرده اند پرسیده  شود که  آیا حرف زدن  بر روی  صحنه  به معنای اجرای نمایش است؟!

“بک تُو بلاک” در حقیقت هجویه ای برای خود مدیوم نمایش محسوب می شود؛ درآن حتا بازیگرنمای روی صحنه  مشکل شیوه بیان دارد: بخش های  قابل توجهی از گفتارهای او قابل فهم نیست.

در این اجرا کارگردان برای  عامه پسند کردن  و خوشامد تماشاگران و نیز  رونق  گیشه  از تکه های  محدود  و کوتاه ترانه های نوستالژیک فارسی استفاده کرده است.

اجرای ” بک تُو بلاک ”  به نویسندگی،  طراحی  و کارگردانی سجاد افشاریان،اجرائی”ضد نمایش” و عاری ازهرگونه داشته هنری و دراماتیک است: مقوله استقبال زیاد تماشاگران را باید به حساب  عدم شناخت از هنر تئاتر نسبت داد ؛ این موضوع درباره بسیاری از موضوعات جامعه هم صدق می کند  و رایج است : فراموش نکنیم که حقیقت ها و ارزش های هنر تئاتر فقط  و الزامأ  با ارزش های خود این هنر به اثبات  می رسند  و در اصل ارتباطی با  شورآفرینی درونی و شخصی و یا دافعه زایی تماشاگران ندارند: چه بسا در شرایطی از یک  نمایش  بسیار ساختارمند  و  پر محتوا استقبال نشود  و  تماشاگران  هم  صرفأ   پی جو  و گرفتار خواسته های درونی و شخصی خود باشند: با استقبالی که از این اجرای غیرنمایشی شده عملأ  ثابت شده  که ” سطح آموزش و تراز فرهنگی جامعه و حتا دانشگاه ها در سطح قابل قبولی نیست.

جذابیت و مقبولیت  محوری تئاتر در نشان دادن صحنه هایی از شاخصه های هویت دار، خلاقانه و معناشدنی داستان خود زندگی است.

جای اجرای فوق هم سالن اصلی تئاتر شهر نیست ، زیرا  در محتوا، ساختار و ظاهرآن هیچ داده و داشته ای برای پُرکردن مفید صحنه و نیز برای ارزیابی محتوای اجرا وجود ندارد. باید در یکی از سالن های چهارسو  یا قشقائی اجرا می شد.

 

 

اجرایی دراماتیک و آوانگارد

حسن پارسائی

نگاه نو به نمایشنامه های  برجسته  کلاسیک  و ارائه متن و اجرایی اندیشمندانه  و خلاقانه، که  بخشی از آن عملأ  برآیند  بازخوردی تر کردن داده ها  و داشته های نمایشامه اصلی  و بخشی هم به  کمک انضمامی کردن  محتوای اجرا با  شرایط  جامعه انجام می شود، معمولأ عامل مهم و مؤثری است برای آن که  اجرای  نمایشی با  شاکله  و ساختاری امروزی  شکل بگیرد  و اجرایش هم همانند  یک ضروت  و الزام  هنری  و  اجتماعی جلوه نماید، طوری که  حتا در مواردی  تئاتر ایران را یک گام به جلو ببرد.

نمایش”فریز مکبث  فریز” به نویسندگی “شهرام احمدزاده” و طراحی و کارگردانی ” آرش دادگر” که هم اکنون  در سالن “سمندریان” از مجموعه سالن های ایرانشهر اجرا می شود، در رابطه با موارد  فوق اجرایی  شاخص  و بارز است. این نمایش با دیالوگ ” پیش نیاز” معین و زیبایی آغاز می شود: ” آدم ها با رؤیا زندگی می کنند”؛ این دیالوگ یک سویه  را خود ” آرش دادگر” به عنوان   بازیگر در جلو صحنه خطاب به تماشاگران بیان می کند و تأثیر آن چنان است که تماشاگران بلافاصله خود را برای دیدن اجرای متفاوتی از نمایشنامه ” مکبث” اثر ” ویلیام شکسپیر” که توسط ” شهرام احمد زاده”  نوشته  شده ، آماده می‌کنند: اثری که طراحی  و اقتباس اولیه اش خلاقیت ذهن”شهرام احمدزاده” را هم آشکار می کند.

حوادث نمایشنامه اصلی در این مکبث از تقدم  و  تاخر اولیه بدر آمده اند  و تحت الشعاع  نگاه  و اجرای  جدید  به  شیوه خلاقانه‌ای  و به کمک   روایت‌های ” پس  و پیش انتخابی” شکل  می‌گیرند و البته از لباس  و  چهره‌پردازی، دکور و تاریخ‌نگاری ضمنی اثر اولیه خبری نیست: بازیگران  لباس‌های امروزی به تن دارند  و با چهره‌های  بدون  روتوش یا تغییر  وارد  نمایش شده‌اند؛ این ترفند به  تناسب آن  که خود محتوای متن هم درقالب “تحلیل و نمایش” ارائه شده، در نظر گرفته  شده است: پس تماشاگران هنگام  تماشای این نمایش با تحلیل حوادث و مخصوصا  تحلیل شخصیت ” مکبث ” هم از زبان بازیگران  دیگر، روبه رو هستند؛ باید  یادآور شد  در کنار این تحلیل ها  و  انتقادهای خود پرسوناژها، یک تحلیل اجتماعی ضمنی هم  وجود دارد  که  به طور همزمان نمایش را با حوادث اجتماعی زمان اجرای آن پیوند زده است  و در نتیجه،اجرا را کاملأ تاویل دار ، نشانه‌ای و نشانه‌مند کرده است.

نمایش برجستگی‌ها  و  ویژگی‌های  دیگری  نیز  دارد ؛ از جمله آن که افزون بر “فلش بک های” مربوط  به  حوادث  و  محتوای اثر، از ” فلش فورواردها ” هم استفاده  شده  است: کارگردان، یعنی”آرش دادگر” با بهره گیری از حرکت جمعی بازیگران به صورت “حرکت آهسته به عقب” (اسلوموشن)،

آن را به ” فلش بک”  تبدیل  می کند؛ این میزانسن  و حرکت  تأویل دار، از زیبائی و جذابیت دراماتیکی ویژه ای برخوردار است و کاربرد آن اساسا سینمایی است.

سوارکار سیاهپوشی که یک بازیگر نقش آن  را ایفا  می کند، در دایره  محیطی  و  بسته  صحنه می تازد  و  راهی  برای حصول به رهایی ندارد: او در دایره بسته ، محتوم و جابرانه سرنوشت می ماند؛ این سوار سیاهپوش  تمثیلی  از  وضعیت مردمان  پیرامون  مکبث  و حتا  پرتره  متحرک  و  تلویحی آشکاری از وضعیت تنگنایی خود مکبث است.

زبان اجرا، زبان نمایش  و  دراماتیزه کردن محتوا، مفاهیم و وضعیت است: پارچه ای قرمز  روی ” لیدی مکبث” فرو می‌افتد که به مثابه  مرگ اوست . مکبث ، درمانده و ناتوان  در “جدالی درونی” با روح و روان خویش و در “جدالی بیرونی”

با آنچه که جابرانه در قالب سرنوشتی از پیش تعیین شده  بر او تحمیل شده به طور همزمان درمانده، ناتوان و نیز  طاغی وعصیانگر است.

از ترفند هنرمندانه ” ایستایی نسبتا مدت‌دار گروه معینی از بازیگران و حرکت همزمان بازیگران دیگر صحنه  به طور همزمان” نیز استفاده شده  که تأثیر  روی “بخش حرکت دار” را مضاعف نموده است.

در اجرا هردو “نور معمولی و نور موضعی” کارکرد وکاربرد پیدا کرده اند. میزانسن های محدود یک  یا دو نفره بازیگران  و نیز میزانسن های گروهی آنان  همگی به رغم  زیاد بودن بازیگران و  شلوغی صحنه ، هوشمندانه و هنرمندانه انتخاب ، شکل دهی و میزان دهی شده اند ، طوری که  عملأ در این نمایش خاص  تأکید  روی  طراحی صحنه  را هم به  اثبات رسانده اند.

بازی های درخشان، هنرمندانه  و بیادماندنی “حسام منظور”، “عبدالرضا نصاری”،  “صدف استهبدی”، “یعقوب صباحی”، “فرید قبادی” و…بقیه  بازیگران که  به علت نبودن  بروشور  نمی توان به آن ها اشاره  نمود، مایه زیبائی  و شکوه صحنه نمایش شده‌اند.

نمایش صرفأ نشان دهنده موقعیت و سرنوشت پرسوناژها نیست ، بلکه شامل تأویل و تفسیر همزمان موجودیتشان و شرایط  اجتماعی و سیاسی دوران زندگی آنان  نیز هست ؛ کلیت اجرا قرینه و اساسأ  تمثیل فراگیر و عینیت داری هم از وضعیت جامعه و داعیه های حاکمان  و حکومت مداری آنان رابه نمایش می گذارد: همین ها اجرا را تأویل زا و واجد داده های زیبای شناختی هنرمندانه ای نیزکرده است، که ریشه در ابتکار نویسنده، توانمندی  بازیگران  و خلاقیت انکارناپذیر ” آرش دادگر” دارد.

در کنار همه  زیبائی های این اجرا  باید  به عنوان  نامناسب نمایش ( فریز مکبث  فریز)  اشاره نمود  که بیرون  از سالن پرسوناژ مکبث را “هجو شده”  معرفی می کند: این عنوان با محتوا و حتا با ژانر نمایش هیچ تناسبی ندارد و بیشتر مناسب اجرای” یک هجویه یا کمدی” است. مضافأ این که درجاهایی  به تناسب شیوه بدیع و ابتکاری اجرا می شد با تاباندن باریکه ای نور قرمز بربدن “مکبث” ،موقعیت و کاراکتر او را تأویل دارتر و دراماتیک تر نمود.

با صرف نظر از این کاستی اندک، در کل  باید  گفت  نمایش ” فریزمکبث فریز”به کارگردانی هنرمندانه و خلاقانه ” آرش دادگر”به سبب داشته های ساختاری ومحتوائی زیبا،دراماتیک و جسورانه اش  جزو ” تئاتر آوانگارد”  محسوب می شود و عملأ به کالبد تئاتر سرد و نیمه جان فعلی ایران، جان دوباره ای بخشیده است.

درگذشت آرش میراحمدی به دلیل بیماری کبدی

آرش میراحمدی – بازیگر برنامه‌های طنز تلویزیون –  در بیمارستان درگذشت.

آرش میراحمدی بازیگر ۵۲ ساله تلویزیون که مدتی بود با بیماری مبارزه می‌کرد، از مدتی قبل به دلیل عارضه کبدی در بیمارستان بستری و تحت مراقبت‌های ویژه بود. او تحت درمان و گذراندن مراحل شیمی درمانی بود که دکتر متوجه شد که سطح زردی‌اش بسیار بالاست و باید سریعاً بستری می‌شد تا به‌وسیله (ای آر سی پی) به جهت دفع سموم در کیسه صفرا استنت‌گذاری شود. با این همه پس از گذراندن چند روز و بهبود وضعیت وترخیص از بیمارستان، میراحمدی بار دیگر به بیمارستان برده شد و به کما رفت و متاسفانه روز گذشته جان خود را از دست داد.

پژمان بازغی – رییس انجمن بازیگران خانه سینما – هم با انتشار تصویری از این بازیگر در صفحه خود در فضای مجازی از درگذشت این بازیگر خبر داد.

بازی در نمایش‌های «مسیح هرگز نخواهد گریست»، «داستان آرام»، «مده‌آ»، «جنگ‌نامه غلامان»، «لیرشاه»، «بچه مرشد و مار پلاستیکی»، «تخم‌مرغ‌ها»، «وداع» و… بخشی از کارنامه تئاتری این هنرمند بوده است.

«نوروز ۷۲»، «معجزه خنده»، «نیمه پنهان»، «خنده بازار»، «محله گل و بلبل»، «دست انداز» و «کلبه عمو پورنگ» از جمله آثار سینمایی و تلویزیونی به شمار می‌آیند که میراحمدی در آنها حضور داشته است.

میراحمدی کارش را در دنیای تصویر در برنامه «نوروز ۷۲ » با علی عمرانی و مهران مدیری آغاز کرده بود.

آرش میراحمدی متولد ۴ تیر ماه ۱۳۵۰ در فراشبند استان فارس و فارغ‌التحصیل لیسانس رشته هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبایی دانشگاه تهران بود که علاوه بر بازیگری، کار نویسندگی و کارگردانی هم می‌کرد.

مهلت ثبت‌نام بیمه تکمیلی تمدید شد

مهلت نام نویسی بیمه تکمیلی ویژه اصحاب فرهنگ، هنر، رسانه و فعالان قرآن و عترت تا اول مهر ماه سال ۱۴۰۲ تمدید شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی صندوق اعتباری هنر، با توجه به تقاضای زیاد اعضایی که تاکنون موفق به ثبت نام و بهره مندی از خدمات بیمه درمان تکمیلی نشده اند، مهلت نام‌نویسی بیمه درمان تکمیلی ویژه هنرمندان، نویسندگان، روزنامه‌نگاران و فعالان قرآن و عترت عضو صندوق اعتباری هنر که از ۱۸ شهریور در سراسر کشور آغاز شده است، تا پایان روز شنبه اول مهر تمدید شد.

اعضای صندوق اعتباری هنر در سراسر کشور می توانند با مراجعه به پیام رسان اختصاصی صندوق اعتباری هنر به نشانی app.honarcredit.ir و سایت صندوق اعتباری هنر Profile.honarcredit.ir نسبت به ثبت نام و بهره مندی از خدمات بیمه تکمیلی اقدام کنند.

براین اساس متقاضیان جدید می توانند با انتخاب یکی از طرح ها (امید، آرامش و رفاه)، افراد تحت تکفل خود را نیز در همان طرح ثبت نام کنند. ضمن اینکه مهلت یاد شده به هیچ عنوان تمدید نخواهد شد.

قرارداد بیمه تکمیلی برای اعضای صندوق اعتباری هنر که از طرح بیمه درمان تکمیلی استفاده می کنند از تاریخ اول مهر ماه سال ۱۴۰۲ تا ۳۱ شهریور ماه ۱۴۰۳ برقرار خواهد بود.

قطب‌‌الدین صادقی: تئاتر تکیه گاه روحی جامعه محسوب می‌شود

قطب الدین صادقی با تاکید بر ضرورت فرهنگ و هنر در جامعه کنونی تصریح کرد: فرهنگ در هر شرایط و وضعیتی حتی در بحران‌های‌ اجتماعی ضرورت دارد چرا که همین فرهنگ و هنر خاصه تئاتر است که تکیه گاه روحی جامعه محسوب می‌شود.

به گزارش ایسنا، طبق گزارش رسیده، آیین گشایش نمایش ” کمین ژاله” به نویسندگی و کارگردانی “حامد مکملی” در قالب آیین شب چراغ، دوشنبه‌شب ۲۷ شهریور ماه ۱۴۰۲ با حضور قطب الدین صادقی، حسین فدایی‌حسین، پریسا مقتدی و حسین ظاهری و جمعی از تماشاگران در تماشاخانه سنگلج برگزار شد.

در ابتدای این مراسم، حامد مکملی نویسنده و کارگردان نمایش “کمین ژاله” ضمن خیرمقدم و تشکر از حضور مهمانان، مدعوین و تماشاچیان اظهار داشت: تشکر ویژه دارم از مدیریت تالار سنگلج که به گروه‌های مستقل شهرستانی نگاه ویژه‌ای دارند. نمایش “کمین ژاله” در سی‌ونهمین دوره از جشنواره تئاتر فجر به عنوان نمایش برگزیده انتخاب شد و از همان سال ۱۳۹۹ تا کنون در صدد اجرای این اثر در سطح حرفه‌ای تئاتر کشور هستم که این مهم سرانجام امروز میسر شد.

این کارگردان تئاتر درخصوص تم و درون‌مایه نمایش کمین ژاله توضیح داد: گرچه این اثر، نمایشی است که به ظاهر تماشاچی را به خنده وامی‌دارد اما در بزنگاه‌های مختلف و متعددی مخاطب را با موقعیت‌های ویژه‌ای مواجه می کند تا او را به تأمل و اندیشه وا دارد. موضوع و اتفاقات این نمایش کاملا انتزاعی است و داستان سربازی را به نمایش می‌گذارد که سال‌هاست در حال نگهبانی و مراقبت از کمینی به نام ژاله است.

در ادامه قطب الدین صادقی مدرس و هنرمند پیشکسوت تئاتر کشور از اینکه چراغ تئاتر و تالار سنگلج به خاطر اجرای یک نمایش ایرانی که پرچم‌دار فرهنگ ایرانیست، روشن است؛ ابراز خرسندی کرد.

این نویسنده و کارگردان باسابقه تئاتر  با بیان اینکه  نسل سوم تئاتر کشور، نسلی کوشا و پویا است، تاکید کرد: همین کوشایی و پویایی این نسل تئاتری سبب می‌شود که تئاتر کشور همچنان پویا و کوشا به کار خود ادامه دهد.

قطب الدین صادقی با تاکید بر ضرورت فرهنگ و هنر در جامعه کنونی تصریح کرد: فرهنگ در هر شرایط و وضعیتی حتی در بحران‌های‌ اجتماعی ضرورت دارد چرا که همین فرهنگ و هنر خاصه تئاتر است که تکیه گاه روحی جامعه محسوب می‌شود.

وی در ادامه افزود: تئاتر هنری والا و ارزشمند است به این دلیل که تنها از عیوب جامعه حرف نمی زند بلکه در خیلی اوقات و موقعیت‌ها از ارزش ها نیز سخن‌ها می‌گوید و همین مهم است که سبب ارتقاء ارزش‌های انسانی در جامعه خواهد شد.

قطب‌الدین صادقی در پایان گفت: دوست داشتن و کار کردن دو شاخصه مهم فرد سالم در اجتماع است. من تاکید دارم در هر شرایطی باید همچنان دوست بداریم و کار کنیم. اینکه امروز شاهد اجرای این نمایش توسط این گروه برگزیده هستم بسیار خوشحالم چرا که فعالیت و محبت نشانگر تشخص یک جامعه است.

پریسا مقتدی مدیر تماشاخانه سنگلج نیز با ابراز خشنودی از اینکه حضار در واپسین روزهای تابستان این تماشاخانه را برای تماشای تئاتر انتخاب کردند، گفت: مدتی است در سبد نمایش‌های این مجموعه هنری، فرصت ویژه‌ای به گروه‌های برگزیده شهرستانی اختصاص داده‌ایم. امروز نیز شاهد آغاز سری اجراهای نمایش “کمین ژاله” هستیم که از هنرمندان خوب شهر قزوین تشکیل شده است. امید دارم با حضور این گروه‌های شریف تئاتری گام بلندی در راستای عدالت فرهنگی برداشته باشیم و در پایان نیز شاهد حضور تماشاگران بسیاری به واسطه این دست از اجراها باشیم.

در خاتمه در آیین شب‌چراغ نمایش “کمین ژاله” چراغ پروژه نمایشی توسط قطب‌الدین صادقی روشن شد.

نمایش کمین ژاله روایت تعدادی سرباز است که در کمینی گرفتار می‌شوند. سرگروهبانی که سال‌ها در آن‌جا مراقب ژاله است در مواجهه با سربازان موقعیت‌ها و اتفاقات ویژه‌ای خلق می‌کند.

در این نمایش؛ مرتضی ‌نجفی، حامد ‌مکملی، امیر امیدی راد، حسن ‌یاوری، امیر محمد ‌خوشنواز و پیام نوروزی، نقش‌آفرینی می‌کنند.