معرفی بازیگران و عوامل گنجشگ مفرغی

بازیگران و عوامل «گنجشک‌ مفرغی» معرفی شدند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، «گنجشک‌ مفرغی» نام نمایشی به نویسندگی و کارگردانی شهرام‌ کرمی است که از ۲۵ اردیبهشت ماه در تماشاخانه‌ ایران‌شهر به صحنه می‌رود.

به گزارش ایسنا، به تقل از روابط عمومی تماشاخانه‌ی ایران‌شهر؛ نمایش «گنجشک‌ مفرغی» به‌ کارگردانی شهرام کرمی با بازی اصغر همت، مجید رحمتی، یلدا عباسی، ایمان‌ سلگی از ۲۵ اردیبهشت ماه در سالن استاد سمندریان این تماشاخانه‌ به صحنه می‌رود.

طراحان‌ و عوامل این نمایش عبارتند از: امیر حسین‌ شفیعی‌ تهیه کننده، سینا ییلاق‌ بیگی‌ طراح صحنه، مژگان عیوضی طراح لباس، بابک‌ کیوانی طراح صدا و آهنگساز، تینا بخشی طراح گریم، رضا خضرایی طراح نور، مازیار تهرانی طراح‌ پوستر و بروشور، محمد حسن درباغی‌فرد دستیار کارگردان و برنامه‌ریز، مصطفی قاهری طراح گرافیک‌ و ساخت تیزر، امیر قالیچی‌ تبلیغات مجازی، سیامک سقایی عکاس و نیلوفر رازمند منشی صحنه.

اجرای نمایشنامه اوریپید در انزلی

نمایش “سی و یکمین شب اجرای مده‌آ ” با نگاهی به نمایشنامه مده‌آ نوشته اوریپید که مسائل زنان را در عصر خود به نگارش درآورده، نوشته شده است.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر در همین رابطه محمدرضا حسین‌زاده، نویسنده، طراح و کارگردان این نمایش امروز یکشنبه نهم اردیبهشت ماه در گفت‌وگو با ایسنا اظهار کرد: موضوع این نمایش حول نادیده گرفتن حقوق زنان و تفاوت حق شخصی و مدنی آنان با مردان انتخاب شده است و اوریپید ۳۵۰ سال قبل از میلاد مسیح از رنجی حرف می‌زند که مسبب یک تراژدی بزرگ می‌شود و آن رنج امروز نیز به اشکال مختلف وجود دارد.

این هنرمند با بیان اینکه تئاتر هنر زنده، پویا و به روز است، افزود: تئاتر هنری است که دستمایه خودش را با نگاه به جامعه، گرفته و بعد از پرورش دوباره آن را به جامعه برمی‌گرداند و در این روش ممکن است راهکارها یا سوالاتی برای برانگیختن ذهن مخاطبان ایجاد کند و یا تماشاگر را وادار به تفکر و پیدا کردن راه حلی مناسب و درست کند یا باعث شود  نگاهی به وضعیت خودش و راهی برای بهبود اخلاقیات و رفتار و کنش‌های جامعه انجام دهد.

حسین زاده با بیان اینکه این کار از پنجم اردیبهشت ماه در آمفی تئاتر شادروان مرادی اداره فرهنگ و ارشاد بندرانزلی روی صحنه رفته و اجرا تا چهاردهم اردیبهشت ماه ادامه دارد، گفت: زمان شروع اجرا از ساعت ۱۹:۳۰ هر روز است به استثنای روز آخر چهاردهم اردیبهشت ماه جمعه ساعت ۱۶:۳۰ به روی صحنه می‌رود.

وی با اشاره به اینکه استقبال از این نمایش خوب بود، گفت: نمایش‌هایی با موضوعات اخلاقی، آرمانی و یا تاریخی، مخاطبین خاصی دارد و معمولا این مخاطبان خودشان نیز دستی بر ادبیات، شعر و یا هنر دارند حال در هر کسوتی که باشند معمولا دغدغه‌مند مسائل جامعه و یا کنشگر اجتماعی، محیط زیست و یا رفتار شناسی و روان شناسی هستند و قطعاً پس از بازدید از تئاتر می‌توانند پیام این هنر را در آثار خودشان به مخاطبینی که دارند اشاعه بدهند.

حسین زاده در خصوص اهمیت شناخت بازیگر تئاتر از نقش و البته شخصیتی که  بر صحنه خلق می کند، تصریح کرد: هنرمند در هر حوزه کاری که ورود م‌ کند باید مطالعه و کارشناسی داشته باشد و یا به قول ضرب المثل “درد کشیده طبیب است”  آشنا به مسیر و نشانه‌ها باشد.

وی افزود: مطمئناً یک نویسنده، یک کارگردان و یا یک بازیگر اگر خودش دغدغه نداشته باشد و یا نسبت به مشکلات و هنجارهای جامعه و یا ناهنجاری‌های آن بی‌اطلاع باشد، موفق نمی‌شود و اثرش تاثیر لازم در ذهن و دل مخاطب را نخواهد داشت. البته تکنیک را هم در بازیگری نمی‌شود نادیده گرفت و در بسیاری از اوقات تکنیک ها هستند که اثر بخشی و زیبایی اثر را پر رنگ می‌کنند.

این کارگردان تئاتر تاکید کرد: ما در حوزه تئاتر عقیده داریم اول باید بازیگر خودش از کارش لذت ببرد و به آن احساس مطلوب برسد، قطعاً در این صورت است که می‌تواند انتقال پیام و احساس مطلوب را به تماشاگر داشته باشد.

حسین زاده گفت: “سی و یکمین شب اجرای مده‌آ ” با بازی عباس پیشگاه بحری، علیرضا غاروریانی، زهرا میری، سهیل خداخواه، لیلا دانش، مریم کردیزاد، سالار بلانش همچنین لیدا نورنیا در حال اجرا است و در این چند شب باقیمانده  همه شما عزیزان را  به تماشای این نمایش دعوت می‌کنیم.

هادی حوری: همه اصناف تئاتر به کمک آمدند

در تمامی کشورهایی که راه توسعه را طی کرده‌اند یکی از ارکان فرهنگ، نمایشنامه‌نویس و اجرای تئاتر بر اساس آن است، تئاتر بر مبنای نمایشنامه از الزامات جامعه‌ای است که می‌اندیشد و برای امروز و آینده برنامه دارد و به گذشته‌اش دقیق نگاه می‌کند. ازاین‌حیث شاید بتوان گفت که نمایشنامه‌نویسی در دوره‌های مختلف در ایران با نام روشنفکرانی از جریان‌های مختلف فکری گره‌خورده است، از فتحعلی آخوندزاده در سرآغاز مشروطه تا حسن مقدم در دوره پهلوی اول و بعد از آن ظهور پدیده‌های همچون بهرام بیضایی، اکبر رادی، غلامحسین ساعدی، عباس نعلبندیان، بهمن فرسی و…

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، ماجرای نمایشنامه و نمایشنامه‌نویسی، نداشتن سنت تاریخی بلندمدت، اجرا نشدن نمایشنامه‌های نوشته شده، شکل گیری پدیده‌ای به اسم نمایشنامه‌خوانی با این شکل در ایران و… همیشه از اصلی‌ترین مسائل مطرح در پدیده تقریباً دویست‌ساله ایرانی است، (فارغ از سنت نمایشی تعزیه و تخت حوض و…)یعنی از زمانی که ایرانیان به این مسئله فکر کردند که امری و مسئله‌ای در این میان زندگی و زیستشان کم است و باید درباره آن فکر کنند و با دیگرانی به اشتراک بگذارند. حالا بعد از فرازوفرودهای بسیار کانون نمایشنامه‌نویسان خانه تئاتر قصد دارد تا برنامه‌ای حداقل یک‌ساله را اجرا کند. برنامه‌ای با نام صدای نمایشنامه‌نویس که از سال گذشته به صورتی پراکنده آغاز شد و قرار است تا به شکلی منظم و هدفمند اجرا شود.

حسین قره: برای اطلاع از جزئیات این کار با هادی حوری نمایشنامه‌نویس و کارگردان تئاتر و پیشنهاد دهند شکل جدید صدای نمایشنامه‌نویس گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

درباره محول شدن دبیری صدای نمایشنامه‌نویس به شما و حواشی، جزئیات و برنامه‌های این دوره توضیح دهید؟

اساساً پدیده‌ای به نام نمایشنامه‌خوانی به‌گونه‌ای که در ایران رایج شده در جاهای دیگر چندان شناخته شده نیست. انگار گونه‌ای دیگر از ارائه اثر خلق شده هنری است که اتفاقاً زائیده شرایط اجتماعی و فرهنگی موجود ماست. اما هر چیزی که در تعریف این پدیده هست و هر عامل یا عواملی که باعث تولید چنین پدیده‌ای شده، فرصتی را ایجاد کرده تا گروهی بتوانند پیش از اجرای صحنه و یا چاپ یک اثر مکتوب نمایشی، آن را محک بزنند و مورد بررسی قرار بدهند. به نظر من این فرصت را باید غنیمت دانست، شیوه‌نامه‌ای برایش تدوین کرد و سرو سامانی به آن داد. چه نامش «نمایشنامه‌خوانی» باشد، چه «اجرا خوانی» یا حتی اصطلاح «متن در دست» را به آن الصاق کنیم.اما موضوع «صدای نمایشنامه‌نویس» که به‌صورت نمایشنامه‌خوانی برگزار می‌شود:

پیش‌ازاین هم برنامه‌ها و نمایش‌نامه‌خوانی‌هایی تحت همین عنوان برگزار می‌شد که متأسفانه به‌صورت نامنظم بود. می‌دانم که طی یک دوره گذشته شش برنامه اجرا شد و متونی از اساتید و بزرگان نمایشنامه‌نویسی ایران خوانده شد. وقتی دوره تمام شد، با تغییر هیئت‌مدیره کانون و تغییراتی که انجام شده بود، فراخوانی برای برگزاری دوره جدید دادند، که اگر کسانی پیشنهادات و برنامه‌های اجرایی دارند، ارائه دهند. من پیشنهاداتی را به شکل پروپوزال، به هیئت‌مدیره تقدیم کردم و شرایطی را برای برگزاری چنین دوره‌ای پیشنهاد دادم، که با آن موافقت کردند و طی حکمی از طرف هیئت‌مدیره کانون رسماً به‌عنوان دبیر دوره انتخاب شدم.

این دوره چندماهه است و چه‌قدر استمرار دارد؟

ضمن قدردانی از زحماتی که دوستان و همکاران من در دوره پیشین کشیده‌اند، باید عرض کنم اولین چیزی که در دوره پیش نداشتیم، نظم اجرایی بود. که دلایل بسیاری هم داشت که برخی از آنها در واقع دست برگزارکنندگان نبود. به طور مثال یکی از عواملی که دوستان اجرایی را در دوره پیشین رنج می‌داد برنامه نامنظم سالن استاد جوانمرد بود که در اختیار خانه تئاتر است و باید در اختیار انجمن‌های دیگر نیز قرار می‌گرفت. خروجی این نمایشنامه‌خوانی‌ها هم در حد همان اجراها باقی ماند. در نتیجه من پیشنهاداتی به کانون نمایشنامه‌نویسان دادم. اولینش این بود که اگر این برنامه دوره‌ای است، باید اول هدف‌مند شود. پس اولین کاری که کردیم این بود که تصمیم گرفتیم به هر شکلی که می‌شود، این برنامه، به یک روتین تبدیل شود، یک روز و ساعت واحد و یک مکان کاملاً منظم را مشخص کنیم، که مخاطب بداند همیشه در این ساعت و روز و در این سالن یک اتفاق نمایشی در حال رخ‌دادن است. روتین شدن، اولین پیشنهاد بود. دومین موضوع که مدنظر هیئت‌مدیره قرار داشت این بود که در این دوره‌ها از کسانی که عضو کانون هستند، استفاده کنیم. اگرچه برخورداری از آثار بزرگان این هنر همیشه باعث افتخار و سبب آموختن ماست. اما بعضی از این اساتید اساساً آن‌قدر بزرگ هستند که در این انجمن‌ها جای نمی‌گیرند، مثلاً استاد بهرام بیضایی نمی‌شود در هیچ انجمنی عضو باشد، ایشان ممکن است، در همه بخش‌ها عضو افتخاری باشند. اما مثل من و دیگر اعضا نباید مثلاً عضوی از یک کانون یا انجمن شوند. جایگاهشان اَجَل بر این چیزهاست. پس به سمت اعضا آمده بودیم و درنتیجه دعوت از این اعضا باید یک هدف داشته باشند. اجازه بدهید اشاره کنم که در مقطعی صندوق هنرمندان بیمه دوستانی که در طی سال، فلان تعداد کار نداشتند را قطع می‌کرد، درحالی‌که مگر یک نویسنده در طی یک سال چند کار می‌تواند انجام دهد؟ یا در کل شرایط کاری و تعداد سالن‌های فعال برای کارگروه‌های تئاتری مگر چقدر فرصت ایجاد می‌کند؟ پس گفت‌وگویی شده بود که نمایشنامه‌خوانی هم جزء رزومه کاری محسوب شود، این موضوع ما را وادار می‌کند، از اعضایی استفاده کنیم، که کم کارتر هستند، تا بتوانیم بیمه آن‌ها را ثابت نگه داریم و رابطه‌شان با صندوق قطع نشود.

قطعاً می‌بایستی کسانی که در این نمایشنامه‌خوانی شرکت می‌کنند، حمایت شوند و جزء رزومه شان محسوب شود. اما از آن‌جا که ما نمی‌توانستیم برنامه روتین داشته باشیم اتفاق دیگری هم افتاد. من آیین‌نامه‌ای تنظیم کردم و آن را به هیئت‌مدیره تقدیم کردم، تا برای هر دبیری که می‌آید وظایف، اختیارات و امور اجرایی‌اش مشخص باشد. سازوکار و هدف معینی داشته باشد. آن آیین‌نامه حالا در جریان تصمیم‌گیری است. اما مهم‌تر از آن، تعیین مخاطب هدف بود، که ببینیم اصلاً می‌خواهیم برای چه کسانی نمایشنامه‌خوانی کنیم؟ این که بخواهیم فقط خودمان بشنویم که نمی‌شود، یا این که بخواهیم فقط رزومه‌ای به صندوق ارائه بدهیم کافی نیست. برای همین آمدیم مخاطب هدف تعیین کردیم و گفتیم خروجی نمایشنامه‌ها یا باید مناسب اجرا باشد یا متناسب معرفی مخاطب عام باشد و در این میان دو مخاطب ثانویه دیگر هم داریم؛ یعنی اسپانسرها و تهیه‌کنندگان هم باید مجموعه را بشناسند. بعد از آن مرکز هنرهای نمایشی هم باید به‌عنوان مرکزی که تمام امورات نمایشی کشوری به آن‌ها مربوط است، به اجراها نوعی رسمیت دهد. برای این که چنین مخاطبینی را جذب کنیم، باید وارد فضای رسانه‌ای شویم، پس از ابتدا شروع کردیم. روی برخی اصول کار کردیم. یک لوگوتایپ مشخص برای «رویداد صدای نمایشنامه‌نویس» طراحی کردیم، تا بتوانیم در فضای مجازی تبلیغ کنیم و مجال گفتگو با مخاطبین را داشته باشیم و بعد هم در فضاهای دیگر فعالیت کنیم. برای امور رسانه‌ای، با آقای محمد خراط زاده صحبت کردیم و ایشان هم بدون هیچ منت و طلب هیچ دستمزدی قبول کرد و وارد کار شد.

خانم مریم یاسین زاده نیز عهده‌دار روابط‌عمومی این دوره شد، تا بتوانیم از این طریق پوشش خبری بیشتری داشته باشیم و همچنین خانم مهلا قدوسی به‌عنوان مسئول هماهنگی امور معرفی شد. ضمن این که ما در این دوره نمی‌توانستیم از صفحه رسمی کانون استفاده کنیم. باید صفحه مستقلی ایجاد می‌کردیم، که بتوانیم اصطلاحاً کارهای اجرایی را چابک‌سازی کنیم. برای این که به اجراها نظمی بدهیم و با فضای تئاتری‌تری مواجه شویم، با آقای جواد طاهری، گفتگو کردم و برنامه را به ایشان گفتم و ایشان هم از این برنامه استقبال کرد و سالن مشاهیر تئاتر شهر را در اختیار ما قرار داد. یعنی یک برنامه روتین و منظم در قلب تئاتر شهر و در قلب فرهنگیِ جریانات تئاتری کشور. یک فضای شناخته شده که نه‌تنها مخاطبین عام آن‌جا را می‌شناسند، بلکه کارگردانان و همه ناشرین هم آن‌جا را پایگاه رسمی تئاتر می‌دانند. در مسیر اجرای برنامه، مانع دیگری هم وجود داشت و درباره موضوعات رویداد بود. پیشنهادی که من دادم این بود که با توجه به این که هر دوره‌ای، حرکتی، رپرتواری، جشنواره‌ای اساساً اولویت‌های موضوعی دارد و ما نمی‌توانیم مخاطب را گیج کنیم و باید بتوانیم بگوییم که او امروز می‌آید نمایشنامه‌ای با موضوعات اجتماعی گوش می‌دهد، هفته بعد با موضوعات مذهبی، هفته بعدش با موضوعات جنگ و دفاع مقدس و هفته بعدش با موضوع کودک. هر جریانی یک انسجام محتوایی نیاز دارد. مثلاً اگر من با ناشری صحبت می‌کنم، او اولین سؤالی که می‌پرسد این است که موضوع این آثار چه ارتباطی با اولویت‌ها و نگرش انتشارات ما دارد؟ حتی در جذب اسپانسرها هم، طرف می‌گوید: «اولویت موضوعی شما چیست؟ پس ما دو موضوع را در اولویت قرار دادیم.

برای این دوره زنان و آسیب‌های اجتماعی و نمایش‌های اقتباسی از ادبیات ملی کشورمان. به این شکل حداقل ما توانستیم به طور مثال به اداره کل بانوان شهرداری برویم و بگوییم قرار است درباره زنان، موضوعات کار و آموزش شهروندی و موضوعات فرهنگی آنان نمایشنامه‌خوانی کنیم و دوستان نمایشنامه‌نویسمان کارهایشان را ارائه می‌دهند و از شهرداری و معاونت فرهنگی می‌خواهیم به این مسئله ورود کند، چون جزء اولویت‌ها و برنامه‌های آنان است. در این مورد البته با این اشکال هم روبرو بودیم که بسیاری از نمایشنامه‌نویسان ممکن بود که در این موضوع نوشته‌ای آماده نداشته باشند. اما مسئله اینجاست که چنین رویدادی قرار نیست با همین دوره و موضوع‌ها تمام شود. ضمن اینکه طبیعی است که یک کار گروهی بتواند یک نگرش جمعی واحد هم داشته باشد تا انسجام محتوایی پیدا کند. ما فراخوان رسمی در کانون دادیم و از دوستان و نویسندگان خواستیم که متونی به ما بدهند که نزدیک ۴۰ متن در فاصله بسیار کوتاه به ما رسید، درحالی‌که پیش‌بینی ما یک دوره ۱۲تایی بود. وقتی با این تعداد مواجه شدیم می‌بایستی برای همه آن‌ها برنامه‌ریزی می‌کردیم و به خودمان حق نمی‌دادیم که از بینشان انتخاب کنیم، در نتیجه برنامه‌ریزی کردیم، تا بتوانیم از همه آثار استفاده کنیم. از طرف دیگر ما با شورای نظارت هم گفت‌وگو کردیم، تا مسئله پاسخ‌دهی و صدور مجوز برای آثار تسریع شود و در این مورد و برخی موارد دیگر به تفاهماتی با آقای میثم جمالی رسیده‌ایم که می‌تواند به نفع مجموعه تئاتر فعال ما باشد. ضمن این کارها بنا شد که توسط جناب محمدرضا غریب زاده از همه کارها در یک فضای خوب یا در استودیویی صدابرداری شود و در صورت امکان و اجرایی‌شدن، کل مجموعه آثار به پادکست تبدیل شوند. حالا باید تفاهم‌نامه‌هایی نوشته شود که اگر مباحث مالی هم مطرح شد، صاحبان آثار و کانون هم بتوانند در این موارد ذی‌نفع باشند. که خوشبختانه من به‌عنوان دبیر از تمامی امور مالی این رویداد به دورم و چنین مباحثی به دلیل تخصصی بودن به اهل‌فنش سپرده شده است.

برنامه شما برای این دوره فقط خوانش نمایشنامه‌های اعضاست؟ آیا در این برنامه، شناسایی پدیده از میان کسانی که جزء اعضا نیستند را هم دارید یا نه مسئله فقط اعضای کانون است؟

اولویت اعضا کانون‌اند. اولویت کانون نمایشنامه‌نویسان است. اولویت خانه تئاتر است. وظیفه کانون نمایشنامه‌نویسان و مترجمین و همچنین خانه تئاتر این است که از اعضایش حمایت کند و بتواند برایشان فضای کاری و شغلی ایجاد کند. همچنین باید برای جذب نیروهای فعال و به قول شما پدیده‌های غیرعضو زمینه و جذابیت‌هایی ایجاد کرد که به کانون بپیوندند. اما این نه در حیطه کاری من و نه در تخصص من است و ترجیح می‌دهم دخالتی در موضوع جذب و عضویت نیروهای جدید نداشته باشم.

در بین این نمایشنامه‌ها ترجمه‌ها هم هستند یا فقط تولیدات را مدنظر دارید؟

اولویت ما در ابتدا حمایت از نویسندگان داخلی و آثار بومی است. نه این که برای بخش ترجمه برنامه‌ای نداشته باشیم، حتماً برنامه مفصلی برای آن بخش خواهیم داشت، اما در حال حاضر و در این دوره یکی از اولویت‌هایمان آثار نویسندگان داخلی است. ضمن این که بسیاری از مترجمین ما خودشان نمایشنامه‌نویس هم هستند و آثاری دارند و می‌توانند در این فضا داخل شوند. ما، منظورم هیئت‌مدیره کانون و من به‌عنوان دبیر رویداد به‌صورت جداگانه در حال برنامه‌ریزی اصولی و جداگانه برای مترجمین خوبمان که خوشبختانه عضو کانون‌اند هستیم. و همچنین پژوهشگران هنرهای نمایشی که به‌واقع خلأ چنین آثاری در مجموعه نشر ما همچنان حس می‌شود.

از چه زمانی برنامه شما شروع می‌شود؟

مقدمات برنامه را تقریباً از بهمن سال گذشته شروع کردیم و جلساتی را گذاشتیم و بعضی از مصوبه‌ها را داشتیم. ضمن این که کنار آن ما ناچار بودیم از این طرف برای روتین شدن برخی برنامه‌ها جلسات دیگری داشته باشیم که زمان می‌بُرد و بعد هم برخوردیم به تعطیلات فروردین که به‌هرحال نزدیک ۲۰ روز کشور تعطیل شد و کاری نمی‌توانستیم بکنیم. نیتمان این بود که از هفته اول اردیبهشت شروع کنیم، اما وقتی که این موضوعات با هم تداخل پیدا کردند، ما عملاً نتوانستیم طبق برنامه‌ریزی خودمان پیش برویم. برای همین هم رویداد صدای نمایشنامه‌نویس را از نهم؛ یعنی اولین یکشنبه اردیبهشت با نمایشنامه‌ای از خانم آزاده فخری شروع می‌کنیم و بعد با آقای خراط زاده، خانم نوبخت، آقای فنائیان و خانم قربانیان و دیگر نویسندگان خوبمان پیش خواهیم برد.

در هر جلسه یک نمایشنامه خوانده می‌شود؟

اجازه بدهید قبل از پاسخ به این سؤال نکته مهمی را که در بخش برنامه‌ریزی‌ها فراموش کردم، عنوان کنم. یکی از پیشنهادات من برای برگزاری این دوره همسویی و همراهی دیگر انجمن‌های خانه تئاتر بود. اساساً وقتی یک تئاتر می‌خواهد شکل بگیرد، کارگردانان، طراحان، آهنگ‌سازان، گریمورها، و… دیگر عواملی که مشخصاً همه‌شان انجمن‌هایی در خانه تئاتر دارند، دخیل‌اند و در شکل‌گیری آن نقش اصلی را دارند. حالا سؤال اینجا بود که این انجمن‌ها و نیروهای فعال چرا در نمایشنامه‌خوانی حضور نداشته باشند؟ مثلاً اگر قرار است متن نمایشنامه کسی خوانده شود چرا از اعضا انجمن بازیگران دعوت نشود که تعدادی بازیگر عضو خانه تئاتر در کنار گروه و برای خوانش آن متن قرار گیرند؟ و چرا این باید بیرون برود و از غیرعضو دعوت کنند؟ اگر چه در انتخاب عوامل بیرونی و در بخش اجرایی آثار، محدودیتی وجود ندارد و حتماً نویسندگان می‌توانند از آهنگ‌سازان و بازیگران آزاد و عوامل دیگر هم استفاده کنند. اما این فرصت خوبی است برای اینکه کاری گروهی انجام شود و حتی زمینه و بستر مناسبی برای تشکیل گروه‌های نمایشی شکل بگیرد. چه‌بسا از دل همین کارها گروه‌های تازه با ایده‌های جدید و در آینده از چنین هم‌افزایی و اجماعی بتوانیم به سمت شکل‌گیری کمپانی‌های تئاتری پیش برویم. (به‌هرحال آرزو بر جوانان عیب نیست) این شد که با دوستان هیئت‌مدیره هر انجمن گفتگو کردیم و نامه‌نگاری‌های رسمی نیز انجام شد. و خوشبختانه با استقبال هم روبه‌رو شدیم. بیستم فروردین با مجموعه هیئت‌مدیره‌ها جلسه‌ای داشتیم که در آن حضور داشتم و برنامه‌مان را ارائه دادم و درخواستمان را مطرح کردیم و نامه‌های رسمی هم توسط آقای محضری رئیس هیئت‌مدیره کانون به رؤسای دیگر انجمن‌های خانه تئاتر داده شد.

رییس انجمن موسیقی آقای سعید ذهنی کنار ما قرار گرفت و شخصی را برای هماهنگی معرفی کردند، که اگر دوستان ما نیاز به موسیقی دارند مستقیماً با انجمن موسیقی همکاری کنند. انجمن طراحان صحنه و لباس آمادگی خودشان را اعلام کرده‌اند و خانم هلیا میرهادی (از اعضا هیئت‌مدیره این انجمن) برای بررسی کارشناسانه‌تری در اولین نمایشنامه‌خوانی ما شرکت خواهند داشت تا نحوه همکاری این انجمن را بررسی کنند. خانم فرزانه نشاط خواه از اعضا هیئت‌مدیره انجمن بازیگران کنار ماست تا بتوانیم در گام‌های بعدی از حضور بازیگران عضو این انجمن بهره‌مند شویم. منتظریم که انجمن‌های دیگر هم به‌صورت رسمی نمایندگانشان را اعلام کنند، که عملاً آن انجمن‌های مرتبط که می‌توانند در چنین برنامه‌هایی شرکت کنند، حضور داشته باشند. یکی از ایده‌هایمان این بود که مثلاً انجمن طراحان صحنه و لباس در حین خواندن اثر همان جا، اسکیس‌هایی را به‌صورت زنده بزنند و یک پرفورمنس تجسمی هم اجرا شود و ماحصل این طراحی‌ها را به‌صورت پروژکشن پخش کنیم و اگر قرار شد کتاب آن نمایشنامه چاپ شود، از این اسکیس‌ها به‌صورت پیشنهاد در آن کتاب استفاده شود، که همه این اقدامات جزء رزومه همه انجمن‌ها محسوب شود. یا مثلاً یکی از ایده هامان این است که پیشنهادات و اتودهای دوستان گریمورمان را به‌صورت نمایشگاهی و در حاشیه رویداد صدای نمایشنامه‌نویس برگزار کنیم.

پس همه انجمن‌ها به‌نوعی دخیل شدند؟

ما یک سری درخواست به انجمن‌ها داده‌ایم و نامه‌هایی را نوشته‌ایم، و همچنان مترصد ایجاد ارتباط مؤثر و اجرایی با تمام این دوستان هستیم. به‌هرحال هیئت‌مدیره‌ها می‌باید موضوع را در انجمن‌های خودشان مطرح کنند و امکان‌سنجی‌ها و ایده‌های اجرایی اصولی‌تری نیز مورد بررسی قرار بگیرد. خیلی نگران این تأخیر در تصمیم‌گیری این دوستان نیستیم؛ چون صرفاً نمی‌خواهیم کاری انجام بدهیم که رزومه ای پر کنیم. فرصت هم داریم. زیرا رویداد نمایشنامه‌نویس قرار نیست به همین دوره ختم شود و همه این برنامه‌ها در زمان خودش و حتماً با برنامه‌ریزی مناسب‌تری از طرف انجمن‌های دیگر خانه تئاتر انجام خواهد شد.

اجرای این برنامه یکشنبه‌ها است یا شنبه‌ها؟

وقتی می‌خواستیم در سالن استاد جوانمرد برنامه بگذاریم، نیتمان این بود که شنبه‌ها برگزار کنیم؛ یعنی روز تعطیلی اجرای صحنه‌ای تئاتر. اما به دلایلی که قبلاً اشاره کردم رفتیم تئاتر شهر. در آنجا به دلیل این که روزهای شنبه کاملاً تعطیل است و عملاً نیروهای فنی و اداری و حراست و… آن‌جا حضور ندارند، روز یکشنبه را انتخاب کردیم. خوبیِ این کار این است که با سری اجراهای صحنه‌ای همراه هستیم و می‌توانیم مخاطبان آن اجراها را نیز به فضای خوانش نمایشنامه دعوت کنیم.

بلیت‌فروشی دارید؟

در آغاز این دوره، کاری که کردیم این بود، که با همه نویسندگانی که آثارشان را برای شرکت در این دوره داده بودند در سالن اسکویی جلسه‌ای گذاشتیم و آن‌ها را به هم فکری دعوت کردیم. گفت‌وگو کردیم. اتفاقاً یکی از مواردی که باید آن جا تصمیم‌گیری می‌شد این بود که کار صرفاً فرهنگی باشد و ما به جذب اسپانسر فکر کنیم یا بلیت بفروشیم و کار انتفاعی انجام دهیم؟ ضمناً تمایل تئاتر شهر هم این بود که: «وقتی کاری شکل فرهنگی دارد، حیف است که وجاهتش را از دست بدهد.» و برای نویسندگان ما هم مهم بود که وجاهت فرهنگی کار حفظ شود و با جذب اسپانسر به شکل دیگری آن را جبران کنیم.اتفاق دیگر این بود که ما با سالن اسکویی در خانه تئاتر هماهنگ کردیم و آن‌ها هم به ما لطف کردند و با ما همراهی کردند. و روزهایی در هفته را برای تمرین گروه‌ها، در آن‌جا اختصاص دادند.

مسلماً در اجرای این رویداد و در ادامه آن ممکن است مثل هر کار دیگری به موانعی برخورد کنیم. تلاش من و همکارانم در رویداد صدای نمایشنامه‌نویس و هیئت‌مدیره محترم کانون این است که بتوانیم با برنامه‌ریزی درست موانع را حل کنیم. با افرادی که کنارمان قرار گرفته‌اند و دوستان هیئت‌مدیره خارج از برنامه روتینشان پیوسته در ارتباط هستیم. همه افراد، خارج از بحث وظیفه و بیشتر از آنچه انتظار می‌رفت روی این برنامه کار می‌کنند. در جلسات متعددی که با مدیریت تئاتر شهر و همچنین مدیریت شورای ارزشیابی و نظارت داشتیم به توافقات مفیدی رسیدیم. جدا از این موارد، مجموعه نویسندگانی که در این رویداد حضور دارند، بسیار همراه و همدل هستند، و خوشبختانه مورد حمایت همه دوستانیم. امیدوارانه و متکی به انرژی جمعی جلو می‌رویم. واقعیت این است که همه هنرمندان اساساً به تغییر، و این که بتوانند اثری بگذارند و زندگی را به سمت زیباتر شدن تغییر دهند و شرایط را بهتر کنند، فکر می‌کنند.

اما موضوع اینجاست که وقتی تغییر ایجاد می‌شود که ما بتوانیم در یک گروه قرار بگیریم و حرکت جمعی ایجاد کنیم. حرکات انفرادی عموماً باعث ایجاد تغییر نمی‌شوند. ما همه تلاشمان را می‌کنیم که یک کار گروهی انجام شود، ورای این که در هر اجرا و در هر کاری به‌صورت مقطعی چه اثری در مخاطب می‌گذاریم، این که ما بتوانیم این کار عمومی را که تا پایان سال برایش برنامه‌ریزی کرده‌ایم و کار بسیار بزرگی است، به انجام برسانیم قطعاً تأثیر بسیار بیشتری برای جامعه تئاتری و به‌ویژه کانون نمایشنامه‌نویسان خواهد داشت. اگر بتوانیم به‌عنوان کانون نمایشنامه‌نویسان و مترجمین یک جریان فکری و فرهنگی را پیش ببریم و کنار هم دیگر باشیم، قطعاً می‌تواند اثرگذار باشد و در شرایطمان تغییری ایجاد کند. امیدوارم که بتوانیم موانع را رد کنیم و کنار هم تا آخر دوره بمانیم و دوره‌های بعدی را خیلی بهتر از این پیش ببریم. من تا هر جایی که هیئت‌مدیره کانون لازم بداند کنار این کار هستم و به‌عنوان دبیر دوره کارم را انجام می‌دهم. هر روزی هم که لازم باشد، می‌توانم خیلی راحت کنار بروم و حداقل با این تصور دلخوشم که توانسته‌ام برنامه‌ای منظم را در یک فضای خوب طراحی و شروع کنم، تا دیگر دوستان بیایند و حتماً بهتر از من کار کنند و این مسیر را تا رسیدن به شکل ایده‌آلش ادامه دهند.

آیا «صدای نمایشنامه‌نویس» ساختار جشنواره‌ای و رقابتی است؟

این رویداد کاملاً غیررقابتی است. از همان ابتدا هم نظر کانون بر غیررقابتی بودن این رویداد بوده؛ اما نظر شخص من این است که واژه غیرفارسی «رپرتوار» نه کامل است و نه زیباست. از طرفی کلمه فارسی مناسب و درست چنین برنامه‌ای می‌شود «گاهَنبار» که شاید با سلایق نسل جوانمان خیلی همسو نباشد. به همین دلیل ما از همان ابتدا آن را به‌عنوان رویداد معرفی کردیم. جالب است که این بزرگ‌ترین رویداد نمایشی است. نویسندگان از کل کشور و برای تمام زمان سال شرکت خواهند داشت. وقتی از این زاویه به لحاظ آماری و کمی هم نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که این بزرگ‌ترین جریان تئاتری است که تاکنون در کشور اتفاق افتاده است و باید برای استمرار و قوی‌تر شدنش تلاش جانانه کرد. ما در این مسیر حتماً منتقدینی خواهیم داشت که با نظراتشان کمک می‌کنند بهتر و قوی‌تر شویم. نظرات منتقدینی که برای کمک به بهترشدن و همراهی با ما، نقدمان می‌کنند همیشه مفید بوده. همه‌مان خوب می‌دانیم که شرایط شغلی ما بسیار شکننده ست. موقعیت اجتماعی و فرهنگی ما بسیار حساس است. ازاین‌رو به نظر من ماندمان در صحنه و تداوم و استمرار حضورمان، دقیقاً همان چیزی است که می‌تواند به‌مرور در تمام این شرایط تغییر ایجاد کند و ما را قوی‌تر کند.

در پایان از تمامی هنرمندان و عزیزانی که با اعتماد و همدلی‌شان به ما در کاری که می‌کنیم نیرو و امید می‌دهند و همچنین شما که فرصت این گفتگو را فراهم کردید بسیار سپاسگزارم و از خوانندگان شما دعوت می‌کنم با حضورشان در این رویداد خجسته و عزیز، به تداوم و استمرار آن کمک کنند.

سرپرست گروه بامانی: مفاهیم تربیتی و آموزشی را در قالب کنسرت ارائه می‌دهیم

یکی از آهنگسازان و فعالان عرصه موسیقی تئاتر در تشریح جزییات برگزاری تازه ترین کنسرت ویژه کودکان و خردسالان از تلاش خود برای برگزاری یک کنسرت با سازهای ایرانی در آینده‌ای نزدیک خبر داد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، عَبِد آتشانی آهنگساز، بازیگر، خواننده و سرپرست گروه موسیقی «بامانی» که طی روزهای گذشته اولین کنسرت موسیقی تئاتر کودکان و خردسالان را پیش روی مخاطبان قرار داده بود، ضمن ارائه توضیحاتی درباره نحوه برگزاری این پروژه موسیقایی که با حمایت معنوی انجمن صنفی سراسری موسیقی تئاتر ایران روی صحنه رفته است، بیان کرد: عبارت «بامانی» که برای فعالیت‌های گروه موسیقی مان انتخاب کردیم مشتمل و برگرفته از سه واژه «بابا»، «مامان» و «نی نی» است که همین موضوع به خودی خود موید تمرکز و توجه ما روی گروه سنی کودک و خردسال است که بتوانیم با زبان موسیقی و نمایش علاوه بر اجرای یک فضای کمتر تجربه شده در ایران و ایجاد یک فضای سرگرم کننده برای کودکان ایران، مفاهیم تربیتی و آموزشی را در قالب یک کنسرت ارائه دهیم.

وی که طی سال‌های اخیر در پروژه‌های مختلف تئاتری و تلویزیونی مرتبط با گروه سنی کودک و نوجوان فعالیت‌های زیادی را در عرصه آهنگسازی و بازیگری انجام داده، درباره انگیزه برگزاری کنسرت ویژه گروه سنی خردسال و کودک به خبرنگار مهر گفت: در این سال‌ها همواره به این موضوع فکر می‌کردم که ای کاش شرایطی فراهم می‌شد تا آن دسته از خردسالان و کودکانی که با والدین خود به کنسرت‌های پاپ و سنتی می‌روند، فضایی را پیش روی خود داشته باشند که کنسرت‌هایی ویژه گروه سنی آنها وجود داشته باشد. مسیری که متأسفانه در کشور ما از سابقه چندانی برخوردار نیست و آثار موسیقایی که در حوزه کودک اجرا می‌شوند اغلب مرتبط با جُنگ های شادی است که یک دستگاه کیبورد روی صحنه و پلی بک خوانی هم محتوای اصلی آن را تشکیل می‌دهد. شرایطی که می‌تواند در قالبی منسجم‌تر با یک ارکستر کامل به گوش بچه‌های ایران برسد.

این آهنگساز و بازیگر تاکید کرد: موضوعی که به آن اشاره کردم برای من بسیار مهم بود زیرا همواره دغدغه این را داشتم و دارم که بتوانم به سهم خودم در عین اینکه موسیقی سرگرم کننده‌ای را به گوش مخاطب برسانم، مفاهیم تربیتی و تعلیمی را با موسیقی سالم و غیرمخرب هم تولید کنم. مسیری که بچه‌ها در قالب یک کنسرت ویژه گروه سنی خردسال و کودک سازها را روی صحنه ببینند، با گروه بخوانند و در عین تعامل شنونده یک موسیقی کامل باشند. فرآیندی که بسیار هم مشکل است و تا همین جا هم ما را با مشکلات زیادی روبه‌رو کرده است. اتفاقاً در تدارک اجرایی کردن چنین رویکردی بودم که به پیشنهاد سعید ذهنی رئیس انجمن صنفی موسیقی تئاتر تصمیم گرفتم برخی از آثارم در حوزه آثار نمایشی مرتبط با تئاتر کودک را تنظیم و برای اجرای زنده آماده کنم. اتفاقی که بسیار هم جذاب شد و ما را وارد مسیری کرد که بتوانیم مجموعه کنسرت‌هایی را با گروه «بامانی» اجرا کنیم.

آتشانی ادامه داد: مجموعه کنسرت‌های ما ابتدا در تالار هنر و سپس در پردیس تئاتر شهرزاد پیش روی مخاطبان قرار گرفت و خوشبختانه با استقبال بسیار خوبی هم مواجه شد. مسیری که در هم جواری تئاتر و موسیقی علاوه بر خلق لحظاتی شاد و سرگرم کننده برای کودکان عزیز، مشتمل بر انتقال مفاهیم تربیتی و آموزشی از جمله «بازیافت»، «احترام به بزرگ ترها» و مواردی از این دست بدون شعار و کلیشه‌های رایج شد و توانست لحظات خوبی را برای مخاطبان رقم بزند.

این بازیگر و خواننده در بخش دیگری از صحبت‌های خود با قدردانی از والدین برای حضور در این کنسرت‌ها تصریح کرد: یکی از مهم‌ترین رویکردهایی که در این کنسرت‌ها به دنبال آن هستم، معرفی سازهای ایرانی و اساساً موسیقی ایرانی به مخاطبان است. البته آنچه ما در این کنسرت‌ها ارائه دادیم، عمدتاً متمرکز بر موسیقی پاپ بود اما در این مسیر تلاش کردیم با اضافه کردن سازهای ایرانی و سازهای مرتبط با موسیقی نواحی ایران به تدریج نقش پررنگ‌تری را برای معرفی سازهای ایرانی طراحی کنیم. از این رو در کنسرت‌های پیش رو تلاش می‌شود که مجموعه برنامه‌هایی به صورت کاملاً زنده و مبتنی بر سازهای ایرانی پیش روی مخاطبان قرار گیرد که مطمئنم می‌تواند با استقبال بچه‌ها مواجه شود.

وی در پایان با تاکید برنقش مؤلفه‌های آموزشی و تربیتی در این کنسرت‌ها گفت: در این اجراها تعامل، خنده و سرگرمی، پذیرش مفاهیم تربیتی، همراهی کودکان و مسائلی از این دست برای ما حرف اول را می‌زند و چه قدر خوب که در این چند کنسرت شاهد تحقق چنین رویکرد تعامل گرایانه ای بودیم. موضوع مهمی که آرزو می‌کنم روزی بتوانم برای همه بچه‌های سرزمینم آن را اجرا کنم. مسیری که هیچ پلی بکی در آن وجود ندارد و آنچه روی صحنه اجرا می‌شود همچون قلب راستین و پاک بچه‌ها اجرای واقعی از موسیقی است که ساز در آن مهم‌ترین نقش را دارد. مسیری که امیدوارم بتوانم در گام‌های بعدی آن را پخته‌تر، سنجیده‌تر و منسجم‌تر اجرا کنیم. شرایطی که اگرچه هنوز هیچ اسپانسر و حامی ندارد اما باور دارم به مدد قلب پاک کودکان سرزمینم و نیتی که داریم می‌تواند مسیر روشنی را برای ما ترسیم کند.

تونس حوزه هنری را نماینده تئاتر ایران می‌داند

مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری انقلاب اسلامی درباره فعالیت‌های بین‌المللی این مرکز به ارایه توضیحاتی پرداخت.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر نمایش «آلاء» به نویسندگی و کارگردانی محمد کاظم‌تبار در ادامه اجراهای بین‌المللی خود، این‌بار از سوی مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری، در هفته دوم اردیبهشت در جشنواره مونودرام کارتاژ تونس روی صحنه می‌رود. به بهانه این اجرا کوروش زارعی مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری انقلاب اسلامی به ارائه توضیحاتی درباره این مرکز و فعالیت‌های آن در عرصه بین‌المللی، پرداخت.

وی درباره فعالیت‌های بین‌المللی مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری انقلاب اسلامی به خبرنگار مهر یادآور شد: سال‌ها بود که ما بحثی را در حوزه هنری انقلاب اسلامی مطرح می‌کردیم اما هر بار که مطرح می‌شد، به نتیجه نمی‌رسید. گرچه سال‌ها قدم‌هایی جسته و گریخته برداشته شد اما آنطور که باید اتفاقی نمی‌افتاد. بحث مورد نظر این بود که حوزه هنری، هنرمندان حوزه هنری و توان تولید حوزه هنری به جایی رسیده است که ما باید کم کم بتوانیم به کشورهای مختلف؛ به ویژه کشورهای همسایه و کشورهای مسلمان، آثار خود را ارائه دهیم. آن هم به ۲ دلیل مهم، اول توجه به مساله جهاد تبیین است که رهبری نیز به آن تاکید دارند و دلیل دیگر سخنی است که امام خمینی (ره) سال‌ها به آن تاکید داشتند و می‌فرمودند که ما باید انقلاب‌مان را به جهان صادر کنیم. در طول ۴۵ سالی که از انقلاب گذشته است، هنرمندان حوزه هنری در رشته‌های مختلف اعم از سینما، ادبیات، شعر، تجسمی و هنرهای نمایشی به جایی رسیده‌اند که توان انتقال تجربیات و دانش خود به کشورهای همسایه و مسلمان و فراتر از آن، حتی کشورهای اروپایی را دارند، اما همواره نبود بخش بین‌الملل در حوزه هنری به عنوان یک خلاء محسوب می‌شد. ما سال‌ها می‌گفتیم که باید یک بخش بین‌الملل در حوزه راه‌اندازی شود، چراکه هنرمندان حوزه هنری باید فراتر از ایران، فعالیت کنند.

اتفاقات خوبی در چند سال اخیر در بخش بین‌الملل رقم خورد

زارعی ادامه داد: این صحبت‌ها ادامه داشت، تا بالاخره در دوره جدید هم، ما این مساله را با آقای دادمان و مدیران جدید حوزه هنری مطرح کردیم. صحبت‌ها نتیجه داد و حالا چند سالی است که بخش بین‌الملل در حوزه هنری تأسیس شده و در حال فعالیت است‌. اتفاقات خوبی در چند سال اخیر در بخش بین‌الملل رقم خورد، به عنوان مثال ما در کشورهای سوریه و عراق دفتر راه‌اندازی کردیم و به کشوری چون لبنان رفت و آمد زیادی داشتیم. این رفت‌وآمدها روز به روز بیشتر شد به طوری که ما در عراق، لبنان و سوریه شب شعر برگزار کردیم و کم کم اتفاقات هنری رقم خورد و هنرمندان عرصه تجسمی ما نیز، به کشورهای مذکور اعزام شدند.

مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری با اشاره به اینکه از سال ۹۵ به عنوان مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری منصوب شده است، توضیح داد: در این مرکز حرکتی بین‌الملل را با برگزاری همایش بین‌المللی تئاتر مردمی پیاده‌روی اربعین با عنوان «روایت راهیان»، آغاز کردیم. هفت دوره آن از سال ۹۵ تاکنون برگزار شده است. هر سال نزدیک به ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر از هنرمندان آئینی را انتخاب می‌کردیم، ۲ روز در نجف، چهار روز در مسیر کربلا، سه تا چهار روز در شهر کربلا هنرهای نمایشی به زبان‌های فارسی، ترکی و عربی اجرا می‌شد. بعد از راه‌اندازی بخش بین‌الملل در حوزه هنری، سعی کردیم که با کشورهای مسلمان و عربی، ارتباطات بیشتری پیدا کنیم. من تجربیاتی را سال‌ها در کشور عراق و به مدت سه سال در کشور سوریه داشتم، آن تجربیات برای رقم‌زدن ارتباطات مؤثر به ما کمک کرد و ما با هنرمندان تئاتر سوریه و یمن و عراق و تونس ارتباط گرفتیم. این ارتباطات باعث شد که سال ۱۴۰۰، ما از بخش بین المللی حوزه هنری با نمایش «عِندَ ما تَنتَهی تُسقُط» که دارای موضوع و محتوا ضدصهیونیستی است، در جشنواره‌های «جندو» و «کاف» کشور تونس شرکت کنیم. این نمایش در این ۲ جشنواره اجرا شد، رتبه و جوایزی زیای دریافت کرد و عنوان نمایش برگزیده به مفهوم مطلق را از آن خود کرد. درضمن، در این اعزام و شرکت، ما با هنرمندان تونس ارتباطات بیشتری پیدا کردیم.

تئاتر حوزه هنری و تئاتر ایران می‌تواند در جشنواره‌های آسیایی، اروپایی و آفریقایی حضور پیدا کند

وی با بیان اینکه ارتباطات ما با کشور تونس، به عنوان یکی از کشورهای مهم آفریقایی-عربی که دارای اعتبار و جزو رسمی‌ترین جشنواره‌های تئاتری کشورهای عربی و مسلمان است، بسیار مهم و ارزشمند بود، گفت: سال ۱۴۰۱ گروه تعزیه‌ای را به جشنواره تئاتر صحرایی در یکی از استان‌های جنوبی تونس اعزام کردیم. این گروه، بهترین‌های تعزیه ایران بودند و در رقابت با ۳۰ کشور دنیا توانستند با اجرای تعزیه حضرت حر، عنوان کار برگزیده به مفهوم مطلق را کسب کنند. سال گذشته نیز، «اسب قاتلین» به کارگردانی سیدمحمدهادی هاشم‌زاده از هنرمندان استان فارس، برگزیده مفهوم مطلق دوره چهل و یکم جشنواره تئاتر فجر شد. پس از اجراهای موفق و پرتماشاگر در شیراز، ما این کار را برای اجرا در تونس انتخاب کردیم و به جشنواره «کارتاژ» اعزام شد؛ جشنواره «کارتاژ» بزرگترین و معتبرترین جشنواره تئاتر تونس است. امسال نیز نمایش «آلاء» از طرف بخش بین‌الملل حوزه هنری به هفتمین جشنواره بین‌المللی مونودرام «کارتاژ» تونس اعزام شده است. این نمایش قرار است از ۶ تا ۱۳ اردیبهشت در این جشنواره بین‌المللی حضور پیدا کند و با آثار کشورهای اقصی نقاط دنیا حاضر در این رویداد، رقابت کند.

زارعی تاکید کرد: تئاتر حوزه هنری و تئاتر ایران به سطحی رسیده که بتواند در ژانرهای مختلف در جشنواره‌های آسیایی، اروپایی و آفریقایی حضور پیدا کند. جا دارد از آقای سیدامیر جاوید مدیر بخش بین‌الملل حوزه هنری انقلاب اسلامی تشکر کنم چراکه در این چند سال، همکاری لازم و تمام و کمال را با مرکز هنرهای نمایشی داشته است. ما هر زمان که خواستیم نمایشی را به جشنواره‌های مختلف در کشورهای دیگر اعزام کنیم با آغوش باز از آن استقبال کردند. این امر نشان از این دارد که تئاتر حوزه هنری به جایی رسیده است که هم بتواند تجربیات خود را در جشنواره‌های کشورهای مختلف انتقال دهد و هم بتواند بحث جهاد تبیین و صدور انقلاب را که جزو وظایف ذاتی حوزه هنری است به خوبی انجام دهد.

وی درباره ویژگی‌های نمایش «آلاء» توضیح داد: نمایش «آلاء» به کارگردانی و نویسندگی محمد کاظم‌تبار، نمایشی در حوزه مقاومت و جنگ است که روایتی جذاب از مقاومت و جنگ و دفاع مقدس ما ارائه می‌دهد. این نمایش تاکنون توانسته اجراهای موفقی داشته باشد و جوایز بسیاری را کسب کرده است.

تونس در حوزه تئاتر، حوزه هنری را نماینده ایران می‌داند

مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری درباره ویژگی‌های جشنواره‌های تئاتر کشور تونس، یادآور شد: کشور تونس، کشوری است که بحث بیداری اسلامی برای اولین بار از آنجا آغاز شد و هنوز هم بحث بیداری اسلامی در این کشور مطرح است. هنرمندان و روشنفکران تئاتری کشور تونس، با ما در صهیونیست‌ستیزی و ظلم‌ستیزی ثابت‌قدم هستند و آثار هنری و تئاتری ضدصهیونیستی زیادی را تولید می‌کنند. در ضمن هم هنرمندان، هم مردم تونس سال‌ها است که از مدافعان مردم فلسطین و غزه هستند و افرادی هستند که در بحث انقلابی‌گری با ما بسیار هم‌سو بوده و پیشرو هستند.

خزاعی درباره معیارهای مدنظر جشنواره‌های تئاتری تونس برای انتخاب آثار ایرانی، گفت: انتخاب آثار هم از وجه هنری، هم محتوایی برای این جشنواره‌ها اهمیت دارد. معمولاً در تونس به جهت اینکه کشوری بسیار سیاسی است، نمایش‌هایی که در جشنواره‌هایش روی صحنه می‌رود، جنبه‌های سیاسی بالایی دارد. در اکثر تئاترهای هنرمندان کشور تونس مفاهیمی چون مبارزه با فساد، انقلابی‌گری و مبارزه با صهیونیست‌ها زیاد دیده می‌شود و این مساله در بحث انتخاب آثار ایرانی نیز مؤثر است.

وی با بیان اینکه تونس در حوزه تئاتر حوزه هنری را نماینده ایران می‌داند، افزود: بیشتر تئاترهایی که از ایران به تونس اعزام شده و در جشنواره‌های مختلف حضور پیدا کرده‌اند، آثار حوزه هنری هستند به گونه‌ای که می‌توان گفت جشنواره‌های تونس مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری انقلاب اسلامی را نماینده تئاتر ایران می‌دانند.

مدیر مرکز هنرهای نمایشی حوزه هنری در پایان درباره معرفی تماشاخانه بزرگ و تاریخی کشور تونس به هنرمندان تئاتر ایران، بیان کرد: تونس، در شمال آفریقا قرار دارد و به فرانسه و ایتالیا نزدیک است. سال‌ها قبل از اینکه مستعمره فرانسه باشد، مستعمره ایتالیا بود و شاید بیش از ۲۰ تماشاخانه به سبک قدیم روم در آنجا احداث شده بود. به جهت اهمیت این تماشاخانه‌ها، ما در حوزه هنری ۲ کتاب پژوهشی «تاریخ تونس» و «تماشاخانه‌های رومانی‌ها» نوشته دکتر ریاض رئیس دانشگاه هنرهای زیبای شهر کاف را که درباره تماشاخانه‌های رومی در تونس و سبقه تئاتر تونس است ترجمه کردیم و قرار است توسط انتشارات سوره مهر حوزه هنری چاپ شوند.

انگار یک جای کار می‌لنگد

یک سال پیش جمعی از هنرمندان گرد هم آمدند تا در جشن تولد آتیلا پسیانی شرکت کنند؛ برنامه‌ای که یکی از پرجمعیت‌ترین گردهمایی‌های بعد از کرونا بود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، شب عجیبی بود در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان که آتیلا پسیانی بعد از مدتی در مراسمی که به همت کانون کارگردانان خانه تئاتر برگزار شده بود در جمع همکارانش ظاهر شد. خانه‌نشینی‌های دوران کرونا و بیماری‌اش، سبب شده بود تا کمتر فرصت دیداری با همکارانش رخ بدهد.

هرچند رد بیماری بر چهره او نشسته بود و قامت بلندش در زیر بار بی‌رحمی آن خمیده شده بود، اما او همان روحیه همیشگی را داشت؛ صریح و طناز و خوش خنده.

بعد از همه سخنران‌ها روی صحنه رفت و از لطف همه آنان تشکر کرد و با همان طنازی‌اش گفت: با وجود تمام سخنان دوستان که خیلی صادقانه و دوستانه، درباره من گفتند، مرا عمیقا به فکر فرو برد که انگار یک جای کار می‌لنگد!

او شاید به این گونه مراسم‌ها عادت نداشت؛ به تجلیل و تقدیر و بزرگداشت، چون به گفته دوست هم‌قطارش، رضا کیانیان عادت کرده بود که به دلیل انتخاب شیوه کاری خود، فحش بخورد!

آتیلا پسیانی اما از ناسزاها دلسرد نشده بود، او در تمام سال‌هایی که به عنوان یکی از سردرمداران تئاتر تجربی شناخته می‌شد، تلاش کرد به جای گوش سپردن به ناسزاها، کار خودش را بکند. او عاشق جوان‌ها بود و دور و برش همیشه پر از جوانانی بود که از حمایت او برخوردار می‌شدند. شاید او نخستین کسی بود که آنان را جدی می‌گرفت و این چنین است که همواره از عشق و علاقه این جوانان بهره‌مند بود و این عشق هنوز هم جاری است.

و این گونه بود که در همان مراسم هم از دوران دشوار فعالیت خود گفت و از مهری که به جوان‌ترها داشت: «اتفاقی که در این ۵ دهه افتاد، خیلی عجیب و مختلف بود که می‌توانست برای دیگران هم رخ بدهد. ما خیلی دوست داشتیم جوانانی مانند خودمان پرورش بدهیم و گروه‌هایی مانند گروه تئاتر بازی ایجاد کنیم. وقتی گروه تئاتر «بازی» در سال ۶۸ کار تجربی انجام دادیم، خیلی فحش خوردیم ولی ما پای آن ایستادیم . خوشحالم الان بیش از ۲۰ گروه تجربی داریم که فعالیت می‌کنند.»

خبرنگار ایسنا می‌نویسد، آتیلا پسیانی زاده ۱۰ اردیبهشت سال ۱۳۳۶ به دلیل شغل مادرش، جمیله شیخی، از کودکی در پشت‌ صحنه‌های تئاتر قد کشید. از سال‌های آغازین نوجوانی به کارگاه نمایش راه پیدا کرد و سبک و سیاق کارگاه آنچنان بر او اثرگذار بود که همواره به تئاتر تجربی وفادار ماند.

در دوران طلایی دانشکده هنرهای زیبا به این دانشکده را پیدا کرد و در رشته تئاتر فارغ‌التحصیل شد.

در اواخر دهه ۶۰ با همراهی همسرش فاطمه نقوی و محمد چرم‌شیر گروه تئاتر «بازی» را پایه‌گذاری کرد که هنوز هم سرپاست.

او در این گروه نمایش‌های بسیاری را روی صحنه برد. «قهوه قجری»، «درد دل با سگ»، «واقعه‌خوانی جهار جادو»، «گنگ خوابدیده»، «بحرالغرایب»، «کالیگولا شاعر خشونت»، «پرفسور بوبوس»، «باغ آلبالو»، «متابولیک»، «عرق خورشید، اشک ماه»، «دیابولیک رومئو و ژولیت»، «زمین صفر»، «تیکی تاکا» و … تنها بخشی از نمایش‌هایی است که او کارگردانی کرده و در بسیاری از آنها خودش نیز به ایفای نقش پرداخته. هرچند تئاتر برای پسیانی مشغولیتی جدی و همیشگی بود اما او در کنار آن از بازی در سینما و تلویزیون نیز غافل نمی‌شد. بازی در فیلم‌هایی مانند «خاکستر سبز»، «نیمه پنهان»، «دو زن»، «مسافران»، «آتش بس»، «سرخپوست»، «نسل سوخته»، «شام آخر»، «جاده قدیم»، «سیانور»، «تختی»، «کارگر ساده نیازمندیم»، «چه کسی امیر را کشت»، «اسپاگتی در هشت دقیقه»، «کارگردان مشغول کارند»، «آب و آتش» و … در کنار مجموعه‌های تلویزیونی «محله بهداشت»، «محله برو بیا»، «زیر تیغ»، «گل‌های گرمسیری»، «خانواده رضایت»، «اولین شب آرامش»، «گمگشته»، «مدینه»، «راه بی‌پایان»، «آپارتمان» و … تنها بخش کوچکی از فعالیت‌های او در این دو رسانه است.

او البته فقط به جهان نمایش قانع نبود و اگر فرصتی دست می‌داد، دست به ساخت مجسمه و عکاسی هم می‌برد.

حالا بیش از ۶ ماه است که او در قطعه هنرمندان بهشت زهرا آرام گرفته است، هنرمندی که کارنامه هنری‌اش بسیاری طولانی‌تر از سال‌های زندگی‌اش بود.

آتیلا پسیانی فردا، دهم اردیبهشت ماه ۶۷ ساله می‌شود. او آخرین بار سال ۹۸ برای بار دوم نمایش «قهوه قجری» را روی صحنه برد که به دلیل همه‌گیری کرونا، اجرای آن در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر ناتمام ماند.

تشریفات ساده روایتی بر پایه هویت و شناخت حقیقت خویشتن است

تماشاخانۀ ماه در عمارت تاریخی سعدی اصفهان، میزبان نمایشی بر پایه هویت، خودشناسی و شناخت حقیقتِ خویشتن است. نمایش «تشریفات ساده» ازاین‌رو اهمیت دارد که بر ضرورت خودشناسی به‌عنوان کلید گذر از جهل و ظلمت به سمت آگاهی و نور تأکید دارد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، سعید امیرسلیمانی، کارگردان نمایش «تشریفات ساده» در گفت‌وگو با ایسنا و ضمن اشاره به اینکه نمایش «تشریفات ساده» روایتی بر پایه هویت، خودشناسی و شناخت حقیقت خویشتن است، بیان کرد: داستان این نمایش در یک‌ شب سرد بارانی در ناکجاآباد می‌گذرد و محور آن کشف رمز از پرونده قتلی معماگونه است. صورت مقتول کاملاً از بین رفته و قابل شناسایی نیست و تنها مظنون پرونده نیز نه برگۀ هویتی دارد و نه به یاد می‌آورد که در شبانه‌روز گذشته چه بر او گذشته است. متهم مدام ضدونقیض می گوید، دروغ می بافد و خود حقیقی‌اش را کتمان می‌کند.

او در خصوص چگونگی شکل‌گیری ایده این نمایش افزود: من در سال ۱۳۸۵ زمانی که فیلم «تشریفات ساده» از «جوزپه تورناتوره» را در شبکه ۴ دیدم، داستان فیلم به دغدغه اصلی من تبدیل شد و می‌خواستم با بیان این دغدغه‌، یک نمایش هدفمند را به مخاطب ارائه دهم. سعی من بر این بود که در این نمایش برخلاف بسیاری از نمایش‌های دیگر، به جای تلاش برای خنداندن و سرگرم گردن مخاطب، به دنبال انتقال مفهوم، اندیشه و پیام باشم.

این کارگردان با تأکید دوباره مبنی بر اینکه «تشریفات ساده» یک نمایش دغدغه‌مند و هدفمند است و به دلیل تلفیق سینما و تئاتر، نسبت به کارهای دیگر متفاوت است، اضافه کرد: تم نمایش «تشریفات ساده» هویت و خودشناسی است. کلید گذر از جهل و ظلمت به سمت آگاهی و نور. این نمایش قبل از کرونا آماده اجرا بود ولی با شیوع کرونا اجرای آن چندین سال متوقف‌ شد و بالاخره امسال فرصت اجرای آن را پیدا کردیم.

او افزود: نمایش «تشریفات ساده» برای مخاطب بالای ۱۲ سال مناسب است و علاوه بر مخاطب عام، می تواند برای علاقه‌مندان به حوزه‌های روانشناسی و ادبیات نیز جذاب و مفید باشد.

امیرسلیمانی خاطرنشان کرد: عدم‌حمایت مالی یکی از مشکلات اصلی هنرمندان تئاتر در اصفهان است که باعث شده بسیاری از هنرمندان نیز به دلیل شرایط اقتصادی تمایلی به فعالیت در حوزه تئاتر نداشته باشند. همچنین با توجه به افزایش هزینه‌ها و قیمت بلیت، هر ساله از تعداد مخاطبان تئاتر نیز کاسته می شود. علاوه بر این کمبود پلاتو تمرین و سالن اجرا در شهر اصفهان در مقایسه با تعداد هنرمندان، فارغ التحصیلان و علاقه‌مندان به تئاتر و نیز هزینه اجاره بها برخی از سالن‌های تئاتر سبب شده که هنرمندان به مرور زمان به دلیل عدم حمایت، کمبود امکانات، هزینه‌های بالا و مشکلات مالی از این فضا فاصله بگیرند.

او اضافه کرد: در نمایش «تشریفات ساده»، فرشید ایل بیگ، سامیار سرافراز، مهدی معین، الهام سادات ایون، مهران کاشی و امیرعباس فصیحی به ایفای نقش پرداخته‌اند. همچنین مجید بدیع زاده به‌عنوان تهیه‌کننده و رضا کنگازیان به‌عنوان مدیر روابط عمومی در این نمایش حضور دارند.

به گزارش ایسنا، نمایش «تشریفات ساده» تا ۱۳ اردیبهشت‌ماه هر شب ساعت ۱۹ در تماشاخانه ماه حوزۀ هنری استان اصفهان، واقع در خیابان استانداری به روی صحنه می‌رود و علاقه‌مندان می‌توانند برای تهیه بلیت این نمایش به سایت تیوال مراجعه کنند.

حفظ تماشاخانه سنگلج یک وظیفه ملی است

محمدحسین ناصربخت

 در هجدهم مهر ۱۳۴۴، هم‌زمان با برگزاری نخستین جشنواره نمایش‌های ایرانی، تماشاخانه‌ای در محلِه قدیمی سنگلج تهران و ضلع جنوب غربی پارک شهر افتتاح شد که امروز با نام تماشاخانه سنگلج شناخته می‌شود.

این تماشاخانه‌، از همان ابتدای فعالیت، شاهد اجرای مهم‌ترین نمایش‌های ایرانیِ تاریخ تئاتر کشورمان بوده و برجسته‌ترین هنرمندان این عرصه را میزبانی کرده است که در تاریخ دوم آذر سال ۱۳۸۸ با شماره ۲۷۴۶۹، به ثبت ملی نیز رسیده است.

باعث افسوس و دریغ است که تماشاخانه ملی و تاریخی سنگلج، اکنون به سبب تخریب ساختمان هم‌جوار خود که در اختیار شهرداری تهران است، در خطر آسیب و ویرانی جدی قرار گرفته است.

این تخریب و ویرانی درحالی روی می‌دهد که پیش از این با وعده گسترش و توسعه تماشاخانه سنگلج، قرار بوده ساختمان مجاور، توسط مسئولان شهرداری تهران، به هنرمندان تئاتر که سال‌ها در عرصه نمایش ایرانی تلاش کرده‌ و در حفظ فرهنگ و هنر این خام کوشیده‌اند، هدیه داده شود.

تماشاخانه سنگلج که از همان روزهای گشایش و فعالیت تاکنون یکی از مناسب‌ترین تالارهای نمایشی ایران برای اجرا به شمار می‌آید، تنها یک سالن تئاتر از خیل ده‌ها تالار دولتی و خصوصی در شهر تهران نیست، بلکه پیوندی تنگاتنگ با ادبیات نمایشی کشورمان و میراث کهن نمایشی ایرانیان داشته است و دارد. این تماشاخانه که بارها به بهانه‌های گوناگون، از جشنواره تئاتر شهرستان‌ها گرفته تا جشنواره بین‌المللی نمایش‌های آیینی و سنتی، میزبان آثار هنرمندانی از تمامی نقاط میهن بوده است، حافظه تئاتر ایرانی کشور محسوب می‌شود.

حفظ این تماشاخانه یک وظیفه ملی است و همت تمامی هنرمندان عرصه نمایش، سازمان‌ها و تشکل‌های فرهنگی و هنری و به‌ویژه وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به عنوان متولی اصلی حفاظت از میراث فرهنگی، هنری، مادی و معنوی ایرانیان را طلب می‌کند.

تماشاخانه سنگلج را دریابیم، تماشاخانه سنگلج میراث ملی ایرانیان است!

منبع: ایران تئاتر

هر ساخت و سازی در مجاورت سنگلج باید مجوز ارشاد و میراث فرهنگی داشته باشد

مدیر کل هنرهای نمایشی با تشریح پیگیری‌هایی که در زمینه ساخت و ساز ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج صورت گرفته، تاکید کرد که هر ساخت و سازی در مجاورت این بنا باید با مجوز وزارت ارشاد و میراث فرهنگی صورت بگیرد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از ایسنا در چند روز اخیر، ساخت و ساز ساختمان مجاور تماشاخانه «سنگلج» که در تملک شهرداری تهران است و از دوره مدیریت محمد باقر قالیباف بحث واگذاری آن به این تماشاخانه مطرح بوده، خبرساز شده است. بعد از ابراز نگرانی پریس مقتدی، مدیر این تماشاخانه درباره آسیب زدن به این بنای قدیمی، مشاهده خبرنگار ایسنا هم حاکی از آن است که به هنگام ساخت و ساز ساختمان مجاور، بنای تماشاخانه سنگلج دچار لرزش می‌شود و از آنجاکه این تماشاخانه روی قنات قرار گرفته و پیش‌تر هم فرونشست داشته، این ساخت و ساز نگرانی جامعه هنری را در پی دارد که مبادا فاجعه‌ای انسانی در پیش باشد. از سوی دیگر از آنجاکه تماشاخانه «سنگلج» در فهرست آثار ملی ثبت شده است، هر گونه ساخت و سازی در مجاورت آن باید با هماهنگی وزارت میراث فرهنگی باشد.

در همین زمینه کاظم نظری، مدیر کل هنرهای نمایشی درباره آخرین وضعیت ساخت و ساز ساختمان مجاور «سنگلج» به ایسنا گفت: از دفتر طرح‌های عمرانی پیگیر این مساله هستیم و کارشناسان این دفتر از ساختمان بازدید کرده‌اند. در حال حاضر چال‌برداری انجام نشده و فعلا ساخت و ساز در مرحله هم‌سطح زمین است ولی اگر  بخواهند چال‌برداری کنند، باید از وزارت ارشاد و میراث فرهنگی مجوز بگیرند.

او ادامه داد: فعلا نامه‌نگاری‌های لازم با میراث فرهنگی و دفتر حقوقی وزارت ارشاد انجام شده و اگر قرار باشد ساخت و ساز ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج گسترش پیدا کند یا دخل و تصرفی در آن صورت بگیرد، قطعا باید با هماهنگی وزارت ارشاد و میراث فرهنگی باشد.

نظری اضافه کرد: فعلا دفترهای اداری مالی، حقوقی و طرح‌های عمرانی با میراث فرهنگی در تعامل و تماس هستند. ما هم نامه‌نگاری‌های لازم را با میراث فرهنگی انجام داده‌ایم ولی کارشناسی که مسئول رسیدگی به این موضوع (خانه‌های ثبت شده در فهرست آثار ملی) است، فعلا در ماموریت به سر می‌برد و قرار است هفته آینده این موضوع با پیگیری ایشان دنبال شود.

او در پاسخ به اینکه با توجه به تخریبی که صورت گرفته، به نظر می‌رسد ساخت و ساز ادامه داشته باشد و متوقف نشود، توضیح داد: قطعا اگر قرار باشد ساخت و ساز ادامه پیدا کند، باید مسائل امنیتی و پروتکل‌های اماکن ثبت شده در فهرست آثار ملی را رعایت کنند. ما تا پیش از عید پیگیر بودیم که ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج به این تماشاخانه واگذار شود همچنانکه خیلی از بزرگان هنر کشورمان هم پیگیر این قضیه بودند ولی متاسفانه با رفتن آقای قالیباف از شهرداری، این موضوع مسکوت ماند.

مدیر کل هنرهای نمایشی با تاکید بر ضرورت گسترش نمایش‌های ایرانی یادآوری کرد: اگر قرار به راه‌اندازی بنیاد تئاتر ملی باشد، نیازمند فضایی برای تولید هنر و انجام کارهای پژوهشی هستیم و با این تصور که شهرداری ساختمان مجاور سنگلج را در اختیار ما قرار می‌دهد، منتظر اجرایی شدن این وعده بودیم که مساله ساخت و ساز پیش آمد.

او در پاسخ به اینکه طبق مشاهده ایسنا، بر اثر این ساخت و ساز، تماشاخانه سنگلج دچار لرزش می‌شود، گفت: امیدواریم این ساختمان‌ساز  به فاجعه انسانی منتهی نشود. به هر حال ما هم این نگرانی‌ها را داریم و پیگیر حل این وضعیت هستیم. اما فعلا شرایط به گونه‌ای نبوده که اجرای نمایش را متوقف کنیم.

نظری در ادامه درباره آخرین وضعیت ساخت و ساز اداره تئاتر نیز گفت: مجوز اداره تئاتر را از شورای عمرانی گرفته‌ایم و مشغول برآورد هزینه‌ها هستیم تا کار شروع شود. آقای وزیر هم دستور لازم را صادر کرده‌اند . قرار است تا هفته آینده برآورد هزینه  نقشه ساختمان از سوی دفتر طرح‌های عمرانی وزارت ارشاد ارایه شود. اگر بتوانیم مجوز یک بنای ۵، ۶ طبقه را بگیریم، مهمانسرایی هم برای هنرمندان تئاتر استان‌ها خواهیم ساخت تا دیگر نیازی به اقامت در هتل نداشته باشند. ضمن اینکه امیدوارم بتوانیم دفترهایی برای کارگردانان تئاتر تهران در یکی از طبقات اداره تئاتر بنا کنیم.

لازم به یادآوری است که تماشاخانه سنگلج با نام پیشین ۲۵ شهریور، نیمه اول دهه ۴۰ در محله‌ قدیمی سنگلج راه‌اندازی شد که محل کار و فعالیت بزرگانی چون عزت‌الله انتظامی، داود رشیدی،جمشید مشایخی، محمد علی کشاورز، علی نصیریان، جعفر والی، رکن‌الدین خسروی، بهرام بیضایی، اکبر رادی، غلامحسین ساعدی، عباس جوانمرد، خلیل موحد دیلمقانی، محمود دولت آبادی، بیژن مفید و … بوده است. این تماشاخانه به عنوان تالاری ویژه اجرای نمایش‌نامه‌های ایرانی تعریف شد و هرچند در بخشی از تاریخ فعالیت خود، میزبان اجرای نمایشنامه‌های خارجی هم بوده ولی همچنان به عنوان نماد تئاتر ملی کشورمان به شمار می‌رود. تالاری که به گفته علی نصیریان، خشت خشت آن پر از برای بزرگان تئاتر کشورمان پر از خاطره است.

یک کارشناس میراث فرهنگی گفت:‌ سنگلج حریم دارد و ساخت و ساز در جوار تماشاخانه سنگلج مطابق قانون تخلف است.

به دنبال تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج و ابراز نگرانی‌هایی درباره تهدید سازه تماشاخانه سنگلج که در فهرست میراث ملی ثبت شده است، محمد سپنجی ـ کارشناس مطلعِ حفظ و احیای بناها، محوطه‌ها و بافت‌های تاریخی ـ در گفت‌وگو با ایسنا، درباره تخلف رخ‌داده با تخریب ساختمان کناری این تماشاخانه و احتمال ساخت سازه‌ای جدید، اظهار کرد: محله سنگلج به خاطر وسعتی که داشته، در دو فاز تعیین حریم شده است؛ یک بار به تاریخ ۳۰ مردادماه ۱۳۹۵ که حریم یکپارچه ۱۳ اثر تعیین شد و بار دیگر در تاریخ اول مهرماه ۱۳۹۷ که حریم ۶ اثر را تعیین کردند. در اصل ۱۹ اثر این محله از جمله تماشاخانه سنگلج دارای حریم یکپارچه است که در دو نقشه، حدود آن مشحض شده است، و بر همین اساس تخریب و قصد برای ساخت و ساز در جوار تماشاخانه سنگلج، تخلف به شمار می‌آید.

او ادامه داد: قطعا نقشه تعیین حریم ۱۹ اثر تاریخی سنگلج مطابق روال وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به اطلاع ۱۷ دستگاه ذی‌مدخل از جمله شهرداری رسیده است، بنابراین حتی اگر از میراث فرهنگی استعلامی گرفته نشده باشد، شهرداری باید نقشه‌های تعیین حریم را در اختیار داشته باشد و نباید با صدور مجوز موافقت می‌کرد.

این کارشناس ثبت میراث تاریخی گفت: اگر برای ساخت سازه‌ای جدید و حتی تخریب ساختمان قبلی مجوزی داده شده است، باید از این پس طبق نقشه حریم رفتار شود و اگر از این بابت متحمل خسارت شده و یا می‌شوند باید امضاکنندۀ آن مجوز، این خسارت را پرداخت کند.

سپنجی با اشاره به اظهاراتی درباره اینکه «تخریب ساختمان مجاور تماشاخانه سنگلج بدون اطلاع میراث فرهنگی صورت گرفته است»، گفت: وقتی حریم سنگلج از سال ۱۳۹۷ تعیین و ابلاغ شده، چگونه ممکن است بی‌اطلاعی رخ داده باشد!؟ روی آن نقشه که احتمالا شهرداری هم در اختیار دارد، محدوده‌ها و حریم آثار مشخص شده است. هرچند ساختمانی که تخریب شده دیوار به دیوار تماشاخانه سنگلج بوده و مسأله فراتر از این حرف‌هاست.

او همچنین یادآور شد: سال ۱۳۹۸ دستورالعمل اجرایی تعیین حریم آثار ملی از سوی سازمان وقت میراث فرهنگی ابلاغ شده است، که براساس آن، زمانی که پرونده حریم یک اثر به اداره کل ثبت و حریم در وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی فرستاده می‌شود، هیچ ارگان و نهادی اجازه پاسخگویی به استعلام‌ها و یا صدور مجوز را ندارد تا زمانی که حریم آن اثر، مصوب و از سوی وزیر میراث فرهنگی ابلاغ شود. پس از آن می‌توانند طبق ضوابط مندرج درباره حریم اثر، اقدام کنند. از طرفی، طبق همین دستورالعمل اگر حریم اثر یا آثار مشخص نشده باشد، باید با توجه به ارتفاع اثر تاریخی، محدوده حریم را دو برابر ارتفاع درنظر گرفت و بر آن اساس اقدام کرد. چطور می‌شود از دستورالعملی که از سال ۱۳۹۸ ابلاغ شده است، اطلاعی نداشته باشند و آن را بهانه تخریب کنند؟

سپنجی تاکید کرد:‌ اکنون برای هر نوع ساخت‌وسازی در حریم محله و تماشاخانه سنگلج باید براساس نقشه حریم اقدام شود.

پریسا مقتدی ـ مدیر تماشاخانه سنگلج ـ چندی پیش درباره اتفاقی که در مجاور این تماشاخانه درحال وقوع بود، توضیح داد: اواخر سال گذشته مطلع شدیم این ساختمان تخلیه شده و قرار است نوسازی شود، نه اینکه تخریب شود. از همان موقع تماس‌هایی با آقای نادعلی ـ رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر ـ داشتیم و از طریق آقای نظری ـ مدیر کل هنرهای نمایشی ـ به وزیر ارشاد و وزارتخانه اطلاع داده و موضوع توسعه تماشاخانه سنگلج  پیگیری شد.

او ابراز تاسف کرده است که از حدود یک هفته قبل متوجه شده‌اند در ساختمان مجاور تماشاخانه به جای بازسازی، تخریب صورت می‌گیرد و در ادامه اظهاراتش که برای رسانه‌ها فرستاده شده، گفته است: حدود ۷ تا ۱۰ روز پیش متوجه شدیم که موضوع، نوسازی نیست و دارد تخریب صورت می‌گیرد. خیلی نگران شدیم. بحث الحاقی در این مرحله اولویت نبود تا اینکه از طریق مدیر کمیته هنر کمیسیون فرهنگی شورای شهر، مطلع شدیم که تلاش‌هایی شده و ارتباطاتی با شهردار محترم گرفته شده است.

پس از این توضیحات، کاظم نظری ـ مدیرکل هنرهای نمایشی ـ به برخی رسانه‌ها گفت که وزیر ارشاد در جریان تخریب ساختمان کناری تماشاخانه سنگلج قرار گرفته است و متوجه شدیم شهرداری تهران بدون هیچ‌گونه هماهنگی با وزارت میراث فرهنگی و گردشگری دست به این اقدام غیراصولی و غیرقانونی زده است.

وزارت میراث فرهنگی و معاونت میراث فرهنگی تهران هنوز درباره اتفاق رخ‌داده برای تماشاخانه سنگلج که قدیمی‌ترین سالن فعال در تئاتر تهران است و در سال ۱۳۸۸ به شماره ۲۷۴۶۹ در فهرست میراث ملی ایران ثبت شده، واکنشی نداشته است. ایسنا پیگیر است تا در این‌باره با مسئولان مربوطه گفت‌وگو داشته باشد.

تماشاخانه سنگلج در سال ۱۳۴۴ همزمان با برگزاری جشنواره نمایش‌های ایرانی در ضلع جنوبی پارک شهر  در حالی افتتاح شد که آن سال‌ها با تصمیم شورای تئاتر ـ به عنوان مجموعه تصمیم‌گیر ـ مقرر شد این مکان تنها به آثار ایرانی اختصاص یابد، اما از ابتدای دهه ۵۰ و رونق نداشتن تولیدات حرفه‌ای با محوریت نمایش‌های ایرانی، با نمایش «بازرس» به کارگردانی مرحوم عزت‌الله انتظامی میزبان آثار غیرایرانی هم شد.

طرح گسترش تماشاخانه سنگلج نیز از دهه ۹۰ مطرح و نامه درخواستی با امضای حدود ۴۰۰ هنرمند تئاتر به شهرداری تهران ارجاع داده شد تا ساختمان کناری «سنگلج» که یکی از ساختمان‌های اداره حقوقی شهرداری است، تغییر کاربری بدهد و به اهل تئاتر واگذار شود. اجرای این طرح در طول یک دهه مدام به تاخیر افتاد تا اینکه پریسا مقتدی، مدیر این تماشاخانه در سال ۱۴۰۰ اعلام کرد که به دلیل تغییرات اعضای شورای شهر، این طرح اجرایی نشده است. اکنون بنای تاریخی سنگلج نه تنها گسترش نیافته که ادامه حیات آن با احتمال ساخت و ساز جدید و با توجه به لرزش‌هایی که تن کهنه این تماشاخانه روزانه تجربه می‌کند، به مخاطره افتاده است.

آسید کاظم همچنان زنده است

دلش تنگ شده بود برای دنیای آسید کاظم، برای آن همه عاطفه‌ای که در آن دوران جریان داشت، برای مردی که برای کبوترش گریه می‌کرد …

محمود استادمحمد دلش برای همه این چیزها پر می‌کشید.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از ایسنا حالا سال‌هاست که محمود استادمحمد مهمان قطعه هنرمندان بهشت زهراست ولی «آسید کاظم» او همچنان به زندگی خود ادامه می‌دهد. در این سال‌ها چند بار کارگردان‌های جوان تئاتر این نمایشنامه را به صحنه برده‌اند و امروز شنبه ۸ اردیبهشت ماه هم قرار است قاسم زارع آن را در تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه‌خوانی کند.

این برنامه، بهانه‌ای شد برای ما که کمی به سال‌های دورتر برگردیم و با مرور خاطرات گذشته، بخشی از دلتنگی‌های خود را برای تئاتری که داشتیم، برطرف کنیم.

محمود استادمحمد که نامش با نمایشنامه «آسید کاظم» گره خورده است، در گفتگویی که به مناسبت برگزاری بزگداشتش در سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر با ایسنا داشت، درباره نمایشنامه «آسید کاظم» که خودش هم آن را بسیار دوست می‌داشت، گفته بود : «آسید کاظم» را خیلی دوست دارم، خودم هم به عنوان یک فرهنگ عتیق به آن نگاه می‌کنم. چند وقت پیش که محمد رحمانیان آن را نمایش‌نامه‌خوانی کرد، یک اجرایش را دیدم. محمد نه تنها زبان مردم را خوب می‌شناسد، ادبیات را هم خوب می‌شناسد اما وقتی بازیگران محمد، متن را اجرا می‌کردند احساس کردم که این متن نسبت به این بازیگران چقدر عتیق است! چقدر زبان این نمایش، دنیا آدم‌های این نمایش در فرهنگ سپری شده معاصر قرار گرفته است. من دنیای «آسیدکاظم» را خیلی دوست دارم، گاهی حسرت این دنیا را می‌خورم که چقدر محترم بود، چقدرعاطفی و چقدر ریشه‌دار بود. از اینکه یک انسان بنشیند برای کبوترش گریه کند، حسی به من دست می‌دهد که نمی‌توانم بگویم زیباست چیزی فرای زیبایی است.»

او که در ۲۰ سالگی این نمایشنامه را نوشته بود، درباره حال و هوای جوانان هم‌دوره خودش چنین گفته بود: «فکرش را بکن، مونولوگ «آدم از روزی که تو خشت می‌یاد تا روزی که رو خشت بیفته، بدبخته…»، ما کجا بودیم و یک جوان ۲۰ ساله چگونه به زندگی نگاه می‌کرد!»

ما اما شگفت‌زده شده بودیم که او چگونه در نخستین روزهای جوانی خود چنین نمایشنامه‌ای نوشته و او در پاسخ به حیرت‌زدگی ما گفته بود: «متن را در ۲۰ سالگی نوشتم. در ۲۰ سالگی خیلی کارهایم را کرده بودم. قبل از ۲۰ سالگی دو نمایش کارگردانی کرده بودم. آن وقت‌ها ریتم‌ ما تند بود. حکم زمانه بود. فقط من نبودم. بیضایی در چند سالگی «نمایش در ایران» را نوشت. اینکه یک نفر زیر ۲۰ سالگی نگاه تاریخی داشته باشد، خیلی مهم است چون نوشتن تا نوشتن با نگاه تاریخی دو مساله است. عباس نعلبندیان هم زیر ۲۰ سالگی چند اثرش را نوشته بود.»

حالا و با تغییرات هر روزه‌ای که تئاتر ما داشته است، نمایشنامه «آسید کاظم» هم واقعا گویی از عهد عتیق می‌آید و اما همچنان بخشی از بدنه تئاتر ما دلتنگ جهانی است که این نمایشنامه روایت می‌کرد. شاید به دلیل همین دلتنگی است که قاسم زارع هم تصمیم به خوانش این نمایشنامه گرفته. او قرار است با همراهی مسعود کرامتی، قاسم زارع، بهرام‌ ابراهیمی، فرهاد بشارتی، بهرام درخشان، علی عطایی‌حور، حسن شفیعی، دانیال ابراهیمی، آیدا قدرتی ساعت ۲۰ فردا، در هشتمین روز ماه اردیبهشت این نمایشنامه را در تالار استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر نمایشنامه خوانی کند.