دروغِ زلر در ارغوان روی صحنه می‌رود

نمایش «دروغ» از یکشنبه ۱۳ خرداد در عمارت نمایشی ارغوان روی صحنه می‌رود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، نمایش «دروغ» به کارگردانی محمد آصفی اجراهای خود را از امروز یکشنبه ۱۳ خرداد در عمارت نمایشی ارغوان آغاز خواهد کرد. این اثر نمایشی که یکی از آثار معروف فلوریان زلر است، داستان زوجی را روایت می‌کند که در پی یک مهمانی و وقایعی که در آن رخ می‌دهد، با مسائلی مربوط به صداقت و فریبکاری مواجه می‌شوند.

شخصیت‌های اصلی نمایش، با دروغ‌های کوچک و بزرگ خود، دنیایی از تناقضات را می‌سازند که هر لحظه ممکن است فرو بریزد. این نمایش با طنز تلخ و دیالوگ‌های تیز خود، مخاطب را به فکر فرو می‌برد که آیا همیشه باید حقیقت را گفت و یا گاهی دروغ لازم و اجتناب‌ناپذیر است.

نمایش «دروغ» که با حضور فرهاد ناظرزاده کرمانی افتتاح می‌شود هر شب ساعت ۱۹ در عمارت ارغوان به صحنه می رود.

حنانه نظری، امیر خالقی فر، محمد آصفی، آیدا مرادی بازیگران این نمایش هستند.

دیگر عوامل این نمایش عبارتند از دستیار کارگردان: لعیا صالح خانی، منشی صحنه: آیناز پورگلزاری، عکاس و طراح پوستر: امیر جباری، طراح صحنه و لباس: امیر جباری، ساخت تیزر و تدوین: علی عظیمی، گریمور: مهناز اسفندانی، مسئول اتاق فرمان: ملیکا مقیمی.

شهرام کرمی: سرگرمی و اندیشه وجوه مهم تئاتر را شکل می‌دهند

شهرام کرمی، نویسنده و کارگردان نمایش «گنجشک مفرغی» با بیان اینکه تئاتر اندیشه‌محور همچنان برای تماشاگر آگاه ارزش دارد گفت حتی نمایش‌های عامه‌پسند هم یک ضرورت است اما من در هر شکل اصالت و اهمیت تئاتر را در جنبه اندیشه و درون‌مایه می‌دانم.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، «گنجشک مفرغی»، عنوان جدیدترین تجربه شهرام کرمی، نویسنده، کارگردان و مدرس دانشگاه به شمار می‌آید که پس از حدود ۶ سال دوری از صحنه، این شب‌ها در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر میزبان تماشاگران است.

این اجرا بهانه‌ای شد برای گفت‌وگوی ایران تئاتر با این هنرمند که در ادامه می‌خوانید.

بعد از حدود شش سال نمایش جدیدی به کارگردانی شما اجرا می‌شود. پیش‌تر خیلی پرکار و فعال بودید. دلیل این فاصله و تأخیر برای اجرای یک نمایش جدید چه بود؟

سال ۱۳۹۶، آخرین نمایش من با عنوان «چه کسی سهراب را کشت؟» در مجموعه تئاتر شهر اجرا شد. بعد از آن مدتی درگیر کار اجرایی بودم و بعد شرایط کرونا پیش آمد و در عمل دو سال فعالیت هنری تعطیل شد. بعد از پاندمی کرونا به دنبال فراهم شدن شرایط اجرای نمایش جدید بودم. فراهم شدن شرایط نوبت اجرا و هماهنگی گروه یک روند خاص و دشواری دارد. البته در این شش سال هم فعال بوده و چند کار جدید نوشتم و منتشر شد. همچنین بیشتر از هر زمان دیگر فرصت داشتم که به کار پژوهش و نوشتن بپردازم.

نمایش «گنجشک مفرغی»، اثری درباره سرگشتگی انسان و معنا باختگی زندگی است؛ موضوعی اندیشه‌محور که کار را از صرف سرگرمی به یک اثر تفکر برانگیز و دغدغه‌مند تبدیل می‌کند. به نظر می‌رسد در زبان و پرداخت خیلی بر درون‌مایه تأکید دارید؟

اعتقاد دارم جهان نمایش یک بستر گسترده و متنوع است. برای همین این همه تنوع ژانر و سبک در هنر و به‌ویژه انواع تئاتر داریم. برای هر گروه و قشر و سلیقه مخاطب، تئاتر و سبک و شیوه اجرا شکل گرفته تا بستر نمایش را متنوع و وسیع کند. هنر و به‌ویژه تئاتر دو کارکرد مهم دارد. سرگرمی و اندیشه که هر دو آن‌ها وجوه مهم تئاتر را شکل می‌دهند؛ هیچ اشکالی ندارد که با هر رویکرد و یا ترکیب این دو اثری خلق شود. حتی نمایش‌های عامه‌پسند هم یک ضرورت است. اما من در هر شکل اصالت و اهمیت تئاتر را در جنبه اندیشه و درون‌مایه می‌دانم. باز هم تأکید می‌کنم منکر ارزش جنبه‌های اجرایی، حسی، برداشت‌های ذهنی و دریافت متغیر مخاطبان به‌خصوص در هنر مدرن نیستم اما اعتقاد دارم یک نمایش خوب باید مسئله و موضوع داشته باشد. بهترین نمایشنامه‌های دنیا از آغاز تا به امروز با همین رمز و راز ماندگار شده‌اند. نمایشنامه «آنتیگونه» نوشته سوفوکل و «هملت» اثر ویلیام شکسپیر و «در انتظار گودو» کار ساموئل بکت به یک دوره خاص تاریخی تعلق دارند ولی همه آن‌ها برای همیشه در هنر و ادبیات ماندگار هستند، چون مسئله و موضوع دارند. درون‌مایه آن‌ها درباره مسئله انسان و موضوعات دخیل در زندگی است. نگاه من به درام به اصالت موضوع بوده است و هر وقت کاری را می‌خواهم بنویسم به این فکر می‌کنم که آنچه در ذهن من شکل گرفته چقدر اهمیت دارد و آیا سال‌های بعد هم موضوعی که می‌خواهم درباره آن بنویسم دغدغه انسان خواهد بود؟ نمایشنامه و اجرا باید ذهن مخاطب را درگیر کند. حس همذات‌پنداری و یا چالش فکری برآیند یک اثر است که با پرداخت زبان مناسب و شکل‌دهی داستان و شخصیت بر محور یک درون‌مایه شکل می‌گیرد که به اثر جنبه خردورزی و ماهیت اندیشه محور می‌دهد. در این شکل مخاطب آگاه درگیر موضوع می‌شود. به قول جیمز تامس، در یک اثر هدف برتر مفهومی است که درون‌مایه را در برگرفته و نمایشنامه را شکل می‌دهد.

نمایشنامه «گنجشک مفرغی» یک خط داستانی ساده دارد. چه چیزی منبع الهام شما در نگارش و کارگردانی این اثر بود؟

این سؤال متداول را بارها شنیده‌ام که معمولاً از خالق و آفرینش‌گر یک اثر هنری سؤال می‌شود که اثرش از کجا الهام گرفته است. به نظرم هیچ‌وقت نمی‌توان به این سؤال کلیشه‌ای پاسخ روشن و قاطع داد. تعارف و رفع تکلیف است اگر من بخواهم نقطه و یا جایی را برای نوشتن کارم فرض کرده و بیان کنم. اثر هنری در وجود و فکر یک خالق از گذشته تا زمان نگارش شکل می‌گیرد. اثر هنری در یک‌زمان غیرقابل پیش‌بینی ظهور می‌یابد. خاطرم نیست کی و در کجا به موضوع و داستان و شخصیت و حتی درون‌مایه نمایش «گنجشک مفرغی» فکر کردم. وقتی نوشتن کار را شروع کردم یک خط ذهنی داشتم و بعد در پرداخت‌ نمایشنامه عناصر مختلف متولد شدند. این پاسخ صریح من درباره چگونگی شکل‌گیری همه آثارم است. تجربه و زندگی شخصی، الهام و برداشت از آثار هنری و یا وقایع و رویدادهای روزمره و تاریخی سه منبع مهم و غنی برای خلق هر اثری است که همه این عوامل برای خلق «گنجشک مفرغی» با من همراه بوده است.

دلیل انتخاب اسم «گنجشک مفرغی» برای نمایش چیست؟

همه مکان و اسم‌ها و عنوان نمایش با منطق و استدلال و نشانه‌شناسی انتخاب شده و با هم پیوند دارند. عنوان یک اثر در ارتباط با درون‌مایه و یا اسم شخصیت شکل می‌گیرد. «گنجشک مفرغی» یک عنوان دو وجهی برای این اثر است. در ارتباط با موضوع و پرنده‌ای که به‌عنوان یک محور و شخصیت همه اشخاص به دنبال آن هستند. گنجشک پرنده کوچکی است که همیشه با انسان زندگی سازگار دارد. این پرنده‌های کوچولو چنانچه یکی از شخصیت‌های نمایشنامه می‌گوید گویی برای بیشتر آدم‌ها فاقد ارزش و توجه است. جایی می‌شنویم که یکی از شخصیت‌های نمایش یعنی ثریا می‌گوید: «خیال نمی‌کردم یه گنجشک این همه ارزش داشته باشه!» و بعد شخصیت نریمان جواب می‌دهد: «چیزهای زیادی تو این زندگی هست که ما ارزش اونا رو نمی‌دونیم.» انتخاب این اسم که در طول نمایش به اشکال مختلف تکرار می‌شود بار معنایی و نمادین دارد. به جهت تاریخی اشیاء و یا مجسمه‌هایی به شکل حیوانات چون شیر و بز و یا پرنده‌هایی مثل عقاب وجود داشته ولی کسی «گنجشک مفرغی» را به یاد ندارد!… این اسم و عنوان نماد و نشانه‌ای از آرزوهای دور و گم‌شده است.

شاعرانگی زبان و سورئالیسم دو مشخصه خاص نمایش است که در آثار دیگر شما به‌خصوص «خروس می‌خواند» و «چه کسی سهراب را کشت» نمود دارد. این دو ویژگی را چقدر در بیان موضوع نمایش جدید خود مؤثر می‌دانید؟

نمایش «گنجشک مفرغی» در فضایی بین واقعیت و خیال شکل می‌گیرد. در این فضا به شکل طبیعی زبان و پرداخت و کنش اثر جنبه غیرواقعی پیدا می‌کند. نمایشنامه بستری فکری و فلسفی دارد و بر همین اساس ساختار و زبان کار شکل گرفته است. در این حالت هر کلمه و دیالوگ و یا کنش نمایش ما را به یک جهان پیچیده ارجاع می‌دهد که می‌توانیم آن را واقعی و یا غیرواقعی فرض کنیم. نمایش «گنجشک مفرغی» در فضایی امپرسیونیستی پرداخت شده است. به قول ارسطو «کمدی انسان را بدتر از آنچه که هست و تراژدی او را بهتر از آنچه که هست نشان می‌دهد.» در پرداخت نمایشنامه «گنجشک مفرغی» به شیوه امپرسیونیستی جریان سیال ذهن برای انتقال و برداشت از رویداد و کنش اثر شکل گرفته که نمادگرایی و تأثیرات ذهنی در آن خیلی مهم است.

در شیوه اجرایی از تصاویر بین صحنه‌ها برای تأکید بیشتر روی برخی جزئیات اتفاق صحنه استفاده کرده‌اید. این نکته در نمایشنامه وجود داشت یا در تمرین و اجرا به آن رسیدید؟

من به‌عنوان نویسنده و کارگردان نمایشنامه دو جهان متفاوت دارم. زمانی نزدیک دو سال را صرف نوشتن نمایشنامه کردم. کلمه به کلمه اثر را در این مدت و زمان مرور کرده و بارها نمایشنامه را نوشتم. شاید بیش از ده بار نمایشنامه را بازنویسی کرده‌ام. هنوز هم فکر می‌کنم باید دوباره این کار و بازنویسی را تکرار کنم!… بخشی از این کار به وسواس کاری من برمی‌گردد. نمایشنامه‌نویسی واقعاً کار سخت و دشواری است. من فیلم‌نامه و رمان و داستان کوتاه هم نوشته‌ام ولی هیچ کاری سخت‌تر از درام‌نویسی برای من نیست. وقتی گروه شکل گرفت و من تمرین کارم را شروع کردم هویت درام‌نویسی خود را فراموش کردم. به‌عنوان کارگردان با نمایشنامه خودم کنکاش زیادی داشتم. از تجربه عملی و فکری گروه و تحلیل آن‌ها بهره زیاد بردم. خیلی از آنچه می‌بینید چون تصاویر بین صحنه‌ها در کارگردانی و اجرا شکل گرفت. یک بخش اصلی کار همین تصاویر است که در واقع اسم و هویت هر صحنه است که ما به شکل تصویری می‌بینیم. در نمایشنامه مکتوب هر صحنه یک عنوان دارد. عناوینی چون «النگو برای ثریا» و «رقص گنجشک‌ها» و «مردن یا خفتن» و «خدا با کسی قهر نیست» و…. در نمایشنامه برای هر صحنه انتخاب کرده‌ام که در اجرا تصویر جایگزین این عناوین شد. تصاویری چون، النگو و پرنده‌ و کلنگ و زمین و غیره جای این عنوان را گرفته است. کارکرد این تصاویر این است که نکته هر صحنه را برجسته می‌کند و نوعی تأکید بر کنش صحنه است.

در خیلی از بخش‌ها ریتم و حرکت نمایش کند و آرام است و به نظر می‌رسد به شکل تعمدی خواسته‌اید در اجرا این ساکن بودن را داشته باشید. سؤال من این است که در عمده آثار فلسفی و اندیشه محور با چنین ریتمی در نمایشنامه و اجرا مواجه هستیم و آیا این ویژگی را می‌توان به‌عنوان یک شاخصه در القا مفهوم فلسفی تلقی کرد؟

ریتم یک اثر به کنش اثر بستگی دارد. قاعده خاصی برای تعیین یک ریتم در اثر هنری وجود ندارد. در یک اثر با ساختار ایستا شاید ریتم و تمپو ثابت باشد ولی این معیار ثابتی نیست. ریتم نمایش «گنجشک مفرغی» به اقتضای کنش هر صحنه متغیر است.  نمایش یک روایت خطی دارد و به شکل طبیعی در جاهایی ریتم کند و در جاهایی تند می‌شود. هر صحنه شرایط خود را دارد. مفاهیم ذهنی و شخصی و آنچه در درون شخصیت‌ها می‌گذرد برجسته‌تر از روایت و داستان است برای همین این تلقی برای شما ایجاد شده که ریتم نمایش کند است. ولی من بیشتر ترجیح می دهم از سکون و ایستایی به جای ریتم کند نام ببرم. جایی که اشخاص دریافت خود را از موضوعات بروز می‌‌دهند و پیچیدگی در روایت وجود ندارد. در این نمایش دریافت و تکه چین نویسی و تجربیات حسی مهم‌تر از روایت است.

برای همین شخصیت‌ها در اجرا این همه با هم فاصله دارند؟

فاصله و دوری اشخاص در نمایش علاوه بر خلق یک دنیای ذهنی نوعی تأکید بر جهان فرض شده و دور اشخاص نمایش است. اشخاص با هم فاصله دارند. گویی وجود ندارند. در نشانه شناختی اجرای نمایش «گنجشک مفرغی» همه چیز دلالت بر واقعیت دارد تا بیان آن. برای همین شخصیت‌ها با هم فاصله دارند. جایی شخصیت پدر می‌گوید: «شاید من نیستم و خیال می‌کنم که هستم.» این‌ها همه نشانه‌های یک فضا و روایت سورئال است. درون‌مایه نمایش «گنجشک مفرغی» درباره عشق و امید و مرگ است. زمین و آسمان دنیای اشخاص هستند که چیزی به نام زندگی و مرگ را در آن تجسم می‌کنند. شاید از نمایش بتوان هر برداشتی داشت ولی آنچه برای من مهم بود معنی عشق و امید و آرزو در برابر مرگ و نیستی است که به نوعی با نگاه شرقی و فرهنگ ما پیوند دارد.

به نظرم شما سعی کرده‌اید ضد روایت کار کنید؟

کنش من مبتنی بر جستجو و کنکاش اشخاص درباره هویت خود و جهان است. این خود یک روایت است. من سعی کرده‌ام درباره چیستی و هستی حرف بزنم و البته اصلاً نمی‌خواهم قضاوت و تحلیل کرده یا درباره چیزی حکم بدهم.

اجرای شما به شکل مینیمال و استلیزه با دکور و نور و صحنه تصاویر خوبی را شکل داده است که در برخی جاها چون استفاده از درهای کوچک و بزرگ تصاویر خوبی می‌سازد. در مقابل تئاترهای پرزرق و برقی که این روزها روی صحنه است، این سادگی چقدر توانسته تماشاگر را راضی نگه دارد؟  

وقتی بازخورد نسل‌های مختلف را در برابر نمایش می‌بینم احساس می‌کنم تئاتر اندیشه‌محور همچنان برای تماشاگر آگاه ارزش دارد. من در اجرا از عناصر پرزرق و برق برای جذب مخاطب استفاده نکرده‌ام سعی کردم نمایشی را اجرا کنم که به تماشاگر فرصت تفکر بدهم. وقتی می‌خواستم این نمایش را کار کنم نگران این بودم که با وجود هزینه‌های گزاف تئاتر برای جذب تماشاگر باید چکار کنم. حتی وسوسه شدم که متن ترجمه و یا اثری کمدی را کار کنم. ولی من فقط همین گونه تئاتر را بلد هستم و کار کردم. حالا هم خوشحال هستم که در اجرای نمایش بازخورد شوق‌انگیزی را دریافت می‌کنم.

به‌عنوان نکته پایانی اگر موضوع و یا نکته خاصی را مدنظر دارید طرح کنید؟

من خوشبخت هستم که یک گروه تئاتری حرفه‌ای را در اختیار داشتم. جمعی از بهترین‌های تئاتر کنار من بودند و نمایش به‌عنوان یک هنر جمعی متکی به مشارکت همه عوامل است. در طراحی صحنه و نور و گریم و موسیقی و با وجود بازیگران با تجربه من این فرصت را داشتم که جهان ذهنی خود و نوشته مکتوب را زنده کنم و حالا جا دارد از همه اعضای گروه تشکر کنم.

اجرای بچه گرگ استثنایی در تالار هنر

نمایش «بچه گرگ استثنایی» عنوان نمایشی نوشته حمیدرضا پاسوار است که با کارگردانی متین حسنی‌پور برای اجرا در تالار هنر آماده می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی تالار هنر، «بچه گرگ استثنایی» داستان بچه گرگی به نام برفی است که قرار است بعد از پدرش، رییس گله‌گرگ‌های جنگل توسکا شود. این نمایش به نویسندگی حمیدرضا پاسوار به کارگردانی متین حسنی‌پور از شانزدهم خرداد ساعت ۱۹:۳۰ در تالار هنر روی صحنه خواهد رفت.

مهبد فیضی، علیرضا زرگوشیان، سپیده کرمی، رضا نعمتیان و حامد نظامی‌اصل بازیگران این نمایش هستند.

طراحی صحنه و لباس این نمایش را آرش شریف‌زاده بر عهده دارد. در گروه حرکت و فرم این نمایش نیز آیدا نیستانی، فرناز شمس‌زاده، نسیم نوری، صدیقه نارکی و نسترن رضایی حضور دارند.

موسیقی این نمایش را شهاب امرایی ساخته است و مژده مسکونی همراه با مهبد فیضی طراحی حرکت آن را بر عهده دارند.

طراحی و ساخت عروسک را نسیم یاقوتی انجام داده است و نیلوفر خادم خصال و عاتکه زاهدی عروسک‌گردانی می‌کنند.

نیلوفر خادم خصال و عاتکه زاهدی (دستیاران کارگردان)، نیلوفر خادم خصال (مدیر صحنه)، دانیال عرب‌زاده (طراح پوستر) و گروه تئاتر کودک‌بین (روابط عمومی) این نمایش هستند.

بلیت‌های این نمایش از طریق سایت‌های گیشه تئاتر و تیوال در دسترس علاقه‌مندان نمایش‌های کودک و نوجوان قرار دارد.

الهام شعبانی: امیدوارم اهالی تئاتر بدون دغدغه معاش به تئاتر بپردازند

الهام شعبانی، بازیگر نمایش «خارشتر» با بیان اینکه در تئاتر امروز ایران، جوانان بسیار خوش می‌درخشند، ولی جای بزرگان و قدیمی‌های این عرصه را هم روی صحنه خالی دانست.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، الهام شعبانی، یکی از بازیگران نمایش «خارشتر» به نویسندگی هدی آهنگر و کارگردانی سیدعلی موسویان است که از ۲۵ اردیبهشت تا ۸ تیر، ساعت ۲۰:۴۵ در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه می‌رود.

شعبانی، بازیگر نقش گل‌اندام درباره حضورش در این اثر نمایشی به خبرنگار ایران تئاتر گفت: «سال‌ها پیش با علی موسویان هم در بازیگری و هم در طراحی لباس تئاتر تجربه همکاری داشته‌ام و با شیوه کارگردانی‌ و قلمش آشنا بودم. وقتی موسویان با من تماس گرفت و برای بازی در این اثر نمایشی از من دعوت کرد، فهمیدم نقش یک زن قاجاری است که این مسئله خیلی برایم جذاب شد و به پروژه پیوستم.»

او ادامه داد: «برای رسیدن به این نقش سعی کردم در حد توانم لهجه ترکی را به درستی ادا کنم که البته باید بگویم اتابک نادری خیلی به من کمک کرد تا به آن مسلط شوم.»

شعبانی افزود: «گل‌اندام را می‌توانیم بگوییم هم تیپ است و هم تیپ نیست؛ یک خط وسط دارد و حدومرزی که این شخصیت را برای مخاطبان باورپذیر می‌کند و صرفاً تبدیل به یک تیپ نمایشی نمی‌شود.»

این بازیگر تئاتر گفت: «گل‌اندام با اینکه زن بسیار شیرینی است، اما بسیار زجرکشیده و در دورانی از تاریخ زندگی می‌کند که مریضی، قحطی و گرسنگی در ایران وجود دارد. در کنار همه این مسائل، او باردار است و چالش‌ گرسنگی و روبه‌رو شدن با بچه‌ا‌ش، زنی احساسی را به تصویر می‌کشد.»

او در ادامه صحبت‌هایش درباره همکاری با اتابک نادری گفت: «تاکنون با اتابک نادری همبازی نبودم ولی این تجربه بسیار برای من شیرین است. اصولا می‌گویند وقتی‌که پارتنر روبرویی‌ات در تئاتر خوب باشد قطعاً روی صحنه آن چیزی که به نمایش درمی‌آید درست است و این همبازی بودن با اتابک برای من باعث افتخار است.»

شعبانی ادامه داد: «از اتابک نادری بسیار یاد گرفتم و هر روز یاد می‌گیرم. بعضی وقت‌ها ایده‌هایی به من در مورد نقش‌ام می‌داد که خیلی به من کمک کرد و این برای من خوشحال‌کننده است که یک آدم با این تجربه روبه‌رویم بازی می‌کند.»

این هنرمند درباره تعاملش با کارگردان توضیح داد: «سیدعلی موسویان در این نمایش اجازه داد خودمان نیز در تغییرها و جابه‌جایی‌هایی که در متن یا میزانسن بود، ورود کنیم تا با هم‌فکری جلو برویم و تعامل بین بازیگران و کارگردان صورت بگیرد که به‌نظرم روند کار و نهایتا خروجی از دید مخاطب بسیار درست و دقیق است.»

شعبانی که سالیان سال است به‌صورت تخصصی در حوزه طراحی لباس نیز فعالیت می‌کند، گفت: «اصولا وقتی در کاری بازی می‌کنم و طراح لباس آن اجرا نیستم، همه تمرکزم روی نقش و کار خودم است تا طراح لباس نمایش با دیدگاهی که دارد لباس‌های مارا باسلیقه خود طراحی کند. در نمایش ما نیز چون طبق تاریخ جلو آمده‌ایم طراحی لباس‌هایی که هدی آهنگر انجام داده، معقول است و به مخاطب برهه تاریخی را نشان می‌دهد.»

او ادامه داد: «معتقدم یک بازیگر با لباس، گریم، نور، آکسسوار و… روی صحنه بازی‌اش کامل می‌شود. لباس و گریم من در «خارشتر» به‌نظرم درست طراحی‌ شده و کمک کرده است تا نقش به خوبی شکل بگیرد.»

شعبانی همچنین از دل‌تنگی‌اش نسبت به حضور بزرگان تئاتر افزود: «تا حدودی رونق به تئاتر ایران برگشته است و جوانان ما روی صحنه می‌درخشند اما جای استادان و بزرگان تئاتر که درروند تاریخ تئاتر تأثیرگذار بوده‌اند بسیار خالی است؛ چرا بزرگان و هنرمندانی مانند علی رفیعی، حسین کیانی، کوروش نریمانی، رضا ثروتی، نادر برهانی مرند و… خیلی‌ها که برای این تئاتر زحمت‌کشیده‌اند نیستند؟»

او در پایان گفت: «امیدوارم اهالی تئاتر بدون دغدغه معاش به تئاتر بپردازند و تئاتر کار کنند که با پیام، ایدئولوژی و شگفتی مخاطبان را درگیر هنر خود کنند.»

هدی آهنگر، لیلا بلوکات، هامون سیدی، الهام شعبانی، یزدان فتوحی، وحید کریمی، اتابک نادری بازیگران نمایش «خارشتر» هستند.

در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «از ۱۵۰ سال پیش تاکنون نام تمام عناصر ذکور خاندان خان باباخانی، نادر است. همه آن‌ها به بیماری تکرر ادرار مبتلا هستند و سر بزنگاه باید بروند خلا…!»

گالیله نزدیک به سه میلیارد فروش کرد

آمار فروش نمایش‌های‌ مجموعه تئاتر شهر، تالار هنر و تماشاخانه سنگلج تا پایان روز جمعه ۱۱ خرداد‌ ۱۴۰۳ اعلام شد. طبق اعلام روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، نمایش «گالیله» به کارگردانی شهاب‌الدین حسین‌پور نزدیک به ۳ میلیارد تومان فروش داشته است.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، آمار فروش و تعداد تماشاگران نمایش‌های مجموعه تئاتر شهر، تالار هنر و همچنین تماشاخانه سنگلج تا پایان روز جمعه ۱۱ خرداد‌ ۱۴۰۳ اعلام شد.

نمایش «گالیله» به کارگردانی شهاب‌الدین حسین‌پور که از ۲۹ فروردین در تالار اصلی با ظرفیت ۵۷۹ مخاطب و قیمت بلیت ۳۰۰ هزار تومان اجرای خود را آغاز کرده است، با مجموع ۳۱ اجرا و میزبانی از ۱۲ هزار و ۱۶۸ مخاطب (با احتساب بلیت تمام‌بها، نیم‌بها، تخفیف‌دار و مهمان) توانست به فروشی معادل ۲ میلیارد و ۸۷۹ میلیون و ۱۴۵ هزار تومان دست پیدا کند.

نمایش «توو» به کارگردانی محمدمتین اوجانی که اجرای خود را از ۷ خرداد در تالار چهارسو، با ظرفیت ۱۳۲ نفر و قیمت بلیت ۱۷۰ هزار تومان آغاز کرده است، با مجموع ۵ اجرا و میزبانی از ۲۸۱ مخاطب توانسته به فروشی معادل ۳۸ میلیون و ۷۶۰ هزار تومان برسد.

نمایش «شاید» به کارگردانی اسماعیل نجار که اجرای خود را از ۷ خرداد در تالار چهارسو با ظرفیت ۱۳۲ نفر و قیمت بلیت ۱۷۰ هزار تومان آغاز کرده است، با مجموع ۵ اجرا و میزبانی از ۱۹۷ مخاطب، توانست به فروشی معادل ۱۹ میلیون و ۲۶۱ هزار تومان دست پیدا کند.

نمایش «بیرون پشت در» به کارگردانی پرهام خاکزاد نیز که اجرای خود را از ۲۴ اردیبهشت‌ در تالار قشقایی با ظرفیت ۹۶ نفر و قیمت بلیت ۱۷۰ هزار تومان آغاز کرده است، با ۱۶ اجرا و میزبانی از ۱ هزار و ۴۴۹ مخاطب، فروشی معادل ۲۲۱ میلیون ۳۴۰ هزار تومان داشته است.

نمایش «دوازده سی‌وشش» به کارگردانی امید دانشوران که از ۲۵ اردیبهشت‌ در تالار سایه با ظرفیت ۷۲ نفر و قیمت بلیت ۱۶۰ هزار تومان اجرای خود را آغاز کرده است،‌ توانست با مجموع ۹ اجرا و میزبانی از ۳۱۲ مخاطب به فروشی معادل ۳۰ میلیون و ۸۹۶ هزار تومان دست پیدا کند.

نمایش «گربه جان» به کارگردانی حسن علیکرمی که از ۲۶ اردیبهشت‌ در تالار سایه با ظرفیت صندلی ۷۲ نفر و قیمت بلیت ۱۴۰ هزارتومان روی صحنه رفته است، با ۹ اجرا، ۴۰۸ مخاطب جذب کرده و به فروشی معادل ۳۶ میلیون و ۱۲۰ هزار تومان دست‌ یافته است.

نمایش «اتاق ورونیکا» به کارگردانی النا امیدی که از ۲۶ اردیبهشت‌ در کارگاه نمایش با ظرفیت صندلی ۲۶ نفر و قیمت بلیت ۱۱۰ هزارتومان به صحنه رفته است، با ۹ اجرا میزبان ۲۲۰ مخاطب بوده و به فروش ۲۰ میلیون و ۶۸۰ هزار تومانی دست پیدا کرده است.

در تماشاخانه سنگلج، نمایش «غرمپشا و کشتن چراغ» به کارگردانی محمد سلامتی هرمزی که از ۷ خرداد‌ ۱۴۰۳ به صحنه رفته است، هفتمین اجرای خود را پشت سر گذاشت و در مجموع، میزبان ۳۴۱ تماشاگر بوده است. این نمایش با احتساب بلیت‌های تمام‌بها، نیم‌بها، میهمان و تخفیف‌دار با بلیت ۹۰ هزار تومانی و ظرفیت سالن ۲۳۶ نفری، مبلغ۲۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان فروخته است.

همچنین نمایش «جادوی شهرزاد» به کارگردانی احمد دهقان نیز که اجرای خود را از ۹ اردیبهشت‌۱۴۰۳ آغاز کرده است؛ با ۲۲ اجرا توانسته است یک هزار و ۵۱۴ تماشاگر را به تماشاخانه سنگلج جلب کند. این نمایش با احتساب بلیت‌های تمام‌بها، نیم‌بها، میهمان و تخفیف‌دار با بلیت ۸۰ هزار تومانی و ظرفیت سالن ۲۳۶ نفری، توانسته با فروش ۶۹ میلیون و ۳۰۴ هزار تومانی به اجرای خود پایان دهد.

در تالار هنر، نمایش «انگشتر اسرارآمیز» به کارگردانی میثم یوسفی که از ۲ اردیبهشت‌ ۱۴۰۳ در سالنی با ظرفیت ۲۴۴ نفری به صحنه رفته است؛ با ۲۹ اجرا و قیمت بلیت ۱۰۰ هزار تومان، توانست ۳ هزار و ۶۷۵ تماشاگر را جلب کند و به فروش ۲۱۷ میلیون و ۹۵۹ هزار تومان دست پیدا کند.

سام کبودوند: همه ما خود واقعی‌مان را پنهان می‌کنیم

سام کبودوند بازیگر نمایش «آرت» به کارگردانی علیرضا کوشک‌جلالی، معتقد است که این اثر نمایشی به شدت با فضای جامعه هم‌خوانی دارد و هر مخاطبی با یکی از شخصیت‌های اثر همذات‌پنداری می‌کند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، نمایش «آرت» نوشته یاسمینا رضا این روزها با کارگردانی علیرضا کوشک‌جلالی در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایران‌شهر روی صحنه است. در این اثر نمایشی سام کبودوند، آرمین رحیمیان، محمد صدیقی‌مهر به ایفای نقش می‌پردازند.

در توضیح گروه نمایشی «آرت» درباره موضوع این اثر نمایشی آمده است: «تم اصلی نمایشنامه «آرت» خودفریبی و دروغ است. یاسمینا رضا در مصاحبه با گاردین گفته است که خودفریبی و دروغ گفتن به دیگران عنصر مسلط نهاد بشری است. این دروغ‌گویی و خودفریبی ناشی از احساس غرور، حسادت، ترس و درآمیختن با دیگران است. خودفریبی و دروغ امروز حکومت می‌کند.»

سام کبودوند از بازیگران نمایش «آرت» درباره ایفای نقش کاراکتری قاطع و دلائل انتخاب این نقش، اظهار کرد: شاید دلیل انتخاب این نقش در نمایش «آرت» این باشد که می‌خواستم نقشم با نقشی که در تجربه قبلی خود با علیرضا کوشک جلالی یعنی نمایش «جنون محض» ایفا کردم، متفاوت باشد. می‌خواستم چالش جدیدی به دور از لوندی‌های کمدی داشته باشم.

وی درباره اینکه آیا کاراکتر مدنظر یک شخصیت منحصر به فرد ساخته و پرداخته است یا یک تیپ اجتماعی خاص را نمایندگی می‌کند، به خبرنگار مهر توضیح داد: به هر حال هر کدام از آدم‌ها یک تیپ اجتماعی خاص را نمایندگی می‌کنند. علاوه بر اینکه هر سه کاراکتر در این نمایش به هم علاقه دارند و درگیری‌هایی بر سر هنر دارند اما در عرصه اجتماع هر یک از این آدم‌ها شغل پزشکی، خلبانی یا مکانیکی را نمایندگی می‌کنند. کاراکتری که من نقش او را بازی می‌کنم، کاراکتری است که به اصول خاصی پایبند است، چارچوب‌هایی دارد که شکستن آن چارچوب‌ها را نمی‌تواند بپذیرد و حالا که در موقعیتی قرار گرفته که انسان‌های اطرافش او را پس می‌زنند با خودش دچار چالش می‌شود و در نهایت به خودش حق می‌دهد. این افرادی که در نمایش «آرت» می‌بینیم در هر قشر و صنفی از جامعه وجود دارند و ما لایه‌های مختلف این افراد را در جدل‌های هنری، فلسفی و در نهایت دوستانه‌شان می‌بینیم.

«آرت» به شدت با فضای جامعه هم‌خوانی دارد/ همه دروغ می‌گوییم!

کبودوند درباره محور اصلی نمایش که محافظه‌کاری و خودفریبی عنوان شده است و اینکه این موضوع را چقدر با حال و هوای جامعه امروز خودمان متناسب می‌بیند، تاکید کرد: یکی از دلایلی که این نمایش را انتخاب کردیم این است که به شدت با فضای جامعه هم‌خوانی دارد. همه داریم ماسک می‌زنیم. همه داریم دروغ می‌گوییم. همه خود واقعی‌مان را پنهان می‌کنیم. به شدت دردناک است. به شدت عدم‌اطمینان میان انسان‌ها وجود دارد. انسان‌ها آگاهانه دروغ می‌گویند، آگاهانه دروغ می‌شنوند و این قضیه پیوسته حادتر می‌شود.

این بازیگر تئاتر درباره این نکته که نمایش «آرت» چقدر قابلیت فرهنگسازی دارد، تصریح کرد: هر تماشاگری که این نمایش را می‌بیند، با یکی از نقش‌ها همذات‌پنداری می‌کند و خودش را در نهایت به جای یکی از این شخصیت‌ها می‌گذارد. لایه‌هایی که هریک از این شخصیت‌ها دارند درون تک تک ما هست. حتما ما زمانی به جای یکی از اینها قرار گرفته‌ایم، می‌توانیم آن را لمس کنیم، به درون خودمان پی ببریم و خودمان را در آن موقعیت بگذاریم و ببینیم ما در این شرایط چکار کرده‌ایم. کاری که کرده‌ایم درست یا غلط بوده است. فرهنگسازی مدنظر من بیشتر به معنای آگاه‌سازی است، اینکه ما از طریق فرهنگسازی جامعه و خودمان و اطرافیان‌مان را به سوی بهترشدن سوق بدهیم. برای انسان‌ بهتر بودن باید خودمان را مسلح کنیم و یکی از این اسلحه‌ها فرهنگ و هنر است. این کار را کتاب خوب، تئاتر خوب، فیلم خوب و موسیقی خوب می‌تواند انجام دهد.

وی درباره ویژگی‌های جنبه کمدی نمایش «آرت» در انتقال موضوع مدنظر اثر، اظهار کرد: به هر حال برای همراه‌کردن مخاطب ما نمی‌توانیم یک ساعت و نیم حرف بزنیم. نیاز داریم که زنگ تفریح هم داشته‌ باشیم. در روابط انسانی هم افرادی که با هم دوست هستند، لحظات شادی دارند. ما سعی کردیم که این لحظات را گسترش دهیم چون گاهی با کمدی نسبت به حالت جدی راحت‌تر می‌توان این مفهوم را منتقل کرد. لحظاتی در خود نمایشنامه به این صورت هست و لحظاتی را هم خود ما بازیگرها با هماهنگی کارگردان اضافه کردیم. بعضی لحظات کمیک را که لازم ندیدیم اتفاق بیفتد کم کردیم و به این شکل سعی کردیم نمودار و بالا و پایینی داشته‌باشیم تا بتوانیم حرف‌مان را راحت‌تر بزنیم.

کبودوند در پایان سخنان خود ضمن اظهار امیدواری برای اینکه مردم این نمایش را ببینند، گفت: نه فقط نمایش ما، بلکه امیدوارم مردم تئاتر خوب ببینند، فیلم خوب ببینند و قدرت تشخیص تئاتر خوب و بد را داشته‌باشند و در این شرایط اقتصادی، هزینه را صرف کارهایی کنند که ارزش دیدن داشته‌باشد. در حال حاضر بیشتر دغدغه من حول این محور است.

نمایش «آرت» تا ۱ تیر، ساعت ۱۸:۳۰ روی صحنه می‌رود.

نمایش مستند دورفمان در تالار اصلی مولوی به صحنه می‌رود

نمایش «صداهایی ورای تاریکی» از ۱۸ خرداد در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی روی صحنه می‌رود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، نمایش مستند «صداهایی ورای تاریکی»، نوشته ولادیمیر آریل دورفمان با ترجمه‌ و دراماتورژی علی مهرانی و کارگردانی امیرحسین حریری‌کاشانی از روز جمعه، ۱۸ خرداد در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی روی صحنه می‌رود.

تهیه‌کنندگی این اثر که بر موضوع حقوق بشر در جهان متمرکز است، برعهده دیاکو خاکی است.

همچنین از بازیگران(به ترتیب ورود به صحنه) این نمایش ۶۵دقیقه‌ای می‌توان به رضا صمدپور، مهدی اسکندری، بیتا جمالی، مژگان رادفر، سیدجواد حسینی(خیام)، سارا فتحی، صدف اسداللهی، حسین فیروزی، سارا ذوقی، ملیکا زارع، طناز فضائلی، سمانه صادقی، مبینا کاظمی، بهروز پرنیان، یزدان افشانی، جلال شهسواری، هانیه زمردی، شیما بختیاری و اردوان ابراهیمی اشاره کرد.

به طور خلاصه، این تئاتر مستند دانشگاهی که با مشارکت دانشجویان و استادان هنرهای نمایشی طراحی شده است، بیان ناگفته‌های حقوق بشر و مسائل انسانی در دنیای معاصر و کشورهای مختلف است که بر اساس مصاحبه‌ها و اسناد صوتی به رشته تحریر درآمده است.

سحر نادعلی (مدیر تولید)، سینا ییلاق بیگی (طراح صحنه)، محسن خیرآبادی (طراح ویدئومپینگ)، تم تریو، عباس سرافراز و سروش نعمت‌اللهی (طراحان صدا و آهنگسازان)، فاطمه مهدیان و نگار ایدی (طراحان لباس)، یاسر خاسب (حرکت نگاری)، استودیو پویا گرافیگ (طراح پوستر و بروشور)، نازنین یاویسی (طراح نور)، بهزاد نیک‌ورز (طراح و ساخت تیزر)، جلال شهسواری (دستیار تولید)، حبیب دانش (مشاور کارگردان)، اشکان حیدری (دستیار کارگردان)، فاطمه مهدیان (منشی صحنه)، نگار ایدی (مدیر صحنه)، اشکان حیدری، ریحانه خاقانی، شقایق صفوی، نگین دانش و الناز حیدری (تیم پژوهش)، سحر نادعلی (عکاس)، امیر پارسائیان‌مهر (مدیر گروه روابط عمومی و رسانه) و پارسا اسماعیلی (تبلیغات مجازی) دیگر عوامل این اثر هستند.

پیش‌فروش اینترنتی بلیت‌های این نمایش با تخفیف ویژه ایام پیش‌فروش از ساعت ۱۲:۰۰ شنبه، ۱۲خرداد در سایت تیوال آغاز می‌شود.

خادم و انصافی به تماشای غرمپشا و کشتن چراغ نشستند

امیررضا خادم و جواد انصافی نمایش «غرمپشا و کشتن چراغ» را تلاشی زیبا برای به نمایش گذاشتن آیین‌های جنوب کشور معرفی کردند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی تماشاخانه سنگلج، جواد انصافی و امیررضا خادم شامگاه جمعه (یازدهم خرداد) به تماشای نمایش «غرمپشا و کشتن چراغ» به نویسندگی ابراهیم پشت‌کوهی و کارگردانی محمد سلامتی نشستند.

امیررضا خادم، ورزشکار شناخته‌شده کشور درباره این اجرا گفت: «خوشحالم که فرصتی پیش آمد و این نمایش را دیدم. بر اساس آشنایی که با فضای نمایش و تئاتر دارم و علاقه‌ای که به این رشته از هنر دارم، باید از گروه اجرایی تشکر کنم و خداقوت بگویم به اهالی تئاتر شهرستان که برای اجرا به تهران آمده‌اند.»

او با اشاره به اینکه تئاتر تهران مخاطب خودش را دارد و از حمایت تماشاگر برخوردار می‌شود؛ ابراز امیدواری کرد که این نمایش نیز مورد حمایت و توجه مخاطبان واقع شده است.

خادم با بیان این نکته که موضوع این نمایش برگرفته از فرهنگ بخشی از سرزمین ماست، افزود: «کاری که این جوانان می‌کنند، قابل تکریم و احترام است و امیدوارم تماشاگران با حضورشان در سالن اجرا از آن حمایت کنند.»

او در پایان از عوامل این نمایش تشکر کرد و گفت: «می‌دانم که با چقدر فراز و نشیب و مسئله به تهران آمده‌اند و نمایش خودشان را به اجرا گذاشته‌اند. امیدوارم موفق باشند و حال دل‌شان خوب باشد. امیدوارم در نهایت به حال خوبی که در نهایت داستان نمایش وجود دارد، برسند.»

جواد انصافی، هنرمند پیشکسوت عرصه نمایش ایرانی، دیگر مهمان این اجرا نیز این نمایش را اثری زیبا معرفی کرد و توضیح داد: «بچه‌ها تمام تلاش‌شان را کرده‌اند که آیین زیبای جنوبی را به تصویر بکشند. موسیقی نمایش بسیار خوب بود. ای کاش که نهایتا در ماجرای نمایش راهکار و راه چاره این آیین هم دیده می‌شد.»

نمایشنامه «غرمپشا و کشتن چراغ» ساعت ۲۰ در تماشاخانه سنگلج روی صحنه می‌رود و در آن بازیگرانی همچون زهرا سلامتی هرمزی، اسماعیل اوج هرمزی، نادر پیشدار، شایان زارعی، حسین غلامپور، علی ملاحی و زهرا نیک به ایفای نقش می‌پردازند.

موسیقی این نمایش را گروه موسیقی زاروگه برعهده دارد.

علاقه‌مندان می‌توانند بلیت روزهای پایانی این نمایش در روزهای چهارشنبه ۱۶ و جمعه ۱۸ خرداد را از طریق سایت گیشه تئاتر تهیه کنند.

مجتبی جدی: خلاء جشنواره تئاتر دانشگاهی را در کیفیت آثار روی صحنه می‌بینیم

دبیر بیست و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی ایران معتقد است برگزار نشدن این رویداد باعث شده تا تئاتر ایران از جسارت و نوآوری تهی و آثاری در حد دانش‌آموزی به نام دانشگاهی اجرا شوند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از خبرگزاری مهر، زمانی فصل بهار شور و حال عجیبی برای تئاتر ایران داشت زیرا در این فصل جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران به عنوان یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین رویدادهای تئاتری کشور برگزار می‌شد. رویدادی که طی آن دانشجویان به تولید آثار خود و ارائه آن‌ها می‌پرداختند و چشم‌اندازی جدید برای تئاتر ایران رقم می‌زدند.

نمی‌توان تأثیر جشنواره تئاتر ایران در جریان‌سازی را کتمان کرد. این جشنواره در معرفی شکل‌ها و شیوه‌های اجرایی متنوع و متفاوت از آنچه بر صحنه تئاترهای مرسوم می‌بینیم و همچنین در معرفی نیروهای جدید تئاتری در گرایش‌های مختلف، نقش به‌سزایی را ایفا می‌کرد.

با وجود تمام ویژگی‌هایی که جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی ایران داشت، هیچگاه از شرایط به‌سامانی برای برنامه‌ریزی و برگزاری برخوردار نبود و در هر دوره چالش‌های مختلفی اعم از نحوه و زمان انتخاب و معرفی دبیر و بودجه لازم برای برگزاری، داشت.

وزارت علوم به عنوان متولی جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران طی بیش از یک دهه اخیر آنگونه که باید و شاید دغدغه برگزاری این رویداد مهم هنری را نداشت و طی ۴ سال اخیر این موضوع پررنگ‌تر از پیش شده است.

شیوع ویروس کرونا استمرار برگزاری جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران را با اختلال همراه کرد و بعد از آن نیز جشنواره نتوانست هرساله برگزار شود و در حال حاضر سومین سال پیاپی است که دیگر خبری از برگزاری این رویداد نیست.

سال گذشته و در جریان برگزاری چهل و دومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر بخشی با عنوان «تئاتر دانشگاهی» در نظر گرفته شد تا برخی آثار تئاتر دانشگاهی در این بخش از جشنواره روی صحنه بروند. همان موقع این نگرانی به وجود آمد که قصد مدیران و مسئولان بر این است که این بخش جایگزین جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی ایران شود اما دبیر جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر این موضوع را نفی کرد.

در نشست خبری چهل و دومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر مجتبی صفری معاون فرهنگی اجتماعی وزارت علوم نیز که در این نشست حضور داشت درباره نگرانی برای برگزاری جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی ایران تاکید کرد: جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران قطعاً سال آینده برگزار خواهد شد.

اما با پایان سال ۱۴۰۲ و آغاز سال ۱۴۰۳ و ورود به آخرین ماه فصل بهار، همچنان خبری از برگزاری جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران نیست.

نادیده‌گرفتن این رویداد مهم آسیب‌هایی جدی به تئاتر ایران وارد کرده و با گذشت زمان تأثیرات منفی آن بیش از پیش خواهد بود.

از این رو سلسله گفت‌وگوهایی با فعالان بدنه تئاتر دانشگاهی در رابطه با خلاء جشنواره تئاتر دانشگاهی و آسیبی که این خلاء به بدنه تئاتر ایران وارد می‌کند، تدارک دیدیم.

مجتبی جدی دبیر بیست و سومین دوره جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی و آخرین دوره برگزار شده این رویداد که در سال ۱۴۰۰ برگزار شد، درباره آسیب‌هایی که برگزار نشدن جشنواره تئاتر دانشگاهی برای تئاتر ایران به همراه دارد، به خبرنگار مهر گفت: طی صحبت‌هایی که مدت‌ها است با دوستان داریم این موضوع مطرح می‌شود که تئاتر ما از هر چیزی تهی شده است. یکی از دلایل این امر نبود آموزش درست و دلیل دیگر نبود فضایی است که دانشجویان بتوانند کارهای خود را معرفی کنند نظیر جشنواره تئاتر دانشگاهی. جشنواره تئاتر دانشگاهی همیشه بخشی از تئاتر را که به کارهای دانشجویی اختصاص داشت حمایت و معرفی می‌کرد.

وی اظهار کرد: بسیاری از دانشجویان انگیزه‌ای برای کار کردن ندارند زیرا جایی برای معرفی آثارشان وجود ندارد. برخی جشنواره‌های درون دانشگاهی برگزار می‌شوند که به لحاظ کیفی جای مناسبی برای معرفی آثار نیستند.

جدی تاکید کرد: چند سالی که جشنواره بین‌المللی تئاتر دانشگاهی برگزار نمی‌شود تأثیر خود را بر تئاتر ایران گذاشته است. به دلیل نبود کارهای دانشجویی که نوگرا و جسور بودند و باعث می‌شدند تا به آینده تئاتر ایران امیدوار باشیم، تئاتر ما تهی از جسارت و نوگرایی شده است. ناامیدی کنونی نسبت به تئاتر به دلیل این است که جسارت را در کارها نمی‌بینیم و این آسیبی است که از برگزار نشدن جشنواره تئاتر دانشگاهی نمود پیدا کرده است.

دبیر بیست و سومین جشنواره تئاتر دانشگاهی، یادآور شد: سال گذشته برخی دوستان تلاش کردند در دل جشنواره تئاتر فجر جشنواره تئاتر دانشگاهی را احیا کنند که نتیجه خوبی نداشت زیرا ذات تئاتر دانشگاهی جسارت است و کارهایی که در جشنواره تئاتر فجر حضور داشتند شبیه کارهای بدنه تئاتر بودند و جسارت نداشتند. در حالی که ویژگی اصلی تئاتر دانشگاهی جسارت و نترسیدن دانشجویان از تجربه‌کردن است.

وی درباره این موضوع که آیا یکی از دلایل برگزار نشدن جشنواره تئاتر دانشگاهی اهمیت نداشتن این رویداد از دیدگاه مدیران و مسئولان فرهنگی و هنری است؟ تصریح کرد: واقعیت این است که جشنواره تئاتر دانشگاهی برای مدیران و مسئولان اهمیتی ندارد و اگر مدیری به برگزاری این رویداد علاقه نشان داده به دلیل رویکرد آن دوره از وزارتخانه علوم به توسعه کارهای فرهنگی است. جشنواره تئاتر دانشگاهی در وزارت علوم ردیف بودجه ندارد و فعالیت فوق برنامه است، یعنی اگر امکاناتش باشد برگزار می‌شود و اگر نباشد وزارت علوم ملزم به برگزاری جشنواره تئاتر دانشگاهی نیست. از طرف دیگر چون همیشه جشنواره تئاتر دانشگاهی حاشیه‌هایی به همراه داشته است، برخی مدیران دوست ندارند دوران مدیریت‌شان با چالش مواجه شود. این در حالی است که همیشه متن ماجرای جشنواره تئاتر دانشگاهی به حاشیه‌هایش چربیده است و کارهایی که از جشنواره بیرون آمده‌اند بر جریان تئاتر کشور تأثیرگذار بوده‌اند. بخشی از جریان تئاتر ما مدیون جشنواره تئاتر دانشگاهی است.

جدی ادامه داد: از طرفی دیگر وزارت علوم به دنبال تولید کارهایی است که متناسب با حال و هوای دانشگاه باشد ولی رویکرد جشنواره تئاتر دانشگاهی جسورانه است و دانشجو به آزمون و خطا می‌پردازد و به محتوا اهمیتی نمی‌دهد و دانشجویان نگاه متفاوتی به جشنواره دارند.

این فعال عرصه تئاتر دانشگاهی در پایان سخنان خود متذکر شد: خلاء جشنواره تئاتر دانشگاهی را در کیفیت آثار روی صحنه می‌بینیم. اگر جشنواره برگزار و کارهای باکیفیت تولید می‌شدند مجال اجرا به کارهای بی‌کیفیت داده نمی‌شد. الان کارهایی بی‌کیفیت و در حد دانش‌آموزی به نام تئاتر دانشگاهی اجرا می‌شوند. این روند در آینده تأثیر منفی بیشتری می‌گذارد و ما شاهد شکاف بیشتری خواهیم بود.

 

هیدن دور ششم اجرای خود را آغاز کرد

نمایش «هیدن» به کارگردانی کوروش شاهونه، شب گذشته و در دور ششم اجرا روی صحنه رفت.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، نمایش «هیدن» با کارگردانی کوروش شاهونه و تهیه‌کنندگی سجاد افشاریان، در دور ششم اجراهایش، در خانه هنر دیوار روی صحنه رفت.

«هیدن» که از تولیدات کمپانی تئاتر جوانان ایران است، در چهل و دومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر، برنده تندیس بهترین کارگردانی و بهترین بازیگری زن شد. همچنین این نمایش در شاخه‌های نمایشنامه‌نویسی، بهترین بازیگر مرد و طراحی صحنه نیز نامزد دریافت جایزه بود.

نمایش «هیدن» در جشن حافظ که اسفند ۱۴۰۲ برگزار شد نیز تندیس بهترین کارگردانی و تندیس ویژه هیئت‌داوران را برای بهترین بازیگر زن به دست آورد.

بازیگران این نمایش حمید رحیمی، عطا عمرانی، ایمان اصفهانی، آیت بی‌غم، مینا پیروزیان، دایانا عسگری و ریحانه رضی هستند که در دو سئانس ۱۹ و ۲۱ روی صحنه می‌روند.

ریحانه رضی و کوروش شاهونه (نویسندگان)، نوید دیوان (طراح صدا و آهنگساز)، ریحانه رضی (مشاور کارگردان و طراح لباس)، بهزاد جاودان‌فرد (مجری طرح)، علی اکباتانی (مدیر تولید)، کوروش شاهونه (تکنسین آرت مداربسته و طراح صحنه)، کیوان شعبانی (فیلمبردار مداربسته و طراح نور)، صادق کندری (اصلاح و ادیت)، علیرضا کرمی (دستیار کارگردان)، عبد نیک‌سیرت، ریحانه چزانی، سینا قبادی، سیدامیرحسین حسینی (دستیاران)، کمال الدین حسینی (مدیر صحنه)، بیژن مرتضوی (تدارکات)، امیرحسام قربانی، عبد نیک‌سیرت، امیرحسین غفرانی (تیزر)، مصطفی فراهانی (موشن گرافیک تیزر)، امیر قالیچی (تبلیغات مجازی) و علی کیهانی (روابط عمومی و مشاور رسانه‌)، دیگر عوامل اجرایی نمایش «هیدن» هستند.

خانه هنر دیوار واقع در خیابان کریم‌خان، خیابان عضدی، خیابان سپند است و علاقه‌مندان برای تهیه بلیت این اثر نمایشی می‌توانند به سایت ایران کنسرت مراجعه کنند.