برپایی مجالس تعزیه در محوطه تالار وحدت

۱۰ مجلس تعزیه با عنوان رویداد «شبیه‌خوانی در پهنه» در پهنه رودکی مقابل تالار وحدت برگزار می شود.
به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، در دهه اول ماه محرم و پس از اذان مغرب وعشاء، پهنه رودکی میزبان مجالس تعزیه است.

رویداد «شبیه‌خوانی در پهنه» توسط گروه تعزیه «سیدالشهدا(ع)» به سرپرستی احمد عزیزی و به همت بنیاد فرهنگی هنری رودکی با همکاری شهرداری منطقه ۱۱ تهران برگزار می‌شود.

در شب اول این رویداد تعزیه «شاهچراغ (ع) »، در شب دوم تعزیه «طفلان زینب (س) و وهب نصرانی»، در شب سوم تعزیه «حضرت مسلم (ع)»، در شب چهارم تعزیه «دو طفلان مسلم (ع)»، در شب پنجم تعزیه «حر ریاحی»، در شب ششم تعزیه «حضرت علی‌اکبر (ع)»، در شب هفتم تعزیه «حضرت قاسم (ع)»، در شب هشتم تعزیه «حضرت ابوالفضل (ع)»، در شب نهم تعزیه «شهادت امام حسین (ع)» و در شب دهم هم تعزیه «بازار شام» اجرا می‌شود.

احمد عزیزی، مسعود عزیزی، امیرعباس باقری، حسین عباس‌قلی، حبیب ماهری، جواد جودی، مهیار میرنقی، حسین حسین‌علی، امیرعلی کاوه، امیرعلی رضایی و پارسا حسینعلی، عباس حیدری، ابراهیم خدابنده‌لو و میلاد عزیزی اعضای گروه تعزیه سید الشهدا (ع) هستند.

شنبه مجمع عمومی عادی خانه تئاتر برگزاری می‌شود + فرم وکالتنامه

مجمع عمومی عادی سالیانه خانه تئاتر ۳۱ تیر در تماشاخانه ایرانشهر برگزار می‌شود.

به گزارش روابط عمومی خانه تئاتر، در اطلاعیه‌ای که به همین مناسبت منتشر شده، آمده است: بدین وسیله از اعضای محترم خانه تئاتر دعوت می‌شود در مجمع عمومی عادی سالیانه که در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۲ ساعت ۱۷:۳۰ در محل سالن استاد ناظرزاده (در تماشاخانه ایرانشهر در خانه هنرمندان) برگزار می‌شود، شرکت کنند.

اعضایی که امکان حضور ندارند به عضو دیگر وکالت کتبی بدهند.

دستور جلسه:

  • گزارش عملکرد یک ساله و مالی توسط مدیر عامل
  • گزارش بازرس

 

طبق آیین‌نامه تیپ انجمن‌ها که پیوست اساسنامه خانه تئاتر است؛ افرادی که در دو مجمع عمومی متوالی حضور پیدا نکرده و از دادن وکالت به  عضور دیگری خودداری کنند، عضویت آنها  تعلیق و سپس لغو خواهد شد. بر همین اساس اعضای خانه تئاتر باید در جلسات مجمع عمومی حضور پیدا کرده و یا در صورت عدم حضور به دیگر اعضا وکالت دهند.

 

دراین آیین‌نامه به صراحت آمده است: «عدم حضور غیرموجه در دو مجمع عمومی متوالی خانه تئاتر و ندادن وکالت به دیگر عضو و عدم حضور در یک مجمع عمومی خانه تئاتر و دو مجمع انجمن مربوطه موجب لغو عضویت و قطع کلیه حقوق مادی, معنوی و قانونی عضو خواهد شد.»

 

مجمع عمومی عادی سالیانه خانه تئاتر، شنبه ۳۱ تیر ساعت ۱۷:۳۰ در سالن استاد ناظرزاده در تماشاخانه ایرانشهر برگزار می‌شود، به همین دلیل از اعضای تئاتر دعوت می‌شود در این جلسه حضور پیدا کرده و آنهایی که امکان حضور ندارند به عضو دیگر وکالت کتبی دهند.

 

خوانش خواب خیس ماهی در خانه تئاتر

نمایشنامه «خواب خیس ماهی» به کارگردانی عباس علیرضا از سری جلسات نمایشنامه‌خوانی انجمن بازیگران خانه تئاتر شنبه ۳۱ تیر ماه ساعت ۲۱ در سالن عباس جوانمرد خوانش می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، مهدی میرباقری نویسنده این نمایشنامه است و رضوان سنجابی و عباس علیرضا نقش‌خوانان آن هستند.

موسیقی این نمایشنامه‌خوانی به صورت زنده اجرا می‌شود، مازیار حکاکیان، یاسین سلیمانی، مهسا رضایی نوازندگان قطعات موسیقی هستند.

در خلاصه این نمایشنامه آمده است: «مهیار و لاله درسن پایین هم دانشگاهی و دوست بودند.  مهیار نمایشنامه‌نویس است و یکی از نمایشنامه‌هایش را هم درباره واقعیت این رابطه می‌نویسد. این دو از هم جدا می‌شوند اما در موقعیت‌های مختلف احتمالات رابطه این دو نفر رو می‌بینیم. حالا مهیار در خیالات خودش با لاله صحبت کرده و تلاش می‌کند که لاله را برگرداند چون مهیار پس از این مدت به پختگی عاطفی رسیده است. او تخیلات خود را به نمایشنامه تبدیل کرده و به نمایش می‌گذارد.»

جلیل فرجاد به سلول شخصی می‌رود

اجرای نمایش «سلول شخصی» به کارگردانی امیرحسین آلادپوش در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر آغاز می شود.

 

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر، «سلول شخصی» عنوان یکی از تازه ترین آثار نمایشی تئاترشهر است، که از روز یکشنبه هشتم مرداد ماه به نویسندگی امیرحسین آلادپوش و سیدمرتضی هاشمی ، کارگردانی امیرحسین آلادپوش و حضور تعدادی از بازیگران تئاتر، سینما و تلویزیون در تالار اصلی پیش روی مخاطبان قرار می گیرد.

 

جلیل فرجاد، کامران تفتی، مجید نوروزی و مهدیارمشیرزاده بازیگران این اثر نمایشی هستند، ضمن اینکه سید یوسف هاشمی ثابت تهیه کننده و رهاجهانشاهی به عنوان مجری طرح در این پروژه حضور دارند.

 

علی سروری طراح صحنه و لباس، علی کوزه گرطراح نور، مسعود بقایی طراح صدا، محمدرضا ابراهیمی طراح گریم، فرشاد امام وردی مدیر روابط عمومی و تبلیغات، حسین پورمحمدی صدابردار، هادی کچویی دستیار کارگردان و منشی صحنه، حسین برجیس منشی صحنه، محمد حسین الهیاری و امیرمهدی شایع دستیاران تهیه دیگر عوامل اجرایی نمایش «سلول شخصی» هستند.

 

نمایش «سلول شخصی» به کارگردانی امیرحسین آلادپوش از روز یکشنبه هشتم مرداد ماه ساعت ۲۰:۳۰ با مدت زمان ۷۵ دقیقه میزبان مخاطبان در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر خواهد بود.

 

اطلاعات تکمیلی درباره این اثر نمایشی که همزمان با نمایش «جریان» به کارگردانی علیرضا معروفی در تالار اصلی به صحنه می رود، به زودی اعلام می شود.

برندگان جوایز تونی و اسکار روی صحنه آف‌برادوی

اجرای نمایش موزیکال «فروشگاه کوچک ترسناک» از روز هجدهم ژوئیه (۲۷ تیر) در آف‌برادوی آغاز شد.

برایس پینکام بازیگر نامزد جایزه تونی از روز هجدهم ژوئیه در اجرای دوباره نمایش موفق «فروشگاه کوچک ترسناک» در سالن وست‌ساید روی صحنه رفت.

برایس پینکام بازیگر سینما و تئاتر در نقش دکتر اورین اسکرایولو در «فروشگاه کوچک ترسناک» ظاهر می‌شود. مایکل مایر کارگردان برنده تونی، «فروشگاه کوچک ترسناک» را کارگردانی می‌کند. جو وودز و برد اسکار از دیگر بازیگران نمایش هستند.

سال ۱۹۶۰ راجر کورمن، فیلم مستقل «فروشگاه کوچک ترسناک» را با بازی جاناتان هیز، جکی جوزف، مل ولز و دیک میلر ساخت. داستان درباره مردی است که در یک مغازه گل‌فروشی کار می‌کند و گیاهی را پرورش می‌دهد که گوشت‌خوار است. این گیاه مرد جوان را مجبور می‌کند برای سیر کردن او آدم بکشد و در ادامه ماجراهای تازه‌ای پیش می‌آید. فیلم محبوب راجر کورمن در سال ۱۹۸۶ باری دیگر به کارگردانی فرانک آز بازسازی شد.

فیلمنامه «فروشگاه کوچک ترسناک» نوشته چارلز ب.گریفیت است که توسط هاوارد اشمن به نمایشنامه تبدیل شد. موسیقی ساخته آلن منکن و ترانه نوشته هاوارد اشمن است. از سال ۱۹۸۲ این نمایشنامه بارها اجرا شده است.

منبع: ایران تئاتر

خسرو شکیبایی: من بدون مردم، مرده‌‌ام

۲۸ تیر ماه سال ۱۳۸۷، جمعه روزی بود که برای مخابره خبرها، شیفت کاری‌مان را شروع کردیم . امید داشتیم که جمعه پر خبری را سپری نکنیم اما تلفن زنگ خورد؛ ای کاش خبر واقعیت نداشت. برای تاییدش مجبور شدیم با وجود همه سختی ها با پرویز پرستویی تماس بگیریم و او هم ناباورانه خبر را تایید کرد. «خسرو شکیبایی درگذشت!»

و حالا ۱۵ سال بعد گزارش تصویری و خبرهای تشییع این بازیگر سرشناس را در ایسنا مرور می‌کنیم و عکس‌های جمعیت گسترده مردم در مراسم تشییع، ما را به یاد جمله ای از خسرو شکیبایی می‌اندازد که می‌گفت؛«مردم بدون من، همیشه مردم‌اند؛ من اما بدون مردم، مُرده‌ام.»

این بازیگر سینما و تئاتر ایران در گفت‌وگویی سالها قبل درباره‌ی تماشاگران فیلم‌هایش این جملات را مطرح کرد و گفته بود: «ما ماحصل نیروی ذهنی و خاطرات عزیز مردم هستیم. هنر بدون مردم مثل درخت بدون ریشه است بازیگر بدون تماشاگر یعنی هیچ.»

 

 پرویز پرستویی: خسرو شکیبایی از جان گذشته بود

و در ادامه به یادداشت پرویز پرستویی که در نهمین سالروز درگذشت این بازیگر برای ایسنا نوشته بود، برمی‌خوریم و آن را بازنشر می‌کنیم.

پرویز پرستویی با یادآوری عشق خسرو شکیبایی به کارش گفته بود: «آدم‌هایی مانند خسرو باعث می‌شوند رفتار، منش، شکل کارکردن و ازخودگذشتگی را یاد بگیریم.»

این بازیگر سینما با یادآوری ۲۸ تیر ماه ۸۷ روز تلخ درگذشت خسرو شکیبایی یادآور شده بود: «در شمال بودم که ساعت ۸ صبح موبایلم زنگ خورد و نام شکیبایی روی آن افتاد. گوشی را برداشتم و سلام کردم. صدایی که شنیدم شبیه خسرو بود اما او نبود. گفت من خسرو نیستم، پویا پسر خسرو هستم. شوکه شدم و او ادامه داد: خسرو فوت شد.

خسرو برایم بسیار مهم بود. شاید تنها در دو کار «شکار» و «روانی» را با هم همکاری داشتیم اما بیشتر از خود کار رفاقت کردیم. قبل از ورودم به عرصه بازیگری به دیدن تئاترهای حرفه ای می‌رفتم و شیفته بازی خسرو بودم و صدای دلنشین او همچنان در گوشم طنین‌انداز است.

به سرعت از شمال راهی تهران شدم و از همان جا به کسانی که می‌شناختم این خبر بد را منتقل کردم و در عرض یک ساعت دنیا خبردار این اتفاق ناگوار شد. به خانه سینما رفتم و در آنجا علیرغم اینکه بسیار سخت بود درباره برنامه‌های خسرو تصمیم بگیریم اما سعی کردیم آنچه در شأن او بود اتفاق بیفتد.»

پرستویی درباره روز تشییع هم یادآور شده بود:« آن روز هم بسیار عجیب بود و شلوغی بیش از حد باعث شد پیکر خسرو مخفیانه از درب پشت تالار وحدت وارد و بعد از آن به جای آمبولانس با پاترول از پشت تالار به بهشت زهرا (س) منتقل شود و خودم هم با موتور به آنجا رفتم.

در بهشت زهرا هم با وجود آنکه رئیس آنجا معتقد بود به خاطر شلوغی امکان خاکسپاری وجود ندارد اما با آرام کردن مردم به سختی این کار انجام شد. با دیدن آن صحنه‌ها فهمیدم یک هنرمند چقدر می‌تواند در دل مردم جا داشته باشد. معتقدم علاوه بر بازی ویژه‌ای که او داشت اما مردم بیشتر خسرو را به خاطر مناعت طبع‌اش دوست داشتند و خلوصی که در مقابل مخاطبانش داشت و همیشه خودش را در مقابل آن‌ها پایین می‌آورد.

بازیگر «آژانس شیشه‌ای» اینگونه سخنانش را به پایان برد: «خسرو شکیبایی از جان گذشته بود و تمام وجودش را برای بازیگری هزینه می‌کرد و مطمئنم که همیشه کنار ما هست و یادش گرامی خواهد بود.»

رضا دادویی: تکلیف هنرمند را مشخص کنید

یک هنرمند و مدرس تئاتر معتقد است: «هیچ سند چشم‌انداز روشنی به شکل واقعی و کاربردی درباره آینده فرهنگ و هنر کشور وجود ندارد. در هیچ یک از حوزه‌ها هیچ چشم‌اندازی تعریف نشده است و صرفاً به حل مسائل عادی و روزمره می‌پردازند.»

رضا دادویی در گفتگو با ایسنا نگاه امنیتی به هنر را معضلی با سابقه طولانی‌ می‌داند و می‌گوید: مشکلی که با آن مواجهیم، صرفاً متعلق به امروز نیست و سابقه‌ی آن به دهه‌ها قبل برمی‌گردد. اما هیچ‌یک از مسئولین به این موضوع توجه نداشتند که وجود نگاه امنیتی به مسائلِ جامعه، به مرور زمان موجب شکل‌گیری بحران‌های فردی و اجتماعی می‌شود. داشتن چنین نگاهی به فضای فرهنگ و هنر هم قطعاً باعث رکود فکری و عقیم شدن فعالیت‌های خلاقانه می‌گردد و بی‌تردید احساس یأس و ناامیدی را به همراه خواهد داشت. جامعه‌ای که نتواند حرف‌ها، مشکلات، نقدها و اعتراضات خود را از طریق تراوشات ذهنی و هنری در کتاب، تئاتر، سینما و… بیان کند، بی‌تردید مشکلاتش به غده‌های چرکینی تبدیل می‌شود که در جاهای دیگر و از طرق مختلف سر باز می‌کند.

موظفم بگویم این وضعیت به حالت بحرانی رسیده

دادویی با ابراز تاسف از نبود آینده‌نگری مشخص برای پیشبرد حوزه فرهنگ و هنر بالاخص تئاتر و سینما یادآوری می‌کند: هیچ سند چشم‌انداز روشنی به شکل واقعی و کاربردی درباره آینده فرهنگ و هنر کشور وجود ندارد. در هیچ یک از حوزه‌ها هیچ چشم‌اندازی تعریف نشده است و صرفاً به حل مسائل عادی و روزمره می‌پردازند. من به نوبه خود موظفم بگویم که این وضعیت به حالت بحرانی رسیده و بیش از همیشه شدت یافته است.

او خاطرنشان می‌کند: لذا از این بابت هشدار می‌دهم وقتی که مقصد و مسیر حرکت را ندانیم یا راه غیرواقعی و غلطی را انتخاب کنیم، طبیعی است که نمی‌توانیم یک جماعت عظیمی را هم به سمت آن مقصد رهنمون شویم و قطعاً نمی‌توانیم پاسخگوی نیازهای ایشان باشیم. اما نکته مهم آن‌جاست که اگر نمی‌توانیم اصحاب فرهنگ و هنر را به سمت آینده‌ای درخشان ببریم، دست‌کم بتوانیم به خوبی از آنان حمایت کنیم و شرایط زندگی امروزشان را بهبود ببخشیم. اما غم‌انگیزتر آن است که غفلت مسئولان فرهنگی و هنری از توجه به این امر، معاش و زندگی روزمره هنرمندان تمام شاخه‌های هنری را نیز دستخوش دشواری بسیار نموده و با رنج و مشقت فراوان همراه کرده است.

این استاد دانشگاه و مدرس تئاتر با اشاره به مقتضیات جوامع مدرن اضافه می‌کند: در دنیای مدرن به همه چیز نگاه توسعه محور وجود دارد. یعنی هنرمندان و فرهیختگان جامعه با آزادی بیان و اندیشه، مشکلات و معضلات و آسیب‌های اجتماعی را می‌بینند و بیان می‌کنند و سیاست‌مداران پیشاپیش به دنبال راهکارهایی برای حل اتفاقات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه می‌گردند. هنرمند و روشنفکر به دلیل طرح مشکلات به سیاه‌نمایی محکوم نمی‌شود. بلکه حمایت می‌شود تا همین مشکلات و معضلات و موانع را ببیند و به جامعه اعم از مردم و مسئولین هشدار بدهد.

او ادامه می‌دهد: آنچه در جوامع مدرن اتفاق می‌افتد، آینده‌نگرانه است. حتی کشورهای در حال توسعه هم، دست‌کم کنش‌مند عمل می‌کنند. یعنی سعی می‌کنند نسبت به هر واقعه‌ای که پیش می‌آید، در اسرع وقت کنشی درست و منطقی و از روی عقلانیت داشته باشند. ولی متولیان فرهنگی ما حتی واکنشی هم عمل نمی‌کنند. در جامعه ما عموم مردم جامعه از مسئولان فرهنگی عبور کرده‌اند و کیلومترها فاصله گرفته‌اند. این روز به روز شرایط ما را پیچیده‌تر می‌کند و هشدار من این است که اگر واقعا فکری به حال این شرایط نکنیم، با بحران‌های بسیار پیچیده‌ی اجتماعی فرهنگی رو به رو خواهیم بود. زیرا باور دارم انتقاد و اعتراضی که بیرون از حوزه‌ی فرهنگ و هنر شکل بگیرد، تندتر، هیجانی‌تر و غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود.

دادویی با ابراز تأسف از اینکه در حوزه کار فرهنگی و هنری هیچ آینده روشنی متصور نیستیم، ادامه می‌دهد: حیرت‌آور این‌جاست که در طول دهه‌های گذشته، هیچ‌کس از دولت‌ها که وظیفه‌شان هماهنگی بین ارکان مختلف خودش اعم از سازمان‌ها، نهادها و وزارتخانه‌های زیر مجموعه‌ است به فکرش نرسید که وقتی دانشگاه‌های متفاوتی تأسیس و آحاد جامعه به داشتن تحصیلات عالیه تشویق می‌شوند، باید برای آینده شغلی و زندگی خانوادگی و معیشت آن‌ها نیز فکری کرد. این وضعیت که در طی دهه‌های مختلف شکل گرفته، جامعه ما را به ورطه خطرناکی ‌رسانده است. این که نسل‌های متفاوتی از افراد را تربیت می‌کنیم و آموزش می‌دهیم ولی وقتی به خروجی دانشگاه می‌رسد، هیچ پوشش حمایتی برای تضمین آینده شغلی و خانوادگی آنها وجود ندارد. وقتی یک دانشجو که در بهترین سال‌های زندگی خودش قرار دارد به وضعیت امروز اعتراض می‌کند، یعنی هیچ چشم‌انداز روشنی از آینده خود ندارد.

هنرمند که صرفاً مطرب نیست

این نویسنده در پاسخ به این پرسش که بیش از ۱۰۰ سال است در جامعه ما تئاتر به وجود آمده که بستر آن بر مبنای گفتگو است و در حال حاضر چقدر زمینه برای گفتگو فراهم است، تصریح می‌کند: اگرچه هنرهای نمایشی در ذات خود بر پایه‌ گفتگو استوار است، ولی گویی مدیرانی که در راس تصمیم‌گیری قرار می‌گیرند، قائل به گفتمان فرهنگی و لطافت و ظرافت‌های آن نیستند. آن‌چه باید برای ایشان شفاف گردد، این است که هرچند بخشی از کار فرهنگ و هنر ایجاد طرب و شادمانی است ولی هنرمند که صرفاً مطرب نیست. طرب یکی از انواع مختلفی است که می‌توان در کار فرهنگی هنری انجام داد اما اگر ۱۰ درصد فعالیت فرهنگی ایجاد سرگرمی و احساس شادمانی باشد، ۹۰ درصد دیگر ایجاد نگاهی تازه، ترویج روحیه‌ تفکر و داشتن نگاه انتقادی در جامعه است.

او خاطرنشان می‌کند: اصلاً ذات هنر بر پایه نقد جامعه است. یعنی اساساً نمی‌توانیم بخش انتقادی هنر جهان را از آن بگیریم. اما وقتی این را به عنوان ذات هنر نمی‌شناسند، چه باید کرد. در حالیکه شِق درست این ماجرا این است که اگر کسی، سیاستی را نقد کرد، اتفاقا باید او را تشویق نمود و با این نگاه هنرمندان و اندیشمندان را ترغیب کرد که مسئولین را نقد کنند. در آن صورت است که یک جامعه به بلوغ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خواهد رسید.

دولت باید شرایط کار را تسهیل کند

وی با اشاره به تفاوت شرایط تئاتر در دهه‌های اخیر یادآوری می‌کند: زمانی تئاتر کار کردن کار پیچیده‌ای نبود. یعنی سه دهه قبل گروه‌های محدودی فعال بودندکه اگر به یکی از آن‌ها راه پیدا می‌کردید، سالی یکی دو بار در سالنی نوبت اجرا می‌گرفتید ولی الان شرایط پیچیده‌ای شده که تقریبا با این کار، تجاری برخورد می‌شود به طوری که برای اجرای ساده‌ترین تئاترها دیگر کمتر از ۱۵۰ میلیون تومان نمی‌توان هزینه کرد. حالا تصور کنید وقتی هزینه‌های یک هنرمند چند برابر شده، شرایط تولید اثر بسیار پیچیده گشته و هیچ گونه حمایتی هم وجود ندارد، او چگونه باید یک اثر فرهنگی بر پایه‌ی دغدغه‌هایش تولید کند. تنها کاری هم که دولت می‌کند، کنترل و نظارت است. در حالی که دولت وظیفه دارد شرایط را برای کار ایجاد و سرمایه‌اش را هم تامین کرده و یا روند تولید را تسهیل کند. اما وقتی هیچ یک از این کارها نمی‌شود، چنین روندی، ایجاد نارضایتی می‌کند. درک این مساله اصلا پیچیده نیست.

 

او اضافه می‌کند: وقتی مسئولان هیچ رابطه‌ای بین خودشان و اهالی فرهنگ و هنر تعریف نمی‌کنند و به عنوان متولی فرهنگ و هنر حتی خود را موظف به گفتمان تعاملی نمی‌دانند که دست‌کم مشکلات را بشنوند، بنابراین از جامعه فرهنگ و هنر چگونه انتظار تعامل و همراهی دارند. وقتی شما به عنوان یک وزارتخانه در مواقع سختی و مشقت در کنار هنرمندان نیستید، چگونه در مواقع نیاز انتظار دارید که هنرمندان در کنار شما بایستند. وقتی که اکثر قریب به اتفاق اهالی هنر نزدیک به ۳ سال است که با شرایط دشوار ناشی از کرونا تا مسائل متعدد دیگر دست و پنجه نرم کرده‌اند و نتوانسته‌اند پروژه‌ای تعریف و تولید کنند و شما به عنوان بخش دولتی هیچ حمایتی از او نکرده‌اید، چگونه توقع دارید در مواقعی که نیاز دارید در کنار شما باشند.

 

این استاد دانشگاه با ابراز تاسف از اینکه دانشجویان تئاتر و سینما آینده‌ای برای خود متصور نیستند، اضافه می‌کند: می‌دانید در دانشگاه چه حجمی از نومیدی وجود دارد؟! بنده به عنوان یک استاد هر چقدر هم که تلاش کنم تا روحیه امید را در افراد تزریق کنم، شدنی نخواهد بود. زیرا این امید دادن باید واقعی و قابل لمس باشد. نمی‌توان به زور و اجبار دانشجو را امیدوار کرد.

دادویی در پاسخ به این پرسش که وقتی هنرمندی دچار چنین سرخوردگی‌ها و مشکلاتی است، آیا می‌تواند فضای جامعه را که دچار عصبیت و خشونت شده، تلطیف کند؟ پاسخ می‌دهد: یک نگاه مدیریتی وجود دارد که هر جا احساس کردیم حال جامعه خوب نیست، با کمی چاشنی جشن و جشنواره فرمایشی می‌توان حال او را عوض کرد در حالی که واقعا چنین نیست. بلکه انجام این کار به تغییرات ساختاری و رویکردی نیاز دارد.

 

او اضافه می‌کند: چگونه ممکن است در سال ۲۰۲۳ کل سند جامع ما در حوزه تئاتر یک صفحه و نیم مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی باشد که متعلق به ۳ دهه پیش است. حتی اگر قرار بر بازنگری آن باشد، افرادی که این کار را انجام می‌دهند، تفکرات‌شان مال ۳ دهه قبل بوده است. چنین افرادی چه نسبتی با جوانان و مشکلات امروز یا نوجوانان نسل دیجیتال و فضای مجازی دارند. هیچ یک از اینها در این سند دیده نشده و همه آنچه وجود دارد، واکنشی است. این یعنی رفتار دولت در برخورد با اینها واکنشی و کنترل‌گر است و خلاقانه و روش‌مند و آموزشی نیست.

هنرمند چگونه پرخاشگر می‌شود؟

او هشدار می‌دهد: یکی از پیامدهای نگاه امنیتی به همه امور، نومید کردن و خسته کردن همه افراد است. مشکلات اقتصادی و روحی و روانی که کنار هم جمع بشود، افراد را پرخاشگر می‌کند. هنرمند هم به عنوان عضوی از این جامعه، پرخاشگر و اثرش تند و عصبی و حتی اندیشه‌هایش کوتاه مدت می‌شود. یعنی او هم به نوشتن حتی یک جمله اعتراضی اکتفا می‌کند و تصور می‌کند دارد کار ویژه‌ای انجام می‌دهد و نمی‌تواند نگاه توسعه‌محور داشته باشد و به مسائل مهم و بلندمدت بیاندیشد چون فشار روانی که بر اثر مسائل مختلف اجتماعی و اقتصادی و سیاسی بر او حادث می‌شود، راه را بر اندیشه او می‌بندد.

 

دادویی با اشاره به برخورد کشورهای پیشرفته با بحران کرونا یادآوری می‌کند: تمام کشورهای پیشرفته برای اندوه بعد از دوران کرونا برنامه‌ریزی کردند چون به این می‌اندیشیدند که آدم‌ها تنها و درگیر غم و اندوه شده‌اند و باید برای آن راه چاره‌ای یافت. حالا ما که غیر از اندوه کرونا و اشکالاتی که پیش آمد، در جامعه خودمان هزار و یک مشکل دیگر هم داشته‌ایم، مسائل اقتصادی‌مان هم روز به روز بدتر شده که بهتر نشده است، بنابراین افراد چگونه می‌توانند خوشحال یا به آینده امیدوار باشند. خوشحالی که دستورالعملی نیست. ای کاش مسئولان شرایط را درک و برایش فکری می‌کردند. ولی مساله این است که مدیریت کلان اجتماعی و فرهنگی در مسیر غلطی حرکت می‌کند و برنامه‌های روزمره‌شان به هیچ جا نخواهد ‌رسید.

یک بار برای همیشه تکلیف هنرمند را معلوم کنیم

او با انتقاد از تصمیم‌گیری نهادهای متعدد برای سینما و تئاتر توضیح می‌دهد: یکی از مسائل عجیبی که کار فرهنگی هنری را نابود می‌کند، تصمیم‌گیری افراد و نهادهای مختلف درباره این حوزه است. فرهنگ و هنر مملکت مانند گوشت قربانی از این سو به آن سو کشیده می‌شود و گویی هیچ کس در این بین نمی‌تواند وضعیت هنرمند و اثر هنری را مشخص ‌کند. باید یک بار برای همیشه تکلیف هنرمند را مشخص کرد و مثلا به قطعیت گفته شود از امروز تئاتر، سینما یا موسیقی تعطیل است تا ما هنرمندان هم بدانیم و دست‌کم شغل‌مان را عوض کنیم. الان هم تئاتر هست و هم نیست. هم سینما هست و هم نیست. هم موسیقی هست هم نیست. هنرمند بلاتکلیف است. بخش‌نامه‌های کنترل‌کننده متعدد است. قوانین من‌درآوردی و نظرات شخصی بسیار است. بنابراین ما هنرمندان ظاهراً شاغلیم ولی نمی‌توانیم کار کنیم. حتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حاضر نیست مصوبات دولت قبلی را مبنی بر تشکیل اصناف و به رسمیت شناختن شغل هنری اجرا کند و آن را معلق نگه داشته است.

دادویی با تایید بر اینکه تعیین تکلیف کردن، نیازمند مسئولیت‌پذیری است، ادامه می‌دهد: کسی حاضر نیست این وظیفه را به گردن بگیرد. بنابراین تعداد نهادهای تصمیم‌گیر درباره فرهنگ و هنر آنچنان زیاد شده که هر کسی به خود اجازه می‌دهد برای این جامعه تعیین تکلیف کند. منِ نوعی که از سال ۷۲ در سمت‌های گوناگونی در تئاتر فعالیت کرده‌ام، جوانی ۲۴، ۲۵ ساله که معلوم نیست آبشخور فکری‌اش از کجاست، به صِرف شاغل بودن در یک نهاد خاص به خود اجازه می‌دهد تمام حیثیت کاری مرا و همکارانم را زیر سئوال ببرد چون در صندلی بالاتری نشسته و جالب است که به خودش حق می‌دهد فکر کند این کشور را بیشتر از من دوست دارد. چه کسی گفته شمای مسئول فلان اداره و وزارتخانه و نهاد بیشتر از منِ هنرمند این کشور را دوست داری و نسبت به آن دلسوزتری؟ ما که همه زندگی‌مان را بابت این کار گذاشته‌ایم و حتی امرار معاش‌مان هم با سختی و مکافات همراه است. بعد فردی بی‌ربط که امروز اینجا مسئول است و فردا جایی دیگر، می‌خواهد برای ما تعیین تکلیف کند! و فکر می‌کند صلاح جامعه و فرهنگ و هنر را بهتر از منِ هنرمند می‌شناسد. اینها سبب می‌شود جامعه در همه بخش‌ها و صنوف پرخاشگر شود. با همین نگاه،‌ فعالیت‌ها به حداقل رسیده و نظارت‌ها و کنترل‌ها و فشارها و مالیات‌ها به حداکثر. هنرمند عوارض گوناگونی را پرداخت می‌کند بدون اینکه از سرویس‌های آن بهره‌مند شود. معلوم است که هر آدمی در این وضعیت عصبانی می‌شود و مهربانی جای خود را به پرخاشگری می‌دهد.

سلبریتی‌ که معیار جامعه هنری نیست

او با اشاره به اینکه همیشه میزان درآمد چند ستاره هنری به عنوان ملاکی برای کل جامعه هنری در نظر گرفته می‌شود، اضافه می‌کند: یکی از سختی‌های کار ما این است چند سلبریتی‌ انگشت‌شمار، معیار جامعه هنری شده‌اند و وقتی می‌گویی نویسنده، کارگردان یا بازیگر هستم، مردم فکر می‌کنند به اندازه آن سلبریتی‌ها، داری از این موهبت‌های مادی بهره‌مند می‌شوی و نمی‌توانی برای عالم و آدم اثبات کنی که اصلا چنین نیست.

دادویی تنها راه نجات سرزمین‌مان را تغییر نگاه‌ها می‌داند و هشدار می‌دهد که اگر چنین نشود، دائم‌البحران خواهیم بود. یعنی بی‌وقفه برایمان مشکلات عیجب و غریب پیش می‌آید.

آسیبی که از کارنابلدی‌های می‌خوریم

او تاکید می‌کند: بخش اعظمی از مشکلات ما از کارنابلدی‌های داخل است و نیازمند یک پاکسازی مدیریتی هستیم. ادامه این وضعیت به جامعه آسیب می‌زند، نه هنرمندی که مشکلات را می‌بیند و نقد اجتماعی مطرح می‌کند. مدیری که فکر می‌کند با برگزاری جشنواره‌های مختلف موضوعی می‌تواند بیلان کاری خوبی ارائه بدهد، متوجه نیست اگر در تئاتر ما امثال علیرضا نادری وجود دارد، جشنواره‌های مختلف دفاع مقدس او را وادار نکرده‌اند که درباره جبهه و جنگ متن بنویسد. این تعهد شخصی آن هنرمند است به جامعه‌اش، واکنشی است به آنچه لمس کرده و دیده. صد جشنواره دیگر برگزار کنید، یک علیرضا نادری از آن بیرون نمی‌آید.

رضا دادویی در پایان خاطرنشان می‌کند: مسئولیت اجتماعی دستوری و یا با تزریق پول ایجاد نمی‌شود و جز تأمین منافع عده‌ای برگزار کننده، نتیجه‌ای نخواهد داشت. اگر مدیر فرهنگی حال خوب و احساس آرامش برای هنرمند فراهم کند، هنرمند خودش می‌داند باید به چه چیزی واکنش نشان بدهد. اما هنگامی که تمام پول و اعتبار را صرف جشنواره‌های سفارشی و موضوعات زودگذر و دستوری می‌کنیم، هیچ خروجی ارزشمندی از آن بیرون نمی‌آید و اعتباری ایجاد نمی‌شود. با این وصف چگونه حال هنرمند خوب بشود که او نیز بتواند روحیه نشاط را در جامعه ایجاد کند.

تعلیق عضویت در صورت عدم شرکت در دو مجمع عمومی خانه تئاتر

طبق آیین‌نامه تیپ انجمن‌ها که پیوست اساسنامه خانه تئاتر است؛ افرادی که در دو مجمع عمومی متوالی حضور پیدا نکرده و از دادن وکالت به  عضور دیگری خودداری کنند، عضویت آنها  تعلیق و سپس لغو خواهد شد. بر همین اساس اعضای خانه تئاتر باید در جلسات مجمع عمومی حضور پیدا کرده و یا در صورت عدم حضور به دیگر اعضا وکالت دهند.

 

دراین آیین‌نامه به صراحت آمده است: «عدم حضور غیرموجه در دو مجمع عمومی متوالی خانه تئاتر و ندادن وکالت به دیگر عضو و عدم حضور در یک مجمع عمومی خانه تئاتر و دو مجمع انجمن مربوطه موجب لغو عضویت و قطع کلیه حقوق مادی, معنوی و قانونی عضو خواهد شد.»

 

مجمع عمومی عادی سالیانه خانه تئاتر، شنبه ۳۱ تیر ساعت ۱۷:۳۰ در سالن استاد ناظرزاده در تماشاخانه ایرانشهر برگزار می‌شود، به همین دلیل از اعضای تئاتر دعوت می‌شود در این جلسه حضور پیدا کرده و آنهایی که امکان حضور ندارند به عضو دیگر وکالت کتبی دهند.

 

در این جلسه گزارش عملکرد یک ساله توسط مدیر عامل و بازرس خانه تئاتر اعلام خواهد شد.

 

یادبود استاد سمندریان در شب‌ بخارا

ششصد و هشتاد و چهارمین شب بخارا به تجلیل و یادبود استاد حمید سمندریان اختصاص دارد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، مجله فرهنگی هنری بخارا با همکاری آکادمی هنرهای دراماتیک سمندریان، شب حمید سمندریان را برگزار می‌کند.
ششصد و هشتاد و چهارمین شب بخارا به تجلیل و یادبود استاد حمید سمندریان اختصاص دارد.

این نشست با سخنرانی آقایان رضا کیانیان، حامد بهداد، احمد ساعتچیان، محمودرضا رحیمی و علی دهباشی در ساعت ۶ بعدازظهر شنبه ۲۴ تیر در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر برگزار می‌شود.

حمیدرضا اردلان:تاثیرات هنری فرناز بهزادی در اغلب نقاط ایران تبدیل به مجموعه‌ای از عروسک‌های شده است

صححبت‌های حمیدرضا اردلان استاد دانشگاه در مراسم بزرگداشت فرناز بهزادی. ۲۱ مرداد ۱۴۰۲

تهیه شده در واحد سمعی بصری خانه تئاتر