حمید جبلی: بیکار نبوده‌ام

حمید جبلی که این روزها نمایشنامه‌اش با عنوان «سوسمار» روی صحنه است، گفت: هرچند سال‌ها روی صحنه نبوده‌ام ولی این به معنای آن نیست بیکار بوده‌ام. در تمام این مدت مشغول نوشتن چند نمایشنامه بوده‌ام.

 

به گزارش ایسنا، این هنرمند که در حوزه‌های گوناگونی فعالیت کرده است، مدتی است بخشی از تمرکز خود را بر نوشتن گذاشته که حاصل آن چند نمایشنامه تازه است.

 

رحمت امینی نیز که مترصد اجرای متنی از جبلی بوده، از میان نمایشنامه‌های او «سوسمار» را برای اجرا انتخاب کرده است. این نمایشنامه دو سال پیش نوشته شده و حالا در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است.

 

شامگاه دوشنبه بیستم شهریور ماه، با حضور چند تن از منتقدان تئاتر جلسه نقدی برای این نمایش برگزار شد و حمید جبلی و رحمت امینی در کنار منتقدان تئاتر به گفتگو درباره این نمایش پرداختند.

 

جبلی در آغاز این نشست درباره دوری طولانی مدتش از تئاتر گفت: نمایشنامه «سوسمار» دو سال پیش نوشته، وقتی روی صحنه نمی‌روم، به معنای آن نیست که بیکار بوده‌ام، بلکه مشغول نوشتن هستم. در این مدت چند نمایشنامه نوشتم و آقای امینی نمایشنامه «سوسمار» را برای اجرا انتخاب کرد.

رحمت امینی نیز توضیح داد: این نمایش پس از چالش‌های چند ساله‌ای همچون کرونا و… روی صحنه رفت و به ثمر رسید. در مدتی که از اجرای آن می‌گذرد، نگاه‌های متفاوتی درباره این کار وجود داشته است.

سپس هومن زندی‌زاده، یکی از کارشناسان و منتقدان حاضر در جلسه گفت: «سوسمار» از نظر متن و اجرا اثری روان و یکدست است و در مدت زمانی کوتاه اجرا می‌شود که تماشاگر را خسته نمی‌کند. ظاهرا اقبال مخاطب هم خوب بوده است و تماشاگران این نمایش را طیف گسترده‌ای را تشکیل می‌دهند. این نمایش از یک ماجرای ساده به درام می‌رسد. رحمت امینی اجرایی در قالب کمدی سیاه و بی‌تکلف از متن ساده و بی‌تکلف حمید جبلی داشته است. بازی بازیگران هم روان و یکدست است و کسی بازی دزدی نمی‌کند.

سپس عرفان ناظر، دیگر منتقد حاضر در نشست توضیح داد: در مقام نقد، هر اثری نقاط قوت و ضعف‌هایی دارد. در اثر ویژگی‌های اجتماعی وجود دارد بخصوص که اثر درباره طبقه متوسط است.
این نمایش هم به نوعی به وضعیت امروز ما برمی‌گردد و هم در شیوه اجرا، از الگویی بهره می‌گیرد که در سنن نمایشی ما سابقه دارد.

حسن خدایی، دیگر منتقد حاضر در نشست که مسئولیت اجرای برنامه را نیز بر عهده داشت، با تشریح تفاوت داستان‌های تمثیلی و علمی تخیلی، گفت: این نمایش از علمی تخیلی دور می‌شود و داستانی نمادین دارد.

 

او با اشاره به داستان نمایش که شروع آن به چیدن سفره هفت سین و نبودن تخم مرغ رنگی در این سفره بازمی‌گردد، افزود: نمایش نشان می‌دهد وقتی یکی از الزامات سنت خود را درست انجام نمی‌دهیم، به بحران تبدیل می‌شود.در این نمایش آینده به شکل یک هیولا نمود پیدا می‌کند و این متن مانند داستان‌های کافکا، استعاری است.

در پاسخ به این سخن عرفان ناظر گفت: نباید مفاهیم را خلط کرد. باید از اثر به فرا اثر رسید. در این داستان آیینی وجود دارد که نیرویی ناشناخته آن را دچار اختلال می‌کند. حمید جبلی وضعیت سورئالی را مطرح می‌کند. درون اثر یک فانتزی وجود دارد که می‌شد در اجرا، رادیکال‌تر به آن پرداخت.

سپس زندی‌زاده با اشاره به یکی از درون مایه‌های نمایش مبنی بر مساله فرزندآوری توضیح داد: در حال حاضر و بر اساس آمار، طبقه متوسط شهری ما گرایشی بسیار اندکی به فرزندآوری دارد. این بحث طبقاتی در نمایش مطرح می‌شود.
او ادامه داد: نمایش دو وجه دارد؛ یک وجه سیاسی که با نیرویی ناشناخته و مهاجم رو به روییم که تمام داشته‌های این خانواده را می‌بلعد و در اینجا استفاده از انیمیشن خیلی خلاقانه بود تا به تاویل پذیری کار کمک کند. به جز این، نمایش یک وجه اجتماعی دارد و خانواده‌ای را نشان می‌دهد که مرد کارمند است و دو شیفت کار می‌کند. به مرور که بچه می‌آید، گویی هیولایی است که همه چیز را می‌بلعد. تم فرزند گریزی در این کار وجود دارد.

 

زندی‌زاده ، بی‌تمایلی قشر متوسط شهری به فرزندآوری را خطرناک دانست و توضیح داد: کشورهای اروپایی و حتی استرالیا هم با معضل فرزند گریزی رو به رو هستند ولی آنان خلاء نیروی کار را با مهاجران گزینش شده، پر می‌کنند اما ما چنین راهکاری نداریم و در آینده قطعا با مشکلات بزرگی رو به رو خواهیم شد. در نمایش «سوسمار» نیز با مساله ضدیت با فرزندآوری رو به رو هستیم و نمایشنامه در راستای تایید این باور غلط شکل می‌گیرد.
در پاسخ به این سخنان، جبلی توضیح داد: در نمایش ما بچه، بهانه‌ای است برای آمدن سوسمار. در این زمانه، بچه، سوسمار است. من بچه‌ای ندارم ولی دوستانی که بچه کوچک دارند، با معضلاتی متعدد دست به گریبان هستند؛ از پوشک و شیر خشک تا هزینه بالای مدرسه.

 

او اضافه کرد: مساله دیگر این است که الان آینده بچه‌ها چیست. مرد خانواده نمایش ما برای تامین هزینه‌های زندگی، دو شیفت کار می‌کند، معلوم است که این نباید بچه‌دار شود. برای من، بچه، بهانه‌ای است برای آمدن سوسمار به ‌عنوان موجودی که زندگی ما را مختل می‌کند.

زندی‌زاده نیز در پاسخ به این سخن گفت: نقد شما باید به وضعیت اقتصادی باشد نه گریز این زوج از فرزندآوری. البته که در گریز از فرزندآوری، فقط اقتصاد نیست بلکه نگرانی از آینده فرزندان و تداخل برنامه‌های فرزندان با برنامه‌های شخصی و علایق که نشان‌گر یک فردگرایی است.

عرفان ناظر نیز گفت: حرف آقای جبلی را درک می‌کنم. متن ایشان بازنمایی تجربه زیسته است.

در بخش دیگری از این نشست، رحمت امینی با اشاره به مقایسه این نمایش با آثار یونسکو گفت: بسیاری از تماشاگران با دیدن این اثر یاد «کرگدن» یونسکو می‌افتند. شاید طنز موقعیت همیشه برایم مهم بوده و یکی از طرفداران وودی آلن هستم که هولناک‌ترین مفاهیم را به ساده‌ترین شکل بیان می‌کند. اگر فکر کنیم کرگدن‌ها بخواهند در شهر راه بیفتند و با مردم صحبت کنند، چه می‌شود، «سوسمار»، این کار را می‌کند. در اجرای این نمایش می‌خواستم پایبند به یک نوع فانتزی باشم.
او از انعطاف حمید جبلی در بازنویسی متن قدردانی کرد و گفت: قصد ما تقبیح یا تشویق فرزندآوری نبوده است. در فانتزی «سوسمار» می‌خواستیم بگوییم در تصور زن و مرد، آن تصور هولناک از بچه وجود ندارد ولی در بخش‌های انیمیشن کار هست. در زندگی واقعی هم همین است. می‌دانیم پراید مزخرف است، ولی برایش صف می‌کشیم و ثبت نام می‌کنیم.
امینی با اشاره به  داستان‌های تمثیلی «کلیله و دمنه» و یادآوری «شهر قصه» بیژن مفید افزود: این هم یک کار تمثیلی است.

این کارگردان با اشاره به الزامات یک اجرای خوب تئاتری افزود: یک کار خوب تئاتری دست کم نیازمند ۶ ماه تمرین است. شرمنده تماشاگرانی هستم که سه روز اول کار ما را دیدند. اگر خواهان تئاتر هستیم، حتما باید اقتصاد و شرایط تمرین آن را تامین کنیم. برای همین اجرا، به ناچار از خیلی از موارد صرف‌نظر کردیم. هیچ یک از اعضای گروه دستمزدی نگرفته‌اند.

نمایش «سوسمار» هر شب راس ساعت ۲۰ و پانزده دقیقه و به مدت یک ساعت در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه است.

تئاتر هامون بازگشایی شد

تئاتر «هامون» با مدیریت هادی حجازی‌فر از ابتدای آبان ماه سال جاری فعالیت خود را از سر می‌گیرد.

 

بر اساس اعلام این تماشاخانه، بعد از وقفه‌ای طولانی، دور جدید فعالیت سالن تئاتر هامون با میزبانی از گروه‌های نمایشی و مخاطبان تئاتر آغاز می‌شود.

بر این اساس، گروه‌های متقاضی اجرا در نیمه دوم سال جاری می‌توانند تا پایان شهریور ماه، درخواست خود را برای رزرو و عقد قرارداد اجرا به این تماشاخانه ارسال کنند.

تئاتر «هامون» امیدوار است در دور جدید فعالیت با فراهم آوردن فضایی مناسب و استاندارد برای گروه‌های نمایشی، میزبان آثار ارزنده‌ای باشد.

این سالن با ظرفیت ۱۲۵ نفر در خیابان انقلاب، ابتدای خیابان فلسطین جنوبی، پلاک ۲۹۲/۱ واقع شده است.

 

 

نویسنده‌ای گشاده‌دست و معلمی دلسوز

«دوست دارم «رستم» که قهرمان شاهنامه است، خسته از جنگ، شمشیر و سپر و رخش را کنار بگذارد و برود دنبال عشق و … عاشق شود!»

این یکی از ایده‌های دکتر علی رفیعی بود برای اجرای نمایشی درباره قهرمان شاهنامه که البته همچون بسیاری ایده‌های دیگر، هنوز روی صحنه جان نگرفته است. سال‌ها پیش رفیعی این رویا را با محمد چرم‌شیر در میان گذاشت. هنوز در کار گفتگو بودندکه برقی به چشمان همیشه جستجوگر چرم‌شیر دوید و دیرزمانی نگذشت که نمایشنامه بسیار زیبایی به نام «روایت عاشقانه‌ای از مرگ در ماه اردیبهشت» را برای آقای کارگردان آورد.

به گزارش ایسنا، امروز، ۲۱ شهریور ماه، سالروز تولد محمد چرم‌شیر است؛ نویسنده‌ای گشاده‌دست و معلمی دلسوز که نه اهل جار است و نه جنجال. بزرگ‌ترین لذتش شاید نوشتن باشد آنچنان که علی رفیعی درباره او گفته است که هرگز کسی را ندیدم که برای زندگی کردن این اندازه به نوشتن نیاز داشته باشد.

چرم‌شیر البته فقط به نوشتن نیست که زنده است. او شاید مسیح‌وار جور همه ما را می‌کشد در خواندن، دیدن و شنیدن. کمتر کسی را بتوان چون او یافت که همواره مشغول خواندن باشد، با ولعی غریب فیلم ببیند و با دقتی کم‌نظیر اطراف خود را از آدم‌ها و رفتارهایشان تا اشیاء و رویدادها یا هر چیز دیگری را ببیند، همچنانکه در گوش کردن هم حوصله‌ای کم نظیر دارد.

نمایشنامه‌های زیبایش را کارگردانانی چون علی رفیعی، آتیلا پسیانی، فرهاد مهندس‌پور، حسن معجونی، محمد عاقبتی، عباس غفاری، زنده‌یاد رضا حداد و … روی صحنه برده‌اند و شماری از بازیگران شناخته شده از رضا کیانیان و رویا تیموریان تا سیامک صفری، از سهیلا رضوی تا پانته آ بهرام و علیرضا خمسه، از افشین و هدایت هاشمی تا ستاره اسکندری و نوید محمدزاده، از ستاره پسیانی و نگار عابدی و بابک حمیدیان تا داریوش موفق و همون برق‌نورد و علی سلیمانی و … شخصیت‌های آثار او را جان بخشیده‌اند.

محمد چرم‌شیر که از نوجوانی دست به قلم دارد، در کارنامه هنری خود نگارش آثاری همچون «در مصر برف نمی‌بارد»، «شیش و بش»، «کبوتری ناگهان»،«می‌بوسمت و اشک»، «خواب بی‌وقت حوریه»، «آسمان روزهای برفی»، «شبانه»، «رقص مادیان‌ها»، «حقایقی درباره یک ماهی مرده»، «پروانه و یوغ»، «می‌خواستم اسب باشم»، «باغبان مرگ»، «همه چیز می‌گذرد، تو نمی‌گذری»، «عرق خورشید، اشک ماه»،«شاهزاده اندوه»، «رؤیای بسته‌شده به اسبی که از پا نمی‌افتد»، «کسی نیست همه داستان‌ها را به یاد بیاورد»،«روز عزیز مرده» و … را به ثبت رسانده است.

او نویسنده‌ای است که برایش پیر و جوان فرقی ندارد، برای همه کارگردانانی که شوق همکاری با او را دارند، صمیمانه مایه می‌گذارد. هرچند به نظر می‌رسد نویسندگی حرفه‌ای در خلوت باشد و نویسندگان عموما خلوت‌گزین، اما او جزو معدود نویسندگانی است که از آغاز کار در کنار گروه اجرایی نمایش است و با شیکبایی هر چه تمام‌تر و با انعطافی کم‌نظیر، متن خود را بارها و بارها بازآفرینی می‌کند.

محمد چرم‌شیر در ده‌های گذشته یکی از پرکارترین نمایشنامه‌نویسان ما بود، آنچنان که اشتیاق شگفت‌انگیزش برای نوشتن، سبب نگرانی برخی دوستدارانش می‌شد که بیم آن را داشتند این پرکاری سبب شود کارش در سطح بماند. حالا اما سال‌هاست که دیگر محمد چرم‌شیر پرکارترین نمایشنامه‌نویس ما نیست، مدت‌هاست نمایشنامه زیبایی از او روی صحنه جان نگرفته و کلام شاعرانه‌اش، خیال تماشاگران را به پرواز درنیاورده است.

شاید این نوشته بیش از اینکه بهانه‌ای به مناسبت زادروز او باشد، جای خالی او را در تئاتر امروز ما به رخ بکشد.

نشست تخصصی و آموزشی چگونه قرارداد ببندیم برای اهالی خانه سینما و تئاتر برگزار می‌شود

نشست تخصصی و آموزشی «چگونه قرارداد ببندیم» به منظور انتقال آگاهی‌های لازم برای عقد قراردادهای سینمائی و پاسخ به سئوالات سینماگران پیرامون طرح شکایت ، مراحل رسیدگی و مسائل مرتبط با دعاوی صنفی و حرفه‌ای با حضور اساتید جمال خندان (وکیل دادگستری و مشاور حقوقی خانه سینما)، پدرام کریمی ( رییس هیئت داوری خانه سینما)،  حمیدرضا آشتیانی پور ( نماینده هیئت مدیره خانه سینما)، حسن آقا کریمی ( عضو هیئت داوری خانه سینما) برکزار خواهد شد. 

این نشست چهارشنبه، ۲۲ شهریور ماه از ساعت ۱۶ تا ۱۸ در سالن سیف‌الله خانه سینما برگزار می‌شود. خانه سینما در خیابان بهار جنوبی، کوچه سمنان، پلاک ۲۹، واقع شده است.

حضور در این نشست آموزشی صرفاً برای اعضای خانه سینما و خانه تئاتر آزاد است.

 

اعضای خانه تئاتر، به ویژه بازیگران، که به پروژه‌های سینمایی و سریال‌ها دعوت می‌شوند لازم است تا از شیوه انعقاد قراداد آگاه باشند. به همین دلیل توصیه می‌شود حتما در این نشست حضور یابند.

باید بین تئاتر سیاسی و سیاست بازی فرق گذاشت

سومین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی حقوق تئاتر با توضیحاتی درباره سخنان معاونت هنری در جلسه پیشین کانون کارگردانان، یادآوری نمایش‌هایی که ده‌های گذشته توقیف شده‌اند و…. برگزار شد.

 

به گزارش ایسنا، در آغاز این نشست که شامگاه ۱۹ شهریور ماه در سالن استاد جوانمرد خانه تئاتر برگزار شد، دکتر قطب‌الدین صادقی با اشاره به مباحث و حاشیه‌هایی که در جلسه پیشین این سلسله نشست‌ها مطرح شد، یادآوری کرد: نیچه در کتاب «فراسوی نیک و بد» معتقد است روش رسیدن به یک هدف، از خود آن هدف مهم‌تر است. بر این اساس، هر حرف درستی اگر مبتنی بر روش مطلوبی نباشد، ارزشی ندارد.

 

او تاکید کرد: در شان جامعه دانشگاهی و فرهنگی ما نیست که با ادبیاتی سخیف در آن صحبت شود. چراکه برای اثرگذاری بر جامعه باید با زبانی معقول و منطقی با آن گفتگو کنیم و فراموش نکنیم باید زبان منطق و استدلال نیرومند و عقلانی داشته باشیم.

 

در ادامه وحید آگاه، حقوقدان و مشاور حقوقی کانون کارگردانان نیز تاکید کرد: اگر تا ۲۰ سال پیش هنر بدون حقوق می‌توانست به کار خود ادامه دهد، امروز با سوء استفاده‌هایی که می‌شود، آشنایی به حقوق واقعا ضروری است.

 

شهرام گیل آبادی، رییس کانون کارگردانان نیز عنوان کرد: حتی قانون هم در روح زمان قابل تغییر است. هرچند کسانی که قانون را می‌نویسند، مطلع هستند قانونی که قابل انعطاف نباشد، ممکن است کارایی نداشته باشد.

 

تهمت‌هایی که زدند، قابل پیگیری است

 

او با اشاره به موارد مطرح شده در جلسه دوم حقوق تئاتر یادآوری کرد: وقتی در آن جلسه تهمت نفاق، جاسوسی و سیاسی‌کاری مطرح شد، از طرف دوستان و اعضای کانون مورد عتاب قرار گرفتیم که چرا نسبت به این سخنان واکنشی نشان ندادیم که این موضوع به دلیل رعایت متانت بود. بسیاری از سخنانی که در آن جلسه مطرح شد، به ‌لحاظ قانونی قابل پیگیری است چون مصداق عمل مجرمانه است.متاسفانه عده‌ای با ایجاد تفرقه در میان هنرمندان می‌خواهند اهداف خویش را دنبال کنند.

 

گیل آبادی در ادامه سخنان خود درباره رویه‌های فعلی سانسور متذکر شد: بحث ما اصلاح رویه‌های نادرست است. کسی حق ندارد پیش از اجرای یک نمایش و در این مرحله، از کارگردان تعهد بگیرد. آیین نامه فعلی اجرای تئاتر، ۳۴ مورد غلط دارد.

 

او با تاکید بر اینکه از حضور مسئولان در سلسله نشست‌های حقوق تئاتر استقبال می‌کنیم، افزود: آمادگی داریم به هر کسی که حرفی دارد، فرصت صحبت بدهیم ولی واقعیت این است که شما سال‌ها گفته‌اید ولی به کجا رسیده‌اید، خوب است کمی بشنوید، حرف جامعه تئاتر مشخص است.

 

گیل آبادی در پایان سخنان خود در بخش اول این پنل گفت: نمی‌خواهیم به حاشیه‌ها بپردازیم و اگر کسی ما را به روابط با سفارتخانه‌ها متهم می‌کند، ایرادی ندارد. این همان تفکری است که تئاتر ما را اداره می‌کند.

 

شورای نظارت نمی‌تواند بین تئاتر سیاسی و سیاست‌بازی فرق بگذارد

 

سپس محمد رحمانیان، دیگر عضو هیات مدیره کانون کارگردانان با قدردانی از حضور محمود سالاری، معاون امور هنری در نشست پیشیین کانون و طرح بحثی درباره تفاوت سیاسی کاری با تئاتر سیاسی گفت: از بیانیه شورای نظارت هم که بعد از نشست دوم منتشر شد، خیلی خوشحال شدم که بسیاری از سخنان آقای سالاری را تایید کرده بود چون نشان می‌دهد باب گفتگو باز است اما چه کسی می‌تواند میان تئاتر سیاسی و سیاسی‌کاری توفیر بگذارد؟ اگر چنین پرسشی را از مسئولان بپرسیم، پاسخ آنان این است که شورای نظارت می‌تواند چنین کند. که از قبل از انقلاب تاکنون، وضعیت همین است، در حالیکه تعطیلی خیلی از اجراها به این دلیل است که شورای نظارت نمی‌تواند بین تئاتر سیاسی و سیاست‌بازی فرق بگذارد.

 

این کارگردان ادامه داد: وقتی از سانسور می‌گوییم، منظورمان دوستان فعلی شورای نظارت و ارزشیابی نیستند، شهادت می‌دهم هیچ یک از این دوستان این شورا مانع کار آقای بیضایی نشدند. منظور ما سیستم کلی سانسور است.

 

رحمانیان خطاب به اعضای شورای نظارت اضافه کرد: در این کشور اتفاقی افتاده که پیش از شما شروع شده و شما میراث‌دار آن هستید. اگر در جستجوی راه حلی برای آن هستید، که اتفاق خوبی است اما لطفا نگویید این مشکل از اساس وجود ندارد.

 

از هر چه بگذریم، سخن زرد خوش‌تر است!

 

او با ابراز تاسف از اینکه ویدیویی که از درگیری‌های لفظی جلسه پیشین کانون کارگردانان منتشر شده، بسیار پربازدید بوده است، اضافه کرد: وقتی فیلم این تشنج این گونه مورد توجه است، باید تاسف خورد چراکه نشان می‌دهد از هر چه بگذریم، سخن زرد خوش‌تر است در حالیکه این گونه ویدیوهای جنجالی، هیچ کمکی به اصلاح مشکلات ما نمی‌کند.

 

وقتی که برق تئاتر شهر در میان اجرای «مفتش» قطع شد

 

در ادامه بهزاد فراهانی، به عنوان نخستین سخنران جلسه با اشاره به مشکلاتی که سال‌ها پیش برای اجرای برخی از نمایش‌هایش ایجاد شده، یادآوری کرد: در تمامی کارهایی که به صحنه بردم با پدیده سانسور و مساله عدم درک شوراهای متفاوتی که کارها را می‌بینند، رو به رو شدم. من نمایشی داشتم به عنوان «مفتش» که پرده اولش اجرا شد و برای پرده دومش گفتند برق‌ قطع شده و نمی‌توانیم امنیت اجرا را تامین کنیم با اینکه حاضر بودیم با نور شمع پرده دوم را اجرا کنیم، اجازه ندادند. ما بیرون آمدیم و دیدیم که همه جا برق دارد به جز تئاتر شهر.

 

فراهانی که سال‌هاست عضو هیات مدیره مرکزی خانه تئاتر است، افزود: به دلیل فعالیت‌های صنفی با دو رییس جمهور وقت دیدار داشتم که گفتند ما نمی‌توانیم پول بدهیم که شما ما را نقد کنید.

 

وی با اشاره به مواردی که در برخی از نمایش‌هایش با ممیزی سلیقه‌ای روبرو شده است، ادامه داد: واژه عدالت، عشق، دگرگونی در دهه ۶۰ در کارهای ما سانسور می‌شد. الان نه تنها برای اجرای تئاتر در سالن‌های دولتی کمک هزینه نمی‌دهند بلکه از بخشی از درآمد گیشه را هم می‌گیرند .

 

مدیران دنبال بازیگران چهره هستند!

 

فراهانی با ابراز تاسف از چهره‌گرایی در تئاتر افزود: وقتی می‌خواهیم کار کنیم اولین حرفی که مدیران می‌گویند این است که آرتیست مشهور شما کیست؟ به آنان می گویم چه کسی مشهورتر از خود من، ما برای تماشاگر تئاتر کار می‌کنیم ولی باید هنرپیشه مشهور داشته باشیم که اجازه اجرا بدهند. از طرف دیگر در مراحل مختلف تمرین، دوستان شوای نظارت حضور می‌یابند.

 

او با اشاره به مشکلاتی که سال‌ها پیش برای اجرای دیگر نمایشش رخ داده، گفت: در یکی از اجراها، یکی از ترانه‌های سیما بینا را استفاده کردیم که در اولین بازبینی آن را حذف کردند در حالیکه یک ترانه فولکلور بود. ما هرگز نفهمیدیم حذف تصویر برخی از دوستی همچون فخری خوروش، فنی‌زاده چه دلیلی دارد. وقتی ۶۰ مورد از یک اثر حذف شود، چه از آن باقی می‌ماند. با این اتفاق آرتیستی هم که قرار است در نمایش بازی کند، دچار مشکل می‌شود.

 

زورمان نرسید که مانع سانسور غیر قانونی شویم

 

فراهانی ابراز تاسف کرد: خیلی از کسانی که مجوز اجرای نمایش‌ها را می‌دهند، سواد و دانش کافی ندارند. از طرف دیگر، سانسور نمایش قبل از اجرای آن غیر قانونی است. ولی زورمان نمی‌رسید که مانع این کار بشویم. اگر به ناچار به این رویه غلط تن داده‌ایم، از شما می‌خواهیم دست‌کم افرادی با سواد را به عنوان اعضای شورای نظارت انتخاب کنید.

 

او با ابراز تاسف از اینکه سانسورهای سلیقه‌ای که در هر شب اجرا از سوی یکی از دوستان شورای نظارت اتفاق می‌افتد، افزود: این نوع نگاه به تئاتر، تئاتر ما را خونین و زخمی می‌کند و باید منتظر بشویم که خرد و دانش دوستان ارتقا پیدا کند.

 

در بخش بعدی، صادقی با اشاره به موارد مطرح شده از سوی فراهانی، یکی از نظریات فروید را یادآوری کرد و گفت: از نگاه فروید، دوست داشتن و کار کردن از پایه‌های تمدن است ولی گاهی حس می‌کنم نه دیگر یکدیگر را دوست داریم و نه می‌توانیم کار کنیم. گاه باید این مِهر را به مسئولان هم داشته باشیم. ما کشوری با تمدن ۷ هزار ساله داریم. این همه نیروی متخصص داریم ولی چرا نمی‌توانیم خوب کار کنیم.

 

اجازه بدهیم مردم تصمیم بگیرند!

 

در ادامه وحید آگاه با بیان اینکه نمی‌توان به راحتی میان تئاتر سیاسی و سیاسی‌کاری تمایز قائل شد، ادامه داد: می‌توانیم مدت‌ها بگردیم که تفاوت تئاتر سیاسی با سیاسی کاری چیست. ما یکسری قوانین و شرعیات داریم که باید آنها را رعایت کنیم اما گیرم که همه تئاترهای ما سیاسی کاری باشد، چه ایرادی دارد؟! اجازه بدهیم مردم در این باره تصمیم بگیرند. اگر مردم این کارها را نپذیرند، آنها را نمی‌بینند. تعاریف سیاسی کاری و تئاتر سیاسی و اینها، مال دانشگاه است. حتی ایجاد نومیدی در مردم هم که به برخی از کارها نسبت داده می شود، جرم نیست. وقتی جامعه ما دچار مشکل و کم امید است، چرا نباید درباره این موضوع صحبت کنیم. نمی‌توانیم برای هنرمند تعیین تکلیف کنیم و اگر کارش ناقض قانون نباشد، نمی‌توانیم جلوی آن را بگیریم.

 

در تایید این سخنان، گیل آبادی هم گفت : اگر ما بخواهیم، هر چیزی می‌تواند در سیاه‌نمایی بگنجد، پس نباید به این عنوان، جلوی کارها را بگیریم.

 

به یک نمایش بومی گفتند به امپریالیسم فحش بده!

 

در ادامه نشست، رحمانیان با یادآوری مشکلاتی که برای اجرای نمایش «مروارید» در دهه‌های گذشته ایجاد شده بود، گفت: متن این نمایش یکی از نمایشنامه‌های شاهکار زنده یاد عزت‌الله مهر آوران است که با کارگردانی اکبر زنجان‌پور روی صحنه رفت و اجرای آن یک هفته تعطیل شد چون در این نمایش پای ناخدا را یک کوسه خورده بود! بعضی سانسورها ناجوانمردانه است چون هیچ مبنای عقلانی ندارد. گروه اجرایی این نمایش را وادار کردند که به امپریالیسم فحش بدهند در حالیکه این اثر، یک کار بومی بود و هیچ ربطی به امپریالیسم نداشت.

 

او با اشاره به توقیف دو نمایش از بهرام بیضایی و بهزاد فراهانی در دهه هشتاد تاکید کرد: درست است که هر دو اینها هنرمندانی محکم و مغرور هستند اما من صدای شکسته شدن استخوان آنان و صدای شکستن دل‌هایشان را شنیدم وقتی که نمایش‌هایشان تعطیل شد. جواب این  دل شکستن‌ها، را خدا بدهد. سانسور فقط یک نمایش را تخریب نمی‌کند، یک هنرمند و یک گروه را تخریب و حافظه تماشاگر را ویران می‌کند.

 

در یک توسعه نامتوازن، تئاتر به کار نمی‌آید

 

سخنران بعدی برنامه، محمد امیر یاراحمدی بود که در سخنانی به کارکرد تئاتر در توسعه جوامع اشاره کرد و گفت : سال‌هاست که درباره این موضوع گفتگو می‌کنیم و تبعات مخرب سانسور و ضد توسعه بودن آن را گوشزد کرده‌ایم و نمی‌دانم طرح دوباره این مباحث چه نتیجه‌ای دارد.

 

این نمایشنامه نویس اضافه کرد: تئاتر بیش از هر چیزی، افشا کننده بحران‌های توسعه است. متاسفانه ما یک توسعه ناکارآمد داریم. در یک توسعه نامتوازن و نامتعادل که از طریق درآمدهای نفتی به دست می‌آید و نه بخش تولید، دولت خودش عامل بحران است. پس تئاتر به چه کاری می‌آید.

 

او با تشریح نقش مهم تئاتر در کشورهای توسعه یافته افزود: در یک کشور توسعه یافته، یکی از مهم‌ترین کارهای دولت، نظارت بر اجرای درست توسعه است و تئاتر به عنوان افشاکننده بحران‌های توسعه، کاربرد پیدا می‌کند اما در کشوری با توسعه نامتوازن معلوم است دولت از تئاتر حمایت نمی‌کند چون خودش مسبب روند ضد توسعه است. قطعا چنین دولتی گوشی برای شنیدن سخنان ما ندارد.

 

خشونت و تضاد را به صحنه تئاتر بیاوریم!

 

در ادامه سخنان او صادقی یادآوری کرد: یونانی‌ها کشف کردند از طریق تئاتر می‌توان دموکراسی ایجاد کرد.  آنان به درستی دریافتند که به جای اینکه افراد جامعه به جان هم بیفتند، کاراکترهایی متضاد روی صحنه نمایش ایجاد کنند که آنها به جان یکدیگر بیفتند. اینجاست که هنر به کار می‌آید چون مانع ایجاد خشونت خیابانی می‌شود. برای داشتن یک جامعه سالم که رو به آینده حرکت کند، نیازمند یک جامعه نمایشی هستیم که کاراکترهای گوناگون ان در تضاد با یکدیگر روی صحنه مقابل هم قرار بگیرند. اروپا این موضوع را فهمیده و آن را اجرا می‌کنند ولی ما هنوز نفهمیده‌ایم.

 

سپس گیل‌ آبادی درباره مباحث مطرح شده در این بخش توضیح داد: تئاتر توسعه فکری ایجاد می‌کند . آنچه مانع توسعه می‌شود، تفسیر غلط از قوانین است. اگر به همین قانون برگردیم، بسیاری از مشکلات حل می‌شود.

 

سخنران بعدی برنامه محمودرضا رحیمی بود که با تشریح بخشی از تجربیات خودش در زمینه سانسور، مطلبی مکتوب را درباره رابطه هنرمند و قدرت ارایه کرد.

 

تئاتر چگونه به اقتصاد کره جنوبی کمک می‌کند

 

سپس صادقی که در دوره‌ای عضو فرهنگستان هنر بوده، با اشاره به دیدارش با گروهی از کره جنوبی و گفتگویی که درباره بودجه تئاتر در این کشور داشته‌اند، اشاره کرد که رابطه قدرت با هنرمند، به در اختیار گذاشتن امکانات برمی‌گردد چون خلاقیت‌های هنری باعث ارتقای ذوق ملی می‌شود و در نهایت به شکوفایی اقتصادی منجر خواهد شد و سود آن دوباره به جامعه برمی‌گردد. این همان نکته‌ای است که کشوری مانند کره آن را به کار می‌گیرد چون متوجه شده‌اند که وقتی بودجه کلانی برای هنر در نظر می‌گیرند، ذوق ملی جامعه ارتقا پیدا می‌کند و همین موضوع سبب می شود تا با رشد و پیشرفت کالاهای تجاری مانند اتوموبیل و دیگر وسایل فنی و الکترونیکی، و صادارت آن به جهان، به شکوفایی اقتصادی برسند .

 

 

این مدرس تئاتر تاکید کرد: کار دولت، حمایت است و نه نقد یا ارشاد دیگران چون هنرمند خودش مظهر ارشاد است، او دشمن نیست. از سوی دیگر تحریک به خصومت خوب نیست چون جامعه را به جایی نمی‌رساند. بنابراین نباید فضا را خصومت‌آمیز کرد.

در ادامه این توضیحات، آگاه تاکید کرد: وزارت فرهنگ باید حامی هنر در چارچوب قانون و شرع باشد. هیچ قانونی اجازه نمی‌دهد دولت یکسری از هنرمندان را از حمایت محروم کند. البته منظور از حمایت، حمایت مالی نیست چون هنرمند نمی‌تواند مورد حمایت مالی از سوی دولت باشد و در عین حال آن را نقد کند. از سوی دیگر، وزارت فرهنگ حق نقد ندارد. نقد کار رسانه و مخاطب است.

 

مژگان خالقی، دیگر سخنران برنامه از مشکلاتی که در سال‌های اخیر برای کارهایش پیش آمده اظهار تاسف کرد.

 

سانسور تلخ مرگ در حمام بنفش

در پاسخ به این سخنان قطب‌الدین صادقی تاکید کرد: حق مشروع ما خلاقیت است و هیچ کس حق ندارد آن را از ما بگیرد.

در این بخش، رحمانیان خواستار توجه بیشتر به پرونده مژگان خالقی شد و تقاضا کرد که با دقت بیشتر و نگاهی دوستانه‌تر به این پرونده نگاه بشود.

قرار بود حسن معجونی دیگر سخنران این برنامه باشد که به دلیل مشکلی نتوانست شرکت کند و در ادامه، حسین کیانی دیگر نویسنده و کارگردان تئاتر نیز متنی را با عنوان «تئاترزدایی با تئاتر» خواند.

او با تشریح یکی از مواردی که سال‌ها پیش برای خودش رخ داده، یکی از بدترین سانسورها درباره نمایش «مرگ در حمام بنفش» اتفاق افتاد چون ۱۸ روز مانده به اجرا، در بازبینی، کار را به طور کامل رد کردند و در فاصله ۱۸ روز  به ناچار نمایش دیگرم، «مضحکه شبیه قتل» را بازتولیدکار کردم که در تالار اصلی تئاتر شهر روی صحنه رفت.

عیار بالای بازیگری

پرویز پورحسینی یکی از پرکارترین بازیگران ایرانی‌ که کیفیت را فدای کمیت نکرد. او زاده ۲۰ شهریور ۱۳۲۰ بود همان سال بلوا و پر آشوب در تاریخ ایران . بازیگری حرفه‌ای که در بهترین آثار نمایشی، سینمایی و تلویزیون حضور داشت و با کارگردانان بزرگ و شاخصی کار کرد.او یک بازیگر تمام عیار بود که نزدیک به ۶۰ سال است بازیگری کرد. حضور در حدود ۷۰ نمایش صحنه‌ای و تلویزیونی،‌ ۴۶ مجموعه تلویزیونی، ۴۰ فیلم سینمایی کارنامه پرباری برای یک بازیگر به حساب می‌آید. این کارنامه پروپیمان را کنار بی‌حاشیه و بی‌ادعا بودن این بازیگر بگذارید،‌ آن وقت است که به منش و اصالت او پی خواهید برد. بازیگرانی که حتی نیمی از این تعداد را در کارنامه خود ندارند، هر چند وقت یک بار با توسل به دنیای مجازی چنان بازارگرمی برای خود به راه می‌اندازند تا از این راه تعداد لایک‌ها و بازدید‌کنندگان صفحات‌شان را بالا ببرند و همچنان مقابل چشم مردم و همکارانشان باشند. اما نسلی که پرویز پورحسینی از آن آمده خود را محتاج این نوع دیده‌شدن و مطرح شدن نمی‌داند. این نسل با چنین هیاهو و جنجال‌هایی بیگانه است و بهترین روش برای مطرح شدن را تنها در کار کردن و نقش‌آفرینی درست و به‌جا می‌دانند و همین شکل کار کردن است که همکاری با رکن‌الدین خسروی، حمید سمندریان، علی حاتمی،  بهرام بیضایی، هوشنگ حسامی، علی رفیعی، آربی آوانسیان، خانم لرتا، پری صابری، اسماعیل خلج و… را برای چنین بازیگری رقم زد.

 

پرویز پورحسینی متولد همان شهریور ماه معروف است که ایران در آن درگیر جنگ جهانی دوم شد، رضا خان استعفا داد و پسرش جانشین او شد. او زاده یکی از متلاطم‌ترین روزهای تاریخ ایران بود که داستان و کتاب‌های زیادی درباره آنها نوشته شده و شاید هم یکی از ویژگی‌های متولد چنین روزهایی همین باشد که خالق شخصیت‌ها و نقش‌های بسیاری در طول زندگی‌اش شود. پورحسینی به دلیل شرایط زندگی خانوادگی بعد از دوره دبستان زمانی که دیپلم ششم ابتدایی را گرفت مجبور شد، کار کند چون پسر بزرگ خانواده بود! به گفته خودش از همان دوره بود که نقش پدر را در خانواده برعهده گرفت و از ۱۲- ۱۳ سالگی در کنار مادر مسوولیت زندگی را برعهده گرفت تا بتواند زندگی خود و خانواده‌اش را بگذراند. در یک صحافی مشغول به کار شد و دست سرنوشت او را درست در نقطه‌ای قرار داد که زمینه‌ساز آینده‌اش شد. شغل او کار در یک صحافی بود. در صحافی کتاب‌ها و مجلات زیادی از زیر دستش می‌گذشت و در مواقع استراحت بسیاری از آنها را مطالعه می‌کرد و گاهی آنقدر محو خواندن می‌شد که مورد سرزنش صاحب‌کار و همکارانش قرار می‌‌گرفت. همین کار بود که این را به مطالعه و کتاب خواند علاقمند کرد و این علاقه چنان بود که اگر بازیگر نمی‌شد به گفته خودش در صنعت چاپ و نشر فعالیت می‌کرد.

 

او سال ۱۳۳۹ بعد از گرفتن دیپلم در مدرسه شبانه با فنی زاده ، سعید پورصمیمی و محرابی وارد کلاس های آزاد هنرهای دراماتیک زیر نظر حمید سمندریان شد و بعد در دانشگاه هنرهای دراماتیک هم تحصیل کرد.. بعد از یک دوره آموزشی  سال ۱۳۴۰ در نمایش مرد «گل به دهن» به روی صحنه رفت تا اینکه سال ۱۳۴۱ با پری صابری و سمندریان گروه نمایشی پاسارگاد را تشکیل دادند. دهه ۴۰ بود و دوران طلایی تئاتر و محصول این گروه نمایش‌های درخشانی مانند”حکومت زمان خان “به کارگردانی رکن‌الدین خسروی، «آندورا» و «لئوکاریا» به کارگردانی حمید سمندریان، «شش شخصیت در جستجوی نویسنده» به کارگردانی پری صابری و…. شد. کارنامه پورحسینی در تئاتر آنقدر پربار است که به نظر نمی‌رسد، کارگردان بزرگی در هنر نمایش باشد که پورحسینی فرصت کار کردن را با او پیدا نکرده باشد. او خودش هم نمایش‌هایی مانند «من هربرتم» و «نظاره‌گر مرگ»، «شب یهودا» و… را کارگردانی کرد. او تجربه حضور در نمایشی به کارگردانی پیتر بروک را هم دارد و آنقدر بازیگر توانایی بود که اگر کارگردانی مانند بروک به ایران بیاید،‌ او را برای بازی در تئاترش انتخاب کند.

 

با اینکه به نظر می‌رسد پورحسینی بازیگری تلویزیونی است اما بازی در ۴۰ فیلم سینمایی نشان می‌دهد که او در دوره‌ای یکی از پرکارترین بازیگران مرد سینما بود که با بسیاری از کارگردانان شاخص در دهه ۶۰ همکاری کرد و یکی از پرکارترین بازیگران مرد در دو دهه ۶۰ و ۷۰ بود. اما ویژگی مهم پورحسینی این بود که او تا قبل از انقلاب فقط در تئاتر و نمایش‌های تلویزیونی حضور داشت و در سینما و تلویزیون بازی نمی‌کرد و بعد از انقلاب به صورت جدی وارد حیطه تصویر تلویزیون و سینما شد. تنها فیلمی که پیش از انقلاب در آن بازی کرد،‌ «چشمه» به کارگردانی آربی آوانسیان بود که با این کارگردان تجربه همکاری زیادی در تئاتر داشت. در سینما بعد از انقلاب کارش را بازی در فیلم «کمال‌الملک» به کارگردانی علی حاتمی از سال ۶۲ آغاز کرد. آنقدر در انتخاب‌‌هایش وسواس داشت که ترجیح می‌داد در سینمای آن زمان با غلبه فیلم‌فارسی‌ها مقابل دوربین نرود اما بازیگر بود باید گذران زندگی می‌کرد و با بازی در تئاتر با دستمزدی ناچیز زندگی خود و خانواده‌اش را می‌گذراند. حاصل این شکل زندگی‌کردن بازی در ۴۰ فیلم سینمایی بعد از انقلاب از آثار حاتمی،‌ بیضایی، کیمیایی، واروژ کریم‌مسیحی، محمد بزرگ‌نیا، احمدرضا درویش و …. است.

 

اما بخش مهمی از فعالیت این بازیگر به بازی در مقابل دوربین به بازی در تئاترهای تلویزیونی و سریال‌ها اختصاص دارد. اگر کارگردان شاخصی از اهالی تئاتر مانند حمید سمندریان یا اسماعیل خلج یا منیژه محامدی و یا حتی داوود میرباقری قصد کارگردانی تئاتر تلویزیونی می‌کرد، حتما یکی از بازیگران ثابت‌اش پرویز پورحسینی بود. علاقمندان نمایش‌های تلویزیون در دهه ۶۰ بازی او در نقش «دکتر فاستوس» در نمایشی به همین نام به کارگردانی ایرج راد را از یاد نمی‌برند. بازی سخت و مثال‌زدنی او در این نقش پرچالش و سنگین با فراز و فرودهای بسیار، آنقدر به‌یادماندنی هست که اگر تماشاگری تنها یک بار به تماشای این تله‌تئاتر نشسته باشه،‌ پورحسینی را به عنوان بازیگری غریب در ذهن خود به خاطر بسپارد. «هزاردستان»، «امیرکبیر»، «روزی روزگاری»، «روشن‌تر از خاموشی»، «شب دهم»، «مختارنامه» و.. تنها بخشی از ۴۶ مجموعه‌ای است که این بازیگر در آنها بازی کرده است.

 

این کارنامه پروپیمان بیش از آنکه نشان از پرکاری این بازیگر داشته باشند،‌ نشاندهنده کیفیت و سخت‌گیری او در انتخاب نقش‌هایش است. پورحسینی با اینکه بازیگر کم‌‌کاری ننبود اما کیفیت کار خود را در تمام این سال‌ها حفظ کرده و تن به بازی در هر نقشی نداد. او از بازماندگان همان نسلی است که بازیگری را نه به خاطر شهرت و محبوبیت بلکه برای زیستن متفاوت در غالب کاراکترهای مختلف برگزید.

 

 

اجرای مکبث‌زار در بغداد، آلاء در کره جنوبی

دو نمایش از کارگردانان جوان در جشنواره‌های بین‌المللی روی صحنه می‌رود .

 

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، نمایش «مکبث زار» به کارگردانی ابراهیم پشت‌کوهی در جشنواره بین‌المللی بغداد روی صحنه خواهد رفت.

 

نمایش «مکبث زار» به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم پشت‌کوهی به عنوان نماینده تئاتر ایران در جشنواره بین‌المللی بغداد روی صحنه خواهد رفت. این نمایش که بیستمین اثر گروه تئاتر «تی‌ تووک» است، پیش از این در جشنواره‌های مختلفی از جمله مونیخ، مسکو، سن پترزبورگ، شکی، باکو، ایروان، بوداپست اجرا شده و به جشنواره آوینیون فرانسه نیز دعوت شده بود و این بار در جشنواره بغداد روی صحنه می‌رود.

 

چهارمین دوره این جشنواره در مهر ماه با حضور آثاری از ۲۴ کشور عراق، مراکش، تونس، الجزایر، مصر، سوریه، لبنان، اردن، عمان، عربستان، کویت، بحرین، امارات متحده عربی، سودان، ایتالیا، فرانسه، روسیه، بلژیک، ترکیه، آلمان، برزیل، آنگولا و ایران به مدت ۱۰ روز برگزار می‌شود.

 

نمایش «مکبث زار» اثری تلفیقی از آئین زار و نمایشنامه «مکبث» شکسپیر است که در اجرای آن به نمایش‌های کابوکی، کاتاکالی و کمدیا دلارته ارجاع داده می‌شود. این نمایش فروردین و اردیبهشت امسال در سالن اصلی تئاتر شهر به صحنه رفت.

 

نمایش «آلاء» هم به نویسندگی و کارگردانی محمد کاظم تبار در چهاردهمین جشنواره بین المللی تئاتر دائجون کره جنوبی روی صحنه می‌رود.

 

نمایش «آلاء» پیش از این سابقه اجرای عموم در سالن اصلی تالار مولوی در سال ۱۴۰۰، برگزیده جشنواره تئاتر فتح خرمشهر سال ۱۴۰۱ در بخش کارگردانی و بازیگری، برگزیده جشنواره تئاتر فجر در بخش بازیگری و اجرای عموم در تئاتر شهر در سال ۱۴۰۱ را داشته است.

شباهت آثار رضا ژیان به ادبیات جادویی مارکز

شاید اگر رضا ژیان سماجت نمی‌کرد، اکبر عبدی دیگر به دنیای بازیگری بازنمی‌گشت. آخر او در صنعت هم سررشته داشت و می‌توانست راه‌های دیگری برای گذران زندگی بیابد اما خب رضا ژیان دوباره یار دیرین خود را به عالم هنر کشانید.

امروز، ۲۰ شهریور ماه سالروز تولد رضا ژیان است. بازیگری که اگر زنده بود، ۷۴ شمع روی کیک تولدش می‌گذاشت اما سال‌هاست که دوستانش این روز را به یاد او سپری می‌کنند.

نسل ما او را با مجموعه‌های «محله بهداشت» و «محله برو بیا» و شاید «مثل آباد» و فیلم‌های سینمایی «مرد عوضی» «مومیایی ۳» و «عشق فیلم» می‌شناسیم و بزرگترهایی که اهل تئاتر دیدن بوده‌اند، بازی‌های به یاد ماندنی او را در آثار کارگاه نمایش و بخصوص در نمایشنامه‌های گروه تئاتر کوچه به سرپرستی اسماعیل خلج به یاد دارند.

به گزارش ایسنا، بازی در نمایش‌هایی همچون «خاطرات و کابوس‌های جامه‌دار از زندگی و قتل میرزاتقی خان فراهانی» به نویسندگی و کارگردانی دکتر علی رفیعی، «حالت چطوره مش رحیم»، «گلدونه خانوم»، «صغری دلاک»، «پاتوق»، «جان نثار» به کارگردانی بیژن مفید و … بخشی از کارنامه پر و پیمان او در هنر بازیگری است.

اما بخش دیگری از فعالیت‌های هنری او به همکاری‌اش با حمید جبلی و اکبر عبدی برمی‌گردد که هم در مجموعه‌های تلویزیونی دیدنی شده و هم در تئاتر خاطره‌انگیز است اجرای نمایش‌هایی همچون «دوستان با محبت» و «عشق روی خر پشته» بخشی از این همکاری‌هاست. نمایش‌هایی که حمید جبلی متن آنها را می‌نوشت و رضا ژیان کارگردانی می‌کرد و اکبر عبدی هم پای ثابت بازی در آنها بود.

آخرین همکاری این گروه، نمایش «عشق روی خر پشته» بود که سال ۱۳۸۰، یک سال پیش از درگذشت رضا ژیان در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت.

سال گذشته وقتی که متن این نمایشنامه از سوی انتشارات پریان به چاپ رسید، حمید جبلی با همراهی این ناشر و نیز گروه تئاتر پنجمک در سالروز تولد رضا ژیان، مراسمی را به یاد این هنرمند برگزار کردند.

اکبر عبدی که نتوانست در این برنامه حضور پیدا کند، در پیامی تصویری درباره ژیان گفت: «من همواره درباره مرحوم رضا ژیان گفته‌ام که او برای من حکم استادی و معلمی را دارد. او در شرایطی که بنده به کار صنعت بازگشته بودم، دوباره به سراغم آمد و مرا وارد پروژه جدیدش کرد که بتوانم در خدمت او ، حمید جبلی و سایر دوستان باشم. به همین جهت همواره او را یک معلم صد در صد خوب می‌دانم و به روحش درود می‌فرستم.»

اکبر رحمتی، دیگر بازیگر پیشکسوت حاضر در آن برنامه هم، خاطرات خود را از همکاری با رضا ژیان مرور کرد.

از نظر او، رضا ژیان خصوصیاتی داشت که شبیه به ادبیات جادویی کارهای مارکز است.

رحمتی در توضیح این ویژگی گفته بود: «او یک شخصیت ماورایی داشت که با همین معیار هم زندگی‌اش را پیش می‌برد. او شخصیتی بود که همه دوستش داشتند. به طوری که یک نفر هم پیدا نمی‌کردید که از او دلخوری داشته باشد. همیشه به او حسودی می‌کردم . او عاشق کارش بود و مهم‌ترین مساله زندگی‌اش بازیگری بود و بس. شاید باور نکنید در زمانی که او یکی از شخصیت‌های نمایشنامه «حالت چطوره مش رحیم» را در سن ۲۳ سالگی بازی می‌کرد، آن چنان ظرافت فوق‌العاده‌ای در بازیگری به خرج می‌داد که واقعا نظیر نداشت.»

حالا نزدیک ۲۲ سال است که رضا ژیان با همه تجربیات ریز و درشتش و همه آرزوها و ناکامی‌هایش مهمان جهان دیگری است؛ شاید در آن دنیا با بیژن و بهمن مفید در کار اجرای تئاتری دیگر باشد، کسی چه می‌داند؟!

اختصاص بلیت ارزان تئاتر به جوانان و کارگران در انگلستان

گروه تولید نمایش موزیکال «سانست بلوار»، پنج هزار بلیت ارزان را در دسترس جوانان، کارگران و طبقه فرودست انگلستان قرار داد تا به تماشای این اثر اجرایی بنشینند.

 جیمی لوید، کارگردان نمایش موزیکال «سانست بلوار»، تعهد خود نسبت به قابلیت دیدن تئاتر برای همگان را انجام داد و پنج هزار بلیت ۲۰ پوندی را برای تماشای این اثر برای گروه سنی زیر ۳۰ سال، کارگردان و مردمی که از حمایت اجتماعی دولت برخوردار هستند، اختصاص داد.

این بلیت‌ها برای اجراهای مختلف «سانست بلوار» است که از روز بیست و یکم سپتامبر (۳۰ شهریور) تا ششم ژانویه (۱۶ دی)  در سالن تئاتر ساووی در وست اند لندن روی صحنه خواهد رفت.

میانگین قیمت بلیت در وست اند برای یک نمایش پرهزینه، ۱۴۱ پوند است.

این ابتکار از طریق مشارکت با گروه تئاتر امبَسدور و مایکل هریسون برای موزیکال‌های لوید وبر هریسون امکان پذیر شده است.

به گزارش ایران تئاتر، نمایشنامه اندرو لوید وبر بر مبنای فیلم مشهور «سانست بلوار»، ساخته بیلی وایلدر نوشته شده است که در سال ۱۹۵۰ اکران شد. «سانست بلوار»، داستان نورما دزموند، ستاره رو به افول سینمای صامت هالیوود است که می‌خواهد بازگشت پیروزمندانه‌ای به صحنه داشته باشد که با نویسنده‌ سخت‌گیر، جو گیلیس ملاقات می‌کند و …

نیکول شرزینگر در  اقتباس اندرو لوید وبر از «سانست بلوار» در وست اند لندن روی صحنه خواهد رفت. جیمی لوید «سانست بلوار» را کارگردانی می‌کند که اخیرا «خانه عروسکِ» هنریک ایبسن را  در برادوی روی صحنه برده بود.

درگذشت رییس انجمن هنرهای نمایشی استان مرکزی

رضا یونس‌فرد، رییس انجمن هنرهای نمایشی استان مرکزی و مسئول درگاه سایت ایران تئاتر در اراک، بر اثر سانحه‌ای همراه با دختر کوچکش درگذشت.

به گزارش ایران تئاتر، رضا یونس‌فرد، رییس انجمن هنرهای نمایشی استان مرکزی، به همراه دخترش باران یونس‌فرد (بازیگر کودک) بر اثر سانحه‌ای در استان مازندران، درگذشتند.

پیکرهای رضا و باران یونس‌فرد، امروز از مقابل فرهنگسرای آیینه اراک تشییع و با همراهی هنرمندان استان مرکزی و دوستداران هنر تئاتر، تا آرامستان این شهر بدرقه شدند.

رضا یونس‌فرد، کارشناسی بازیگری را از دانشگاه آزاد اراک و کارشناسی ارشد کارگردانی نمایش را از دانشکده هنر و معماری تهران دریافت کرده بود و چند دوره ریاست انجمن هنرهای نمایشی استان مرکزی را برعهده داشت.

او از سال ۱۳۷۸ به طور جدی فعالیت در عرصه نمایش را آغاز کرد. علاقه یونس‌فرد به ژانر کمدی و فانتزی باعث گرایش او به نمایش کودک شد و در حدود سال ۱۳۹۰ گروه نمایش «اشک و لبخند» را به طور رسمی ثبت کرد. او فعالیت‌های متعددی از نویسندگی و کارگردانی تا بازیگری را در زمینه نمایش تجربه کرده بود.

نمایش «اولد سیتی» آخرین اثری بود که زنده‌یاد یونس‌فرد به عنوان نویسنده و کارگردان، تیر ۱۴۰۲ در فرهنگسرای آیینه اراک به صحنه برد.