گرامیداشت زادروز بهزاد فراهانی با انتشار ویدئو سفیر مهربانی

سفیر مهربانی با مدیریت رویا تیموریان ، مدیریت اجرایی مریم رحیمی و با همراهی جمعی از هنرمندان گرامی ، به مناسبت یلدا به دیدار بهزاد فراهانی رفتند و ما امروز به مناسبت زادروز استاد ، ویدیوی کوتاهی از این دیدار را نشر می‌دهیم با آرزوی سلامتی و درخشش همیشگی استاد بهزاد فراهانی

پ.ن۱: تدوین این ویدیو با لطف میثم رازفر انجام شده است

پ.ن۲: فیلمبرداری با تلفن همراه به عهده لیلا اسبقی بوده است

پ.ن۳:گزارش،کامل این دیدار در پست قبلی نوشته شده است

 

دیدار سفیر مهربانی با بهزاد فراهانی با آرزوی روزهایی سرشار از سلامتی به مناسبت زادروزش

سفیر مهربانی با مدیریت رویا تیموریان بخشی از دیدارهایش را به پیشکسوتان اختصاص داده و به مناسبت یلدا دیداری با بهزاد فراهانی داشته است که ضمن تبریک  تولد و آرزوی روزهایی سرشار از سلامتی و شادی برای این هنرمند گرامی گزارش آن دیدار  را همزمان با زادروز او منتشر می کنیم .

به گزارش،روابط عمومی خانه تاتر، در این دیدار هنرمندان محترم عباس جهانگیریان ، رسول نجفیان ، رضا فیاضی ، فهیمه رحیم‌نیا همسر آقای فراهانی ، مریم رحیمی مدیراجرایی سفیر مهربانی ، مهدی،قلعه بازرس خانه تاتر  و اختر تاجیک عکاس پیشکسوت حضور داشتند.

مریم رحیمی در بیست و چهارمین گزارش چنین می نویسد: به آقای فراهانی نگفته بودم که سه چهار نفری از دوستانشون رو هم برای این دیدار دعوت کردم ،  با روحیه‌ گرم و اهل رفت و آمد و پرشوری که از آقای فراهانی سراغ داشتم، مطمئن بودم که از  حضور این دوستان خوشحال میشن که همینطور هم شد و با وجودی که این روزها هنوز خستگی ناشی از  دوره‌ درمانی طولانی از تنشون بیرون نرفته، اما در این دیدار با همون هیجان ویژه خودشون حرف می‌زدن و از یلدا می‌گفتن و گاهی آوازی می‌خوندن و ما هم کلی کیف می‌کردیم .

صدای رسا و بیان پرشور و مهربانی و شوخ طبیعی و بی‌پروایی بخشی از خصوصیات ماندگار آقای فراهانی هست که وقتی همه اونهارو با هم بروز میدن یعنی حالشون خوبه و اوضاع روبراه و خداروشکر این دیدار، از همون روزها بود. یکی از جذابترین بخش‌های این دیدار صحبت‌های آقای فراهانی و دیگر دوستان در ارتباط با یلدا بود که بخش خیلی کوتاهی از این صحبت‌هارو در ویدیویی در پست بعدی براتون منتشر می‌کنیم. اما اون روز  هم مثل خیلی وقت‌های دیگه داشتم فکر می‌کردم که ای کاش امکانش بود تا ساعت‌ها از هنرمندان ویژه‌ای مثل آقای فراهانی عزیز فیلمبرداری کرد و هرآنچه دانش و تجربه دارند ضبط کرد و مثل یک گنجینه به نسل‌های بعدی سپرد.

امید که تندرست باشند و همواره فعال و در حال درخشش.

بازنگری در قراداد تیپ انجمن گریم و ماسک در جلسه هیات مدیره

چهارشنبه ۲۷ دی‌ماه۱۴۰۲ ساعت ۱۴:۳۰ ساختمان خانه تئاتر میزبان نشست هم اندیشی فَرنشینان انجمن گریم و ماسک بود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی انجمن، باشندگان دراین نشست – بهمن صنیعی -حمیدرضاقاسمی-حسین تبریزی– آیلارابیضی– بتثابه نعیمایی– متین قادری بودند که موارد زیر مورد بررسی و تصمیم گیری قرارگرفت:

بازنگری درقراردادتیپ و بروزرسانی کف دستمزد طراحان ، مجریان و دستیاران گریم و ماسک

بازنگری شیوه پذیرش هموندی در انجمن و امتیاز بندی ها برای هموندان وابسته و پیوسته

بررسی راهکارها و یافتن بهترین روش برای تشکیل صنف انجمن گریم و ماسک

زمانبندی نشست مشترک باهدف تدوین پیمان‌نامه مشترک برای رفاه حال هموندان (اعضای) انجمن گریم و ماسک با مراکز هدف

بررسی مشکلات جاری تعدادی از اعضا و گفتگو در این خصوص برای ایجاد آرامش و هم‌افزایی مشترک

این نشست ساعت ۱۷ پایان یافت .

معرفی برگزیدگان آثار برتر ادبیات نمایشی همراه با بزرگداشت بیضایی و یادی از شهلا لاهیجی

آیین پایانی دهمین دوره‌ انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران با معرفی برگزیدگان، نکوداشت بهرام بیضایی و یادی از شهلا لاهیجی برگزار شد.

به گزارش ستاد خبری دهمین دوره‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، در آغاز این مراسم که شام‌گاه جمعه ۲۹ دی ماه در تالار ناصری خانه‌ هنرمندان ایران برپا شد، حمیدرضا نعیمی، رئیس کانون‌نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران که اجرای برنامه را بر عهده داشت، بعد از خوشامدگویی به حاضران، جایزه‌ی ادبیات نمایشی را یکی از افتخارات کانون نمایش‌نامه‌نویسان دانست که به هیچ جریان سیاسی و حزبی وابسته نیست بل‌که به صورت صنفی برگزار می‌شود.او ابراز خرسندی کرد که با وجود همه سختی‌ها این جایزه به حیات خود ادامه داده و طی ۱۸ سال، به دهمین دوره خود رسیده است.

نعیمی هم‌چنین ابراز امیدواری کرد که جایزه‌ ادبیات نمایشی فراتر از یک رویداد ملی و ویژه همه کشورهای فارسی زبان برگزار شود.این نمایش‌نامه‌نویس با اشاره به مشکلاتی که در این مدت گریبان‌گیر هنرمندان تئاتر بوده است، افزود: روزهای سختی را سپری کردیم و از همه تلخ‌تر از دست دادن دوستان و همکاران عزیزی است که جای‌شان خالی و یادشان سبز است.به دنبال این سخنان، تصاویری از نمایش‌نامه‌نویسان و هنرمندان تئاتر که در دو دهه‌ گذشته عضو کانون نمایش‌نامه‌نویسان بودند یا با این جایزه همکاری داشته‌اند و از دنیا رفته‌اند، هم‌چون اکبر رادی، محمود استادمحمد، حمید سمندریان، جعفر والی، امیر کاووس بالازاده، سعید تشکری، حسن مشکلاتی، محمدعلی بخشنده، هوشنگ آزادی‌ور، فرامرز بهبود، جواد اعرابی، محمد محمدعلی، افسانه محمدی و … پخش شد.


سپس محمد رحمانیان، دبیر دهمین دوره جایزه ادبیات نمایشی در سخنان کوتاهی از نامهربانی‌هایی گفت که در حق این جایزه صورت گرفته و افزود این همه خلف وعده و بی‌مهری را باور نمی‌کردم. او البته اضافه کرد قصد ندارد از نامهربانی‌ها گله کند و به جای آن از حامیان این جایزه بخصوص محمد مهدی عسگرپور، مدیر عامل خانه هنرمندان ایران سپاس‌گزاری کرد و گفت: در شرایطی که هیچ یاری‌گری نداشتیم و هیچ سالنی را در اختیارمان نمی‌دادند، آقای عسگرپور از ما حمایت کرد.در ادامه، بهزاد صدیقی، دبیر اجرایی این دوره از جایزه و سخن‌گوی هیات مدیره کانون نمایشنامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران نیز سخنرانی خود را به این شرح ارایه کرد:«صدایی به گستره‌ تاریخ … بر این باورم ما هر چه از نمایش‌نامه‌نویسی سخن بگوییم، کم گفته‌ایم. چه آن‌که نمایش‌نامه‌نویسی ما در طول این سال‌ها، از زمانی که میرزافتح‌علی آخوندزاده قدم در این راه گذاشت تا همین ام‌روز، با فراز و نشیب‌های زیادی ‌هم‌راه بود و نمایش‌نامه‌نویسان ما رنج‌های بسیاری را از سرگذراندند و پای‌مردی‌های متعددی از خود نشان دادند تا بدین‌جا رسیدند؛ جایی که هنوز برخی از مدیران فرهنگی و غیر فرهنگی و به دنبال آنان دست‌گاه ممیزی، شما بخوان دست‌گاه سانسور و حذف، نمایش‌نامه‌نویس را هم‌چون خاری در چشم خود نه، که خاری در پیکره‌ خود می‌بینند. علاوه بر این، هنوزاهنوز می‌بینیم که نمایش‌نامه‌نویسی به عنوان شغل پذیرفته نشده و به تَبَع آن، به عنوان یک صنف رسمی درنیامده است؛ هنوز ما با الف‌بای شغل و حرفه‌مان در حال نه فقط تفهیم و توضیح، که در حال جدال و جنگ هستیم، هنوز وزارت‌خانه‌های کار و فرهنگ دچار شک و تردیدند که آیا می‌توانند نمایش‌نامه‌نویسی را به عنوان حرفه و شغل، پذیرا شوند یا نه؟ از آن سو، حدود شش دهه از تدریس رشته‌ ادبیات نمایشی در دانشگاه‌های ما می‌گذرد، اما باز هم هنوز آقایان تردید دارند که نمایش‌نامه‌نویسی، شغل و حرفه محسوب می‌شود یا نه؟! پس می‌بینید که سیاست یک بام و دو هوایی در عرصه‌ فرهنگ، چه بلای خانه‌مان‌سوزی بر جامعه‌ نمایش‌نامه‌نویسان آوار کرده است. از این‌ها بگذریم که گفتنی درباره‌ رنج و مشقت نمایش‌نامه‌نویسان بسیار است و اگر واقعا بخواهیم از تک-تکِ آن‌ها سخن به میان آوریم، هم سخن به درازا می‌کشد و هم مثنوی هفتادمن کاغذ می‌شود. باری، به ایست‌گاه دهمین دوره‌ انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران رسیده‌ایم؛ جایی که برآنیم در شبی به‌یادماندنی و در آخرین ماه‌های سال هزاروچهارصدودو خورشیدی، یک بار دیگر بر ارزش‌های هنری و فرهنگی نمایش‌نامه‌نویسی اِم‌روز ایران تأکید کنیم و یادآور شویم که ما نمایش‌نامه‌نویسان، با همبستگی وهمراهی یک‌دیگر می‌توانیم تیره‌گی‌های جامعه را بزداییم و روای و تصویرگر راستین زمانه‌مان باشیم،؛ صدای آنانی باشیم که زندگی را معنا می‌بخشند و جفایی را که بر انسانِ گذشته و معاصر شده، تصویر می‌کنند؛ صدایی به گستره‌ی تاریخ که در هنگامه‌ها و تلاطمات سیاسی و اجتماعی، سخن‌هایی از جنس زمانه‌ خود را بر کاغذ‌ها و مونیتور سپید خود نقش می‌زنند، آن هم چه نقش‌زدنی که اِمشب، در آیینی باشکوه به‌ جشنش نشسته‌ایم و به احترام‌شان کلاه از سر برمی‌گیریم و به یادشان درود می‌فرستیم؛ چه آنان که در این‌جا حضور دارند، چه آنان که به اجبار کوچیده‌اند و چه آنان که دست تقدیر، عمرشان را کوتاه کرده از این سرای خاکی؛ از میرزاآقا تبریزی تا عباس نعلبندیان، از عباس نعلبندیان تا اکبر رادی، از اکبر رادی تا بهمن فرسی، از بهمن فرسی تا ابراهیم مکی، از ابراهیم مکی تا بهرام بیضایی، از بهرام بیضایی تا خسرو حکیم‌رابط، از خسرو حکیم‌رابط تا اسماعیل همتی، از اسماعیل همتی تا محمد یعقوبی و از محمد یعقوبی تا نغمه ثمینی و از نغمه ثمینی تا همین امروز … تا درودتان بدرود! »

در بخش بعدی برنامه، با حضور اعظم کیان افراز، مدیر نشر افراز، شهرام گیل‌آبادی و حسین کیانی، از مرتضی کاردر، مدیر نشر «هرمس» و محمد نباتی مقدم، مدیر نشر «عنوان» به دلیل فعالیت‌شان در زمینه انتشار نمایش‌نامه و کتاب‌های تئاتری تقدیر شد.

اعظم کیان افراز با خواندن یادداشتی دربار‌‌ه‌ی شهلا لاهیجی، مدیر انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» که اخیرن از دنیا رفته است، از تلاش او برای آزادی بیان و مبارزه با سانسور و توجه به زنان و هم‌چنین از حمایت جامعه تئاتری برای بازگشایی نشر «افراز» که در مقطعی تعطیل شده بود، تقدیر کرد.

بعد از پخش تصاویری از آثار بهرام بیضایی، تقدیر از این چهره‌ی فرهنگی و هنری با حضور جواد مجابی، حمید امجد، محمد رحمانیان، افشین هاشمی و ایرج راد انجام شد.

در این بخش حمید امجد یادداشتی را درباره بیضایی خواند که متن آن به شرح زیر است:«افتخار به چه کارِ او می‌آید؟ بزرگداشت‌ها قرار است چی به او بدهند؟ ـــ به او که هرگز چیزی برای خود نخواست. جست‌وجوهایی که کرد، پیِ گم‌شده‌های هزاره‌های‌مان بود. زبانی که ساخت برای مکالمه‌ای بود که نداشتیم. نقش‌هایی که زد گرته‌ سایه‌روشن‌های هر نگاره‌ بازجُسته از هزاران کتابِ سوخته بود. برگ‌هایی که نوشت ـــ‌برگ‌های درختِ سخنگو، روایتگرِ ریشه‌های کهنش‌ـــ آینه‌هایی بود تا در آن خودمان را بیابیم؛ زبان‌گشودن به قصّه‌ای که در آن خودمان را روایت کنیم. مجالی اگر جُست برای دیدن بود و نشان‌دادنِ نادیده‌ها و بی‌نشان‌ها، به‌قلم‌آوردنِ ازقلم‌افتاده‌ها و به‌حساب‌آوردنِ به‌حاشیه‌رانده‌ها ــ مهم‌ترین‌شان: فرهنگ. چراغی اگر خواست برای روشن‌کردنِ صحنه‌های‌مان بود. یادی اگر کرد، نامی اگر بُرد، از مادران و پدران‌مان بود. از سوی چشمش مایه گذاشت تا ما خودمان را ببینیم. موی سیاهْ سپید کرد تا دست از سیاه‌وسپید دیدن برداریم. پشتش خمید و زخم‌ها برداشت تا قصّه‌ی پشت‌خمیده‌ها و زخم‌برداشته‌ها را بگوید. هر فرصت که به‌دست آورد، حاصلش گنجی بود برای ما.روزِ روزش هم نه حشمت‌وجاه خواست نه آمده بود که بارِ خود ببندد. و «بارِ خود بستن» واقعاً آسان‌تر از‌ آن بود که از او برآید. کی نمی‌دانست که نام و نان در تولیدِ قالبی و عادتی‌ست؟ و او، به‌رغمِ نصایحِ خیرخواهانه و حتی تنبیهاتِ مشفقانه‌ مدیرانِ قالبی و عادتی، منتقدانِ قالبی و عادتی، همکارانِ قالبی و عادتی، و نهایتاً تماشاچیانِ قالبی و عادتی، نخواست که عبرت بگیرد، و همچنان به مخاطبانی فراتر از قالب و عادت امید بست. روزِ روزش نخواست، امروز افتخارِ پیشکشی به چه کارش می‌آید؟ و حالا ما اهلِ این حرفه‌ی انکارشده، این حرفه‌ی کوچک‌شده و اضافی‌انگاشته، این حرفه‌ ازنظرِ اداریْ زائد و ازنظرِ اقتصادیْ زیان‌بار، این حرفه‌ ازنظرِ ممیّزیْ مشکوک و ازنظرِ مدیرانْ مسئله‌ساز، این حرفه‌ مرغِ عروسی و عزا، چی داریم که به او بدهیم؟ به او ـــ که بزرگداشت‌ها هرروزه (با این‌همه حرف و حرف و حرف) اعتباری به او نمی‌دهند، خودْ اعتبار از کار و کار و کارِ او می‌گیرند. بزرگداشتِ او؟ ــ من فقط می‌دانم سوی دریا که می‌روی، زیاد فرقی نمی‌کند دست‌خالی بروی یا مُشتی (چه فرق می‌کند؛ مَشکی) آب هم برای پیشکشی برده باشی. (قصّه‌ی سَبوی اعرابی و آبِ دجله یادتان هست؟) مهم این است که در بازگشت، به‌قدرِ وسع، از آبِ دریا سهم گرفته باشی. خانم‌ها و آقایان، حالا که هنوز در دی ماهیم، پیشنهاد می‌کنم باز یک وامِ دیگر از او برای اعتبارِ حرفه‌ی خودمان بگیریم: زادروزش را ـــ که با نامِ بزرگِ دیگری از همین حرفه نیز در پیوند است. می‌خواهم پیشنهاد کنم پنجمِ دی را اگر نه «روزِ ملّیِ تئاتر» (چون آن تصمیم را جمعی فراگیرتر از این کانون باید بگیرد)، پس به رأیِ این کانون، «روزِ ملّیِ نمایشنامه‌نویس» نام بگذاریم. و چون می‌دانم باز با نگاهِ نیمی پرسشگر و نیمی آزرمگین، تلخندی خواهد زد و خواهد گفت «چه اصراری‌ست با این ‌یک تیر و دو نشانْ هم مرا معذّب کنید و هم بهانه‌ دستِ آن‌ها بدهید که اصل و فرعِ حرفه را ـــ‌یکجا‌ـــ نمی‌خواهند؟»، پیشاپیش به یادِ او و خودمان و بقیه می‌آورم پنجمِ دی با نامِ اکبر رادی هم پیوند دارد.و او، دوستِ دیرینِ رادی، حتماً مخالف نیست که یاد و نامِ رفیقِ رفته را با روزِ ملّیِ این حرفه گره بزنیم.

صحبتِ نام‌های دیگر شد و یاد کنم از شهلا لاهیجی، که طیّ تقریباً سی‌وپنج سالْ ناشرِ ثابتِ آثارِ بهرام بیضایی بود (‌پس همه‌ ما طیّ سالیان از حاصلِ عمرش بهره‌ها بردیم‌) و در دی ماهِ امسال رخت از جهان کشید. خیره به جای خالیِ او، می‌اندیشم حتی وقتی برای جشنی جمع می‌شویم و برای گفتنِ حرف‌های خوش دهن باز می‌کنیم، باز چقدر خوش و ناخوش، چقدر سور و سوگ، چقدر تلخی و امید، چقدر اشکِ شوق و اشکِ اندوه به هم آمیخته است. مثلِ آثارِ او. مثلِ خودِ این حرفه. مثلِ روزِ پنجمِ دی.»

در بخش نکوداشت استاد بهرام بیضایی، محمد رحمانیان هم پیام بهرام بیضایی را که به مناسبت بزرگداشتش نگاشته بود، قرائت کرد. بیضایی در این پیام نوشته است: «به هر نمایش‌نامه‌نویسی و کانون نمایش‌نامه‌نویسان ایران دُرود! نگفته‌های دیروز، اندکی گفته شده و بسیاری مانده و حرف‌های فردا دیگر است! هر دَمی همان دَم است که باید پایید، و دیرتر دنبالِ آن‌چه به دست نیاید بیهوده می‌دویم! زمان‌های از کَف رفته و فرصت‌های باخته را آوارِ ما کردند و ما آوارِ آیندگان نکنیم! شما را سپاس می‌گویم و سر خم می‌کنم- به لطف شما که مرا یادید و کاش شایسته‌ی این همه مهربانی باشم! با آرزوهایی هر چه بزرگ‌تر برای فردای نمایش ایران، که بر دوش ِ فرهنگ و همت و خلاقیت شما و نویسندگان در راه است! پنجاه روز پیش از دم فرو بستن‌اش، خانم شهلا لاهیجی که خدمات فرهنگی‌اش بر کسی پوشیده نیست در واپسین گفت‌وگوی راه دور، ناگهانی و برای نخستین بار خواست از خودمان چیزی برای او بفرستیم. ما گیج شدیم و نفهمیدیم چی! از آن پس تماس ممکن نشد و بارها بازپرسیدن مژده و من از خودمان در روزهای بعد به جایی نرسید؛ و حالاست که فکر می‌کنم شاید چیزی باید می‌بود که ما را هم‌بسته‌تر کند! پس اینک با سپاس‌گزاری بیکران از کانون و با اجازه‌ی شما‌، این لطف را که به من دارید با فروتنی به خانم شهلا لاهیجی تقدیم می‌کنم- به پاس ایستادگی‌اش برای آزادی قلم، و آن‌که این همه سال درگیری مرا با ممیزی کتاب از گردنم برداشت و با پشتیبانی متن، میان ما سپر شد. یادش یاد که همواره از هر سپاس‌گزاری بی‌نیاز بود. پایدار باشید- جهان بیدار و فردا بر همه روشن باد!»

سپس متن دیپلم افتخار کانون نمایش‌نامه‌نویسان توسط نعیمی خوانده و این لوح همراه با تندیس خیال دهمین دوره به رحمانیان به نمایندگی از بیضایی اهدا شد.

در این برنامه با اجرای قطعاتی از نمایش‌نامه‌های برگزیده‌ نه دوره‌ی گذشته این جایزه، مروری بر این آثار انجام شد.

برای این یادآوری، تصاویر ضبظ‌شده‌ای از پانته‌آ پناهی‌ها و علی عمرانی پخش شد که برخی از این نمایش‌نامه‌ها را روخوانی کردند. هم‌چنین بخش‌هایی از دیگر نمایش‌نامه‌های برگزیده دوره‌های قبلی با اجرای زنده دو تن از هنرجویان تئاتر محمد رحمانیان، اجرا شد.

بر همین اساس، نمایشنامه‌های «یک دقیقه سکوت» نوشته‌ی محمد یعقوبی، «یک اتاق با دو در» نوشته‌یدمحمود ناظری، «خانه» نوشته‌ی نغمه ثمینی، «روایت عاشقانه‌ای از مرگ در ماه اردی‌بهشت»، نوشته‌ی محمد چرم‌شیر ، «راز حرم سلطان» نوشته‌یشارمین میمندی‌نژاد، «کپنهاگ» نوشته‌ی مایکل فرین با ترجمه‌‌ی حمید احیا، «سپنج رنج و شکنج» نوشته‌ محمود استادمحمد، «خداحافظی نکردی با نجمه سورچی» نوشته‌ی حمید آذرنگ، «کوکوی کبوتران حرم» نوشته‌ی علی‌رضا نادری، به عنوان برگزیدگان نه دوره‌ قبلی این جایزه، نمایش‌نامه‌خوانی شدند.

سپس برگزیدگان بخش ترجمه‌ با حضور دو تن از داوران این بخش دکتر سهیلا نجم و دکتر عرفان ناظر و هم‌راهی دکتر مصطفی مختاباد معرفی شدند.

عرفان ناظر بیانیه هیات داوران بخش ترجمه را ارائه کرد.

پس از آن، نفیسه کریمی، مترجم نمایش‌نامه «رد ترس» و حمید احیا مترجم نمایش‌نامه‌ «زنده است یا مرده» مورد تقدیر قرار گرفتند.

احیا که در خارج از کشور زندگی می‌کند، طی یادداشتی که توسط‌، حمید دشتی‌ مترجم و دبیر بخش نمایش‌نامه‌ انتشارات حکمت کلمه‌ خوانده شد، از بهرام بیضایی و زنده یاد محمد کوثر و نیز حسین (پرویز) پرورش یاد کرد.

در ادامه، جایزه‌ برگزیده‌ بخش ترجمه شامل تندیس خیال، دیپلم افتخار و بسته‌ی فرهنگی به محمد رضا خاکی، مترجم نمایش‌نامه‌ «همه پرندگان» نوشته وجدی معود اهدا شد.

خاکی توضیحاتی درباره نویسنده‌ این‌نمایش‌نامه که اصالتن لبنانی است و به فرانسه مهاجرت کرده و به فرانسوی می‌نویسد‌، مطرح کرد و سپس گله‌ها و انتقادهایی را یادآور شد.

این مدرس و کارگردان تئاتر گفت: سال‌ها در دانشگاه تدریس کرد‌ه‌ام اما ناگهان مرا از کار برکنار کردند و این در حالی است که در دوران فعالیتم حتا یک روز غیبت نداشتم و علاوه بر این بازنشستگی ناگهانی، بخشی از حق و حقوقم را نیز نپرداختند.

او از نمایش‌نامه‌ای گفت که سال‌هاست در صدد اجرای آن است ولی هنوز فرصت اجرا پیدا نکرده و از برخی کینه‌توزی‌های شخصی در تئاتر ابراز تأسف کرد.

خاکی ادامه داد: من معلم بودم در حالی‌که باید بازی‌گر می‌بودم و قبل از سفرم برای ادامه تحصیل به خارج از کشور، تصمیم گرفتم بازیگری را کنار بگذارم تا به یک‌سری جریان‌ها آلوده نشوم و شرمنده‌ خودم نباشم. به طور اتفاقی مترجم شدم و کار ترجمه هم این گونه نیست که بتوان کتابی را با گوگل‌ ترجمه کرد بل‌که ترجمه‌ی هر اثر، یک انتخاب است.

او با اشاره به ویژگی‌های نمایش‌نامه‌ «پرندگان» افزود: هیچ نمایش‌نامه‌ای به زیبایی این متن درباره‌ مادران فلسطینی نوشته نشده ولی متاسفانه هنوز در ایران اجرا نشده است.

خاکی با بیان این‌که برخی از نمایش‌نامه‌هایش در دست یکی از ناشران زندانی شده‌اند، از شمارگان اندک کتاب‌های نمایشی ابراز تاسف کرد و گفت: در حالی‌که سالانه بیش از ۱۵۰۰ فارغ‌ا‌لتحصیل تئاتر داریم، تیراژ کتاب‌های نمایشی ما بسیار اندک است.

سپس برگزیدگان بخش نمایش‌نامه‌های اقتباسی با حضور نادر برهانی مرند، عباس جهانگیریان و بهزاد صدیقی معرفی شدند.ابتدا دو تقدیر انجام شد که بر اساس آن صحرا رمًونیان، برای نمایش‌نامه‌ی «وازریک مرده است» و مهدی میرباقری برای نمایش‌نامه «سیاوش در آتش» تقدیر شدند.

صحرا رمضانیان بیان کرد که سال گذشته قرار بوده نمایش‌نامه‌اش روی صحنه برود ولی اجازه‌ی اجرا پیدا نکرده است. او جایزه‌ خود را به همه نویسندگان دربند تقدیم کرد.

جایزه‌ برگزیده‌ بخش نمایش‌نامه‌های اقتباسی به نغمه ثمینی و محمد رضایی راد، نویسندگان نمایش‌نامه «به گزارش زنان تروا» اهدا شد. رضایی راد، بخشی از یکی از تک‌گویی‌های این نمایش‌نامه را اجرا و جایزه‌ خود را به دختران سرزمین‌مان تقدیم کرد.

در بخش بعدی برنامه، برگزیدگان بخش نمایش‌نامه‌های تالیفی با حضور محمد امیریاراحمدی، افشین هاشمی و حسین کیانی معرفی شدند.در این بخش از تهمینه محمدی، نویسنده نمایش‌نامه‌ «فاجعه مراقب همه چیز است» و محمد مساوات برای نمایش‌نامه‌ به خاطر ماهان تقدیر شد.تهمینه محمدی از جامعه‌ی تئاتری خواست در کنار هنرمندان حذف شده بایستد تا بتوانیم با اتحاد و هم‌دلی، یک خانواده‌ی واقعی را در تئاتر تشکیل بدهیم.سپس جایزه‌ برگزیده‌ این بخش، به حمید امجد برای نمایش‌نامه‌ی«وقت خوش» اهدا شد.

امجد در سخنان کوتاهی با اشاره به سخنان محمدرضا خاکی، خطاب به او گفت: از تلخی‌ها و دشمنی‌هایی گفتید که خیلی از خاطرات غم‌انگیز را برایم زنده کرد. همه عمرم زحمت کشیده‌ام تا وارد برخی بازی‌ها و اداها نشوم چراکه شرافت هزینه دارد.او با اشاره به حضور برادر بزرگ،ترش در این برنامه افزود: شنیدم برادر بزرگم در این مجلس است. در زندگی‌ام مدیون او هستم که مرا به کتاب و کتاب‌خوانی سوق داد و این جایزه را به او پیشکش می‌کنم .

در بخش پایانی برنامه از حامیان این جایزه شامل شرکت جارچی، سایت تیوال، خانه تئاتر، خانه هنرمندان ایران، مرکز و انجمن هنرهای نمایشی ایران، نشر افراز، نشر قطره و … تقدیر شد. این مراسم که کارگردانی آن بر عهده‌یامیر اثباتی بود، با پخش یکی از دیالوگ‌های نمایش‌نامه‌ «مجلس قربانی سنمار» نوشته بهرام بیضایی با این مضمون که «آری مردمان به آن ارزند که می‌سازند و آنچه می‌سازند، صورت ایشان است» و با همراهی موسیقی به پایان رسید. 

جواد مجابی، محمد امیریاراحمدی، مصطفی مختاباد، ایرج راد، شهرام گیل‌آبادی، سلما سلامتی، فارس باقری‌، جمشید جهان‌زاده، فرزانه نشاط‌خواه، محمود حدادی، اعظم کیان‌افراز، محند نباتی‌مقدم، ابراهیم حسینی، مریم منصوری‌، آرام محضری، آرمان طیران، شهرام ابوالقاسمی، علی معتضدی، فرهاد امینی، ویدا دانشمند، ژیلا اسماعیلیان، علی عابدی، میلاد اکبرنژاد، آرمان طیران، یوسف تیموری، فخری سلیمی و و … برخی از شرکت‌کنندگان این آیین بودند.

 

 

اعلام نامزدهای آثار برتر نمایشی به همراه گله‌‌مندی از مدیران دولتی

آیین پایانی دهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، شامگاه جمعه ۲۹ دی ماه در تالار ناصری خانه هنرمندان  ایران برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از ستاد خبری دهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران، در آستانه برگزاری آیین پایانی این جایزه، پوستر این رویداد هنری که توسط امیر اثباتی طراحی شده، رونمایی شد. همچنین نامزدهای دو بخش نمایشنامه‌های تالیفی و اقتباسی نیز معرفی شدند.

طی نشستی که امروز، سه‌شنبه ۲۶ دی ماه در خانه تئاتر برگزار شد، محمد رحمانیان، دبیر دهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران با همراهی بهزاد صدیقی، دبیر اجرایی این جایزه، پوستر این رویداد هنری را رونمایی کردند و به ارایه توضیحاتی درباره روند برگزاری این دوره از جایزه پرداختند. آنان همچنین خواستار حمایت مدیران هنری از درام‌نویسان و ناشران فعال در زمینه ادبیات نمایشی شدند.

رحمانیان با ابراز خوشنودی از رشد درام‌نویسان جوان گفت: به عنوان دبیر جایزه، وظیفه‌ای برای خوانش متون شرکت‌کننده نداشتم ولی با شوق فراوان همه نمایشنامه‌های رسیده را خواندم و از خواندن آثار جوانان حیرت‌زده شدم و به خود بالیدم بابت این همه استعداد جوان که در کشور داریم.

او با اشاره به پایه‌گذاری این جایزه توسط کانون نمایشنامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران افزود: این جایزه از سال ۸۴ پایه‌گذاری شده و در مقاطعی به صورت دو سالانه برگزار شده است و امسال بعد از دو سال شاهد برپایی دوره دهم آن هستیم.

این نمایشنامه‌نویس تاکید کرد: تاثیر جایزه ادبیات نمایشی بر فضای فرهنگی ما خیلی عمیق است و سرنوشت برگزیدگان دوره قبلی نشان گر این موضوع است چراکه بسیاری از آنان در فضاهای دیگری همچون شبکه نمایش خانگی و سینما هم مشغول فعالیت هستند.

رحمانیان اضافه کرد: آیین پایانی جایزه روز جمعه ۲۹ دی ماه در تالار استاد ناصری خانه هنرمندان ایران و با کارگردانی امیر اثباتی که عضو شورای سیاستگذاری جایزه هم هست، برگزار می‌شود و در بخش معرفی برگزیدگان، سه برگزیده تألیفی، ترجمه و اقتباسی داریم و هر یک از برگزیدگان تندیس «خیال» و دیپلم افتخار دریافت می‌کنند. ضمن اینکه دو ناشر برگزیده نیز معرفی خواهند شد.

رحمانیان درباره دیگر بخش‌های اختتامیه این جایزه گفت: از بین برگزیدگان ۹ دوره قبلی،  ۹ نمایشنامه انتخاب شده که بخشی از آنها در استودیوی صدا ضبط شده و برخی هم به صورت صحنه‌ای در اختتامیه ارایه می‌شود. همچنین مروری تصویری بر درگذشتگان و ۹ دوره قبلی این رویداد داریم.

در ادامه، بهزاد صدیقی با ابراز خوشنودی از استقبال ناشران از این جایزه افزود: در این دوره، نمایشنامه‌هایی که از فروردین ۱۴۰۰ تا اسفند ۱۴۰۱ توسط ناشران به دبیرخانه ارائه شده‌اند، مورد داوری قرار گرفتند.

او در عین حال ابراز تاسف کرد: امسال نسبت به سال‌های قبل تعداد آثار رسیده، کمتر بود که بخشی از این مساله به مشکلات اقتصادی برمی‌گردد و بخشی نیز به محدودیت‌های دیگری همچون سختگیری در ارایه مجوز انتشار آثار و سانسور.

صدیقی با تشریح آمار آثار شرکت‌کننده در این جایزه ادامه داد: سه بخش آثار تالیفی، ترجمه و اقتباسی داریم. سال گذشته آیین‌نامه جایزه بازنگری و مقرر شد بخش نمایشنامه‌های اقتباسی هم اضافه شود.

به گفته او، در این دوره از جایزه، ۱۰۷ نمایشنامه ۱۰۷تالیفی در ۵۷ کتاب،  ۲۸ نمایش‌نامه اقتباسی در ۱۷ جلد کتاب و ۱۴۶ نمایشنامه ترجمه شده در ۹۴ کتاب به دبیرخانه جشنواره رسید.

صدیقی یادآوری کرد: در بخش نمایشنامه‌های تالیفی و اقتباسی نادر برهانی مرند ، حسین کیانی و افشین هاشمی به عنوان داور با ما همکاری دارند و در بخش نمایشنامه‌های ترجمه شده نیز، داوری بر عهده سهیلا نجم، عرفان ناظر و رامین ناصر نصیر است.

عضو هیئت مدیره و سخنگوی کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران با ابراز تاسف از دشواری‌های چاپ نمایش‌نامه در کشورمان توضیح داد: قیمت کاغذ برای ناشران دولتی و خصوصی متفاوت است و به همین دلیل بسیاری از نمایشنامه‌ها، امکان انتشار پیدا نمی‌کنند و بسیاری از ناشران از انتشار آثار ادبیات نمایشی بازمی‌مانند. با این حال ناشرانی مانند نیلا، قطره، افراز و … با جدیت کار خود را دنبال می‌کنند.

صدیقی همچنین با اشاره به رقم غم‌انگیز شمارگان کتاب در ایران افزود: شمارگان‌کتاب در دهه اخیر بسیار پایین آمده که جای تاسف بسیار دارد و نشان می‌دهد متولیان فرهنگ و هنر، از ناشران بخش خصوصی حمایت نمی‌کنند.

او عنوان کرد که امسال جایزه ادبیات نمایشی با حمایت نشرهای افراز و قطره، سایت تیوال، استودیو ترنج، تبلیغات و تندیس جارچی، خانه تئاتر، خانه هنرمندان ایران و مرکز هنرهای نمایشی برگزار می‌شود. او ابراز امیدواری کرد که مرکز هنرهای نمایشی طبق تفاهم‌نامه‌‌ای با خانه‌‌ی تئاتر برای این جایزه، همچنان از این رویداد فرهنگی ملی حمایت کند.

در ادامه سخنان او، رحمانیان گفت: نه تنها از این جریان هنری حمایت نشده بلکه دشمنی و کارشکنی هم صورت می‌گیرد. به طوری که تاکنون این میزان خلف وعده را ندیده بودم و از همه مدیران دولتی گله‌مندم؛ کسانی که قرار بود برای برگزاری اختتامیه سالن بدهند ولی ترسیدند در حالی‌که این مراسم قرار است هر ۷۳۰ روز یک بار برگزار شود. اگر حمایت محمد مهدی عسگرپور، مدیر عامل خانه هنرمندان ایران نبود، برای برپایی اختتامیه، جایی نداشتیم. البته اگر هیچ سالنی نمی‌دادند، وسط خیابان مراسم را برگزار می‌کردیم. متاسفانه حامیانِ ما را ترساندند و آنها هم عقب کشیدند.

در بخش دیگری از نشست، رحمانیان درباره حمایت‌های غیرمادی از نمایش‌نامه‌نویسان برگزیده توضیح داد: این آثار چاپ شده‌اند و یکی از حمایت‌های ما می‌تواند نمایش‌نامه‌خوانی و ضبط تصویری آن‌ها باشد. ضمن این‌که می‌توانیم از مرکز یا دیگر نهادها درخواست کنیم که از اجرای عمومی و تولید کتاب صوتی این آثار حمایت کنند.

صدیقی نیز در این باره توضیح داد: طی این سال‌ها برای برگزیدگان، جلسات نمایش‌نامه‌خوانی گذاشتیم و بررسی و نقد این آثار در فصل نامه کانون منتشر شدند. در بخش بین‌الملل، طی تفاهم‌نامه‌ای که با کانون نمایش‌نامه‌نویسان ارمنستان داشتیم، تعدادی از برگزیدگان به زبان ارمنی ترجمه و برخی هم نمایش‌نامه‌خوانی شدند. در کنار اینها از ناشران می‌خواهیم که به هنگام تجدید چاپ آثار برگزیده، روی جلد و در شناس‌نامه کتاب عنوان کنند که برگزیده جایزه ادبیات نمایشی شده چون در میزان فروش آن نمایش‌نامه‌ها و تشویق نمایش‌نامه‌نویسان جوان موثر خواهد بود.

در بخش دیگری از این نشست، رحمانیان درباره حضور نمایش‌نامه‌های چاپ نشده در داوری‌های جایزه ادبیات نمایشی توضیح داد: لازم است که آیین نامه جایزه  بازنگری شود و بخشی هم برای نمایش‌نامه‌های چاپ نشده در نظر گرفته شود زیرا شاید خیلی از آثار نوشته شده، شرایط انتشار نداشته باشند.

صدیقی نیز در این باره گفت: در دوره‌های اول برگزارکنندگان خیلی اصرار داشتند که کانون نمایش‌نامه‌نویسان موظف به کشف و معرفی همه استعدادها در سراسر کشور باشد ولی از دوره پنجم جایزه بحث‌های زیادی درباره داوری آثار چاپ نشده، صورت گرفت و در نهایت مقرر شد که برای اعتبار بیشتر جایزه، آثار منتشر شده داوری شوند که قبل از مسابقه، در معرض برخورد با مخاطب قرار گرفته باشند. هم‌چنان‌که همه‌ی جوایز معتبر جهان، ویژه آثار چاپ شده، برگزار می‌شوند. البته فکر نمی‌کردیم شرایط اقتصادی و سانسور این اندازه محدودیت برای انتشار نمایش‌نامه‌ ایجاد کند.

در بخش پایانی نشست، محمد رحمانیان نامزدهای بخش تالیفی و اقتباسی را به ترتیب حروف الفبا به شرح زیر معرفی کرد:

اسامی نامزدهای بخش نمایش‌نامه‌های تألیفی دهمین دوره‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران:

۱- این‌جا کجاست؟ نوشته‌ی نغمه ثمینی، منتشرشده در نشر نی.

۲- بندخانه، نوشته‌ی زهرا مینویی، منتشرشده در نشر آماره.

۳- به خاطر ماهان، نوشته‌ی محمد مساوات، منتشرشده در نشر مهرگان‌خرد.

۴- جمهوری تشنگان، نوشته‌ی شهریار جوهری، منتشرشده در نشر تیسا.

۵- ساقی، نوشته‌ی حامد لطفی، منتشرشده در نشر  پیام چارسو.

۶- شب‌های ترمه و بادام، نوشته‌ی حمید امجد، منتشر شده در نشر نیلا.

۷- فاجعه، مراقب همه چیز است، نوشته‌ی تهمینه محمدی، منتشرشده در نشر نیو.

۸- گاومیش، نوشته‌ی رحیم رشیدی‌تبار، منتشرشده در نشر مهرگان‌خرد.

۹- متولد سال صفر، نوشته‌ی سپیده قربانی، منتشرشده در نشر چلچله.

۱۰- مروارید، نوشته‌ی زنده‌یاد عزت‌الله مهرآوران، منتشرشده در نشر آواژ.

۱۱- وقت خوش، نوشته‌ی حمید امجد، منتشرشده در نشر نیلا.

هیئت داوران بخش نمایش‌نامه‌های تألیفی:

نادر برهانی مرند، حسین کیانی و افشین هاشمی.

اسامی نامزدهای بخش نمایش‌نامه‌های اقتباسی دهمین دوره‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران:

۱- به گزارش زنان تروآ، نوشته‌ی نغمه ثمینی و محمد رضایی راد، منتشرشده در نشر بیدگل.

۲- بیهوده قرمز شدن، نوشته‌ی سعید زارع، منتشرشده در نشر آماره.

۳- سیاوش در آتش، نوشته‌ی مهدی میرباقری، منتشرشده در نشر حکمت کلمه.

۴- مربع، نوشته‌ی علی صفری، منتشرشده در نشر آماره.

۵- مرگ ناتان، نوشته‌ی علی‌رضا کوشک جلالی، منتشرشده در نشر افراز.

۶- وازریک مرده است، نوشته‌ی صحرا رمضانیان، منتشرشده در نشر مهرگان‌خرد.

هیئت داوران بخش نمایش‌نامه‌های اقتباسی:

نادر برهانی مرند، حسین کیانی و افشین هاشمی.

اسامی نامزدهای بخش نمایش‌نامه‌های ترجمه‌شده‌ی دهمین دوره‌ی انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران:

۱- دوپاپ، نوشته‌ی آنتونی مک کارتن، ترجمه‌ی حمید احیا، منتشر شده در نشر مانیاهنر.

۲- راه‌زنان، نوشته‌ی فریدریش شیلر، ترجمه‌ی علی‌رضا کوشک جلالی، منتشر شده در نشر آماره.

۳- ردِ ترس، نوشته‌ی سم شپرد، ترجمه‌ی نفیسه کریمی، منتشر شده در نشر نی.

۴- زنده است یا مرده، نوشته‌ی مارک تواین بازنویسی‌شده‌ی دیوید آیوز، ترجمه‌ی حمید احیا از نشر حکمت کلمه.

۵- شاهزاده هامبورگ، نوشته‌ی هاینریش فون کلاست، ترجمه‌ی محمد اوحدی حائری، منتشر شده در نشر نیماژ.

۶- شب را توصیف کن، نوشته‌ی راجیو جوزف، ترجمه‌ی مهرناز پیلتن، منتشر شده در نشر نی.

۷- فیلادلفیا، نوشته‌ی برایان فریل، ترجمه‌ی یدالله آقاعباسی و مینا متصدی‌زاده، منتشر شده در نشر قطره.

۸- گریز، نوشته‌ی میخاییل بولگاکف، ترجمه‌ی آبتین گلکار، منتشر شده در نشر هرمس.

۹- ویتسک و نظامیان، نوشته‌ی گئورک بوشنر و یاکوب لنس، ترجمه‌ی محمود حدادی، منتشر شده در نشر بیدگل.

۱۰- همه‌ی پرندگان، نوشته‌ی وجدی معود، ترجمه‌ی محمدرضا خاکی، منتشر شده در نشر مانیاهنر.

لازم به یادآوری است که آیین پایانی دهمین دوره انتخاب آثار برتر ادبیات نمایشی ایران ساعت ۱۸ روز جمعه ۲۹ دی ماه در تالار استاد ناصری خانه هنرمندان ایران به دبیری محمد رحمانیان برپا می‌شود.

عکس‌ها: اختر تاجیک و محمد نمازی

برگزاری نشستی مختص هیات مدیره انجمن‌ها

نشست تخصصی کانون کارگردانان شنبه ۲۳ دی ماه در سالن جوانمرد خانه تئاتر برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، نشست تخصصی بررسی خطرات و تهدید‌های مشاغل تئاتری،‌ مدیریت تئاتر و عملکردها، و مطالعات انجمن‌ها توسط کانون کارگردانان برای ایجاد همگرایی و هم‌اندیشی برگزار می‌شود. مدعوین این نشست تنها اعضا هیات مدیره انجمن‌ها هستند.

نماینده هر انجمن در این نشست به ارائه دیدگاه‌‌های انحمن بپردازد.

ستاره اسکندری: رفیعی یکی از ارکان مهم تئاتر ایران است

حمید پور آذری ، عباس غفاری و ستاره اسکندری در نشستی از دکتر علی رفیعی و تجربه همکاری با این کارگردان سرشناس تئاتر گفتند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان، نخستین برنامه نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش فیلم‌تئاتر «خانه برناردا آلبا» اختصاص یافت.

روابط عمومی خانه هنرمندان ایران اعلام کرد نمایش «خانه برناردا آلبا» نوشته فدریکو گارسیالورکا، با ترجمه احمد شاملو، به طراحی و کارگردانی دکتر علی رفیعی و تهیه‌کنندگی ستاره اسکندری، سال ۱۳۹۷ روی صحنه رفت و به مناسبت زادروز این کارگردان نامدار ایرانی، فیلم‌تئاتر آن چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ در سالن استاد فریدون ناصری نمایش داده شد. پس از نمایش این فیلم‌تئاتر، نشست تحلیل و بررسی آن با حضور عباس غفاری (مجری و منتقد)، ستاره اسکندری (بازیگر و تهیه‌کننده نمایش خانه برناردا آلبا) و حمید پورآذری (کارگردان و دستیار دکتر علی رفیعی) برگزار شد.

ستاره اسکندری در ادامه این برنامه درباره فرایند تولید نمایش «خانه برناردا آلبا» گفت: از حضور زمان وفاجویی و اشکان شهروزی به عنوان دو همکاری که حضوری پررنگ در تولید نمایش «خانه برناردا آلبا» داشتند، تشکر می‌کنم. همچنین تولد دکتر علی رفیعی که ۲۲ دی ماه است را زودتر از موعد آن به تئاتر این سرزمین تبریک می‌گویم. زیرا ایشان یکی از ارکان مهم تئاتر ایران هستند. اگر به تاریخ تئاتر دکتر رفیعی نگاه کنیم، انگار یک پیش‌آگاهی در کارهای ایشان نسبت به جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند، وجود دارد. نمایش «خانه برناردا آلبا» نیز از این قاعده مستثنا نیست. این چیزی است که همه ما در مقام شاگردان آقای دکتر رفیعی، سعی کردیم از او بیاموزیم تا نسبت به آن چیزی که در جامعه رخ می‌دهد حساس باشیم.

او افزود: فکر می‌کنم بعد از دو یا سه متنی که آقای دکتر رفیعی انتخاب و تمرین‌هایی را برای آن آغاز کرده بود، به دعوت حمید پورآذری نازنین، من به عنوان شاگرد قدیمی آقای رفیعی به کار فراخوانده شدم. همیشه در مقام بازیگر یا منشی صحنه حضور داشتم، ولی این بار در قامت تهیه‌کننده به کار پیوستم. علت این بود که شاید کس دیگری از بیرون، چرایی اجرای این جنس کارها بر صحنه را متوجه نبود. آقای دکتر رفیعی به ذات و آنچه وظیفه تئاتر به عنوان تعهد اجتماعی است، می‌اندیشد. البته شاید این مسئله در روزگار اقتصاد محور، سرمایه مدارِ ابتذال دوست، خیلی خوشامد آدم‌های بیگانه نباشد. مگر اهالی تئاتر. بنابراین من برای اولین بار در مقام تهیه‌کننده در کنار آقای رفیعی ایستادم.

تهیه‌کننده نمایش «خانه برناردا آلبا» در ادامه این برنامه اظهار کرد: در واقع صبوری ۵ ماه تمرینی که تعدادی زیادی بازیگر و عوامل پشت صحنه در آن حضور داشتند، برای این بود که مطمئن بودیم، اثری درخشان از آن به جا خواهد ماند. شخصا فکر می‌کنم آثار دکتر رفیعی، هرکدام ورقی است که از دفتر تاریخ این مملکت خورده می‌شود. اگر به خاطر داشته باشید، تیزری از این نمایش ساخته شد، که شخصیت‌های دختر هر کدام می‌آمدند و می‌گفتند عادت می‌کنیم ولی یکی از شخصیت‌ها به عنوان معترض می‌آمد و می‌گفت عادت نمی‌کنم. این آن چیزی است که در سال ۹۷ توسط آقای دکتر رفیعی روی صحنه رفت و ما بعدها شاهد اتفاقات اجتماعی بودیم و من دوباره به این فکر کردم که مانند همه کارهای دکتر رفیعی، این یک پیش‌آگاهی است که یک هنرمند متعهد دارد.

حمید پورآذری نیز در بخش دیگری از این نشست درباره پروسه انتخاب بازیگر برای نمایش‌های دکتر علی رفیعی توضیح داد: کارگاهی در سال ۹۰ برای نمایش «یرما» تشکیل شد که اکثر بازیگران محصول همان کارگاه هستند.

ما در حال انجام دو سه کار بودیم که زمان آن نبود. یک روزی با زمان وفاجویی، منوچهر شجاع نشسته بودیم که گفتم فکر می‌کنم ما باید سه‌گانه لورکا را تمام کنیم. زیرا پیش از این، آقای دکتر رفیعی، نمایش‌های «عروسی خون» و «یرما» را از لورکا کار کرده بود.

به این ترتیب به «خانه برناردا آلبا» فکر کردیم و گفتیم خانم تیموریان می‌تواند آلبا باشد. همین طور گفتیم چه کسی بهتر از ستاره اسکندری که بیاید و این کار را تهیه کند؟ همانجا تماس گرفتیم و ستاره آمد.

او در ادامه بیان کرد: کارهای آقای دکتر و کار کردن با ایشان غبطه‌برانگیز است. نکته‌ای که ستاره گفت، نکته عجیبی است. زیرا می‌توان مثال‌های دیگری از کارهای دکتر زد. به عنوان مثال، نمایش «شکار روباه»، اسفند ۸۷ اجرا شد و ما خرداد ۸۸ با داستان‌های آن سال‌ها مواجه شدیم. همچنین چند ماه بعد از نمایش «خانه برناردا آلبا»، ما با قتل‌های ناموسی مواجه بودیم. ما در ۱۴۰۱ نیز شاهد اتفاقات آن بودیم. آن نگاه جامعه‌شناسانه‌ای که در کارهای دکتر وجود دارد، خیلی عجیب و غبطه‌برانگیز است. امیدوارم دوباره فرصت و شرایطی فراهم شود تا دکتر بتواند کار کند.

این کارگردان تئاتر در ادامه گفت: مسئله حائز اهمیت، تداومی است که در بودن در کنار دکتر وجود دارد. او چیزی را به شما تحمیل نمی‌کند، بلکه آدم‌ها کم‌کم متوجه می‌شوند و انجام می‌دهند. وقتی الان، چیزی که نزدیک به ۳۰ سال پیش از ایشان می‌شنیدم، را برای یک‌سری از آدم‌ها می‌گویم، برایشان تازه است.

ستاره اسکندری در ادامه این نشست درباره تجربه بازیگری در گروه دکتر رفیعی توضیح داد: همکاری من در گروه تئاتر دی از سال ۷۹ و با بازی در نقش ژولیت در نمایش رومئو و ژولیت آغاز شد. چیزی که مهم است، این بوده که شما در هر مقامی، وقتی در کنار دکتر هستید، فراتر از یک تخصص می‌توانید از او آموزش بپذیرید. او اساسا به شما در زندگی بُعد می‌دهد. این بزرگترین نکته‌ای است که آموختم. برای همین اگر به گروه آقای دکتر رفیعی نگاه کنید، آنها قالبا فقط یک تخصص ندارند. به صورتی که اگر بازیگر بودند، نویسندگی و کارگردانی هم انجام داد.

او افزود: مسئله این است که شیوه آموزش آقای رفیعی، علاوه بر اینکه به شما نسبت به کل زندگی، هستی و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنید، دیدگاه می‌دهد، برایتان به عنوان یک هنرمند، بستری را فراهم می‌کند تا همه استعدادهایتان شکوفا شود. هرگز از خاطرم نمی‌رود؛ تئاتر دومی که با آقای دکتر رفیعی کار می‌کردم، تئاتر «شازده احتجاب» بود؛ با اینکه متن درخشان زنده‌یاد هوشنگ گلشیری بود اما وقتی برای صحنه آماده شد، صحنه‌ای را من نوشتم.

این بازیگر تئاتر و سینما ادامه داد: در نمایش «شکار روباه» نیز من یک مونولوگ برای سیامک صفری نوشتم. در واقع ما کنار آقای چرمشیر که در مقام دراماتورژ در کنار آقای رفیعی حضور داشت، این اجازه یا بهتر است بگویم این تکلیف را داشتیم که هر کدام کارگردان و نویسنده خودمان هم باشیم. برای همین فکر می‌کنم تمام کسانی که با آقای دکتر رفیعی کار کردند، انگار لنز چشمانشان بازتر است. در واقع انگار در پروسه کار کردن با ایشان، آگاهی محیطی شما بالاتر می‌رود. به همین دلیل است که وقتی به شاگردان آقای رفیعی نگاه می‌کنیم، اکثرا دستی به قلم داشته و مسئولیت اجتماعی بالاتری را عهده‌دار شده‌اند. همیشه گفته‌ام اگر آقای دکتر رفیعی، یک بوم سفید رنگ را به عنوان روح و روان یک کاراکتر تحویل می‌گیرند، حتما یک نقاشی بزرگ تحویل می‌دهند. آقای رفیعی، انسان یا ذهن را تبدیل به اتفاق لایه‌دار می‌کند.

پورآذری در ادامه این برنامه گفت: آقای دکتر رفیعی همیشه روی بحث گروه، کار گروهی، بداهه پردازی، کار خلاقانه و مولف بودن تمام گروه تاکید دارد. بحث مولف بودن، در نمایش‌های مختلف ایشان وجود دارد. حتی در همین نمایش چند صحنه داریم که در متن نبوده و بر اساس بداهه‌پردازی و پیشنهادات گروه اضافه شده است. در واقع درِ گفت‌وگو همیشه باز است.

ستاره اسکندری نیز در ادامه این برنامه بیان کرد: هرچه به عقب بر می‌گردم و کارهای آقای دکتر رفیعی را مرور می‌کنم، می‌بینم عمیق‌ترین مفاهیمی که باید هشدار آنها داده می‌شد؛ از خشونت، آزادی‌خواهی، مطالبه‌گری، سهم‌خواهی، عشق، رویای گمشده، سکوت و هرچیزی که فکر کنید نیاز امروز جامعه است، اتفاقا بهترین و زیباترین تصاویر در کارهای آقای دکتر وجود دارد. اما به خاطر دارم که وقتی برای نمایش «خانه برناردا آلبا» در وصف ایشان، نوشته شده بود، نقاش صحنه‌ها، ایشان از این نسبت، خیلی رضایت نداشت. چون او به معنا معتقد بود.

این بازیگر در پایان بیان کرد: باتوجه به اینکه بسیاری بدون اینکه معانی را در نظر بگیرند، متاثر از ایشان در طراحی صحنه بودند، این نکته خیلی مهمی است که باید درباره آقای دکتر رفیعی بدانیم که چقدر در طراحی صحنه به معنا اهمیت می‌دهند. در صورتی که کارهای متاثرین از ایشان، صحنه‌های زیبایی دارد اما خالی از معناست؛ در حالی که تابلو به تابلو آن چه از آثار دکتر علی رفیعی روی صحنه می‌بینید، در عین زیبایی، معنا دارد. به همین دلیل حس آن به مخاطب منتقل می‌شود. در واقع سوای از زیبایی، آن چیزی که در آثار دکتر علی رفیعی، چه در صحنه و چه در کلام، روی آن تاکید می‌شود، این بوده که معناها مهمتر از ظاهر یک اتفاق است.

جلسه هیات مدیره انجمن موسیقی برگزار شد

چهارمین جلسه هیات مدیره انجمن موسیقی تئاتر یکشنبه ۱۷ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۵ در سالن کنفرانس عمارت تئاتر برگزار شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی انجمن، این جلسه با حضور خانم‌ها رزماری عیسی‌پور، یکتا اعتمادی و روجا عزیززاده به عنوان میهمان با دعوت هیات مدیره حضور و با بیان پیشنهادات خود به بحث و تبادل نظر در مورد فعالیت‌های صنفی پرداختند.

هیات مدیره در ادامه جلسه به بررسی مسائل صنفی از جمله ارسال نامه مجدد به وزارت کار به جهت اعزام نماینده برای حضور در مجمع عمومی و انتخابات هیات مدیره صنفی جدید، بررسی درخواست‌های عضویت جدید، تعیین تاریخ ۱۴ بهمن به جهت برگزاری مجمع و انتخابات پرداخته و سپس سعید ذهنی رئیس انجمن، گزارشی از برگزاری اولین کنسرت موسیقی تئاتر کودک در تالار هنر که با استقبال بی‌نظیر مخاطبان همراه بود ارائه کرد. این جلسه ساعت ١٨:٣٠ دقیقه خاتمه یافت.

بهزاد فراهانی: این روزها همه در حال شلیک کردن هستیم

بهزاد فراهانی یکی از جدیدترین نمایش‌نامه‌هایش را خواند و درباره‌ی این اثر با مخاطبان گفت‌وگو کرد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران، هفتمین نشست «صدای نمایش‌نامه‌نویس» که به روخوانی و گفت‌وگو درباره‌ی نمایش‌نامه‌‌ «بدخیم» یا «اسباب‌بازی» نوشته‌ی بهزاد فراهانی اختصاص داشت، با حضور علاقه‌مندان ادبیات نمایشی و تنی چند از هنرمندان، شام‌گاه یک‌شنبه ۱۷ دی ماه در سالن استاد جوانمرد عمارت خانه‌ تئاتر برگزار شد.

بر اساس این گزارش، در این نشست بهزاد فراهانی در پاسخ به پرسش بهزاد صدیقی، دبیر سلسله‌نشست‌های «صدای نمایش‌نامه‌نویسِ» کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران مبنی بر این که فکر نوشتن این اثر چه‌گونه به ذهن‌تان راه یافت و این نمایش‌نامه‌ را نوشتید، توضیح داد: «نمایش‌نامه‌ «بدخیم» یکی از نمایش‌نامه‌های جدیدم است که آن را به پیشنهاد دوست هنرمندم، ابراهیم مکی، نمایش‌نامه‌نویسی که سال‌هاست مقیم فرانسه است، نوشتم.»

صدیقی نیز در سخنانی گفت: «این نمایش‌نامه‌ تک‌پرده‌ای، هم‌چون بسیاری از متون نمایشی دیگر که از نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان نمایش‌نامه نوشته شده‌اند، بازتابی از زندگی، روزگار و جامعه‌ امروز ما هستند.»

در ادامه، فراهانی در پاسخ به مخاطبانش توضیحاتی درباره‌ شخصیت‌های نمایش‌نامه، پایان‌بندی و زبان آن ارایه کرد. این نمایش‌نامه‌نویس درباره‌ پایان‌بندی نمایش‌نامه «بدخیم» گفت: «این روزها همه در حال شلیک کردن هستیم و هر روز مدام با مرگ رو به روییم. بنابراین پایان این نمایش‌نامه، غیرواقعی نیست.»

در ادامه‌ این نشست، رضا بابک، دیگر هنرمند حاضر در آن در سخنانی درباره‌ نمایش‌نامه‌ «بدخیم» گفت: «این متن جنبه‌های خیلی مثبتی دارد. دیالوگ‌نویسی‌اش خوب است ولی جای موسیقی در این اجرا خالی بود. جاهایی حس می‌کردم، حسی از هیچکاک در این کار هست.»

فراهانی در پاسخ به او توضیح داد: «می‌خواستم موسیقی تخت‌حوضی داشته باشم، ولی نوازنده مورد نظرم نتوانست بیاید.»

او ادامه داد: «یکی از فیلم‌های ویلیام وایلر را دوست دارم و در این نمایش‌نامه از آن بهره گرفته‌ام.»

فراهانی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره زبان نمایش‌نامه‌اش گفت: «لمپنیزمی که در کار وجود دارد، در زندگی ما جاری است و اتفاق غریبی نیست. این نویسنده هم‌چنین در پاسخ به سخنان حاضران درباره کشته‌شدن یکی از شخصیت‌های نمایش‌نامه افزود: «شخصیت ما به سادگی کشته نمی‌شود، بلکه پیچیده کشته می‌شود. او به دست کسی کشته می‌شود که معلول است و مشکلات گوناگونی دارد.»

در این نشست، فراهانی در پاسخ به مخاطبان خود تأکید کرد که به نظرات و پیش‌نهادهای آنان درباره‌ نمایش‌نامه‌اش فکر خواهد کرد و در بازنویسی‌هایی که بر این متن انجام می‌دهد، این نظرات را مورد توجه قرار خواهد داد.

رضا بابک، عباس جهانگیریان، فهیمه رحیم‌نیا، سلما سلامتی، علی عابدی، فرزانه نشاط‌خواه، جمشید جهان‌زاده، شهرام گیل‌آبادی، شهرام ابوالقاسمی، آرام محضری، رحیم رشیدی‌تبار و … از جمله حاضران در این نشست بودند.

لازم به یادآوری است سلسه‌ نشست‌های نمایش‌نامه‌خوانی «صدای نمایش‌نامه‌نویس» توسط کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران به دبیری بهزاد صدیقی، در نخستین شنبه‌ هر ماه برگزار می‌شود اما به دلیل هم‌زمانی جلسه‌ بهمن ماه با زمان برگزاری جشنواره‌های فرهنگی هنری، نشست بهمن‌ماه، شام‌گاه ۱۷ دی ماه برگزار شد.

آغاز اکران فیلم‌ تئاتر در خانه هنرمندان با نمایش علی رفیعی

نخستین جلسه از سلسله جلسات نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص ایرانی روز چهارشنبه بیستم دی ماه با اکران نمایشی از علی رفیعی در سینماتک خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، نخستین برنامه نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص ایرانی با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش فیلم‌تئاتر «خانه برناردا آلبا» اختصاص دارد.

نمایش «خانه برناردا آلبا» نوشته فدریکو گارسیالورکا، با ترجمه احمد شاملو به طراحی و کارگردانی علی رفیعی و تهیه‌کنندگی ستاره اسکندری، سال ۱۳۹۷ روی صحنه رفت و به مناسبت زادروز این کارگردان ایرانی، فیلم‌تئاتر آن چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ در سالن فریدون ناصری نمایش داده می‌شود.

پس از نمایش این فیلم‌تئاتر، نشست تحلیل و بررسی آن با حضور عباس غفاری (مجری و منتقد)، ستاره اسکندری (بازیگر و تهیه‌کننده) و حمید پورآذری (کارگردان و دستیار علی رفیعی) برگزار می‌شود.