اجرای نمایشی عاشقانه درباره زندگی یک آهنگساز در تالار محراب

نمایش «پائولا» به نویسندگی و کارگردانی آزاده شمس به تالار محراب می‌رود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی اثر، نمایش «پائولا» به نویسندگی و کارگردانی آزاده شمس از ۱۴ آذر تا اول دی، ساعت ۲۰ در سالن جعفر والی تالار ‌محراب، روی صحنه می‌رود.

در خلاصه این نمایش آمده است: «پائولا داستانیست عاشقانه از زندگی موزیسین و آهنگساز برجسته یونانی میکیس تئوراکیس، تلفیقی است از موسیقی و حرکت.»

دنیا یکتا ‌اعتمادی، خورشید معلم، امیرعلی ‌زمانیان، فاطمه ‌معینی، ریحانه ‌شاهرخی‌فر، یاسمن ‌رضایی، یسنا ‌افروزه، یاسمن ‌گرکانی، مستانه ‌خسروی، مریم ‌علیزاده، مریم ‌یزدانی، لیدا غفوری، مرتضی ‌فرجی، آزاده شمس، مانیا رستمیان، اسپنا نظرمحمدی، اندیا ‌چلبیانی، دینا ‌افروزه، شادی مطهری، پریا ‌امجدی، مهجبین علی‌آبادی بازیگران این نمایش هستند.

دیگر عوامل «پائولا» عبارتند از: مشاور کارگردان: محمدرضا ‌آزادفرد، گروه بدلکاران: مرتضی افسری، حمیدرضا عبادیان، علی آشامی، مهران تاتلاری، علی اکبر سروگل،دستیار اول کارگردان و برنامه ریز: مرتضی ‌فرجی، مدیرصحنه: میثم تبریزی انزابی، مشاور حرکت: نوشین ‌بدری ‌کوهی، طراح لباس: زهرا پارساتبار، طراح گریم: مهتاب ‌حسنی، طراح نور: اکبر شجاعی، طراح پوستر و بروشور: مستانه ‌خسروی، گروه کارگردانی: وفا ‌ابن ‌علی، ریحانه ‌شاهرخی ‌فر، مدیر بدلکاران: رضا خیری‌پور، طراح اکشن: مرتضی افسری، عکاس: پیام ‌احمدی‌کاشانی، مینا ‌قانع، علیرضا ‌آذری‌راد، فهیمه علی‌بیگی، مجری گریم: مریم ‌یزدانی، نریشن: محمدرضا ‌آزادفرد، فهیمه اصفهانی، آزاده شمس، سرپرست خوانندگان: یکتا ‌اعتمادی، سرپرست گروه موسیقی: خورشید معلم، ساخت تیزر: کامیار کردستانی، دستیار صدا: وفا ‌ابن‌علی، دستیار نور: حدیث ‌خرمی، روابط‌عمومی و رسانه: پیام ‌احمدی‌کاشانی، نوازندگان: خورشید معلم، امیرحسین ‌مشکی، آیلین نوجوان، ثمین باقری.

علاقمندان می‌توانند جهت تهیه بلیت به سایت تیوال یا به نشانی خیابان ولیعصر (عج)، چهارراه امام خمینی (ره)، تالار محراب مراجعه کنند.

بهرام سروری‌نژاد: دوستان ما را فراموش کرده‌اند

بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون با بیان این‌که کارگردان‌های آثار تصویری بازیگران تئاتر را فراموش کرده‌اند، گفت: از سال ۱۳۷۲ وارد عرصه بازیگری تئاتر شده‌ام اما هیچ وقت بازی‌های جانبی کارم را بلد نبودم و وارد این بازی‌ها نشدم.

بهرام سروری‌نژاد که در کنار کار تئاتر از سال ۱۳۷۹ وارد رادیو شده و همزمان در سینما و تلویزیون در کارهایی سینمایی چون وقتی همه خوابیم، کیفر و پرسه در حوالی من ایفای نقش هم داشته اظهار داشت: دوستان ما را فراموش کرده‌اند، برای این‌که سراغی از ما بازیگران تئاتر نمی‌گیرند.

وی افزود: من بلد نیستم وارد یک سری روابط برای حضور در عرصه سینما و تلویزیون شوم. در این دو حوزه دوستان بسیار صمیمی دارم که من را می‌شناسند و کارهای من را بیست و اندی سال است دیده‌اند و می‌بینند و به توانایی‌ام کاملا اشراف دارند اما وقتی که در کستینگ(انتخاب بازیگر) می‌روند یک فراموشی موقت سراغشان می‌آید و البته دوباره این فراموشی برمی‌گردد.

بازیگر سریال‌های تلویزیونی بچه مهندس، آشوب، داستان یک شهر ۲، دولت عشق و رهایم کن که در کنار بازیگری کارگردانی نمایش مردی به نام اوهه را نیز برعهده داشته می‌گوید: بیشترین نقش من در پرسه در حوالی و پس از آن در سد معبر بود. اما در وقتی همه خوابیم یک سکانس بازی داشتم که دلپذیر بود و برای من یک ترم دانشگاهی بلکه بیشتر آموزش داشت.

بازیگر ساعت ۵ عصر و شغل شریف گفت: نمی‌دانم چه شده است که دوستان دیگر ما را فراموش کرده‌اند.

وی درباره پرچالش‌ترین نقش خود در عرصه تئاتر هم به خبرنگار ایرنا گفت: چندین سال پیش در نمایش خان هشتم نوشته مرحوم مسعود سمیعی نقش یک پیرمرد را داشتم که شاید ۸۵ ساله بود و چالش بسیار بزرگی برایم محسوب می‌شد. مهم باور پذیر شدن نقش و سخت‌ترین قسمت کار برای من بود و از عهده این نقش برآمدم.

سروری‌نژاد درباره جایگاه تعزیه در کشور و نمایش‌های تعزیه و آیینی هم اظهار داشت: من کار تعزیه نکردم. تعزیه طبیعتا جزو نمایش‌های قدیمی است.

وی درباره نقش خود در نمایش مجلس آخر که این روزها در تماشاخانه سنگلج روی صحنه است، توضیح داد: کاراکتری که من بازی می‌کنم کسی نیست که تعزیه‌خوان باشد و تعزیه‌خوانی بلد نیست. فقط می‌خواهد این کار را انجام دهد که خود را در دل مهتاب جا کند. خودش هم می‌گوید این کارها را مانند قاسم انجام می‌دهم برای این که دل مهتاب را به دست آورد و در راه تعزیه و به دست آوردن دل مهتاب موفق نیست. چون دلی کار نمی‌کند فقط چیزی صوری است و ظاهرا این کار را انجام می‌دهد که محقق نمی‌شود. از ته دل به تعزیه اعتقاد ندارد و نمی‌تواند کار خوب را ارائه کند.

دروغ از امروز روی صحنه می‌رود

«دروغ» به نویسندگی و کارگردانی محمد ذوالنوریان از امروز روی صحنه تماشاخانه اهورا خواهد رفت.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، نمایش «دروغ» به نویسندگی محمد ذوالنوریان و نیما ذاکر با تهیه کنندگی و کارگردانی محمد ذوالنوریان از ۱۲ آذر تا ۲ دی در تماشاخانه اهورا روی صحنه می‌رود.

در این نمایش نیما ذاکر، علی سیبی، حسن عبادی‌مهر، بهاره ترابی، محسن نادری، مهدی شریفی، کیمیا ناهیدی، ریحانه شیری و رضا آقاحسینی ایفای نقش می‌کنند.

در خلاصه این نمایش آمده است: «دروغ یه مسئله عادی شده، من نباید همه چیز رو باور کنم.»

محمد ذوالنوریان طراح صحنه، نوشین پزشکی طراح گریم، ریحانه شیری طراح لباس، فرهاد بابایی طراح نور، نیما ذاکرمجری طرح، محمود کسایی زاده برنامه‌ریز، امیرحسین نیازخانی طراح پوستر، محمود کسایی‌زاده برنامه ریز، کورش برزی و سحر رستمی عکاس، میلاد منتظری و فرهاد بابایی دستیار کارگردان، متین مشرقی روابط عمومی و مشاور رسانه، عارف اصغری آهنگساز، عارف اصغری و مرتضی عبدالله‌پور نوازندگان، شایان امیری منشی صحنه، فاطمه صفری و فاطمه مومنی دستیاران لباس، عسل بیتا و محدثه قاسمیان دستیاران لباس، عسل بیتا و محدثه قاسمیان دستیاران گریم و هومن راد دستیار صحنه دیگر عواملی هستند که در این نمایش حضور دارند.

علاقه‌مندان برای تهیه بلیت نمایش «دروغ» که هر شب از ساعت ۱۹ روی صحنه می‌رود، می‌توانند به سایت تیوال مراجعه کنند.

جدال با یاد شهرام عبدلی رونمایی شد

از کتاب «جدال» که شامل ۲ نمایشنامه به قلم احسان ناجی است، رونمایی شد.

مراسم رونمایی از کتاب «جدال» جمعه ۱۰ آذر ماه در عمارت آفرید برگزار شد. این کتاب شامل ۲ نمایشنامه به قلم احسان ناجی است که به تازگی توسط انتشارات طراحان تین منتشر شده است. این نمایشنامه‌ها با عنوان‌های «جدال با خوابی بی انتها» و «جدال در سراشیبی محال» هستند که ناجی نمایشنامه اول را به زنده یاد شهرام عبدلی تقدیم کرده است.

به گزارش مهر، در همین راستا در حاشیه مراسم رونمایی از این کتاب با حضور نویسنده، پوپک فرزانه پور مدیر انتشارات طراحان تین و رامین پرچمی و خانواده زنده‌یاد شهرام عبدلی مراسم گرامیداشتی برای این بازیگر فقید برگزار شد.

در این مراسم هنرمندانی چون مسعود جعفری فیلمبردار، پیمان ناجی نویسنده و کارگردان، بهزاد خاکی نژاد رییس انجمن مدرسان تئاتر حضور داشتند.

همچنین در این مراسم قسمت‌هایی از هر ۲ نمایشنامه خوانده شد و در بخشی دیگر بهاره شیروانی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی از منظر روانشناسی و پوریا عبدی کارشناس ارشد ادبیات نمایشی از منظر درام به بررسی مجموعه «جدال» پرداختند.

تهیه این کتاب از انتشارات پارت و سایت انتشارات طراحان تین امکان پذیر است.

استادی که تئاتر را مادر همه هنرها می‌داند

۲ آذر سالروز تولد فرهاد ناظرزاده کرمانی بود،‌ استادی که بسیاری از بزرگان امروز هنرهای نمایشی کشور با شاگردی او به جایگاهشان رسیده‌اند اما شاید امروز برای افراد بسیاری نامش شناخته شده نباشد.

 فرهاد ناظرزاده کرمانی را شاید عموم مردم نشناسند؛ اما بدون شک جامعه هنری به‌خصوص فعالان و دانشجویان هنرهای نمایشی همواره از او به‌عنوان یکی از ستون‌های مهم و مؤثر علمی یاد کرده‌اند، معلم و استادی که حضورش در جامعه دانشگاهی کشور از دهه شصت سرمنشأ خدمات بسیار بزرگی بوده است.

تألیف بیش از بیست عنوان کتاب مرجع با ادبیات و واژگان خاص و منحصربه‌فرد، نگارش بیش از چهل نمایشنامه، ارائه ۷۰ مقاله در کنفرانس‌های علمی داخلی و بین‌المللی و چاپ برخی از آنها در مجلات معتبر و ترجمه بیش از ۸۰ نمایشنامه خارجی از جمله یادگاران ماندگار او در تئاتر و هنر کشور است، استادی که شاگردان بسیاری را با عنوان بازیگر، کارگردان، نمایشنامه‌نویس و حتی مدیر هنری به عرصه فرهنگ و هنر کشور وارد کرده و نام او را به عنوان یکی از افراد مطرح هنر تبدیل کرده است.

در وصف این استاد تئاتر باید گفت که در سه دهه ابتدایی انقلاب و در دانشگاه‌ها بسیاری از دانشجویان در مقاطع مختلف با شوق و اشتیاق فراوان پای درس‌هایش حاضر می‌شدند و کلاس‌های درسی‌اش جزو شلوغ‌ترین کلاس‌های دانشگاه به شمار می‌رفت. وی به‌خاطر تلاش‌های عالمانه و صادقانه در عرصه هنرهای نمایشی در سال ۸۱ جزو چهره‌های ماندگار معرفی شد که با تحریر آثار بی‌شمار، جدیت در تدریس، ژرفای کم‌نظیر مطالب ارائه شده، کشف چهره‌های بااستعداد و تلاش برای رشد و تعالی شاگردانش خواهندگان «هنر» را «باهنر» کرد و از هنرجویان «پرشور»، هنرمندانی «عادل» ساخت.

خود ناظرزاده کرمانی تئاتر را مادر و ساختمان همه هنر‌ها می‌داند و در اهمیت آن گفته است: «هنگامی‌که از تئاتر بهره برده شود، موسیقی به صورت یکی از ساختمایه‌های (عناصر تشکیل‌دهنده) هنر نمایش در می‌آید و  یا آن می‌شود. هر هنگامی که در هم ادغام شوند، صورت‌‌بندی نویی می‌پذیرد، و به فراخور خود، آماج‌ها و آرمان‌های نمایش را می‌آفریند. به این جریان ادغام گفته‌اند، ادغام جزء در کل.»

تئاتر پس از انقلاب اسلامی به‌ویژه تئاتر دانشگاهی و تجربی مدیون اساتید بزرگی است که شاید یکی از آنها ناظرزاده کرمانی باشد. در روزهای غربت و بی‌کسی تئاتر، روزهایی که تئاتر در بند روابط و مناسبات آن‌هم با آدم‌های کوچک و بزرگ‌ترهایی که به کارهای دیگر مشغول بودند با همان فراست ذاتی و به قول خودش به‌عنوان یک خادم، به حراست از تئاتر مظلوم پرداخت.

هر چه زمان گذشت و جلوتر آمدیم عرصه تنگ‌تر شد و شان و جایگاه نه‌تنها ناظرزاده کرمانی بلکه ناظرزاده‌ها در تئاتر دانشگاهی کم‌رنگ و کم‌رونق‌تر شد تا جایی که در ابتدای دهه نود و با تغییرات بدون پشتوانه علمی و عملی در خصوص افزایش‌پذیرش دانشجو در رشته هنر وضعیت دانشگاه‌ها بدتر و وخیم‌تر شد و شد آنچه نباید می‌شد.

پذیرش دانشجو بدون کنکور در دانشگاه‌هایی که روزی با رتبه‌ها دورقمی هم ورود به آنها غیرممکن بود با تغییرات صورت‌گرفته اکنون هر علاقه‌مندی را میزبانی می‌کردند و این چنین بود که سیل جمعیتی که تنها با تماشای یک فیلم و شاید یک تئاتر به این حوزه ابراز علاقه‌مندی می‌کردند به دانشگاه‌ها سرازیر شدند و از آن به بعد شاهد دانشجویانی در کلاس‌های درسی شدیم که قله ذهنی‌شان صرفاً سوپراستار شدن در پرده نقره‌ای و کسب درآمدهای آن‌چنانی بود و به‌تبع علاقه‌ای برای کسب علم و دانش دیگر وجود نداشت و همین سرآغاز چالش‌هایی شد که نه امثال دکتر ناظرزاده ها می‌دانست اینها چه می‌خواهد و نه آنها می‌دانستند او و سایر اساتید بزرگ کیستند و از آنها چه باید بخواهند.

همین باعث شد که استاد مسلم تئاتر و هنر کشور که حضورش در کلاس‌های درس غنیمتی بی‌نظیر و تکرارنشدنی بود روزبه‌روز خودش و تدریس‌اش را محدودتر کند و دانشگاه‌ها یکی پس از دیگری از حضورش محروم شوند. صدالبته که از ابتدای دهه نود وضعیت آموزش هنر چه در دانشگاه و چه در آموزشگاه به مسیری غیراصولی پا گذاشت و دیگر نه شوق و اشتیاقی برای یادگیری وجود داشت و نه اساساً آموزش مسئله اولویت داری به شمار می‌رفت و در نتیجه نسلی جدیدی که امروز در عرصه هنر پا به فعالیت‌های حرفه‌ای گذاشتند نه‌تنها حتی یک برگ از تألیفاتش را ورق زده‌اند؛ بلکه حتی نامی از او را نیز نشنیدند.

 به گزارش فارس اما تأسف‌آورتر اینکه وقتی در سال ۸۸ و به همت مدیرعامل وقت خانه هنرمندان و رئیس تماشاخانه ایرانشهر به‌پاس یک‌عمر فعالیت دکتر ناظرزاده کرمانی نام سالن شماره یک این مجموعه که یکی از مهم‌ترین سالن‌های تئاتری کشور بود را به نام ایشان نام‌گذاری کردند هرگز نه حاضران آن رونمایی و نه هیچ هنرمند تئاتری فکر نمی‌کرد که کمتر از یک دهه دیگر وقتی از یک دانشجوی رشته تئاتر درباره نام صاحب سالن سؤال شود در پاسخ بشنود که شناخت چندانی ندارم؛ اما فکر کنم از شعرای قدیمی کشور باشند که در قید حیات نیز نیستند!

اما چرا و چگونه پس از سه دهه‌ی پرشور و روبه‌رشد در فضای علمی و دانشگاهی امروز چنین چالش و مسئله مهمی گریبان‌گیر نسل فعلی هنر کشور شده است؟ بی‌تردید یکی از عمده دلایل وضعیت موجود عدم درک صحیح از وضعیت آموزشی و عدم دغدغمندی در بین تصمیم‌گیران و متولیان وقت بود که تنها برای گذران روزمرگی به کار گرفته شدند و اساساً تدبیر و تفکری برای نسل آینده و سال‌های پیش رو نداشتند و همین سیاست باعث شد که با افزایش بی‌رویه و خارج از توان دانشگاه‌ها در پذیرش دانشجو بدون درنظرگرفتن خروجی و بستر فعالیت حرفه‌ای در آینده فضای امروز را چه در حوزه آموزش و چه در حوزه فعالیت حرفه‌ای بسیار سخت و محدود شود.

آنچه محرز و مشخص است وضعیت و سیستم آموزشی در حوزه هنر شدیداً دچار معضل شده است و این در حالی است که روزگاری که استاد ناظرزاده کرمانی در شش روز هفته تماماً درگیر درس و بحث و دانشگاه بود اکنون تنها به یک الی دو روز بسنده کرده است و چندان تمایلی برای حضور در کلاس‌های درسی ندارد و این نه موضوع شخص این استاد بزرگ که بسیاری از اساتید سرشناس و مهم نیز چنین شده‌اند.

شاید آغاز ۷۶ سالگی مردی که بدون شک برکاتش برای تئاتر کشور تا نسل‌ها و سال‌های آینده ماندگار خواهد بود فرصت مناسبی باشد تا با نقد فضای آموزشی کشور در حوزه هنر امیدوار شد که مسیر به انحراف رفته روزی به ریل اصلی خودش بازگردد و مجدد شاهد رشد فضای علمی و دانشگاهی در هنرهای نمایشی کشور باشیم.

تنها آرزویمان حضور بیش‌ازپیش اساتیدی چون ناظرزاده کرمانی و ناظرزاده‌ها در کلاس‌های درسی و دانشگاهی است؛ زیرا بر این مهم واقفیم که تا دانشگاه و محل کسب علم و دانش از محتوا غنی نباشد فضای حرفه‌ای و کاری نیز کاملاً سطحی و بدون عمق خواهد ماند و آن وقت است که تئاتر به‌عنوان هنر اصیل و بامحتوا روزبه‌روز نحیف و به ورطه بی‌محتوایی خواهند رسید. جایگاهی که شاید تنها در سال‌های پیش از انقلاب و در راسته لاله‌زار با عنوان تئاترهای لاله زاری شاهد بودیم. نمایش‌هایی بدون محتوا و تنها برای دقایقی سرگرم‌کننده و شاید کمی خنده‌آور ولاغیر.

فرهاد ناظزاده کرمانی در تعریف تئاتر برای خودش می‌گوید: «جنون مقدس؛ از آن دیوانگی‌هایی که مولانا توصیه‌اش می‌کند، یا آراسموس. (آراسموس را که می‌شناسین؛) کتابی دارد در ستایش دیوانگی ! به قول او، تمدن را همین دیوانگان ساختند.»

نمایشنامه رسوس نوشته اوریپید منتشر شد

کتاب نمایشنامه «رسوس» اثری از اوریپید تنها تراژدی برجامانده یونانی ا‌ست که پی‌رنگ آن مستقیما برگرفته از قطعه حماسی است که امروزه به‌عنوان سرود دهم ایلیاد شناخته می‌شود، از انتشارات بیدگل منتشر شد.

به گزارش ایران تئاتر، نمایشنامه «رسوس» اثری از اوریپید پس از ۲۵ قرن برای نخستین بار توسط غلامرضا شهبازی به فارسی ترجمه و به همت نشر بیدگل روانه بازار کتاب شد.

«رسوس» تنها تراژدیِ برجا مانده یونانی ا‌ست که پیرنگ آن مستقیماً برگرفته از قطعه حماسی است که امروزه به عنوان «سرود دهم ایلیاد» شناخته می‌شود.

این نمایشنامه سرشار از جنب‌‌وجوش و زندگی و یکی از ۱۰ نمایشنامه محبوب اوریپید در دوران باستان متأخر به شمار می‌رود که بر چندین نویسنده پس از خود به ویژه ویرژیل در «سرود نهم انه‌اید» تأثیر گذاشته است.
براین‌اساس «رسوس» که کوتاه‌ترین تراژدی قرن پنجم پیش از میلاد و نمایشنامه‌ای مایل به ساتیر است، جایگاه مهم و بی‌همتایی در تاریخ ادبیات جهان دارد.

در بخشی از پی‌گفتارِ کتاب آمده است: «در «رسوس» مقدار معتنابهی از آن حال و هوای عجیب و غریب را می‌بینم، که خیلی خنده‌آور نیست، اما لجام‌گسیخته و نامعقول است و این از دیدگاه یونانیان مناسب گله ساتیر است؛ حال و هوایی که معمولاً غول تک‌چشمِ غارِ اِتنای آتشفشانی یا هراکلسِ مست و تاج‌گل بر سر که با مرگ کشتی می‌گیرد و دنده‌اش در نیمه‌شب میان گورها می‌شکند، در آن نفس می‌کشند…»

اوریپید یکی از سه تراژدی‌نویس مهم عصر زرین درام یونان است که منتقدان قدیم و جدید او را درام‌پردازی سنت‌شکن، نوآور و نامتعارف می‌دانند. او در یکی از سال‌های دهه ۴۸۰ پیش از میلاد در بخش شرقی آتن زاده شد. اطلاعات کمی از زندگی او در دست است. نخستین نمایشنامه او یک سال پس از مرگ آیسخولوس در سال ۴۵۵ پیش از میلاد بر صحنه رفت و او در مسابقات تئاتریِ دیونیزیای شهر آتن به مقام سوم رسید. در سال ۴۴۱ پیش از میلاد به نخستین پیروزی‌اش دست یافت و مقام نخست این رقابت‌ها را کسب کرد. می‌گویند بیش از ۹۰ نمایشنامه نوشته است و امروزه نوزده نمایشنامه او موجود است. آخرین باری که در آتن به رقابت پرداخت در سال ۴۰۸ پیش از میلاد با نمایشنامه «اورستس» بود. سپس به مقدونیه و دربار آرخِلائوس رفت و نمایشنامه‌ای به نام این پادشاه نوشت. اوریپید در سال ۴۰۶ پیش از میلاد، حین نگارش نمایشنامه «کاهنه‌های باکوس» در مقدونیه درگذشت.

غلامرضا شهبازی، مترجم نمایشنامه «رسوس»، متولد ۱۳۵۲ نهاوند و دانش‌آموخته کارشناسی رشته ادبیات نمایشی، کارشناسی‌ارشد سینما و دکتری تاریخ تطبیقی و تحلیلی هنر اسلامی از دانشگاه هنر تهران است. شهبازی تاکنون ده نمایشنامه اوریپید را به فارسی برگردانده که اغلب‌شان آثاری هستند که نخستین بار است که به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند.

دلنوشته شاگرد برای استاد مهین میهن: بانویی که صحنه در تسخیر نگاه خلاقانه اوست

دلنوشته ای به رسم ادب پیشکش هنرمندی پیشکسوت و استادی بزرگ. بانوی فرهیخته فرهنگ و هنر ایران دکترمهین میهن
“ای خطه ایران مهین ای وطن من
ای گشته به مهر تو عجین جان و تن من “ (ملک الشعرا بهار)
با گشایش رادیو وتلویزیون ملی ایران نیاز به گشایش مراکز فرهنگی و هنری و تولید محتوا بیش از پیش آشکار می‌شد و برای سرزمینی با قدمت اساطیری بازگشت به هویت ملی با یاری جُستن از زبان هنر ضرورتی تاریخی بود. ساخت مراکز فرهنگی و هنری درسراسر کشور از آن میان پایتخت ایران انکار ناپذیر می‌نمود ،ازاواخر دهه چهل این مهم شتاب یافت و تهران رنگ و بویی تازه به خود گرفت ، گشایش خانه اُپرای رودکی تهران درآبان ۱۳۴۶ و تئاتر شهر دربهمن ۱۳۵۱ از شاخص‌ترین آنهاست. با تاسیس این مراکز ضرورت حضور نیروهای هنری و زبده نیاز اصلی اداره و سازماندهی این مراکز فرهنگی وهنری بود بسیاری از بزرگان موسیقی و باله پارس ، طراحان لباس و رقصندگان فولکلور و کلاسیک ،هنرپیشه‌گان تئاتر و هنرمندان شاخه‌های گوناگون به این مراکز پیوستند  و بسیاری ازجوانان علاقمند و عاشق هنر ایران برای آموختن به دانشگاه‌ها و مراکز هنری معتبر دنیا رفتند و با کوله باری از دانش برای خدمت به کشور به سرزمین مادری خود بازگشتند .پس از پایان آموزش مقدماتی برای آموزش‌های تکمیلی به فرانسه می‌رود و به شکل تخصصی در زمینه گریم تحصیل می‌کند و درمدت هشت سالی که در فرانسه است با گروه های هنری و تلویزیون ملی این کشور همکاری دارد ، حدود سی و پنج ساله است که به دعوت رسمی سازمان باله ایران به ایران آمده و در این مجموعه کوشش‌های هنری خود را دنبال کرده و چه خاطرات با شکوه و جاودانه‌ای که رقم می‌خورد. لوسترهای کریستالی خانه اُپرای رودکی تهران، صدای برش پارچه‌ها روی میز کارگاه دوخت لباس، ساخت دکورها در کارگاه دکور، تولید و ساخت سر بنده‌ها و پاپوش‌ها، تمرین بازیگران و رقصندهای جوانی که با شور و امید ، سپیده دم درخشش خود را بر تارک هنر ایران درمقابل آینه‌های قدی سالن تمرین، آرزوهاشان را بر توسن خیال خود به جولانگه صحنه می‌برند. . نمایش باله بیژن و منیژه ( اثر جاودانه منظوم از فردوسی بزرگ ) با موتیوهایی از استاد حسین دهلوی قرار است زینت بخش تالار رودکی باشد.
در گوشه‌ای دنج و در آرامشی اساطیری بانوی هنرمندی در حال آفرینش طرحی است تا شعر زیبایی‌شناسی خلاقانه‌اش را در نقشی خوش رنگ و لعاب بر چهره بازیگران به زبان سحرآمیز قلم بسراید .آری صحنه در تسخیر نگاه خلاقانه و دستان هنرآفرین توست یگانه مهین بانوی میهن . زمان می‌گذرد فصل اجرای باله “زیبای خفته” در خزان ۵۷ به پایان میرسد. بسیاری از هنرمندان آن دوران از آن میان استاد لوریس چکناواریان آهنگساز ، هلن انشاء طراح لباس ، فرزانه کابلی بالرین و هنرپیشه و بسیاری از بزرگان فرهنگ وهنراین کشور با احترام از آرامش، هنر و متانت شما شکوهمندانه یاد می‌کننئ . اما چشمه جوشان مهین بانوی صحنه، شاعرانگی آفرینش هنری را به صحنه‌های تئاتر پیش کش مینماید تا نقش‌آفرینی هنر پیشه‌گانش را روحی تازه بخشد، نصرت کریمی از جادوی قلمت بارها در محافل هنری سخن گفته و از شوق آموختنت به شاگردانت ، دانشکده هنر دانشگاه تهران مست است از شمیم دم مسیحایی و اندیشه رسایت چه با وقار نغمه چنگ هنر گریم این سرزمین را می‌نواختی.
چه بسیار که به نیکی از قلم روانت در نوشتار کتاب گریم برای تئاتر می‌گویند و فراوانند آموزش پذیرانی که در دور افتاده‌ترین نقاط ایران شما را ندیده ولی خود را شاگرد مکتب میهن می‌دانند .هوش سرشارت نویدتان داد تا راه آمده را به نسلی نوین که دانش آموخته دستان هنرمندت بودند بسپاری ، اکنون آن نسل پرچم دار هنری والاست از کدامیک از دوست دارانت بگویم ای فرمانروای گریم صحنه تئاتر ایران ، به‌راستی که شاگردانت عاشقانه دوست‌تان می‌دارند و خاطرات‌تان را هر روز از پس اندیشه مرور می‌کنند.
فریبای گرانقد راز بزرگ منشی و خلوص نیت والگو بودنتان به نیکی به یاد می‌ماند. ماریای عزیز زندگی هنری خود را از چشمه زلال معرفت مادرانه شما سیراب می‌داند ، شهریار از بزرگی و شکوه اندیشه‌ات فراوان گفت ، یوحنا از شورو شوق نخستین روز دیدارتان می‌گوید و بهمن از کوله‌بار آموخته‌هایش و شوق آموختن دوباره ازشما ، شیرینی خاطرات همکاری با شما هنوز در کام کامبیز جان است ، افسانه به دستیاری سالیان دور در دانشکده هنر به خود می‌بالد و هر آنچه آموخته را از برکت حضور بانو می‌داند ، سارای نازنین بزرگی، وقار ،اقیانوس دانایی و دانش‌تان را ارج می‌گذارد و نوید به رسم شاگردی و ادب بوسه بر دستان هنرمندتان می‌نشاند ، علی امضای شما بر جواز آموزشگاهش را هنوز به فال نیک می‌گیرد . همه بی‌دریغ به شما مهر ورزیده و دوستدارتان هستند حمید ، آیلار ، بهاره ، حسین ، فرناز ، لیلا ، بتسابه ، امیر ، مهدی، سهیلا ، مریم ، لعیا ، ثمین و … همه با فروتنی و احترام از شما یاد می‌کنند و متین با متانت قلمش از شما و روزهای طلایی هنر این سامان می‌نویسد تا جاودان بماند این رنگین کمان خاطرات خوش آب و رنگ از نیک نامی‌تان ای شهبانوی گریم باله و اُپرای ایران و مادر مهربان گریم ایران اهورایی. آغاز هشتاد و سومین بهار زندگیتان همایون باد.
متین قادریتهران – تیر روز آذرماه ۳۷۶۱۸آذر ۱۴۰۲خورشیدی

هشدار جدی به مدیران برای بلاتکلیف ماندن هزاران هنرمند تئاتر

نمایندگان تعدادی از انجمن‌های صنفی سراسری هنری، تاکید کردند که وضعیت مبهم فعالیت این انجمن‌ها سبب بلاتکلیفی هزاران هنرمند شده است.

آنان با انتقاد از موانع موجود برای ادامه فعالیت‌ این انجمن‌ها تاکید کردند که تشکیل انجمن‌های صنفی سراسری، مطالبه قانونی جامعه هنری است که در دهه‌های متمادی معطل مانده و حالا هم به وضعیتی رسیده است که هزاران نفر از هنرمندان را بلاتکلیف نگه داشته است.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، در نشستی خبری که روز شنبه ۱۱ آذرماه در خانه تئاتر ایران برگزار شد، نمایندگان انجمن‌های صنفی سراسری نسبت به وضعیت مبهم فعالیت این انجمن‌ها هشدار جدی دادند و یادآوری کردند که تاکنون ۶ انجمن صنفی سراسری در خانه تئاتر شناسه گرفته‌اند و به عنوان صنف تلقی می‌شوند ولی از آنجاکه بعدا به آیین‌نامه انجمن‌ها ایراداتی وارد شده، برای ادامه فعالیت‌هایشان دچار مشکل شده‌اند. در حال حاضر دیگر انجمن‌ها هم مراحل لازم را طی کرده‌اند ولی به دلیل همین مشکل، در میانه راه متوقف شده‌اند.

به گفته آنان در پاسخ به پیگیری انجمن‌ها به گفته می‌شود که باید صبر کنند و این در حالی است که بعضی از این انجمن‌ها ۲ سال از تشکیل‌شان گذشته و طبق قانون، باید دوباره انتخابات برگزار کنند ولی تا زمانی که این موانع برطرف نشود، چنین امکانی وجود ندارد.

آنان توضیح دادند که طبق قانون، بعد از این ۲ سال، یک دوره فترت ۶ ماهه هم در نظر گرفته می‌شود ولی اگر این رویه سرعت پیدا نکند، این زمان هم از دست می‌رود و خطری جدی برای انحلال این انجمن‌ها به وجود خواهد آمد.

لبو فروشان هم صنف دارند و هنرمندان ندارند

در آغاز این نشست، ایرج راد، رییس هیات مدیره خانه تئاتر، به عنوان کسی که شاهد تمام مراحل طی شده توسط انجمن‌ها بوده، توضیحاتی درباره روند این ماجرا ارایه کرد و گفت: در برنامه چهارم توسعه تشکیل انجمن‌های صنفی سراسری هنری مطرح شد به این صورت که آیین‌نامه این انجمن‌ها باید از طرف وزارت ارشاد پیگیری می‌شد ولی این کار انجام نشد تا به برنامه ششم رسیدیم و متاسفانه باز هم از طرف ارشاد به تعویق افتاد. به همین دلیل خانه تئاتر دوباره پیگیر این مساله شد و در نهایت در دوره وزارت آقای صالحی، با وزارت کار هم صحبت و قرار شد برای انجام این کار، از طرف همه انجمن‌های هنری و رسانه کمیسیونی در ارشاد شکل بگیرد. بر همین اساس، برای مدتی طولانی جلسات متعدد و مستمری، با همراهی وزارت کار و حضور نمایندگان همه خانه‌های هنری و رسانه در وزارت ارشاد تشکیل می‌شد.

او ادامه داد: در نهایت طی جلسه‌ای در تالار وحدت، اساسنامه برای تصویب هیات وزیران امضا شد و بعد از تصویب در آنجا، به هیات دولت نیز ارجاع داده شد که در آن مرجع هم امضا و سپس مقرر شد کمیسیون بند چهار متشکل از نماینده وزارت کار و خانه‌های سینما، تئاتر، موسیقی و نماینده وزارت ارشاد و… ظرف دو سال تشکیل انجمن‌های صنفی و هنری و رسانه را در دستور کار قرار دهد. بر همین اساس مقرر شد در مرحله اول تقاضای جاهایی که شکل تشکیلاتی پیدا کرده‌اند مانند خانه‌های سینما و تئاتر و موسیقی بررسی شود و این تشکل‌ها به صورت صنفی سراسری تشکیل شوند.

راد با اشاره به اینکه دو نوع انجمن صنفی خاص و عام داریم، اضافه کرد: به این نتیجه رسیدیم که انجمن صنفی عام باشیم چراکه تشکیلات آن براساس مجموع عمومی و انتخابات شکل می‌گیرد. یعنی همه اعضا هیات مدیره باید از سوی مجمع عمومی انتخاب شوند.

او که ریاست کمیسیون بند چهار را برعهده داشته است، اضافه کرد: پرونده‌ها را برای بررسی ارائه کردیم و پرونده شش انجمن خانه تئاتر را به وزارت کار فرستادیم که مجوز گرفتند و پس از آن هم برای گرفتن شناسه ملی اقدام کردند و در ثبت شرکت‌ها هم همه کارها انجام شد و در نهایت این شش انجمن شناسه گرفتند اما یکباره اعلام شد نسبت به بند یک، سه و چهار کمیسیون بند چهار دو شکایت صورت گرفته و این سه بند باید اصلاح شود.

راد اضافه کرد: این شکایت بعداً از طرف شورای نگهبان هم پیگیری شد که عنوان کردند که این سه بند از نظر شرعی اشکال دارد و آن را به دیوان عدالت اداری فرستادند که آنجا هم این اشکالات را هم تایید کرد و با این وضعیت، تکلیف این انجمن‌ها معلوم نشد یعنی نگفتند اینها قانونی هستند و نه برای ادامه کار با آنها همراهی شد. به همین دلیل این انجمن‌ها برای برگزاری مجمع عمومی دچار مشکل شدند و نماینده وزارت کار در مجمع عمومی‌شان حضور پیدا نمی‌کرد.

رئیس هیات مدیره خانه تئاتر با اشاره به نامه‌نگاری‌های متعددی که برای حل این مشکل انجام شده، ابراز تاسف کرد: هنوز این نامه‌نگاری‌ها به نتیجه نرسیده و این در حالی است که از بعد از دوره قاجاریه حتی لبوفروشان و مارگیران به عنوان صنف شناخته می‌شدند اما هنرمندان چنین امکانی نداشتند. تا اینکه بعدها برای هنرمندان ردیف شغلی ایجاد کردند و تعدادی از آنها به استخدام اداره تئاتر درآمدند اما باز هم با ستاره‌دار شدن کدهایشان، دچار مشکل شدند. بنابراین وضعیت صنفی مشخصی نداریم.

ما دنبال انحلال نیستیم

راد با بیان اینکه در حال حاضر بعضی از انجمن‌ها دو سال از فعالیت‌شان گذشته، افزود: برخی دیگر دوره سه ساله برای فعالیت خود تعریف کرده‌اند اما اگر این موانع برطرف نشود، حتی همین انجمن‌ها هم دچار مشکل می‌شوند. با این شرایط بار عظیمی برهیات مدیره این انجمن‌ها تحمیل شده زیرا آنها همه کارهای اساسی را انجام داده‌اند و حالا باید پاسخگوی اداره مالیات هم باشند چون به خاطر دفاتر و شناسه ملی، موظف به پرداخت مالیات شده‌اند  اما وضعیت قانونی‌شان مشخص نیست و اگر بخواهند خود را منحل کنند، این روند دست کم یک سال زمان می‌برد. ضمن اینکه ما به دنبال انحلال نیستیم چون تشکیل انجمن صنفی جزء نیاز هنرمندان و مطالبه جامعه هنری برای احقاق حقوق‌شان است. ما خواستار آن هستیم که اگر مشکلاتی هست، با برگزاری نشست و گفت‌وگو آن را برطرف کنیم و دوباره انجمن‌های صنفی را راه بیندازیم تا هنرمندان احساس بی‌هویتی نکنند.

ما وظیفه خود را انجام دادیم و حالا نوبت دولت است

در ادامه، ساسان پیروز به عنوان نماینده انجمن صنفی سراسری منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران تئاتر با اشاره به تشکیل این انجمن صنفی سراسری و دریافت شناسه ملی گفت: دو سال است که معلق مانده‌ایم و معلوم نیست چه نتیجه‌ای بگیریم. ما تمام مراحل لازم و مسئولیت‌های قانونی خود را به انجام رسانده‌ایم و اینجا دولت است که باید وظیفه قانونی خود را در قبال تشکیل این انجمن‌ها انجام بدهد. اگر مشکلی در آیین‌نامه‌ها بوده، دولت باید آن را حل می‌کرده و برای این کار ۲۰ ماه فرصت داشته است. هنرمندانی که تمام مراحل قانونی را پشت‌سر گذاشته‌اند حق دارند که خواستار ادامه فعالیت انجمن خود باشند. این حق انجمن‌هاست که در قوانین کشور هم لحاظ شده و حالا هم که بعد از دهه‌ها انتظار به انجام رسیده است، ما بر این حق پافشاری می‌کنیم تا دوباره دچار فترت نشود.

او درباره مشکلاتی که به ایین‌نامه‌ها وارد شده،  توضیح داد که رای دیوان عدالت اداری در پی شکایت دو شخص حقیقی بوده که بعدا یکی از آنها شکایت خود را پس گرفته است.

پیروز با اشاره به یکی از این مشکلات مطرح شده، تشریح کرد: یکی از این اشکالات درباره درج نشدن الازم به دین اسلام است که این ابهام را ایجاد می‌کند که در کشور ما که دیگر ادیان الهی هم به رسمیت شناخته می‌شوند و در مجلس شورای اسلامی نماینده دارند، چرا این مساله در انجمن‌های صنفی، مورد توجه قرار نگرفته است.

این بحران را کوچک نشمارید!

سپس سعید ذهنی، رئیس انجمن صنفی سراسری موسیقی تئاتر در تکمیل این توضیحات افزود: در این وضعیت در مقابل اعضای خود قرار گرفته‌ایم که انتظاراتی دارند و ما نمی‌توانیم پاسخگوی آنان باشیم. این شرایط همه را دچار سرخوردگی کرده و مساله‌ای بحرانی است که نباید آن را کوچک بشماریم. همچنان که نباید منتظر وقوع فاجعه باشیم. تمام دوستانی که انجمن‌هایشان به ثبت رسیده یا در حین انجام کار متوقف شده، اسناد و مدارک خود را دارند. بخشی از این مراحل در بحران کرونا که زمان بسیار دشواری بوده است، طی شده و این تلاش‌ها نباید نادیده انگاشته شود.

اگر می‌خواهند ما را منحل کنند، باید از راه دادگاه وارد شوند

در ادامه، هما جدی‌کار، رئیس انجمن صنفی سراسری نمایشگران عروسکی که موفق به دریافت شناسه ملی شده، توضیح داد: دریافت شناسه ملی یعنی کارمان را به پایان رسانده‌ایم . در ظاهر انجمن صنفی شده‌ایم ولی عملا نمی‌توانیم به عنوان صنف به اعضای خود متعهد باشیم.

او یادآوری کرد: ما هر سال مجمع عمومی خود را برگزار می‌کنیم و طی نامه‌ای به وزارت کار درخواست می‌کنیم که نماینده‌شان را بفرستند. سال اول به صورت شفاهی و سال دوم طی نامه‌ای مکتوب به ما گفتند که نماینده آنها نمی‌آید. ما یک نهاد حقوقی هستیم و خودمان قصد انحلال نداریم. اگر دولت خواهان انحلال ماست، باید از طریق دادگاه اقدام کند. بنابراین باید این مشکلات کوچک حل شود تا اینکه کلا ما را کنار بگذارند.

چرا یک مشکل کوچک بعد از دو سال حل نشده؟!

سپس مهدی آشنا، رئیس انجمن صنفی سراسری عکاسان تئاتر گفت: دو پهلو بودن نگاه قانونی به ما بسیار تاسف‌انگیز است. در حالی که مراحل مالیاتی ما را کاملا می‌پذیرند و دفاتر ما را قبول می‌کنند به طوری که ما درگاه پرداخت اینترنتی داریم اما آنجا که وزارت کار باید ما را به عنوان انجمن صنفی بپذیرد، دچار مشکل می‌شویم. چگونه است که کل پروسه تشکیل انجمن‌ها یک سال زمان برده اما چگونه ممکن است که اصلاح یک مشکل کوچک، بعد از دو سال هنوز به نتیجه نرسیده باشد.

او یادآوری کرد: سال گذشته دو بار با وزارت کار نامه‌نگاری کردیم که بی‌پاسخ ماند. امسال برای تشکیل مجمع عمومی انجمن‌مان، آگهی روزنامه دادیم که در نهایت به نامه ما پاسخ مکتوب دادند. نکته دیگر اینکه نفرستادن نماینده وزارت کار به معنای انجام ندادن کارهای صنفی انجمن‌هایی نیست که به صنف تبدیل شده‌اند. ما ناگزیر به ادامه راه هستیم و هرگز خود را منحل نمی‌کنیم و به آسانی هم نمی‌پذیریم که ما را منحل کنند.

هر جا به نفع‌شان است، ما را به رسمیت می‌شناسند

در ادامه سخنان او، ساسان پیروز گفت: در تمام دو سال گذشته که پیگیر ماجرا بوده‌ایم گفته‌اند که از نظر قانونی مشکلی ندارید ولی ما نمی‌توانیم در مجمع عمومی‌تان نماینده بفرستیم و این دوگانگی ما را دچار مساله کرده است. موقع مالیات گرفتن، ما از نظر دولت به عنوان صنف وجود داریم اما در مواقع دیگر نمی‌توانند ما را به رسمیت بشناسند یعنی آنجا که به نفع‌شان است ما را رسمی می‌دانند.

فقط می‌گویند صبر کنید!

در بخش دیگری از نشست، فرزانه نشاط‌خواه دبیر انجمن صنفی بازیگران تئاتر یادآوری کرد: ما تمام مراحل قانونی را طی کردیم و اشکالات اساسنامه را که از طرف وزارت کار مشخص شده بود، برطرف کردیم. در ثبت شرکت‌ها شناسه ملی گرفتیم و همه اینها مراحلی پر زحمت و پررفت و آمد بود اما بعد از تمام این مراحل به ما گفتند تشکیل صنف، غیرقانونی است در حالی که هیچ‌جا به طور رسمی نگفته که ما یک صنف غیرقانونی هستیم. حالا هم به ما مدام می‌گویند صبر کنید! اما شتاب ما به این دلیل است که مجمع عمومی ما تشکیل نشده و همین موضوع اعتراض اعضا را در پی داشته است. ما را در حالت تعلیق نگه داشته‌اند و تا دو ماه و نیم دیگر شش ماه دوره فترت هم به پایان می‌رسد و خود به خود صنف منحل می‌شود. ما فقط یک پاسخ قانونی می‌خواهیم.

در تکمیل صحبت‌های او پیروز گفت: مساله فقط این شش صنف نیست که پیش از این مشکلات، تشکیل شدند بلکه تعداد زیادی از اصناف مراحل مختلفی را طی کرده‌اند و در آخرین مرحله متوقف شده‌اند. هر یک از این اصناف برای رسیدن به این مرحله یک سال وقت و انرژی و هزینه داده‌اند. این حقی است که وظیفه تاریخی ما حکم می‌کند پای آن بایستیم.

گامی برای اعتمادسازی بردارند

در ادامه، آرام محضری، نماینده انجمن سراسری نمایشنامه‌نویسان و مترجمان تئاتر به عنوان دیگر هنرمند حاضر در این جلسه توضیح داد: در امور اجتماعی، سکه رایج اعتماد است. ما با اعتماد به اینکه سال‌ها تلاش‌مان به نتیجه می‌رسد مراحل لازم برای تشکیل اصناف را طی کردیم. حدود یک سال رفت و آمد کردیم و مجمع عمومی‌مان با مشارکت بالایی برگزار شد تا مرحله تاسیس پروانه رفتیم و حتی شماره آن را دادند که بتوانیم برای اقلام تبلیغاتی از آن استفاده کنیم اما دو سال است که بلاتکلیف مانده‌ایم. امیدوارم گامی در راستای اعتمادسازی برداشته شود.

علی گودوینی به عنوان نماینده انجمن نمایشگران حرکت هم گفت: طبق قانون اساسی، هیات وزیران یکسری قوانین را کارشناسی و مکتوب کرده و به نهادهای زیرمجموعه خود ارائه کرده است که انجمن‌ها به صورت قانونی تشکیل شود. انجمن ما هم اساسنامه تیپ را از وزارت کار تحویل گرفت و اساسنامه خود را ارائه کرد که هیچ مشکلی هم نداشت اما متاسفانه بعد از گرفتن مجوز و اقدام برای دریافت شناسه، سه مورد را مطرح کردند که انجام دادیم اما مشکل حل نشد و ما همچنان پیگیر تشکیل مجمع عمومی هستیم که گفتند می‌توانید برگزار کنید ولی ما نماینده نمی‌فرستیم.

مساله را پیچیده‌تر نکنند

در تکمیل توضیحات او، پیروز افزود: وزارت کار و ارشاد از بدو این ماجرا موظف بوده‌اند پیگیر باشند. در بخش فرهنگی وزارت کار این حسن نیت را می‌بینیم که می‌کوشند آیین‌نامه‌ها را اصلاح کنند ولی در وزارت ارشاد این همت را نمی‌بینیم. به همین دلیل به وزیر ارشاد نامه نوشتیم اما هیچ پاسخ مشخصی ندادند. اگر در حال حاضر اقدام عاجلی انجام نشود، بعضی از انجمن‌ها به ناچار منحل خواهند شد و این ناامیدی برای جامعه هنری بسیار نامطلوب است و نسبت به آن هشدار می‌دهیم.

پیروز اضافه کرد: ما در مراحل شکل‌گیری اصناف، شاهد همکاری وزارت ارشاد و وزارت کار بودیم اما حالا گویی این همکاری وجود ندارد. تاکیدمان بر این است که مشکلات را در همان چارچوبی که مطرح شده، اعلام کنند تا برطرف کنیم چون به راحتی قابل حل است و درخواست‌مان این است که مساله را پیچیده‌تر نکنند و فراتر از این چارچوب نبرند.

هما جدی‌کار نیز با تایید کم‌توجهی وزارت ارشاد در حل این مشکلات توضیح داد: وزارت ارشاد به ما گفت جواب مکتوب نمی‌دهیم و ما را به بخش حقوقی وزارتخانه ارجاع دادند که از شهریورماه منتظر پاسخ‌شان هستیم.

در بخش دیگری از این نشست، ژاله کاظمی عضو کانون نمایش خیابانی، این شرایط را همچون تولد نوزادی توصیف کرد که به دنیا آمده اما شناسنامه ندارد.

او تاکید کرد: ما پشت همه انجمن‌های صنفی هستیم تا حق قانونی خود را بگیرند و وزارت کار و ارشاد می‌خواهیم حداقل در دوره فعالیت خود یک کار مثبت انجام بدهند.

سعید ذهنی هم در بخش پایانی نشست تاکید کرد که وقتی قرار است آیین‌نامه اصلاح شود حتما نماینده هنرمندان باید حضور داشته باشد.

۹ نمایش در تئاتر شهر روی صحنه است

برنامه اجراهای آذرماه تالارهای نمایشی مجموعه تئاترشهر با میزبانی از ۹ نمایش صحنه‌ای و محیطی، اعلام شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی مجموعه تئاترشهر، برنامه اجراهای آذرماه تالارهای نمایشی مجموعه با ۹ نمایش در تالارهای اصلی، چهارسو، قشقایی، سایه، کارگاه نمایش و کافه‌تریای اصلی و چهارسو اعلام شد.

در تالار اصلی،‌ و از ۷ آذرماه نمایش«فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت، ترجمه شهلا حائری و کارگردانی حمیدرضا نعیمی، ساعت ۱۹ با مدت زمان۱۴۰ دقیقه، قیمت ۲۰۰ و ۱۰۰ هزار تومان در سالن اصلی به صحنه می رود. حمیدرضا نعیمی، بهناز نازی، امیرکربلایی‌زاده، کتانه افشاری‌نژاد، کامبیز امینی، جوانه دلشاد، رضا جهانی، رضا داوودوندی، ایمان سلگی، صالح لواسانی، محمدامین پازوکی، فرهاد قدیم‌خانی، مریم صدری، آرمین یعقوبی، علی صادقی، ارسلان شباهنگ، سجاد حیدریه، مهران اکبری، احمدرضا میر رجبی و محمدحسین خلج در این نمایش ایفای نقش می‌کنند.

«فردریک» سرگذشت ستاره‌ بازیگریِ تئاترِ بولوار در پاریس و فرانسه‌ قرنِ نوزدهم است. فردریک لومتر، بازیگری افسانه‌ای است که تمامِ نقش‌ها و ژانرها را آزموده است. او میلی سیری‌ناپذیر برای بازیگری دارد؛ از لذاتِ زندگی چیزی نیست که تجربه نکرده باشد اما چند ماهی است که در میانِ تماشاگران متوجه دو چشمِ میشی‌رنگ می‌شود که در تاریکی فضای سالنِ نمایش، می‌درخشند و این سرآغازِ نمایشنامه‌ اریک امانوئل اشمیت است. تالار چهارسو نیز از ۹ آبان‌ماه میزبان نمایش «این دنیا یه کنسرت به من بدهکاره» نوشته و به کارگردانی سهند خیرآبادی، بازی امیر مهدی ژوله و الیکا عبدالرزاق،‌ ساعت ۲۰، با مدت زمان ۶۵ دقیقه و قیمت بلیت ۱۸۰ هزار تومان شده است.

این نمایش درباره مردی میان‌سال است که تصمیم گرفته بحران‌های زندگی خود را با مخاطب در میان بگذارد.

تالار قشقایی نیز از روز سه‌شنبه ۷ آذرماه میزبان نمایش «دور» نوشته و به کارگردانی وحید نفر شد. این نمایش ساعت ۱۸:۳۰ با مدت زمان ۶۰ دقیقه و قیمت بلیت ۱۳۰ هزارتومان روی صحنه است.

علی باروتی، محسن زرآبادی، سهیا ساعی، محمد شکری و محمدهادی عطایی در نمایش «دور» به ایفای نقش می‌پردازند. این نمایشِ کمدی به بیان خاطره‌ای در تاریخ ۶/۶/۶۶ می‌پردازد.

همچنین نمایش «ودّاد شکافه‌زن» برگرفته از «هفت پیکر» نظامی و به کارگردانی علیرضا دهقانی از ۸ آذرماه به صحنه رفت. نمایش ساعت ۲۰ با مدت زمان ۷۵ دقیقه و قیمت بلیت ۱۳۰ هزارتومان میزبان مخاطبان دوست‌دار ادبیات فارسی است.

این نمایش که کاری از گروه خنیاست براساس موسیقی، فرم و حرکت و بازی‌سازی طراحی شده است و در آن ماندانا عبقری‌، حمیدرضا فراهانی،‌جواد اینانلو و زهرا غفاری به ایفای نقش می‌پردازند.

در تالار سایه نیز نمایش «شنگرف» نوشته و به کارگردانی علی یداللهی، قرار است از ۱۲ آذرماه ساعت ۲۰ مدت زمان ۶۰ دقیقه و قیمت بلیت ۱۲۰ هزارتومان به صحنه رود و در آن بهرام بهبهانی به عنوان بازیگر و بازی‌دهنده حضور دارد. این نمایش نگاه و ارائه‌ای خاص از داستان معروف «سیاوش» دارد.

همچنین نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» نوشته و به کارگردانی حسین تفنگدار از روز ۷ آذرماه ساعت ۱۸، مدت زمان ۷۰ دقیقه و قیمت بلیت ۱۳۰ هزار تومان در تالار سایه به صحنه رفت.

در این نمایش، میترا شجاعی، دانیال تفرشی،‌ محسن میرهاشمی و مهتاب باجلان ایفای نقش می‌کنند این نمایش درباره زنی است که از خاک سر برآورده و مدعی می‌شود داستان کشته شدن سهراب به دست رستم آن‌گونه که تاکنون خوانده و شنیده‌ایم، درست نیست. او که اسرار آن روز شوم را بهتر از هرکسی می‌داند، اینک از جانب روح گردآفرید موظف شده تا پرده از آن راز بزرگ بردارد.

کارگاه نمایش نیز از روز ۷ آذرماه ماه ساعت ۱۹:۳۰ میزبان نمایش «سالومه» نوشته و به کارگردانی بابک پرهام با مدت زمان ۴۰ دقیقه و قیمت بلیت ۸۰ هزار تومان شده است.

در این نمایش نکیسا عقبایی به عنوان تنها بازیگر نمایش به ایفای نقش می‌پردازد. امیر شفیعی به عنوان مشاور و علیرضا آل داود نیز به عنوان تهیه‌کننده، در کنار کارگردان حضور دارند.

این نمایش درباره عشق نافرجام «سالومه» دختر هرودیا است که در زندان، عاشق صدای یحیی تعمید دهنده می‌شود اما با طرد شدن از سوی یحیی، کینه او را به دل می‌گیرد و از پدر درخواست سرِ بریده یحیی را می‌کند.

از روز یکشنبه ۲۱ آبان ماه،‌ نمایش «یک ملاقات ساده» نوشته و کار جواد تولمی ساعت ۱۶:۳۰ با مدت زمان ۴۰ دقیقه و قیمت بلیت ۵۰ هزار تومان در کافه‌تریای اصلی تئاترشهر به صحنه رفته است.

در این نمایش سبا سلیمانی، عباس علیرضا و مطهره قدسی‌زاده ایفای نقش می‌کنند. «یک ملاقات ساده» نمایشی است بر پایه روابط و مناسبات بینانسلی با رویکردی روانشناسانه که به اختلافات و شکاف بین دو نسل و گسست خانواده می پردازد.

نمایش «من نوید نیستم» نوشته و به کارگردانی علی خوشرو نیز از روز جمعه ۲۶ آبان‌ماه ساعت ۱۶:۳۰ با مدت زمان ۴۰ دقیقه و قیمت بلیت ۵۰ هزارتومان در کافه تریای سالن چهارسو به صحنه رفته است. این نمایش درباره انتظار یک بازیگر تئاتر برای دیدن نویدمحمدزاده است و در آن علی خوشرو به عنوان بازیگر ایفای نقش می‌کند.

وقوع قتل‌های خانوادگی انگیزه اصلی تولید یک اجرا

کارگردان نمایش «راهنمای جامع هیولاشدن» که این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است، وقوع قتل‌های خانوادگی را انگیزه اصلی تولید این اثر نمایشی ذکر کرد.

سهاب محبعلی،‌ کارگردان و نویسنده نمایش «راهنمای جامع هیولاشدن»‌ درباره ایده ساخت این اثر نمایشی،گفت: تابستان امسال با توجه به برخی قتل‌های خانوادگی در ایران،‌ تصمیم گرفتیم تا نمایشی با این موضوع را تولید کنیم و در این مسیر بیش از صدها گزارش،‌ مقاله، مستند، پادکست و پرونده جنایت‌های خانگی را بررسی کردیم. در همراهی با ۲ مشاور روانشناس، متوجه شدیم که در تمام دنیا قاتلانی که اقدام به قتل‌عام خانواده خود می‌کنند،‌ از یک الگوی رفتاری مشخص بهره نمی‌برند و بسیاری از عوامل از کودکی تا روز جنایت،‌ منجر به وقوع این اتفاق‌های خشونت‌بار می‌شود. در ادامه بررسی‌ها اما پرونده‌ کریستوفر واتس آن‌قدر دارای جذابیت دراماتیک بود که به عنوان خط اصلی داستان ما انتخاب شد.

وی با بیان این که در چند سال گذشته،‌ تلاش کرده همه آثاری که روی صحنه می‌برد از الگوی تجربی تئاتر ژانر بهره ببرد، ‌افزود: در این نمایش نیز با تمسک به فضاسازی‌های دلهره‌آور و تعلیق‌دار، فضای صحنه را تبدیل به یک پرونده جنایی اما در فضایی فانتزی کردیم که بتواند مخاطب را درگیر کند و در طول یک ساعت با نمایش همراه شود.

محبعلی تصریح کرد: رخدادهای خشونت‌آمیز در همه‌جای دنیا هر روز رخ می‌دهند و فجایعی رخ می‌دهد که اساس انسانیت را هدف گرفته‌اند و این به خودی خود،‌ یک امکان نمایشی برای انتقال مفهومی انسانی در قالب نمایشی هراس‌آور است که در ایران کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.

کارگردان «راهنمای جامع هیولاشدن» درباره روند تمرین‌های این اثر نمایشی، توضیح داد: ۲ ماه تمرین مستمر با بهره‌گیری از فضاسازی ذهنی و درک جنایت،‌ تیم بازیگران و اجرایی را به شدت تحت تاثیر قرار می‌داد و همذات‌پنداری برای بازیگران به جایی رسید که در بسیاری از مراحل تمرینی دچار تاثر شدیدی می‌شدند.

وی با اشاره به ایجاد ارتباط تعاملی با مخاطب در این نمایش به خبرنگار مهر گفت: در انتهای نمایش یک پیوست با تکیه به علوم شناختی برای مخاطب طراحی شده تا بتواند با آنچه در صحنه می‌گذرد،‌ ارتباط بگیرد و رفتارشان بعد از اجراها به عنوان یک واکنش جمعی به یک نمایش بررسی شود.

محبعلی درباره شکل اجرایی «راهنمای جامع هیولاشدن» اظهار کرد: قرار نبود که نگاهی مستندگونه به این داستان داشته باشیم و تلاش کردیم قصه و نگاه خودمان را در قالبی مینی‌مالیستی و فضای دلهره به مخاطب ارایه کنیم.

در نمایش «راهنمای جامع هیولاشدن»،‌ محمدرضا حسن‌زاده، آیلار نوشهری، معصومه میراشه، شقایق عزیزی، ندا قاسمی، بهزاد ناجی، نیلان نکویی، سارا لطفی، پرنیا عسگری، نغمه مددی، محمدرضا داودی، سارا بولوری، فاطمه فیاضی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

همچنین سارا مقدم به‌ عنوان دستیار کارگردان و زهرا پوررضا به عنوان مدیر صحنه، فرانک ظاهری طراح حرکت، رزا امیدزاده به عنوان طراح لباس، زهره صمغ‌آبادی طراح گریم، شهاب شریفی طراح صحنه، حامد شریفی طراح پوستر و این گروه نمایشی را همراهی می‌کنند.

«راهنمای جامع هیولا شدن» تا پایان آذر ساعت ۲۰:۱۵ در پردیس تئاتر شهرزاد اجرا می‌شود.