سیر تکامل اراستگی مد و حجاب( گریم)در کشورهای مختلف/۱
بخش اول :
فریبا فرجی مدرس گریم و ماسک در دانشگاه و طراح لباس عضو انجمن چهره پردازان خانه تاتر
این مقاله بصورت وبینار در دو دانشگاه ارائه شده .
دانشگاه علمی کاربردی سروش و دانشگاه علمی کاربردی فرهنگ و هنر واحد ۳۴
مقدمه :
از ادوار قدیم بشر در پی تغییر ظاهر خویش بوده است. این امر کم کم سبب تغییر پوشش و حالت ظاهریش در صورت و بدن گردیدو به مرور زمان این تحولات ظاهری سیر تکاملی پیموده تا به امروز رسیده است. البته این تغییرات با توجه به مکان سکونت و شرایط پیرامون متفاوت بوده است، همانطور که در عصر جدید نیز مردمان نقاط مختلف جهان به روشها و مدل های مختلف ظاهر خود را می ارایند.
بخش اول: هخامشی ، اشکانی ، ساسانی، دوره اسلامی ، عباسی ، سامانیان ، طاهریان ، دوره ایلخانیان و تیموریان
در طول تاریخ بشر مد و زیبایی وجود داشته و عواملی چون مذهب ، اجتماع ، فرهنگ، هنر ، طبقات جامعه ، بخصوص طبقات بالای جامعه بر ان تاثیر گذار بوده است و خواهد بود .
تغییرات در مدل مو ، ریش ، سبیل ، ارایش و اراستگی چهره ، لباس ، سرپوش ها ، سربندها ، کلاهها تمام اینها در کنار هم مانند یک زنجیره باعث تغییر در مد میشوند .
اگر بخواهیم دوره های مختلف را بررسی کنیم متوجه میشویم که در تمام اینها تغییر صورت گرفته کاملا اجتناب ناپذیر میباشد.
تاریخچه ارایش در ایران به طور رسمی و طبق مدارک اندک موجود اغاز مشخصی ندارد و اگر هم منبع دقیقی در این باره وجود داشته در دوران اسلامی از بین رفته است.
مطالعات نشان میدهد که ایرانی ها مانند مردان هم عصر خود یعنی مصری ها ، رومی ها ، یونانی ها، هندی ها و مردم اسیایی شرقی به صورت نگاری و استفاده از زیور الات علاقه داشته اند.
نخستین تمدن های بشری از ادوات و وسایلی جهت زیباتر شدن استفاده میکرده اند. به عنوان نمونه در نوشته های عبدالحسین زرین کوب ارایش چشم از حدود ۴۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در ایران رواج داشته است . حفاری های باستان شناسانه در هفت تپه خوزستان گواه ان است که زنان ایرانی در ۲۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح از نوعی وسیله که کار کرد رژ لب امروزی را دارد استفاده مینموده اند.
موادی رنگی برای رنگ کردن مو ، ناخن و پوست نمایان است مواد مورد استفاده در ان زمان طبیعی بوده و از ریشه برگ درختان و مواد گیاهی و معدنی تهیه میشده است.
ویژگی نژاد اریایی ابروهای پیوسته و پر میباشد.
دوره هخامنشی
کلاه گیس: مردان و زنان هخامنشی همیشه از کلاه گیس هایی برای تزئین بیشتر موی سر استفاده میکردند.
در یک مهر استوانه ای زنی بر روی چهار پایه ای نشسته و ایینه ای در دست دارد در سر زن و خدمتکارش کلاه گیس یک شکل مشاهده میشود
گیس بند : زنان از گیس بندهایی برای ارایش موهای بلند و بافته خود ، در انتهای گیس ها استفاده میکردند و بسیار زیبا طراحی شده بود.
ملکه های هخامنشی ( پارسی) از انظار بدور بودند در یکی از متون فقهی زرتشتی متعلق به قرن ۴قبل میلاد تا ۱۰ میلادی روایتی امده است که زنان زرتشتی از پارچه های خیلی بلند استفاده میکردند مانند چادر و نیز از سربند هم استفاده میکردند
پارچه بسیار گران بها و ارزشمند بوده است و بیشتر اشراف از پارچه های فاخر با متراژ بالا استفاده میکردندپیشانی بندی در موزه بریتانیا وجود دارد با نقش گل لوتوس و پرنده که از این طرح برای سر بندها و تاج های پادشاه و ملکه زیاد استفاده میکردند
در عصر هخامنشیان زنان قبل از این که به دیدار شاه بروند از لوازم ارایشی و عطر استفاده میکردند .
هخامنشیان به زیور الات و لوازم ارایشی علاقه زیادی داشتند جواهرات و وسایل کشف شده مثل گردنبند فیروزه و ظروف چوبی ، برنزی ، شیشه ای برای نگهداری سرمه گواه این واقعیت است.
بازو بند طلا موزه بریتانیا
یک جفت گردنبند طلا موزه لوور پاریس
دوره اشکانیان:
لباس و پوشش و مدل مو و ارایش زنان اشکانیان در ابتدا پوشش ایرانی نبوده
به سه دوره تقسیم میشود
۱. یونانی سلوکی( فرهنگ هلنی)
۲. ایرانی یونانی بین النهرین
۳ . ایرانی
پادشاه اشکانی با پیراهن بالای زانو و مدل ریش و سبیلش و موها کاملا با پادشاه هخامنشی متفاوت است .
دین اشکانیان بسیار متفاوت بوده از جمله : دین زرتشتی ، یهودی ، مسیحی ، اجداد میپرستیدند ، خورشید ، ماه ، اب
و این تفاوت پرستش در نوع ارایش
صورت متفاوت بوده و با وجود این که به چیز خاصی پایبند نبودند ولی علاقه زیاری به این داشتند که با سربند و چیزهایی که روی مو میانداختند موهایشان پوشیده باشد
زنان اشکانی کلاه و عمامه وار به سر میگذاشتند که بیشتر موهای ان ها را میپوشاند و گاه در موقع ملاقات ها پشت پرده مینشستند و نقابی به چهره میزدند.
زنان بلند مرتبه و اشراف همه در پوشش بودند و فقط خدمتکاران پوشش نداشتند.
زن پالمیری با کلاه عمامه ای و چادر پارتی
نقاشی دیواری معبد زئوس زن پارتی
چادر و کلاه
: چادر پارچه بلندی بود که در قسمت پشت سر به کلاه بلند و مخروطی شکل و مطبقی وصل میشد که مانند تور عروس از پشت سر اویزان بود .
کلاه و عمامه ان ها بلند تر از دوره هخامنشی و بیشتر موها را میپوشاند.
پارچه چادر مستطیل شکل بود که بصورت استوانه در میاوردند.
چادرها معمولا به صفحه ای فلزی نقش دار در روی شانه یا جلوسینه بند میشد.
زن پالمیری نوع دیگری از کلاه و چادر
کوشش و توجه به هنر و همچنین لباس شرقی با تمایل به هنر ولباس بیزانس با خامی دست و پاگیری در هم امیخته میشد و در نوع ارایش صورت نیز بدین گونه بود.
عکس های پادشاهان اشکانی
مردان و زنان یونانی ب استفاده از عطر و روغن و مواد خوشبو کننده معتاد بودند ، و انها را به مقدار فراوان به سر و بدن خود میمالیدند.
از ان زمان ایرانیان نیز به زدن عطر و روغن روی اوردند و همیشه خوشبو بودند.
زنان و مردان اشکانی به یکسان از زیور الات استفاده میکردندنمونه هایی از این زیور الات درگالری هنر های زیبای دانشگاه ییل و موزه های نیویورک و فیلادلفی و رضا عباسی مشاهده میشود.
گردنبند طلا مرصع به جواهر
گوشواره دوره اشکانی موزه ی ارمیتاژ سن پترز بورگ
دوره ساسانیان:
در این دوره مردان همه ارایش میکردند و حتی ارایشی غلیظ و داخل چشم ها را سیاه میکردند . در تاریخ ایران باستان ارایش برای مردان نه تنها ناهنجار قلمداد نمیشد بلکه هیچ تناقضی با مردانگی یا قدرت محسوب نمیشده است. شاه به عنوان عامل نمادین قدرت، زیبایی مطلق را در مقابل دشمن شکست خورده به نمایش میگذاشته و بطور مشخص در نگاره های دوره ساسانی ، شاه به مردانه ترین شکل ممکن تصویر میشده ولی با اندامی بزرگتر از سایرین و ریش پر پشت تر و البته در نهایت اراستگی.
در این تصاویر فرم ارایش موها ، ریش و سبیل ، مو و حتی تاج سرشان با هم متفاوت میباشد.
زنان ایران قبل از ورود اسلام به ایران از هفت قلم ارایش استفاده میکردند .
سرمه ، حنا ، خضاب ، سفیداب ، وسمه ، زرک و خال و استفاده از لوازم ارایش برای زنان متاهل جایز بود و در صورت تخطی افراد مجازات هایی برایشان اعمال میشد.
ملکه اذر میدخت با تاج و چادر
از عطر و روغن های خوشبو بسیار استفاده میکردند .
چادر و دستار : چادر برای زنان ساسانی از عناصر مهم پوشش تن و سر بوده است که به صور گوناگون ان را مورد استفاده قرار میدادند.
گاهی ان را به دور کمر یا باسن میبستند و جنس ان شبیه حریر بوده ویا مانند بالاپوش بروی دوش خود میانداختند، بلندی چادر تا وسط پا میرسید و حتی این نوع پوشش در طبقات پایین تر اجتماع هم وجود داشته
زن ساسانی با چادری بر روی دوش و دور بدن پیچیده
چادر در ان زمان حالت تزئینی داشته و در حاشیه ان نقش استفاده میکردند در حاشیه ها سوزن دوزی میکردند . در ان دوره حیوانات را شکار میکردند و با استخوان حیوانات سوزن درست میکردند.
زنان و مردان به زیور الات علاقه فراوان داشتند و بسیار مورد توجه بوده است.
گردنبند زرین با سنگ لاجورد
ملکه همسر شاپور اول
دوره اسلامی:
بدلیل کمبود مدارک پی بردن به چگونگی عناصر اصلی پوشاک و مو و ارایش صورت در زنان بسیار مشکل است.
شکل ظاهری لباس چادر و پوشش مشکی بوده و در برخی کتابها نیز از برنس(بورن و س) سراسری که تمام بدن را در بر میگرفت به عنوان پوشش رویی برای زنان استفاده میشده .
برنس در قدیم به معنای شب کلاه بوده و معروف به نوعی روپوش بلند و کلاه دار بوده.
برنس ها را زنان و مردان با ملیت های مختلف حتی قبل از اسلام با رنگ های مختلف و سفید میپوشیدند . مثلا کشیش های مسیحی از رنگ قهوه ای استفاده میکردند .
برخی از مورخین زنان را به کله قتد تشبیه کردند که نوعی کلاه مخروطی نوک تیز بر سر میگذاشتند و پارچه ای روی ان میانداختند که کاملا بدن را میپوشانده.
تصویر دیوار نگاره زن گوساله بر دوش بدون صورت
و به احتمال زیاد نوع ارایش صورت زنان به همان شکل قبل بوده ولی زیر پوشش و از چشم ها پنهان بوده و نوع ارایش در مردان تغییر کرده و مردان دیگر خود را نمی اراستند و فقط از حنا برای رنگ کرده موها و ریش و سبیل گاه استفاده میکردند و برخی برای تقویت چشم از سرمه استفاده میکردند .
اعراب بدلیل اموزه های اسلامی از ابریشم و طلا استفاده نمیکردند ولی پارچه های زربفت مورد توجه انها بود و حتی عمامه ها را هم از ابریشم تهیه میکردند.
عمامه دوره اسلامی
کلاه بلند مردان ایرانی قلنسوه
نوع دیگری از کلاه قلنسوه
دوره عباسی:
زنان برنس های بدون روپوش و به صورت شب کلاه با نوکی برگشته شبیه باشلق های دوره پارسیان نیز بر سر میگذاشتند با شلق ها در دوره پارسیان با تکه های اضافی در دو طرف برای محافظت گوش ها بکار می رفت . برنس های بدون روپوش و ساده شبیه به کلاه دلقک های امروزی است و گاه پارچه ای را مانند چادر روی سر میانداختند و صورت خود را با رو بندی میبستند ولی از سرمه و وسمه استفاده میکردند.
پوشیدن تن پوش سیاه در
دوران خلافت عباسی اجباری بود و البسه سفید و سبز اموی را کنار گذاشتند وبه سیاه جامگان مشهور شدند.
رواج چادر به عنوان به عنوان پوشش اصلی در میان زنان دوره های مختلف تا ایلخانیان
پوشاک ایرانیان در دوره قرون اولیه اسلامی تا دوره سامانیان:
سغدیان و مانویان در شرق و شمال شرقی ایران کسانی بودند که به جریان هند و تمدن اسلامی اثر گذاشتند . با تلفیق دین اسلام و فرهنگ ملی و قومی ایرانی در دوره سامانیان تمدنی بوجود امد که متعالی و بسیار حکیمانه بود که سبب تثبیت عناصر اصلی پوشاک و پوشش ایرانی گردید که خود از مظاهر تمدن ایرانی است و جدا از تمدن عرب
در دوران اولیه اسلامی تاج و دیهیم ( دیهیم تاجی که مخصوص پادشاهان است _ دیهیم نزد یونانیان و ایرانیان به معنای پیشانی بند که البته جواهر نشان بوده است) .
تصویر زنی با تاج
تصویر زنی سغدی که بازو بند ، گوشواره و دستبند اوایل دوره اسلامی را مینمایاند
در این دوره از کلاه، عمامه ، مقنعه و چادر و گاهی نیز از پیشانی بندهایی استفاده میکردند که مزین به جواهر بود .
کلاه: تنوع کلاه در این دوران بسیار زیاداست .کاهها معمولا دارای کلکی های نیم دایره( دارای طاق و سقف) و روی ان نقوش زیبایی طراحی میشده
کلاههایی نیز در برخی اثار باقی مانده از ان دوران مشاهده میشود که صاف و دایره ای شکل با تزیینات قیمتی فراوان یا مطبق است ( طبقه طبقه روی هم امده) زنان این کلاه را با نوار و تاج همراه میکردند.
زنان ساقی نیز از کلاه زرین استفاده میکردند در تصاویر گلشاه کلاه زنان با گوشواره هایی که بر گوش دارند تشخیص داده میشود . زنان صورت خود را با سفید اب سفید میکردند و چشمان و ابروان خود را سیاه میکردند
دستارهایی از نوع مطبق و یا دنباله دار و یا دستارهایی که دور کلاهی کوچک بسته شده و یا بصورت نوار دور کلاهی کوچک پیچیده شده ویا قبه ی بلندی در بالای سر دارند.
دوره طاهریان:
مو زنان بلند و چند گیس بافت بوده و تاج و دیهیم استفاده میکردند
ولی استفاده از تاج کمتر شد و در دوره های بعدی به ویژه در دوران غزنویان و خوارزم شاهیان تاج یکی از متداول ترین پوشش سر برای ملکه و زنان اشراف و ثروپمندان بود.
بارزترین ، دیهیم مرصعی بود بود که در جلو با یک غنچه نیلوفر ابی گرد میشد و با یک جواهر بزرگ شبدری ان را میاراستند.
مقنعه : مقنعه از دیگر انواع پوشش سر بود که در دوران بعد از اسلام رایج بوده و در تصاویر گوناگون انواع ان را مشاهده میکنیم
در اثار ادبی این قرن در اشعار شاعران چون ظهیر فاریابی و سنایی از مقنعه نام برده شده است. زنان در قرن هشتم دور مقنعه نواری میبستنددر کتاب جامع التواریخ رشید الدین مکتب تبریز تصویر زنی با مقنعه اورده شده
در کتاب مقامات حریری تصویر زن پیری با مقنعه ابی مشاهده میکنیم که علاوه بر شانه ها تمام سینه اورا پوشانده است. مقنعه به رنگ های مختلف بویژه سرخ در ان زمان رواج داشت.
با برکناری عباسیان رنگ سیاه هم تقریبا از رونق افتاد.
چادر : چادر در پیش از اسلام به گونه ای از پوشش سراسری اطلاق میشده و بعد از اسلام به معنی چادر در فارسی مورد استفاده قرار گرفت (در حال حاضر ایران بزرگترین استفاده کننده چادر در دنیاست) این پوشش در دوران اولیه اسلامی و بعد از ان یعنی در دوران تمام حکومت های ایرانی از طاهریان تا ایلخانیان به رنگ های زرد ، ابی و سیاه کاربرد داشته و در کتاب خانم شهشهانی تصویر زنی امده است با پوشش سر مروارید دوزی شده که به عقیده ایشان حالت چادری را دارد که از روی شانه اویزان است این طرح از نقش پارچه ای مخملی اقتباس شده است و مربوط به قرن پنجم یا ششم هجری است.
بنظر میاید که پوشش سر جدا از چادری است که بروی شانه انداخته شده و چیزی شبیه برنس است. همراه چادر از رو بند ابریشمی استفاده میشد و چشمها و ابروان با سرمه سیاه میکردند ولبان با پوست گردو رنگ میکردند . گوشواره ملیله کاری طلا یاد بود هنر اسلامی
دوره ایلخانیان و تیموریان،:
مغولان زمانی به ایران حمله ور شدند که ایرانپانصد سال با فرهنگ اسلامی عجین شده بود . با امدن انها به ایران هنر و تمدن ما تحت تاثیر شرق ، چین و بطور کلی سلسله سونگ ویوان قرار گرفت . ایرانیان عهد مغول با پذیرفتن و بسط دادن مظاهر تمدن چین ، تحولی عظیم در چگونگی پوشش تن و سر تا پا
و چهره بوجود امد. در نتیجه چالش میان تمدن چین و مظاهر ان با تمدن و فرهنگ ایرانی ظاهر شد.
کلاه و عمامه دوره ایلخانیان
در دوره ایلخانیان و تیموریان کلماتی چون الگو ، اتو ، قیچی وارد واژه فارسی شد و شکل لباس ما الگو دار شد – با برش بهتری با قیچی پارچه ها بریده می شد و با اتو چروک ها از بین میرفت مدل کلاه و تنوع در این دوره بسیار است.
کلاه : کلاهها معمولا کروی یا مخروطی شکل است و گاهی دور کلاه قبه مانند دستاری رنگی پیچیده شده و با دستاره ای بلند در هم پیچیده در کلاهی رنگیدو یا لبه دار و جنس ان از نمد یا پوست است در دو
ره تیموریان عمامه یا دستار به شکل گوناگون دور سر پیچیده میشدو کلاهها عجیب و بلند بوده
انواع کلاهها در دوره ایلخانیان
روسری: در ان دوران روسری کوچک و بزرگ با نوار یا تاجی همراه است و نوار برروی روسری کوچک لچک مانند و تاج زیر روسری بزرگ و گاهی نیز کلاهی در زیر یا روی لچک هآی سه گوش بکار برده میشود .( امروزه نیز زنان در گنبد و گرگان در زیر یا روی روسری از کلاهی کوچک استفاده میکنند)
ارایش :زنان جامعه های کوچ ایلخانیان در ابتدا ارایش و پوشش ساده ای داشتند که با زندگی غالبا کوچ رو و متحرک انهامتناسب بود . انان فرق سر را میگشودند و گیسوان را به دو سوی شانه میاویختند پس از چندی ایلخانیان با تمدنهای شهر نشینی و انواع پوشش و ارایش و زیور های گوناگون اشنا شدند وبا بدست اوردن ثروت های بیکران در حالی که تحت تاثیر تمدنهای ایران ، چین و همسایگان دیگر قرار گرفتند ، به تجمل و تنوع پوشش و ارایش خود افزودند. از این رو زنان ثروتمند و اشرافی امپراطوری ایلخانی از هر جهت خود را میاراستند و کلاهی مرصع و پر نشان و یا جواهر نشان بر روی گیسوان خود می نهادند .
زنان تازه عروس به اراستگی خود توجه ویژه داشتند و با بر کردن جامه های نو و رنگین از دیگر زنان متمایز بودند .
زنان ایلخانی ارایش غلیظ داشتند نگاره های بدست امده از این دوره سرمه به چشم ، سفید اب و سرخاب بروی مالیده و زیورهای مجلل اویخته را نشان میدهد
یک شاهزاده خانم در اواخر ایلخانی
استعمال بیش از حد عطر و مواد ارایشی در این دوره متداول بوده، سفالینه های بدست امده تصاویر زنان که دستها و پاهایشان را با حنا و خالکوبی نقش و نگار انداخته اند و خلخالهایی به مچ پا اویخته اند، نشان میدهد و همچنین نحوه اراستن مو و چهره
تاج: تاج از جمله سر پوش های این دوره محسوب میشد که تزئینات بسیار مجللی داشت.
خاتونی با تاخ همراه با ارایش و سرخاب مالیده
پوشش سر: پوشش سر زنان در این دوره انواع کلاه، چارقد، روسری سه گوش (لچک) ، نوار ، عرق چین ، روسری توری ، روبنده ، چادر برای پوشش استفاده میکردند ولی نقش زنان در این دوره بیشتر نمایان است.
کلاویخوسیاه اسپانیایی مینویسد : خاتون بزرگ به چهره نقابی نازک و سفید داشت و بروی سرش چیزی شبیه به کلاه خود قرار داشت که از پارچه قرمز تهیه میشد و در کنار ان بروی شانه هایش افتاده بود . قسمت پشت کلاه بلند و با مروارید های گران بها ارایش شده بودو علاوه بر ان گرداگرد ان با سنگ های گران بها و لعل درخشان و فیروزه و غیره تزئین میشد .
کلاویخو به ضیافتی که همسر تیمور در ان َشرکت داشته است ، اشاره میکن و چهره همسر تیمور را به سرب سفید مینامد (سفید اب پودر شده به چهره زده بوده) پنداری به چهره نقابی سفید دارد.
یک ضیافت زنانه
وصف میکند زنان ان دوره به هنگام بیرون رفتن از خانه برای محافظت از افتاب بروی خود سفید اب میمالیدند .
اشاره به کاروان سراهای تبریز که محل خرید و فروش عطر و روغن های خوش بو و وسایل ارایش بود اشاره میکند ومیگوید زنان تبریز بسیار بخود میرسیدند و ارایش میکردند و بازار تبریز از رونق بسیاری برخوردار بود ، برای خرید زیور الات ، طلا ، سنگ های قیمتی
استفاده از روبند های شفاف و باشلق ها ، روشی بود برای کاستن از پوشش های حجیم سر ، اما گاهی اوقات یک شال اضافی نشان داده شده که به صورت دستمال گردن های سفید یا رنگی در پشت سر بسته شده و تا پشت پاها می افتاد. یا ان که توسط یک قطعه منجوق یا جواهر زیر چانه محکم میشد. بعضی وقتها نیز نوعی روسری باد بزن شکل که ظاهرا در جلو گره میخورد و سپس روی گردن میافتاد دیده میشود.
زنان در این دوران برای پوشش و زیبایی جوراب های کوتاه یا بلندی میپوشیدند که اغلب از جنس ابریشم بود.
چادر:
کلاویخو سیاح اسپانیایی مینویسد
زنان شهری معمولا روی پوشیده اند و عجب انکه چادر سفید و سیاه مانند
ماه زیر میغ رفته اند (میغ یعنی ابر _ مانند پنبه است) تا نیمه قرن پوشش سر بلند است و پاشنه پا را میپوشاند سپس به کوتاهی گرایید تا جایی که این پوشش با نواری نگه داشته میشد.