شیر علی در محراب روی صحنه می‌رود

نمایش «شیر علی» از هشتم تا بیست‌وهشتم مرداد ساعت ۱۹ در مجموعه تئاتر محراب روی صحنه می‌رود.

همزمان با رونمایی از پوستر «شیر علی» به نویسندگی مهدی پوررضائیان و کارگردانی حنیف مظفری، عوامل اجرایی این نمایش معرفی شدند.

مظفری خود در این نمایش به ایفای نقش می‌پردازد.

«شیر علی» نمایشی منودراما است که داستان مردی را روایت می‌کند با قلب و روحی سبز، که به جبر و تقدیر روزگار، سالیان سال است که لباس سرخ بر تن دارد و شمرخوانی تعزیه را می‌کند؛ اما بیش از این دیگر دل و جانش طاقت شمر بودن را ندارد و هر طور که شده می‌خواهد سبزپوش تعزیه باشد.

علاقه‌مندان می‌توانند برای تهیه بلیت به سایت تیوال مراجعه کنند.

دیگر عوامل این اجرا عبارت‌اند از مجید ستایش (مشاور پروژه)، احسان مقدم (دستیار کارگردان و برنامه ریز)، رسول احمدی (دستیار دوم کارگردان)، آرزو مجیدی (مدیر روابط عمومی)، علی علیایی (مدیر تولید)، علی اسدیان (تولید محتوا و تیزر)، عسل زنجانی (عکس و فیلم)، ناصر ارباب (امور رسانه)، مرتضی رضایی (مدیر صحنه)، حمید جهانگیری (دکور)، محمد اسماعیلی نهاوندی (لباس)، فرهاد ذکائی (انتخاب موسیقی)، رامین رستمی و علیرضا اسدزاده (پوستر و بروشور).

 

 

ایرج راد خبر داد: پایان کار ساختمان خانه تئاتر صادر شد

ایرج راد، رییس هیات مدیره خانه تئاتر خبر داد که بعد از مدت‌ها پیگیری و تلاش، پروانه پایان کار ساختمان جدید این خانه صادر شده است.

او در این باره به ایسنا گفت: مدت‌ها درگیر برطرف کردن مسائل و اشکالاتی بودیم که از سوی آتش نشانی بابت ایمنی ساختمان مطرح شده بود و به غیر از آن نیز، شهرداری تهران مسائلی دیگر همچون فضای سبز و … را مطرح کرده بودند که خوشبختانه همه این موارد، عملیاتی شد و چندی پیش توانستیم پایان کار ساختمان خانه تئاتر را بگیریم.

راد ادامه داد: برای اجرایی شدن مواردی که آتش نشانی و شهرداری خواستار رفع آن بودند، قراردادی با هوشمند هنرکار، یکی از اعضای هیات مدیره خانه تئاتر منعقد کردیم و در این مدت چندین نوبت بازدید از سوی آتش نشانی صورت گرفت و جلسات متعددی با آنان داشتیم تا سرانجام مسائل حل و فصل شد.

او با اشاره به دیگر مشکلاتی که برای دریافت پایان کار ساختمان خانه تئاتر وجود داشت، افزود: مساله پسماندها و پرداخت بدهی‌هایی که در این زمینه باقی مانده بود، از دیگر مسایلی بود که باید آن را برطرف می‌کردیم و برای این منظور چند جلسه به بخش الکترونیک شهرداری مراجعه کردم که خوشبختانه این مساله هم برطرف شد.

راد با تقدیر از همراهی شهرداری منطقه ۶ و نیز ریاست بخش شهرسازی آن گفت: با همراهی این دوستان مراحلی که زمان‌بر بود، در اسرع وقت انجام شد که جای تشکر دارد.

به گفته او پایان پروانه پایان کار ساختمان خانه تئاتر ششم خرداد ماه امسال دریافت شده است.

راد با ابراز خرسندی از این اتفاق تاکید کرد: این ساختمان به نام خانه تئاتر و متعلق به همه هنرمندان تئاتر است که امیدوارم بتوانند از امکانات آن به بهترین شکل استفاده کنند. لازم بود جامعه تئاتری بعد از سال‌ها، مکانی متعلق به خود داشته باشد.

نقال پیشکسوت: سنت‌های نمایشی ما برآمده از کلان فرهنگ کهن ایران زمین است

حسین ظاهری نقال و پرده‌خوان معتقد است نقالی و تعزیه‌خوانی همچنان برای مردم جذابیت دارد.

حسین ظاهری که در ویژه‌برنامه «نوای عرشیان و مشق فرشیان» به اجرای نقالی و پرده‌خوانی می‌پردازد درباره حضور در این برنامه به خبرنگار مهر گفت: بنده در این ویژه برنامه که به مناسبت ایام محرم در محوطه باز تئاترشهر برگزار می‌شود به اجرای نقالی و پرده خوانی می‌پردازم که در این نقالی‌ها داستان‌های عاشورایی مربوط به اهل بیت و شهدای کربلا، مقتل امام حسین (ع)، مقتل آقا ابوالفضل (س) و مضامینی از این دست که به حماسه عاشورا مرتبط هستند اجرا می‌شوند.

وی ادامه داد: در ۷ روز اول محرم این برنامه اجرا می‌شود که آغاز آن با نواختن سنج و دمام و آئین عزاداری جنوب کشور است و بعد از آن اجراهای نقالی و پرده خوانی شروع می‌شود تا اذان مغرب و بعد از اذان نیز مجالس تعزیه برگزار می‌شوند. البته در سه روزه پایانی دهه محرم یعنی هشتم، نهم و دهم محرم قبل از اذان مجالس تعزیه و بعد از آن اجراهای نقالی و پرده خوانی خواهد بود.

این نقال و پرده‌خوان درباره وضعیت هنرهای آئینی و دینی و محدود بودن اجراهای نقالی مذهبی عنوان کرد: سنت‌های نمایشی ما برآمده از کلان فرهنگ کهن ایران زمین است و در موقعیت‌های مختلف تاریخی و با توجه به اعتقادات مذهبی حاکمان شاهد ظهور و بلوغ این هنر بودیم و متاسفانه در برخی از ادوار تاریخ نیز مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند اما در حال حاضر یکی از معضلاتی که در زمینه نقالی و پرده خوانی مذهبی با آن روبرو هستیم بحث کمبود اجراها و منابع است.

وی ادامه داد: البته خوشبختانه امسال اداره کل هنرهای نمایشی، انجمن نمایش و کانون نمایش‌های آئینی و سنتی همت کردند و هم برای احیا و زنده نگاه داشتن این آئین‌ها و هم در جهت حفظ شیوه‌های سنتی چه در روضه خوانی و چه پرده خوانی و نقالی برنامه‌ریزی و تلاش زیادی انجام دادند. البته اجراهای پرده‌خوانی و نقالی شاید در تهران کم باشد اما در خیلی از شهرستان‌ها جزو آئین‌های سنتی و محلی شان است و همچنان طرفدار دارد و اجرا می‌شود. البته دیگر زمانه عوض شده و نمی‌توان انتظار داشت که در هر مکان عمومی بتوان به اجرای چنین برنامه‌هایی پرداخت.

ظاهری یادآور شد: پیش از این در حسینیه‌ها و تکایا و گذرگاه‌ها و میدان‌ها، نقال‌ها و پرده خوان‌ها بساطشان را پهن و پرده شان را نصب می‌کردند و به اجرای برنامه می‌پرداختند اما الان این امکان وجود ندارد و برای همگرایی بیشتر نیاز به کسب مجوزهای لازم برای اجرا و همچنین نیاز به یک بانی برای برگزاری چنین برنامه‌هایی است. به عنوان نمونه منِ نوعی نمی‌توانم به اختیار خودم در مترو که محل گذر عمومی است بساط نقالی برپا کنم چون قطعاً به هماهنگی‌های سازمانی احتیاج است و حتی فرهنگ عمومی هم دچار تغییراتی شده است وگرنه اینکه بگوییم از طرف مردم نسبت به نقالی و پرده خوانی یا تعزیه بی مهری صورت می‌گیرد، درست نیست.

این هنرمند یادآور شد: استنادم هم به همین برنامه «نوای عرشیان و مشق فرشیان» است که شاهد استقبال پرشوری از جانب مردم هستیم که دل به کار می‌دهند و همراهی زیادی با گروه‌های مختلف دارند. بنابراین مشخص است که اجرای نقالی و تعزیه همچنان برای مردم جذاب است چون این امر برآمده از فرهنگ کلان ما است و با وجود تغییر فرهنگ عمومی و سلیقه‌ها می‌توان گفت بن مایه همچنان همان است و مردم ما از لحاظ باورهای مذهبی تغییری نکرده‌اند.

وی ادامه داد: ما به مجالس مختلفی دعوت می‌شویم و حتی گاهی به مدارس هم برای اجرای برنامه می‌رویم اما بازخوردهایی که از همه طیف‌ها می‌گیریم تفاوت زیادی با هم ندارند و سرشار از شور و شوق و باور است. همین الان هر جا که بساطی را برای نقالی و پرده خوانی پهن کنید قطعاً مردم زیادی پای کار می‌آیند.

وی درباره اینکه این روزها دیدن پرده خوانی برای مخاطب امروزی جذابیت بیشتری دارد یا تعزیه، عنوان کرد: تجربه به ما ثابت کرده که مخاطبان گذری هیچ گاه از اول تا پایان یک مجلس تعزیه یا نقل پای اجرا نمی‌نشینند اما بارها و بارها تجربه اجراهای میدانی به ما ثابت کرده است که یک تماشاگر اگر ۵ دقیقه هم پای یک مجلس بنشیند به اندازه همان ۵ دقیقه بهره‌اش را می‌برد و هیچ اجبار و الزامی مانند تئاتر وجود ندارد که تماشاگر ملزم است از قبل از اجرا تا زمان رورانس در سالن حضور داشته باشد. در این مجالس هرکس به اندازه حضوری که دارد بهره‌اش را از اجرا می‌برد و نکته‌ای را که دوست دارد از اجرا می‌گیرد.

ظاهری در پایان درباره لزوم اختصاص مکانی ثابت برای اجرای نمایش‌های آئینی و مذهبی گفت: ما سال‌ها سعی کردیم پاتوقی را برای اجراهای آئینی درست کنیم که روزهای آخر هفته و یا ایام خاصی از سال فعال باشد اما متاسفانه این اتفاق هنوز رخ نداده است. برای رسیدن به چنین مقصودی لازم است دستگاه‌های اجرایی و مدیریتی و نظارتی پای کار بیایند چون نمایش‌های آئینی ما این قابلیت را دارند که ۳۶۵ روز سال اجرا داشته باشند. داستان‌ها بسیار متنوع است؛ ما داستان‌های حماسی داریم، مقتل داریم که متناسب ایام شهادت است و از طرف دیگر قصه‌های شیرین مذهبی داریم و با توجه به غنای فرهنگ و ادبیاتمان داستان‌هایی داریم که می‌توان در ایام عید به مخاطبان ارائه کرد. من تجربه اجرا در ظهر عاشورا را داشتم و از طرف دیگر تجربه اجرا در لحظه تحویل سال نو و عید نوروز را هم داشتم. برای شهادت امام رضا (ع) اجرا رفتم برای ولادت ایشان هم اجرا داشته‌ام. بنابراین ما آنقدر در این زمینه تنوع داریم و فرهنگ و ادبیاتمان غنی است که در کل سال و بدون نگاه کردن به اینکه چه مناسبتی در پیش است می‌توانیم اجراهای مختلفی داشته باشیم.

قطب‌الدین صادقی و خوانش نمایشنامه هیچ کس به ما سلامی نکرد

دومین نشست «صدای نمایش‌نامه‌نویس» با حضور و نمایش‌نامه‌خوانیِ دکتر قطب‌الدین صادقی توسط کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران، در دومین نشست صدای نمایش‌نامه‌نویس در دور جدید از سلسله‌ نشست‌های نمایش‌نامه‌خوانی این کانون، نمایش‌نامه‌ی «هیچ‌کس به ما سلامی نکرد» نوشته‌ی قطب‌الدین صادقی در ساعت ۱۸ روز شنبه، ۷ مردادماه ۱۴۰۲ در تماشاخانه‌ی استاد جوانمرد نمایش‌نامه‌خوانی می‌شود.

بر اساس این گزارش، در این رویداد فرهنگی‌هنری، نمایش‌نامه‌ها توسط خودِ نمایش‌نامه‌نویس، نمایش‌نامه‌خوانی و ضبط تصویری می‌شود و در نشست نخست «صدای نمایش‌نامه‌نویس»، نمایش‌نامه‌ی «مجلس شبیه در ذکر مصائب استاد نوید ماکان و همسرش رُخشید فرزین» نوشته‌ی استاد بهرام بیضایی توسط محمد رحمانیان نمایش‌نامه‌خوانی شده بود.

علاقه‌مندان برای شرکت در این نشست نمایش‌نامه‌خوانی می‌توانند در تاریخ یادشده به تماشاخانه‌ی استاد جوانمرد واقع در عمارت خانه‌ی‌ تئاتر به نشانیِ خیابانِ استاد نجات‌اللهی، خیابانِ سمیه، پلاک ۲۶۰ مراجعه کنند.

لازم به یادآوری است، سلسله‌ نشست‌های نمایش‌نامه‌خوانی«صدای نمایش‌نامه‌نویس» توسط کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران، در شنبه‌های نخست هر ماه در خانه‌ی تئاتر برگزار می‌شود.

 

تلاش‌هایت ستودنی است

مریم کاظمی عزیز، هنرمند گرانقدر و عضو هیات مدیره خانه تئاتر

زادروزت را تبریک می‌گوییم و برایت سلامتی و شادی آرزومندیم.

تلاش‌هایت در هیات مدیره خانه تئاتر ستودنی است؛ امیدواریم همچنان با پویایی و انگیزه بالا به فعالیت خود در تئاتر و هیات مدیره این خانه ادامه دهید.

دفتر دوم رادی‌نامه منتشر شد

چاپ دوم دفتر نخست «رادی‌نامه» به تازگی توسط نشر عنوان منتشر شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، چاپ دوم دفتر نخست کتاب «رادی‌نامه» به کوشش بهزاد صدیقی و با ویراستاری منیژه فریدی در ۱۱۴ صفحه منتشر شد.

این کتاب در قطع رقعی به قیمت ۹۰ هزار تومان و با شمارگان ۲۰۰ نسخه به تازگی توسط نشر عنوان به بازار کتاب راه یافته است.

در دفتر نخست «رادی‌نامه» پنج مونولوگ از پنج نمایشنامه‌نویس بر اساس پنج نمایشنامه اکبر رادی و نامه‌های این نویسنده، نوشته و منتشر شد. در این مجموعه مونولوگ‌های «صدای غمگین یک پرنده» نوشته محمد چرم‌شیر بر اساس نمایشنامه «محاق» از سه‌گانه‌ «مرگ در پاییز» و «پلکان»، «رود رادی» نوشته‌ ابراهیم پشت‌کوهی بر اساس «چند نامه از نامه‌های هم‌شهری»، «گل‌های پژمرده» نوشته‌ مهدی میرباقری بر اساس نمایشنامه‌ «از پشت شیشه‌ها»، «آهوی کور» نوشته‌ مژگان خالقی بر اساس نمایشنامه‌ «پلکان» و «سیزیف در آشیانه‌ گیل» نوشته‌ مهسا طلبی رستمی بر اساس نمایشنامه‌ «لبخند باشکوه آقای گیل» همراه با پیش‌نوشتار و مقدمه‌ای از بهزاد صدیقی نوشته و منتشر شده است.

مجموعه نمایشنامه‌های دفتر نخست «رادی‌نامه» که با حمایت نشر عنوان و به مناسبت دومین جشنواره تئاتر اکبر رادی در آغاز اسفند ماه ۱۳۹۸ و همزمان با این دوره از جشنواره منتشر شد، به سفارش شورای سیاست‌گذاری و دبیر این جشنواره به نمایشنامه‌نویسان معاصر به انجام رسید و اغلب رویداهای این نمایشنامه‌ها مرتبط با وقایع اجتماعی انسان معاصر است که در شهر زندگی کرده و داستان آن‌ها در شهر اتفاق افتاده و دنبال می‌شود.

سه نمایشنامه از پنج نمایشنامه این مجموعه شامل «صدای غمگین یک پرنده» به کارگردانی عباس غفاری، «رود رادی» به کارگردانی ابراهیم پشت‌کوهی و «گل‌های پژمرده» به کارگردانی فریدون محرابی در دومین جشنواره تئاتر اکبر رادی در تماشاخانه نوفل لوشاتو روی صحنه رفته‌اند.

قرار است در دفتر دوم «رادی‌نامه» مونولوگ‌هایی از محمد رحمانیان، بهزاد صدیقی، فارس باقری، روزبه حسینی و … منتشر شود.

اجرای اولین بازی در کانون پرورشی فکری

نمایش «اولین بازی» به کارگردانی میثم یوسفی در ایام محرم به‌ صورت نذر فرهنگی در مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری به صحنه می‌رود.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، نمایش «اولین بازی» به کارگردانی میثم یوسفی از چهارم مرداد به‌صورت نذر فرهنگی در مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری صحنه می‌رود.

این نمایش اولین بار در سال ۱۳۹۱ با نویسندگی امیر مشهدی‌عباس و طراحی و کارگردانی میثم یوسفی در مرکز تئاتر کانون پرورش فکری اجرا شد و در حال حاضر برای اجرای دوباره بازتولید شده است.

در خلاصه نمایش زنده‌ عروسکی «اولین بازی» آمده است: گروه تعزیه‌خوان به خاطر نیامدن یکی از بازیگران اصلی نمی‌توانند تعزیه دو طفلان مسلم را در خانه رضا، نوجوان قصه اجرا کنند. به همین دلیل وسایل تعزیه را نزد رضا و مادرش به امانت می‌گذارند تا بازیگر اصلی را پیدا کنند. رضا در خلوت و تنهایی خود کلاه‌خود را بر سر می‌گذارد، شمشیر و سپر را در دست می‌گیرد و به تقلید از تعزیه‌خوانان بازی می‌کند. ناگهان اشیا و وسایل تعزیه جان می‌گیرند و وقایع روز عاشورا را از نگاه و زبان خودشان برای رضا روایت می‌کنند و …

سایر عوامل این نمایش عبارتند از طراح و سازنده عروسک: علیرضا حسین‌پور و مژده ذکریاپور، طراح صحنه: سینا ییلاق‌بیگی، آهنگساز: محمد فرشته‌نژاد، شاعر: آزاده فرهنگیان، طراح پوستر و بروشور: عماد سالکی، طراح و سازنده عروسک‌های بخش سایه: شراره یوسفی، بازی‌دهندگان و صداپیشگان عروسک: علی بیک‌محمدی، مریم خاکسارتهرانی، عاطفه بحرالعلوم‌طباطبایی، شراره یوسفی، میلاد ورجاوند، مهدی رحمتی، کوشا ساعی و آریا انصاری‌شاد، دستیار کارگردان: کوشا ساعی و مهدی رحمتی.

نمایش «اولین بازی» از روز چهارشنبه ۴ مرداد ۱۴۰۲ به مدت ۱۵ شب ساعت ۱۸:۳۰ به صورت رایگان روی صحنه مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری واقع در پارک لاله می‌رود.

علاقه‌مندان می‌توانند بلیت این نمایش را از روز سه‌شنبه ۳ مرداد با مراجعه به سامانه فروش بلیت نمایش به صورت رایگان دریافت کنند.

انتشار کتابی درباره مهدی نامدار یکی از مهمترین بنیانگذاران تئاتر نوین ایران

«صحنه پیوسته به‌جاست» نام یک سریال مستند، که فصل هفتم از مجموعه گنجینه تئاتر معاصر ایران است. پروژه مذکور از سال ۱۳۸۶ مراحل پژوهش و ساخت را آغاز کرد که تا کنون چند فصل آن به صورت سریال با عنوان یک قسمتی روانه پیشخوان‌های فرهنگی و هنری شده است. روی جلد چنین نوشتیم:

«به منظور حفظ اسناد تئاتر معاصر ایران و در جهت حرکت به سوی تاریخ‌نگاری تاریخ تئاتر معاصر ایران، بر آن شدیم که در مجموعه‌ای زیر عنوان «گنجینه تئاتر معاصر ایران» در هفت فصل بپردازیم. این مجموعه با اولویت قرار دادن تاریخ شفاهی تئاتر ایران و کشف اسناد مرتبط و گفت‌وگو با تاریخ‌سازان و جریان‌سازان این هنر، درصدد است تصویری روشن و واضح از تاریخ صد و اندی ساله این هنر در ایران ارائه دهد. این مجموعه شامل مصاحبه با هنرمندان و یا بازماندگان ایشان، مطلعین و محققان، کشف و ارائه اسناد، عکس‌ها و تحلیل است. این مجموعه ادای دینی خواهد بود به هنرمندانی که در اشاعه تئاتر در ایران بسیار کوشیدند.»

درباره ی کتاب:

دکتر مهدی نامدار یکی از مهمترین بنیانگذاران تآتر نوین ایران و یکی از اصلی ترین آموزگاران فن بیان است. وی کار خود را از گروه کمدی اخوان آغاز نمود و همزمان با مدیریت هنرستان هنرپیشگی، شهردار تهران نیز بود. وی تا پایان عمر در سال ۱۳۴۸ شاگردان بسیاری را در هنرستان هنرپیشگی، دانشکده ی هنرهای زیبا و دانشکده ی داروسازی، آموزش داد. کتاب مذکور این روزها به چاپ دوم رسیده است.

بر پشت جلد کتاب آمده است: «دکتر نامدار رییس دانشکده داروسازی و شهردار اسبق تهران، استاد فن بیان دانشکده‌ی هنرهای زیبا عادت عجیبی دارد، به این معنی که جلوی هر مغازه کفاشی که می‌رسد بی‌اختیار پاهایش سست می‌شود و مدتی باحظ و اشتیاق فراوان کفش‌ها را تماشا می‌کند.

خود او در این باره با کمال صراحت می‌گوید: علت این که من این همه از کفش‌های شیک و نو لذت می‌برم این است که وقتی بچه بودم، اغلب ته کفش‌هایم سوراخ بوده است. دکتر می‌گوید: وقتی که در دارالفنون درس می‌خواندم آرزو داشتم که من هم مثل سایر هم‌کلاسی‌ها پاهایم را روی هم بگذارم، امّا این آرزو هیچ‌گاه برآورده نشد زیرا اگر این کار را می‌کردم پارگی ته کفش‌ام منظره بدی به وجود می‌آورد.»

 

کتاب: نامدارها، تالیف و گردآوری: فرزاد فره وشی، نشر وزان، ۱۹۰ صفحه

ده سال از درگذشت محمود استادمحمد گذشت

سحرگاه پنجشنبه، سوم مرداد سال ۱۳۹۲ خواب جامعه تئاتری با خبری ناگوار آشفته شد؛ محمود استادمحمد درگذشت!

ظاهرا نباید این خبر شوکی به همراه می‌داشت چراکه او مبارزه طولانی مدتش با یک بیماری سخت، اتفاقی پنهان نبود با این همه کمتر کسی انتظار چنین خبری را می‌داشت چون محمود استادمحمد عاشق زندگی بود و دیوانه تئاتر!

به گزارش ایسنا، صبح پنجشنبه سوم مرداد سال ۹۲ ساعاتی چند نگذشته بود که مقابل بیمارستان «جم» جمعیتی گرد آمدند. حالا ده سال از آن روز می‌گذرد ولی سرعت اتفاقات آن چنان بالا بوده که گویی خیلی بیش از این زمان گذشته.

در گرماگرم اتفاقاتی که در این سال‌ها رخ داده، هر بار جای خالی هنرمندی مانند استادمحمد بیش از پیش به چشم می‌آید. او هر لحظه پیگیر اتفاقات روز جامعه بود.

حتی آن دوره سخت که به دلیل تحریم دارو، مراحل درمانش دچار وقفه می‌شد و خانواده و دوستانش مدام دل‌نگران بودند، استادمحمد بیش از اینکه دلشوره دارو و درمانش را داشته باشد، به وضعیت تئاتر فکر می‌کرد، نگران آینده این هنر بود و آن را قابل پیش‌بینی نمی‌دانست، برآشفته بود که چرا در محافل و گفتگوهای تئاتری، واژه «تولید» جایگزین «خلق» شده و مفهوم «مخاطب» با «مشتری» آمیخته شده است. حتی روی تخت بیمارستان دلمشغولی او اینها بود و همزمان پیگیر خبرهای اجتماعی و تئاتری بود.

نمایشنامه‌های او چیزی جدای از زندگی‌اش نبود. او روح زندگی و تجربیات زیستی خود را در تار و پود نمایشنامه‌هایش تنیده بود؛ در «شب بیست و یکم» از عفریت اعتیاد گفته بود و در «آسید کاظم» از رفاقت‌های ناب، در «تهرن» از تجربیات زندگی‌اش در بندرعباس الهام گرفته بود و در «کافه مک ادم» از دوران دشوار مهاجرتش به کانادا، همچنانکه عشقش را به آهو خردمند در ترانه «آهوی پر کرشمه» جاری کرده بود. او هنرمندی این چنین صادق بود.

حالا ده سال از درگذشت استاد محمد و یازده سال از فوت حمید سمندریان گذشته است. جامعه تئاتری همان دوران هم می‌دانستند هنرمندانی را از دست داده‌ایم که جایگزینی ندارند. در این مدت این پیش‌بینی ناخوشایند کاملا اثبات شده بود.

میراثی که آنان برای ما گذاشتند بیش از اینکه در نمایشنامه‌های گوناگون یا ترجمه‌ آثار بزرگ یا اجراهای خاطره‌انگیز خلاصه شود، در روح کارهای آنان نهفته بود؛ آنها نسل سخت‌کوشی بودند که نبض جامعه را در دست داشتند و هر آنچه خلق کردند، به ضرورت بود و هرگز با مصلحت‌اندیشی میانه‌ای نداشتند. آنها خوب می‌دانستند که صحنه تئاتر، جای مناسبی نیست برای پول درآوردن یا رزومه ساختن و پز فرهنگی دادن یا عقده‌گشایی‌ها نیست بلکه مکان مقدسی است تا زندگی را زندگی‌تر کند و فرصتی است مغتنم برای ملاقات با تماشاگر. آنها به اصالت می‌اندیشند و این است رازی که آنان را بی‌جایگزین و تکرار نشدنی کرده است.