برگزاری دو کارگاه تخصصی انجمن عکاسان خانه تئاتر

کارگاه های « مدیریت رنگ و کالرگریدینگ در عکاسی » و « هوش مصنوعی و کاربرد آن در عکاسی تئاتر » توسط انجمن عکاسان خانه تئاتر برگزار می شود .

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر ، انجمن عکاسان خانه تئاتر همزمان با برپایی نمایشگاه عکس گروهی « لحظه های بی صدا » دو کارگاه تخصصی « مدیریت رنگ و کالرگریدینگ در عکاسی » با حضور عباس حمید سمیعی و « هوش مصنوعی و کاربرد آن در عکاسی تئاتر » با حضور آرش ترکاشون ،‌ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ در تالار استاد شهناز خانه هنرمندان ایران ویژه اعضای انجمن عکاسان خانه تئاتر و علاقمندان به عکاسی تئاتر برگزار می شود .

برنامه دو کارگاه تخصصی انجمن عکاسان خانه تئاتر در تاریخ یکشنبه ۲۱ اردیبهشت به شرح زیر می باشد :

  • کارگاه تخصصی « مدیریت رنگ و کالرگریدینگ در عکاسی » با حضور عباس حمید سمیعی در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ساعت ۱۷ تا ۱۸:۱۵  .
  • کارگاه « هوش مصنوعی و کاربرد آن در عکاسی تئاتر » با حضور آرش ترکاشون ۲۱ اردیبهشت ساعت ۱۸:۴۵ تا ۲۰  .

شرکت در این کارگاه ها برای عموم آزاد و رایگان است .

علاقه‌مندان به شرکت در این کارگاه ها می توانند یکشنبه ۲۱ اردیبهشت به خانه هنرمندان ایران واقع در خیابان طالقانی ، خیابان موسوی شمالی ، ‌بوستان هنرمندان مراجعه کنند .

 

 

با حضور فرهاد آییش ، سیف الله صمدیان و علی رویین تن نمایشگاه عکس « لحظه های بی صدا » افتتاح شد

نمایشگاه عکس گروهی اعضای انجمن عکاسان خانه تئاتر با عنوان « لحظه های بی صدا » عصر روز پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت با حضور هنرمندان ، شرکت کنندگان در نمایشگاه و با استقبال علاقمندان به عکاسی تئاتر افتتاح شد .

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر ، نمایشگاه عکس « لحظه های بی صدا » که حاصل عکاسی اعضای انجمن عکاسان خانه تئاتر از نمایش های به روی صحنه رفته در تالارهای نمایشی است با ۴۹ عکس از آثار اعضای این انجمن ، با حضور فرهاد آییش ( بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون ) ، سیف الله صمدیان ( عکاس ، فیلمساز و دبیر جشن تصویر سال ) ، علی رویین تن ( کارگردان ، فیلمساز و نویسنده ) ، ایرج رامین فر ( طراح صحنه و لباس تئاتر و سینما ) ، اعضای انجمن عکاسان خانه تئاتر ، شرکت کنندگان حاضر در نمایشگاه و علاقمندان به هنر عکاسی تئاتر در گالری نامی خانه هنرمندان ایران افتتاح شد .

هنرمندان حاضر در نمایشگاه عکس « لحظه های بی صدا » عبارتند از : محبوبه فرج اللهی ، سمانه جویا ، پگاه قدیری ، درنا معتمدی ، کامران چیذری ، بهار نیک پور ، ساناز دریایی ، فاطمه مجیدی ، فهیمه علی بیگی ، امیر خدامی ، رضا جاویدی ، زهره صفی نور ، حمید یعقوبی ، منصوره قره داغی ، منصوره قلیچی ، معصومه ( سمیرا ) سلیمانی نژاد ، شراره سامعی ، حسین گلستان ، کاوه کرمی ، صنم توکلی ، پیام احمدی کاشانی ، امیر نعیمیان ، حمید رضایی ، نادر بهرامی ، کوروش برزی ، تینا دلنوازی ، محسن بیده ، حدیث شاهنگی ، آزاده شهریاری فر ، ساناز جهان آرایی ، رز ارغوان ، امیر کوروش اعرابی ، حسین مسلمی نائینی ، پریسا کامیاب قمصری ، مونا تهرانی موید ، شهریار اکبریه ، روزبه فولادی ، امیر ناصری ، رامتین جهانبانی ، پرتو جغتایی ، مجید خمسه ، ماندانا رنجبر چشمه سرخی ، شیوا سراج ، مریم ملک مختار ، مصطفی قاهری ، مریم منتظر ، امیر احمد معینی ، حسین اسماعیلی ، مسعود میرمیری .

نمایشگاه عکس « لحظه های بی صدا » از ۱۸ تا ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ از ساعت ۱۶ تا ۲۱ در گالری نامی خانه هنرمندان ایران واقع در خیابان طالقانی ، خیابان موسوی شمالی ، بوستان هنرمندان پذیرای علاقمندان به هنر و عکاسی تئاتر است .

 

عکس : سمانه جویا

 

 

 

 

برگزاری چهارمین دوره صدای نمایشنامه‌نویس

نشست هماهنگی و برنامه‌ریزی چهارمین دوره صدای نمایشنامه‌نویس برگزار شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی صدای نمایشنامه نویس ، در این نشست که با حضور دبیر این رویداد ، اعضای هیات مدیره‌ کانون همراه با نمایشنامه‌نویسان راه یافته به این رویداد برگزار شد ، اجراهای هر یک از آثار مشخص شد.

مهدی موسی‌خانی ، دبیر این رویداد با تشکر از استقبال اعضای کانون بر کیفیت آثار تاکید کرد و گفت : پس از پایان برگزاری این رویداد به همه شرکت کنندگان گواهی حضور در این رویداد اعطا خواهد شد.

وی افزود : تلاش تیم برگزاری دوره حاضر بر این است تا علاوه بر بهره‌گیری از تجربیات دوره‌های پیشین، ابتکارات جدیدی نیز به کار بگیریم تا پربارتر برگزار شود.

آرام محضری ، رییس کانون نمایشنامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران نیز خاطر نشان ساخت : رویداد صدای نمایشنامه‌نویس یکی از برنامه‌های مهم کانون است و هیات مدیره مصمم است با قدرت از اجرای این رویداد حمایت لازم را داشته باشد .

گفتنی است آثار راه یافته به دور‌ه‌ چهارم صدای نمایشنامه‌نویس عبارتند از :

۱-  (درست) قبل از – اصغر نوری

۲-  سودای سرخ سودابه – مهدی خلیل‌زاده

۳-  کمی به من دروغ بگو! – مریم منصوری

۴-  کارمای شقایق دیواری – فرشید قلی‌پور

۵-  قدم زدن با مرگ (جامانده) – احمد بیگلریان

۶-  بداهه گویی پیش از انتحار و … – رضا شاهبداغی

۷-  سوپ قجری – زهرا رفیعی گیلوایی

۸-  تهران بزرگ – علی جعفری

۹-  قبر – کاظم پور مهدی

۱۰-  گرسنگی – سید میثم قاسمی نژاد

۱۱-  سنجاب سرخه حصار – ندا قربانیان

۱۲-  آسمانخراش آتلانتیک – شهرام ابوالقاسمی

۱۳-  آقای رادیو – مهدی فنائیان

۱۴-  تارهای تو مرا میرقصاند – بهنام سرلک

۱۵-  روزهای التهاب -ندا ثابتی

۱۶- نامهربونی- آزاده فخری

 

 

 

افتتاح نمایشگاه عکس « لحظه های بی صدا » در خانه هنرمندان ایران

نمایشگاه گروهی عکس های برگزیده انجمن عکاسان خانه تئاتر با عنوان « لحظه های بی صدا » پنجشنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ ، ساعت ۱۸ تا ۲۱ در گالری نامی خانه هنرمندان ایران افتتاح می شود .

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر ، عکسهای این نمایشگاه در برگیرنده لحظات باشکوه نمایش های اجرا شده است که توسط هنرمندان خوش ذوق عکاس انجمن عکاسان خانه تئاتر ثبت شده و اکنون در مقابل دیدگان مخاطبان قرار دارد .

هنرمندان حاضر در نمایشگاه عکس « لحظه های بی صدا » عبارتند از : محبوبه فرج اللهی ، سمانه جویا ، پگاه قدیری ، درنا معتمدی ، کامران چیذری ، بهار نیک پور ، ساناز دریایی ، فاطمه مجیدی ، فهیمه علی بیگی ، امیر خدامی ، رضا جاویدی ، زهره صفی نور ، حمید یعقوبی ، منصوره قره داغی ، منصوره قلیچی ، معصومه ( سمیرا ) سلیمانی نژاد ، شراره سامعی ، حسین گلستان ، کاوه کرمی ، صنم توکلی ، پیام احمدی کاشانی ، امیر نعیمیان ، حمید رضایی ، نادر بهرامی ، کوروش برزی ، تینا دلنوازی ، محسن بیده ، حدیث شاهنگی ، آزاده شهریاری فر ، ساناز جهان آرایی ، رز ارغوان ، امیر کوروش اعرابی ، حسین مسلمی نائینی ، پریسا کامیاب قمصری ، مونا تهرانی موید ، شهریار اکبریه ، روزبه فولادی ، امیر ناصری ، رامتین جهانبانی ، پرتو جغتایی ، مجید خمسه نیا ، ماندانا رنجبر چشمه سرخی ، شیوا سراج ، مریم ملک مختار ، مصطفی قاهری ، مریم منتظر ، امیر احمد معینی ، حسین اسماعیلی ، مسعود میرمیری .

نمایشگاه عکس « لحظه های بی صدا » از ۱۸ تا ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ از ساعت ۱۶ تا ۲۱ در گالری نامی خانه هنرمندان ایران واقع در خیابان طالقانی ، خیابان موسوی شمالی ، بوستان هنرمندان پذیرای علاقمندان به عکاسی تئاتر است .

گفت‌و‌گو با جعفر ذهنی ، هنرمند پیشکسوت گیلانی : با دیدن برخی کارها تأسف می خورم

جعفر ذهنی هنرمند پیشکسوت تئاتر گیلان که صبح امروز ( یکشنبه ۱۴ اردیبهشت ) درگذشت چند سال قبل گفتگویی با سایت نگاه ایران انجام داده که در سایت خانه تئاتر بازنشر کرده ایم .

جعفر ذهنی متولد ۱۳۱۸ در رشت است. تعزیه خوان و شاعری که در تئاتر و سینما تحصیلات آکادمیک دارد. وی بانی تئاتر در فومن و از مدیران سابق وزرات فرهنگ و هنر قبل از انقلاب و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بعد از انقلاب است. محمد جواد ذهنی بازیگر، سعید ذهنی آهنگساز، و سپیده ذهنی  ترانه سرا، فرزندان او، همگی در عرصه هنر خوش درخشیده اند. هنرمند ۷۶ ساله گیلانی، سالهای بازنشستگی را در بندر انزلی سپری می کند. در ادامه گفتگوی با این هنرمند پیشکسوت را می خوانید :

از چه زمانی به عرصه تئاتر قدم گذاشتید؟ من در زمان نوجوانی به خوانندگی علاقه زیادی داشتم. به گونه ای که در خانه زیر آواز می زدم. بعدها پایم به مسجد باز شد. در خیابان لاهیجان در مسجد ثارالهی در خدمت یک روحانی به نام ناصرالواعظین پای منبری می خواندم. بعدها بخصوص در ماه محرم پیش از آنکه مداحان و روحانیان به مسجد بیایند نوحه خوانی می کردم تا کم کم همه از راه برسند. این باعث شد یک تعزیه گردان به نام صفری صدای مرا بشنود و مرا به تعزیه خوانی دعوت کند. من گفتم باید با خانواده ام مشورت کنم. دوست دارم تعزیه بخوانم ولی هدفم پول نیست. به هر حال شروع به بچه خوانی در تعزیه کردم تا جایی که به شهادت خوانی رسیدم و تعزیه حضرت علی اکبر (ع)، حضرت قاسم (ع)، و حضرت قمر بنی هاشم (ع) و سرانجام در نرگستان صومعه سرا حُر را خواندم. سال سوم متوسطه بودم که به بخاطر انتقال شغل برادرم به فومن من هم به فومن رفتم. مدیر مدرسه ما در فومن، تراب کمایی از چهره های خوب فرهنگ آن زمان بود، از من خواست در فومن تئاتر بر پا کنم. من گفتم اینجا کسی نیست. گفتند تا الان در فومن تئاتر ندیده اند. من پیش از آن در دبیرستان اسلامی رشت، در نزدیکی خواهر امام (س) در یک تئاتر یک نقش داشته ام و روی صحنه رفته ام. این مربوط به سال ۱۳۳۴ است. بعد از یکی دو ماه با مشورت دوستانم قرار شد در راهروی مدرسه صحنه ای را آماده کنیم. اوایل بیشتر نمایشهای کمدی بستیم. چون مردم بیشتر دوست داشتند. و اگر برای شروع با نمایشهای کلاسیک و جدی شروع می کردیم ممکن بود باعث دفع مخاطب می شد.

این نمایشها را در چه زمان هایی اجرا می کردید؟ نمایشهای من همیشه در چند سانس بود. برای خانوم ها، برای آقایان، برای دختران مدرسه، و برای پسرهای مدرسه سانس های جداگانه داشتیم. حتی برای بازاریان شهر هم سانس جداگانه ای داشتیم. قیمت بلیط بازاریان ده تومان بود. در آن زمان بلیط سینما حتی در لژ یک و نیم تومان بود. و این پولها به نفع دانش آموزان بی بضاعت استفاده می شد.

خاطره انگیزترین نمایشهای شما در فومن کدام بود؟ نمایش خواستگاری میرزا بود که من لهجه دماوندی گرفتم که آن موقع مجید محسنی با همان لهجه در رادیو برنامه هایی داشت و من بر اساس آن، متن خواستگاری میرزا را نوشتم. فرماندار فومن، موسی سنگ، روی سن آمد و کتاب دو جلدی بینوایان ویکتور هوگو را به من هدیه کرد و گفت تو مجید محسنی آینده خواهی شد. (می خندد) و من آن را به آموزش و پرورش آن زمان تقدیم کردم.

چه شد از تهران سر در آوردید؟ بعد از اخذ دیپلم به تهران رفتم. آنجا با ابراهیم مکی، از نویسنده های بزرگ و با ارزش در تئاتر و نویسندگی، و محسن یلفانی آشنا شدم، که هر دو الان فرانسه هستند. در آن زمان من در وزارتخانه فرهنگ و هنر استخدام شده بودم که ۳۸ سال هم در آن خدمت کردم، که آقای مکی هم در کنارم بود. حسین ترابی هم بود که الان در تهران دفتر فیلمسازی دارد که هر سه اینها بهترین دوستانم بودند.

اولین حرکت شما در تئاتر تهران چه بود؟ در راه کاردیف اثر یوجین اونیل که نقش کوکی را ایفا کردم، که اینها به پیشنهاد ابراهیم مکی بود. البته این نمایش در نهایت به دلیل سفر برخی از بازیگرها با آلمان به اجرا نرسید .

نقطه پیشرفت شما کجا بود؟ خب من با چیزهای ابتدایی که یاد گرفته بودم شوقم برای آموختن بیشتر شده بود. این مصاف بود با آمدن حمید سمندریان از آلمان. شنیده بودم که در هنرکده دراماتیک که نزدیک میدان بهارستان بود و هنوز دانشکده نشده بود. من در آنجا دو دوره هنرپیشگی را پشت سر گذاشتم. من بازیگر ممتاز آن کلاسها بودم. نمیخواهم پز بدهم. ایکاش حمید سمندریان زنده بود و از او می پرسیدید. وقتی کسی نقشی را اتود می زد حمید سمندریان از دیگران میخواست که نظر بدهند. و هرگز کسی نمی توانست از اجراهای من ایرادی بگیرد. حتی یکبار دکتر فروغ که رییس و استاد دانشکده هنرهای دراماتیک بود یکبار سر تمرین ما آمد. آنجا بازی من را دید و گفت به طور حتم شما از بازیگران هنرهای زیبای ما قوی تر هستید .

مورد خاصی از اجراهایتان هست که اشاره کنید؟ یک مونولوگ به اسم اشک هنرپیشه بود که من اجرا کردم. همه می آمدند مثل انشا میخواندند. اما هر متن لحن و صدای خاص خودش را می طلبد. این اشک هنرپیشه را که من اجرا کردم و روی صحنه افتادم و زارزار گریه کردم، وقتی بلند شدم دیدم همه دست می زنند. آنوقت حمید سمندریان آمد در گوشم گفت تو اهل مازندران هستی؟ گفتم نه، اهل رشتم. چطور؟ گفت در کلمه نشئه، کسره را فتحه خواندی. گفتم پس شما خطای مرا گرفتی. (می خندد) آن وقتها بخاطر نمایشنامه خوانی هایم لهجه ام درست شده بود. الان لهجه دارم. حمید سمندریان استاد و دوست خیلی عزیزی بود. جالب است که بعدها پسرم سعید هم در دانشگاه شاگردش شد.

چه کسانی هم دوره شما در آن کلاس ها بودند؟ شیراندامی و حفاظی را به یاد می آورم.

درباره تحصیلاتتان بگویید: من بعد از دو سال که در رشته زبان و ادبیات فرانسه درس خواندم حمید سمندریان گفت باید بیایی تئاتر، که به حرمت سمندریان دو سال تئاتر خواندم. سپس تحصیلاتم را در رشته سینما ادامه دادم و در سال ۵۲ فارغ التحصیل شدم که تز پایان نامه ام مستندی از رشت بود. کارم مونتاژ فیلم بود و در لابراتور فیلم کار مشغول بودم.

گویا فیلمی هم درباره ترور شهید انصاری، استاندار گیلان ساخته بودید: بله. مدیر کل ارشاد از من خواست تا این فیلم را بسازم. فیلمی ۴۵ دقیقه ای و رنگی بود به نام سرود خون، که آقای آگاه فیلمبردارمان بود .

اما هنر را ادامه ندادید. چرا؟ ترجیح دادم که کار اداری بکنم. بعد از فارغ التحصیلی دیگر به سراغ فیلمسازی نرفتم. بعدها رییس امور سینمایی استان و بعد از آن رییس امور ادبی – هنری استان شدم، و زمانی هم مسئول موزه رشت بودم .

و بعد از آن به بندرانزلی منتقل شدید: بله. وقتی رفتم دیدم یک مغازه هست که شش متر پایین و شش متر بالا داشت. گفتند کتابخانه بالاست. یک اطاق بود که کتابها را روی زمین چیده بودند. گفتم اینجا که نام خاندان سلنطنت را بر آن گذاشته اند، یک کتابخانه هم ندارد؟ من بلافاصله بزرگترین ساختمان شهر را که سه طبقه بود که مالکش دکتر زادگل بود و پشتش خانه سازمانی داشت. سپس گروههای تئاتر را با دوستانی نظیر کهن قنبریان به وجود آوردیم. و با رساندن پرسنل به ۲۵ نفر آن مغازه را تبدیل به اداره فرهنگ و هنر بندرانزلی کردم. بعد از ۳۴ سال خدمت بازنشسته شدم. که بعدها که برای دیدار دوستان قدیمی به وزارتخانه رفته بودم آقای ثابت صنعت گفت شما خودت را بازنشسته کرده ای؟ گفتم بله، من چهارسال هم اضافه ماندم. گفت غلط کردی! شما هم سابقه کار سینمایی داری و هم اینکه چندین سال رییس اداره بوده ای، به وجودت در اینجا نیاز داریم. که چهار سال دیگر هم خدمت کردم که دو بار مدیر نمونه شناخته شدم. که تا کرج و قزوین زیر پوشش معاونت هنری بود. ضمنا سرپرست نظارت و ارزشیابی بودم. در نهایت به خاطر بیماری دیابت همسرم استعفا کردم و به انزلی برگشتم، که همسرم هم در سال ۸۵ درگذشت و مرا تنها گذاشت.

از بین هنرمندان گیلانی نزدیکترین دوستان شما چه کسانی بودند؟ مرحوم بدرطالعی، انوش نصر، و حاج علی عسگری که در دانشکده تئاتر هم دوره بودیم، که وقتی رییس ادبی – هنری استان گیلان بودم گروه تئاتر آتوسا را ایجاد کردیم.

شیرین ترین خاطره شما از تئاتر چیست؟ در فومن، آقای ورزل دوست در یک نمایش طنز همبازی من بود، که چسبی که سبیل مربوط به گریم را به صورتش چسبانده بود شل شده بود و سیبیل آویزان بود، که من با زدن یک سیلی آنرا به صورتش چسباندم که هم من هم خودش و هم تماشاگران زیر خنده زدند. (می خندد) گاهی هم در محوطه فرمانداری فومن اجرا می کردیم. ناظمی داشت به اسم ثابت رفتار که با آن بلندگوی شیپوری در حضور مهمان هایی مثل فرماندار و رییس بهداری می گفت: (امشب ذهنی غوغا می کند!) دوستانم می گفتند ذهنی چه غلطی می خواهی بکنی؟ من میگفتم اگر در حین تماشا توانستید جلوی خنده تان را بگیرید جایزه دارید. همیشه خنده بود. استقبال هم به گونه ای بود که گاهی پنج سانس اجرا می کردیم.

شما ۵۰ سال پیش در نمایش های طنز را روی صحنه می بردید. چه تفاوتی بین اجراها و ذائقه خنده مردم وجود دارد؟ الان که برخی کارها را می بینم که خیلی بد است و تاسف می خورم. قرار نیست به هر قیمتی بخندانیم. باید قابلیت طنز در خود متن باشد. لودگی نباشد. ادا نباشد. اینها درست نیست. که ته اش میشود همین الواحی که در خیابانها می فروشند. این طنزهایی که امروز می بینیم سرگرمی هستند. میخواهند بخندانند. ذاتا بد نیست. ولی سعی کنند نمایششان پرمغزتر و بامحتوای زیباتر باشد. متون طنز خیلی خوب هست که می توانند که استفاده بکنند.

پسر شما جواد ذهنی که کمدین است در سیاه بازی هم مهارت دارد. نظرتان در این گونه نمایشی چیست؟ سیاه بازی را می پسندم. چون انتقادی است. در سیاه بازی از شاه هم به گونه ای در لفافه انتقاد می شود که برخورنده نیست که حتی خود شاه هم به خنده می افتد. سیاه آزاده است و آزادانه حرفهایش را می زنند. به هیج طرفی وابسته نیست.

درباره اجراهای درام چه نظری دارید؟ تئاتر امروز چه تفاوتی با زمانه شما دارد؟ خیلی تفاوت دارد. تفاوتش خیلی زیاد است. آنوقتها هنر تازه پا گرفته بود. کم کم رشد کرد. الان بین المللی شده است. دانش هنر بالا رفته. سطح سواد بالا رفته. کتابها چاپ شده .

آخرین باری که بازیگری کردید مربوط به چه زمانی می شود؟ در سال ۱۳۵۰ بود که در فیلمی برای حسین ترابی در کنار بهمن مفید و محمد مطیع بازی کردم. فیلمی به نام رضا هفت خط، به نویسندگی ابراهیم مکی بود.

دلتان برای صحنه و بازیگری تنگ نمیشود؟ نه .

اگر پیشنهادی باشد نمی پذیرید؟ دیالوگها یادم می رود.

اگر نقش بدون دیالوگ باشد چطور؟ بله، میمیک بازی میکنم. (می خندد)  .

صحبت پایانی؟ به هنرجویان می گویم که در ابتدا تحصیلات آکادمیک را کامل کنند. و نکته مهمتر اخلاق در هنر است، که امیدوارم هر دو را مد نظر داشته باشند.

 

 

استقبال از آیین گرامیداشت یکصدمین سال استاد نصرت کریمی چهره ماندگار هنر ایران

انجمن چهره پردازان خانه تئاتر ایران آیین گرامیداشت یکصدمین سال استاد نصرت کریمی چهره ماندگار هنر ایران را برگزار کرد .

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر ، در این گرامیداشت که سه شنبه ۲ اردیبهشت با حضور همسر و فرزندان ایشان ( پروین تیموری ـ بابک و ماندانا کریمی ) در سالن شهنازِ خانه هنرمندان ایران برگزار شد ، با استقبال گرم جمعی از دوستان ، همکاران ، دانش آموختگان مکتب استاد نصرت کریمی و دوستداران ایشان همراه بود .

این آیین با پیام دکتر خسرو خورشیدی گشایش یافت و در ادامه با خوش آمدگویی فرنشین انجمن گریم و ماسک فریبا نورشعاع حسینی ادامه یافت ، سپس شخصیت ها و هنرمندان نام آشنایی همچون :

استاد مهین میهن

دکتر سیاوش تیموری

استاد عبداله اسکندری

پوری بنایی

استاد جلال معیریان

دکتر شیرین بزرگمهر

هما جدیکار

ماندانا کریمی

مهرداد اسکویی

به بیان خاطراتی از استاد نصرت کریمی و  جایگاه هنری ایشان پرداختند.

سپس متین قادری دبیر اجرایی یکصدمین سال گرامیداشت استاد نصرت کریمی و از اعضای هیات مدیره انجمن گریم و ماسک گزارشی از چند و چون و  شیوه برگزاری این آیین گرامیداشت ارائه داد .

در ادامه نشان صورتک خانه تئاتر ایران ، به همراه سپاسنامه و تابلو فرش مزین به چهره استاد نصرت کریمی و سبد گل تقدیم حضور خانواده ایشان گردید و کیک ویژه مراسم یکصدمین سال استاد نصرت کریمی طی مراسمی برش داده شد و چراغی به یاد ایشان افروخته گردید.

پایان بخش این آیین گرامیداشت  نمایش بخش نخست از فیلم مستند شش قسمتی «هنرمند بودن در ایران » با تمرکز بر زندگی تئاتری و فعالیت گریم استاد نصرت کریمی ساخته آقایان ( بابک کریمی ، مهرداد اسکویی و روح الله انصاری ) پخش شد .

 

 

 

 

 

نکوداشت فرهاد آئیش به مناسبت روز بازیگر

نکوداشت فرهاد آئیش، بازیگر و کارگردان تئاتر همزمان با آیین افتتاحیه نمایش «به یک قاتل ساده نیازمندیم» و روز بازیگر برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از مشاور رسانه اثر، آیین نکوداشت فرهاد آئیش، بازیگر و کارگردان تئاتر همزمان با افتتاحیه نمایش «به یک قاتل ساده نیازمندیم» به نویسندگی و کارگردانی مریم امینی و روز بازیگر، فردا یکشنبه، چهاردهم اردیبهشت، ساعت ۲۱:۱۵ در عمارت نوفل‌لوشاتو برگزار می‌شود.

ایوب آقاخانی، بهرام سروری‌نژاد و رُز رضوی بازیگرانی هستند که در نمایش «به یک قاتل ساده نیازمندیم» به ایفای نقش می‌پردازند که تهیه‌کنندگی آن را وحید سالک‌فرد برعهده دارد.

در خلاصه داستان این اثر نمایشی که به موضوعی کمدی روانشناسانه می‌پردازد، می‌خوانیم: «مردی که همیشه می‌خندد و سعی می‌کند به دیگران انرژی مثبت بدهد، تصمیم می‌گیرد خودش را بکشد. اما مردن همیشه راحت نیست.»

محمد سلیمی، دانیل عبادی، پارسا ‌دن و آرمان بشری به عنوان بیت باکسر این نمایش را همراهی می‌کنند.

دیگر اعضای گروه اجرایی این نمایش عبارتند از: مشاور متن و اجرا: ایوب آقاخانی،  مجری طرح: سعید بیگی، طراح صحنه و لباس: علی طهرانچی، طراح نور: رضا خضرایی، دستیار کارگردان و برنامه‌ریز: محمدحسن درباغی‌فرد، منشی صحنه: یاسمین آقاخانی، طراح گریم: مرجان محمودی، طراح گرافیک: مینا امینی، عکاس و ساخت تیزر: مصطفی تقوی، موشن گرافیست: شایان عظیمی، روابط عمومی: رضوان کرباسی، مشاور رسانه: نگار امیری، مدیر صحنه: محمد رضوی، مدیر ساخت دکور: مازیار رافتی، طراح دوخت: معصومه یادگاری و سرپرست گروه موسیقی: حدیثه سلیمی. علاقه‌مندان می‌توانند برای تهیه بلیت این نمایش به سایت تیوال مراجعه کنند.

حضور بیش از ۱۸ هزار تماشاگر و ۳ میلیارد فروش سالن‌های دولتی تئاتر

آمار فروش و مخاطب نمایش‌های‌ مجموعه تئاترشهر، تالار هنر و تماشاخانه سنگلج تا پایان روز جمعه ۱۲ اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۴ اعلام شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی اداره‌کل هنرهای نمایشی، آمار فروش و تعداد تماشاگران نمایش‌های مجموعه تئاتر شهر، تالار هنر و همچنین تماشاخانه سنگلج تا روز جمعه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ اعلام شد.

نمایش «ذرات آشوب» به کارگردانی ابراهیم پشت‌کوهی که از ۷ فروردین در تالار اصلی با ظرفیت ۵۷۹ صندلی و قیمت بلیت۴۰۰ هزار تومان اجرای خود را آغاز کرده است، با مجموع ۲۷ اجرا و میزبانی از ۵ هزار و ۴۳۲ مخاطب (با احتساب بلیت تمام‌بها، نیم‌بها، تخفیف‌دار و مهمان) توانست به فروشی معادل ۱ میلیارد و ۵۹۳ میلیون و ۵۲۰ هزار تومان دست پیدا کند.

نمایش «قربانگاه» به کارگردانی مشترک سمیرا سرچاهی و عمادالدین رجب‌لو که اجرای خود را از ۱۷ فروردین در تالار چهارسو، با ظرفیت۱۳۲ نفر و قیمت بلیت ۲۰۰ هزار تومان آغاز کرده است، با مجموع ۲۳ اجرا و میزبانی از ۱ هزار و ۳۷۲ مخاطب توانست به فروشی معادل ۲۱۰ میلیون و ۳۶۰ هزار تومان برسد.

نمایش «کالیگولا» به کارگردانی مهرداد مصطفوی نیز که از ۷ فروردین در تالار قشقایی با ظرفیت ۹۶ نفر و قیمت بلیت۲۵۰ هزار تومان به صحنه رفته است، با ۴۰ اجرا و میزبانی از ۳ هزار و ۷۵۹ مخاطب، فروشی معادل ۷۸۶ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان داشته است.

نمایش «خونه مادربزرگه» به کارگردانی محسن آزاد که از ۲۱ فروردین در تالار سایه با ظرفیت ۷۲ نفر و قیمت بلیت۲۰۰ هزار تومان اجرای خود را آغاز کرده است،‌ با مجموع ۱۹ اجرا و میزبانی از ۶۳۶ مخاطب به فروشی معادل ۸۸ میلیون و ۱۲۰ هزار تومان دست پیدا کرده است.

نمایش «خرگوش» به کارگردانی مهدی نصیری که از ۲۱ فروردین در تالار سایه با ظرفیت صندلی۷۲ نفر و قیمت بلیت۲۰۰ هزارتومان روی صحنه رفته است، با ۱۹ اجرا و جذب ۱ هزار و ۹۷ مخاطب به فروشی معادل ۱۶۹ میلیون و ۹۴۰ هزار تومان دست یافته است.

نمایش «کارنامه بندار بیدخش» به کارگردانی ساناز پوردشتی و مهدی وحیدروش نیز که از ۳۱ فروردین‌ماه در کارگاه نمایش با ظرفیت صندلی ۲۶ نفر و قیمت بلیت ۱۶۰ هزارتومان به صحنه رفته بود، با ۱۳ اجرا و جذب ۳۲۹ مخاطب به فروش ۴۲ میلیون و ۸۸۰ هزار تومان دست یافته است.

در تماشاخانه سنگلج، نمایش «جگر هندی» به کارگردانی رحمت امینی که از ۷ فروردین‌ در سالن با ظرفیت سالن۲۳۶ صندلی به صحنه رفته است؛ با ۲۹ اجرا، میزبان ۲ هزار و ۱۹۳ تماشاگر بوده است. این نمایش با احتساب قیمت بلیت ۲۰۰ و ۱۵۰ هزار تومانی، مبلغ ۱۹۵ میلیون و ۲۰ هزار تومان فروش بلیت داشته و به اجرای خود پایان داد.

در تالار هنر، نمایش «پینوکیو» به کارگردانی داود زارع که از ۲۰ فروردین‌ماه در سالن ۲۴۴ نفری به صحنه رفته است؛ با ۱۹ اجرا و قیمت بلیت ۱۵۴ هزار تومان، توانست ۳ هزار و ۴۲۷ تماشاگر را جلب کند و به فروش ۳۸۲ میلیون و ۸۹ هزار تومان و ۴۰۰ دست پیدا کند.

مجموع فروش نمایش‌های مجموعه تئاترشهر، تالار هنر و تماشاخانه سنگلج از شروع تا روز جمعه ۱۲ اردیبهشت ماه ‌ به رقم ۳ میلیارد و ۴۶۸ میلیون و ۲۲۹ هزار و ۴۰۰ تومان و جذب ۱۸ هزار و ۲۴۵ مخاطب رسیده است.

گلاب آدینه : حتی اگر ما را در گونی بگذارند، باید کار کنیم

گلاب آدینه در شب نکوداشت خود بابت حادثه غم‌انگیز بندرعباس به مردم کشورمان تسلیت گفت و بر ضرورت کار کردن در شرایط سخت تاکید کرد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از ایسنا، نکوداشت گلاب آدینه، بازیگر و کارگردان باسابقه تئاتر همزمان با بیستمین شب کارگردان برپا شد.

در این مراسم که شامگاه جمعه، ۱۲ اردیبهشت ماه به کوشش انجمن کارگردانان تئاتر در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برپا شد، تعدادی دیگر از کارگردانان نسل‌های گوناگون نیز تقدیر شدند .

در آغاز این برنامه ، شهرام گیل‌آبادی رییس هیات مدیره انجمن کارگردانان خانه تئاتر با خوشامدگویی به حاضران، نکاتی را درباره شرایط تئاتر و مشکلات هنرمندان آن مطرح و تاکید کرد که تئاتر باید نقاد و پرسشگر باشد و اگر این ویژگی از آن گرفته شود، روح تئاتر از آن گرفته شده است .

همچنین در این برنامه نشان عباس جوانمرد به حسین کیانی، نشان حمید سمندریان به محمد برهمنی و نشان رکن الدین خسروی به سید محمد مساوات اهدا شد. مساوات به دلیل اجرای نمایش حضور نداشت و یادداشت او توسط یکی از دوستانش ارایه شد. حسین کیانی هم به دلیل بیماری حضور نداشت و پسرش کارن، یادداشت او را خواند .

مهران رنج‌بر و آرش دادگر دو کارگردان دیگری بودند که در این برنامه تقدیر شدند .

رنج‌بر به هنگام مراسم تقدیرش درخواست کرد کارگردانانی چون حمید پورآذری و علی اصغر دشتی را که از صحنه تئاتر دوری گزیده‌اند، به صحنه بازگردانیم. او همچنین خواستار از سرگیری کارگاه‌های آموزشی دکتر علی رفیعی شد .

اتابک نادری که از جمله حاضران در برنامه تقدیر از کارگردانان بود، گفت : هر جا چراغی به نام تئاتر روشن بوده، تلاش کرده ام که سهم کوچکی در آن داشته باشم. امروز هنرمندان زیادی کنار ما نیستند و این یعنی فرصتها زود از دست می روند .

صدرالدین زاهد، به عنوان دیگر کارگردانی که در مراسم تقدیر از کارگردانان حضور داشت، از وضعیت اخیر تئاتر گله و تاکید کرد که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید هنرپرور باشد ولی سانسورهای فعلی، به اثار نمایشی ضربه می‌زند .

همچنین آرش دادگر از وضعیت تئاتر تجربی ابراز تاسف کرد .

پس از پخش کلیپی از کارگردانان درگذشته همچون آتیلا پسیانی، رضا حداد و … و اجرای قطعاتی موسیقی و نیز پخش تصاویری از سلسله نشست‌های سانسور در تئاتر که به کوشش انجمن کارگردانان برگزار شده است، نکوداشت گلاب آدینه برگزار شد .

در این بخش هادی مرزبان که در نمایش«خانمچه و مهتابی» با آدینه همکاری کرده است، درباره او سخنرانی کرد .

این کارگردان پیشکسوت با یادآوری اجرای نمایش‌های آدینه و هنرجویانی که او پرورده است، گفت: گلاب در این سال‌ها شاگردان زیادی پرورش داده و طی چند برخوردی که با تعدادی از شاگردان او داشتم، متوجه شدم که عطر گلاب همه جای ایران را گرفته است .

مرزبان با یادآوری شرایط دشوار بازی گلاب آدینه در نمایش «خانمچه و مهتابی» که در آن با یک مار بازی داشت، افزود: خانم آدینه در این نمایش با یک مار کار می‌کرد و کم‌کم با آن رفیق شد و به این ترتیب یکی از بزرگ‌ترین مسایل ما را که همان حضور مار بود، حل کرد.

او ابراز امیدواری کرد که سایه گلاب آدینه سالیان سال بر سر تئاتر کشور باقی بماند و تاکید کرد: تئاتر اصلا نمی‌تواند مسالمت جو باشد و بیشتر دوستانی که کنار گود هستند، به این دلیل است که نمی‌توانند مسالمت‌جو باشند.

مرزبان با ابراز تاسف از حضور برخی از مدیران غیرفرهنگی که هنر و تئاتر را نمی‌شناسند، افزود: متاسفانه میزهای مدیریتی بزرگ شده اما کمتر مدیری است مانند اتابک نادری که تئاتر را بشناسد. ضمن اینکه متاسفانه در فضای فعلی تئاتر، بشکن و بالابندازها زیاد شده‌اند و اگر به همین روش پیش برویم، روزی از هنرمندان بزرگ ما فقط یک نام باقی می‌ماند.

او ادامه داد: عده‌ای پول می‌دهند که ما کار کنیم و در مقابل به عده‌ای هم پول داده می‌شود که ما کار نکنیم، به همین دلیل باید هزار و یک جور حرف و ممیزی را بپذیریم تا نمایش‌مان به صحنه برسد. حیف است که در حضور گلاب اینها را می‌گویم چون گلاب خود تئاتر است.

سپس پیام تصویری نورا هاشمی، دختر گلاب آدینه که به دلیل حضورش در یک پروژه هنری نتوانسته بود در برنامه حضور داشته باشد، پخش شد.

او در این پیام تصویری از تلاش و مهربانی مادرش و صبوری او سخن گفت و افزود: عده‌ای می‌گویند با گلاب آدینه کار نکنید چون او سختگیر است ولی امیدوارم هر بازیگری یک بار با او همکاری کند که لذت سخت‌گیریِ خوب را متوجه بشود.

هاشمی در پایان خطاب به مادرش گفت : امیدوارم زودتر یک نمایش دیگر کار کنی و نقش اول آن را حتما من باید بازی کنم.

در ادامه، پیام تصویری دیگری از محمد رحمانیان، نمایشنامه‌نویس، کارگردان تئاتر و عضو هیات مدیره کانون کارگردانان پخش شد .

رحمانیان در این پیام به دلیل حادثه غم‌انگیز بندرعباس به مردم کشورمان تسلیت و سپس به برگزیدگان این برنامه تبریک گفت .

او از گلاب به عنوان یک بازیگر و کارگردان درخشان یاد کرد و گفت : اوایل او را دوست نداشتم ولی هر چه بیشتر کارهایش را دیدم، متوجه ارزش‌های هنری او شدم. افتخار می‌کنم بیشتر کارهایش را دیده‌ام و آثارش در تئاتر و سینما برایم بسیار آموزنده بوده است .

سپس گلاب آدینه در میان تشویق پی در پی حاضران روی صحنه رفت و گفت: هر چه می‌خواستم بگویم، با دیدن این تصاویر و شنیدن این صحبت‌ها فراموشم شد .

او خطاب به دخترش که در برنامه حضور نداشت، ادامه داد : نورا جان تو که در سالن حضور نداری ولی اگر بازیگر خوبی نبودی، عمرا به تو نقش می‌دادم !

آدینه با تسلیت‌گویی به دلیل حادثه غم انگیز بندرعباس افزود: عرض تسلیت دارم برای فاجعه بندرعباس و دیگر فجایعی که بر ما رفته است .

او با اشاره به سخنان بعضی از کارگردانان درباره گوشه‌نشینی تعدادی از هنرمندان تئاتر اضافه کرد: اگر شما کار نکنید، هیچ کس ناراحت نمی‌شود. هر هنرمندی که کار نکند، هر سازی که نواخته نشود ، هر فیلمی که ساخته نشود و هر تئاتری که اجرا نشود ، عده‌ای را خوشحال می‌کند و در چنین شرایطی حتی اگر ما را در گونی بگذارند، باید کار کنیم و من باور دارم هرچه شرایط سخت‌تر شود، ما باید بیشتر کار کنیم. اگر کنار بکشیم و زمانی شرایط کار فراهم شود، دیگر توانایی کار نخواهیم داشت .

این هنرمند پیشکسوت افزود : من بیمار و عاشق تئاترم و بین یک پیشنهاد سینمایی خوب و یک تئاتر خوب، شک نکنید که تئاتر را انتخاب می‌کنم .

او با گرامیداشت استادانش اضافه کرد: ما از گذشتگان‌مان یاد می‌گیریم و آیندگان از ما. امیدوارم آنان کارهای خوب ما را یاد بگیرند و کارهای بدمان را هم تکرار نکنند. باید یاد کنم از استادان بزرگم؛ مهدی هاشمی و سوسن تسلیمی، داریوش فرهنگ، جناب دکتر رفیعی و دکتر پرویز ممنون که سال‌ها در سکوت نشستم و از آنان آموختم.

سپس نشان خانه تئاتر با حضور حدیث فولادوند که در ۹ سالگی شاگرد گلاب بوده، با همراهی جلیل فرجاد، اکبر زنجان‌پور ، صدرالدین زاهد، هادی مرزبان، اصغر همت، شهرام گیل‌آبادی به این هنرمند اهدا شد.

زنجان‌پور هم در سخنان کوتاهی ضمن ابراز شادی از برگزاری نکوداشت گلاب آدینه و ارزش گذاشتن به هنر او، از اتفاق غم‌انگیز بندرعباس ابراز تاسف کرد.

در پایان قطعه‌ کوتاهی از نمایش «پرده‌خانه» نوشته بهرام بیضایی که گلاب آدینه آن را پاییز سال ۱۴۰۱ روی صحنه برده بود، با بازی هنرجویانش اجرا شد.

 

محمد حسینی نامی هنرمند پیشکسوت تئاتر بندرعباس درگذشت

محمد حسینی نامی هنرمند پیشکسوت تئاتر بندرعباس در سکوت خبری درگذشت .

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر ، محمد حسینی نامی در روستای خاوه شهر کهک از توابع استان قم به دنیا آمد . دوره ابتدایی را در آن روستا گذراند و دبیرستان را در تهران به اتمام رساند .

پس از خدمت سربازی به استخدام بانک ملی در آمد و پس از مدتی شغل کارمندی بانک را رها کرد . در کنکور شرکت کرد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رشته تئاتر قبول شد و پس از فارغ‌التحصیلی به بندر عباس رفت و مدتی کارشناس تیاتر این شهر بود و در آن جا شاگردان بسیاری را برای تئاتر تربیت کرد . پس از آن به تهران آمد و به ساخت فیلم کوتاه و مستند پرداخت .

او فیلم های بسیاری را با همکاری غلامرضا رمضانی یکی از شاگردانش در بندر عباس ساخت .

یک فیلم مستند نیز به نام دختران درفک ساخت که داستان تهیه آب بود ، از برفی که از دامنه های قله درفک به روستا می آوردند . در فیلم های غلامرضا رمضانی همکار نزدیک او بود و در یک سریال سی قسمتی هم به نام ماه و سحر دستیار و مشاور او بود و سال های پایان عمر هم در خانه ای نزدیک انزلی به تنهایی گذراند .