اعلام فراخوان ضبط تلویزیونی نمایش‌های برگزیده جشنواره های ملی و بین المللی تئاتر

مرکز سیمرغ سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در نظر دارد، مجموعه ای از آثار نمایشی برگزیده جشنواره های ملی و بین المللی برگزار شده در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ را با هدف پخش از شبکه های مختلف تلویزیونی سراسری و استانی، انتخاب و ضبط کند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، از صاحبان آثار برگزیده این جشنواره ها که تمایل دارند، آثار آن ها در فرایند انتخاب و ضبط تلویزیونی قرار گیرد، درخواست می شود، موارد زیر را حداکثر تا ۱۰ آذر ۱۴۰۲، برای بررسی به شماره بله مرکز سیمرغ (۰۹۹۳۷۹۴۱۸۷۵) ارسال کنند.

۱. فایل پی دی اف نمایشنامه

۲. لینک فیلم نمایش در گوگل درایو

۳. مشخصات نمایش شامل نویسنده/ کارگردان/عنوان جشنواره/بخش جشنواره/ گستره جشنواره (ملی یا بین المللی)/ سال/ شهر/ استان/ شماره ارتباط/ و سایر توضیحات ضروری

۴. عکس مستندات برگزیدگی نمایش در جشنوارهتوضیح ۱: مراد از نمایش های برگزیده، نمایش برگزیده (به عنوان اثر منتخب) در جشنواره است و نه گرایش‌های نمایشی مانند (بازیگری برگزیده، کارگردانی برگزیده، نمایشنامه نویسی برگزیده، طراحی صحنه برگزیده، و …)توضیح ۲: نمایش‌های منتخب این فراخوان، در مراکز صداوسیمای استانهای محل تولید آثار، ضبط خواهد شد.

فهمیه راستکار بیش از خودش به فکر همکارانش بود

یادبود فهیمه راستکار به همت انجمن صنفی بازیگران با خوانش اشعاری از سهراب سپهری، سیمین بهبهانی و با اجرای قطعاتی موسیقی از غلامحسین بنان، محمدرضا شجریان و صدیق تعریف و یادآوری یک وعده عملی نشده در زمینه نامگذاری خیابانی به نام این هنرمند برگزار شد.

غروب جمعه ۳ آذر ماه همزمان با سالروز درگذشت فهیمه راستکار، تعدادی از چهره‌های فرهنگی و هنری و دوستان این هنرمند در خانه تئاتر گرد هم آمدند و به یاد او برخی از اشعار مورد علاقه‌اش را خواندند، برخی از قطعات موسیقی محبوبش را اجرا کردند و هنر و انسانیت او را ستودند. در این مراسم همچنین عنوان شد که با وجود مصوبه شهرداری تهران در زمینه نامگذاری خیابانی به نام فهمیه راستکار، این موضوع هنوز اجرایی نشده است.

در آغاز این برنامه، تصویری از فهیمه راستکار پخش شد که در آن شعر معروف سهراب سپهری را می‌خواند و درباره این شاعر گفت: این سلام کاشی‌هاست (کاشانی‌ها) که می‌گویند دل خوش سیری چند، سهراب، انسانی طراز اول بود و برخلاف تعدادی از هنرمندان که منتظرند تا دیگران با آنان سلام و علیک کنند، او همیشه در سلام و احوالپرسی، پیشقدم می‌شد.

در ادامه این یادبود که در سالن استاد جوانمرد عمارت خانه تئاتر برپا شد، مریم رحیمی، کارگردان و مجری این برنامه از راستکار به عنوان بانویی قدرتمند و با صلابت یاد کرد.

او با ابراز تاسف از اینکه از این بانوی هنرمند عکس‌ها و تصاویر اندکی بر جای مانده، عنوان کرد که آوا شریفی، هنرمند جوان تئاتر که از نزدیکان راستکار است، تصاویری از این هنرمند ضبط کرده و از آنجا که راستکار به سهراب سپهری و اشعار او بسیار علاقه‌مند بوده، به همین دلیل مراسم یادبود او را با این فیلم شروع کردیم .

رحیمی اضافه کرد: خانم راستکار بیش از اینکه به خودش فکر بکند، به فکر دیگر همکارانش بود و به همین دلیل در مستندهایی که از او بر جای مانده، بیشتر درباره دوستان و همکارانش صحبت کرده تا درباره خودش.

سپس صدرالدین زاهد، هنرمند تئاتر و از هم گروهی‌های راستکار در کارگاه نمایش که به مدت ۱۰ سال در گروه بازیگران شهر چندین همکاری با راستکار داشته است، به عنوان اولین سخنران برنامه، خاطراتی از آشنایی خود با راستکار بیان کرد و گفت: آشنایی من با ایشان به دهه ۵۰ و سفر پیتر بروک به ایران برمی‌گردد که قرار بود در ایران پروژه‌ای برای اجرا آماده کند و نتیجه آن اجرای نمایش «اورگاست» در شیراز شد.

زاهد ادامه داد: مدیران هنری ایران از بروک خواستند تا در این اجرا، با هنرمندان ایرانی هم همکاری بکند و به همین دلیل از گروه‌های مختلف، هنرمندانی برای حضور در این نمایش انتخاب شدند و اولین آشنایی نزدیک من با خانم راستکار از همین پروژه بود که در انجمن ایران امریکا رخ داد. این خانم با اینکه از همه ما بزرگتر و با تجربه‌تر بود، آنچنان صبور و با حوصله بود که فاصله‌ای میان ما با خودش ایجاد نمی‌کرد.

زاهد از راستکار به عنوان ستاره زمانه خود در تئاتر یاد کرد و افزود: با این وجود، با فروتنی و صفا و محبت با ما جوان‌ترها همکاری می‌کرد.

او با اشاره به نگارش متن این نمایش به قلم تد هیوز، شاعر، یادآوری کرد: روزی که تد هیوز متن «اورگاست» را آورد، رل‌های اصلی را بین بازیگران شناخته شده فرنگی تقسیم کردند. دو نفر از ایرانیان در آن برنامه مقام شاخصی پیدا کردند؛ نوذر آزادی و فهیمه راستکار .بعد از این اجرا، قرار شد شاکله گروه برای ادامه کارهای تحقیقاتی حفظ شود. ضمن اینکه مقرر شد رپرتواری در تئاتر شهر داشته باشیم که اولین اجرای ما «باغ آلبالو» بود که مجموعه تئاتر شهر با آن افتتاح شد و خانم راستکار هم یکی از بازیگران آن بود.

سپس ابوالحسن تهامی، از بزرگان دوبله درباره فعالیت‌های راستکار در این زمینه صحبت کرد.

او از راستکار به عنوان یکی از پیشکسوتان و یادگاران دوبله نام برد و یادآوری کرد: آشنایی من با ایشان از تئاتر شروع شد. من کار هنری‌ام را از تئاتر تهران شروع کردم. بعد از شروع فعالیت‌های ما در عرصه دوبله، برای خانم راستکار موقعیتی پیش آمد که در ایتالیا کار دوبله را انجام بدهد .او قبل از سفر به ایتالیا تجربه خیلی خوبی در فیلم «اتللو» به مدیریت دوبلاژ هوشنگ لطیف‌پور داشت که نقش «دزدمونا» را گویندگی می‌کرد.

او ادامه داد: راستکار در ایتالیا تجربیات بسیاری به دست آورد از جمله یاد گرفتن زبان ایتالیایی. پیش از این به زبان فرانسه هم تسلط داشت. کارهای موفق او در دوبله بیشتر در گویندگی نقش‌های تیپیک بود. گرچه در ایتالیا به جای سوفیا لورن هم صحبت کرده بود ولی در ایران این تجربه پی گرفته نشد.

تهامی با اشاره به همکاری‌هایش با راستکار ادامه داد: تجربیات بسیاری با هم داشتیم از جمله فیلم «شیر در زمستان» که به جای کاترین هپبورن صحبت کرد که اجرای بسیار بی‌نظیری بود و به این همکاری می‌بالم. کار هر روزه دوبله، به ما حس یک خانواده را می‌داد.

او اضافه کرد: راستکار بعد از بازگشت از ایتالیا به صورت یک معلم در آمد و بسیاری از ظرافت‌های کار دوبله را به همکاران‌مان آموزش داد. کلاس ما، تجربه‌اندوزی در حین کار بود و او بسیاری از نقش‌های برجسته و دشوار را اجرا کرد.

به گزارش ایسنا، در بخش بعدی برنامه، ویدیوی دیگری از راستکار پخش شد که چند جمله‌ای درباره ورود خود به عرصه دوبلاژ بیان می‌کرد. او در این تصاویر گفت: سال ۳۵ به حرفه دوبله وارد شدم. کارم را با آقای لطیف‌پور شروع کردم. حدود سال ۳۵، ۳۶ به ایتالیا رفتم و تقریبا ۴ سال در این کشور کار کردم که از نظر سیستم‌های ضبطی از ما پیشرفته‌تر بود.

راستکار در این تصاویر از نوپایی دوبلاژ ایران در آن مقطع گفت که به کمک هنرمندان تئاتر آغاز شده بود.

سپس، ایرج پارسی‌نژاد، دکترای ادبیات تطبیقی، استاد دانشگاه و از دوستان نزدیک نجف دریابندری و فهیمه راستکار به عنوان سخنران بعدی، نکاتی را درباره راستکار بیان کرد و گفت: به راستی فهیمه راستکار نامی است برازنده برای این هنرمند .

من به عنوان جوانی علاقه‌مند به تئاتر، دوستان زیادی در تئاتر داشتم و با کسانی مانند علی نصیریان، بیژن مفید و … رفت و آمد داشتم. فهیمه عاشق تئاتر بود. از دوره نوجوانی که به مدرسه هنرپیشگی می‌رفت و کارهای ماندگاری کرد. بعد هم که برای کار دوبله به ایتالیا رفت و با مرتضی حنانه، نصرت کریمی، حسین سرشار و … همکاری داشت.

این پژوهشگر با اشاره به خلق و خوی پسندیده راستکار افزود: بسیار اهل بذل و بخشش بود. او از نوجوانان محله سپهسالار بود، محله‌ای که مرتضی کیوان و شاملو و سیاوش کسرایی و … در آن قد کشیدند ولی فهیمه اهل ایدئولوژی و گرایش‌های سیاسی نبود. زنی بود شگفت‌انگیز که پدری روشنفکر و فرهنگی داشت و خود نیز به جز هنر، از صفات انسانی بسیار ارزشمندی برخوردار بود. به فقرا خیلی کمک می‌کرد و برای زندانیان سیاسی، کتاب می‌برد و به خانواده‌هایشان رسیدگی می‌کرد. او عاشق آزادی ایران و ایرانیان بود.

پارسی‌نژاد با مرور بخشی از فعالیت‌های راستکار را در تئاتر و دوبله، خاطراتی از دوستی مشترکش با فهیمه راستکار و نجف دریابندری و بیژن مفید در آمریکا بیان کرد و افزود: فهیمه حسی داشت که افراد روشنفکر و تجددخواه را می‌گرفت. خانواده‌اش هم افراد روشنی بودند و در خانه آنان، تمایل او برای بازیگر شدن، نه تنها منعی نمی‌شد بلکه گویا تشویق هم می‌شد.

او در پایان سخنانش با ابراز تاسف از ابتلای راستکار به آلزایمر، خاطراتی از این دوره سخت و از ملاقات‌های پرویز پورحسینی از راستکار بیان کرد و یاد پورحسینی را که در آستانه سالگرد درگذشتش هستیم، نیز گرامی داشت.

در بخش دیگری از برنامه، مریم رحیمی از جانب سهراب دریابندری، فرزند راستکار و دریابندری عنوان کرد که بعد از درگذشت این زوج هنری مقرر شده خیابان ارمغان غربی به نام نجف و خیابان ارمغان شرقی به نام فهیمه راستکار نامگذاری شود و اینکه این طرح در دوره ریاست محمد جواد حق شناس در شورای شهر تهران مصوب شده و علیرغم نامگذاری خیابان نجف دریابندری، هنوز نامگذاری خیابان فهیمه راستکار  انجام نشده است.

در بخش دیگری از برنامه، دو قطعه از موسیقی‌های مورد علاقه راستکار به سرپرستی فاضل جمشیدی اجرا شد که این قطعات شامل قطعه «رواق سکوت» که توسط غلامحسین بنان و محمدرضا شجریان اجرا شده و «از نگاه یاران» بود که از آثار صدیق تعریف است.

جمشیدی همچنین سلام سالار عقیلی را رساند که به دلیل سفری به خارج از کشور، امکان حضور در این برنامه را نداشت.

سپس شعر «عروسی فیگارو» سروده سیمین بهبهانی که از اشعار مورد علاقه فهیمه راستکار بوده، با صدای تهامی اجرا شد و این دوبلور پیشکسوت یادآوری کرد که سیمین این شعر را برای حسین سرشار، کارگردان اپرای عروسی فیگارو سروده است.

در بخش پایانی برنامه، مستندی به کارگردانی علیرضا چاووش پخش شد.

او این مستند را اوایل درگذشت راستکار ساخته است که طی آن هنرمندانی مانند داود رشیدی، قطب الدین صادقی و … نکاتی را درباره این هنرمند عنوان می کنند.

گلچهره سجادیه، بهرام شاه محمدلو، راضیه برومند، ایرج راد، بیوک میرزایی، سوسن مقصودلو، رسول نجفیان، کاظم هژیر آزاد، اسماعیل براری، شهین نجف‌زاده و … از هنرمندان حاضر در این برنامه بودند.

همچنین گفته شد که به دلیل همزمانی این برنامه با بزرگداشت داود کیانیان و چهلم داریوش مهرجویی، بخشی از هنرمندان، امکان حضور در این یادبود را پیدا نکردند.

در این برنامه، میزی با وسایل فهیمه راستکار و دست نوشته‌ای از او که به یادگار مانده، پیش‌روی حاضران قرار گرفت.

برگزاری یادبود فهمیه راستکار در سالگرد درگذشت‌اش

یادبود فهیمه راستکار، همزمان با سالروز درگذشت این هنرمند برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر؛ این مراسم به کوشش انجمن صنفی بازیگران خانه تئاتر ایران روز جمعه ۳ آذر ماه برگزار می‌شود.

در این برنامه تعدادی از دوستان و همکاران فهیمه راستکار درباره او صحبت می‌کنند و در بخش پایانی هم مستند «جای خالی» که سال ۹۱ و با فاصله اندکی از درگذشت این هنرمند ساخته شده، برای اولین بار اکران می‌شود.

یاد بود فهیمه راستکار ساعت ۱۷ روز جمعه سوم آذر ماه در سالن استاد جوانمرد عمارت خانه تئاتر به نشانی: خیابان سمیه، بین حافظ و نجات‌اللهی (ویلا)، شماره ۲۶۰ برپا خواهد شد.

فهیمه راستکار متولد ۱۳۱۲ در تهران بود که در سال ۱۳۴۶ در رشته‌ی زبان فرانسه از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. او از سال ۱۳۳۰ فعالیت هنری‌اش را با تئاتر آغاز کرد و از سال ۱۳۳۵ با همکاری با گروه دوبله «آلکس آقاباباییان» در ایتالیا به این حرفه پرداخت و در سال ۱۳۴۳ نیز وارد رادیو شد.

او از جمله بازیگرانی بود که با رفت و آمد و حضور در خانه شاهین سرکیسیان، هنرمند فقید تئاتر با این هنر آشنا شد و در نمایش‌هایی همچون  «آنتیگونه»، «باغ آلبالو»، «باغ‌ وحش شیشه‌ای»، «بازگشتنی‌ نیست»، «پرده عجایب» و «همان که بوده‌ایم» و … به ایفای نقش پرداخت.

بزرگداشت داوود کیانیان در خانه هنرمندان

به همت موزه مجازی بین‌المللی هنر کودک نشست پیشکسوتان نمایش خلاق کودک و بزرگداشت استاد داوود کیانیان در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر،‌نشست پیشکسوتان نمایش خلاق کودک و بزرگداشت استاد داوود کیانیان روز جمعه سوم آذر در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

این نشست به همت موزه مجازی بین‌المللی هنر کودک از ساعت ۱۷ تا ۱۹ در خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد.

داوود کیانیان نمایشنامه نویس، کارگردان، مدرس و پژوهشگر تئاتر متولد روز سی ام دی  ۱۳۲۱ در تهران است. زندگی و کارنامه هنری او به دو بخش تقسیم می‌شود. در این نشست به بخش اول زندگی و کارنامه هنری او که شامل نویسندگی و کارگردانی آثارش است، پرداخته شده است. اما او از سال ۱۳۷۰ تاکنون بیشتر به نمایشنامه‌نویسی و پژوهش در عرصه تئاتر کودک و نوجوان پرداخته است. کیانیان در سال ۷۰  به عنوان مدیر مرکز تولید تئاتر و تئاتر عروسکی کانون  پرورش  فکری کودکان و نوجوانان تهران منصوب شد.

او در سال ۱۳۸۷ نشان درجه یک هنری (معادل دکترا) را از شورای ارزشیابی هنرمندان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرد و مرکز تخصصی تئاتر کودک کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در مشهد به نام اوست. داوود کیانیان سال‌ها در زمینه معلمی و پرورش نسل جدید تئاتر کشور تلاش کرده است و او را یکی از آقامعلم‌های تأثیرگذار تئاتر مشهد و کشور می‌دانند.

دیدار با نویسنده پیشکسوت

دو نفر از اعضای هیات مدیره‌ کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران از ابراهیم رهبر، داستان‌نویس و نمایش‌نامه‌نویس پیشکسوت دیدن کردند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، ابراهیم رهبر، نویسنده‌ای که عموما علاقه‌ی زیادی به حضور در مجامع ندارد، حالا مدتی است که در خانه به سر می‌برد. او چندی پیش دچار شکستگی در ناحیه‌ پا شد و در حال حاضر دوره‌ نقاهت خود را در منزل سپری می‌کند و ظاهرا فعلا با عصا می‌تواند حرکت کند.

او اخیرا میزبان بهزاد صدیقی و علی معتضدی، از اعضای هیات مدیره‌ کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران بود که در منزلش به عیادت او رفتند.

رهبر که هم‌دوره‌ نویسندگانی چون بهرام بیضایی، اکبر رادی، احمد شاملو، محمد محمدعلی، محسن یلفانی و … است، در این دیدار از دلتنگی‌های خود برای دوستان نمایش‌نامه‌نویس و داستان‌نویسش گفت و خاطراتی از رادی و شاملو و همسرش آیدا سرکیسیان تعریف کرد.

بر اساس این گزارش در این دیدار، بهزاد صدیقی و علی معتضدی هم از این نویسنده‌ی قدیمی دعوت کردند تا یکی از نمایش‌نامه‌های چاپ نشده‌ خود را در نشست «صدای نمایش‌نامه‌نویس» بخواند.

اعضای هیات مدیره‌ کانون نمایشنامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران امیدوارند جلسه‌ی «صدای نمایش‌نامه‌نویس» بهمن ماه به خوانش یکی از آثار رهبر اختصاص پیدا کند و هم‌چنین امید دارند پس از بهبودی کامل پای این نویسنده، در خانه‌ تئاتر، شاهد حضور این نویسنده باشند.

کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران، چندین عضو پیش‌کسوت از جمله خسرو حکیم‌رابط دارد و اعضای هیئت مدیره‌ کانون در نظر دارند از نزدیک جویای حال‌شان بشود و در صورتی که شرایط اجازه بدهد، از آنان دعوت کند تا آثار نمایشی خود را در سلسه نشست‌های «صدای نمایش‌نامه‌نویس» بخوانند.

ابراهیم رهبر در دو حوزه‌ی نمایش‌نامه‌نویسی و داستان‌نویسی صاحب چند اثر است. او سال ۱۳۴۸ اولین نمایش‌نامه‌ خود را به نام «مهربانان و سه نمایش‌نامه‌ی دیگر» منتشر کرد که شامل نمایش‌نامه‌هایی هم‌چون «مهربانان»، «اجباری»، «باغ» و «تخت‌جمشید» است.

رهبر به فاصله‌ی یک سال بعد، در سال ۴۹ اولین مجموعه‌ی داستان خود را با نام «دود» منتشر کرد. در کارنامه‌ هنری او مجموعه داستان‌هایی چون «من در تهرانم»، «سوگواران»، «در شهری کوچک»،«شاهد رسمی»، «نام کسما»، «دود و آه» و نمایش‌نامه‌هایی همانند «مهربانان و سه نمایش‌نامه‌ی دیگر» و «نونو و چهار نمایش‌نامه‌ی دیگر» به چشم می‌خورد.

این نمایش‌نامه‌نویس چندین نمایش‌نامه‌ منتشر نشده‌ی دیگر هم‌چون «کبک‌ها در بهمن‌ماه» دارد.

زمان پایان جنگ همین لحظه است

دبیرخانه بیست‌و‌هشتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر کودک و نوجوان و انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر با انتشار بیانیه‌ای مشترک در حمایت از کودکان تمام جهان بیانیه صادر کردند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی انجمن تئاتر کودک و نوجوان در متن این بیانیه آمده است: «قطعنامه‌ها قاطع نیستند؛ «آنجاکه در زمینِ زندگیِ کودکان فقط توپ‌های جنگی شوت می‌شوند. پیمان‌نامه‌ها پیمان شکنند؛ آنجاکه در آسمان زندگی کودکان به جای بادبادک‌های رنگی موشک‌ها پرواز می‌کنند.

شعارها بی‌عمل‌اند آنجاکه شمع‌های جشن تولد با فروریختن سقف خانه‌ها خاموش می‌شوند. سازمان‌های ملل بی‌اعتبارند آنجاکه با مرگ کودکان زمان متوقف می‌شود و فردا هرگز نمی‌آید. انجمن تئاتر کودک و نوجوان خانه تئاتر پیام‌رسان ِصلحِ کودکان ایرانی به سراسر جهان است و خواستار پایان نمایش ِدروغین انسان دوستی قدرت‌هاست.

زمان پایان جنگ، پایان زیاده خواهی ،پایان کودک کشی، همین لحظه است.»

کارگردان ناآرامسایشگاه: حفظ میراث و فرهنگ‌مان نباید فراموش شود

محسن آزاد کارگردان «ناآرامسایشگاه» با اشاره به ویژگی‌های این نمایش آیینی و سنتی عنوان کرد این روزها هنرمندان جوان کم‌تر علاقه‌مند به اجرای متون ایرانی یا اقتباس از ادبیات کهن هستند.

محسن آزاد نویسنده و کارگردان نمایش «ناآرامسایشگاه » که این روزها در تماشاخانه سنگلج روی صحنه است درباره اجرای این اثر نمایشی گفت: نمایش «ناآرامسایشگاه» هفته پایانی اجرای خود را در تماشاخانه سنگلج سپری ‌کند. این اثر یک نمایش آیینی و سنتی است که در فضایی کمدی موقعیت های جذابی را رقم می زند. «ناآرامسایشگاه» داستان یک آسایشگاه است که صاحب آن می خواهد آنجا را بفروشد و حالا ساکنان آن دنبال تغییر نظر مالک آنجا هستند.

وی درباره پرداختن به نمایشی مبتنی بر تکنیک های نمایش ایرانی بیان کرد: حفظ و ارتقای نمایش های ایرانی همیشه دغدغه من بوده و خواهد بود. متاسفانه چند سالی است که به خصوص در بین هم نسل های من و حتی جوان‌ترها پرداختن به این گونه نمایش ها کمرنگ شده و بیشتر اهالی تئاتر گرایش به متون خارجی پیدا کردند که به طور کلی ایرادی ندارد چون معتقدم باید از همه طیف و سلیقه ای برای مخاطبان نمایش وجود داشته باشد اما حفظ میراث و فرهنگی که از گذشته به دست ما رسیده نباید فراموش شود.

نقشه مبارک برای ماندن در آسایشگاه/ دلیل محبوبیت متون خارجی چیست؟

وی افزود: چند دلیل وجود دارد که هنرمندان ما به سمت اجرای نمایش‌های خارجی کشیده شده اند؛ یکی اینکه ما دچار فقر نمایشنامه خوب و قوی هستیم و می‌دانیم پایه و اساس یک نمایش خوب، متن آن نمایش است. اما دلیل دیگری که ما به نمایشنامه های خارجی سوق پیدا کردیم این است که نویسندگان غربی در جذب ما به آثارشان موفق عمل کرده اند چون توانستند به طرز اثرگذاری نمایشنامه‌ها و متن‌هایشان را به ما معرفی کنند و ما ناخودآگاه دنباله رو آنها شدیم. البته نباید از اینکه آنها امکانات، بودجه و رسانه قوی برای این کار دارند، غافل شویم.

آزاد ادامه داد: اما بیاییم ما هم ادبیات و آثار قوی و غنی کشورمان را به آنها معرفی کنیم. ما شاهنامه را داریم که به جرات می‌توانم بگویم تا سالیان سال می‌شود از داستان‌ها و افسانه‌هایش اقتباس‌های جذاب کرد. ما شاعران و نویسنده های بسیاری داریم که می توانیم آثارشان را به شکل امروزی اقتباس و به دنیا معرفی کنیم. ادبیات کشورمان ظرفیت بی انتهایی دارد که حیف و صد حیف که کمتر به آن پرداخته می شود. من از مسئولان کشورمان هم این درخواست را دارم که با هموار کردن مسیر تولید این گونه آثار و اختصاص بودجه مناسب و درخور، بستر مناسبی را برای تولید این آثار فراهم کنند.

این کارگردان درباره انتخاب عوامل نمایش در گفت‌و‌گو با خبرنگار مهر توضیح داد: من قبلا با تعدادی از دوستان در کارهای مختلف همکاری داشتم اما بازیگرانم را با حساسیت در نقش های خود قرار دادم و تا الان نتیجه کار برایم خوشایند بوده است. نمایش قبلی که به صحنه بردم برایم یک تجربه جدید و همراه با آزمون و خطاهای بسیاری بود اما در این اجرا اتفاقات خوبی را از روز نخست پیش بینی می کردیم که خوشبختانه تا امروز نیز بازخوردهای خوبی دریافت کردیم و کار با استقبال مواجه شده است.

نقشه مبارک برای ماندن در آسایشگاه/ دلیل محبوبیت متون خارجی چیست؟

آزاد درباره شیوه اجرایی نمایش بیان کرد: اجرای «ناآرامسایشگاه» اجرایی پرچالش و پرانرژی برای مخاطبان است. ما سعی کردیم دغدغه ها و حرف هایمان را در قالب کمدی با مخاطب در میان بگذاریم و برای رسیدن به لحظات کمدی نمایش از شخصیت های معروف تاریخی استفاده کنیم که نتیجه بسیار خوبی هم در متن و هم در اجرا گرفتیم. امیدوارم مخاطبان نمایش ایرانی و سیاه بازی در آخرین روزهای اجرای این اثر نمایشی دیدن آن را از دست ندهند.

نمایش «ناآرامسایشگاه» به نویسندگی و کارگردانی محسن آزاد و تهیه کنندگی سامان خلیلیان با بازی مرجان ‌آقانوری، فرنیا ‌احمدوند، مصطفی ‌ایزدی، طاهره ‌بهرامی، امیر ‌عدل ‌پرور، پویا ‌فراهانی، شاهین ‌گل ‌کار، مهدی ‌ملکی، داوود ‌معینی ‌کیا، سید سید ‌محسن ‌میرهاشمی، رضا ‌نعمتیان تا ۳ آذر در تماشاخانه سنگلج روی صحنه است.

در خلاصه داستان نمایش آمده است: صولت زربندیان برخلاف وصیت پدرش که آسایشگاه را وقف کرده، می‌خواهد آنجا را بفروشد. مبارک و ساکنان آسایشگاه تصمیم می گیرند مانع او شوند که …

کارگردان یک ملاقات ساده: انتظار مخاطب امروز از تئاتر بالا رفته است

جواد تولمی که این روزها نمایش «یک ملاقات ساده» را اجرا می‌کند، می‌گوید: انتظارات مخاطبان امروز از تئاتر بالاتر رفته و تماشاگر دوست دارد روی صحنه تئاتر حرف خودش و جامعه را بیابد.

این کارگردان تئاتر توضیحاتی درباره این اثر نمایشی ارایه کرد و از دشواری‌های نمایش‌های محیطی سخن گفت.

تولمی که متن این نمایش را خود نوشته است، درباره داستان آن گفت: موضوع نمایش ما چالش بین دو نسل از دو دهه گوناگون جامعه ایرانی است و به چالش بزرگ اختلافات خانوادگی و طلاق می‌پردازد. این نمایشنامه را سه، چهار سال پیش نوشتم که با نام «سکوت نسبتا طولانی» در مجموعه‌ای منتشر شد و بعد از انتشار فراخوان نمایش‌های محیطی تئاتر شهر، این متن را با تغییراتی ارایه کردم و بعد از پذیرش آن، از تیر ماه تمرین‌هایمان را آغاز کردیم و در نهایت به این متن رسیدیم.

او ادامه داد: چالش همه ما این پرسش بود که چرا میان جامعه ما این اندازه شکاف به وجود آمده و سعی کردیم مخاطب را هم با همین پرسش رو به رو کنیم. به ویژه اینکه در جامعه ما خشمی وجود دارد که هر روز در حال افزایش است بدون اینکه هیچ راه حلی برای آن داشته باشیم.

تولمی که این نمایش را در قالب نمایشی کافه‌ای اجرا می‌کند درباره احیای دوباره نمایش‌های محیطی در مجموعه تئاتر شهر توضیح داد: اجراهای محیطی بخشی از ویژگی‌های نمایش‌های صحنه‌ای و خیابانی را در خود دارد. مکان این اجراها سربسته است ولی شیوه اجرایی آنها شبیه تئاتر خیابانی است که هیچ حد و مرزی برای محدوده تماشاگر وجود ندارد و بازیگر در کمترین فاصله با تماشاگر قرار دارد و باید او را با خود همسو کند و از این جهت دچار چالش هستیم.

این کارگردان تئاتر با بیان اینکه هنوز اجرای نمایش‌های محیطی در کشور ما جا نیفتاده است در گفت‌‌وگو با ایسنا افزود: در نمایش‌های محیطی نسبت به نمایش‌های خیابانی دچار چالش‌های بیشتری هستیم . تماشاگر نمایش خیابانی اگر با کار ارتباط برقرار نکند، به راحتی محل اجرا را ترک خواهد کرد یعنی حق انتخاب دارد ولی در نمایش محیطی ماجرا متفاوت است و در بیشتر مواقع می‌توانیم از تئاتر مشارکتی و پداگوژی در کنار اجرایمان بهره ببریم.

او ادامه داد: در هر صورت الان گونه‌ها و شیوه‌های اجرایی متفاوت شده و انتظارات تماشاگر هم از تئاتر بالاتر رفته و دوست دارد حرف دل خود و جامعه را روی صحنه ببیند. ضمن اینکه هر نمایشی را که فضایش در کافه است، نمی‌توانیم محیطی بدانیم یعنی حتی در خود مکان هم دچار چالش هستیم. در حال حاضر اتمسفر نمایش ممکن است با چینش کافه اختلاف زیادی داشته باشد و این یکی از چالش‌های بزرگ بچه‌های تئاتر محیطی است که اجراها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

تولمی درباره جذب تماشاگر به این گونه نمایشی در شرایطی که اجراهای محیطی مجموعه تئاتر شهر بعد از چند سال وقفه دوباره احیا شده است، توضیح داد: هنوز نتوانسته‌ایم دوباره مخاطب را به این اجراها جذب و این گونه نمایشی را به جامعه معرفی کنیم. شاید بهتر بود اجرای این نمایش‌ها از تابستان آغاز می‌شد که مخاطبان بیشتری گرداگرد تئاتر شهر بودند. این روزها به دلیل سرد شدن هوا و بارندگی، جذب مخاطب باز هم سخت‌تر شده است. اما همین که تماشاگر می‌آید و با کار همراه می‌شود، نشان‌گر اثرگذاری نمایش است.

او درباره جذب مخاطبان دانشجو به نمایش‌های کافه‌ای نیز گفت: تماشاگر دانشجو هم داریم ولی شرایط جامعه به گونه‌ای است که ورود دانشجویان به برخی از مکان‌ها چندان ساده نیست چون انگیزه‌های آنان تغییر کرده است. دانشجویان دهه هفتاد و هشتاد انگیزه‌های بیشتری برای دیدن تئاتر و خواندن کتاب‌های تخصصی آن داشتند ولی الان این انگیزه‌ها کمرنگ شده و این نقدی است که به حوزه آموزش وارد است. با نسلی رو به رو هستیم که بدون تحمل سختی، می‌خواهد یک شبه راه موفقیت را طی کند. حتی خیلی از دوستان تئاتری خودمان هم به دیدن تئاتر بی‌تفاوت شده‌اند و دیگر آن شور و حال و حرارت قبلی دیده نمی‌شود. گویی برای جذب تماشاگر باید شیوه‌های دیگری را به کار گرفت. با این حال امیدوارم با اجرای همین نمایش‌ها بتوانم رسالت تئاتری خود را به انجام برسانیم.

نمایش «یک ملاقات ساده» نوشته و کار جواد تولمی با بازی سبا ‌سلیمانی، عباس علیرضا، مطهره قدسی‌زاده، هر روز ساعت ۱۷ در کافه تریای اصلی مجموعه تئاتر شهر اجرا می‌شود.

علی اوسیوند: بازیگران در بیکاری افسرده می‌شوند

علی اوسیوند گفت: امیدوارم بازیگران به کار دعوت شوند و گرنه بیکاری افسردگی می آورد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، موزه سینما در ادامه انتشار سلسله برنامه‌های تاریخ شفاهی خود به مناسبت زادروز «علی اوسیوند» بخش‌هایی از گفتگوی این هنرمند را منتشر کرد.

علی اوسیوند بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون درباره علاقه خود به بازیگری گفت: متولد اول آذر ۱۳۳۶ در مسجدسلیمان هستم. پدرم بختیاری و مادرم اصفهانی بود. از همان کودکی و زمان دبستان علاقه زیادی به سینما و بازیگری داشتم. مجله‌های سینمایی آن دوران را می‌خواندم و با اینکه کار می کردم به‌خاطر علاقه زیادی که به سینما و فیلم داشتم بعد از کار به سینما می‌رفتم.

وی ادامه داد: به خاطر دارم در آن زمان کیانوش عیاری از اهواز به مسجدسلیمان می‌آمد و فیلم‌های ۱۶ میلی‌متری و ۸ میلی‌متری نمایش می‌داد.

اوسیوند با بیان اینکه بهترین ره‌آوردی که سینما برای من داشت، سلامت روح، آرامش و راحتی است، بیان داشت: به خاطر فخرفروشی و مسائل جانبی  به این عرصه پا نگذاشتم؛ به خاطر آرامشی که کار بازیگری به من می‌دهد به این حرفه مشغول شدم.

وی با بیان اینکه در آثار جدی، ملودرام، تراژیک و… کار کرده‌ است، گفت: من به نقش‌های حسی علاقه و در آنها تبحر بیشتری دارم. به نظرم بازیگری یعنی رها بودن و معتقدم یکی از مبانی اصلی بازیگری باورپذیری و صداقت است. اگر در بازیگری صداقت نداشته باشیم، تماشاگر متوجه می‌شود که ما در بازی خود به او فخر می‌فروشیم و تنها می خواهیم خودمان را به آنها نشان می‌دهیم.

وی ادامه داد:  وقتی نقش و کاراکتر نمایشی را باور می‌کنیم، تماشاگر هم ما را باور می‌کند. من در بازی به تماشاگر فکر نمی‌کنم زیرا اگر فکر کنم دیگر باید با منطق پیش بروم بنابراین در موقعیت بازی خود را رها می‌کنم و هیچ‌کسی را نمی‌بینم.

وی درباره تجربه همکاری با زنده یاد ملاقلی‌پور گفت: سال ۷۲ بود در فیلم «پناهنده»  با رسول ملاقلی‌پور همکاری کردم  که انصافا فیلم خوش‌ساختی هم بود. ملاقلی‌پور سر صحنه بسیار با نشاط بود. گاهی زود عصبانی می‌شد ولی چیزی در دلش نبود. با هم ارتباط خوبی داشتیم. در این فیلم تجربیات خوبی در کنار  او کسب کردم.

وی با اشاره به دوران دانشجویی خود عنوان کرد: دوران دانشجویی ما  دوران طلایی هنرهای زیبا بود؛ اصغر فرهادی و همسرش پریسا بخت‌آور، علی دهکردی، مرحوم صادق صفایی، ابراهیم حاتمی‌کیا،  ماهایا پطروسیان، سعید آقاخانی، من و همسرم حمیرا ریاضی و بسیاری از بازیگران در آن دوران تحصیل کردیم. در همان دوران هم بسیار تئاتر کار می‌کردیم و آنقدر در کارمان جدی بودیم که هر کسی نمی‌توانست با ما تئاتر کار کند.

اوسیوند درباره تجربه بازی در کنار علی نصیریان نیز گفت: علی نصیریان انسان بسیار شریفی است و کار کردن با او همیشه توأم با آرامش است. دو-سه کار با او هم‌بازی بودم و ایشان از اینکه با بازیگرهای دیگر دیالوگ تمرین کند، ابایی نداشت. زمانی که می‌خواست یک سکانس را کار کند، جدا از اینکه خودش متن را خوانده و تحلیل‌هایش را انجام داده بود، بسیار صادقانه از بازیگر مقابلش می‌خواست که دیالوگ‌ها را تمرین کند و تمرین را چندین بار تکرار می‌کرد. برخی از بازیگران این کار را کسر شأن خود می‌دانند، آنها فکر می‌کنند اگر تنها دیالوگ‌های خود را حفظ باشند کافیست؛ در حالی که کار بازیگری، بده بستان است و باید با بازیگر مقابل این کار را به درستی انجام داد و علی نصیریان در این زمینه واقعا شاهکار  است.

اوسیوند همچنین از تجربه هم‌بازی شدن با زنده یاد خسرو شکیبایی نیز گفت: با خسرو شکیبایی در چند کار همکار بودیم؛ انسان بسیار شریفی بود. در سریال «بوی گل‌های وحشی»ساخته حسینعلی لیالستانی، در کنار او بازی می‌کردم، شکیبایی انسانی بسیار فروتن و بدون ادعا بود. از کار با او لذت می‌بردم و باعث افتخار من بود که در آن کار با او همبازی شده بودم.

وی با بیان اینکه بازیگری شغلی مقدس است، ادامه داد: بازیگری ریشه در آئین ما دارد. بازیگر به جامعه می‌گوید که کار بد مجازات و کار خوب پاداش دارد. به همین دلیل از خدا می‌خواهم  کسانی که در این کار به حقشان نرسیدند، زمینه‌ای فراهم شود که به حقشان برسند.

اوسیوند افزود: امیدوارم بازیگرانی که در قید حیات هستند زنده و سلامت باشند و مشغول کار باشند زیرا بیکاری افسردگی به دنبال دارد. به ویژه بازیگران که افراد حساس‌تری هستند به همین دلیل نباید مورد بی‌توجهی قرار بگیرند و سعی کنیم همکاران خود را به کار دعوت کنیم. واقعا ناراحت‌کننده است که همسر زنده یاد فردوس کاویانی می‌گفت او هر روز لباس می‌پوشید و تصور می‌کرد که باید سر کار برود.نباید این‌گونه باشد باید یکدیگر را درک کنیم.

وی ادامه داد: امیدوارم در جامعه به آرامش برسیم و جامعه پر از طراوت و نشاط شود زیرا جامعه‌ای که نشاط نداشته باشد افراد آن زندگی را درک نمی‌کنند.

یادبود فهیمه راستکار برگزار می‌شود

یادبود فهیمه راستکار، همزمان با سالروز درگذشت این هنرمند برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر؛ این مراسم به کوشش انجمن صنفی بازیگران خانه تئاتر ایران روز جمعه ۳ آذر ماه برگزار می‌شود.

در این برنامه تعدادی از دوستان و همکاران فهیمه راستکار درباره او صحبت می‌کنند و در بخش پایانی هم مستند «جای خالی» که سال ۹۱ و با فاصله اندکی از درگذشت این هنرمند ساخته شده، برای اولین بار اکران می‌شود.

یاد بود فهیمه راستکار ساعت ۱۷ روز جمعه سوم آذر ماه در سالن استاد جوانمرد عمارت خانه تئاتر به نشانی: خیابان سمیه، بین حافظ و نجات‌اللهی (ویلا)، شماره ۲۶۰ برپا خواهد شد.

فهیمه راستکار متولد ۱۳۱۲ در تهران بود که در سال ۱۳۴۶ در رشته‌ی زبان فرانسه از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد. او از سال ۱۳۳۰ فعالیت هنری‌اش را با تئاتر آغاز کرد و از سال ۱۳۳۵ با همکاری با گروه دوبله «آلکس آقاباباییان» در ایتالیا به این حرفه پرداخت و در سال ۱۳۴۳ نیز وارد رادیو شد.

او از جمله بازیگرانی بود که با رفت و آمد و حضور در خانه شاهین سرکیسیان، هنرمند فقید تئاتر با این هنر آشنا شد و در نمایش‌هایی همچون  «آنتیگونه»، «باغ آلبالو»، «باغ‌ وحش شیشه‌ای»، «بازگشتنی‌ نیست»، «پرده عجایب» و «همان که بوده‌ایم» و … به ایفای نقش پرداخت.

راستکار فعالیت سینمایی‌اش را از سال ۱۳۵۲ با بازی در فیلم «مغول‌ها» آغاز کرد و از دیگر فیلم‌های او می‌توان به «آقای هیروگیلف»، «خط پایان»، «شیر سنگی»، «ترنج»، «جهیزیه‌ای برای رباب»، «محموله»، «مرغ و همسایه»، «عشق و مرگ»، «الو الو من جوجوام»، «روانی»، «زن شرقی» و «دختری به نام تندر» اشاره کرد.

او همچنین در مجموعه‌های تلویزیونی‌ «کمند خاطرات»، «بهشت گمشده»، «تهران ۱۱»، «پرده عجایب» و «کارگاه شمسی و دستیارش مادام» و چند مجموعه‌ی دیگر بازی کرد.

راستکار در تألیف کتاب «مستطاب آشپزی» هم با همسرش همکاری داشت.