کارگردان مهندس واشینگ کلوز: تنها علت انتخاب متون اجتماعی، جامعه است

کارگردان نمایش «مهندس واشینگ کلوز» با اشاره به ویژگی‌های این اثر نمایشی عنوان کرد نمایشنامه‌های ایرانی قابلیت های زیادی برای اجرا دارند که نادیده گرفته می‌شود.

مهدی رکنی، طراح و کارگردان نمایش «مهندس واشینگ کلوز» که این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است درباره علاقه اش به انتخاب متون اجتماعی برای اجرا بیان کرد: تنها علت انتخاب متون اجتماعی برای اجرای یک نمایش، جامعه است. ما سعی کردیم تا در این نمایش گوشه‌ای از درد موجود در این جامعه را نشان دهیم تا شاید حتی برای یک نفر تاثیر گذار باشیم. موضوع انتخابی من دغدغه یک نویسنده و دغدغه یک هنرمند است؛ این هنرمند در نمایش ما زن شد چرا که بر این باور هستم که زنان در جامعه با مشکلات و محدودیت های بیشتری روبه‌رو هستند و شاید باید از حمایت بیشتری برخوردار باشند.

وی افزود: کاراکتر اصلی در نمایشنامه مرد بود که آن را به زن تغییر دادم تا بتواند گیرایی بیشتری داشته باشد و شاید نگاه به زنان را تغییر دهد. ویژگی مهم این نمایش موضوع برابری میان زنان و مردان است که می‌بایست به شدت در این باره فکر و تامل کرد.

بازیگر سریال «زخم کاری» با تاکید براینکه باید از متون ایرانی در اجرای تئاترها بیشتر استفاده شود، یادآور شد: هیچ فردی نمی‌تواند منکر جذابیت‌ها و زیبایی قلم نمایشنامه‌ نویسان خارجی شود اما باید بپذیریم که ما در کشورمان نمایشنامه نویسان بسیار خوبی داریم و من تمایل دارم تا با نویسنده ای که متن خوبی دارد همکاری و از این نویسندگان حمایت کنم.

وی تصریح کرد: تا به حال از نویسندگان ایرانی که درحال حاضر درحال فعالیت هستند مطلبی خواسته شده که به درستی انجام ندهند؟ آیا تا به حال از نویسنده‌ای درخواست اقتباس و ایرانیزه کردن یک نمایش فاخر خارجی را داشته‌ایم و این اتفاق رخ نداده است؟ خیر. متاسفانه براین باور هستیم که باید لقمه آماده‌ای در اختیارمان باشد در حالی که اگر نمایشنامه نویسان ایرانی حمایت شود نویسندگان بسیاری داشته و داریم که نه تنها در ایران بلکه در سایر کشورها نیز حرف‌های بسیاری برای گفتن دارند.

بازیگر سریال «میدان سرخ» در گفت‌وگو با خبرنگار مهر گفت: مهم‌ترین مشکل تئاتر کشور نبود حمایت است؛ در هیچ حوزه‌ای حمایتی از گروه‌های هنری عرصه تئاتر وجود ندارد. سالن، پلاتو، نور، گریم، دکور و … همگی باید توسط گروه و با هزینه گروه تامین شود و حمایتی در این میان وجود ندارد. متن چندین بار رد می‌شود و بازبینی مجدد هزینه‌ای اضافه را به گروه تحمیل می کند. این اتفاق در شرایطی رخ می دهد که در گذشته بسیاری از این حمایت‌ها وجود داشته و درحال حاضر متاسفانه خبری از آن‌ها نیست.

رکنی تاکید کرد: از گروه اجرایی نمایش و به خصوص تهیه کننده کار سینا هاشمی اقدم سپاسگزارم که اگر نبودند بدون شک این اثر به اجرا نمی‌رسید.

در خلاصه داستان نمایش آمده است: سارا، نویسنده جوانی است که آرزو دارد داستان هایش را چاپ کند ولی به دلیل مشکلات مالی و خواسته های بی‌جای خانواده اش، مجبور شده است بعد از مرگ پدرش شغل او را که نصب سیفون و تعمیرات دستشویی‌ است، ادامه دهد. این کار به مذاق خواهرش تینا خوش نیامده و به دوستانش گفته خواهرش «مهندس واشینگ کلوز» است! او برای تعمیر سیفون وارد آپارتمانی شده است و ادامه ماجرا …

ندا ‌ابوالقاسمی ‌فرد، غزاله ‌خوش ‌سیما، پویان جناتی، ملیکا ‌افسری ‌راد، پانیذ ‌فرازمندنیا بازیگران این نمایش هستند.

نمایش «مهندس واشینگ کلوز» نوشته ابوالفضل بلغندر، طراحی و کارگردانی مهدی رکنی و تهیه کنندگی سینا هاشمی اقدم تا ۲۲ دی ماه ساعت ٢١:٣٠ در سالن شماره سه پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه می‌رود.

خاطره بازیگر انگلیسی از آوردن لپ‌تاپ توسط تماشاگر در اجرای هملت

اندرو اسکات، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون، با اشاره به مزاحمت وسائل الکترونیکی تماشاگران از جمله لپ‌تاپ و موبایل در اجراهای نمایشی، یک خاطره عجیب در این‌باره را بازگو کرد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از ایران تئاتر، اندرو اسکات، بازیگر برنده جایزه اولیویه، پس از هفت سال، از تجربه بازی در نمایش «هملت» در وست‌اندِ لندن گفت.

او در برنامه پادکستی هپی سد کانفیوسد، خاطره‌ای را از سال ۲۰۱۷ و بازی در نمایش «هملت» که در سالن تئاتر هارولد پینتر اجرا شد، چنین بازگو کرد: «آقایی در میان تماشاگران، لپ‌تاپش را برداشت، دقت کنید که تلفن همراه را برنداشت، بلکه لپ‌تاپش را برداشت و من در میانه گفتن دیالوگ «بودن یا نبودن مسأله این است» بودم. مجبور شدم اجرایم را قطع کنم تا این‌که با تذکر یکی از مسوولان سالن، آن تماشاگر، لپ‌تاپش را کنار گذاشت و من به اجرا ادامه دادم.»

اسکات توضیح داد: «من مکث کردم و مدیران سالن از دور اشاره می‌کردند که ادامه بده اما من با خودم گفت که هیچ راهی نیست و چندلحظه صبر کردم.»

اما اندرو اسکات چرا چنین خاطره‌ی را بازگو کرد؟ بحث درباره استفاده از وسائل الکترونیک و دیجیتال و همراه داشتن موبایل توسط تماشاگران، چند سال است که مورد بحث است. چنانچه گروه تولید نمایش موزیکال «شش» در «وست‌اند»، به خاطر همین موضوع، بیانیه‌‌ای را درباره فیلمبرداری ویدئویی تماشاگران از اجرای خود منتشر کردند.

سال گذشته، اندرو اسکات در نمایش «وانیا» در «وست‌اند» و سالن دوک آف یورک روی صحنه رفت. «وانیا» برمبنای «دایی وانیا»، نوشته آنتوان چخوف اجرا شد و اجرای اسکات بسیار مورد توجه قرار گرفت.

روایت اتفاقات یک کلاس درس در نمایش اینو فراموش کنید

نمایش کمدی «اینو فراموش کنید» اثر کیوان آزاد و تهیه‌کنندگی کریم امینی کارگردان فیلم «فسیل» از یکشنبه هفدهم دی روی صحنه می‌رود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، نمایش کمدی «اینو فراموش کنید» به طراحی، نویسندگی و کارگردانی کیوان آزاد، تهیه‌کنندگی کریم امینی و مشاور کارگردانی یوسف وجدان‌دوست از روز یکشنبه هفدهم دی، هرشب ساعت ۱۹ در سالن شماره یک عمارت ارغوان روی صحنه می‌رود.

فاطمه کرابی، طنین صفا، لیلا رسولی، اسما حسینی، علی اسدیان، آرش سروری، نسترن اسدی، بیتا جباری، زینب دارابی، علی پیله‌ور، امیرحسین انصاری، سها داداشی، شکیلا محمدی‌فرد، دانیال پورصباح، امیرمحمد احمدیان، امیرحسین فهادان و کیوان آزاد در این اثر نمایشی به ایفای نقش پرداخته‌اند.

در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «اتفاقاتی مربوط به یک کلاس درس در یکی از مدارس کره جنوبی!»

از دیگر عوامل نمایش کمدی «اینو فراموش کنید» می‌توان سیدمحمدصادق سیادت (مدیر تولید و روابط عمومی)؛ یاسر پوردشتی (بازیگردان)، امیرمحمد احمدیان (منشی صحنه)، زینب دارابی (برنامه‌ریز)، امیرحسین انصاری (دستیار کارگردان)، سینا کثیر (دستیار دوم کارگردان)، سیاوش میلانی (مدیر صحنه)، فاطیما راد (گریم)، مرجان دانشور (طراح لباس)، امیرحسین نجاح (تیزر)، سروش سبحانی (پوستر)، احسان شکوهی (عکاس)، یگانه یغماییان (نور و صدا) اشاره کرد.

علاقه‌مندان جهت خرید بلیت این نمایش می‌توانند به سایت تیوال و یا گیشه عمارت ارغوان به نشانی خیابان نوفل‌لوشاتو، بعد از چهارراه رازی، بن بست زیبا مراجعه کنند

کوروش سلیمانی: نسل ما خیلی هم عجول نبود

کورش سلیمانی گفت: هدف‌گذاری‌مان این نیست که از تئاتر پول دربیاوریم چون همه ما بنیه اقتصادی تئاتر را می‌دانیم. البته که همه نیاز داریم و خوشبختانه در حد خوبی بازگشت سرمایه داشته‌ایم و بچه‌ها از نظر جایگاه حرفه‌ای هم وضعیت قابل قبولی دارند و دنبال کسب نام هم نیستند و این گونه است که بر اصل کار متمرکز می‌شویم.

تابستان سال گذشته کورش سلیمانی به توصیه اصغر نوری نمایشنامه «توافق نامه» را خرید، از درِ شهرکتاب که بیرون زد، همان جا در خیابان نشست و یک نفس، کل نمایشنامه را خواند.

او متن بعدی خود را پیدا کرده بود؛ نمایشنامه‌ای فرانسوی نوشته فیلیپ کلودل با ترجمه شهلا حائری.

این نمایشنامه حالا با بازی خود او و بهنام تشکر و رامین ناصرنصیر در تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه است و با استقبال تماشاگران هم رو به رو شده.

اجرای این نمایش فرصتی شد تا با این هنرمند گفتگویی مفصل داشته باشیم درباره حضورش در عرصه کارگردانی به صورت حرفه‌ای که به حدود ۱۰ سال می‌رسد و سبب شده تا او دیگر صرفا یک بازیگر نباشد.

سلیمانی در گفتگوی خود با ایسنا از ورودش به کارگردانی می‌گوید، بابت وضعیت فعلی تئاتر نگرانی دارد و متاسف است که تنگناهای اقتصادی سبب شده برخی اتفاقات روی صحنه تئاتر رخ بدهد که هیچ ربطی به این هنر ندارد.

او که در ۱۰ سال اخیر بیشتر به عنوان کارگردان در تئاتر حضور داشته است، در آغاز این گفتگو درباره تمرکزش بر کارگردانی تئاتر در این سال‌ها توضیح می‌دهد: «تحصیلات لیسانسم کارگردانی بود و ارشدم ادبیات نمایشی . یعنی بازیگری نخواندم ولی چون از سال‌ها قبل در کرمانشاه بازیگری را آغاز کرده بودم، آن را ادامه دادم. در دوره دانشکده به عنوان بازیگر و کارگردان در جشنواره دانشجویی که جهاد دانشگاهی برگزار می‌کرد، حضور داشتم. بنابراین گرچه بیشتر مشغول بازیگری بودم ولی دغدغه کارگردانی هم داشتم. ولی این روند متوقف شد تا اوایل دهه ۹۰ که ابتدا نمایشنامه «مسافران» آقای رحمانیان را در فرهنگسرای ارسباران اجرا کردم و بعد از آن، امیرعلی نبویان نمایشنامه «ناگهان پیت جلبی» را مطرح کرد و شروع کارگردانی حرفه‌ای من در این ۱۰ سال از همین کار بود که ابتدا در باشگاه دانشجویان دانشگاه تهران و بعد در تماشاخانه سنگلج روی صحنه رفت و به عنوان پرتماشاگرترین نمایش این تماشاخانه در آن سال معرفی شد. شاید این توفیق و استقبال مردم و نقدهای مثبت بر من تاثیر گذاشت و فکر کردم حالا که درس کارگردانی خوانده‌ام و تجربیاتی هم دارم، وارد فضای حرفه‌ای بشوم.»

او سال‌هایی را یادآوری می‌کند که تئاتر ایران چند سالن محدود داشت، مجموعه تئاترشهر، تالار مولوی که ویژه دانشجویان بود و تماشاخانه سنگلج که فعالیتش افت و خیزهایی داشت.

به خودمان اجازه نمی‌دادیم به اجرای عمومی فکر کنیم

سلیمانی با یادآوری فضای تئاتر در آن مقطع و با اشاره به ویژگی‌های نسل خودش ادامه می‌دهد: «نسل ما خیلی هم عجول نبود. ما بعد از فارغ‌التحصیلی، به این فکر می‌کردیم که الان چه کسانی در جایی مانند تئاتر شهر کار به صحنه می‌برند. چون آن دوره سالن‌های تئاتر هم بسیار محدود بود و مانند امروز تماشاخانه‌های خصوصی وجود نداشت. از طرف دیگر در این سالن‌های محدود، استادان بزرگی مانند بهرام بیضایی، حمید سمندریان، علی رفیعی، قطب‌الدین صادقی، خانم پروانه مژده یا نسل بعدی مانند آقایان رحمانیان، علیرضا نادری، یعقوبی، امجد و … مشغول به کار بودند که اصلا ما به خودمان اجازه نمی‌دادیم به اجرای عمومی نمایشی فکر کنیم. حالا درست یا غلط، نگاه ما چنین بود. توقع ما شرکت در جشنواره دانشگاهی بود و اجراهای ۵، ۶ روزه در پلاتو هنرهای زیبا.»

بعد از «ناگهان پیت حلبی» که یک کار ایرانی طنز با مباحث جدی درباره مباحث فرهنگی بود، سال ۹۶ نمایش «فالو می» را بر اساس نمایشنامه «چشم عمومی» نوشته پیتر شفر در تالار مولوی روی صحنه برد، نمایشی با موضوع عشق و اینکه چگونه روابط عاشقانه زوج‌ها به سردی می‌گراید.

سال ۹۷ با اجرای  «خرده نان» سپری شد که این نمایش نیز چون دو اثر قبلی با استقبال تماشاگران رو به رو شد.

کارگردان، انتخاب می‌کند ولی بازیگر، انتخاب می‌شود

با اجرای این آثار، کورش سلیمانی، دیگر خود را در مقام کارگردان تثبیت کرد.

او درباره انتخاب این شاخه توضیح می‌دهد: «در کارگردانی، خودت انتخاب‌گری ولی در بازیگری، انتخاب می‌شوی حالا یا شانس داری و برای کاری دعوت می‌شوی که مطابق سلیقه‌ و نگاهت به جهان باشد که ممکن است کمتر پیش بیاید ولی در کارگردانی، دستت بازتر است برای اینکه مطابقه میل خودت کار کنی. این ویژگی کارگردانی سبب شد که از همان دوران دانشجویی درگیر این موضوع باشم. همچنانکه در دوره دانشجویی نمایش «چند و چون به چاه رفتن چوپان» را در جشنواره دانشجویی اجرا کردم که چند جایزه اصلی را برد ولی در آن سال‌ها مثل الان، خیلی فضا برای دانشجویان باز نبود. الان یک کار موفق دانشجویی در فضای حرفه‌ای هم اجرا می‌شود که خوبی‌ها و بدی‌هایی دارد ولی آن سال‌ها برای اینکه یک دانشجوی فعال بخواهد وارد فضای حرفه‌ای بشود، شرایط خیلی دشوار بود. بنابراین با احتیاط می‌توانستیم به کارگردانی فکر کنیم و این شد که بین خواسته و عمل، فاصله‌ای افتاد تا اینکه در دهه ۹۰ سعی کردم به صورت جدی به این سمت بیایم.»

همیشه خودم تهیه‌کننده بوده‌ام

سلیمانی که در اجرای نمایش‌هایش، تهیه‌کنندگی را هم بر عهده دارد، در این باره نیز می‌گوید: «در تمام این سال‌ها خودم کارهایم را تهیه کرده‌ام. به این صورت که در سریال یا پروژه‌ای بازی می‌کردم و پولی می‌گذاشتم برای ساخت تئاتر و خدا را شکر که همه هزینه‌ها باز می‌گشت.»

او در پاسخ به این پرسش که آیا بنا دارد تا این رویه را ادامه بدهد، می‌گوید: «طبعا آدم وقتی فعالیتی انجام می‌دهد، به بازخوردش فکر می‌کند. خوشبختانه در تمام این کارها ، ارتباط خوبی با تماشاگران داشته‌ام. بسیاری از تماشاگران همین اجرا، کسانی هستند که کارهای قبلی ما را هم دیده‌اند. از طرف دیگر بحث گروه هم مهم است. بیشتر اعضای گروه، هم‌دوره‌ای‌های من از دوران دانشکده هستند و ما تقریبا یک تیم ثابت هستیم. خوشبختانه نوع نگاه همکاران من هم این است که ما برای نان کار نمی‌کنیم. نمی‌گویم این کار بد است ولی هدف‌گذاری‌مان این نیست که از تئاتر پول دربیاوریم چون همه ما بنیه اقتصادی تئاتر را می‌دانیم. البته که همه نیاز داریم و خوشبختانه در حد خوبی بازگشت سرمایه داشته‌ایم و بچه‌ها از نظر جایگاه حرفه‌ای هم وضعیت قابل قبولی دارند و دنبال کسب نام هم نیستند و این گونه است که بر اصل کار متمرکز می‌شویم. یعنی اصل موهبتی به نام تئاتر که با آن آشنا شده‌ایم یعنی تئاتری که هم به خودمان حال خوبی می‌بخشد و هم سبب می‌شود با مردم روزگار خودمان که دردمند مشکلات گوناگونی هستند؛ از مسائل روانی تا اجتماعی و … گفتگویی برقرار کنیم. از این زوایه، تئاتر برای ما وظیفه‌ای اجتماعی است. اگر قائل باشیم به اینکه هر یک از ما در جایگاهی که هستیم، مسئولیت داریم، این روند ما بر اساس این مسئولیت ادامه پیدا می‌کند.

ادای دین به شاعران

او البته از یک کار دیگرش هم یاد می‌کند؛ نمایش «فرودگاه پرواز شماره ۷۴۵» که در قیاس با دیگر نمایش‌هایش شخصی‌تر است: «تنها کاری که در این مجموعه کمی شخصی‌تر بوده و با افتخار از آن یاد می‌کنم، همین نمایش است که متن آن نوشته استاد احمدرضا احمدی بود که نوعی ادای دین به شاعران بود و ادای دینی ویژه به شخص ایشان چراکه خیلی دوست داشتند این متن به صحنه بیاید. متن دشواری هم بود ولی با کمک همکاران و دوستان بازیگرم، خوشبختانه اجرای قابل قبولی داشت و ایشان و خانواده‌شان بسیار خوشحال شدند و آنجا هم تلاش کردیم صدای شاعران را به گوش مردم برسانیم که چه شرایط دشواری دارند و البته بعد از بعد از آن دوباره به روال قبلی خود بازگشتیم.

اگر پیگیر نمایش‌های کورش سلیمانی بوده باشید، متوجه می‌شوید که او اغلب نمایشنامه‌هایی انتخاب می‌کند که با حال و هوای مردم ما همسو  باشند.

او خود درباره انتخاب نمایشنامه‌هایش می‌گوید: «این به همان مسئولیت اجتماعی برمی‌گردد. ما فقط برای دلخوشی خودمان کار نمی‌کنیم. هرچند کار تئاتر برایمان بسیار لذت‌بخش است و رویارویی با تماشاگر و دیدن حال خوب او، نهایت شادی من است. همچنانکه به بچه‌های گروه هم می‌گفتم برای من تئاتر مانند یک چشمه زلال است که دوست دارم هر کس به اندازه کف دستی از آن بنوشد. به همین دلیل در هنرهای دراماتیک، انتخاب متن خیلی مهم است. بگذریم که نمایشنامه‌نویسی در سال‌های اخیر در فضای تئاتری ما بشدت تضعیف شده. یعنی اصلا شرایط شبیه دهه ۷۰ نیست. الان چند نمایشنامه‌نویس اثرگذار مانند نمایشنامه‌نویسان آن دوره داریم. در میان نسل جدید، نخبگان بسیاری هست ولی آن جریان، دیگر وجود ندارد.»

تئاترمان نباید ابتر شود

سلیمانی در پاسخ به اینکه آیا این وضعیت می‌تواند به دلیل تضعیف تئاتر اجتماعی در ده‌های اخیر ایجاد شده باشد، تاکید می‌کند: «بله. بخشی از این ماجرا برمی‌گردد به اینکه دوستان سیاست‌گذار بدانند تئاتر اجتماعی موثرترین شکل تئاتر است و شکل‌گیری تئاتر از آغاز با رویکرد اجتماعی بوده. دوستان سیاستگذار از سال‌ها پیش باید می‌دانستند که نباید تئاترمان ابتر شود و صرفا به سمت انتزاع برود و فقط بر فرم تکیه کند و تماشاگر را دست خالی به خانه روانه کنیم. هرچند در هنر زیبایی بسیار مهم و اصل است اما فرم و محتوا در کنار هم کامل می‌شوند. مانند یک لیوان بلوری زبیا که اگر خالی باشد، نمی‌تواند رفع تشنگی کند، آبی هم که در دست داریم اگر در ظرفی نباشد، قابل عرضه نیست. یعنی هر دو در کنار هم باید باشد ولی به نظر من این مشکل جدی وجود دارد که در این سال‌ها بیشتر به آن لیوان توجه کرده‌ایم و کوشیده‌ایم آنچه را در تئاتر روز دنیا در حال وقوع است، پیاده کنیم ولی الان معنا و معجزه تئاتر، کمرنگ شده. به همین دلیل برای اجرای یک اثر شاید بیشترین زمان را صرف انتخاب متن می‌کنم . برخی دوستان می‌گویند فقط متن خارجی کار می‌کنی در حالیکه ایرانی یا خارجی بودن برایم مهم نیست. بلکه حرفی که آن کار می‌زند و نسبت آن با روزگار ما مهم است.

سلیمانی در صحبت‌هایش از هنرمندی مانند علیرضا نادری یاد می‌کند و همین یاداوری سبب می‌شود از او بپرسیم هیچ در فکر آن هست که نمایشنامه‌ای از نادری اجرا کند.

او در پاسخ به این کنجکاوی ما، نادری را یکی از مهم‌ترین چهره‌های نمایشنامه‌نویسی بعد از انقلاب می‌نامد و ادامه می‌دهد: «آقای نادری تجربه زیسته بسیاری دارد و چون از طبقه‌ای آشنا با درد مردم به فضای تئاتر آمده، کارهایش بسیار اثرگذار است. در زمینه تئاتر اجتماعی، یکی از بهترین نمایشنامه‌نویسان ماست مانند محمد یعقوبی که متاسفانه از حضور هر دو آنان محرومیم ولی از نویسندگان مورد علاقه من هستند. امیدوارم بعد از تجربه‌ای که در دوره دانشجویی داشتم، دوباره یکی از کارهای ایشان را به صحنه بیاورم.»

این هنرمند تئاتر در این بخش از گفتگو از علاقه‌اش به اکبر رادی هم صحبت می‌کند: «یکی دیگر از نویسندگان مورد علاقه‌ام، آقای رادی است که به نظرم نویسنده قدرنادیده‌ای است. با احترام به همه عزیزانی که کارهای ایشان را حتی گاه به خوبی به صحنه برده‌اند، به نظرم چیز دیگری در متون ایشان هست که جا دارد نگاهی دوباره به آثارشان بیندازیم چون کارهای ایشان هم به شدت اجتماعی و بدون تاریخ مصرف است زیرا درباره انسان نوشته و آنچه را در نقدها درباره تاثیرپذیری ایشان از چخوف و ایبسن مطرح شده، مبارک می‌دانم چون به شدت اجتماعی هستند و بسیار مشتاقم شرایطی باشد که از همه این نویسندگان کار کنم. اینکه گفتم شرایط، باید یادآوری کنم که گاه شرایط اجتماعی بر کار ما تاثیر می‌گذارد. مثلا اجرای «سکوت سفید» همزمان شد با آبان سال ۹۸ و گرانی بنزین یا «فرودگاه…» در زمان اوج‌گیری امیکرون روی صحنه رفت. ما با این چالش‌ها کار کرده‌ایم.»

اگر خانه ما مشکلی داشت، رهایش می‌کنیم؟

سلیمانی در میان صحبت‌هایش از وظیفه اجتماعی هنرمند در توجه به روزگار خود سخن گفت و از او می‌پرسیم به دلیل همین وظیفه اجتماعی است که الان دارید کار می‌کنید؟ که پاسخ می‌دهد:« نکته بسیار مهمی است. به هر نظری احترام می‌گذارم. حق شماست که کار نکنید و حق من است که کار کنم. این محترم است اما دیدگاهی که برای کار کردن دارم، از اینجاست که به گفته آقای سمندریان، این صحنه، خانه ما است. آیا من باید این خانه را حتی اگر مشکلی دارد، مثلا در و پنجره‌اش ایرادی دارند، رها کنم؟ منِ نوعی یک وظیفه اجتماعی دارم. آیا از تعطیلی تئاتر و کار نکردن ما مردم سود می‌برند. می‌دانم همه دوستان ما دغدغه اجتماعی دارند اما این را هم می‌دانم که هرگز نباید تئاتر را تعطیل کنیم چون با تعطیلی هر نمایشی، چراغی در شرایط فرهنگی ما، خاموش می‌شود و من این را شایسته نمی‌دانم. البته در اینکه دشواری‌هایی وجود دارد و تئاتر ما دارد انحراف‌های جدی پیدا می‌کند و شاید دلیل برخی از دوستان برای کار نکردن، همین باشد، شکی نیست.»

به صِرف شهرت در فضای مجازی، نباید وارد تئاتر شد

او در پاسخ به اینکه منظورتان از انحرافات جدی چیست؟، توضیح می‌دهد: «کارهایی را که روی صحنه می‌آید، رصد کنید، بردن تئاتر به سمت تجاریِ صِرف غلط است و این به خود ما برمی‌گردد. همچنانکه بی‌توجهی دولت به بحث اقتصاد تئاتر و حمایت نکردن از گروه‌های تئاتری نیز برمی‌گردد. با قطع حمایت دولت، هنرمند تئاتر به ناچار ، برای تامین هزینه‌ها به روش‌ها و ابزارهایی روی می‌آورد که اصلا ربطی به تئاتر ندارد. من به همه کسانی که علاقه‌مند به حضور در عرصه تئاتر هستند، احترام می‌گذارم اما  دلیل حضور دوستانی که تازه به این عرصه وارد می‌شوند نباید صرفا شهرت‌شان در فضای مجازی و اینستاگرام و فضاهایی از این دست باشد. از سوی دیگر اطلاق عنوان «پرفروش» در تئاتر یکی دیگر از اشکالاتی است که در این سال‌ها پدید آمده. تقلیل تماشاگر به بلیت، اجحاف بزرگی است.

سلیمانی شرایط امروز تئاتر را با آنچه از استادانش در دانشکده هنرهای زیبا آموخته مقایسه می‌کند و این تفاوت را غم‌انگیز می‌داند و ادامه می‌دهد: «در دانشگاه یاد گرفتیم، تفکری را با زبان هنر و اصول زیبایی‌شناسی با تماشاگر مطرح و با او دیالوگ برقرار کنیم. همه اهمیت تئاتر، برقراری همین دیالوگ است. انحراف‌هایی که می‌گویم، قابل رفع است. باید کمی برگردیم به اینکه کجا بودیم و کجا می‌رویم. استادان ما مثلا آقای سمندریان، تئاتر را ابزاری برای انتقال اندیشه می‌دانستند، این تلقی از تئاتر الان کجاست؟ نمی‌خواهم بدبین باشم ولی فکر می‌کنم کمی از این تلقی عقب رفته‌ایم. با این حال بر اساس همان وظیفه‌مان گفتیم در این بازار تئاتر، کالای خود را ارایه کنیم و خوشحالم که هنوز خریدار دارد و با تمام اتفاقاتی که رخ داده، هنوز کارهایی مثل کار ما تماشاگر دارد.

متن، بدجوری قلاب انداخت

حالا دیگر می‌رسیم به نمایش اخیر او؛ «توافق‌نامه». متنی که سلیمانی به توصیه اصغر نوری، مترجم تئاتر با آن آشنا شد.

او در این باره می‌گوید: «تابستان سال ۱۴۰۱ در جست و جوی متنی بودم برای اجرا. می‌دانستم اصغر نوری مشغول مدیریت ترجمه چند اثر است و از او پرس و جو کردم که این نمایشنامه را که به قلم شهلا حائری ترجمه شده، معرفی کرد. به شهر کتاب مرکزی رفتم و همان جا در در خیابان نشستم و یک ساعته آن را خواندم و متن برایم قلاب انداخت. تیر ماه همان سال تقاضای اجرا در تئاتر شهر را داده بودیم که به نتیجه‌ای نرسید و به ما زمانی را دادند که من و بهنام تشکر، دیگر بازیگر نمایش، درگیر فیلم بودیم و خواستار جا به جایی شدیم که نشد و عملا امکان اجرای ما در تئاتر شهر از بین رفت. من تئاترشهر را خیلی دوست دارم. هم برای اعتبار خودمان دوست داشتیم در آن کار کنم و هم اینکه فکر کردیم اگر نمایش ما موفقیتی به دست آورد، کمک کنیم تا تئاترشهر دوباره رونق بگیرد.»

چالشی که هنرمندان بزرگ جهان تجربه کرده‌اند

او که در این نمایش علاوه بر کارگردانی، ایفاگر یکی از نقش‌های اصلی کار هم هست، درباره دشواری کارگردانی و بازیگری به صورت همزمان می‌گوید: «یکی از چالش‌های بزرگم در این کار همین بود. به جز یکی دو تجربه دانشجویی، در کارهای خودم بازی نمی‌کردم. البته که بازیگرم و دغدغه بازیگری‌ام همچنان سر جای خود باقی است ولی پرهیز می‌کردم از بازی در کارهای خودم. در نمایش قبلی به عنوان گوینده رادیو، فقط صدایم حضور داشت و دیدم می‌توانم برای یک ساعت و اندی ذهنم را از کارگردانی دور کنم. در این نمایش سه بازیگریم و فکر کردم خودم یکی از نقش‌ها را بازی کنم. هم چالش جذابی است و هم در دنیا خیلی از هنرمندان را داریم که همزمان در آثار خود بازی می‌کنند و اتفاق نویی نیست. نمونه‌ موفقش در تئاتر خودمان کارهای آقای پارسا پیروزفر است که همیشه درخشان بوده. به هر حال کار کردیم و فکر می‌کنم تجربه ناموفقی نبود. سختی کار، با حضور دو بازیگر دیگر، بهنام تشکر و رامین ناصرنصیر آسان شد. بدون این دو عزیز، شاید اصلا نباید سمت این کار می‌رفتم. همراهی‌شان خیال مرا آسوده کرد. خوشبختانه فضای صحنه و پشت صحنه ما خیلی امن است و بازیگران برای یکدیگر کار می‌کنند و عوامل پشت صحنه هم همینطور.»

سلیمانی که همچنان به چاپ بروشور و تمرین‌های چند ماهه در تئاتر پایبند است، درباره وفاداری خود به این اصول می‌گوید: «همه جزییات برایم مهم است از پوستر و بروشور تا تمرین چند ماهه. اصلا یکی از دلایلی که تئاترشهر نرفتم این بود که مثلا بهمن به من گفتند اسفند اجرا کنید که گفتم اصلا مدل من این نیست که یک ماهه کار آماده کنم. با این دو بازیگری که هر کدام بیش از ۳۰ سال سابقه تئاتر دارند و پرکار هم هستند، بیش از ۵۰ جلسه تمرین داشتیم. سه نفره کار می‌کردیم. پروسه خیلی دلچسبی داشت که حالا دلتنگش هستم چون اصولا در تئاتر دوره تمرین خیلی مهم است.»

از او می‌پرسیم از ابتدا انتخاب‌تان همین دو بازیگر بودند؟ که پاسخ می‌دهد: «با بهنام تشکر دوست و همکار بودیم و به جهت نوع نگاهمان به هستی و تئاتر و اینها خیلی مترصد همکاری بودیم و اولین گزینه‌ام بود. درباره نقش رامین ناصرنصیر گزینه‌های مختلفی به ذهن می‌آمد ولی به یکباره به ایشان رسیدیم که الان از این انتخاب خیلی خوشحالیم. بهنام و رامین با اینکه درگیر کارهای دیگر هم بودند ولی از آنجاکه بسیار متعهدند، کاملا در اختیار این کار بودند. شاید باورتان نشود که این دو بازیگر با اینکه خسته‌تر از من بودند، زودتر از من می‌آمدند سر تمرین؛ عاشقانه‌تر و با شوق بیشتر و جزو چند بازیگر خوبی هستند که قطعا برای این دو نقش مناسب هستند.»

کورش سلیمانی با بیان اینکه اجرای نمایش «توافق‌نامه» تا اواخر دی ادامه دارد، تاکید می‌کند: «می‌خواهیم حال خودمان خوب بشود و این حال خوش به مخاطب هم تسری پیدا کند و چه چیزی از این با ارزش‌تر که به یکدیگر حال خوب ببخشیم.»

آغاز اکران فیلم‌ تئاتر در خانه هنرمندان با نمایش علی رفیعی

نخستین جلسه از سلسله جلسات نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص ایرانی روز چهارشنبه بیستم دی ماه با اکران نمایشی از علی رفیعی در سینماتک خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی خانه هنرمندان ایران، نخستین برنامه نمایش فیلم‌تئاترهای شاخص ایرانی با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش فیلم‌تئاتر «خانه برناردا آلبا» اختصاص دارد.

نمایش «خانه برناردا آلبا» نوشته فدریکو گارسیالورکا، با ترجمه احمد شاملو به طراحی و کارگردانی علی رفیعی و تهیه‌کنندگی ستاره اسکندری، سال ۱۳۹۷ روی صحنه رفت و به مناسبت زادروز این کارگردان ایرانی، فیلم‌تئاتر آن چهارشنبه ۲۰ دی ۱۴۰۲ ساعت ۱۷ در سالن فریدون ناصری نمایش داده می‌شود.

پس از نمایش این فیلم‌تئاتر، نشست تحلیل و بررسی آن با حضور عباس غفاری (مجری و منتقد)، ستاره اسکندری (بازیگر و تهیه‌کننده) و حمید پورآذری (کارگردان و دستیار علی رفیعی) برگزار می‌شود.

شب عکس تئاتر به ایستگاه پایانی می‌رسد

آیین پایانی نخستین شب عکس تئاتر عصر پنجشنبه، ۱۴ دی ماه در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی انجمن صنفی عکاسان تئاتر ایران، ابراهیم حسینی، دبیر اولین جشن «شب عکس تئاتر»، برنامه‌های اختتامیه این رویداد هنری را تشریح کرد.

او گفت: آیین پایانی اولین جشن «شب عکس تئاتر» ساعت ۱۷ روز پنجشنبه ۱۴ دی ماه در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برپا می‌شود که طی آن جوایز برگزیدگان نخستین شب عکس تئاتر اهدا خواهد شد.

حسینی افزود: در این برنامه با پخش تصاویری از بابک برزویه و محمدرضا مسگری به عنوان دو عضو انجمن که در سال‌های اخیر از دنیا رفته‌اند، از آنان یاد می‌کنیم.

به گفته او، در این برنامه که با کارگردانی فرهاد جاوید و اجرای منصور ضابطیان برپا می‌شود، برگزیدگان نخستین مسابقه «شب عکس تئاتر» جوایز خود را دریافت خواهند کرد و اجرای دو قطعه پرفورمنس به کارگردانی یاسر خاسب و مروارید دماوندی و اجرای تکنوازی موسیقی از دیگر بخش‌های این برنامه خواهد بود.

حسینی اضافه کرد: در برنامه اختتامیه دو فتوکلیپ خواهیم داشت که یکی از آنها به نمایشگاه عکس‌های آقای حمید جبلی مربوط می‌شود که به یاد آقای آتیلا پسیانی برگزار شده و دیگری هم مربوط به آثار راه یافته به نمایشگاه عکس است.

این عکاس با ابراز تاسف از حذف بخش عکاسی در دوره اخیر جشنواره تئاتر فجر افزود: متاسفانه بعد از ۱۵ سال پیاپی، در دوره چهل و دوم جشنواره تئاتر فجر بودجه‌ای برای اقلام تبلیغاتی لحاظ نشد در حالیکه هزینه این بخش در قیاس با دیگر بخش‌های جشنواره بسیار ناچیز بود. به همین دلیل یکی از انگیزه‌های ما در برگزاری اولین جشن شب عکس تئاتر، پر کردن همین خلاء بود.

حسینی در عین حال تصریح کرد: البته همه اینها بهانه‌ای است برای گرد هم آمدن هنرمندان و امیدواریم با برپایی این رویداد هنری، هم حال خوبی به خودمان ببخشیم و هم به مخاطبان برنامه.نخستین جشن «شب عکس تئاتر» به کوشش انجمن صنفی عکاسان تئاتر ایران با مشارکت خانه تئاتر و همکاری خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

نمایشنامه رضایی‌راد در اصفهان روی صحنه است

کارگردان نمایش «گوش کن» گفت: این نمایش دارای موضوعی دربارۀ مشکلات زنان و حول محور گره‌های کوری است که زنان به صورت ناخواسته با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند.

لیلا پرویزی با اشاره به دلیل انتخاب نمایش «گوش کن» و کارگردانیِ آن اظهار کرد: نمایش «گوش کن» مونولوگی با ساختار قوی و مملو از بهانه‌های درستِ روایت است؛ همچنین چالش هدایت بازیگری غیرحرفه‌ای و موضوعی جذاب است که بارها و بارها زنان درگیر با آن را در جامعۀ پیرامون خود دیده بودم و به همین دلیل برای من این جذابیت را داشت که متن را انتخاب و کارگردانی کنم.

او اضافه کرد: مخاطب این متن به دلیل موضوع و محوریت اجتماعی، همۀ مردم هستند و طیف خاصی را در بر نمی‌گیرد.

کارگردان نمایش «گوش کن» درباره داستان این اثر و ارتباط آن با طرح پوستر آن تصریح کرد: داستان حول محور زنی معمولی است که در زندگی خود با همسرش دچار مشکلاتی می‌شود. به عبارت دیگر، به گره‌های کوری پرداخته شده که زن به صورت ناخواسته در آن‌ها اسیر شده و راه گریز از آن‌ها دشوار است؛ طراحی پوستر نیز نشانه‌ای از همین نگاه است.

این پژوهشگر حوزه نمایش‌های ایرانی و فرهنگ عامه با بیان اینکه سخن گفتن دربارۀ چالش‌ها از آغاز تا اجراشدن نمایش «گوش کن» بسیار است، گفت: پروسه تأیید متن تا بازبینی، یک طرف و بازبینی‌های هیئت‌های مختلف سالن‌های مختلف از سوی دیگر. همچنین نبودنِ حمایت مالی از هنرمندان تئاتر از سوی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و انجمن هنرهای نمایشی موضوع دیگر بود و اگر حمایت مالی شهرداری نبود، نمی‌دانم سرانجام تئاتر غیرکمدی در شهر اصفهان به کجا می‌رسید، اگرچه حمایت در قیاس با هزینه‌ها به‌روز نشده است.

عضو هیئت علمی گروه نمایش دانشگاه سپهر اصفهان اضافه کرد: نبودنِ سالن مناسب اجرا، نور و سیستم صوت استاندارد و همچنین اجرای هم‌زمان گروه‌ها در یک سالن نیز از دیگر چالش‌هایی است که با آن مواجه هستیم. نبود و یا کمبود تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار و مدیران روابط عمومیِ آشنا با علم روز در عرصۀ تئاتر نیز به چشم می‌خورد.

پرویزی که دانش‌آموخته کارشناسی بازیگری و کارشناسی ارشد کارگردانی از دانشگاه تهران و نیز دارای مدرک درجه یک هنری اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی است، برای ارتقای سطح کیفی تئاتر و هنرهای نمایشی در استان اصفهان پیشنهاد کرد: اگر مدیران و دست‌اندرکاران، تئاتر را دوست داشته باشند، همه موانع و مشکلاتی که گفته شد برطرف خواهد شد. همچنین به خانواده تئاتر اعتماد کنند و به دلیل کمبود امکانات، آن‌ها را مقابل یکدیگر قرار ندهند. به علاوه، اگر از مراکز آموزشی حمایت ویژه صورت گیرد و به نسل جدید یعنی جوان‌ها و دانشجویان تئاتر امکان بروز بیشتری دهند، این مهم ممکن خواهد شد.

به گزارش ایسنا، مجموعه فرهنگی هنری فرشچیان تا ۳۰ دی‌ماه میزبان نمایش «گوش کن» است. این نمایش که به نویسندگی محمد رضایی‌راد، کارگردانی لیلا پرویزی و بازیگری پرنیان طباطبایی تهیه شده است، در سالن پرواز و از ساعت ۱۹:۱۵ روی صحنه می‌رود.

 روایت ورود یک گروه امنیتی به کویر جن در معبد اقیانوس

نمایش «معبد اقیانوس» به کارگردانی آرش فلاحت‌پیشه در مرکز تئاتر مولوی روی صحنه است.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، آرش فلاحت‌پیشه کارگردان این نمایش از بازیگران تئاتر است که طی ۲ سال اخیر و بر اساس آموزش به جوانان علاقه‌مند به بازیگری،  تعداد زیادی هنرجو تربیت کرده است. وی که در دوران کرونا نمایش «پنهان‌خانه پنج‌در» را با حضور هنرجویان تئاتری در مرکز تئاتر مولوی روی صحنه برده بود، در جدیدترین تجربه خود در این زمینه، نمایش «معبد اقیانوس» را در سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی روی صحنه  برده است.

این دومین پروژه عملی یا تولید تئاتر کلاس‌های بازیگری «تمرکز تا باور» است که کار اول در دوران کرونا، نمایش «پنهان خانه پنج در» بود که در تالار مولوی اجرا شد. محمد میرعلی‌اکبری طی ۲ ماه زیستی که با هنرجوها داشته نمایشنامه «معبد اقیانوس» را نوشت. این نمایش طی ۲ سال به صورت کارگاهی شکل گرفته و بارها و بارها بازنویسی شده است.

قرار بود نمایش «معبد اقیانوس» خرداد سال جاری در تالار مولوی اجرا شود ولی به دلایل اتفاقاتی که در شورای انتخاب متن رخ داد این نوبت اجرایی به عقب افتاد و باز هم در این مدت نمایشنامه بازنویسی شد.

این نمایش داستانی پلیسی- معمایی دارد؛ گروهی امنیتی در سال ۵۶ به دنبال یک قتل و قاتل که یک دیرینه‌شناس است راهی کویر «ریگ جن» می‌شوند.

بازیگران:  (به ترتیب حروف الفبا) شراره ‌آشوری، سجاد ‌احمدلو، محمود باقری، یوسف ‌جیحونی ‌نیا، علیرضا رشیدی، احد ‌شاملو، رضا ‌فرجی، یگانه ‌ماموریان و سیدجواد حسینی هستند.

طراح نور و صحنه و مشاور کارگردان: احسان فلاحت‌پیشه ، سرپرست گروه: سیدجواد حسینی،  طراح لباس: مهتاب فانی، آهنگساز و طراح صدا: بابک کیوانی، ساخت دکور: حمید خوشنویس، دستیار گرافیست: پوریا احمدیان، عکاس: شکرانه کریم، روابط عمومی: سعید جمشیدی‌پور، گروه کارگردانی و برنامه ریز : ماهور اروجی، منشی صحنه و اپراتور اتاق فرمان : پانیا تمری ، مدیر صحنه : یوسف جیحونی، دستیاران صحنه: زهرا رحیمی، محمدامین اسماعیلی ، مدیر تولید: امین محمدی، مدیر اجرا: مرتضی حقیقت بیان، ساخت تیزر: رامان عباسی، فیلم‌بردار تیزر: آبتین شریفی دیگر عوامل این نمایش هستند.

پاسخ تالار هنر به انتقادات مهدی قلعه

تالار هنر در جوابیه‌ای، ضمن رد ادعاهای مهدی قلعه، تاکید کرد این مجموعه، حتی بیش از وظیفه قانونی خود برای اجرای نمایش «جادوگر شهر اُز»، مساعدت و همکاری داشته است.

به گزارش ایسنا به نقل از روابط عمومی تالار هنر، در واکنش به اظهارات مهدی قلعه، کارگردان نمایش «جادوگر شهر اُز» متنی را منتشر کرد.

متن کامل منتشر شده توسط تالار هنر، به شرح زیر است:

«به نام خدا

پیرو مصاحبه آقای مهدی قلعه با ایسنا در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۲ و بیان یک‌طرفه مطالبی که همکاران این مرکز هنری را متهم کرده است، موارد زیر جهت شفاف‌سازی اذهان مخاطبان آن رسانه و عموم هنرمندان یادآوری می‌شود.

۱- با توجه به درخواست آقای سعید زین‌العابدینی، معاون مرکز تولید تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و آقای مهدی قلعه مبنی بر اجرای مجدد نمایش «جادوگر شهر اُز» در تالار هنر، مدیر وقت این مجموعه، آقای محسن امیری، برخلاف آئین‌نامه و شیوه‌نامه اجراییِ تالار هنر، مبنی بر  عدم اجرای نمایش‌های تکراری به جهت حمایت از هنرمندان تئاتر کودک ونوجوان، این تقاضا را در شورای هنری تالار مطرح کرده و پس از موافقت، مجوز اجرای این نمایش را از ۲۷ آبان تا ۸ دی ۱۴۰۲ صادر شده است.

براین اساس، ایشان هیچ نوبت اجرایی از پیش تعیین شده در تالار هنر نداشته و متاسفانه یک اجرای تکراری را که در کانون پرورش فکری کودکان روی صحنه رفته بوده است، با اصرار و فشار، به شورای هنری این مجموعه تحمیل کرده که تنها به دلیل احترام به هنرمندان تئاتر کودک نوجوان، با آن موافقت شده است.

با وجود این مساعدت‌ها، آقای قلعه، متاسفانه اجرای خود را ، با سه شب تاخیر از اول آذر آغاز کرد که تالار هنر، مجبور به عقب انداختن اجراهای بعدی خود شد.

همچنین این هنرمند گرامی، در همان روز یکم آذر، بدون هماهنگی، در نوبت صبح، اجرایی برای دانش آموزان یک مدرسه رزرو کرده که باز هم همکاران تالار هنر، با توجه به شیفت کاری غیر موظف اداری، همکاری لازم را انجام دادند. در طول اجرای این نمایش نیز، هرگاه لازم بوده، شیفت صبح برای این گروه هماهنگ شده است و هنرمندانش روی صحنه رفته‌اند.

مطابق شیوه‌نامه جدید تالار هنر، اجراهایی حائز تمدید خواهند شد که مورد استقبال مخاطب قرار بگیرند و سقف فروش سالن را کسب کنند. با اینکه نمایش «جادوگر شهر اُز»، در برخی از شب‌ها با ۹ تماشاگر روی صحنه رفته است، باز هم جهت حمایت، سرپرست تالار هنر به گروه پیشنهاد داد تا سه‌شنبه  ۱۲ دی و در دو نوبت صبح و بعد ظهر، اجرایش تمدید شود که آقای قلعه نپذیرفتند. شایان ذکر است، تالار هنر، برنامه‌ریزی اجرایی خود را دارد و این‌گونه نیست هر شخص یا گروهی، برای منافع شخصی، درخواستی نابه‌جا داشته باشد و برای تحقق آن، شلوغ‌بازی کند و تهمت بزند.

همچنین لازم به ذکر است، تعطیلی سالن نمایش در شرایط خاص چون آلودگی هوا، بر عهده مدیر تالار هنر نیست و چون مکانی دولتی است، باید وزارت کشور آن را ابلاغ کند.

۲- جلسه هماهنگی این نمایش در تاریخ مقرر و با حضور دستیار کارگردان برگزار و شرایط اجرایش مشخص شد. ایشان ترجیح دادند در آن جلسه حضور نداشته باشند که همه موارد از سوی نماینده ایشان پذیرفته شد. اینکه ایشان چرا الان منکر تمام هماهنگی‌های صورت گرفته شده است؟، جای تعجب و پرسش دارد.

۳- کسر ۲۰ درصدی گیشه نمایش‌ها، مطابق دستورالعمل، برای همه سالن‌های تئاتر در اداره‌کل هنرهای نمایشی مقرر شده است و تالار هنر در این خصوص نقشی ندارد.

۴- مالیات ارزش افزوده در هنگام خرید بلیت، از تماشاگران دریافت می‌شود و گروه‌های نمایشی این مبلغ را نمی‌پردازند. همه مبالغ فروش بلیت هم به حساب انجمن هنرهای نمایشی واریز می‌شود و تالارهیچ نقشی در آن ندارد.

۵– با عنایت به سیاست‌های درآمدزا کردن تالارهای نمایشی، نگاه این بوده که از منابع موجود، استفاده بهینه شود و تالارها خودگردان شوند که همیشه رضایت هنرمندان و هماهنگی با گروه‌های اجرایی، شرط اول این سیاست بوده است و خواهد بود.

همچنین مطابق رسم در همه تالارهای نمایشی، چند صندلی از سالن در اختیار مهمانان تالار است و برخلاف ادعای صورت گرفته توسط ایشان، در اجرای نمایش «جادوگر شهر اُز»، هیچ صندلی مهمان، فروش نرفته است. تازه در آخرین اجراهای گروه، برای کمک به  گیشه این نمایش، صندلی‌های مهمان در اختیار خود گروه قرار داده شده است.

۶- واحد گریم تالار هنر با توجه به کمبود نیرو (یک آقا و یک خانم ) و با عنایت به دو اجرایی بودن نمایش‌ها و فاصله زمانی اندک بین اجراها و  تعداد زیاد بازیگران  و گریم سنگین بعضی از آثار از جمله دو نمایش گذشته، امکان گریم همه بازیگران را ندارد که البته برای رفع این کاستی، درخواست نیرو داده شده است. با توجه به این شرایط، در جلسه هماهنگی نمایش «جادوگر شهر اُز»، آوردن نیروی کمکی گریم بر عهده خود گروه گذاشته شده است لازم به ذکر است خرید وسایل گریم در تالارهای نمایشی دولتی و خصوصی بر عهده گروه است. در هر صورت تمامی موارد، مطابق صورتجلسه، توسط نماینده ایشان پذیرفته شده و هماهنگی لازم صورت گرفته است و با این‌حال در این خصوص، بازهم با  آقای قلعه همکاری لازم صورت گرفته و گریم همه بازیگران بر عهده همکاران واحد گریم تالار هنر بوده است. همه این سوء‌تفاهم‌ها، به علت عدم حضور ایشان در جلسه هماهنگی قبل از اجرا ایجاد شده است.

۷- شرایط دو نمایش روی صحنه تالار هنر درباره اجراهای صبح، ویژه مدارس و مهدهای کودک، یکسان بوده است و حتی در بسیاری مواقع، تالار با تمام ناهماهنگی‌های ایجاد شده از سوی گروه‌ها، همکاری لازم را با هر دو گروه انجام داده است. ایشان در حالی از مخالفت کارکنان تالار هنر با حضور در اجراهای صبح گفته‌اند که از یاد برده‌اند در روز ابتدایی به صحنه بردن این نمایش، بدون هماهنگی با تالار هنر، اجرایی برای یک مدرسه تدارک دیده بودند که همکاران ما بدون چشمداشت مالی در این اجرای خارج از برنامه حضور پیدا کردند.

۸- برخلاف ادعای آقای قلعه که نمایش «جادوگر شهر اُز»، از روزهای اول اجرا، با استقبال مخاطب همراه بوده است، باید گفت با توجه به سندهای فروش، این نمایش گیشه مناسبی هم نداشته و در بسیاری از مواقع، سالن حتی نیمه پر هم نشده است. مبالغ فروش روزانه به صورت ریز و دقیق موجود است و در صورت نیاز، قابل ارائه خواهد بود.

۹- آقای قلعه بدون در نظر گرفتن حق گروه‌های دیگر برای اجرا در تالار هنر و بدون داشتن گیشه مناسب، واکنش‌های توهین‌آمیزی را در فضای مجازی و حتی زیر پست‌های صفحه تالار هنر که معمولاً خانواده‌ها و کودکان و نوجوانان آن را دنبال می‌کنند، بروز دادند که از یک هنرمند بعید است.

توهین و افتراء آقای قلعه نسبت به مسئول روابط عمومی و واحد گریم و بقیه همکاران تالار هنر، قابل رسیدگی قانونی است؛ چراکه رفتارهای این چنینی ایشان، مسبوق به سابقه است و در حافظه داریم که در سال ۹۷، در شب پایانی نمایش‌شان، پیش چشم چندین کودک و خانواده‌های‌شان تهدید به شکستن تمام شیشه‌های تالار هنر کردند. درشب پایانی همین اجرا هم در مقابل تماشاگران بعد از پایان نمایش حرفهایی زدند که مناسب یک سالن دولتی نبوده که انشالا بعدا رسیدگی خواهد شد

در پایان لازم به‌ذکر است، تالار هنر به عنوان سالن تخصصی تئاتر کودک و نوجوان، همواره با همراهی و مشاوره متخصصان این حوزه، در خدمت هنرمندان این عرصه خواهد بود و از همه دلسوزان تئاتر کودک ونوجوان درخواست داریم برای کمک به پیشبرد اهداف تالار، ما را یاری برسانند.»

لازم به ذکر است مهدی قلعه به زودی پاسخ‌ خود را به این جوابیه منتشر خواهد کرد.

وقتی یک رمان بازیگر را به کارگردانی وا می‌دارد

مونا صوفی که این روزها نمایش «خانم آقای جرج کلونی» را روی صحنه می‌برد، گفت که خواندن رمان «آخرین دختر» آنچنان بر روح و روان او تاثیر گذاشته که تصمیم گرفته با الهام از این رمان، نمایشی را به صحنه بیاورد.

او که بیشتر به عنوان بازیگر فعال بوده و با اجرای این نمایش، اولین کارگردانی خود را تجربه می‌کند از دغدغه‌اش در پرداختن به مسائل زنان ایزدی در جریان جنگ‌ها گفت و تاکید کرد تا هر زمان که حرفی برای گفتن داشته باشد، بازیگری و کارگردانی را در کنار هم ادامه خواهد داد.

صوفی درباره اولین انگیزه‌اش برای کارگردانی یک اثر نمایشی گفت: بعد از سال‌ها تمرین ، آموزش و تجربه‌های مختلف در زمینه نمایش، مدتی بود در تدارک تجربه کارگردانی بودم. کتاب «آخرین دختر» نوشته نادیا مراد به دلیل موضوع نسل‌کشی و پرداختن به شرایط زنان در جنگ و وجوه انسانی‌اش، انگیزه مناسبی برای این تجربه بود.

او ادامه داد: با کارگردانی بیگانه نبودم. از اتودهای کلاسی در چند کارگاه کارگردانی و شناخت عناصر درام و دانشگاه که چند ترم کارگردانی سینما خواندم تا دستیاری در چند پروژه بزرگ از جمله «هفت خان اسفندیار». البته در کنار کارگردانی همچنان به بازیگری تعلق خاطر دارم.

صوفی که تحت تاثیر رمان «آخرین دختر» تصمیم به اجرای این نمایش گرفته، در این باره توضیح داد: این کتاب تاثیرات زیادی بر ذهن و روان من داشت و مطمئن شدم که می‌خواهم روایتی با چنین موضوعی را به نمایش بگذارم. در شکل گیری متن بر اساس رُمان، اتودهای بسیاری زدیم تا به متن حاضر رسیدیم.

او با اشاره به درون‌مایه این رمان اضافه کرد: این رمان خاطرات دختر کرد جوانی است از دوران کودکی و پس از آن دوران اسارت و فرار و پناهندگی‌اش تا رسیدن به سازمان ملل و دریافت جایزه صلح نوبل.

صوفی در پاسخ به این پرسش که برای اجرای این نمایش چقدر درباره زنان ایزدی و مسائل آنان در جریان جنگ پژوهش کرده است، گفت: از طریق رسانه‌ها در جریان فجایع انسانی ‌و کشتار جمعی انسان‌های بی‌گناه ایزدی بودم اما کتاب «آخرین دختر» تاثیر عمیقی در من ایجاد کرد. بارها آن را خواندم و متاثر شدم، از آنچه بر کودکان و زنان بی‌گناه ایزدی گذشته است. بیش از دو سال با بهره‌گیری از  فیلم و عکس و کتاب و نوشته تحقیق و پژوهش داشتیم.

او با ارایه توضیحاتی درباره پروسه نگارش متن این نمایش ، در گفتگو با ایسنا اضافه کرد: از آقای پیام لاریان که اولین نگارش را برگرفته از کتاب داشتند، بسیار ممنونم و سرانجام آقای دانش اشراقی به عنوان طراح متن و متین ایزدی به عنوان نویسنده نمایشنامه «خانم جرج کلونی» بی‌نهایت سپاسگزارم.

صوفی درباره روایت ماجراهای این نمایش در فضای هالیوود و در پاسخ به اینکه چه شد که به این روایت رسیده است، توضیح داد: اَمَلل کلونی از فعالین حقوق بشر است و وکیل نادیا مراد و در نوشتن کتاب به نادیا کمک کرده است. بعد از دریافت جایزه صلح نوبل توسط نادیا مراد، این موضوع نزد افکار عمومی مهم و انسانی جلوه کرد. خصوصا وقتی انگیزه‌ سفر پاپ فرانسیس به عراق شد، نادیا مراد در مارس سال ۲۰۱۷ در حاشیه مراسمی در میدان سن پیر در واتیکان، دیدار کوتاهی با پاپ داشت. پاپ علیرغم چیزهای وحشتناکی که در این کتاب روایت شده‌اند، خواندن آن را توصیه می‌کند.

او در عین حال افزود: اما روایت این کتاب تمهیداتی لازم داشت تا علاوه بر بخش‌های مهم و دراماتیک در بستری غیر کلیشه‌ای و خلاقانه با رویکردهای سیاسی و اجتماعی و اساسا فلسفه وجودی داعش شکل بگیرد. انتخاب آخر ما با پیشنهاد آقای دانش اشراقی و البته با قلم هنرمندانه آقای ایزدی، پردازش این موضوع در حاشیه یک فیلم اکشن با حضور بدل جرج کلونی صورت گرفت. به طور طبیعی به خاطر وکالت ایشان و کمک در نگارشِ کتاب «آخرین دختر» نوشته نادیا مراد، در نمایش به حضور خانم کلونی هم پرداخته شد.

صوفی، اجرای این نمایش را تجربه‌ای دشوار و در عین حال دلچسب دانست و گفت: تجربه سختی بود اما بسیار آموختم در این مدت ، جریان تکاملی شکل‌گیری یک ایده در ذهن تا رشد و تجلی پیدا کردنش بسیار شیرین و دلچسب است. در این دو سال چند بار به دلایل مختلف از متن گرفته تا شرایط اجتماعی، تمرینات ما متوقف شد و من هر بار از ادامه راه منصرف می‌شدم اما لطف استادان و گروه حرفه‌ای عزیز و همراهم و بیم و امیدهایی که مدام با آن دست و پنجه نرم می‌کردم، هر بار مرا سرشار از شوق و انگیزه می‌کرد تا با سخت‌کوشی، گام‌های ابتدایی خودم را با کمک معلمان و همکارانم در عرصه کارگردانی بردارم.

او با ابراز خرسندی از همکاری با تعدادی از هنرمندان حرفه‌ای تئاتر در این نمایش ادامه داد: یک شانس فوق‌العاده است که در کنار چنین هنرمندان بزرگ و با تجربه و درخشانی به عنوان کارگردان امکان زیست و همکاری و آموختن داشتم. خدا را شاکرم و از همه استادان خودم آقایان پارسایی، دانش اشراقی، نجفی، شفیعی ثابت که در چندین اثر از جمله «هفت خان اسفندیار» توفیق همکاری در کنارشان داشتم، سپاسگزارم.

صوفی در پاسخ به پرسشی دیگر درباره انتخاب بازیگران این نمایش نیز گفت: به قول معروف نقش، بازیگران را می‌طلبد. در این پروژه و در یک بازه زمانی طولانی، هنرمندان زیادی برای هر کدام از نقش‌ها دعوت شدند و البته ملاک من ارتباط با متن و درک صحیح نقش بود. بیش از ۲۰ نفر برای نقش‌های مختلف دعوت به کار شدند و حتی در مقاطعی، چند تن از آنها مدتی تمرین کردند و سرانجام، بازیگران فعلی به عنوان گزینه‌های نهایی، انتخاب شدند. در این مسیر، آقای بهنام شرفی به عنوان انتخاب اول، کمک قابل توجهی برای آزمون و تمرین با بازیگران داشتند.

او اضافه کرد: در حال حاضر از انتخاب هوشمندانه خانم رفیع با تجربیات تصویری و جسارت نفس بازغی عزیز که اولین تجربه‌اش را انجام می‌دهد و همچنین حضور موثر ماهان عبدی و الکس ملک کرم خوشحالم و قدردان همه عزیزان گروه به ویژه استاد حسین پارسایی و استاد حسین میرزا محمدی و گروه کارگردانی و دستیاران هستم.

او در پایان با بیان اینکه قصد دارد بازیگری و کارگردانی را به طور همزمان ادامه بدهد، افزود: تصور می‌کنم تا هر زمان که حرفی برای گفتن داشته باشم، همچنان بازیگری و کارگردانی را در کنار هم تجربه کنم.