صحنه تئاتر مجازی است بر حقیقت

کتاب دلنوشته‌های تئاتری نوشته بابک والی در دست انتشار است. این کتاب پژوهشی در باب شکل‌گیری بازیگری در نمایش‌های کمدی است. بخش‌هایی از این کتاب به مرور در سایت خانه تئاتر منتشر می‌شود.

شیوه‌ی بازیگری در نمایش‌های کمدی

این همه نقش عجب بر در و دیوار وجود

هرکه فکرت نکند نقش بود بر دیوار

حافظ

فی‌الواقع من به این نتیجه رسیدم که بازیگران نمایش‌های کمدی، هر اتفاق یا موقعیتی که برای آنها پیش می‌آید باید به صورت عادت درآید، چون اگر بخواهی چیزی را به زور به تماشاگر حقنه کنی که باور کند مثل:

(غلظت «احساس، عکس‌العمل‎های تند روی حرکات، فشار روی صدا، ادای دیالوگ‎های ملقلق، خود شیفتگی در نقش، فوکوس‌کشی «بازی خوری» پارتنرها، نشان دادن خود که همه کاره‌ی نمایش هستی) امکان‌پذیر نیست.

تکوین و تکامل برای یک بازیگر وقتی صورت می‌گیرد که پا به پای دیگر نقش‏‎ها، بدون زیاده روی در اثبات خود باشد.

کار نمایش درست مثل یک تیم فوتبال است که همه در خدمت یکدیگر بوده تا به نحو برجسته‌ای کمدی‌های نمایش از آن فوران کند. لازمه جوشش لحظات کمدی در خودکنترلی است که بی‌جهت موقعیّت‌ها به هدر نرود و اگر غیر از این باشد به هرز رفتن بازیگر منجر می‎شود که خطرناکترین دشمن برای یک بازیگر کمدی است که بفهمد کامل شده و همه چیز در او تمام است این‌جاست که سقوط و مرگ بازیگر فرا می‌رسد. حال چرا در مطلب بالا خط تیره زیر (عادت) کشیدم؟ بدین دلیل که وقتی خودآگاه بازیگر به طور عادت ایفای نقش می‌کند پیداست که کاراکتر در جوهره وجودش رسوب کرده و به نحو شایسته و بایسته‎ای شخصیّت را بی‌کم‌و‌کاست و آنچنان که هست زندگی می‌کند نه اینکه بازی کند. یکی دیگر از مضّرات بازیگران نمایش‌های کمدی تعصّب بر روی نقش است.

همین  مطلب او را به بیراهه و انحراف کشیده که باز دارنده خلّاقیّت او می‎شود. زیرا همان تعصّب، ناخودآگاه او را به دام کشیده و دست و پایش را می‌بندد و برای رهایی از این گرفتاری او را به اغراق و انحراف می‎کشاند که نه تنها به خود که به کاراکتر و دیگر بازیگرها ضربه وارد می‌کند و این همان خودباوری است که گریبانش را می‌گیرد و رهایش نمی‌کند. چون به درستی به درک و شناخت واقعی نقش رو برو نشده، زیرا به عقیده و تلّقی خود از نقش، پافشاری می‎کند. برای همین است که این‌گونه بازیگرها از نقد و راهنمایی فراری اند و گوش شنوا ندارند.

در آموزش های بازیگری این جمله بسیار مرسوم شده است که برای رسیدن به رویاهایت هر بهایی که لازم هست بپردازید و این گفته یا آموزش آن بسیار خطرناک است، علی‌الخصوص برای دختران و خانم‌ها. یعنی چی که هر بهایی لازم است بپردازد؟ اگر شخص علاقمند به هنر باشد با این روش آموزش نادانسته دست به هر کاری می‌زند. و نتیجه آنکه به انحراف کشیده شده و از راه اصلی هنر که پالایش و پالودگی درون انسان‌هاست به دور افتاده و زندگی ناهنجاری را برای خود به وجود خواهد آورد. برای بدست‌آوردن هنر یا هدف، نباید به هر وسیله‌ای متوسّل شد چون آن وقت شما هدف یا همان هنری که منظور نظر شماست از راه غلط، فدای وسیله کردی، در حالی که عکس آن باید صادق باشد و وسیله را باید برای بدست آوردن هنر فدا کنی و نه هنر را قربانی وسیله.

یا اینکه می‌گویند: خودت را که باور داشته باشی، کائنات برای رسیدن به رویاهایت به تو کمک خواهد کرد. این هم یکی از آن روش‌های غلط (مدیتیشن) غربی است که آن را ربط به کائنات داده‌اند. در حالی‌که این روش در مکتب بودا کسب انرژی‌های مثبت و سپس متمرکز کردن آن بر روی عمل و یا ذهن خود بکار می‌رود و هیچ ربطی به کائنات ندارد.

 

کمدین کیست

۱- کمدین: بازیگری است با استعداد و مسلط به تمام تکنیک بازیگری و با تجربه فراوان، که ضمناً باید صاحب ذوق و قریحه طبیعی و حافظه قوی باشد. کار زیاد و هوش و فراست فراوان لازم دارد. کمدین باید پیوسته درآموزش خود بکوشد. به زبانی که سخن می­گوید باید تسلط کامل داشته باشد. در درام بازیگر آسان تر ایجاد گرمی،‌هیجان و حرکت می­کندولی در کمدی یک بازیگر کمدی (کمدین) باید روح خود را آنقدر سوهان زند و آنقدر صیقل دهد تا در قالب روح قهرمان کمدی بگنجد. کمدین باید ممارست و تمرین بسیار زیادی انجام دهد. کوچکترین اشتباه همه زحمات را به باد می­دهد. طبیعی و متعدل بودن از واجبات بازیگران کمدی (کمدینها) است. کار کمدین مرکب از دو قسمت مشخص است که به هم آمیخته اند. قسمت اول بیان کمدین است که هنرپیشه افکارنویسنده نمایشنامه را واگو می­کند. قسمت دوم عمل کمدین است که ما آنرا جنبش و یا ژست می­گوییم، در این قسمت است که کمدین به مفهوم دل خود شکل می­دهد. مخترع و خلاق می­شود، هیکل می­سازد، صورت می­دهد، یک هیکل واقعی که راه می­رود و عمل می­کند و یک صورت زنده روح که معرف رنج­ها، خوشی­ها، ترس­ها وتمام علایق بد وخوب ماست. با ژست و جنبش است که تراوشات مغزی نویسنده به شکل انسانی از مغز کمدین تراوش می­کند و پدیده­ای به وجود می آورد،‌این پدیده در مقابل ما ظاهر می­شود، زندگی می کند. اینجا دیگر نویسنده به نظر نمی آِید، ما او را نمی بینیم، عقب او نمی گردیم. تنها عمل کمدین ما را به خود مشغول می سازد. بدیهی است وقتی که صحبت باعمل تواماً شاد در هم آمیزد نوسانات مختلف فکری را بهتر نشان میدهد.

۲- در جلد هفدهم کتاب انسیکلوپدی فرانسه درباره بازیگر کمدی (کمدین) توصیفی است که عیناً به جهت اهمیت موضوع اشاره دارد که : آکتور کسی است که فقط می تواند بعضی از نقشها را بازی کند، او نقش­های دیگر را به تناسب شخصیتی که دارد تغییر می­دهد. اما کمدین قادر است همه رلها را بازی کند. آکتور در قالب پرسوناژ می رود، در حالی که پرسوناژ در قالب کمدین است. آکتورهائی بعضاً‌یافته می شوند که کمدین هستند اما کمدین ها همه آکتورند. مثلاً کسی که همیشه نقش های تراژدی را بازی می کند جز یک آکتور بیش نیست. به عبارت دیگر او همیشه بر شخصیت خود حاکم است و تقلید، در جود خود را تغییر نمی‌دهد، و همینظور تقلید، او راتغییر نمی دهد. با اینکه تقلید در ذات بشرست و از کودکی در سرشت او جای می­گیرد. اما کمدین کامل کسی است که هر چه بتواند حس تقلید خود را تکامل می­بخشد. کمدین باید حس تطبیق دان خویش را، پرورش دهد. بنابراین فرق اساسی بین آکتور و کمدین همین تقلید است. حس تقلید آکتور به اندازه کمدین قوی نیست. تفاوت بین آکتور و کمدین را از مقایسه نحوه بازی ایندو و از سنجیدن میزان درک رلهایشان می توان فهمید. آکتور جای پرسوناژ را می گیرد درحالیکه کمدین در ذات و درون او جای می­گیرد.

۳- یک نکته بسیار مهمی که حتماً باید یک کمدین طی تمرینات و تجربه عملی فراوان به آن مهارت کامل پیدا کند مکالمه کمیک نامیده می شود و آن اینست که موضوع و نقطه اوج یک مکالمه خنده دار باید در آخر گفتار باشد، چرا که انتهای هر گفتار مؤثر ترین محل برای انتقال هرگونه بیان عاطفی است و ما اگر بخواهیم بیشترین تأثیر ممکنه را از نکات خنده داری که نوشته ایم بگیریم، ناگزیر می باید آن نکات را در مؤثرترین موضوع ممکنه آن گفتار نیز بگذاریم.

دیگر آنکه، گنجاندن نکات خنده دار در آخر گفتار، از نظر فنی نیز صدمه ای به سایر قسمتهای نمی­زند، چرا که اگر لب مطلب و جان کلام یک مکالمه خنده دار در ابتدا و یا اواسط گفتار آورده شود. به رغم موضع ضعیفی که دارد، تا اندازه ای موجب خنده تماشاچیان خواهد شد و همین امر، یعنی سر و صدای خنده تماشاچیان مانع از شنیدن بقیه گفتار و باعث می شود که مقداری از مطالب نمایشنامه نامفهوم و بی اثر گردد و در فهم نمایشنامه که هر جمله و حتی هر کلمه آن، با دقتی خاص  و از روی ضرورتی اجتناب ناپذیر آورده شده است،‌خللی ایجاد شود. اغلب بازیکنان کارآزموده نمایش های کمدی «کمدین­ها» روی صحنه، متوجه این مسئله هستند و در صورت لزوم، مطالبی را که احتمال می دهند در اثر سر و صدای خنده تماشاچیان، به گوش کسانی که در ردیف­های آخر نشسته­اند، نرسیده باشد؛ به صورتی تکرار می­کنند. یا در بین تقریباً سکوت یا افت شدت دو خنده جمله کمیک را ادا می­کنند.

عامل زمان

بعضی از بازیگران با داشتن استعداد، موقعیت، ظاهری زیبا و هوش و زیرکی که در وجودشان هست، باز به آنچه که تصورش می کردند نرسیدن. علت چیست؟

به گمان من فقط یک چیز را در نظر نداشته و از آن بی توجه عبور کرده است و تمام بخت و اقبال و شانس خود را از دست داده اند وآن – عامل زمان- است. چون بی‌اطلاعی بایستی عامل بسیار مهم که چگونه آنرا دریافت کند و چطور با آن روبرو شود و از آن استفاده نماید باعث می‌شود که به جای پیشرفت، در جا زده و بقولی پسرفت داشته باشد. باید دانست موقعیت سنجی یا همان عامل زمان یکی از شاخصه‌های محرز یک بازیگر است که اگر بدان توجه نکند بازنده زمان از دست رفته خواهد بود. بسیاری از بازیگران را می‌شناسم که به خاطر سختی‌کار و سنگینی مشکلات و بعد مسافت و یا زمان زیاد برای تمرین و آماده کردن کار و احیاناً هزینه‌هایی هم که علی الیقین صرف می‌شود باعث می‌گردد که نمایش خوبی را که در زمان مناسب بروی صحنه خواهد رفت از دست می‌دهند. لذا این عامل زمانی (موقعیتی) است که نصیب هر کسی نمی‌شود و کسی که توجه به این عامل زمان داشته باشد بی تردید یک شبه ره صد ساله را خواهد پیمود.

 

صحنه تئاتر مجازی است بر حقیقت.

در صحن نمایش ثمری باید دید                           هم آن و هم این و اثری باید دید

این قاب ظهور عمل و چالش ماست                       در تزکیه‌اش هنر وری باید دید

محسن حاجی یوسفی

کار هنرپیشه روی نقش و ارائه آن به تماشاچی، درست مثل کار یک دختر بچه‌ای که به هستی عروسک خویش، به زندگی درون آن و چیزهای دور و بر آن ایمان دارد، است. بچه می‌داند که عروسک قادر به خوردن نیست ولی باز از او می‌خواهد که اندکی غذا بخورد. می‌داند که خواب برای عروسک معنا ندارد ولی باز برایش لالایی می‌خواند. همین‌طور هم هنرپیشه هنگامی‌که کلمه (اگر) به ذهنش برسد و روح خلاقه‌اش به کمک آید از وادی زندگی واقعی به وادی دیگری کشیده می‌شود. درست همانند دختر بچه که میداند در زندگی واقعی عروسکش نه خوراکی می‌خورد و نه خوابی او را در بر می‌گیرد ولی از این وادی حقیقی به وادی خلاقه‌اش پرتاب شده و برای عروسکش خوراکی آورده و لالایی می‌خواند و این چیزی است که بازیگر در تخیل خویش باید بیافریند. وقتی بازیگر چنین زندگی را باور داشت، آماده برای شروع کار خلاق است.

پس صحنه تئاتر مجازی است بر حقیقت. صحنه تئاتر جایی است که هنرپیشه صادقانه بدان ایمان دارد، روی این اصل استانیسلاوسکی مدعی است که در صحنه تئاتر، حتی آشکارترین دروغ باید به حقیقت بدل شود تا بتوان به آن، عنوان هنر بخشید.

استانیسلاوسکی شیوه بازی واقعی‌گرا که بر بازیگری بنا شده را بنیان گذارد. وی بر آموزش، انضباط و دانش شخص بازیگر در تصویر کردن شخصیّت نمایشی تا آن‌جا که واقعی و باور کردنی به نظر برسد تأکید بسیار می‎کرد. لذا برای هنر پیشگانی که در تئاتر کار می‎کنند مرز مشخصی می‌کشد.

او می‌گوید: به طور کلی سه نوع هنر پیشه وجود دارد:

۱ـ هنرپیشه خلاق ۲ـ هنر پیشه مقلّد ۳ـ مزدور نمایشی. که این آخری پست‌ترین نوع هنرپیشگی به شمار می‏رود.

یعنی هنرپیشه‎ای که زور بزند تا خود را به نحوی نمایش داده و اثبات کند که در اصطلاح عامیانه به هنرپیشه ناوارد و نالایق می‎گویند. علی‌الخصوص هنرپیشه‎ای که به نحوی بس اغراق‌آمیز بازی می‎کند.

روی این اصل پرورش قوای ناخودآگاه هنرپیشه، بستگی تمام به تکنیک روانی آگاهانه او دارد و این زمانی میسّر است که هنرپیشه کاملاً درک نقش کند که حیات  درونی و بیرونی‌اش، به طور طبیعی و عادی «یعنی همان عادت» بنا بر قوانین طبیعت آدمی ‌و شرایطی که در صحنه می‎بیند، اوج گرفته و تکامل می‎یابد. و این زمانی است که از درونی‌ترین زوایای ضمیر ناخودآگاه بازیگر، احساساتی بروز خواهد کرد که خودش همه وقت قادر به درک آنها نخواهد بود. چون از ضمیر خودآگاهش فوران نموده، لذا این احساسات تا مدتی کوتاه و گاهی طولانی او را فرا می‎گیرد و به جایی (راهی) سوقش می‎دهند که ندایی باطنی این احساسات را بازگو می‌کند. اگر بازیگر بدین درجه رسید، بداند که شخصیّت در وجودش رسوب کرده است.

ارسطو در بوطیقای خود این نیروی مرموز را که به ورای قوه درک بیشتری می‎رسد «جوهر» می‌گوید، فلاسفه به آن «ذات» می‌گویند، عرفا بدان «باطن»، علمای عرب بدان «هیولیٰ» و ما، فارسیان بدان «سرشت» می‎گوییم. که عامیانه‌اش می‌شود «گِل وجودی».

و به راستی اگر هنرپیشه بر آنچه که در بیرون نقش هست و او را وسوسه به افراط و زیاده روی می‎کند غلبه کرد، مطمئن باشد که مهمترین مقام را در هنر تئاتر کسب خواهد کرد.

اگر بدین درجه رسید خیالش آسوده باشد که در انجام هدف اساسی هنر تئاتر یعنی خلق «زندگی روح انسانی» نقش و ارائه آن به گونه‎ای هنری از پسش برخواهد آمد.

در این‌جا می‎خواهم راه را برای شما عزیزان هنرمند ساده و خلاصه کنم.

از استانیسلاوسکی شروع می‎کنم که ده عنصر آن هسته «سیستم» مشهور و در دو جلد کتاب هشتصد صفحه‌ای او به نام‌های ۱ـ کار هنرپیشه روی خود ۲ـ کار هنرپیشه روی نقش- را بیان کنم.

«اگر» شرایط داده شده: ۱)تخیّل ۲) توجه ۳) نرمش عضلات ۴) قطعات ۵) مسائل حقیقت ۶) ایمان ۷) حافظه‌ی عاطفی ۸) ارتباط ۹) کمک‌های خارجی ۱۰ـ تکنیک روانی.

که با یادگیری و ممارست و تمرین روی آنها باعث می‎شود، کار کرد عملی، باطنی و ظاهری یک بازیگر به روی صحنه «زندگی روح انسانی» نقش را به بهترین وجه ارائه نماید، بازیگر قابل قبولی است.

واختانگوف شاگرد خلف استانیسلاوسکی به بازیگرانش می‌گفت: مادامی‌که شما به چیزی فکر می‌کنید اهمیتی ندارد که آن فکر واقعی باشد یا خیر. مسئله مهم این‌جاست که ما دیر یا زود متوجه می‌شویم بازیگر نه تنها در مسیر نقش یا بازی حرکتی موازی را آغاز کرده، بلکه همگام با شخصیّت مفروض داستان می‌اندیشد و تجربه می‌کند. بخشی از آنچه بازیگر انجام می‌دهد تحت نفوذ اراده و نیّت اوست و بخش دیگر زیر سیطره ماهیّت و شدّت وقایعی است که برایش روی می‌دهد.

ریچلارد بولسلاوسکی دیگر شاگرد استانیسلاوسکی عقیده بر آن داشت که هر حسی را می‌توان آفرید و آموزش داد. اضافه بر پرورش مهارت بازیگری، او بر آن بود که در گونه‌ی اخیر می‌توان به شناختی از مفهوم گروه و کار جمعی رسید. نتایجی که به زعم او در جای دیگر یافت نمی‌شد. در هر کار گروهی نکته‌ی مهم، داشتن یک رهبر است اگرچه همه‌ی کارها توسط جمع یا گروه انجام می‌شود. مثالی که می‌زد دسته پاروزنان کشتی بود. آنها منظم و یک‌دست پارو می‌زنند ولی فرمان حرکت توسط سکّان‌دار صادر می‌شود.

مثالی که در مقابل آن می‌توانیم بزنیم کاری است که یک طراح ساختمان انجام می‌دهد. او نقشه‌هایش را به دیگران می‌دهد تا کارش را کامل کنند. کارگران بعدی یا مجریان ساختمان در احساس خلاقه‌ی او سهیم نیستند. در واقع او نیز به هنگام تحقّق اثرش حضور ندارد.

چند نظریه در باب هنر

آیا هنر باید بیاموزاند، آگاهی دهد، سازمان دهد، تحت تأثیر قرار دهد، تحریک کند و یا باید تنها یک وسیله‎ برای لذت باشد؟

«آریستوفان» فیلسوف، شاعر و کمدی نویس یونان باستان درباره هنر می‌گوید: هنر نباید فقط لذت دهد، بلکه باید درس اخلاق نیز داده و مشاوری برای سیاست باشد.

دویست سال بعد از آن «آراتوستن» ریاضی‌دان و معلم اخلاق در یونان باستان بر خلاف نظریه آریستوفان می‌گوید: وظیفه شاعر در زمینه هنر رسیدن ذهن شنونده است و هیچ گاه نباید به او آموزش دهد.

و باز دویست سال بعد «استرابون» جغرافی‌دان بزرگ یونان باستان می‎گوید: هنر و شعر درس اولی است که دولت باید به کودک بیاموزد، شعر از فلسفه فراتر است چرا که توده‎های مردم را مخاطب قرار می‏دهد در صورتی که مورد خطاب فلسفه تنها یک اقلیت است.

اما برعکس همه این نظریات، «افلاطون» می‌اندیشد که شاعران و هنرمندان را نباید به جمهوری کامل (مدینه فاضله) راهی باشد، چون شعر به هنگامی ‌معنا می‎یابد که ستایشی بر شخصیّت و اعمالی باشد که باید به عنوان نمونه قرار گیرند.

تئاتر از آن‌جا که ناسوتی است (عالم مادی، تقلید می‌کند، اما دنیا خود تقلیدی از اندیشه است)، پس تئاتر تقلیدی است از تقلید دیگر.

اما تعریف هنر از نظر «ارسطو»: وی در بوطیقای خود می‌گوید هنر تقلیدی از طبیعت برای ماست. کلمه «تقلید» معنی یک برگردان نسبتاً کامل از یک مدل اصلی را می‎رساند.

بنابراین، هنر برگردانی از طبیعت است و «طبیعت» یعنی کلیه آن چه که خلق شده است. در نتیجه هنر برگردانی است از مخلوقات.

  • (داریوفو) کمدین بزرگ ایتالیایی جمله زیبایی دارد او می گوید:

خنده، خوشایند زورگویان نیست

لذا توای کمدین قدر این هنر خود را بدان که چنین اسلحه برنده ای در اختیار داری زیرا با خنداندن ملت خود است که خوار چشم زور گویان می شوی و باز همو می گوید:

هر اثر هنری، هر بیانیه هنری و هر ابراز عقیده هنرمند، بر سیاست تاثیر گذاشته و چیزی به آن اضافه می کند.

یادآوری چند نکته

وقتی شب به شب به شخصیّت نمایشی‌ات فکر می‌کنی ناگهان به زمان بندی آن می‌رسی که دارای سه بخش است:

۱ـ حرکتی را آهسته‌تر یا تندتر انجام می‎دهی.

۲ـ گفت و گویی را سریعتر یا آهسته‌تر ادامه می‎دهی.

۳ـ میزان مکث قبل از یک دیالوگ مهم را تجربه می‎کنی.

توضیح مهم: در نمایش کمدی، حتی تغییر یک هزارم ثانیه‎ای در زمان سنجی یک دیالوگ، می‎تواند تفاوت زیادی بین اینکه تماشاگر قهقهه یا فریاد بزند، ایجاد می‌کند.

(البتّه عملی که منتهی به آن دیالوگ شود نیز مهم است)

نکته مهم: توجه به زمان مناسب در کمدی‌ها و همه‌ی انواع نمایش یکی از لذت بخش‌ترین جنبه‌های بازیگری است.

یک اصل: تغییری که بازیگران مجاز به انجام آن نیستند. بازنویسی دیالوگ یا اضافه کردن و یا کم کردن در نمایش است مگر در مواردی خاص، فی‌المثل خاموش شدن ناگهانی صحنه نمایش یا نبود وسیله‌ی نمایش یا بهم ریختگی صحنه یا فروریختن دکور.

توصیه‎ای برای بازیگران تازه کار: هرگز با خودت مصالحه نکن (مثلاً اگر کاری انجام می‌دهی که باوری به آن نداری یا حس می‎کنی درست نیست انجام نده).

قانون همیشگی: به هیچ‌کس اجازه ندهید به جز کارگردان، که شما را به چیزی بکشاند که میدانید غلط است.

یک تذکر: هیچ وقت فکر نکن که بهترین هستی، همیشه سعی کن بهتر باشی.

یک هشدار مهم: سخت‎ترین قسمت بازیگر حرفه‌‎ای بودن، تعهد داشتن به بازیگری است نه به زندگی.

یک مطلب: مطلوب‌ترین چیز در بازیگری این است که مدت کوتاهی به روی صحنه درگیر تخیلت می‌شود و به این حقیقت پی ببری که چیزهای متفاوتی می‎توانست بشود که در واقعیت نمی‎توانستی به آنها فکر کنی.

بی‌رحم‌ترین قانون: سخت‌ترین کار یک بازیگر حرفه‌ای، فقط گرفتن نقش نیست بلکه پشت سرهم به جلسات تست بازی رفتن و ۹۹ درصد اوقات، رد شدن است.

توصیه‎ای برای بازیگران جوان: هیچ‌وقت فراموش نکن که کسی هستی! فراموش کردن خود با فرورفتن توی نقش آسان است. خیلی‌ها بارها این کار رو کردن اما تو ای جوان! باید یه دست‌آویزی هم به واقعیت داشته باشی. چرا؟ چون بعضی وقت‎ها بیرون آمدن از قصه‌های جن و پری سخته، اما مجبوری که این کار رو بکنی.

کلامی از ((دیوید مَمِت )): این مخاطب است که به شما خواهد آموخت که چطور بازی کنید و باز هم مخاطب به شما خواهد آموخت که چطور بنویسید و کارگردانی کنید.

آن چند ثانیه جادوئی

واقعیتی که کمتر در نظر گرفته می شود این است که هر نمایشنامه ای در اصل فقط برای یکی دو لحظه پرتنش نوشته می شود. پولی که تماشاگر به خاطر بلیط نمایش می پردازد بابت کل دو ساعت نمایش نیست، بابت آن چند ثانیه‌ی بهتر نمایش است، آن چند ثانیه ای که بیشترین خنده یا بیشترین هیجان را به او می دهد. کل قدرت و کمال بازیگری باید به آن چند ثانیه جادویی معطوف شود.

گراملوت یا یک اصل حیاتی

از آن جائی که نمایش های کمدی براحتی سانسور پذیرند و مانع از اجرای آن می شود باید شیوه ی «گراملوت» یا زبان خاموش را به کاربرد و آن عبارت است سبکی در تئاتر کمدی که برای دور زدن سانسور ابداع شد. بدین گونه که از هر ده کلمه شاید فقط یک کلمه آن واقعی باشد و بقیه کلمات را با استفاده از=صدا واژه ها، پانتومیم، تقلید= ادا شود، چون این تنها زبانی است که همه می فهمند اما باید مراقب بود که ابتذال و هجو کشیده نشود.

 

آغاز کلنگ‌زنی حریم تئاتر شهر

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی امروز (شنبه ۲۵ آذر )در بازدید از تئاتر شهر با بیان اینکه مراسم کلنگ‌زنی و آغاز پروژه اجرای حریم تئاتر شهر از شنبه دوم دی آغاز خواهد شد، در جمع خبرنگاران رسانه‌ها گفت هنرمندان علاقه ویژه‌ای به تئاتر شهر دارند و ازاین‌روی با انجام این پروژه، زمستان ۱۴۰۲، بهار اهالی فرهنگ و هنر خواهد شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در بازدید از پروژه اجرای حریم تئاتر شهر در جمع خبرنگاران گفت: «تئاتر شهر برای تهران و کل کشور  قلب تپنده حوزه فرهنگ و هنر و نماد فرهنگی و هنری شهر تهران و کشور است و اهالی هنر علاقه خاصی به این مکان دارند.»

او افزود: «پروژه اجرای حریم تئاتر شهر از سال ۱۳۶۸ مورد مطالبه هنرمندان بوده و هنرمندان برجسته مکرراً به بنده مراجعه کردند و با همکاران من در مورد انجام این پروژه صحبت کردند، بنابراین ان‌شاءالله این پروژه به همت معاونت توسعه منابع انجام می‌شود.»

اسماعیلی درباره زمان کلنگ‌زنی این پروژه توضیح داد: «بنده تمایل داشتم در این هفته این اتفاق صورت گیرد ولی روز دوشنبه در وزارت فرهنگ مهمان ویژه‌ای داریم و یک شهید عالی‌مقام در وزارت فرهنگ تشییع و تدفین می‌شود که همکاران من مشغول این برنامه هستند؛ لذا شنبه هفته آینده طی یک برنامه مناسب کلنگ‌زنی این پروژه انجام می‌شود.»

وزیر فرهنگ افزود: «هنرمندان علاقه ویژه‌ای به تئاتر شهر دارند و این مسئله، دلیل ما برای شروع این پروژه است ازاین‌روی با انجام این پروژه، زمستان ۱۴۰۲، بهار اهالی فرهنگ و هنر می‌شود.»

 این بازدید، با همراهی کاظم نظری، مدیر کل هنرهای نمایشی، صورت گرفت.

ششمین نشست صدای نمایشنامه‌نویس برگزار می‌شود

ششمین نشست «صدای نمایش‌نامه‌نویس» با ترجمه، حضور و نمایش‌نامه‌خوانیِ مازیار معاونی و با روخوانی نمایشنامه «تلفن همراه مرد مرده» نوشته سار رول برگزار می‌شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران، در ششمین نشست «صدای نمایش‌نامه‌نویس»، دور جدید از سلسله‌ نشست‌های نمایش‌نامه‌خوانی کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران، نمایش‌نامه‌ی «تلفن همراه مَردِ مُرده» نوشته‌ سارا رول، با ترجمه، حضور و نمایش‌نامه‌خوانی مازیار معاونی، ساعت ۱۸:۳۰ روز شنبه ۲ دی‌ماه ۱۴۰۲، در تماشاخانه‌ی استاد جوانمرد نمایش‌نامه‌خوانی می‌شود.

به گفته‌ی مازیار معاونی، نخستین بار نمایش‌نامه‌ی«تلفن همراه مَردِ مُرده» در سال ۲۰۰۷ چاپ شده بود. این نمایش‌نامه، اثری مختصر و مفید و حاوی طنز مخصوص به این نمایش‌نامه‌نویس است.

این مترجم پیش از این، نمایش‌نامه‌های دیگری از سارا رول را با عناوین «آواز یک کابوی»، «خانه‌ی پاکیزه» و «اوردیس» در انتشارات افراز منتشر کرده بود. سارا رول، نمایش‌نامه‌های دیگری هم‌چون «در اتاق بعدی»، «پیرترین پسر»، «دمتر در شهر»، «سه خواهر» و «شوق بازی» را نوشته و منتشر کرده است. علاقه‌مندان برای شرکت در این نشستِ نمایش‌نامه‌خوانی می‌توانند در تاریخ یادشده به تماشاخانه‌ی استاد جوانمرد واقع در عمارت خانه‌ی‌ تئاتر به نشانیِ خیابانِ استاد نجات‌اللهی، خیابانِ سمیه، پلاک ۲۶۰ مراجعه کنند.

در نشست‌های پیشین «صدای نمایش‌نامه‌نویس»، نمایش‌نامه‌های «مجلس شبیه در ذکر مصائب استاد نوید ماکان و همسرش رُخشید فرزین» نوشته‌ استاد بهرام بیضایی، «هیچ‌کس به ما سلامی نکرد» نوشته‌ قطب‌الدین صادقی، «معمار و امپراطور آشور» نوشته‌ فرناندو آرابال، ترجمه‌ی شهرام زرگر و رامین ناصرنصیر، «مَردخوار» نوشته‌ علی عابدی و «درماندن در وضعیت آخر» نوشته‌ شکوفه آروین نمایش‌نامه‌خوانی شده بود.

بر اساس این گزارش، در این رویداد فرهنگی‌هنری، نمایش‌نامه‌ها توسط خودِ نمایش‌نامه‌نویس یا مترجم نمایش‌نامه، نمایش‌نامه‌خوانی و ضبط تصویری می‌شود.

لازم به یادآوری است که سلسله‌ نشست‌های نمایش‌نامه‌خوانی«صدای نمایش‌نامه‌نویس» به دبیری بهزاد صدیقی و توسط کانون نمایش‌نامه‌نویسان و مترجمان تئاتر ایران، در نخستین شنبه‌ی هر ماه در عمارت خانه‌ تئاتر برگزار می‌شود.

فروش بیش از یک و نیم میلیاردی اجراهای تئاتر شهر

آمار هفتگی فروش و تماشاگران نمایش‌های به صحنه رفته در مجموعه تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج و تالار هنر تا پایان روز جمعه ۲۴ آذر سال ۱۴۰۲ مشخص شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، آمار هفتگی فروش و تماشاگران نمایش‌ تالارهای اصلی، چهارسو، قشقایی، سایه، کارگاه نمایش، کافه‌تریای اصلی و کافه‌تریای چهارسوی مجموعه تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج و تالار هنر تا پایان روز جمعه ۲۴ آذر ۱۴۰۲ اعلام شد.

مجموعه تئاتر شهر

نمایش «فردریک» به کارگردانی حمیدرضا نعیمی که از روز ۷ آذرماه در تالار اصلی با ظرفیت ۵۷۹ تماشاگر و قیمت بلیت ۲۰۰ و ۱۰۰ هزار تومان اجرای خود را آغاز کرده است، با مجموع ۱۶ اجرا و میزبانی از ۴ هزار و ۹۷۹ مخاطب (با احتساب بلیت تمام‌بها، نیم‌بها، تخفیف‌دار و مهمان) توانست به فروش ۷۴۳ میلیون و ۳۱۶ هزارتومانی دست یابد.

نمایش «این دنیا یه کنسرت به من بدهکاره» به کارگردانی سهند خیرآبادی که اجرای خود را از ۹ آبان ماه در تالار چهارسو با ظرفیت ۱۳۲ نفر و قیمت بلیت ۱۸۰ هزار تومان آغاز کرده است، با مجموع ۳۸ اجرا و جلب ۴ هزار و ۸۶۴ تماشاگر، توانست به فروش معادل ۷۷۷ میلیون و ۴۹۲ هزارتومانی دست پیدا کند و به اجرای خود پایان دهد.

نمایش «وداد شکافه‌زن» به کارگردانی علیرضا دهقانی نیز که اجرای خود را از روز ۸ آذرماه در تالار قشقایی با ظرفیت ۹۶ نفر و قیمت بلیت ۱۳۰ هزار تومان آغاز کرده است، با ۱۵ اجرا توانست ۶۲۳ تماشاگر را به سالن اجرا جلب کند و با فروش ۴۹ میلیون و ۹۷۲ هزار تومان به اجرای خود پایان دهد.

نمایش «دور» به کارگردانی وحید نفر نیز که اجرای خود را از روز ۷ آذرماه در تالار قشقایی با ظرفیت ۹۶ نفر و قیمت بلیت ۱۳۰ هزار تومان آغاز کرده است، با ۱۶ اجرا توانست ۱ هزار و ۲۲۱ تماشاگر را به سالن اجرا جلب کند و به فروشی معادل ۱۲۰ میلیون و ۴۵۸ هزار تومان دست پیدا کند.

نمایش «شنگرف» به کارگردانی علی یداللهی نیز که از روز یکشنبه ۱۲ آذرماه در تالار سایه با ظرفیت ۷۲ نفر و قیمت بلیت ۱۲۰ هزار تومان اجرای خود را آغاز کرده است،‌ با مجموع ۱۲ اجرا، توانست ۳۵۵ تماشاگر جلب کند و به فروش معادل ۲۸ میلیون و ۱۰۴ هزار تومان دست پیدا کند.

نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» به کارگردانی حسین تفنگدار که از روز سه‌شنبه ۷ آذرماه در تالار سایه با ظرفیت ۷۲ نفر و قیمت بلیت ۱۳۰ هزار تومان اجرای خود را آغاز کرده است،‌ با مجموع ۱۶ اجرا، توانست ۶۸۴ تماشاگر جلب کند و به فروش معادل ۶۲ میلیون و ۹۸۵ هزار تومان دست پیدا کند.

نمایش «سالومه» به کارگردانی بابک پرهام نیز که از روز ۷ آذرماه در کارگاه نمایش با ظرفیت صندلی ۲۶ نفر و قیمت بلیت ۸۰ هزارتومان روی صحنه رفته بود، روز سه‌شنبه ۲۱ آذرماه، با ۱۳ اجرا توانست ۳۳۳ تماشاگر را به سالن بکشاند و با فروش ۲۰ میلیون و ۳۶۸ هزارتومانی با کارگاه نمایش خداحافظی کند.

نمایش «یک ملاقات ساده» به کارگردانی جواد تولمی نیز که از روز ۲۱ آبان در کافه‌تریای اصلی باقیمت بلیت ۵۰ هزارتومان روی صحنه رفته بود، روز جمعه ۲۴ آذرماه با ۲۸ اجرا، جذب ۵۷۹ تماشاگر و فروش ۲۴ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان به اجرای خود پایان داد.

نمایش «من نوید نیستم!» به کارگردانی سیدعلی خوشرو نیز که از روز ۲۶ آبان در کافه‌تریای چهارسو باقیمت بلیت ۵۰ هزارتومان روی صحنه رفته است، با ۲۳ اجرا توانست ۶۳۰ تماشاگر جذب کند و به فروش ۲۶ میلیون و ۲۵۰ هزار تومان دست پیدا کند.

تماشاخانه سنگلج

تماشاخانه سنگلج با ظرفیت ۲۳۶ صندلی نیز که نمایش «مجلس آخر» به کارگردانی علی برجی را روی صحنه دارد در هفته گذشته میزبان ۴۱۳ تماشاگر بوده است. فروش این نمایش با احتساب بلیت‌های تمام‌بها، نیم‌بها، تخفیف‌دار و مهمان ۷ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان در گیشه ثبت‌شده است.

تالار هنر

تالار هنر با گنجایش ۲۴۲ صندلی که به اجرای نمایش‌های ویژه کودک و نوجوان اختصاص دارد آمار تماشاگران دو نمایش «دونه برف آرزو» به کارگردانی ماندانا عبقری و «جادوگر شهر از» به کارگردانی مهدی قلعه را اعلام کرد.

نمایش «دونه برف آرزو» در ۱۹ اجرایی که انجام داده میزبان ۱۲۸۸ تماشاگر بوده است. فروش این نمایش با احتساب بلیت‌های تمام‌بها، نیم‌بها، تخفیف‌دار و میهمان به مبلغ ۹۰ میلیون و ۸۰ هزار ۳۲۵ تومان رسیده است.
نمایش «جادوگر شهر از» نیز با ۱۳ نوبت اجرایی که تا ۲۴ آذر پشت سر گذاشته میزبان ۱۶۳۴ تماشاگر بوده که مبلغ فروش این نمایش ۱۳۷ میلیون و ۶۴۱ هزار و ۳۸۵ تومان ثبت‌شده است.

بزرگداشت جعفر والی در موزه سینما برگزار می‌شود

مراسم نکوداشت زنده یاد «جعفر والی» کارگردان و بازیگر فقید تئاتر و سینما در موزه سبنما برگزار می شود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی موزه سینما، موزه سینمای ایران قصد دارد در آستانه هشتمین سالگرد درگذشت «جعفر والی» مراسم نکوداشت وی را روز دوشنبه ۲۷ آذرماه با حضور دوستان، علاقمندان و هنرمندان سینما و تئاتر برگزار کند.

این مراسم ساعت ۱۷ در سالن فردوس موزه سینما برگزار خواهد شد. در این مراسم فیلم مستند « یک حضور» ساخته مجتبی سعادت با نگاهی به زندگی زنده یاد جعفر والی نمایش داده خواهد شد و همچنین تعدادی از هنرمندان درباره این هنرمند فقید سخنرانی خواهند کرد.

زنده یاد جعفر والی در فیلم‌های سینمایی همچون: گل‌های داوودی، تنگسیر، دادشاه، ناخدا خورشید، پائیزان، طهران روزگار نو ، پاداش سکوت، راه و بیراه و همچنین سریال هزاردستان نقش آفرینی داشته است.

اجرای شبیه‌خوانی در پارک هنرمندان

تماشاخانه‌ ایرانشهر با همکاری شهرداری منطقه ۶ به مدت سه شب در پارک هنرمندان میزبان اجرای مراسم شبیه خوانی به مناسبت ایام فاطمیه خواهد بود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی تماشاخانه‌ ایرانشهر، مراسم آیینی شبیه خوانی به مناسبت ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) توسط گروه حضرت سید الشهدا (ع) به سرپرستی مجید خسروان با همکاری تماشاخانه‌ ایرانشهر و شهرداری منطقه ۶ برگزار می‌شود.

این مراسم به مدت سه شب از شنبه ۲۵ آذر ماه ساعت ۱۸ در پارک هنرمندان اجرا خواهد شد.

علاقه‌مندان جهت حضور در این مراسم آیینی می‌توانند در تاریخ یاد شده به ضلع شمالی پارک هنرمندان بالاتر از ساختمان تماشاخانه‌ ایرانشهر مراجعه کنند.

میزبانی تئاتر شهر از ۹ نمایش

برنامه اجراهای آذرماه تالارهای نمایشی مجموعه تئاترشهر با میزبانی از ۹ نمایش صحنه‌ای، محیطی و اجراخوانی، اعلام شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی مجموعه تئاترشهر، برنامه اجراهای آذرماه تالارهای نمایشی مجموعه با ۹ نمایش و اجراخوانی در تالارهای اصلی، چهارسو، قشقایی، سایه، کارگاه نمایش و کافه‌تریای چهارسو اعلام شد.

در تالار اصلی، و از ۷ آذرماه نمایش «فردریک» نوشته اریک امانوئل اشمیت، ترجمه شهلا حائری و کارگردانی حمیدرضا نعیمی، ساعت ۱۹ با مدت زمان۱۴۰ دقیقه، قیمت ۲۰۰ و ۱۰۰ هزار تومان در سالن اصلی به صحنه می‌رود. حمیدرضا نعیمی، بهناز نازی، امیرکربلایی‌زاده، کتانه افشاری‌نژاد، کامبیز امینی، جوانه دلشاد، رضا جهانی، رضا داوودوندی، ایمان سلگی، صالح لواسانی، محمدامین پازوکی، فرهاد قدیم‌خانی، مریم صدری، آرمین یعقوبی، علی صادقی، ارسلان شباهنگ، سجاد حیدریه، مهران اکبری، احمدرضا میر رجبی و محمدحسین خلج در این نمایش ایفای نقش می‌کنند.

«فردریک» سرگذشت ستاره بازیگریِ تئاترِ بولوار در پاریس و فرانسه قرنِ نوزدهم است. فردریک لومتر، بازیگری افسانه‌ای است که تمامِ نقش‌ها و ژانرها را آزموده است. او میلی سیری‌ناپذیر برای بازیگری دارد؛ از لذاتِ زندگی چیزی نیست که تجربه نکرده باشد اما چند ماهی است که در میانِ تماشاگران متوجه دو چشمِ میشی‌رنگ می‌شود که در تاریکی فضای سالنِ نمایش، می‌درخشند و این سرآغازِ نمایشنامه اریک امانوئل اشمیت است.

تالار چهارسو نیز از ۲۸ آذرماه میزبان اجراخوانی «اتللو» به کارگردانی وحید اخوان، بازی داوود حیدری، مجید جعفری، حسین پرستار، ناصر ممدوح، وحید اخوان، منوچهر والی‌زاده، شراره حضرتی، عارفه نظامی، ندا پویا، علیرضا درویش‌نژاد، ساعت ۲۰ با مدت زمان ۷۵ دقیقه و قیمت بلیت ۱۲۰ هزار تومان شده است. این نمایش حکایت آن سیاه مغربی است که در جنگ‌های میانه قرن شانزدهم در ارتش ونیز می‌جنگد و عاشق دختر سناتوری ونیزی می‌شود.

از یکشنبه ۱۹ آذرماه، تالار جهارسو میزبان نمایش دیگری با نام «چرتالدو» شد. این نمایش که برداشتی از مجموعه «شاه گوش می‌کند» ایتالو کالوینو است، توسط مسعود هاشمی‌نژاد نوشته شده و آن را با مهسا جعفری به طور مشترک کارگردانی کرده است. این نمایشِ کمدی از روز یکشنبه ۱۹ آذرماه ساعت ۱۸، با مدت زمان ۸۵ دقیقه و قیمت بلیت ۱۶۰ هزارتومان، اجرای خود را آغاز می‌کند و در آن حسین کشفی اصل، مهسا جعفری، یوسف کشتکار، حسن مقدم، سبحان ترونده، عسل رحیمی، زهرا حیدری، عرفان علی‌لیواری، فاطمه رستین، هستی اقدامی، سیدامیررضا نمازی، محمدرضا علیمحمدی، امیرمحمد کرمی، شادمهر بابایی، رضا ایمانی، قائم آینه‌وند، نریمان علی‌لیواری، کوروش دهیار، امیر رمضانی و مهرداد زارعی ایفای نقش می‌کنند.

نمایش «چرتالدو» درباره آقای درستکار، معلم ماخوذ به حیا و منضبطی است که برای تدریس کتاب «فرانکوی فقید» به «چرتالدو»، شهر روشنایی‌های بی‌پایان سفر می‌کند، این سفرِ پر ماجرا، درستکاری آقای درستکار را به چالش می‌کشد…

تالار قشقایی نیز از روز سه‌شنبه ۷ آذرماه میزبان نمایش «دور» نوشته و به کارگردانی وحید نفر شد. این نمایش ساعت ۱۸:۳۰ با مدت زمان ۶۰ دقیقه و قیمت بلیت ۱۳۰ هزارتومان روی صحنه است.

علی باروتی، محسن زرآبادی، سهیا ساعی، محمد شکری و محمدهادی عطایی در نمایش «دور» به ایفای نقش می‌پردازند. این نمایشِ کمدی به بیان خاطره‌ای در تاریخ ۶/۶/۶۶ می‌پردازد.

همچنین نمایش «دشمن خدا» نوشته عمادالدین رجبلو به کارگردانی مجید عراقی، بازی علی غریب، مجید عراقی، اسوه صادقی، امیر درویش، حامد فعال، نفس جافری و ضحی رجایی‌فر از ۲۸ آذرماه به صحنه می‌رود. نمایش ساعت ۲۰:۱۵ با مدت زمان ۵۰ دقیقه و قیمت بلیت ۱۳۰ هزارتومان میزبان مخاطبان است.

نمایش «دشمن خدا» در دو اپیزود «دبستان دخترانه» و «پادگان نظامی» روی صحنه خواهد رفت. اپیزود اول این نمایش، روایت دعوای دو دختر کوچک بر سر برگه انشا در دفتر ناظم دبستان دخترانه است و اپیزود دوم دعوای دو سرباز در دفتر فرمانده پادگان را به نمایش می‌گذارد. اینجاست که ما باید قضاوت کنیم که چه کسی دروغ می‌گوید؟

در تالار سایه نیز نمایش «شنگرف» نوشته و به کارگردانی علی یداللهی، از ۱۲ آذرماه ساعت ۲۰ مدت زمان ۶۰ دقیقه و قیمت بلیت ۱۲۰ هزارتومان به صحنه رفت و در آن بهرام بهبهانی به عنوان بازیگر و بازی‌دهنده حضور دارد. این نمایش نگاه و ارائه‌ای خاص از داستان معروف «سیاوش» دارد.

همچنین نمایش «وِرا نام تهمینه سهراب کرد» نوشته و به کارگردانی حسین تفنگدار از روز ۷ آذرماه ساعت ۱۸، مدت زمان ۷۰ دقیقه و قیمت بلیت ۱۳۰ هزار تومان در تالار سایه به صحنه رفت. در این نمایش، میترا شجاعی، دانیال تفرشی، محسن میرهاشمی و مهتاب باجلان ایفای نقش می‌کنند

این نمایش درباره زنی است که از خاک سر برآورده و مدعی می‌شود داستان کشته شدن سهراب به دست رستم آن‌گونه که تاکنون خوانده و شنیده‌ایم، درست نیست. او که اسرار آن روز شوم را بهتر از هرکسی می‌داند، اینک از جانب روح گردآفرید موظف شده تا پرده از آن راز بزرگ بردارد.

کارگاه نمایش از روز ۲۷ آذرماه ماه ساعت ۱۹:۳۰ میزبان نمایش «روزی روزگاری ترور» نوشته انوش معظمی و به کارگردانی جواد رازقندی با مدت زمان ۷۵ دقیقه و قیمت بلیت ۱۰۰هزار تومان می‌شود. در نمایش «روزی روزگاری ترور»، فرشاد مجرب به عنوان مجری طرح و انوش معظمی، رستا رضوی سعید رضایی، مرجان امینی‌راد، میلاد صفوی، ساحل علیزاده و حمیدرضا نوری به عنوان بازیگر ایفای نقش می‌کنند.

این نمایش درباره چهار نفر از اعضای یک گروه ترویستی است که در پی چند عملیات، دچار اختلاف و سوتفاهم تشکیلاتی شده و اقدام به تسویه حساب‌های شخصی می‌کنند.

نمایش «من نوید نیستم» نوشته و به کارگردانی علی خوشرو نیز از روز جمعه ۲۶ آبان‌ماه ساعت ۱۶:۳۰ با مدت زمان ۴۰ دقیقه و قیمت بلیت ۵۰ هزارتومان در کافه تریای سالن چهارسو به صحنه رفته است. این نمایش درباره انتظار یک بازیگر تئاتر برای دیدن نویدمحمدزاده است و در آن علی خوشرو به عنوان بازیگر ایفای نقش می‌کند.

دشمن خدا به تئاتر شهر آمد

نمایش «دُشمنِ خدا» به کارگردانی مجید ‌عراقی، در دور دوم اجرا به سالن قشقایی تئاتر شهر رسید.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط عمومی مجموعه تئاتر شهر، نمایش «دُشمنِ خدا» به نویسندگی عمادالدین رجبلو و کارگردانی مجید ‌عراقی که دور اول اجرای خود را در عمارت نوفل‌لوشاتو با استقبال و حضور علاقه‌مندان گذرانده بود، از ۲۸ آذر در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه می‌رود.

علی ‌غریب، مجید ‌عراقی، سیده‌اسوه صادقی، امیرمحمد درویش و حامد ‌فعال در این اثر نمایشی ایفای نقش می‌کنند.

همچنین نفس جافری و ضحا رجایی‌فر بازیگران ۸ ساله این نمایش هستند، که توجه منتقدان، هنرمندان و مخاطبان را به بازی خود جلب کرده‌اند.

علی ‌غریب به‌عنوان تهیه‌کننده و سعید سیادت به‌عنوان مجری طرح در این پروژه حضور دارند.

نمایش «دشمن خدا» در دو اپیزود «دبستان دخترانه» و «پادگان نظامی» روی صحنه خواهد رفت.

اپیزود اول این نمایش، روایت دعوای دو دختر کوچک بر سر برگه انشا در دفتر ناظم دبستان دخترانه است و اپیزود دوم نیز دعوای دو سرباز در دفتر فرمانده پادگان را به نمایش می‌گذارد؛ اینجاست که ما باید قضاوت کنیم که چه کسی دروغ می‌گوید؟

عمادالدین رجبلو (مشاور کارگردان)، عطیه جنگی، سیده دریا صادقی (دستیار کارگردان)، موسی‌الرضا ‌مازندرانی (مدیر صحنه)، عطیه جنگی (منشی صحنه)، سمیرا سرچاهی (طراح صحنه)، مجید ‌عراقی (طراح نور و لباس)، آنتونیو سانچز (موسیقی انتخابی)، پوریا خوشبین(دستیار تهیه)،  احمد مدیری (مدیر تدارکات)، بهروز داوری و آرین دباغی (ساخت تیزر)، رضا ‌جاویدی و آرین دباغی (عکاس)، علی ‌کیهانی (مشاور رسانه‌ای) دیگر عواملی هستند که در این اثر نمایشی حضور دارند.

این نمایش، از ۲۸ آذر ساعت ۲۰:۱۵ و مدت زمان ۵٠ دقیقه روی صحنه خواهد رفت.

هنرمندی که حضورش یادآور خاطرات خوش کودکی است

امروز ۲۵ آذر ماه زادروز بهرام شاه محمدلوست؛ هنرمندی که برای بسیاری از ما یادآور خاطراتی خوش است. اما شاید خیلی از ما ندانیم که روزگاری برای متفرق کردن تماشاگران یکی از نمایش‌های او تیر هوایی زدند.

هنرمندی که خیلی از ما و نسل‌های بعد از ما او را با نام آقای حکایتی می‌شناسند اما او پیش از اینکه آقای حکایتی بشود، تجربیات گرانسنگ دیگری را به انجام رسانده است.

بهرام شاه محمدلو، زاده ۲۵ سال ۱۳۲۹ در محله مختاری شاپور تهران است. محله‌ای که سینمایی به نام فلور داشته. او در مدرسه «کمال‌الملک» درس خوانده است.

او هرچند در نوجوانی به واسطه برادر بزرگترش نقش قهوه‌چی را در نمایشی تلویزیونی بازی کرده و اتفاقا برای این بازی دستمزد هم گرفته است اما از دوران کودکی ذوق و قریحه خود را در کار هنری نشان داده بود؛ زمانی که در محله با بچه‌های همسن و سال خود نمایش‌هایی بداهه کار کرده و شاید اولین کسانی که به او اعتماد کردند و فرزندان خود را به او سپردند، پدر و مادر همان بچه‌های محل بودند که بهرام شاه محمدلو با آنان تئاتر بازی می‌کرد. در مدرسه نیز با همراهی معلم خود که آموزگاری خوش ذوق بود، انشاهایی را به صورت بداهه اجرا می‌کرد و آقای معلم دیگر کسی بود که به دانش آموز خلاق خود اعتماد کرد و پیشنهادهای غیرمتداول او را برای اجرای انشا به جای خواندن از روی نوشته می‌پذیرفت.

جالب است که این ویژگی بداهه را بعدتر در سال‌های جوانی هم در گروه تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حفظ کرد.

شاه محمدلو جزو نسل طلایی دانشکده هنرهای زیباست که همکلاسی‌هایی چون پرویز پورحسینی، سوسن تسلیمی، داریوش فرهنگ، مرضیه برومند، مهدی هاشمی، رضا بابک و … داشته است.

به  گزارش ایسنا، آنان در همان دوران دانشجویی به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان راه پیدا کردند و در کانون اولین گروه تئاتر کودک را زیر نظر دان لافون، هنرمند سرشناس تئاتر کودک تشکیل دادند که حاصل آن هم اجرای نمایش‌های درخشانی همچون «ترب»، «کوتی و موتی»، «خورشید خانم آفتاب کن» و البته «شاپرک خانوم» بود که اغلب نمایشنامه‌های بیژن مفید بودند و به تدریج مشغول به تدریس در کتابخانه‌های کانون شدند و هنرجویان بی‌شماری پروردند و در کنار اینها بخشی از ادبیات کودکان را به صورت صفحه ضبط و منتشر کردند که در میان آنها آثاری از زنده یاد احمدرضا احمدی بود.

اما شاید چیزی که بسیاری از ما درباره شاه محمدلو نمی‌دانیم، اجرای نمایش موفق «یک جفت کفش برای زهرا» است. نمایشی که در روزهای پر التهاب دهه ۶۰ به مدت ۴ ماه در مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت. شاه محمدلو در کتاب گفتگوی خود با داود کیانیان تایید کرده است که جمعیت برای دیدن این نمایش آنچنان گرد تئاترشهر جمع می‌شد که گاهی به ناچار با تیر هوایی خیل عظیم تماشاگران را متفرق می‌کردند.

او خاطره جالب دیگری هم از اجرای این نمایش دارد که آن را از زبان خودش روایت می‌کنیم:

«بعد از نزدیک به چهار ماه اجرا، دو سه گروه فیلمبردار روز آخر اجرا آمدند که فردایش نمایش را فیلمبرداری کنند تا یادگاری و خاطره‌ای از این کار بماند، چون آن زمان ویدیو نبود. خاطرم هست که یکی از بازیگرها، آقای ایرج طهماسب، نیامد. هر چه صبر کردیم، نیامد، دو روز، سه روز، ۵ روز و بعد دکور را جمع کردیم. سالن را هم تحویل دادیم و عذر دوستان فیلمبردار را هم با شرمندگی خواستند. بعد از ۱۵ روز ایشان سر و کله‌شان پیدا شد. در بحبوحه شلوغی‌های دهه ۶۰ ایشان رفته بود یک چلوکبایی که در یک زیرزمین بود، غذا بخورد . اشتباهی ریخته بودند و ایشان را هم به عنوان زندانی سیاسی گرفته بودند تا بیاید و ثابت کند که من چه کسی هستم، ده پانزده روز طول کشیده بود. ما نیز در این مدت از او بی‌خبر بودیم. مطمئنا اگر خبر داشتیم، ممکن بود یک جوری این را حفظ کنیم. مثلا بگوییم بعد از ۱۵ روز دوباره بیاییم و جمع بشویم و کار را به سرانجام برسانیم و یک چنین کارهایی.»

در هر صورت این نمایش نیز مانند بیشتر نمایش های موفق آن زمان بعد از اجرا به پایان می رسد بدون اینکه امکان ضبط و ثبت ان برای نسل های آینده وجود داشته باشد.

در این سال‌ها بهرام شاه محمدلو در نمایش‌های دیگری نیز به ایفای نقش پرداخته اما همچنان سبک و سیاق خود را که گزیده‌کاری است، حفظ کرده است.

منبع: حکایت سال‌های کودکی، گفتگوی داود کیانیان با بهرام شاه محمدلو، تاریخ شفاهی یکصد سال تئاتر کودک و نوجوان، نشر ثالث.

شبی که نور را بلعیدم آن‌جا بودی، روی صحنه می‌رود

نمایش «شبی که نور را بلعیدی آن‌جا بودم» به کارگردانی منادا ناطقی از ۲۷ آذر در سالن انتظامی خانه هنرمندان ایران روی صحنه می‌رود.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر به نقل از روابط‌عمومی گروه، پوستر نمایش «شبی که نور را بلعیدی آن‌جا بودم» به نویسندگی مهرنوش دقیقی و کارگردانی منادا ناطقی با طراحی محمد شمس منتشر شد. این نمایش از روز دوشنبه ۲۷ آذر ماه ساعت ۲۰:۳۰ اجراهای خود را در سالن انتظامی خانه هنرمندان ایران آغاز می‌کند. تهیه‌کنندگی این اثر نمایشی را مصطفی ناطقی بر عهده دارد.

در خلاصه‌ داستان این نمایش آمده است: «امشب قرار است زنی باردار به دریا برود و هیچ‌وقت بازنگردد.»

در این نمایش، که کاری از گروه «یاتوک» است، غزاله مظفری، سحر صبحی و سعید فرخی ایفای نقش می‌کنند.

سایر عوامل نمایش «شبی که نور را بلعیدی آن‌جا بودم» عبارتند از امیر پارسائیان‌مهر مجری طرح، سعید فرخی دستیار کارگردان، عاطفه جعفری طراح گریم، مهران زاغری طراح صحنه و نور، محمد شمس و مهرنوش محمدی طراح پوستر و بروشور، کورش توکلی ساخت تیزر، هلیا میرهادی طراح لباس، یکتا اعتمادی موسیقی، درنا معتمدی، دیانا حبیبی عکاسان، امیر پارسائیان‌مهر مدیر روابط‌عمومی و تبلیغات.

منادا ناطقی فارغ‌التحصیل کارشناسی رشته کارگردانی نمایش و فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد رشته تهیه‌کنندگی تلویزیون است.

نمایش «شبی که نور را بلعیدی آن‌جا بودم» از ۲۷ آذر ماه، ساعت ۲۰:۳۰ در سالن انتظامی خانه‌ هنرمندان ایران میزبان تماشاگران خواهد بود. علاقه‌مندان به تماشای این اثر، می‌توانند به خیابان طالقانی، خیابان موسوی شمالی، بوستان هنرمندان، خانه هنرمندان ایران، تماشاخانه استاد انتظامی مراجعه یا از طریق سایت تیوال به آدرس www.tiwall.com/p/swallowed.light اقدام به رزرو و تهیه بلیت کنند.