سیر تکامل مد و حجاب گریم در کشور های مختلف/ ۲

فریبا فرجی مدرس گریم و ماسک در دانشگاه و طراح لباس

بخش دوم : صفویان ، افشاریه و زندیه ، قاجاریه

صفویان : این سلسله با نهضت گروه قزلباش رواج و با صوفی گری پا گرفت. پیترودالواله از

سیاحان دوره صفوی در سفر نامه خود ارایش موهای زنان ایرانی را شبیه زنان بغدادی دانسته

است و به رشته مروارید هایی که از پیشانی بند انها اویخته بود اشاره میکند همچنین زنان رشته

هایی از موهای خود را از دو طرف چهره به پایین میریختتند به نحوی که این رشته ها چهره انها

را در بر میگرفت . از مالکهای زیبایی این دوره داشتن گیسوان بسیار بلند بوده ، گاه بلندی گیسوان

زنان تا پاشنه پای انها میرسیده . زنان گیسوان خود را چند گیس میبافتند و با غالیه خوشبو

میکردندو سر بافته ها را با مروارید و زیور های دیگر می اراستند و پشت سر می اویختند . زنانی

که گیسوان بلندی نداشتند ، از بافته های مصنوعی ابریشمی ) کاله گیس یا سر گیس( استفاده

میکردند. ظاهرا در اواخردوره صفویه جا دادن گیسوان در کیسه ای مخملین که از پشت اویزان

.میشد ) گیسو بند( نیز مرسوم شده بود

.نوار نازک رنگینی نیز بر پیشانی میبستند که به ان پیشانی بند ) تیار ( میگفتند

زنان با توجه به بضاعت و شان و پایگاه اجتماعی خود ، جواهر و سنگ های قیمت بروی موهای

. بلند بافته خود مینهادند

روی سر کاله یا وسیله زینتی خاصی نمیگذاشتند . دور گونه ها و اطراف چانه یک یا چند رشته

مروارید به وسیله قالب وصل میکردند و در حقیقت نیمی از صورت ان ها در زیر دانه های

مروارید پنهان میشد که زیبایی خاصی به انها میدادو سر خود را کامال میپوشاندندو روی ان پارچه

.ای میانداختند که روی شانه هایشان میافتاد و از جلو گردن و سینه هایشان پوشیده بود

. برای بیرون رفتن ، از یک چادر به رنگ روشن یا سفید استفاده میکردند

. زنان ایرانی در دوره صفویه چهار پوشش جداگانه داشتند

.دو تا از ان ها در خانه و دو تای دیگر در بیرون از خانه بود

.پوششی روسری مانند که غالبا به منظور ارایش است و تا پشت اندام را میپوشاند ۱.

چارقد که پوششی سه گوش است میانش را روی سر میاندازند و وسط دو دامن ان را زیر چانه ۲.

.به نوعی میبندند یا گره میزنند که روی سینه را بپوشاند و دامن سوم پشت سر را مستور بدارد

.چادر که سراسر اندام را بپوشاند ۳.

چیزی شبیه دستمال است که روی شقیقه بسته میشود روی این روبند ان جا که چشم است شبکه ۴.

.های برای دیدن تعبیه شده است

دستمان سه گوش که پارچه ای سه گوش و کوچک و سمبوسه مانند بود و در روی این دستمال سه

گوش و یا زیر ان کالهک هایی میگذاشتند کا کامال موها را میپوشاند.ت

زنان طبقات پایین و گروهی از زنان بازرگانان و طبقات متوسط هنگام حضور در مجالس عزاداری

.امام حسین از چادر های سیاه و روبندهای سفید استفاده میکردند

زنان روسپی در این مجالس از لباس تمام ابریشم و چادرهایی از پارچه های لطیف زردوزی شده و

. با روی باز در این مجالس مینشستند

:مو و ریش و سبیل مردان

تراشیدن موهای سر توسط مردان در دوران صفویه مرسوم بود. همچنین گذاردن ریش سیاه و پر

پشت و اراسته ای که به دو قسمت تقسیم شده بود ، در این دوره رایج شد .روحانیون دوره صفوی

ریش انبوهی میگذاشتند و سپاهیان و مردم نظامی سبیل بزگ و انبوهی داشتند که انتهای دو سر ان

. به بناگوش میرسید

شاهزادگان دوره صفوی گیسوان بلند بافته و ریش انبوه داشتند ، ریش و سبیل و موی سیاه از

بارزترین ویژگیها در اوایل دوره صفویه بود . در دوره شاه عباس ریش زده میشد و سبیل های

بسیار بلند که تا بنا گوش میرسید . شاه عباس سبیل را ارایش صورت مرد میدانست و بر حسب

. بلندی و کوتاهی سبیل به نظامیان حقوق پرداخت میکرد

.مردان برای سیاهتر جلوه دادن مو ، ریش ، سبیل انها را با وسمه و حنا رنگ میکردند

شاه طهماسب اول با ریش و سبیل

شاه عباس صفوی بدون ریش و سبیل بلند تا بناگوش

: دستار ) دلبند (

گرامی ترین و محترم ترین سربند در دوره صفویه است ، چندان سنگین میباشد که به زحمت وزنش

را روی سرمیتوان تحمل کرد . برداشتن کاله یا دستار از سر و برهنه بودن سر در میان جمع

زشت و زننده است . پارچه دستار به قطعه پارچه گلدار و گران بها تری به عرض شش یا هفت

شست منتهی میشود که به هنگام بستن دستار ان را مانند جیقه ای از داخلش در میاوردند ، در زیر

.این دستار زمخت و حجیم گاهی شب کاله یا عرق چین که به دور ان دستاری پیچیده شده است

شاه عباس با زنان خودتنها به شکار میرفت و در این گونه شکارها با روی باز بر اسب مینشستند و

چون زنها بدون پوشش بودند مردان مسیر موکب شاه را ترک و خواجگان انجا را قرق میکردند.

عکس که مشاهده میکنید زنان شاه در حین شکار را نشان میدهد

گه لچک بر سر دارند و بقل موها از زیر لچک بیرون امده

:دوره افشاریه و زندیه

کیفیت ارایش و زیور االت و پوشش زنان در عهد افشاریه و زندیه متاثر از دوره صفویه است. در

دور

ه افشاریه به جز کاسته شدن تجملها و زیورها و پوشش و ارایش، تحول چشمگیر دیگری در این

. زمینه پیش نیامد

به گزارش برخی منابع تاریخی نادر شاه افشار به تغییر دادن و منسوخ کردن برخی اداب و سنن که

از دوره صفویه باقی مانده بود پرداخت از جمله با حنا بستن ریش و مو و دست و پای سربازان و

. نظامیان مخالفت کرد

نادر شاه افشار خودش مخالف تجمالت بود ولی خودش بسیار از تجمالت استفاده میکرد، بازوبند

مرصع به جواهر که روی استین قبای سلطنتی بسته میشد و این بازو بند با قالب کمر بند و تاج

.جواهر نشان او از جهت شکل وفرم هماهنگی خاصی دارد

و دارای ابروهای کمانی مشکی و ریش و سبیل پر و مشکی بود ولی دیگر از سبیلهای بلند دوره

.صفویه خبری نبود

یک نگاره در دوره زندیه زنی را با موهای اراسته که از پشت سر اویخته است و کالهکی مجلل

قالب دوزی شده و پشت کالهک پارچه ای طرح دارو دراز

از پشت اویزان است، و زیور نشان بر سر دارد زن به النگو و گردنبند های بلند مزین است ،

جلوی موهای خود را چیده ، و بطور چتری روی پیشانی درست کرده و جلوی چتری را به

صورت مثلث درست کرده ، ظاهرا چتری جلوی سر در این دوره مرسوم بوده است. سیاه کردن

.چشمها با سرمه و کشیدن ابروها با وسمه از ویژگیهای ارایش زنان در عهد زندیه است

زنان توری یا پارچه ای نازک و زیبایی را بطور ازاد روی سر انداخته و ان را بوسیله رشته های

مروارید یا نیم تاج و جقه و پیشانی بند و پرهای زیبا و زنجیره ، مانند زنان هندی روی سر بند

میکردند و گوشه های ان را که از پشت سر اویخته بود رها میساختند و گیسوهای بلند خود رانیز

بطور ازاد در پشت سر یا روی شانه ها میریختند ، زلف و طره ها را روی پیشانی با اشکال

.گوناگون و قشنگ چیده و مرتب میکردند

گاهی نیز یک کالهک زیر توری بر سر و حاشیه ان را با نگین ها و اویزهای ظریف زینت

.میدادند

نوع دیگر کالهک بسیار ظریفی است که جلو ان تاج کوچکی دارد و با بند مروارید ان را به موها

. وصل کرده اند و پارچه ای ظریف و حریر مانند و بلند با نقش های متفاوت به کالهک وصل است

ارایش موها بدین گونه است که دو قطعه باریک در دو طرف صورت را جدا کرده و پیچ میدهندو

. مابقی مو در پشت سر اویزان است

چادر: زنان برای خروج از خانه چادر سفید، سیاه ، بنفش به سر میکردند که سراسر بدن انها را

. میپوشاند چادر را با قیطان یا بندی نگه میداشتند

روبنده : پارچه چهار گوشی بود مستطیل و دراز که در باالی پیشانی به کاله یا روسری و یا چادر

. وصل میشد و در محدوده ی چشم شکافی افقی برای دیدن تعبیه میکردند

.مقنعه : مقنعه در میان زنان طبقات متوسط و پایین اجتماع همچون مثل دوره صفویه رواج داشت

مردان جوان عهد زندیه صورت خود را میتراشیدند و ابروهای خود را میکشیدند و گاه داخل چشم

.را سرمه میمالیدند

عمامه و دستار به سر میگذاشتند و قسمتی از زلف جلو سر شان را بیرون میگذاشتند و موها را تا

پشت گردن بلند میکردند و از زیر دستار بیرون میگذاشتند. برخی از مردان جوان در عهد زندیه

.حتی جوانان کم سن و سال برای انکه خواجه جلوه نکنند ، ریش انبوه و سیاهی میگذاشتند

برخی از مردان موهای دو طرف سر را حلقه ای میکردند و از زیر کاله بیرون میگذاشتند

:دوره قاجاریه

در دوران اول سلطنت قاجاریه پوشش و ارایش زنان ادامه پوشش و ارایش در دوره زندیه بود که

عبارت بود از تور نازک همراه با کالهک یا عرق چین مزین به انواع جواهر ، این پوشش تا دوره

. فتحعلی شاه ادامه داشت

زنان ثروتمند در خانه از عرق چین گلدوزی شده و گوهر نشان همراه با جقه مرصع به جواهر

استفاده میکردند که از زینت های بسیار رایج در این دوره بود. بطور کلی شاهزاده خانم ها و زنان

اشراف در مراسم ویژه از تاج های مرصع به جواهرات گوناگون و در غیر این صورت یعنی در

.مواقع غیر رسمی از نیم تاج های سبک با جواهرات کم تر که با پر زینت یافته بود استفاده میکردند

موهایشان را از پشت پیچ و تاب داده و بدور بدن میاویختند و جلوی موها را بصورت چتری کوتاه

.میکردند

 

 

مالکهای زیبایی در عهد قاجار به دوره های پیشین تقریبا شباهت داشت ، غایت زیبایی زنان چاق و

فربه بودن بود ، حتی زنان دامن های خود را به زیر شکم میکشیدند که شکم گرد و تو پرشان نمایان

باشد . صورتی گرد و تو پر و همراه با غبغب نشان از ثروت و زندگی مرفه بود، چشمان درشت و

خمار و مژگان بلند ، ابروان پهن و پرپشت و پیوسته و سیاه ، بینی کوچک و منقاری مورد پسند

.بود. از این رو زنان قاجاریه از ابزار و لوازم ارایش ویژه ای استفاده میکردند

ابروان را با وسمه پهن و بلند و سیاه میکردند ، وسمه از گیاهی به همین نام بدست میاید برای این

کار وسمه را درون ظرفی به نام ) وسمه جوش( میپختند و سپس با کمک قاشق یا پارچه ای گرد و

توپ مانند لعاب وسمه را روی ابرو میگذاشتند و سیاه میکردند. عقیده داشتند که وسمه برای تقویت

.مو و ابروان و مژه سودمند است

اسفند را نیز مانند چای دم میکردندو دم کرده ان را به موها میزدند ، برای جلوگیری از سفید شدن مو

به مژگان ، چشمان سرمه را میلی از عاج به چشم میکشیدند) چنان به سرمه اعتقاد داشتند که جنبه

درمانی دارد به چشمان کودکان تازه متولد شده نیز سرمه میکشیدند و اعتقاد داشتند سرمه از چشم

زخم نگاه میدارد (

سبیل های خود را بند نمیانداختند و گاه معتقد بودند نمک قیافه زن در سبیل است و کسانی که سبیل

.نداشتند برای خود سبیل میکشیدند

با سفید اب صورت خود را چون برف سفید میکردند )سفید اب روی معروف ترین سفید اب بوده که

اصل ان مخصوص تبریز میباشد و با هزینه گزاف سفارش میدادند تا از تبریز برایشان بیاوردند و

هنوز هم سفید اب روی تبریز مورد توجه بعضی اشخاص میباشد ، سفید اب روی در ۲ رنگ

.وجود سفید و دیگری سفید مایل به صورتی و بسیار لطیف و نرم است (

یک صابونی بود که به ان هفت گیاه میگفتند و از امیختن گیاهان دارویی و خوش عطر و بو بدست

.میامد . صابون مراغه نیز مورد استفاده قرار میگرفت و باعث نرمی و لطافت پوست میگردید

زنان در دوره قاجار به داشتن خال بر روی گونه و چانه وحتی لب می نازیدندو با ان جلوه گری ها

میکردند . حتی اگر خال نداشتند ان را بوسیله سرمه یا زغال به چهره میزدند ، یا بوسیله سرمه و

چند سوزن نوک تیز که درون سرمه دان زده شده بود بصورت خال کوبی ، خال درست میکردند.

در برخی مواقع دور مچ دست ، دور مچ پا، باالی ابروان ، روی چانه، و گاه روی بدن را نیز

خالکوبی میکردند ولی بدلیل این که زنان در حجاب بودند عکسی وجود ندارد، خالکوبی با سوزن

درد ناک و با مشکالتی همراه است ، اما سختی اش را تاب میاوردند تا خود را در چشم دیگران

.مقبول و دلپسند نمایند

زنان گاه موهای خود را مانند زنجیر به هم میبافتند و اویزان نگه میداشتند و برای جلوگیری از باز

شدن رشته های مو ان را با قیطان ابریشمی می بستند و گیس بافت میکردند . در ان زمان در یکی

از بازارهای چهار سوی تهران کاروانسرایی بود که در انجا گیس های عاریتی و یا کاله گیس

. فروخته میشد

کاله گیس : برای درست کردن کاله گیس یک پارچه کتان اب ندیده را قالب سر میگرفتند و موها را

با قیر یا موم به پارچه میچسباندند ، کاله گیس ها سالها و شاید تا اخر عمر شسته نمیشد و هم بوی

.نامطبوعی داشت و هم مانند نمد در هم پیچیده میشد

زنانی که موهای کم پشت و نازک داشتن از این گیس ها استفاده میکردند . ) بیماری کچلی ، طاسی

یا همان گری باعث ریختن بخشهایی از مو سر میشد زنانی که دچار این بیماری میشدند در رنج و

عذاب بودند و بنا به مشکالت پیش امده از گیس های عاریتی استفاده میکردند و گاه برای این که از

این بیماری نجات پیدا کنند ، الوچه و موم را مخلوط و گرم میکردند و این مواد را روی پارچه ای

اب ندیده می مالیدند و ان را روی سر می بستند و بعد از ۱۵ روز که خوب خودش را گرفت و

سفت شد ان را از روی سر بلند میکردند و بسیار درد ناک بود و از سر خون میامد و این عمل را

.سه تا هفت هفته انجام میدادند و به ان زفت میگفتند (

زنان بدلیل این که موهای بلندی داشتند و اگر دچار مشکل شپش و یا رشک در سر میشدند،

کنیزکانی داشتند، که به شانه های چوبی و البالی دندانه های شانه نخ میبستندو موها را شانه

.میکردند و نخ های الوده را مرتب عوض میکردند تا موهای سرشان پاکیزه شود

استفاده از زیور االت در میان زنان طبقات مختلف عهد قاجار مرسوم بود و هر زنی متناسب با

بضاعت مالی زیور الت استفاده میکرد ، اما زنان اشراف و درباری بدلیل چشم و هم چشمی بسیار

افراط میکردند ، نیم تاج ها و سنجاقهای گوهر نشان ، گوشواره ، سینه ریز ، النگوها و انگشترهای

.بیشمار بر سرو گردن و دست می اویختند

یکی دیگر از اداب خود ارایی زنان گرمابه رفتن بود ، معموال زنان قاجار هر دفعه که به گرمابه

میرفتند ، به شست و شوی سر و بدن و حنا بستن و رنگین کردن دست و پا می پرداختند و در سر

بینه گرمابه توسط دالکان و ارایشگران از هر جهت اراسته میشدند . از این رو زنان ساعت ها در

گرمابه میماندند ، حتی در گرمابه هاجا

برای پخت نان ، تنور وجود داشت و نان تازه و گرم همراه با خوراکی که اورده بودند را

.میخوردند

چارقد: در دوره ناصرالدین شاه و هم زمان با مد شدن شلیته و شلوار ، چارقد یکی از اصلی ترین

پوشش سر خانم های اندرونی میشود . انها چارقد را زیر گلو سنجاق میکردند به این ترتیب که از

یک پارچه ی نازک حریر و یا پارچه های گلدارکه به شکل مربع بود ان را تا میزدند و تبدیل به

یک مثلث می کردند و سپس ان را روی سر قرار میدادند

چارقد قالبی: چارقد قالبی از جمله چارقدهای رایج در اندرونی ناصرالدین شاه بود که خانم های

اندرونی مخترع ان بودند و بهترین نوع ان افتابگردانی خوانده میشد و ان چارقدی بود که افرادی

.خبره در این کار، سر چارقد را با نشاسته قالب میگرفتند و به خانم های درباری عرضه میکردند

چادر: چادر روپوش بسیار گشادی است که به شکل کلوش و یا مربع بریده میشد و تمام بدن از سر

.تا پا را میپوشاند

بطور کلی

پوشش زنان در خارج از خانه چادر بود و انواع گوناگون داشت ، که عبارت بود از چادر نماز

چیت ، کرباس ، مخمل و اطلس ، کرباس ، پیچازی چهارخانه به رنگ های ابی و قهوه ای و سرخ

.که در روستاها بکار برده میشد

چادر سیاه ، بنفش ، ریشه دار پنبه ای یا ابریشمی که در یزد بافته میشد و بسیار با دوام بود و بعد

این کار منسوخ شد و به جای ان حاشیه سر خود به رنگ های ابی ، قهوه ای ، سفید ، به عرض دو

. انگشت در اطراف چادر مشکی معمول گردید

جلوی چادر مشکی را بندی میدوختند که هنگام سر کردن چادر ان را به زیر گردن می انداختند

ولی سپس بند را به قسمت جلو چادر دوخته و دو سر ان را ازاد می گذاشتند که هنگام سر کردن ان

.را در پشت کمر محکم میکردند که به ان چادر کمری میگویند

روبنده:روبنده از عناصر مهم پوشش زنان به هنگام بیرون رفتن از خانه بود ، عالوه بر چادر و

چاقچور زنان بوسیله پارچه ای از کتان سفید به عرض و طول ۲۵ تا ۶۰ الی ۷۰ سانتی متر با

. بندی روی پیشانی میبستند و تا روی سینه میامد

گاه این روبنده ها با قالب هایی از نقره و طال و جواهرات دیگر از پشت بسته میشد. روبنده در جلو

چشم توری دارد به عرض تقریبا هفده و طول نه سانتی متر که به زنان اجازه میدهد جلوی پای خود

را ببینند و گاه این توری ها با نخ های مختلف ویا ابریشم با سلیقه و اشکال خاصی دوخته میشد و

.منبع در امدی بود برای بعضی از زنان هنرمند و یک هنر خاص در این دوره محسوب میشد

پیچه یا نقاب: پیچه و نقاب که بطور مشبک و از مو تهیه میشد ، اقا ذکاء میگوید پیچه و نقاب

.مخصوص زنان بدکاره بود

ارایش مردان: مردان قاجاری هم در ارایش و اراستن خود دست کمی از زنان نداشتند ، از همه

شناخته تر شده فتحعلی شاه قاجار را میتوان نمونه اورد که ساعت ها سرگرم اراستن و ارایشگری

خود می شد . و دوست داشت کمری باریک مانند زنان داشته باشد و به همین رو نقاشان در کشیدن

.تصویر او اغراق میکردند

فتحعلی شاه ریش های بلند و پر پشتی داشت و به انها بسیار میرسید و از عطر و روغن های

.خوشبو ، زیور االت وجواهر بسیار استفاده میکرد

مردان کشتی گیر در ان زمان برای متمایز جلوه دادن خودشان موهای جلو سر را میتراشیدند و

موهای اطراف شقیقه را نگاه میداشتند و این که جلوی موها را میتراشیدند نشانه مردی و پهلوانی

.بود و ریش ها را میتراشیدند و سبیل می گذاشتند

.مردان قاجار در دوره ناصرالدین شاه ریش ها را از ته می تراشیدند و سبیل می گذاشتند

مردان زیور االت را به لباس خود می اویختند ، ساعتهایی با زنجیر طال و نقره که به جیب جامه

. روی ان متصل میشد استفاده میکردند

.و نیز انگشترهای عقیق و فیروزه و تسبیح از عالیق مردان بود

ناصرالدین شاه قاجار

: بخش سوم قسمت اول

فریبا فرجی مدرس گریم و ماسک در دانشگاه و طراح لباس

موضوع : سیر تکامل مد و حجاب ) گریم( در کشورهای مختلف

بخش سوم

قسمت اول : مصر باستان ، اشوریان و بابلیان ، یونان باستان ، رم باستان ،

مردم اروپای شمالی

مصر باستان : به تمدنی در حوالی رود نیل گفته می شود که ۳۰۰۰ سال پیش از میالد تا زمان

تسخیر مصر توسط اسکندر مقدونی حیات داشت . هرودوت تاریخ نگار یونانی از مومیایی ها و ،

وسایل دفن شده با ان ها و همچنین از نقاشی مقبره های سلطنتی شواهدی بدست اورد که نشان می

دهد در مصر باستان اقدامات کازمتیکی یا ارایشی بهداشتی نه فقط برای زیبایی بلکه برای تشریفات

. مذهبی نیز بکار گرفته می شد

مرد و زن مصری به استثنای مواقعی که سوگوار بودند ، به دالیلی مانند دستورهای مذهبی ، تمیزی

و گرما ، موی سر را می تراشیدند. ثروتمندان کاله گیسی از پشم یا الیاف خرما بر سر می گذاشتند

، در حالی که اقشار کم درامد کاله کوچک و بدون لبه ای از نمد داشتند . کاله گیس محافظی کامل

برای جلو گیری از تابش اشعه خورشید بود و ان پارچه ای مشبک بود که از درون شبکه های ان

موی انسان یا پشم حیوان گذرانیده و به شکل کاله بر سر گذاشته می شد ، همچنین باشلقی راه – راه

یادبرودری دوزی شده از کتان یا پشم داشتند که تمام سر و گردن را می پوشاند . مصریان برای

نگهداری مو نواری به دور سر می بستندو در پشت گره می زدند .زنان ، اغلب گلهایی از نیلوفر

ابی را به مو بند خود می افزودند. نیلوفر ابی نمادی از وفور نعمت بود. همان گونه که افعی ،

.نمایانگر قدرت سلطنتی و پر مقدس نمادی از حکومت به شمار می رفت

ارایش در مصر باستان : ارایش را هر دو جنس زن و مرد در مصر باستان به کار می بردند . مواد

ارایشی نه فقط برای تز یین بلکه برای انجام ایین های مذهبی نیز استفاده می شد . نمک های حاوی

سرب

۸برای ارایش چشم ها استفاده می شد . در صندوقچه های ارایشی به دست امده در تجهیزات تدفین ،

ادواتی مثل سایه چشم و جوهر هندی برای مژه و ابروها یافت شده است انتیموان )عنصر انتیموان

یک شبه فلز بسیار شکننده است و از عناصر گروه نیتروژن است ، از نقاشی های بجای مانده از

مصر باستان ، خط چشم زیبایی که دور چشم انسان ها رسم شده رنگ ان بوسیله انتیموان تامین می

شد. نوع فلزی انتیموان ظاهری روشن و نقره ای رنگ داشته است . فرم غیر فلزی ان عمدتا به

شکل خاکستری است این ماده گاهی در طبیعت بصورت ازاد یافت می شود اما معموال از سنگ

معدن بدست می اید. ( پودر شده جزء اصلی تشکیل دهنده جوهر هندی بود . ارایش های قهوه ای

را با اکسید اهن و خاک رس می ساختند . ارایش های سبز را با مواد حاوی مر مر سبز اسیاب شده

ساخته می شد . رنگ سیاه مخلوطی از فلز، سرب ، مس ، خاکستر و بادام سوخته درست می شد.

سرخاب برای گونه هایا لب ها از هماتیت ) نوعی اکسید اهن ( به دست می امد، رژ لب نیز با همین

.مواد معدنی به صورت امیخته با انواع روغن و موم زنبور عسل درست می شد

زنان اطراف چشمان خود را به رنگهای سیاه و سبز در می اوردند ، لبها و گونه ها را سرخ و سفید

می کردند و برای رنگ کردن انگشتان حنای نارنجی بکار می بردند. همچنین مسیر رگهای سینه

.شان را با رنگ ابی مشخص می ساختندو بدن خود را به روغن های معطر می اغشتند

در مصر باستان برای جلوگیری از سفیدی مو از روغن کرچک استفاده میکردند . محصولی از

شنبلیله داشتند که برای جلوگیری از نازک شدن مو استفاده می شد . شوره سر با خمیری که از جو

.اسیاب شده و نوعی گندم بدست می امد درمان می شد

. مصریان باستان عطر های خود را از گیاهان معطر مثل کندر ، هل ، دارچین می ساختند

:مراقبت از پوست در مصر باستان

خمیری از مرمر سفید پودر شده و عسل در زمان مصر باستان برای داشتن پوست نرم استفاده می

شد. جعبه لوازم ارایش در میان تدفین یافت شده است . انواع چربی هایی که از احشام غازها و وال

ها بدست می امد همچنین روغن های گیاهی مثل کرچک و برزک نیز استفاده می شد . حدودا از

سال ۱۴۰۰ قبل میالد روغن زیتون و بادام نیز از یونان وارد مصر گردید . مصری ها از شنبلیله

. نوعی پماد ، برای جوان سازی تهیه میکردند

بهداشت بدن در مصر باستان: ابتدا صابون برای مصریان ناشناخته بود . اما انها برای تمیز کردن

خود از نمک های طبیعی و خاکستر گیاهی استفاده میکردند. پاپیروس نام یک گیاه است ، همچنین

روش ساخت که برای مراقبت از دهان و دندان جویده می شد در پاپیروس های مصری یافت شده

است . در نوشته های پاپیروس دستورالعمل های موبری یافت شده . همچنین مو کن و قیچی در

تجهیزات تدفین پیدا شده است . بخور و ضد عفونی منزل با استفاده از مواد خوشبو ) اروما( مثل

. رزین ها و تربانتین ها توسط مصریان انجام می شده است

مردان ریش و سبیل خود را میتراشیدند، اما فراعنه و بلند پایگان ریش مصنوعی میگذاشتند و ان را

با بندی از طال یا مو بندی که زیر کاله بود می بستند . مردان نیز چون زنان مصری از انواع زیور

،

چون گوشواره ، گردنبند ، النگو، مچ بند ، و ساق بند بهره می جستند . سنگهای عقیق و مرجان و

الجورد کنده کاری شده را نیز بر زیورهای خود نصب میکردند . پیراهنها را با زیبایی و مهارت

.بسیار با نخهای زر کهدبه شکل الیافی باریک در امده بود ، برودری دوزی میکردند

برای ممانعت از تابش اشعه خورشید و دفع گرما چتر ، و برای خنک کردن هوا بادبزن هایی از پر

،. پاپیروس با دسته بلند وجود داشت که توسط خدمه حمل میشد و ویژه مردان صاحب مقام بود

:بابلیان و اشوریان

.گرچه تمدن بابل و اشوریان همزماندبا مصر اغاز گردید ولی هرگز نتوانست با ان برابری کند

ایالم ، اشور ، سوریه متفقا تحت فرمانروایی امپراتوری بابل بودند . اشوریها در سالد ۱۲۵۰ قبل

میالد بر امپراتوری بابل غلبه یافتند و طی قرن هشتم و هفتم قبل میالد به اوج فرهنگ خود که

.امیخته ای از چند فرهنگ بود رسید

اشوریان از صابون استفاده میکردند که در ابتدا مصریان به عنوان پاک کننده طبیعی بنام ساپونین

درست میکردند و اشوریان نیز به اب هایی کا در ان استحمام می کردند روغن های معطر و گران

.بها می افزودند

محصوالت نرم کننده پوست بدن بسیار شهرت داشتند و موادی که بر پوست بدن می مالیدند برای

اولین بار در حدود ه ار سال پیش از میالد مسیح بکار برده شدند .این مواد را از پودر سنگ خارا

درست میکردند و زنان اشوری برای ماساژ بدن و نرم کردن پوست از ان استفاده میکردند،

اشوریان پیش از دوش گرفتن کاری که بیشتر مواقع انجام میدادند یا مشتی شن بدنشان را به شدت

. می مالیدند تا منافذ پوست تمیز شود

بابلیان به موهای خود می بالیدند و همیشه ان ها را با دقت خاص میبافتند ، روغن میزدند و معطر

. میکردند

لباس زن و مرد مشابه بود و تنها شال زنان بزرگتر بود. لباسها از پشم یا کتان بود و روی انها با

زیبایی و مهارت ، نقش هایی از گل سرخ برودری دوزی شده بود، این نوع برودری دوزی به هنر

بابلی شهرت یافت . رنگهای قرمز ، سبز ، ابی و بنفش درخشان ، رواج داشت. کندیس بنفش رنگ

با برودری دوزی زرین ویژه پادشاه بود . کاله پادشاه از پشم ، مزین به سوزن دوزی و جواهر بود.

گاهی در لبه باالی ان یک ردیف پر کوتاه نیز نصب می شد. رجال و مردان بلند پایه یک نیم

. تاجمرصع بر سر می گذاشتند

مردان ریش و موی بلند و مجعد داشتند که به انها گرد طال می پاشیدند . زنان و مردان خود را با

گوشواره ، گردنبند ، و دستبندهای طال و نقره مرصع می اراستند . کفش ها ، سندل پاشنه دار بودو

حلقه ای از چرم ، انگشت بزرگ پا را در خود میگرفت و با تسمه ای به مچپا بسته میشد. سربازان

چکمه های ساق بلند چرمین می پوشیدند . چتر وباد بزن به عنوان وسیله ای برای جلوگیری از

. تابش خورشید و دفع گرما مورد استفاده بلند پایگان قرار می گرفت

اصالعات دقیق درباره زنان در دست نیست، چرا که زندگی زنان در انزوا می گذشت، هیچگاه

. تندیس یا نقش برجسته ای با تصویر زنان ساخته نشده که به دست ما رسیده باشد

:یونان باستان

به تمدنی گفنه می شودکه متعلق به دوره ای از تاریخ یونان است که از دوره باستانی ششم تا هشتم

قبل از میالد مسیح شروع شده و تا عصر کالسیک ) حدود قرن شش تا هفت ( بطول انجامید.

. بالفاصله بعد از این دوران اغاز اوایل قرون وسطی و امپراتوری رم شرقی بوده

مردان و زنان یونانی به استفاده از عطر و روغنو مواد خوشبو کننده معتاد بودند ، و انها را به

. مقدار فراوان به سر و بدن خود می مالیدند ، برای مراسم مذهبی و حتی دارو استفاده میکردند

یونانیان قدیم نیز چیزهایی درباره ارایش می دانستند ، ریمل ان ها ترکیبی از صمغ و دوده بود که

کمی خشن بنظر می رسید. زنان یونانی گونه هاشان را با خمیر گیاهی که از میوه توت و دانه های

له و خرد شده درست شده بود رنگ میکردند تا به انها رنگ درخشان و سالمی دهند . خانم های

یونانی از موادی بنام ) ورمیلیون( برای ارایش صورت استفاده می کردند که به رنگ قرمز روشن

.بود و از ترکیب نمک های جیوه در ساخت ان استفاده میشد

همچنین عادت خطرناکی را رواج دادند و ان استفاده از سرب سفید و جیوه برای ارایش صورت

شان بود تا رنگ صورتشان مانند گچ سفید بنظر برسد ، اما این مسئله برای انها ناشناخته بود که

فلز های سنگین مانند اینها از طریق پوست جذب میشود و منجر به مرگ زود رس می گردد . این

.عادت تاسف انگیز تا قرون متمادی به طول انجامید

جالینوس پزشک یونانی این مسئله را تشخیص داد و نوشت چهره زنانی که اغلب صورتشان را با

جیوه رنگ میکنند با وجود سن کم مانند صورت میمون پیر و چرو کیده می شود . شهرت جا لینوس

هم به دلیل مهارت در پزشکی و هم بخاطر این که برای اولین بار کرم سردی از موم زنبور عسل ،

روغن زیتون درست کرد. ) امروزه نیز بعد از استخر و سونا بهترین ماسک خانگی ترکیب عسل و

روغن زیتون می باشد(. همچنین مشاهده کرد که حلزونهای له شده ، مرطوب کننده بسیار موثری

هستند و برای چند قرن این موجودات را در لوازم ارایشی بکار میبرند . رسم

دیگر یونانیان استفاده از حنا برای رنگ انگشتان بود. همچنین از موی بز ابروی مصنوعی درست

. می کردند و به کمک صمغها و رزینهای طبیعی به پوست خود می چسباندند

به روایت تاریخ مردان تا زمان اسکندر ریش می گذاشتند . انان موی خود را کوتاه می کردند و به

پبشانی مو بند می بستند . زنان موی خود را بلند نگاه میداشتند ، و ان را به صورت جعد هاط ریز

در می آوردند، و یا در میان سر فرق باز می کردندو دنباله موها را در پشت گردن به صورت

شینیون در می اوردند. برای این کار ، از سنجاق سر استخوانی یا عاج ساده یا طال کاری شده ،

بهره می جستند . از نوعی سنجاق سر به شکل سیم طالی مارپیچ نیز استفاده می کردند. موی انها

بطور طبیعی بور بود ، اما گاهی نیز کاله گیس بر سر میگذاشتند و یا موهای خود را رنگ

میکردند. روسری به موها می پیچیدند و یا ، رها می کردند . موی سر را با عطر ، گل و روبانهای

رنگین ، می اراستند و تاج و نیم تاج از مفتول طال یا نقره بر سر می گذاشتند و یا از سر بند و تور

استفاده می کردند. عروس یونانی روسری بلند و نازک سفیدی بر سر می کرد که به پشت گل سر

. بسته میشد، و تزیینهایی از دانه های مروارید داشت

. نوع دیگری از ارایش سر عروس ، حلقه ای بود از گل بنفشه و مورد

مردان و زنان اشراف سندل هایی با کف چرمین می پوشیدند که با تسمه هایی از چرم به ساق پا

بسته میشد . هنر پیشگان کفشهایی می پوشیدند به نام ) کاتارن( که دارای کف چوبی یا چوب پنبه

.بود

در دوران های بعد همه اقشار و طبقات مردم ، سندل و باسکین و پوتین به پا میکردند. در عصر

پریکلس ) ۴۶۰ تا ۴۳۰ ق.م.م( سندل مردان با طال تزیین میشد در حالیکه سندل زنان با طال و

برودری دوزی رنگی می اراستند . از این رو سندل به شورت بخش گران بهایی از کل لباس در

. امد

.یونانیان نخستین کسانی بودند که کفش پای راست را از چپ مشخص کردند

ایینه دستی معموال از برنز ، و اندکی محدب ساخته می شد ، که یک طرف ان صیقل یافته بود و

طرف دیگر دارای کنده کاریهای تزیینی بود. از نقره نیز در ساخت ایینه استفاده میکردند ، ایینه با

.رو کش قلع به یونانیان نسبت داده شده است

.ایینه یکی از محبوب ترین و با ارزش ترین جایگاه را در کنار لوازم ارایشی داشت

روم باستان: زنان و مردان رومی به ظواهر بسیار اهمیت می دادند . زنان موی خود را از وسط

باز و در پشت سر شینیون میکردند و یا ان ها را فر میزدند گاهی بجای فر زدن موی خود از کاله

گیس استفاده می کردند . گاهی برخی از زنان موی خود را با سر بندی از الیاف طال و نقره مزین

. به مروارید و دیگر سنگ های گران بها تزیین می کردند و برخی نیز تور بر سر می گذاشتند

زنان و مردان نجیب زاده با شیر االغ استحمام می کردندو ملکه پوپایا هنگام سفر االغ هایش را نیز

.با خود میبرد . همسر نرون نیز با شیر االغ استحمام می کرد و به پرورش االغ اهمیت میدادند

زنان اشراف رومی کار برد لوازم ارایش طبیعی را با مداد کشیدن بدور چشمانشان ، رنگ کردن

گونه هایشان با خمیر قرمز رنگی که از پوست سوسک درست شده بود و با مالیدن روغنهای معطر

.و خوشبو به موهایشان ، در بریتانیا رواج دادند

رنگ کردن موها : یکی از جنبه های ظاهری ارایشی که وقت بسیار زیادی هم می گرفت رنگ

کردن موها بود .رومیها عادت داشتند که انواع گوناگونی از رنگ موهای طبیعی را بکار بردند که

یکی از انها از اهک زنده )اهک خالص(وخام معدنی که رنگ طالیی قرمز درخشانی به موهایشان

می داد، درست میشد . با خیساندن پوست گردو در روغن زیتون ، روغن گردو درست می کردند تا

.موهایشان به رنگ قهوه ای پر رنگ در می امد و از رنگ سفید و خاکستری جلوگیری می کردند

در روم قدیم موی بلوند و بور را نماد بدی میدانستند اما با ورود دختران برده اسکاندیناوی زنان

اشراف شروع به رنگ کردن موهای تیره خود به رنگهای روشنتر و بلوند کردند و برای این کار

از دم کرده غلیظ گل و میوه درخت زغفران استفاده میکردند .اکلیل کوهی میوه درخت سرو کوهی ،

.مواد اصلی تقویت مو بودند که جلو ریزش مو را می گرفتند

پوست : گلهای زغفران و موم زنبور عسل برای نرم کردن پوست بکار میرفت . ) پلینی دی الدر

میگوید ( نوع دیگر کرم با میوه به ، زعفران و گالب فاسلیس درست می شد و پوست بسیار نرم و

لطیف می شد ) درکتاب قانون طب بو علی سینا بسیار از فواید به برای پوست و کاربرد ان توضیح

داده است( . بسیاری از این مواد هنوز در لوازم ارایشی امروزی وجود دارد و می توان انها را در

بسیاری از داروهای خانگی موثر به کار برد . ماده طبیعی دیگری که خوشبختانه در اثر مرور

زمان طرد شده و امروزه مورد استفاده قرار نمی گیرد عبارت است از فضله کروکودیل که ماسک

. صورت بسیار مشهوری در روم بود

مردان : مردان در زیبا نشان دادن موهایشان وسواس بسیار داشتند . از این رو در خیابانهای اصلی

شهر ، ارایشگاههای مردانه زیادی وجود داشت . رویاندن ریش تا سال ۴۵۴ میالدی رواج داشت ،

ولی با امدن گروهی ارایشگر از سیس

یل ، تراشیدن ریش باب شد .رومیان با ساختن تیغهایی از برنز صیقل یافته عادت تراشیدن ریش را

.در بین مردان شایع کردند

.از سال ۶۸ تا ۲۶۸میالدی ، مردان صاحب مقام در جشنها به موی خود گرد طال می پاشیدند

عطر: هم زنان و هم مردان از انواع عطرها ، چه مایع و چه جامد ، به حد وفور بهره میگرفتند .

انها نه تنها تن خود ، که همه وسایل و لوازم مورد استفاده شان را معطر می ساختند . زنان ، هم

.چنین روی صورت خود ، شما زیادی خال می گذاشتند

جواهرات اوایل این دوران چندان ظریف ساخته نمیشد ، ولی بعدها برای ساخت انها دقت و مهارت

بسیار به کار رفت. انواع زیورهایی چون گردن بند ، دستبند ، گوشواره ، انگشتر مزین به سنگهای

گرانبهایی چون الماس ، یاقوتکبود و سرخ ، زمرد و مروارید به فراوانی مورد استفاده قرار

میگرفت . همچنین از ایینه دستی کوچک گرد از فلز براق ، که پشت ان کنده کاری شده بود ، رواج

.داشت

پوشاک: در سه قرن اول این دوران پوشش اصلی رومیان توگا بود که توسط زن و مرد یکسان بکار

می رفت . بعد ها نوع زنانه ان پاال نام گرفت . توگا پارچه ای پشمین به شکل مستطیل به پهنای

۲۲۵ و درازی ۵۴۰ سانتیمتر ، که دور بدن پیچیده میشد، به طوریکه شانه و بازوی راست برهنه و

ازاد می ماند ، پوشیدن توگا به طرزی که چینهای منظم و زیبا ایجاد کند ، نیاز به دقت و مهارت

.داشت . گاهی وزنه هایی کوچک به انتهای هر چین اویخته میشد تا نظم لباس بر هم نخورد

مردم اروپای شمالی )بربرهای شمالی(

از مردم شمال اروپا ، که بربرهای شمال نامیده می شدند ، اثار مستندی جز انچه از طریق معدودی

مجسمه کوچک و سکه در دست نیست . همچنین فقط اسلحه و جواهرات انهاست که شرایط اب و

.هوای گورستانها را تحمیل کرده و تا امروز باقی مانده است

موقعی که رومیها به سرزمین های شمالی اروپا رخنه کردند ، مردمانی را یافتند که شلوار بلند ،

پیراهن کوتاه با استین ، با کمر بندی روی ان ، شنلی کوتاه یا ردا می پوشیدند و در زمستان کالهی

بی لبه با پوست ، بر سر می گذاشتند . این مردمان در بافتن و رنگ کردن پارچه ماهر بودند . انها

خود را با پارچه های پشمی ضخیم مربع شکل به رنگ ابی یا سیاه که یک طرف ان زبر بود می

.پوشاندند. پیراهنها و شلوارها راه راه و چهارخانه به رنگهای درخشان و غالبا به رنگ رمز بود

داشتن مدی بلند مایه مباهات زنان شمال اروپا بود. موها را ازاد رها می کردند، و یا به صورت

. گیسوی بلند میبافتند

موی ردان بلند و تا سر شانه هایشان بود . زنان کاله گیس هایی به رنگهای روشن از پشم حیوانات

نیز بر سر می گذاشتند. در برخی گورها کاله گیس هایی از ابریشم نیز به دست امده است . مردم

سرزمین گل به موی قرمز عالقه زیادی داشتند . از این رو به رنگهایی که موها را قرمز کند

.متوسل می شدند

زیورهایی که از این مردم به دست امده طرحهایی بسیار هنرمندانه و تز یینی دارد، که در سنجاق

سینه، بازوبند ، گردن بند ، طوق ، سنجاق سر و سنجاق قفلی مورد استفاده انان جلوه گر است .

جنس انها برنز و بندرت طال می باشد . گردن بند طوق جزء زیور االت ویژه قبایل شمالی بوده، از

.جنس برنز و یا طال و برنز ساخته می شد

مردم اروپای شمالی برای ساخت سوزن از عاج ، مهره از برنج و کهربای زرد و سیاه سواحل

.خودی استفاده می کردند

.روسری که سر و شانه را میپوشاند . پوشاندن سر نتیجه پذیرفتن دین مسیح بود

:بخش سوم قسمت دوم

فریبا فرجی مدرس گریم و ماسک در دانشگاه و طراح لباس

موضوع : سیر تکامل مد و حجاب ) گریم( در کشورهای مختلف

بخش سوم

قسمت دوم: قرون وسطی ) ایتالیا قرون وسطی یا گوتیک ، فرانسه قرون وسطی یا گوتیک ،

انگلستان قرون وسطی یا گوتیک ، فالندرز و المان قرون وسطی یا گوتیک (

تاریخ نویسان ، قرون وسطی را زمان بین سقوط روم در سال ۴۷۶ میالدی و سقوط قسطنطنیه در

سال ۱۴۵۳ میدانند، ولی عده ای دیگر از سده دهم و یازدهم تا پانزدهم میالدی را قرون وسطی

. میخوانند ، که دوران شکوفایی هنر گوتیک است

هنر گوتیک سبکی از هنر است که از قرون وسطی و در فرانسه اغاز شد این شیوه هنری که در

نیمه دوم سده دوازدهم پا گرفت و تا نیمه قرن شانزدهم میالدی دوام یافت و در همه کشورهای

. اروپایی متداول شد

هنر گوتیک شامل معماری ، مجسمه سازی ، نقاشی ، رنگ آمیزی شیشه ها ، نقاشی با ابرنگ روی

.گچ و دستخط ها می شد

در سده هفدهم میالدی واژه اهانت امیزی بود که در دوران رنسانس برای هنر غیر کالسیکی

. منسوب به بربرها به کار میبردند

ایتالیا قرون وسطی یا گوتیک : ارایش چهره زنان مانند گذشته بود و فرق چندانی نداشت . و گاه

. برای سفید تر شدن گچ پودر شده به صورت خود می مالیدند

عالقه به پوست رنگ پریده در طول تاریخ اروپا ا دامه داشت و گاهی اوقات منجر به انجام کارهای

وحشت ناکی می شد در قرون وسطی زنان به امید دستیابی به چهره روشن تر، یک قسمت بدن

. را می بریدند و خونریزی میکردند

. ولی فرم موها و کالهها و نوع لباس تغییر بسیار ی داشت

نکته حائز اهمیت در پوشاک پیراهن ساده و اغلب بدون درز کمر تبدیل به پیراهنی شد با باال تنه

چسبان و دامن بلند ، پر چین ، و دنباله دار ، این نیز به نوبه خود استفاده از کرست تنگ و رژیم

. غذایی برای داشتن اندامی باریک و موزون را به دنبال داشت

پوشش سر زنان در قرون وسطی پارچه ای بود به شکل مستطیل با نیم دایره که روی سر می

انداختند و تا شانه ها یا پایین تر از ان را می پوشاند. این در واقع نوعی پاالی رومی بود بنام

کورشف یا ویمپل اغلب زنان تاج خود را روی ویمپل ، بر سر می گذاشتند . در سده دوازدهم ،

موی زنان بلند و مواج ارایش می شد و رنگ بور طرفداران بسیار داشت . از این رو زنان ساعتها

در بام برج منزلشان در مقابل پرتو افتاب می نشستند و مواد کمرنگ کننده به موی خود می زدند تا

. طالیی شود . انها از کاله گیس و لوازم ارایش نیز استفاده فراوان می کردند

در سده بعد چانه بند متداول شد . و ان پارچه کتان سفید تا خورده ای بود که از زیر چانه می

گذشت و در دو طرف پیشانی با سنجاقی به سر بند وصل می گردید . گاه چانه بند کامال سر را می

. پوشاند ، و یا مانند عمامه ای به هم بسته شده و چون تاجی کوتاه روی سر قرار میگرفت

در سده چهاردهم موها چسبیده به سر با فرقی در وسط ، ارایش می شد . و گاه نواری به دور

پیشانی می بستند . کالههای کوچک و سربند های تو ملیله دوزی شده متداول گردید . که روی ان

یک روسری از تور ، ابریشم و یا کتان تزیین یافته با گلوله های ریز طال می افکندند . یک پیشانی

بخشی از کاله به شمار می رفت ، از جنس فلز بود و روکشی از ابریشم یا مخمل سیاه طال دوزی

شده داشت . زنان همچنین موی خود را در کیسه ای تور باف می انداختند . کالههایی به شکل

. عمامه ، بر گرفته از دوران بیزانس ، مورد استفاده خانمهایی ونیزی بود

معموال کاله مردان بلند پایه، لیری پایپ بلند و کاله مردان عادی لیری پایپ کوتاه داشت . از نیمه

. سدم چهاردهم به لیری پایپ حاشیه ای کنگره دار افزوده شد

مردان همچنین عرق چین ، کاله با کلگی نوک تیز و کاله با لبه بر گشته و پر بلند بر سر می

گذاشتند ، و این برای نخستین بار بود که از پر برای تز یین لباس استفاده می شد . معموال کالهی از

. جنس نمد بر روی باشلق بر سر می گذاشتند

مردان صورت خود را میتراشیدند ، موی خود را نسبتا بلند نگاه میداشتند تا روی شانه و چتر زلف

. خود را مجعد می ساختند و به ظاهر خود بسیار اهمیت می دادند

د قرن چهاردهم لباسهای چند رنگ برای مردان بوجود امد و بعد زنان نیز از ان پیروی کردند . به

. طوری که حتی دو لنگه جوراب نیز هم رنگ نبود

در قرون وسطی استفاده از کمربند طال و جواهر نشان به دیگر زیور االت اضافه گردید و کیسه

. های سکه و پول خود را به ان می اویختند

: فرانسه قرون وسطی یا گوتیک

در قرون وسطی زنان باید ظاهری طبیعی می داشتند چون کلیسا هر گونه ارایش را ممنوع کرده

بود . اما حتی در ان دوران تاریک هم زنان توانستند با استفاده از محصوالت طبیعی که روی چهره

مشخص نمی شد به ظاهر خود برسند . مثال با مالیدن لیموترش به لب های خود رنگ ان را روشن

.تر می کردند و سعی می کردند با ترکیب مواد طبیعی عیوب پوست خود را بپوشانند

ترند زیبایی در قرون وسطی ، چشمان روباهی در قرون وسطی محبوبیت داشت . در ان زمان ۱.

چون ارایش کردن ممنوع بود به همین دلیل زن ها سعی میکردند با روش ها

ی خاصی این حالت را به چشمان خود دهند . ان ها ابروها و مژه های باال و پایین خود را می

کندند عالوه بر این با روش های درد اوری به صورت خود پف می دادند . به همین دلیل گونه ها و

چشم ها ورم می کردند . زنان عصاره گیاه ) بالدونا( را درون چشمان خود می ریختند که بسیار

سمی بود این عصاره مردمک چشمها را گشاد می کرد و باعث می شد چشمان درخشان بنظر برسند

.

در سده سیزدهم ، زیر تاثیر دین مسیح زنان سر و موی خود را با ویمپل و گردن خود را با گردن

پوش ، می پوشاندند . پس از اینها کاله کوچک بی لبه ، شبیه به تاج ظهور کرد ، که روی مو بند و

چانه بند قرار می گرفت و از کتان سفید بود . موها از وسط باز ، و پشت سر شینیون می شد .

سپس شیوه باز کردن فرق تا پشت سر متداول شد . در این شیوه نیمی از موها در هر طرف سر

بافته می شد و مانند چنبره روی گوش قرار می گرفت . یا موها را بدون ان که ببافند ، بدور هم

تابیده ، و روی گوشها قرار میدادند . گردن پوش را به وسیله سنجاق سر ، به موهایی که روی

. گوش پیچیده می شد وصل می کردند ، سپس ویمپل را روی سر می گذاشتند

تزیینی ترین نوع پوشش سر که سربندی بود مشبک بافته شده از الیاف زر، از بقایای عهد بیزانس

بود ، و در سده چهاردهم عرضه شد . تا نیمه قرن پانزدهم بر جای ماند . این پوشش با نواری از

فلز یا تاجی جواهر نشان ، که موها را در خود پنهان نگاه میداشت ، همراه بود . گاه شبکه های

لوزی ان به وسیله پارچه ابریشمی قرمز رنگ پوشانده می شد . در این دوره زنان با سر بند مشبک

و هنین موها را کامال می پو شاندند ، موهای ریز پشت گردن را می تراشیدند ، و ابروهای خود را

. بسیار باریک می اراستند

در سده پانزدهم ، سر پوشی عمامه ای شکل نیز مورد استفاده قرار گرفت ، که موها را می پو شاند

و تشکیل شد بود از عمامه ای تو پر که گاه به شکل قلب ساخته می شد و روی ویمپل بر سر می

گذاشتند . هنین در اخر قرن چهاردهم از ایتالیا توسط ایزابالی باواریایی به فرانسه برده شد . رفته

رفته هنین چنان شکل نامعقولی به خود گرفت که حکومت ناگزیر شد قوانینی برای رعایت اندازه ان

. ، متناسب با موقعیت اجتماعی استفاده کنندگان ، وضع کند

مردان : مردان در اوایل قرون وسطی صورت خود را می تراشیدند و داشتن ریش برای مردان

. اواخر قرون وسطی نتیجه تماس با عربها بوده است

مردان کالههای گوناگونی چون باشلق ، چاپرن ، نمدی مخروطی و لبه دار و بی لبه بر سر می

گذاشتند . استفاده از پر برای تزیین کاله، نخستین بار در قرون وسطی پدید امد ، پر طاووس

محبوب ترین نوع پر به شمار می رفت . دنباله چاپرون انقدر طویل شد که گاه پوشاننده این دنباله را

. به دور گردن یا دست خود می پیچید

زنانی که مایل بودند به کلیسا بروند و تارک دنیا شوند موهایشان را با قیچی یا چاقو به وضع

نامناسب و نامرتبی کوتاه می کردند و به هیچ عنوان چهره خود را نمی اراستند ، معتقد بودند از

. دنیا و زیبایی های دنیا دور می شوند و روحشان پاک و منزه میگردد

:انگلستان قرون وسطی یا گوتیک

.زنان در این دوران بخاطر کلیسا نمی توانستند ازادانه ارایش کنند

ابروها را کامال می تراشیدند و روی گونه ها سرخاب مالیمی می مالیدند و برای این که پوست

سفید برفی داشته باشند از ترکیب سرب و سرکه استفاده می کردند و سرخاب حاوی ارسنیک بود .

نتیجه خراب شدن پوست و مسمومیت و منجر به مرگ می شد و معموال زنان بیش از ۳۰ تا ۳۵

. سال عمر نمی کردند

در اوا یل این دوران مردان باشلق ساده ای برسر می گذاشتند ، در حالی که زنان موی خود را زیر

روسری یا هدریل از پارچه کتان پنهان میکردند ، این روسری دایره یا مربع یا مستطیل بود و مانند

روسری چانه پوش ایرانیان ، ضمن پوشاندن سر ، به دور گردن پیچیده می شد ، تاج را در

. صورت استفاده روی این روسری قرار می دادند

با ظهور) نرمنها ( زنان موها را از وسط باز می کردند و به صورت دو گیسو می بافتند ، و اغلب

برای ان که بلند تر جلوه کند ، موی مصنوعی به ان می افزودند . پایین گیسو را با روبان می بستند

.

روسری تبدیل به ویمپل ، از پارچه مرغوب سفید یا رنگی شد و توسط یک حلقه فلزی روی سر

ثابت قرار می گرفت . چندی بعد ، چانه بند همراه با کاله کوچک بی لبه ای که از پارچه سفید اهار

زده تهیه می شد عرضه گردید . این کاله کوچک گاهی بدون کلگی بود و دنباله ویمپل از درون ان

. بیرون می امد

در حدود سال ،۱۲۰۰ زنان موی خود را در باالی سر جمع می کردند . انها از چانه بند و ویمپل که

. هر دو از کتان لطیف تهیه شده بود ، استفاده می کردند

در سده سیزدهم مویشان را به صورت دو گیسو می بافتند و روی گوش ها می پیچیدند . بعد ها

ویمپل جای خود را به سر بندهایی از تور طالیی با دانه هایی از جواهر داد ، که به سر بند مشبک

یا سر بند زرین شهرت یافت . ان مقدار موی کوتاهی که از پشت سر و از پایین سر بند بیرون می

. ماند ، کامال تراشیده می شد

در سده چهاردهم کت هاردی و انواع مختلف هنین باب روز شد . هنین ب

لند به )ارایش مناره ای ( معروف بود ، هنین دو شاخه یا ) اسکافیون( نیز هم در فرانسه و هم در

. انگلستان رایج شد

مردان : با ظهور نرمنها مردان دستکش جواهر نشان به دست می کردند . همچنین جوراب

شلواریهایی می پوشیدند به رنگهای شاد ، که با بند جوراب ثابتدمی ماند و روی بند جوراب هم

. نوارهای زرین دوخته می شد

. در اواخر سده سیزدهم ) لیری پایپ( یا باشلق دنباله دار متداول گردیوگد

در سده چهاردهم مردان عمامه ای که دنباله درازی داشت ، بر سر می گذاشتند. این دنباله رایا به

دور گردن می پیچیدند و یا ازاد در پشت رها می ساختند . در اواخر همین سده لیری پایپ ، بخشی

از عمامه شد و شکلی شبیه به تاج خروس پیدا کرد که معموال مردان خوش گذران و متظاهر ان را

.به سر می گذاشتند

عرق چین کاله نمدین با کلگی بلند و لبه تاخورده باریک همچنان باب روز بود و اغلب روی باشلق

. بر سر گذاشته می شد

.در سده پانزدهم مردان انگلیسی پذیرای راندلت که تغییر یافته عمامه چاپرون بود، شدند

موی مردان نسبتا کوتاه و یا کامال کوتاه ، شبیه به موی کشیشان شد . در این نوع ارایش ، موی

. پشت گردن کامال تراشیده می شد و بقیه موها را یک دست و یک قد قیچی میکردند

.برخی از مردان نیز ریش کوتاه و تو پر می گذاشتند و سبیل به ریس متصل نبود

:فالندرز و المان قرون وسطی یا گوتیک

در ان زمان ارایش موی زنان دو گیسوی بافته بود ، که روی گوشها چنبره می شد . ابروی زنان

بسیار باریک و یا کامال می تراشیدند ، و گاهی موهای پیشانی به سمت باال را می تراشیدند تا

. پیشانی وسیع تر بنظر بیایید

همراه با این ارایش ویمپل در اشکال گوناگون به کار می رفت . همچنین از سر بند توری از الیاف

پشمی قالب دوزی شده از ابریشم ، طال ، یا نقره و پیشانی بند طالیی و تاج نیز روی ویمپل استفاده

می کردند . و گردن پوش هم باب روز بود و با سنجاق به ویمپل متصل می شد . از کالههای عمامه

شکل نیز استفاده می کردند ، عمامه از کتان سفید ، جواهر و نوارهای طالیی، عمامه با حاشیه

کنگره ای ) فالندریها در بافت پارچه های کتانی بسیار ماهر بودند و پارچه های بسیار نازک چون

ململ ، تور و گاز می بافتند . که برای ساخت انواع پوشش ، کار برد داشت . اهار زدن پارچه های

. لطیف که برای کاله های کوچک ، ویمپل و یقه بکار می رفت

مردان : باشلق ، عمامه ، چاپرن با دنباله بلند ، کاله های بی لبه ، کاله به شکل کله قند ، پیشانی بند

. طال با جواهر بر سر می گذاشتند

. موها را کوتاه میکردند تا بقل گوشها و صورت خود را می تراشیدند

حق عضویت خود را تا پایان مهر حتما پرداخت کنید

خانه تئاتر از اعضا درخواست کرد پرداخت حق عضویت ۱۴۰۲ خود را تسریع کنند.

به گزارش روابط عمومی خانه تئاتر، با توجه به مشکلات مالی، خانه تئاتر از اعضایی که هنوز پرداخت خود را انجام نداده‌اند، درخواست کرد با توجه به اهمیت موضوع در پرداخت حق عضویت خود تعجیل کنند.

هیات مدیره حق عضویت امسال را مبلغ دو میلیون ریال در نظر گرفته است که اعضا به حساب خانه تئاتر واریز و رسید آن را به مسوول واحد انجمن‌ها تحویل دهند.

بنا بر این گزارش، براساس تصمیم هیات مدیره خانه تئاتر در صورت عدم پرداخت حق عضویت تا پایان مهر ماه، عضو محترم تعلیق شده و از امکانات خانه تئاتر (به جز بیمه) محروم می‌شود.

پس از مهر ماه و در صورت تمایل به ادامه عضویت می‌توان حق عضویت امسال و جریمه آن را به مبلغ ۴۰۰۰۰۰۰ ریال (چهارصد هزار تومان) تا ۱۴۰۲/۱۲/۱۵ پردااخت و فیش پرداختی را تحویل خانه تئاتر دهید.

لطفا پس از پرداخت حق عضویت ۱۴۰۲ فیش واریز شده را حضوری به خانم ناطقی مسوول دبیرخانه انجمن‌ها در طبقه اول عمارت خانه تئاتر تحویل دهید و یا تصویر فیش را به ایمیل زیر ارسال و جهت اطمینان از ارسال با شماره ۸۸۸۰۸۷۵۷ داخلی ۱۱۱ تماس بگیرید.

 

ایمیل دبیرخانه انجمن‌ها:

 

forums.irtf@gmail.com

 

شماره حساب خانه تئاتر، بانک ملی شعبه خشایار:

 

۰۱۰۵۶۸۷۰۷۰۰۰۹

 

IR180170000000105687070009

  کُنش های بی مهار در لابیرنت درون         

نگاهی به نمایش “پنهان” به نویسندگی مشترک”ریحانه  رضی”، “کوروش شاهونه” و کارگردانی “کوروش شاهونه”

حسن پارسائی

چگونه می توان به لایه های درون روح و روان انسان هائی راه یافت که در موقعیتی متناقض قرار گرفته و رنج و اندوه، برنامه روزانه  و  شبانه  زندگیشان شده است؟ حال  اگر این انسان ها از نظر جسمی با کمی و کاستی یا اختلالاتی رو به رو باشند، در آن صورت  آیا می شود رنج  درون سوز آنان را که خود قادر به بیان کامل آن نیستند، به تصور آورد؟

نمایش “پنهان” یا ” هیدن” به نویسندگی  مشترک  ” کوروش شاهونه “، “ریحانه رضی” و کارگردانی ” کوروش شاهونه”   که هم اکنون در تالار قشقائی تئاتر شهر اجرا می شود،به این مقوله می پردازد. اولین نکته ای که در رابطه  با این  نمایش  جلب توجه  می‌کند، عنوان مختصر و  حداقلی آن است که با موضوع  محوری  و  درونمایه  تلخ، اندوهبار  و فاجعه آمیز موقعیت  روحی  و  روانی آدم های  نمایش  بسیار کم معنا و ناچیز جلوه می کند.

در عوض، طراحی صحنه  به طور نامتعارفی  وضعیت  آدم های نمایش را در حیطه نسبتأ روائی اثر در پشت  صحنه پی می گیرد؛ به دلیل این  ویژگی نو و بدیع، اجرای صحنه های  مربوط  به  رویدادهای نمایش درروی صحنه و پشت صحنه که  به طور همزمان یا غیرهمزمان رُخ می دهند،اجرا را در همان آغاز به عنوان نمایشی خاص و نامتعارف  معرفی می نماید ؛ این ویژگی برآیند رویکرد خلاقانه به نمایش و اجرای آن است.

در نمایش فوق  جنبه های “موقعیت پژوهی”  و ” ایستگاهی” بر وجوه روائی  و داستانی  برتری  پیدا  کرده  است: زندگی یک زوج نسبتأ معلول (زن نابیناست و مرد از تعادل  روحی و روانی کامل  برخوردار نیست  و  نارسائی  دارد) در قالب موقعیت های کوتاه  زندگیشان با بیان نمایش نشان داده  شده : مرد سخت گیراست ومسائل خصوصی خاصی هم دارد و زن همچون محبوسی در خانه  دچار تلاطمات  روحی  و  روانی زندگی مشترکشان است؛ او به  فرصتی می اندیشد  تا  حقوق انسانی زن بودن و همسر بودنش را از شوهر نامتعادل  و بد رفتارش بگیرد و البته در آخر هم تنها می ماند، در حالی  که هنوز اسیر کابوس های زندگیش است.

نمایش از طراحی صحنه ساده وخوبی برخوردار است:امکان  دیدن پشت صحنه، یعنی بخش داخلی  و  پشتی محل مسکونی زوج مورد نظر را که در اجراهای معمولی به طور همزمان قابل رؤیت نیست،از طریق  تصاویر تلویزیونی  مدار بسته و نیز به کمک دوربین هائی که  پرسوناژ شوهر کار گذاشته  تا تمام حرکات و وضعیت زنش را درهمه اوقات و در خفا زیر  نظر داشته باشد،به طورهمزمان و و نیز به شیوه نوبتی نشان می دهد: این ترفند هنرمندانه عملأ  ثابت کرده  که  تا چه حد طراحی صحنه  به اجرای  نمایش  و  شکل دهی میزانسن ها کمک می کند: طراحی مورد نظر حاصل توانمندی هنرمندانه ذهن خود کارگردان است. طراحی صحنه تمامأ به رنگ سفید و لباس زنان  در بخش  قابل توجهی از اجرا سیاه است : این کُنتراست تاحدی”سیاه بختی” زنان را آشکارتر کرده است.

نمایش “پنهان” به کارگردانی”کوروش شاهونه” به دلیل وضع  جسمی پرسوناژها، به طور همزمان و گاهی هم  به تناوب به  دو شیوه “با کلام” و “بدون کلام” اجرا می گردد؛ بخش بدون کلام آن همان اجرابه شیوه”پانتومیم” است که بازیگران خیلی

خوب از عهده اجرای آن برآمده‌اند.

کاربری  نور به علت استفاده از نوع یکنواخت و ثابت آن با محتوای نمایش همخوانی دارد.

نشان دادن همزمان تصاویر هردو بخش داخلی و جانبی محل سکونت  زوج مورد نظر و حوادثی  که  در آن ها می گذرد، دقیقأ نمایش را از کمپوزیسیون  و  مخصوصا از “پرسپکتیو مضاعفی” برخوردار  نموده  و اجرا را  به طرز بسیار زیبا و خلاقانه ای “حجمی تر”  و “دامنه دارتر”  کرده است: این خصوصیت عملأ سبب شده که اجرا از خلاقیتی نو  و یگانه برخوردار باشد.

باید یادآورشد خود وضعیت زن و شوهر تأویل آمیزو تفکرزا  است؛ مضافأ این که شیوه حرکات  و حالات بازیگران گاهی به صورت  مکانیکی انجام  می شود و همین  نشانگر برون ریزی درون از طریق حرکات عصبی و خاص است.

تصویری بردیوار انتهای صحنه زده شده که سر یک زن را   در داخل یک قفس نشان می دهد؛این تصویر کاریکاتوریک و بسیار شعاری به طراحی صحنه آسیب زده است: خود نمایش  به اندازه  کافی گویا  و نشانگر است، دیگر نیازی به  الصاق این تصویر اضافی نیست.

موسیقی اجرا که  برآیند ذوق  و توانمندی “نوید دیوان” است،  به دلیل ریتم وآهنگ هشداردهنده اش،با محتوا و شیوه اجرای  نمایش بسیارهمخوان است،اما در جاهائی صدای این موسیقی بسیار بلند است  و مانع  شنیدن دیالوگ های محدود می شود: باید یادآور شد که در رابطه با کاربری صدا الزامأ لازم است بزرگ یا کوچک بودن سالن را هم در نظر گرفت؛ در سالن کوچک قشقائی بلند بودن بیش از حد صدای موسیقی تا اندازه ای به محتوای نمایش آسیب رسانده است؛ اما خود موسیقی به خاطر ریتم اخطار دهنده اش زیبا و هنرمندانه است.

پخش ترانه به زبان انگلیسی در آغاز نمایش  و استفاده  از  و وانمود کردن به این که(hidden) عنوان انگلیسی”هیدن” نمایش خارجی و انگلیسی است،عملا نوعی ” خود سانسوری و خود ممیزی کردن” محسوب می شود؛حتا نوعی دهن کجی به زبان، فرهنگ و ملیت ایرانی خود است ؛ مضافأ این که با “خارجی کردن” مسائل  داخلی  جامعه ایران، درست مثل آن است که نویسنده عملأ درشهری مثل “سانفرانسیسکو” زندگی بکند و آنجا را به وطن و مردم خود ترجیح  بدهد؛ در نتیجه، “ایرانی بودن” او و نهایتا شخصیت اش زیر سؤال می رود. نویسنده  نباید  در هیچ  شرائطی اثر خود را  ضایع و مطابق  میل دیگران بنویسد.او فقط باید براساس عشق و خلاقیت خود  وهمزمان با توجه به نیاز جامعه ای که در آن زندگی می کند ، بنویسد.

نمایش ” پنهان” یا ” هیدن” به کارگردانی ” کوروش شاهونه” در آغاز تا اندازه‌ای غیر قابل فهم است و به تدریج  مشخص می شود که نویسنده به موقعیت یک زوج و چگونگی زندگی آنان نظر دارد. لازم به ذکر است که اساسا موقعیت  زوج مورد نظر تاویل دار و نهایتا نماد و تمثیلی از زندگی بخشی از زنان جامعه است.

بازی همه بازیگران زیبا و پذیرفتنی است و در این میان بازی”حمید رحیمی” و”ریحانه رضی” به دلیل زمان  بیشتری که برای ایفای نقش داشته اند، به مراتب بهتر و زیباتر است. بازی ” ریحانه رضی” جزو بازی های بسیار زیبا و ماندگار دنیای نمایش محسوب می‌شود و در خاطره‌ها می‌ماند: این زن هنرمند به رغم نقش مشکلی که دارد لحظه ای از نقش خارج نمی شود و از همه حالات و اعضاء بدن( دست، پا، چهره و…) خود به خوبی و خلاقانه “بازی می گیرد”. ” کوروش شاهونه” در جایگاه کارگردان نمایش، طراحی هوشمندانه ای برای میزانسن ها و هدایت بازیگران داشته است. نمایش او، نشانگر ” نو ساختاری” ، ” نو اندیشی” و “خلاقیت قابل تحسین”ی است که اگر از “ایرانی بودنش” هویت زدائی نمی شد، جزو اجراهای طراز اول می بود؛ به رغم این ضعف، در اجرای کنونی هم الزاما باید خلاقیت و زیبائی  اجرا را الگویی شاخص و حتا آموزشی برای برخی از نمایش های ” ایرانی” به حساب آورد. او خواسته یا ناخواسته از نظر ساختاری “پرسپکتیو حجمی تازه  و زیبائی ” برای  صحنه نمایش خلق کرده است.

پیکر آتیلا پسیانی سه‌شنبه به ایران می‌رسد

ایرج راد، رییس هیات مدیره خانه تئاتر خبر داد که بر اساس برنامه‌ریزی‌های انجام شده قرار است پیکر آتیلا پسیانی، روز سه شنبه به ایران برسد.

او در گفتگو با ایسنا درباره جزییات مراسم خاکسپاری این هنرمند توضیح داد: فعلا قرار است کمیته مشترکی میان ما و خانه سینما تشکیل شود تا در این کمیته درباره این موضوعات تصمیم‌گیری شود ولی تا این لحظه آنچه اعلام شده، زمان رسیدن پیکر این هنرمند است که روز سه‌شنبه، ۱۸ مهر ماه خواهد بود.

به گفته او، این کمیته مشترک عصر امروز، یکشنبه ۱۶ مهر، جلسه‌ای دارد که در پی آن جزییات خاکسپاری آتیلا پسیانی مشخص می‌شود.

آتیلا پسیانی، هنرمند تئاتر، سینما و تلویزیون روز جمعه ۱۴ مهر ماه در فرانسه و بعد از مدتی مبارزه با بیماری، درگذشت.

امضای تفاهم‌نامه انجمن گریم با کلینیک دندان‌پزشکی

 با پیگیری و برگزاری چند نشست مشترک تفاهم نامه میان انجمن گریم و ماسک وکلینیک دندانپزشکی سپیدار باحضور و امضای نمایندگان حقوقی طرفین آقایان بهمن صنیعی و دکترمسعودشاه حسینی به مدت یکسال به انجام رسید.

خدمات مرکز با گرفتن وقت قبلی ؛ برای اعضای انجمن گریم وماسک باهمراه داشتن کارت ملی وکارت خانه تئاتر با ۴۰درصدتخفیف همراه خواهدبود. خانواده درجه یک هم با ارائه شناسنامه میتوانند از این خدمات بهرمند گردند.

نشانی :تهران – فلکه سوم تهرانپارس -خیابان ۱۹۶شرقی تقاطع سجده ای مظفری- روبروی فروشگاه افق کورش- کلینیک شبانه روزی  سپیدار

تماس :۷۷۷۶۲۰۲۵ – ۰۲۱ 🔹 تارنما (سایت):http://drshahhosseini.com

اینستاگرام :https://instagram.com/stories/sepidar_dent/3205977596415478009?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==

گزارش سوم بازرس کانون روابط عمومی و تبلیغات تئاتر

پیرو گزارش بازرس مورخ ١٠/١٢/١۴٠١ هیات مدیره کانون روابط عمومی و تبلیغات خانه تئاتر در ادامه فعالیت یک‌ساله اول از دوره دو ساله‌ی خود ٢۶ جلسه حضوری و چهار جلسه آنلاین برگزار نموده که ۶ جلسه حضوری و دو جلسه آنلاین آن مربوط به سال ١۴٠٢ می‌باشد.
عطف به دو گزارش قبلی بازرس درباره نحوه ارتباط با اعضا و اجرای مصوبات و ارائه طرح‌های اجرایی سالانه فهرستی از فصل‌های معوقات اجرایی و موارد لازم الاجرا را در جلسه مورخ ١۴٠٢/٣/١٧ تنظیم و به نظر هیات مدیره محترم رسانده که به امضا حاضرین رسید و ثبت به صورتجلسه شد.
از حیث برنامه برگزاری جلسات هیات مدیره در تاریخهای مقرر با در نظر گرفتن شرایط و ایضا اتفاقات غیر مترقبه، هیچگونه تخلف یا عدول غیرموجه از قوانین مشاهده نشد و جلسات با نظم مورد نظر منعقد و صورتمجلس شده اند.
کاستی‌های مشهود بر اساس مقررات و در چهارچوب متعارف از دیدگاه قوانین و بازرس، طی دو گزارش به اطلاع اعضای کانون رسیده و منتشر گردیده‌اند که در سوابق موجود اند.
بر پایه این گزارش‌ها، هیات مدیره کانون در جهت رفع شبهات و زمانبندی برای اجرای مصوبات توضیحات خود را ارائه کرده است که بر اساس قوانین در دست اقدام می‌باشد و در صورت بروز عملکردی مغایر با قوانین موارد لازم کتباً به هیات مدیره اعلام و ذکر خواهد شد.
بررسی پرونده‌های اعضا و ساماندهی به نوع عضویت و مصوبه رتبه بندی و بررسی عملکرد اعضا از موارد لازم الاجرا و مورد وثوق اکثریت و در دست اقدام هیات مدیره می‌باشد که اجرای این مصوبه با در حال انجام است و تا این تاریخ بخشی از آن به انجام رسیده است.
همچنین بررسی آیین‌نامه و اصلاح موارد پیشنهادی و برگزاری مجامع عمومی از موارد مورد وفاق هیات مدیره است که اجرای این اقلام نیز از اولویت‌های اجرایی در عملکرد هیات مدیره است.
همچنین تشکیل و به کار اندازی کمیته آموزش و راه‌اندازی جلسات آموزشی، برگزاری جلسات با سایر تشکل‌های صنفی و مسئولین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و متولیان هنرهای نمایشی کشور و بررسی مشکلات شغلی و صنفی که از برنامه های معوق و متوقف‌شده‌ی این کانون بوده اجرایی نشده و در انتظار اقدام است.
سایر مفاد اعم از انتشار گزارش عملکرد سالانه هیات مدیره، انتشار و شرح برنامه‌های پیش رو و انجام معوقات اجرایی از قبیل ساماندهی به فضای شغلی و بررسی فضای شغلی و فعالین عرصه روابط عمومی و تبلیغات و رسانه تئاتر، ساماندهی فضای مجازی، انتشار اخبار، ارتباط با اعضا و همچنین تشریح فصلی عملکرد و استمرار تعامل درونی و بیرونی از موارد لازم‌الاجرا بر مبنای قوانین و مصوبات است که اجرای آن از ناحیه بازرس پیگیری و در تعامل با هیات مدیره و اعضا در دست اقدام است.
بدیهی‌ست ارائه و اجرای طرح‌ها و برنامه‌های سازنده جهت ارتقا وضعیت حیطه شغلی و صنفی اعضا بعلاوه مسولیت و ضمانت اجرایی موارد فوق‌الذکر در چهارچوب اساسنامه خانه تئاتر و آیین نامه کانون بعهده هیات مدیره بوده و در صورت مشاهده موارد مغایر با قوانین و مقررات مراتب بعد از اطلاع و یادآوری به هیات مدیره و در صورت عدم رفع آن به اعضای محترم گزارش خواهد شد و مسولیت هر گونه سوء عملکرد یا موارد مغایر با قوانین و مصوبات بر عهده هیات مدیره کانون خواهد بود.
این سومین گزارش بازرس کانون روابط عمومی و تبلیغات خانه تئاتر است که مورخ ١۵ مهرماه ١۴٠٢ تنظیم و جهت اطلاع به اعضا و انتشار در اختیار روابط‌عمومی خانه تئاتر قرار می‌گیرد.

بهزاد فراهانی: رفتن آتیلا برای همه ما تلخ و آزار دهنده بود

بهزاد فراهانی درباره آشنایی‌اش با آتیلا پسیانی می‌گوید اولین آشنایی ما در خانه مادر آتیلا رخ داد، خانم شیخی معتقد بود که بهترین قرمه‌سبزی را می‌پزد و من را هم دعوت کرده بودند تا یک روز ناهار در خانه آن‌ها قرمه‌سبزی بخورم و به نظرم حرف خانم شیخی درست بود یکی از خوشمزه‌ترین قرمه‌سبزی‌ها بود و همانجا هم با آتیلا دوست شدم.

مرور کارهای او بر صحنه تئاتر از تاثیرگذارترین آثار تجربی تئاتر در ایران است، درباره آتیلا پسیانی صحبت می‌کنیم، هنرمندی که ۱۴ مهر پس از تحمل یک دوره بیماری درگذشت. او و یار دیرینش محمد چرمشیر، هر دو آثاری را خلق کردند. بازیگری که بیش از ۴۵ سال از عمر خود را صرف فعالیت‌های حرفه‌ای کرد و خیلی زود توانست ظرفیت‌های فراوان خود در بازیگری را برای نویسندگان و کارگردانان نمایان کند. پسیانی در نیمه دوم دهه ۵۰ و نیمه ابتدایی دهه ۶۰، به چهره مورد وثوق بسیاری از جریان‌های فکری حاضر در هنر کشور تبدیل شد و به همین دلیل، از همان زمان تا پیش از زمانی که بیماری‌اش اوج گیرد، همواره روی صحنه حاضر بوده است. کارنامه او امروز شامل بیش از ۴۰ نمایش، حدود ۸۰ فیلم سینمایی و بیش از ۷۰ سریال و مجموعه می‌شود که سب شده تا این بازیگر به‌عنوان یکی از فعال‌ترین هنرمندان کشور در ۵ دهه اخیر به شمار آید.

به بهانه درگذشت این هنرمند به گفت‌وگو با بهزاد فراهانی، دوست دیرینه این هنرمند پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

آتیلا پسیانی را چگونه هنرمندی توصیف می‌کنید؟

به نظر من آتیلا هنرمند شجاعی بود و حیف شد که رفت، من به فاطمه، همسرش، ستاره دخترش و خسرو پسرش صمیمانه تسلیت می‌گویم و امیدوارم که بتوانند غم نبود او را تحمل کنند و این را فراموش نکنیم که همه ما مسافریم برخی زود چمدان سفر را می‌بندند و برخی دیر اما مهم این است که همه ما سفر خواهیم کرد. آتیلا انسان بزرگ، شریف و ارزشمندی بود و یکی از ارزش‌های والای او داشتن مادری همچون خانم جمیله شیخی بود. خانم شیخی یکی از آدم‌های بسیار بزرگی بود که هرگز نون به نرخ روز نخورد و سعی کرد که روی پسرش تاثیرات مثبت بگذارد و این کار را هم انجام داد، آتیلا از کارگردان‌های جوانی بود که بی مهبا دست به کسب تجربه می‌زد و هیچ ترس و خوفی هم نداشت که تجربیاتش به دل می‌نشیند یا خیر، صرفا دوست داشت تجربیات خودش را به نمایش بگذارد و این نوعی از نگاه به هنر است، شاید بتوان کارهای آتیلا را به دو بخش تقسیم کرد یک بخش که تلاش کرد در کارهایش آوانگارد باشد و محصولات نو بیاورد و نو هم درو کند و در این عرصه هم نگاهی داشت به مادرش، آتیلا دوست داشت که هر از گاهی به تئاتر ملی هم نیم نگاهی داشته باشد.

اولین برخورد و آشنایی شما با آتیلا پسیانی چه زمانی بود؟

اولین آشنایی ما در خانه مادر آتیلا رخ داد، خانم شیخی معتقد بود که بهترین قرمه‌سبزی را می‌پزد و من را هم دعوت کرده بودند تا یک روز ناهار در خانه آن‌ها قرمه‌سبزی بخورم و به نظرم حرف خانم شیخی درست بود یکی از خوشمزه‌ترین قرمه‌سبزی‌ها بود و همانجا هم با آتیلا دوست شدم. چون من یک آشنایی با پسیانی بزرگ یعنی پدر آتیلا داشتم و صحبت کردن از ایشان باعث خوشحالی خانم شیخی شد و از آن‌جا دوستی بین ما رخ نشان داد و بعد هم در خانه تئاتر باهم بودیم، در هیئت مدیره انجمن بازیگران هم باهم بودیم و رفاقت بینمان هم پر رنگ‌تر می‌شد.

سبک کاری آتیلا پسیانی در تئاتر به‌گونه‌ای بود که مخالفان زیادی داشت، آن سبک کاری آقای پسیانی تا چه اندازه توانست روی پیشرفت و شکوفایی تئاتر ما تاثیرگذار باشد؟

اگر می‌خواهید من را وادار کنید که بی‌دلیل از آتیلا تعریف کنم، این کار را انجام نمی‌دهم، چون کار آقای پسیانی کار طبیعی و نرمالی نبود که با روند طبیعی تئاتر ملی و مسلط ما هماهنگ باشد و خودش هم بر این موضوع تاکید داشت که کاری انجام دهد که چندان مورد پسند عامه مردم قرار نگیرد و این موضوع در کار آتیلا وجود داشت و گاهی اوقات هم کاری را انجام می‌داد که با رسم و رسوم تئاتر عادی ایران هماهنگ نبود و طبیعتا این ماجرا با عکس‌العمل تماشاگران زیادی مواجه می‌شد.

آتیلا پسیانی پیش از اینکه بیماری‌اش به این مرحله برسد حضور کم‌تری در عرصه هنری داشت، به جز ایشان هنرمندان پیشکسوت دیگری هم این مسیر را پیش گرفته‌اند، دلیل این ماجرا چیست؟

در گام اول آتیلا بیمار شده بود اما اصل ماجرا این است که دولت‌ها در ایران تئاتر ملی و مردمی را بر نمی‌تابند و من این جمله را از چند وزیر هم شنیده‌ام که می‌گویند ما پول نمی‌دهیم که شما علیه ما کار روی صحنه ببرید، تئاتر اگر آزاد باشد، منتقد شرایط اجتماعی، شرایط روحی روانی مردم، وضعیت ارتباط مردم با حاکمیت و این موارد را در بر می‌گیرد، اما وقتی این نوع از نگاه تئاتر را بر نمی‌تابند طبیعتا مشکل ایجاد می‌شود. برخی با این شرایط کنار می‌آیند برخی به کار دیگر می‌پردازند اما در نهایت هنرمند خسته و آزرده می‌شود. متاسفانه این وضعیت وجود دارد اما من خسته نمی‌شوم.

این را هم به عنوان نکته پایانی می‌گویم که رفتن آتیلا برای همه ما تلخ و آزار دهنده بود به خصوص اینکه این مریضی بسیار او را آزار داد.

اکبر عبدی: با کسی قهر نیستم

اکبر عبدی بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر درباره فعالیت‌های اخیر خود گفت: من با کسی قهر نیستم و کسی با من قهر نکرده است اما نمی‌توانم هر پیشنهادی را بپذیرم؛ بعد از نوروز پیش رو تئاتر «مشدی عباد» را کار خواهم کرد و آن را به مردم کل آذربایجان تقدیم می‌کنم.

اکبر عبدی درباره وضعیت این روزهای سینمای ایران، اظهار داشت: یک زمانی در سینمای ایران، «مادر» و «اجاره‌نشین‌ها» ساخته می‌شد. البته منظورم این نیست که چون من در این فیلم‌ها بازی کردم آثار خوبی هستند، اما برخی از فیلم‌هایی که امروز ساخته می‌شود شباهتی با فیلم‌های فاخر سینمای ایران ندارد. آیا می‌شود این‌ها را در یک قاب گذاشت؟ در حالی که هر چه جلوتر می‌رویم باید بهتر شود.

عبدی افزود: بازیگران این فیلم‌ها فوق‌العاده بچه‌های با استعدادی هستند ولی به خاطر این‌ که سطح سلیقه مردم پایین است، تهیه کننده و کارگردان از آنها همان کاری که در فیلم قبلی بازی کرده‌اند. حتی بعضی وقت ها می‌گویند همان لباس را بپوش که در فلان سریال پوشیده بودی. می‌شود از فیلم پژمان جمشیدی پلان‌ برداری کرد و در فیلم دیگر بگذاری و یک روز بگویی بیا دوباره جای خودت حرف بزن.

وی گفت: این ها، بازیگران را خراب می‌کنند و سطح سلیقه عوامل تولید فیلم هم دارد پایین می‌آید. انگار سینما زحمتی ندارد در حالی که بعد از معدن دومین کار سخت جهان بوده است (با خنده). به همین دلیل است که با هر جوانی می‌خواهی حرف بزنی می‌گوید می خواهم هنرپیشه شوم. ولی سینما به این راحتی نیست.

این پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر درباره ایجاد وحدت ملی در سینمای ایران گفت: کسی با سینما قهره نکرده است اما وقتی کسی به آنها محلی نمی‌گذارد چه کار باید بکنند؟ بروند دم در دفتر تهیه کننده بایستند بگویند می‌خواهیم کار کنیم؟ من با کسی قهر نیستم و کسی با من قهر نکرده است اما چیزی که پیشنهاد مزخرف است یا باید کار کنم یا نروم و عقبه‌ای که دارم را حفظ کنم.

با حقوق بازنشستگی ۵ میلیون تومانی چه کار باید کنم؟

عبدی همچنین درباره وضعیت تئاتر گفت: استاد فردوس کاویانی مدرک دکترای پانتومیم و تئاتر از آلمان داشت، ۱۰ سال یک نفر هم به او زنگ نزد. خانواده او با اجاره‌نشینی و خرج تحصیل دختر دانشجوی دانشگاه آزاد چه کار خواهند کرد؟

او اظهار داشت: بالاترین حقوقی که به من پیشکسوت و به آدم‌هایی که مثل ما ۴۰ سال است در سینما بودند، قرار است در دوران بازنشستگی داده شود ۴ یا ۵ میلیون تومان است. خداوکیلی با ۵ میلیون تومان یک آدم بازنشسته چه کند؟

 

مشدی عباد برای سومین بار اجرا می‌شود

عبدی همچنین از بازگشت مجدد خود به صحنه تئاتر با اجرای مجدد «مشدی عباد» خبر داد و گفت: بعد از عید (۱۴۰۳)، «مشدی عباد» را کار و آن را به هم استانی‌های عزیزم، اردبیل و کل آذربایجان تقدیم می‌کنم.

او گفت: در ابتدا، اجرای مشدی عباد را از آذربایجان و شهرستان (اردبیل) شروع می‌کنم.

مشدی عباد و دخترانش به کارگردانی اکبر عبدی آخرین کار تئاتر این بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر در سال ۱۳۹۶ است.

مشدی عباد دو بار تاکنون یکی در سال ۱۳۸۸ و دیگری در سال ۱۳۹۳ به روی صحنه رفته است.

رستوران عمو اکبر به کارگردانی اکبر عبدی در سال ۱۳۹۴، پنجره فولاد به کارگردانی سیدجواد هاشمی (۱۳۹۰)، سوپر بقال ایرونی به کارگردانی اکبر عبدی (۱۳۸۹)، از خاک تا افلاک به کارگردانی محمود فرهنگ (۱۳۸۵)، اکبرآقا آکتور تئاتر به کارگردانی اکبر عبدی (۱۳۸۵)، دوستان با محبت به کارگردانی رضا ژیان (۱۳۷۷) و بنگاه تئاترال به کارگردانی محمود استادمحمد( ۱۳۷۱) از جمله آثار نمایشی است که این بازیگر پیشکسوت سینما، تلویزیون و تئاتر کارگردانی و یا در آن‌ها ایفای نقش کرده است.

فروش میلیاردی تماشاخانه‌های دولتی

آمار هفتگی فروش و تماشاگران نمایش‌های به صحنه رفته در مجموعه تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج و تالار هنر تا پایان روز جمعه ۱۴ مهرماه سال ۱۴۰۲ مشخص شد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر، به نقل از روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی، آمار هفتگی فروش و تماشاگران نمایش‌های تالارهای چهارسو، قشقایی، سایه و کارگاه نمایش مجموعه تئاتر شهر، تماشاخانه سنگلج و تالار هنر تا پایان روز جمعه ۱۴ مهرماه ۱۴۰۲ اعلام شد.

نمایش «هیدن»(پنهان) به کارگردانی کوروش شاهونه که سری دوم اجرای خود را از روز ۲۷ شهریورماه در تالار قشقایی با ظرفیت ۹۶ نفر و قیمت بلیت ۱۵۰ هزار تومان آغاز کرده، با ۸۳ ( ۳۴ اجرا در این سری و ۴۹ اجرا از قبل) اجرا توانسته ۷۷۳۴ تماشاگر(۴۵۸۶ تماشاگر از اجرای اول و ۳۱۴۸ از اجرای دوم) (با احتساب ارائه بلیت تمام بها، نیم بها، تخفیف دار و مهمان) جلب کند و به فروشی معادل ۹۲۲ میلیون و ۶۸۵ هزار تومان(۵۱۰ میلیون و ۱۸۵ هزار تومان از اجرای اول و ۴۱۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان از اجرای دوم تا جمعه ۱۴ مهرماه) دست پیدا کند و به اجرای خود پایان دهد.

نمایش «سوسمار» به کارگردانی رحمت امینی نیز که از ۶ شهریور ماه اجرای خود در تالار چهارسو با ظرفیت ۱۳۲ نفر و قیمت بلیت ۱۲۰ هزار تومان آغاز کرده بود با مجموع ۲۹ اجرا و ۲۷۶۳ تماشاگر  و فروش معادل ۲۷۰ میلیون و ۷۸۰ هزار تومان به اجرای خود خاتمه دهد.

نمایش «در انتظار گودو» به کارگردانی مازیار لرستانی نیز که از ۳ مهرماه اجرای خود در تالار چهارسو با ظرفیت ۱۳۲ نفر و قیمت بلیت ۱۳۰ هزار تومان آغاز کرده بود با مجموع ۱۱ اجرا و ۱۰۹۲ تماشاگر به فروشی معادل ۸۶  میلیون و ۶۰  هزار تومان دست پیدا کند و اجرای خود را پایان دهد.

نمایش «کسی برای یک گوریل غمگین کاری نمی‌کند» به کارگردانی مجید شکری از روز جمعه ۳ شهریورماه در تالار سایه با ظرفیت ۷۲ نفر و قیمت بلیت ۱۰۰ هزار تومان به صحنه رفت و با مجموع ۳۲ اجرا، توانسته ۱۲۹۷ تماشاگر را به سالن بکشاند و با فروشی معادل ۸۲ میلیون و ۵۱۰  هزار تومان به اجرای خود پایان دهد.

همچنین نمایش «آوینیون» به کارگردانی حسن معینی از روز جمعه ۳ شهریورماه در تالار سایه با ظرفیت ۷۲ نفر و قیمت بلیت ۱۱۰ هزار تومان اجرای خود را آغاز کرده با مجموع  ۳۱ اجرا، توانست  ۱۸۳۴  تماشاگر جلب کند و فروشی معادل ۱۵۵ میلیون و ۲۷۶ هزار تومان داشته باشد،این نمایش تا ۲۱ مهرماه روی صحنه است.

نمایش «تفنگ‌های کارار» نیز که از روز ۲۶ شهریورماه در کارگاه نمایش با ظرفیت صندلی ۲۶ نفر، قیمت بلیت ۷۰ هزارتومان و مدت زمان ۶۵دقیقه روی صحنه رفته است تا روز جمعه ۱۴ مهرماه با ۱۷ اجرا و جذب ۴۱۳ تماشاگر توانسته به فروش ۲۱ میلیون و ۵۶۰ هزار تومانی دست پیدا کند و تا ۲۱ مهرماه به اجرای خود ادامه دهد.

تماشاخانه سنگلج با ظرفیت ۲۳۶ صندلی نیز که میزبان دو نمایش “داش آکل به روایت نوچه کاکارستم” و “کمین ژاله ” است، آمار مخاطبان خود را به این شرح اعلام کرده است:

نمایش “داش آکل به روایت نوچه کاکارستم” به کارگردانی حامد شیخی که اجرای خود را از ۲۹ شهرور ماه آغاز کرده تا ۱۴ مهر در مجموع ۹۱۸ تماشاگر داشته است و فروش ۱۳ اجرای این نمایش با احتساب بلیت های میهمان، تمام بها، نیم بها و تخفیف دار، در گیشه ۱۸ میلیون و ۸۰۴ هزار تومان ثبت شده است. درصد رشد فروش این نمایش نسبت به هفته گذشته ۸/۱۶- درصد بوده است.

نمایش “کمین ژاله” به کارگردانی حامد مکملی نیز که از ۲۷ شهریور ماه اجرای خود را آغاز کرده تا ۱۴ مهر ماه ۸۳۱ تماشاگر داشته است. فروش این نمایش با احتساب بلیت‌های تمام بها، نیم بها، تخفیف دار و میهمان ۲۱ میلیون و ۲۲۴ هزار تومان ثبت شده است. درصد رشد فروش این نمایش به نسبت یک هفته گذشته ۱۰- درصد را نشان می‌دهد.

تالار هنر از روز ۱۱ مهر ماه میزبان اجرای نمایش “دوره گردها” به کارگردانی علی فروتن شده است. این نمایش طی ۴ اجرایی که تا روز جمعه ۱۴ مهر ماه انجام داده میزبان ۷۳۷ تماشاگر بوده است.

فروش این نمایش با احتساب بلیت‌های تمام بها، نیم بها، تخفیف‌دار و میهمان در گیشه ۶۷ میلیون و۶۵۳ هزار و ۳۰ تومان ثبت شده است.

آتیلا بی‌شک یکی از مؤثرترین کارگردانان جریان‌ساز تئاتر ایران خواهد ماند

دکتر علی رفیعی، نویسنده و کارگردان پیشکسوت و پیش‌رو تئاتر ایران به مناسبت درگذشت آتیلا پسیانی بازیگر تئاتر، تلویزیون و سینما یادداشتی را منتشر کرد.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر در یادداشت علی رفیعی آمده است:

«پیش از سال ۵۷ هر بار به ایران می‌آمدم با دعوت دوستانم به کارگاه نمایش سری می‌زدم.
شیفتگی، علاقه‌مندی و عشق به تئاتر جوانی کوشا مرا مجذوب کرد. او آتیلا بود. آتیلا پسیانی که دیری نگذشت تبدیل به یکی از بهترین رفقای من شد.
در سفرهای بعدی من به ایران دیدار با او عادت شده بود.
پس از ۵۷ که برای ماندن به ایران آمدم آتیلا کارگردانی پیشرو، خلاق و صاحب سبک شده بود. گروهش را داشت و می‌کوشید تا همواره جوانان را کشف و به دنیای حرفه‌ای وارد کند.
من با هر بار دیدن آثارش به وجد می‌آمدم.
آتیلا بی‌شک یکی از مؤثرترین کارگردانان جریان‌ساز تئاتر ایران است و خواهد ماند. به‌قدری او در ذهن من سمبل کار و زندگی بود که دوست نداشتم خبر منحوس بیماری‌اش را باور کنم. منتظر بودم تا پس از رخت بربستن پاندمی بازهم نامش بر صحنه‌ها به‌عنوان کارگردان و بازیگر بدرخشد.
همین‌که چندی پیش در سفر و از راه دور مشاهده کردم در مراسم بزرگداشت مقتدر بر روی صحنه آمد قلبم گرم شد.
پیغام داده بود دلتنگ است قرار شد از سفر که برگشتم او را ببینم. من برگشتم او به سفر رفت و حسرت آخرین دیدار بر دلمان ماند.
برای فاطمه، ستاره و خسرو عزیزم آروزی صبر می‌کنم.»