انتشار کتاب داوود رشیدی از مجموعه ماندگاران صحنه

همزمان با ششمین سال درگذشت این هنرمند کتاب «داود رشیدی» جلد چهارم از مجموعه ماندگاران صحنه از سوی انتشارات نمایش منتشر شد.

رشیدی زاده ۲۵ تیر ۱۳۱۲ در تهران و دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر بود. او در مجموعه‌های تلویزیونی گوناگونی مانند «ولایت عشق»، «هزار دستان»، «آوای فاخته»، «عطر گل یاس»، «آخرین ستاره شب» و … بازی کرد. «در انتظار گودو»، «ریچارد سوم»، «پیروزی در شیکاگو»، «منهای دو» و «آقای اشمیت کیه؟» از جمله نمایش‌هایی است که به صحنه برده. «کمال الملک»، «ملاقات با طوطی» و «زمهریر» از فیلم‌های سینمایی هستند که در آن‌ها نقش آفرینی کرده است.

کتاب «داود رشیدی» با پیش گفتار منصور خلج با عنوان «هرگز نقش تو از لوح دل و جان نرود» آغاز می‌شود و دو بخش دارد. «از روزگار رفته حکایت»، «دوران کودکی»، «تحصیل در فراسه و ژنو»، «از حقوق سیاسی تا حضور سیاسی»، «بازگشت به وطن»، «استخدام در اداره هنرهای دراماتیک»، «در انتظار گودو»، «حضور در تماشاخانه سنگلج (۲۵ شهریور)»، «تدریس»، «نخسین فعالیت‌های سینمایی»، «رفتن به تلویزیون واحد نمایش تا سال ۱۳۵۷»، «پوست یک میوه روی درخت پوسیده»، «پیروزی در شیکاگو»، «ریچارد سوم»، «هنر»، «منهای دو»، «آقای اشمیت کیه؟»، «درباره بازیگری»، «درباره کارگردانی» و «حسن ختام» فصل‌های موضوعی کتاب در بخش نخست هستند.

بخش دوم یادداشت‌ها، از مطالب «ثبت کرد که با دست پر برگشته» نوشته علی نصیریان، «دوست استثنایی من» اثر داریوش شایگان، «نامه به یک دوست قدیمی؛ داود رشیدی عزیز» نوشته احمدرضا احمدی، «با داود رشیدی در بازار کهنه فروش‌های بوشهر» نوشته کیومرث پوراحمد، «همواره امیدوار با دلی عاشق» نوشته احترام برومند، «دیروزی که او خلق کرد، امتداد دارد امروز» نوشته مرضیه برومند، «هنرمندی با آرزوهای بزرگ» اثر رضا بابک و «رشیدی، برگی زرین در تاریخ تئاتر ایران» نوشته قطب‌الدین صادقی تشکیل شده است.

پیام داود رشیدی به مناسبت هفتمین جشن اردیبهشت تئاتر ایران با عنوان «همنوایی عشق و معرفت» و سه یادداشت درباره «چشم به راه گودو» اثر رضا براهنی، جلال آل‌احمد و اسلام کاظمیه دیگر مطالب کتاب محسوب می‌شوند. این اثر به ضمیمه گاهشمار، تصاویر و منابع به پایان رسیده است.

منصور خلج نویسنده و پژوهشگر سال گذشته در گفت‌وگویی با هنرآنلاین خبر نگارش و تدوین کتاب «داود رشیدی»، را اعلام کرده بود.

او در بخشی از پیشگفتار کتاب نوشته است: «همواره در پی فرصتی بودم برای ادای دین به هنرمندی به غایت صبور و مهربان، با بیش از ۷۰ سال سابقه‌ کار و تلاش مستمر در کارنامه‌ هنری‌اش که پیوسته با دستمایه‌های خلاقانه و بنیادین از هنر تئاتر کار خود را دنبال کرده است. هر بار پر انرژی روی صحنه و یا در مقام کارگردان تئاتر و یا مقابل دوربین فیلمبرداری با وفاداری به گنجینه‌ ادبیات نمایشی، پژوهش و مطالعه‌ی گسترده که نو اندیشانه با جریان روز تئاتر جهان همراه و هم‌گام بود و افق تازه‌ای بر ما گشود، مرحبا بر این درایت.

جایگاه عالیجناب رشیدی در میان هنرمندان عرصه‌ تئاتر، سینما و تلویزیون همواره جایگاهی است رفیع، این ماندگاری فقط در بازی‌های درخشان، که در کارگردانی‌های به یاد ماندنی‌اش، در انتخاب‌های گزیده و هوشمندانه و بیش از همه در لبخند مهربانانه‌اش متجلی است، لبخندی که حتی در اوج روزهای سخت بیماری از چهره‌اش محو نمی‌شد.

و این کمترین، برای نگارش این کتاب بار دیگر به همه‌ مصاحبه‌ها و جرایدی که به هر نحوی به ایشان پرداخته بود رجوع کردم، به قول سعدی بزرگ:

تمتع ز هر گوشه‌ای یافتم

ز هر خرمنی خوشه‌ای یافتم

تا این میثاقی که با خود بسته بودم را جامه‌ عمل بپوشانم و ادای دینم را در مقام شاگرد به استادم کرده باشم تا این تجربیات به نسل‌های بعد منتقل شود، تا گاهی که نگاهمان را از صفحه بی‌جان و حقیر تلفن‌های همراه‌مان بر می‌داریم و سرمان را بالا می‌آوریم قله‌ها را ببینیم».

کارگردان زیرزمینی‌ها: در تئاتر فرصت اشتباه ندارید

حامد وکیلی کارگردان نمایش «زیرزمینی‌ها» می‌گوید تئاتر چون زنده است فرصت اشتباه نداری، نفس تماشاگر در صحنه جاری است و احساسش را در همان لحظه دریافت می‌کنی. سختی‌های تئاتر هم بسیار شیرین‌ است.

 

نمایش «زیرزمینی‌ها» به نویسندگی مرتضی شاه‌کرم و کارگردانی حامد وکیلی از ۳۰ خرداد در پردیس تئاتر شهرزاد روی صحنه است.

 

داستان این نمایش درباره خانواده‌ای از قشر ضعیف جامعه است که با فروش همه دارایی خود خانه‎ای را پیش‌خرید می‌کنند و مجبور می‌شوند برای مدتی در زیرزمینی بسیار کوچک زندگی کنند.

 

حامد وکیلی، کارگردان نمایش درباره انتخاب بازیگران «زیرزمینی‌ها» گفت: «سعی کردیم بازیگرانی انتخاب کنیم که به شخصیت‌های نمایش نزدیک باشند، با امیر کربلایی‌زاده و مرضیه صدرایی تجربه همکاری داشته‌ام و با جواد خواجوی اولین بار است که همکاری کردم که تجربه خوشایندی هم برایم بود.»

 

او ادامه داد: «در کنار هنرمندان پیشکسوت سعی کردیم به هنرمندان جوان هم اعتماد کنیم و در این اثر بازیگران پیشکسوت با همه توان به بازیگران جوان‌تر کمک کردند تا نتیجه خوبی حاصل شود. رسالت تئاتر همین است که به جوان‌ترها میدان بدهیم که بیایند و تجربه کنند و آینده خودشان را بسازند و حتماً از بین‌شان استعدادهای درخشانی ظهور خواهد کرد.»

 

این کارگردان با اشاره به اینکه ۲۶ سال است در تئاتر فعالیت می‌کند، گفت: «در همه اجراهای نمایشی‌ام با لذت حضور دارم و در نمایش «زیرزمینی‌ها»، هم بازیگر هستم و هم کارگردانی می‌کنم و این مسئله، شرایط ویژه‌ای را پدید آورده است. تئاتر مثل بچه‌ای است که کارگردان بزرگش می‌کند و واقعاً مثل بچه خودش دوستش دارد. حتی بعضی صحنه‌ها را که می‌خواهم کوتاه کنم ،واقعاً برایم دشوار است.»

 

او ادامه داد: «بازیگری و کارگردانی تئاتر به‌صورت هم‌زمان خیلی مشکل است، به همین دلیل از مهدی آقایی به‌عنوان مشاور استفاده کردم، شاید اگر هرکدام از این دو بخش را به‌تنهایی انجام می‌دادم، کیفیت کار بیشتر می‌شد ولی در کل از نتیجه ناراضی نیستم.»

 

حامد وکیلی که تجربه حضور در سینما و تلویزیون را هم دارد، درباره هنر تئاتر گفت: «تئاتر ویژگی‌های خودش را دارد و با تلویزیون و سینما خیلی فرق می‌کند. تئاتر چون زنده است فرصت اشتباه نداری، نفس تماشاگر در صحنه جاری است و احساسش را در همان لحظه دریافت می‌کنی. تماشاگر با تو می‌خندد و گریه می‌کند. سختی‌های تئاتر هم بسیار شیرین‌ است.»

 

کارگردان نمایش «زیرزمینی‌ها» درباره متن این اثر افزود: «مرتضی شاه‌کرم را سال‌هاست می‌شناسم، نویسنده بسیار خوبی است. این نمایشنامه را سال ۹۵ برای من نوشت و همان سال در مشهد آن را اجرا کردم. ملودرام بسیار عجیب و خاصی است، یک کمدی-تراژدی است که در لحظه نمی‌دانی باید بخندی یا گریه کنی. قلم مرتضی را همیشه دوست داشتم و این متن هم جزو آثاری بود که خیلی دوست داشتم و به همین دلیل، در تهران دوباره اجرایش کردم.»

 

بازیگر نقش آقاجون گفت: «در زندگی واقعی هر خانواده‌ای یک پیرمرد با شرایط آقاجون هست. برای بازی این نقش از آن‌ها الگو گرفتم. همیشه در ذهن بازیگر مواردی هست که در اطرافش دیده و برای رسیدن به هر نقش از هرکدام، بخشی را برمی‌دارد. از همان اول که نمایشنامه را خواندم، دوست داشتم این نقش را بازی کنم و خودم از اجرایش راضی هستم و تماشاگران هم دوستش داشتند؛ فکر می‌کنم به چیزی که می‌خواستم رسیدم.»

 

حامد وکیلی که پرفروش‌ترین نمایش‌های مشهد را در کارنامه خود دارد، در مورد اجرا در تهران توضیح داد: «تماشاگران مشهدی مرا می‌شناسند و لطف دارند و حمایت می‌کنند؛ اما در مشهد اجرا رفتن آن هم برای مدت طولانی، کار دشواری است. در تهران سالن‌هایی است که می‌شود راحت‌تر اجرا رفت؛ مثل سالن شهرزاد. ولی به دلیل بزرگ‌تر بودن شهر تهران شرایط خیلی فرق می‌کند. تبلیغات باید بیشتر و گسترده‌تر باشد؛ نکته دیگری هم وجود دارد و آن هم اینکه در تهران مردم برای دیدن کار خوب به سالن می‌آیند؛ چه بازیگر چهره داشته باشد و چه نداشته باشد.»

 

او در پایان در مورد ویژگی نمایش «زیرزمینی‌ها» هم افزود: «در نمایش صحنه‌ای وجود دارد که پدر کیک تولد را با دستپاچگی برای صاحب‌خانه می‌برد و وقتی برمی‌گردد سکوت وحشتناکی درصحنه می‌شود؛ به نظر من پدر همان لحظه می‌میرد. در این نمایش شاهد هستیم که تماشاگر هم‌زمان هم می‌خندد و هم گریه می‌کند؛ گویی مخاطب یک برش از زندگی خانواده‌ای از زیرپوست شهر را پیش چشمانش می‌بیند.»

 

منبع: ایران تئاتر

علی نصیریان: هنرمندان خیلی ارزشمند هستند

پیشکسوت تئاتر و سینما، هنر را جلوه هویت و شناسنامه ملت ایران دانست و گفت: امروز در دنیا سینمای ایران را می‌شناسند و لذا هنر از هر نوشته، سخنرانی، تبلیغ و ارائه‌ای بیشتر می‌تواند نشان‌دهنده فرهنگ و تمدن ما باشد.

 

علی نصیریان روز یکشنبه، ۲۵ تیر در مراسم تجلیل از مفاخر فرهنگ و هنر استان گیلان که تحت عنوان «میلاد نامداران» در تالار مرکزی رشت برگزار شد، با بیان این‌که با دل گرفته ولی با شوق زیاد به رشت آمده‌ام، اظهار کرد: در این مراسم حضور پیدا کردم تا قدردان مفاخر فرهنگ و هنر باشم، زیرا می‌دانم که هنرمند همچون شمعی فروزان می‌سوزد و گرما می‌بخشد.

 

وی هنر و خلاقیت را لذت‌بخش دانست و افزود: هنرمند بر فکر، اندیشه، هنر و خلاقیت خود استوار است و از آفرینش خود لذت می‌برد.

 

این هنرمند پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون، هنر را متکی به انسان دانست و تصریح کرد: انسان است که هنر را می‌آفریند و هنر بنیان زیبای فرهنگ و تمدن است.

 

نصیریان هنر را جلوه هویت و شناسنامه ملت ما دانست و گفت: امروز در دنیا سینمای ایران را می‌شناسند و لذا هنر از هر نوشته و سخنرانی و تبلیغ و ارائه‌ای بیشتر می تواند نشان‌دهنده فرهنگ و تمدن ما باشد.

 

وی با اشاره به سابقه درخشان خطه گیلان در عرصه فرهنگ و هنر، اضافه کرد: گیلان به دلیل نزدیک بودن به اروپا و منطقه قفقاز خطه روشنفکرخیز بوده و انسان‌های تکرارنشدنی و دست نیافتنی در عرصه های فرهنگ و هنر و علم و طب و صنعت و… دارد که هر کدام درجه یک هستند.

 

نصیریان تجلیل و تکریم هنرمندان را موجب امیدواری نسل جوان دانست و عنوان کرد: هنرمندان جوان می‌آموزند که روزی زحماتشان ارزشگذاری می‌شود و مورد تقدیر قرار می گیرند؛ البته مردم خودشان قدرشناس اصلی هنر و هنرمندان هستند، اما نهادهای فرهنگی هم باید جزو وظایف خودشان بدانند که از این قشر تجلیل کنند.

 

وی با بیان این‌که هنرمندان با آفرینش‌های خودشان هویت کشور و ملت را معرفی می‌کنند، یادآور شد: هنرمندان خیلی ارزشمند هستند.

 

این پیشکسوت عرصه هنر، هوشنگ ابتهاج را اعتبار هنر دانست و بیان کرد: ابتهاج درخور هرگونه احترام است و آثار او را باید خواند و بارها خواند.

گردهمایی اهالی تئاتر برای حفاظت از قطب تئاتر کشور

تعدادی از هنرمندان تئاتر با حضور در مجموعه تئاتر شهر و در جلسه مشترکی که با شهردار منطقه ۱۱ و اعضای شورای شهر تهران داشتند، خواستار استمرار پاکسازی فضای بیرونی تئاتر شهر شدند و مسئولان شهری نیز، حمایت معنوی هنرمندان را در این زمینه موثر دانستند.

 

در آغاز این جلسه که عصر امروز، یکشنبه ۲۵ تیر ماه در دفتر مدیریت تئاتر شهر برگزار شد، اسماعیل خلج نمایشنامه‌نویس و کارگردان پیشکسوت تئاتر خطاب به مدیران شهری گفت: اگر بخواهیم هنر در میان عموم مردم گسترش پیدا کند، باید از جنبه ظاهری شروع کنیم که یکی از راه‌های آن، توجه به تئاتر شهر است. این مجموعه هنری باید از دور  داد بزند که مکانی فرهنگی است.

 

باید شیرینی تئاتر شهر را از دور حس کنیم

 

او با بیان اینکه همه هنرها برای زندگی بهتر و بازگشت امید است، افزود: قبل از اینکه ما به عنوان جامعه تئاتری نشان بدهیم که تئاتر چیست، باید تماشاگر را جذب کنیم چراکه بدون حضور تماشاگر تئاتری اتفاق نمی‌افتد و یکی از راه‌های جذب تماشاگر تئاتر، این است که توجه او را به مجموعه تئاتر شهر جلب کنیم. در همین راستا در برنامه‌های شهری، باید شیرینی تئاتر شهر را از دور حس کنیم تا عاشق آن بشویم و دوست داشته باشیم نمایش‌هایش را ببینیم.

 

دیدن آسیب‌های اجتماعی در پرترددترین نقطه شهر عادی شده

 

سپس علیرضا نادعلی، سخنگوی شورای شهر تهران با اشاره به مطالبی که درباره حریم مجموعه تئاتر شهر و پاکسازی آن مطرح شده بود، یادآوری کرد: این موضوع تا دوره‌ای بیشتر در حد پیگیری‌های مطبوعاتی بود و عملیاتی نشده بود. البته می‌دانستیم مطالبه جامعه هنری است.

 

او با ابراز تاسف از بروز ناهنجاری‌های گوناگون در اطراف تئاتر شهر ادامه داد: متاسفانه دیدن آسیب‌های اجتماعی در پرترددترین نقطه شهر دیگر عادی شده. در این شرایط خیلی تلاش کردیم که به طور همزمان چند بحث را جلو ببریم؛ جمع‌آوری دستفروش‌ها یک سوی ماجرا بود و بخشی دیگر به زورگیران و بزهکاری‌ها مربوط می‌شد.

 

سخنگوی شورای شهر اضافه کرد: این انتقاد به شهرداری وارد بود که دم عید غرفه‌های بهاره را در اطراف تئاتر شهر به رسمیت شناخت که همین موضوع سبب ماندگاری آن‌ها شد و جمع کردن‌شان را سخت کرد. بخصوص که قبل‌تر بحث قمه‌کشی هم مطرح شده بود.

 

نادعلی افزود: از آنجاکه چون ریشه کردن این مشکلات سخت است، همه در برابر آن مقاومت می‌کنند. البته آقای چمران، رییس شورای شهر خیلی کمک کرد و ما هم کوتاهی نکردیم.

 

سخنگوی شورای شهر با تاکید بر اینکه برنامه شورای شهر در محدوده تئاتر شهر فقط به جمع کردن دستفروش‌ها محدود نمی‌شود، ادامه داد: در این محدوده شاهد حضور کسانی هستیم که ناهنجاری‌های جنسی دارند و البته که حق زیست دارند. ولی تلاش می‌کنیم در اطراف تئاتر شهر حضور نداشته نباشند بلکه در جای دیگری مستقر شوند.

 

نادعلی با یادآوری طرح ایجاد حریم مجموعه تئاتر شهر که پیش‌تر مطرح شده، گفت: پارسال این طرح با سازمان زیباسازی مطرح شد و دوستان تئاتر شهر هم طرحی دیگر ارایه کردند. برای ما فرقی ندارد کدام طرح اجرایی شود بلکه مهم، سلامت محیط مجموعه است.

 

او با تاکید بر اینکه هر جا فعالیت فرهنگی باشد، آسیب‌های اجتماعی کم می‌شود، خاطرنشان کرد: با برخی برنامه‌ها مانند اجرای نمایش‌های خیابانی، باید فضای بیرونی تئاتر شهر را پر کنیم چون نمی‌توان اینجا را خالی گذاشت زیرا به سرعت جایگزینی پیدا می‌شود. امید بیهوده هم ندهیم که برای همه دستفروش‌ها جا پیدا می‌کنیم زیرا این همه زمین نداریم.  امیدواریم با همراهی هنرمندان، پاکسازی تئاتر شهر را رسمیت بدهیم تا همکاران ما دلگرم شوند که در این ماجرا تنها نیستند.

 

دوره میان مایگی را سپری می‌کنیم

 

در ادامه جلسه، قطب‌الدین صادقی، دیگر هنرمند باسابقه تئاتر، با ابراز خوشنودی از این که بالاخره مسئولان به فکر ساماندهی تئاتر شهر افتادند، از منطقه ۶ و ۱۱ به عنوان دو منطقه فرهنگی تهران یاد کرد و توضیح داد: این دو منطقه به دلیل مجموعه‌های نمایشی، کتابفروشی‌ها و گالری‌ها جزو مناطق فرهنگی تهران هستند و تئاتر شهر، شاخص‌ترین مکان فرهنگی این منطقه است. هرچند متاسفانه امروزه وجه فرهنگی این مناطق سقوط کرده. با این وصف، کار شهرداری این دو منطقه به دلیل ویژگی‌های خاصی که دارند، سخت است.

 

این کارگردان و مدرس تئاتر تاکید کرد: هویت یک شهر از فرهنگ آن است. یعنی فرهنگ به یک شهر هویت می‌دهد. شهر بدون فرهنگ، روستاست و آنچه جامعه را از حالت غریزی بیرون می‌آورد، خلق فرهنگ است.

 

صادقی با ابراز تاسف از اینکه دوران میان‌مایگی را سپری می‌کنیم، توضیح داد: بسیاری از کتابفروشی‌ها تعطیل شده‌اند و شهر ما مدیریت فرهنگی ندارد. اگر نجنبیم و میان‌مایگی را کنار نزنیم، حیثیت‌مان در دنیا از بین می‌رود چراکه ما را به فرهنگ و هنرمان می‌شناسند.

 

این کارشناس تئاتر خاطرنشان کرد: مدیران می‌ایند و می‌روند ولی هنرمندان و مکان‌های فرهنگی ماندگار هستند.تئاتر شهر برای ما فقط یک ساختمان نیست. معبدی است که قداست دارد و موتور خلاقه و الگوی تئاتر ماست. نگذاریم تخفیف پیدا کند.

 

صادقی تاکید کرد: دست دستفروشان را می‌بوسم ولی جایشان اینجا نیست. به آقای کرباسچی، شهردار پیشین تهران آفرین می‌گویم که با برداشتن نرده پارک‌ها از جمله پارک دانشجو، فرهنگ را از پشت میله‌ها بیرون آورد ولی در حال حاضر، استقرار دستفروش‌ها در حریم فرهنگی این مجموعه بسیار ناشایست است. مگر آنان جلوی مسجد یا دانشگاه می‌روند. حضور دستفروشان در اینجا نشان‌گر دست کم گرفتن فرهنگ است در حالیکه باید از داشته‌هایمان مراقبت کنیم.

 

صادقی با ابراز تاسف از ناهنجاری‌های اجتماعی در اطراف تئاتر شهر اضافه کرد: اتفاق‌هایی که اینجا می‌افتد، سقوط اخلاق و فرهنگ است . این اتفاق‌ها در قامت هزار سالانه فرهنگ ما نیست. مساله مهم‌تر ساماندهی درون حریم تئاتر شهر است. هر کسی در خلاء می‌تواند وارد شود. بنابراین حتما باید برای اینجا برنامه داشته باشیم. ما عاشق سازندگی، خلاقیت و پاکی و قداست هستیم.

 

این هنرمند در پایان سخنانش با تاکید بر لزوم حمایت شهرداری از فعالیت‌های فرهنگی خاطرنشان کرد: شهرداری و شورای شهر باید مانند شهرداری‌های دیگر کشورها برای فرهنگ و هنر هزینه کنند نه اینکه آن را آخرین اولویت بدانند.

 

چرا شهرداری از تئاتر مالیات می گیرد؟

 

امیر دژاکام، دیگر هنرمند تئاتر به عنوان سخنران بعدی برنامه گفت: معرفت ساده است و جهل پیچیده. همه می‌دانیم این محیط نیازمند حریم است. کدام یک از ما نمی‌دانیم در این سال‌ها چه جرم و جنایت‌هایی در اینجا رخ داده کدام یک از شما حاضرید خانواده خودتان در این محدوده تردد کنند .

 

او ادامه داد: خواسته ما خانواده تئاتر ایجاد این حریم است و اجرای برنامه هنری در داخل آن است. شهرداری باید هزینه کند چون وظیفه اوست و این پرسش را هم داریم که چرا از تئاتر مالیات می‌گیرند.

 

اگر عاشق تئاتر نمی‌شدیم، شاید اتفاق‌های بدی برایمان می‌افتاد

 

هادی حجازی‌فر، دیگر هنرمند تئاتر هم با اشاره به شوقی که در دوره دانشجویی برای دیدن نمایش‌های تئاتر شهر داشته، گفت: ما که در شهرهای دیگر بودیم، همه پول‌مان را پس‌انداز می‌کردیم که در تئاترشهر تئاتر ببینیم.

 

این بازیگر و کارگردان ادامه داد: خیلی ممنونم که کار مهم پاکسازی تئاتر شهر بالاخره شروع شد چون نگرانی همیشگی ما وضعیت اطراف تئاتر شهر بود. امیدوارم این ساماندهی استمرار داشته باشد. متاسفانه در این سال‌ها مطالبات ما جامعه تئاتری خیلی پایین آمده است.

 

حجازی فر با تاکید بر نقش مهم هنر در بهبود زندگی افراد توضیح داد: اگر ما عاشق تئاتر نمی‌شدیم، شاید اتفاق‌های بدی برایمان رخ می‌داد. اگر بچه‌های تئاتر فرصت کار داشته باشند، امیدشان به زندگی بالا می‌رود. هر چند به نظر می‌رسد عده‌ای تئاتر را نمی‌خواهند، اما این هنر می‌ماند . ما تئاتری‌ها هم به عنوان بچه‌های ناتنی در کنار بچه‌های تنی خواهیم ماند.

 

محمد موسوی، شهردار منطقه ۱۱ هم با تاکید بر اهمیت مکان‌های فرهنگی، افزود: مدیران شهری همه دغدغه فرهنگی دارند. خوشبختانه پاکسازی اطراف تئاتر شهر را انجام دادیم و ایجاد حریم هم به زودی اجرایی می‌شود.

 

او ساختمان تئاتر شهر را بنایی منحصر به فرد خواند و تاکید کرد: ما دغدغه آن را داریم، همچنانکه بوستان دانشجو هم برایمان مهم است. برای تداوم این کار، ما فقط از شما، هنرمندان پشتیبانی معنوی می‌خواهیم. در چنین اتفاق‌هایی، مردم مقابل ما می‌ایستند و می‌گویند زور شهرداری به دستفروش‌ها رسید در حالیکه ما با دستفروش مواجه نیستیم بلکه با کسانی مواجهیم که کارمند دارند و درآمدشان از برخی هنرمندان ما بیشتر است.

 

در ادامه، مقصود نعیمی ذاکر، مدیر عامل خانه تئاتر از شورای شهر و شهرداری دعوت کرد در خانه تئاتر جلسات مشترکی برای آسیب‌شناسی برگزار شود. چون کار فرهنگی حتما تاثیرات خود را بر مسائل اجتماعی می‌گذارد.

 

او گفت: پارک دانشجو جدای از تئاتر شهر نیست و می‌تواند نجات‌دهنده دانشجویان هم باشد اما انجام اینها نیازمند مهندسی فکری است.

 

مسعود رنجبریان، مدیر عامل شرکت شهربان و حریم بان که از دیگر مسئولان حاضر در برنامه بود، با ابراز تاسف از پخش کلیپی در فضای مجازی گفت: محدوده تئاتر شهر همیشه دغدغه شورای شهر و شهرداری بوده. در این محدوده، همکاران ما را با چاقو زده‌اند و  بعد از ساعت کار نیروی انتظامی، نگهداری اینجا سخت می‌شود.

 

او ادامه داد: بعضی دستفروشان اینجا واقعا خرج خانواده را می‌دهند و هرچند پاکسازی این مکان لازم است، اما خوب است که دستفروشان با یک فاصله‌ای ، مستقر شوند.

 

در پاسخ به او نادعلی تاکید کرد که وقتی زمینه حضور دوباره دستفروشان ایجاد شود، جمع کردنشان آسان نخواهد بود و در این شرایط، کسی سراغ کسب و کارهای قانونی نمی‌رود.

 

بعد از این جلسه، مدیران همراه هنرمندان در لابی تالار اصلی تئاتر شهر گرد هم آمدند تا خواسته خود را درباره استمرار طرح پاکسازی مجموعه بیان کنند.

 

سید جواد طاهری، مدیر مجموعه تئاتر شهر با قدردانی از شورای شهر و شهرداری منطقه بابت ساماندهی دستفروش‌ها، گفت: درخواست هنرمندان استمرار این شرایط است که در این چند روزه شاهد امنیت بوده‌ایم و نیز اجرای طرح حریم مجموعه، دیگر درخواست ماست که این طرح که در میراث فرهنگی مصوب شده، اجرایی شود.

 

امیر دژاکام که بار دیگر برای سخنرانی دعوت شد، درخواست کرد که حریم پارک دانشجو طوری ایجاد شود که فضای درونی آن مورد استفاده هنرمندان همه رشته‌ها باشد.

 

او همچنین تاکید کرد که مشکل دستفروش‌ها زمانی حل خواهد شد که مشکلات اقتصادی کشور حل شود.

 

سپس نادعلی، سخنگوی شورای شهر نیز گفت: قبلا بوستان‌ها مورد استفاده خانواده‌ها بود ولی مشکل بزرگ ما این است که امروز در اطراف تئاترشهر که جزو میراث فرهنگی هم هست، شبانه‌روز با انواع معضلات اجتماعی مواجه هستیم و حضور دستفروشان سبب شده بود کنترلی بر این فضا نداشته باشیم.

 

او ادامه داد: درخواست ما حمایت از این کار است چون فشارها بر همکاران ما در شهرداری زیاد است. همه فضاهای شهری باید برای خانواده‌ها قابل استفاده باشد.

 

سپس مهندس موسوی، شهردار منطقه ۱۱ به عنون دیگر سخنران برنامه گفت: بخش مهمی از هویت تهران در محدوده اطراف تئاتر شهر تعریف می‌شود و این مجموعه، نقطه‌ای استراتژیک است و بنای آن نزد همه مردم به‌عنوان بخشی از هویت تهران شناخته می‌شود.

 

او با بیان اینکه یکی از شعارهای اصلی شهرداری ، احیای هویت‌های شهری است ، ادامه داد: پاکسازی پارک دانشجو هم در همین راستا بود تا محوطه تالار شهر به‌عنوان یک پاتوق فرهنگی شناخته شود. برای استمرار این اقدام نیازمند حمایت معنوی هنرمندان و مردم هستیم. برنامه ما انجام فعالیت‌های فرهنگی به جای این ناهنجاری‌هاست تا در این بوستان شاهد فضایی امن باشیم اما شهرداری به تنهایی نمی‌تواند این اقدام را استمرار بدهد و نیازمند حمایت معنوی هنرمندان است.

معرفی هیات داوران مسابقه مطبوعاتی انجمن منتقدان و نویسندگان

هیات داوران بیست و دومین مسابقه مطبوعاتی سالیانه انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران تئاتر معرفی شدند.

به گزارش گروه خبر سایت خانه تئاتر با پایان یافتن مهلت تمدید شده فراخوان بیست و دومین مسابقه مطبوعاتی سالیانه انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران تئاتر و انجام امور دبیرخانه‌ای آثار رسیده با روش اعمال کدگذاری متقاضیان شرکت در مسابقه، آثار رسیده و رسانه‌های شرکت کننده، اسامی هیأت داوران این دوره اعلام شد.

بر همین اساس، مه‌ناز رونقی(عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکزی)، مجید رضاییان(استاد دانشگاه در رشته ارتباطات و پژوهشگر ژورنالیسم)، افشین خورشید باختری(استاد دانشگاه در رشته تئاتر و منتقد) و مهدی آشنا (رئیس انجمن صنفی عکاسان خانه تئاتر) کار داوری آثار این دوره را از ۲۵ تیر آغاز کردند.

پس از پایان فرایند داوری، انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران تئاتر با معرفی نامزدهای بخش‌های هفت‌گانه (گزارش، گفت‌وگو، نقد، مقاله، ترجمه، یادداشت و عکس) در مورد نحوه برگزاری آیین پایانی این مسابقه اطلاع‌رسانی می‌کند.

اقتباسی از فیلم کوبریک بر صحنه تئاتر

فیلم کلاسیک «دکتر استرنج لاو» ساخته «استنلی کوبریک» قرار است برای نخستین بار روی صحنه تئاتر اقتباس شود.

به گزارش ایسنا به نقل از گاردین، کمدی آخرالزمانی «دکتر استرنج لاو» (۱۹۶۴)، که درباره یک ژنرال سرکش آمریکایی است که با دستور حمله به اتحاد جماهیر شوروی، بحران هسته‌ای را آغاز می‌کند و جهان را در آستانه فاجعه قرار می‌دهد، توسط «آرماندو یانوچی» نویسنده و کاردان معروف به طنزهای سیاسی اقتباس خواهد شد.

«یانوچی» که ساخت سریال تلویزیونی کمدی «وسط معرکه» (The Thick of It) و «در چرخه» (In the Loop) را در کارنامه دارد، به همراه «شان فولی» بازیگر برنده جایزه اولیویه. کارگردانی اقتباس نمایشی از فیلم «دکتر استرنج لاو» را بر عهده دارد.

«یانوچی» در یک برنامه رادیویی بی‌بی‌سی گفت: «در این مواقع غم انگیز چه چیزی بهتر از نمایش صحنه‌ای درباره پایان جهان برای شاد کردن ملت است. چندین سال پیش صحبت در مورد این اقتباس را شروع کردیم، اما اکنون با جنگ در اوکراین و کل مسئله هسته‌ای، این اقتباس موضوعیت خود را از دست نداده است. من فکر می کنم بسیاری از هنر ما کمتر به گذشته و بیشتر مربوط به آینده است.»

این نخستین باری است که خانواده «استنلی کوبریک» اجازه اقتباس از آثار او را می‌دهند.

«کریستین کوبریک» همسر «استنلی کوبریک» در این باره می‌گوید: «ما همواره تمایلی به اقتباس از آثار استنلی نداشتیم و هرگز تاکنون این کار را نکردیم، اما نتوانستیم در برابر مجوز این پروژه مقاومت کنیم: زمان مناسب است. افرادی که این کار را انجام می دهند فوق العاده هستند. و استرنج لاو باید برای مخاطبان جدید و جوان‌تر آورده شود. من مطمئن هستم که استنلی نیز آن را تایید می کرد».

این نمایش قرار است در پاییز ۲۰۲۴ در تئاتر وست‌اِند افتتاح شود.

سایه روشن در تالار سایه به صحنه رفت

نمایش «سایه‌روشن» نوشته و کارگردانی سعیده آجربندیان از جمعه ۲۳ تیر اجرای خود را در ساعت ۱۸ در تالار سایه مجموعه تئاتر شهر آغاز کرد.

 

در این نمایش که به ارتباط افراد یک خانواده هنری در خلال ماجرای یک سرقت ادبی می‌پردازد، سیدجواد یحیوی، فائقه شلالوند، فربد فرهنگ و سحر گلشیرازی ایفای نقش می‌کنند.

 

تهیه‌کنندگی این اثر نمایشی را فاطمه کوهستانی و مدیریت تولید و برنامه‌ریزی را محمدحسین درباغی‌فرد بر عهده‌ دارند.

 

محمدهادی عطایی، مهرا افرادی و ترانه امیری نیز در این کار به‌عنوان (صدا) همکاری می‌کنند.

 

در گروه طراحان این نمایش سینا ییلاق‌بیگی (طراح صحنه)، رضا خضرایی (طراح نور)، مهسا اسمعیل‌زاده (طراح لباس)، مصطفی قاهری (طراحی و ساخت تیزر)، شبنم روزبهانه (طراح گریم)، بهزاد جاودان‌فرد (طراح حرکت)، بهرام شادانفر (طراح پوستر و بروشور و اقلام تبلیغاتی) را بر عهده‌ دارند.

 

آهنگسازی این نمایش را بهزاد عبدی انجام داده است. در گروه کارگردانی این نمایش نیز علیرضا فیروزآبادی در جایگاه دستیار کارگردان و معصومه خیامدار به‌عنوان منشی صحنه همکاری می‌کنند.

 

زهرا شایان‌فر (مدیر روابط عمومی)، مونا صدرفریدپور (عکاس)، محمد وفایی و مهدیه‌سادات شاهمرادی (مشاور رسانه‌ای) از دیگر همکاران این گروه هستند.

 

علاقه‌مندان می‌توانند بلیت سه‌روز نخست این اجرا را که با ۲۰ درصد تخفیف عرضه‌شده است، از سایت تیوال تهیه کنند

سمندریان همچنان زنده است

شب حمید سمندریان با حضور چهره‌های شناخته شده عرصه سینما، تئاتر و موسیقی ایران شنبه ۲۴ تیر در سالن تماشاخانه ایرانشهر برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، شب حمید سمندریان به همت مجله بخارا شنبه ۲۴ تیر در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر برگزار شد.

این مراسم با استقبال قابل توجه هنرمندان، جوانان و علاقه‌مندان به تئاتر و حمید سمندریان همراه بود.

در ابتدای مراسم تصاویری از شب‌های برگزار شده بخارا برای هنرمندان و چهره‌های مطرح سینما و تئاتر ایران و جهان پخش شد. سپس علی دهباشی که اجرای مراسم را هم بر عهده داشت، در ابتدای سخنان خود گفت: پیش از این در ۲ شب «فریدریش دورنمات» و «ماکس فریش» در خدمت آقای سمندریان به عنوان سخنران بودیم. در شب «دورنمات» سفیر سوییس که فردی فرهنگی بود با آقای سمندریان آشنا شد و دوستی‌شان شکل گرفت. از آن پس سفیر سوییس از آشنایی خود با سمندریان به عنوان یکی از فرازهای حضور خود در ایران یاد می‌کند. برای امشب نیز ایشان به من ایمیل زد و گفت که آقای سمندریان یکی از بهترین دوستانی بوده که با او آشنا شده است.

سپس احمد ساعتچیان بازیگر و از شاگردان زنده‌یاد سمندریان به‌عنوان اولین سخنران مراسم گفت: در آکادمی سمندریان مشغول جمع‌آوری اسنادی از فعالیت‌ها و گفتگوهای آقای سمندریان هستیم.

وی یادآور شد: جدای از مقوله بازیگری و تجربه روی صحنه، نگاه ایشان به زندگی روی من تأثیر گذاشت و من از ایشان بسیار آموختم.

هنرمند نباید به دنبال تقاضای اجتماعی برود

ساعتچیان در ادامه سخنان خود بخش‌هایی از صحبت‌های زنده‌یاد حمید سمندریان درباره هنر و تئاتر را در قالب یادداشتی قرائت کرد که در ذیل آمده است: «اگر هنر را از جنبه تفریحی نگاه نکنیم، بلکه از جنبه فرهنگ‌سازی به آن بنگریم، هنرمند نباید به دنبال تقاضای اجتماعی برود و اگر احساس نکند که این تقاضا در حد پایینی قرار گرفته است و به فرهنگ و اندیشه‌سازی و تلطیف روح و گسترش دید و اضافه کردن اطلاعاتی از اقوام و فرهنگ‌هی مختلف کمک نمی‌کند، نباید خودش را در حد مردم متقاضی پایین بیاورد. من به گفته‌ای از برتولت برشت اشاره می‌کنم که می‌گوید ما همانند قایقی هستیم که این قایق بادبانی دارد اما بادی لازم است که این بادبان را حرکت بدهد. ما آن قایق و بادبان را به مثابه اجتماع می‌دانیم و هنرمند کسی است که آن را به حرکت درمی‌آورد و وای به زمانی که بادی نباشد. یعنی وای به زمانی که هنر حرفی برای گفتن نداشته باشد و از تحلیل و روشنگری تهی باشد و یا فریادی نداشته باشد که از حنجره بیرون بزند، فریادی که می‌تواند بر سر قومیت یا روزگار یا شاد خلقت بشر و یا نحوه زندگی بشر در برهه و جغرافیای خاصی باشد.

اگر هنرمند این فریاد یا اعتراض را داشته باشد، اولین پایه‌ها و سنگ بنای هنر ارزنده را دارد، در غیر این صورت به دنبال نیازهای اکثریت مردم رفتن کار هنر و هنرمند نیست. مثلاً نمایشی با مطالبی روزمره، روزمره شیرین شده و فرشده و تزیین شده و طرب‌انگیز، کارایی‌اش در حد همان طرب‌انگیزی و جذابیت‌های لحظه است و به محض آنکه نمایش را ترک کنیم، ممکن است که لحظه و زمان کوتاهی زیر تأثیر آنچه دیده‌ایم، باشیم ولی محدود به یک ساعت است و پس از آن همان خواهیم بود که هستیم.

حرکت اولی که هنرمند باید در هنرش اجرا کند این است که هنرش تفکربرانگیز باشد. هنرمند کسی است که تنوع و تضادها را ببیند و آن‌ها را بی جانبداری تصویر کند، نه اینکه خودش به قضاوت بپردازد. در واقع هنر به نظر من نباید در حد قاضی و قضاوت قرار بگیرد، بلکه باید معرفی کننده باشد. از هنر نمی‌توانیم بخواهیم سیاست ویژه‌ای را تبلیغ کند بلکه باید از هنر بخواهیم سیاسی‌اندیشی و تحلیل سیاسی را به انسان یاد بدهد. هنر باید سیاست‌ها را بشکافد، بدون آنکه نظری بدهد، زیرا نظردهنده شخص دیگری یعنی بیننده است. هنر نباید خودش قضاوت کند، بلکه باید طراح باشد و در آن طراحی صداقت داشته باشد زیرا هر چه هنرمند صادق‌تر باشد والاتر است.

و اما تئاتر در این زمانه، امروز جهان آشفته است. امروز جهان سر چهارراه نیست بلکه بر سر هزار راه ایستاده است. از یک طرف نوع‌دوستی توصیه می‌شود ولی همان لحظه نوع‌دوستی دیگر معنا و مفهومی ندارد. از یک طرف آزادی توصیه می‌شود اما همان لحظه آزادی به شعار تبدیل می‌شود. کم‌کم سیاست‌ها آمد و هر سیاستی سنگ مدینه فاضله خودش را به سینه زد و خودش را مطلق خواند و همان لحظه معکوس خودش را پرورش داد. تئاتر چیزی نیست به جز انعکاس حضوری در آیینه و آنچه در آیینه می‌گذرد، چیزی نیست به جز آنچه در واقعیت می‌گذرد. اگر ما بخواهیم روزگار خودمان یعنی روزگار ترور، قتل، خودکشی، یقه‌درانی، بیکاری جوان‌ها و انسان‌های به پوچی رسیده را در این قرن ناامیدی ببینیم، شاید این تصویر کوچکی باشد از واقعیتی که در حال اتفاق افتادن است. پس تئاتر هم زیر تأثیر قرار می‌گیرد.

به حاکمیت تکنولوژی در هنر بنگرید، شکسپیر در زمان خودش به ما هشدار داد که زمان بحث‌گرایی و بحث‌نمایی در هنر خواهد آمد، یعنی همان چیزی که ما نامش را ابزوردیته می‌گذاریم. شکسپیر این را دید و نامش را هیاهوی بسیار برای هیچ گذاشت. او از زبان مکبث به ما گفت که زندگی یاوه داستانی است که یک دیوانه آن را بازگو می‌نکد و همه چیز جنجالی پوچ و بیهوده است. بشر قدرت اکتشاف و اختراع دارد اما امروز برای ضرورت‌های زندگی خود جنایت می‌کند، برای به قدرت رسیدن و یا تسخیر ماه.

با همه این اضطراب‌های بشری و جنجال‌های زندگی ماشینی امروزی، تئاتر همچنان نفس می‌کشد و ما به گفتگو با زبان هنر نیاز داریم، چون در این مسابقه که زندگی به سرعت جلو می‌رود، باز هنر از زندگی پیشی می‌گیرد و جلوتر قرار می‌گیرد و تئاتر تسکینی است برای این قرن پر هیاهو.»

در ادامه تصاویری از شب «فریدریش دورنمات» در شب‌های بخارا و سخنرانی زنده‌یاد حمید سمندریان در این خصوص پخش شد.

چتری که بسیاری را سایه‌بانی می‌کرد

سپس محمودرضا رحیمی دیگر شاگرد زنده‌یاد حمید سمندریان روی حضور پیدا کرد. این کارگردان و مدرس تئاتر هم در این بخش به قرائت یادداشتی پرداخت. وی در بخشی از این یادداشت چنین گفت: استاد حمید سمندران محصول دورانی بود که صد نفر تلاش می‌کردند تا یک نفر را به رویایش برسانند. و چه خوب که رویای آن شخص رویای بزرگی بود. چتری بود که بسیاری را سایه‌بانی می‌کرد تا قد افراشند. گویا به آن، در فرهنگ سیاسی دموکراسی می‌گویند ما برای ما این مقوله طبیعی‌ترین تعریف تئاتر است. این نگرش آن دوران و آن آدم‌ها بود و نه نوستالژی امروز من و ما. نوستالژی، تسهیل‌گرترین ابزار سرمایه‌داری است با همین تعریف سطحی و مزورانه که روزهای خوب گذشته و آدم‌های خوب رفته‌اند.

وی در بخش دیگری از یادداشت خود چنین بیان کرد: استاد حمید سمندریان همواره می‌گفتند که چه باید بشود و نشد. همان نکته‌ای که بانو هما روستا در لحظه مشایعت ابدی استاد در پشت تریبون توفیدند که حمید همه را دوست داشت. حمید از من خواست به همه شما بگویم که از هیچ‌کس دلخوری نداشت. قانون اول تماشا در تئاتر منبعث از دوستی است و همراهی. استاد همواره می‌گفتند ما مردم باید از دوست داشتن یکدیگر آغاز کنیم. ما چاره‌ای جز دوست داشتن همدیگر نداریم. کاش از دوست داشتن آغاز می‌کردیم تا نقل قول یک شخص را که برای جنگ جهانی گفته بود تئاتر کار نمی‌کند، را بدل نمی‌کردیم به قانونی برای بستن سالن‌های تئاتر در کشمکش‌ها و اعتراضات داخلی و سپس گفته خود را پس بگیریم. برتولت برشت در بزرگترین تظاهرات برلین شرقی تمرین خود را تعطیل نکرد و گفت شما با این تظاهرات و اعتراضات تغییر ایجاد می‌کنید اما من ریشه نابرابری در جهان را هدف قرار می‌دهم. حالا این باور کنیم یا آن را؟ آیا این مصادره به مطلوب‌کردن نکات، یک حرکت استعماری جهان سومی نیست؟»

وی در بخش پایانی یادداشت نیز چنین گفت: چقدر نوستالژی ما را از واقعیت دور می‌کند. نه زندان می‌خواهد و نه زندان‌بان اما زخم‌هایش در عمق روح باقی می‌ماند، مثل اجراهای خواننده‌ای که ترانه‌های قدیمی را در نازمان خلاقه سراییدگی‌اش ترنم می‌کند، باید رفت. باید سوی آنتی نوستالژی رفت. از همین روست که به نظر من، حمید سمندریان هیچگاه نوستالژی نمی‌شود، بلکه تبدیل می‌شود به نگرش، روش و منش.

سپس بار دیگر تصاویری از شب «فریدریش دورنمات» و صحبت‌های زنده‌یاد سمندریان در آن شب پخش شد. وی درباره دراماتورژی خود برای اجرای «ملاقات بانوی سالخورده» و گفتگویش با دورنمات سخن گفت. همچنین درباره دعوت خود از دورنمات برای تماشای «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» در ایران صحبت کرد که این امر به دلیل شرایط جسمانی دورنمات میسر نشد.

روایت حامد بهداد از معجزه سمندریان

حامد بهداد دیگر سخنران این مراسم بود. این بازیگر مطرح سینما، تئاتر و تلویزیون و از شاگردان زنده‌یاد حمید سمندریان، به تعداد قابل توجه حاضران در سالن سمندریان تماشاخانه ایرانشهر اشاره کرد و گفت: چه خوب است که این نام و اسم ما را هنوز مشتاقانه دور هم جمع می‌کند.

وی به پخش تصاویر سخنرانی زنده‌یاد حمید سمندریان اشاره و تأکید کرد: این معجزه بزرگی است که فردی چنین سخن بگوید که هم شاگرد جوان و هم هنرمندان با سابقه معنای سخنش را درک کنند و از او بیاموزند. ظلم بزرگی است که بعد از پخش تصاویری از چنین شخصی که این چنین راه را برای همه باز می‌کند و درکی عمیق و دانش بالایی، من صحبت کنم. برای من این تصاویر مانند کلاس درس بود. اقرار می‌کنم حتی برای ثانیه‌ای نمی‌توانم ادای دین کنم و اگر پای صداقت در میان باشد چگونه می‌توانم از او صحبت کنم که با کیفیت و احساسات بالا سخن می‌گفت.

بهداد در ادامه سخنان خود تصریح کرد: از زیر دستش هزاران بازیگر پرورش پیدا کردند. چه طور می‌شود که قطره‌چکان طلا به خورد مس داد. کسانی هستند که از معنا غبارروبی می‌کنند و انسان‌ساز هستند و امید به آینده می‌دهند. استاد سمندریان اینگونه بود و ضعیف‌ترین فرد و بازیگر زیر نظر او به نقطه‌ای می‌رسید که روی صحنه به توانایی برسد. من حقیقتاً تعجب می‌کنم که چرا از من دعوت شده تا درباره استاد حمید سمندریان صحبت کنم و امیدوارم خواسته خودش بوده باشد چون به واقع صلاحیت ندارم.

رضا کیانیان: می‌خواهم از سمندریان انتقاد کنم!

رضا کیانیان سخنران بعدی این مراسم بود. این بازیگر مطرح و با سابقه سینما، تئاتر و تلویزیون نیز در ادامه این مراسم یادآور شد: حیرت‌زده شدم از حضور این همه جوان در این مراسم که شاید حمید سمندریان را ندیده باشند و این حضور نشان دهنده این است که سمندریان همیشه زنده است و جاری. در ابتدا می‌خواستم از فضایل سمندریان بگویم ولی حالا می‌خواهم از او انتقاد کنم.

وی به عکس حمید سمندریان که برای شب بخارا طراحی شده بود اشاره کرد و گفت: در عکس او حیرت زده است. حیرت شروع خلق است و اگر عادت کنیم دیگر حیرت نمی‌کنیم. اینکه هر چیزی را که صدبار دیده‌اید ببینید و باز هم حیرت کنید یعنی معجزه. الگوی سمندریان همیشه حیرت بود.

کیانیان در ادامه به ذکر خاطره‌ای از خود و حمید سمندریان پرداخت و یادآور شد: وقتی در نمایش «بازی استریندبرگ» حضور داشتم شخصیت ادگار که من آن را بازی می‌کردم به جایی خیره می‌شد. سمندریان گفت به چیزی باید خیره شوی که از آن حیرت کنی. بعدها که آقای سمندریان در بستر بیماری بود هما روستا پیشنهاد داد که بار دیگر «بازی استریندبرگ» را اجرا کنیم و من پذیرفتم. وقتی سمندریان خبر اجرای مجدد «بازی استریندبرگ» را شنید دوباره زنده شد. وقتی پیش او می‌رفتم در تحلیل جدید خود به من گفت که می‌دانی ادگار در آن صحنه به چه چیزی خیره می‌شود؟ ادگار به مرگ خیره شده است.

وی یادآور شد: دوره‌ای عصر غول‌ها بود. بعد از رفتن آن‌ها دیگر غولی در جهان نبود که به آن‌ها رجوع کنیم. سمندریان یکی از این غول‌ها بود و هست چون شما هستید. در این محدوده ما شاعر و هنرمند و بازیگران و کارگردانانی داشتیم که نمی‌شد از آن‌ها نقد کرد زیرا به نوعی کفر بود. به عنوان مثال ابراهیم گلستان در قید حیات هستند و می‌توانند در جهان به هر کسی هر حرف نامربوطی را بزنند ولی هیچکس نمی‌تواند حرف نامربوطی درباره آقای گلستان بزند.

کیانیان متذکر شد: اگر فهم انتقاد نداشته باشیم و بزرگان‌مان را نقد نکنیم روزی همه به ما می‌خندند که بت‌پرست بوده‌ایم. برخی نیز می‌گویند در شرایطی که دشمن تخریب می‌کند ما نباید خودی را نقد کنیم که این اندیشه خیلی بد است. جرأت نداریم نقد کنیم زیرا فرد را در ذهن‌مان انتقاد ناپذیر تصور می‌کنیم. یکی از این اشخاص حمید سمندریان بود که اتفاقاً خودش انتقادپذیر بود.

وی ادامه داد: سمندریان خدای تحلیل نمایش و نقد بودم. چنان جزییاتی را در نقش به بازیگر گوشزد می‌کرد که در کسی ندیدم اما یک ضعف داشت. فکر می‌کنم نمایش یک کل است یعنی به غیر از بازیگر، کارگردان، متن، طراحی صحنه و نور هم هست. در نتیجه بازیگر به همراه صحنه و نور ناقل مفاهیمی است که به مخاطب منتقل می‌شود. حمید سمندریان به دکور اعتقادی نداشت در حالی که کارگردان باید طراح را بیاورد تا در تمرین‌ها حضور داشته باشد و در طول تمرین‌ها طراحی و دکور نمایش شکل بگیرد. این ضعف سمندریان بود ولی بر عکس دکتر علی رفیعی دکور نمایش را در ذهن طراحی می‌کند و بازیگر را در آن قرار می‌دهد و دکور روی صحنه شکل می‌گیرد. دکتر رفیعی بهترین دکوراتور تئاتر ایران است.

کیانیان در بخش دیگری از سخنان خود تصریح کرد: اگر غولی در جهان وجود ندارد چون دوران غول‌ها گذشته و حالا همه غول هستند و مهم این است که چگونه خلاقانه‌ترین استفاده از دانسته خود را داشته باشد. اگر خود را نقد کنیم پیشرفت و اگر نقد نکنیم عقب‌مانده خواهیم بود.

وی سپس به علی دهباشی پیشنهاد کرد که در کنار برگزاری چنین شب‌هایی، شب نقد افراد را نیز برگزار کنند.

سپس تصاویری از مراسم شب نامگذاری سالن سمندریان در تماشاخانه ایرانشهر پخش شد.

در بخش پایانی این مراسم کاوه سمندریان نیز روی صحنه حضور پیدا کرد و به ذکر خاطراتی از پدر پرداخت. وی به قولی که حمید سمندریان از او گرفته بود اشاره کرد و اظهار کرد: از من قول گرفت آکادمی و سنت تدریس همچنان ادامه پیدا کند و من به همراه دوستان و هنرمندان این چراغ را روشن نگه داشتیم.

وی تأکید کرد: حمید سمندریان نمرده و من او را در بین شاگردان و هنرمندان تکثیر شده می‌بینم و خوشحالم که این راه ادامه دارد.

کاوه سمندریان در بخش پایانی سخنان خود یادآور شد: روزی به پدرم گفتم که می‌گویند شما تئاتر مدرن روی صحنه می‌بردید ولی کارهای‌تان کلاسیک است. پاسخ داد که بله زمانی کارهای من مدرن بود و هدفیم این بود تئاتر ایران را گامی جلو ببرم و حالا نوبت جوان‌ترهاست که این هنر را رو به جلو ببرند.

 

 

دوستانی که پس از سال‌ها به هم رسیدند

داود رشیدی، همواره مشغول خواندن بود و همیشه ایده‌های تازه‌ای برای اجرای تئاتر داشت و حالا در روز تولدش کتاب زندگی‌نامه‌ او در قفسه کتابفروشی‌ها جای می‌گیرد.

به گزارش ایسنا، فردا، ۲۵ تیر ماه زادروز داود رشیدی است؛ هنرمندی که در لحظات سخت و روزهای گرفتاری و بیکاری و بی‌پولی، هرگز شکوه و گله‌ای نکرد. او به جای غُر زدن همیشه مشغول خواندن یا ترجمه کتاب‌های تازه بود. شاید به همین دلیل است که تولد امسالش هم با انتشار کتاب زندگی‌نامه‌اش همراه می‌شود؛ کتابی که از سوی انتشارات نمایش منتشر شده و حاصل گفتگوی منصور خلج با این هنرمند است.

داود رشیدی در بسیاری از گپ و گفت‌های دوستانه و خبری، همیشه حرف جدیدی داشت از کتابی که تازگی خوانده بود و اغلب هم مشغول ترجمه آن بود.

او معمولا از نمایشنامه‌های تازه‌ای سخن می‌گفت که پسرش، فرهاد از خارج از کشور برایش می‌فرستاد.

تسلطی که رشیدی به زبان فرانسه داشت، سبب می‌شد این نمایشنامه‌ها را به زبان اصلی بخواند و اگر شرایط اجرای آن اثر در ایران فراهم بود، دست به کار ترجمه می‌شد. هرچند بسیاری از آن نمایشنامه‌ها رنگ صحنه به خود ندیدند.

اما به جز نمایشنامه‌های خارجی، او از نمایشنامه‌های تازه وطنی هم بی‌خبر نبود و این چنین بود که بعد از نگارش نمایشنامه‌ای به قلم احمدرضا احمدی، خیلی زود در جریان ماجرا قرار گرفت و البته که دوستی نزدیک او با آقای شاعر سبب شده بود بعد از نگارش نمایشنامه، خیلی زود آن را بخواند.

این چنین بود که رشیدی مدت‌ها رویای اجرای نمایشنامه «فرودگاه پرواز شماره ۷۰۷» را در سر پرورده بود. احمدرضا احمدی، شاعر نوگرای کشورمان، همیشه دنبال تجربه‌های تازه‌ای در کار هنر بود و نگارش این نمایشنامه هم بخشی از تجربه‌گرایی او به شمار می‌آمد.

اهل کتاب و تئاتر یادشان هست که این نمایشنامه که یکی از شخصیت‌های اصلی‌اش مرد شاعری بود، بعد از انتشار با حضور رشیدی و احمدی در شهر کتاب رونمایی شد و این دو دوست دیرین در همان برنامه هم خبر دادند که این نمایشنامه قرار است اجرا شود که البته به دلایل گوناگون، اجرای «فرودگاه، پرواز شماره ۷۰۷» که قرار بود در تالار اصلی تئاتر شهر روی صحنه برود بدهد، عملی نشد تا اینکه سال‌ها بعد، کورش سلیمانی که برای بازی در نقش شاعر این نمایشنامه انتخاب شده بود ، آن را به صحنه آورد تا رویای رشیدی در غیاب این هنرمند محقق شود. با این همه سلیمانی دلخوش بود که دست‌کم احمدرضا احمدی، شاهد این اجراست.

حالا اما چند روزی است که داود رشیدی دو مهمان عزیز در جهانی دیگر دارد؛ احمدرضا احمدی و ر. اعتمادی. دو دوست عزیز او که سال‌ها با هم رفاقت داشتند.

درگذشت این دو هنرمند به فاصله یک روز و در آستانه زادروز داود رشیدی، شاید برای کسانی که از این رفاقت باخبر بودند، در عین غم‌انگیز بودن، تداعی‌گر این دوستی هم بود. گویی دوستی آنان در جهانی دیگر ادامه پیدا می‌کند. کسی چه می‌داند، شاید در آن جهان که می‌گویند از دنیای ما جهان بهتری است، داود رشیدی شمع تولدش را در کنار دوستانش خاموش کند، شاید بتواند همه آن نمایشنامه‌هایی را که فرصت اجرایشان فراهم نشد، روی صحنه ببرد، شاید اصلا احمدرضا احمدی برایش نمایشنامه تازه‌ای بنویسد … بالاخره داود رشیدی همیشه شوق کار دارد. او که زمانی با اجرای نمایشنامه «در انتظار گودو» در سال‌های پیش از انقلاب به عنوان هنرمندی نوگرا خود را به جامعه هنری معرفی کرد، در هیچ مقطعی، حتی در روزهای سختی که سپری کردیم، به انتظار ننشست و همیشه شوق کار کردن را در خود زنده نگه داشت؛ حتی اگر این شوق در حد خواندن و ترجمه نمایشنامه بود. داود رشیدی همیشه رویا داشت و امید و خواندن کتاب زندگی‌نامه او شاید کمکی باشد برای ما برای حفظ این رویا و امید.

ماجرای سردبیری که علیه یک جریان می‌نویسد

نمایش «جریان» نوشته و کارگردانی علیرضا معروفی با بازی روزبه حصاری و حضور خسرو احمدی  از ۲۹ تیر ماه در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر روی صحنه خواهد رفت.

 

پوستر این نمایش با طراحی و اجرای رامین رستمی به تازگی رونمایی شده است.

 

«جریان» که تمرین‌های خود را به صورت فشرده آغاز کرده‌ است، درباره مصطفی، سردبیر مجله‌ای است که علیه یک جریان می‌نویسد و در پی این اتفاق ماجراهایی پیش می‌آید.

 

بازیگران به ترتیب نقش روزبه ‌حصاری، وحید ‌نفر، الهه ‌شه‌پرست، صالح ‌لواسانی، مازیار مهرگان، محمد ‌نیازی، مهدی ‌رحیمی‌سده، فرزاد ‌تجلی، محمدحسین ‌ثمری،  ضحی رجایی‌فر(هنرمند خردسال)  هستند. خسرو احمدی هم در این اثر ایفای نقش می‌کند.

 

محمد کاظم‌‌تبار (مجری طرح) و حسن جودکی (مدیر تولید) این اثر هستند، شیما جعفرزاده (دستیار اول کارگردان)، امیرحسین صفایی‌کیا (دستیار دوم کارگردان)، مصطفی خدابنده‌لو (دستیار سوم کارگردان) کژال امیری (منشی صحنه)، رضا خضرایی‌شاد (طراح نور)، پرهام بزاز (آهنگساز)، مرتضی رضایی (دستیار تولید)، سمیه میری (عکاس)، امیرحسین منصوری (ساخت تیزر)، میترا رضایی، نگار امیری و علی کیهانی (گروه رسانه، روابط عمومی و تبلیغات) در این نمایش علیرضا معروفی را همراهی می‌کنند.

 

علاقه‌مندان برای تهیه بلیت این اثر نمایشی می‌توانند به سایت تیوال مراجعه کنند.