پس از چاپ مقاله در کیهان دوستان نیز خودشان در مصاحبه هایی بر این امر صحه گذاشتند، به خاطر همین سپرده گذاری بود که اینهمه ناراضی درتئاتر وجود داشته ودارد.در واقع اینگونه دوستان لطف می کنند وبرای نظام مقدس و برای کشور ناراضی هنری می سازند . با این اوصاف از ظواهر امر معلوم است که تئاتر وهنرهای نمایشی در طی سالها با سودبودجه تئاتر اداره می شده است نه با کل واصل بودجه ایکه دولت ونظام برای هنرمندان تئاتر اختصاص داده اند . در آن مقاله روزنامه کیهان اعداد و ارقامی هم ارائه کردیم .حال این قضیه به لحاظ قانونی چقدر درست است و آیا اصولا مسئولان می توانند این بودجه ای را که دولت اختصاص داده، سپرده کنند بماند ، دیگر به موارد وشبهات شرعی آن اشاره نمی کنیم .در همان مقاله پرسیدیم که خب پس اصل پول و بودجه چه می شود ؟ که البته پاسخی نشنیدیم ! آن زمان فکر کنم بودجه تئاترهجده میلیارد یا کمی بیشتر وکمتر بود که در عرض این چند سالی که ما محاسبه کرده بودیم جمع پول چیزی حدودشصت میلیارد میشد . همه ارقام حدودی است چرا که هیچگاه از سوی مسئولان به طور کامل وشفاف و مشخص بودجه تئاتراعلام نمی شده است . ما در اینجا به بودجه تجسمی ودیگر رشتههای زیر مجموعه معاونت هنری که همگی به حساب موسسه توسعه هنرهای معاصر ریخته می شوند و ایضا به چندوچون آن ومسائلی که پیرامون آن در تجسمی وشرکت در اکسپوها وحراج های آثار هنری و...بوجود آمده ومطرح است اشاره ای نمی کنیم چون کارمان بیشتر در حوزه تئاتر است وسپس سینما البته بیشتر همان تئاتر . اینکه چرا اصولا این موسسه تاسیس شد تا یک واسطه بین دولت وهنرمندان باشد خود پرسشی است که تا به حال پاسخ درستی به آن داده نشده ، اینکه اصولا ضرورت ایجاد این موسسه چه بوده است ؟ چرا که باید گفت ظاهرا این موسسه آرام آرام به حیاط خلوت بعضی از مدیرا ن در خصوص اختصاص بودجه ودریافت هزینه ها وبودجه های آنچنانی وبی سرو صدا تبدیل شده است . این کار دولت به مانند آن است که مثلا پدر خانواده پول توجیبی خانواده اش را به بقال سرکوچه بدهد وبه آنها بگوید هر روز یا سر ماه بروید وخرجی تان را از بقا ل سر کوچه بگیرد . پر واضح است که بقال ابتدا بهجای پول به آنها جنس می دهد اینگونه کاسبی آن بقال هرچه بیشتر رونق می گیرد وابتدا اجناس بنجل ودر پستو مانده اش را به آنها می فروشد از سویی به انحای مختلف سعی میکند که بهانه بیاورد تا این پول در حسابش بیشتر بماند تا بیشتر سود ببرد و کمتر پول نقد به آن خانواده بخت برگشته بدهد . در نهایت هزینه نگهداری پول را هم می گیرد و... قس علیهذا ، احوال ما تئاتری ها به مانند همین خانواده است .
پدرمان یعنی دولت پول مان وخرجی مان را به بقال سر کوچه داده وبقال هم برای کمتر دادن ، دیرتر دادن یا در مواقعی ندادن پول هزار جور بهانه می آورد و ده ها مشکل بر سر اختصاص این بودجه فراهم می کند . خدا عاقبت ما را با این بقال به خیر کند انشاءالله .
اکنون که بودجه تئاتر بیش از هفتاد وهشت میلیارد تومان است دیگر چرا باید تئاتری ها در عسر وهرج باشند .سود این پول را اگر چنانچه فقط 10 درصد حساب کنیم که بیشتر از اینهاست میشود، سالی بیش از هشت میلیارد تومان واگر با سود بیست درصد حساب کنید می شود بیش از شانزده میلیارد تومان . در واقع اینگونه معلوم است که دوستان مدیرو مدبر هنرهای نمایشی دارند با این سود کل تئاتر کشور را می گردانند که واقعا دست مریزاد دارند . اما باز این سوال چند سال پیش کماکان به قوت خود پابرجاست ، اصل پول چه میشود ؟ به سر اصل این سپرده چه می آید ؟ چقدر از آن در ته حساب می ماند ؟ با آن چه کار می کنند ؟ چه وقت می خواهند حساب کتاب های تئاتر وهنرهای نمایشی را شفاف سازی کنند ؟ و... قس علیهذا .
البته ما داریم با طرح این پرسشها به وظیفه شرعی ، قانونی ،
اسلامی ، انقلابی وحرفه ای امان عمل می کنیم .مقام معظم رهبری مد ظله العالی بارها فرموده اند وتاکید کرده اند که باب نقد وانتقاد توسط منتقدان ارزشی باید باز بماند ومنتقدان مسائل ومشکلات را باید به رخ بکشند. ایشان فرمودهاند حتی از من هم باید انتقاد شود . پس به طریق اولی ما به فرمایش مقام معظم رهبری دامت برکاته در خصوص انجام وظیفه حرفه ای و شرعی عمل می نمائیم ولاغیر.
باید گفت موسسه توسعه هنرهای معاصر فقط یک واسطه است که کارها را به تعویق می اندازد وحساب وکتاب صحیح وشفاف هزینه های
تئاتری را مخدوش میکند وشأن ومنزلت هنر تئاتر ونمایش وایضا تئاتری هارا زیر سوال میبرد . مدیران تئاتر وایضا تئاتری ها
باید هماره دستشان پیش این موسسه که به مثابه همان بقال سر کوچه است، دراز باشد . آیا اگر این دون شأن تئاتر و هنرهای نمایشی واهالی آن ومدیران ومسئولان دست اندرکاران آن نیست پس چیست ؟ اگر این دون شأن نظام مقدس در خصوص رفتار با هنرمندان نیست پس چیست ؟
اگر در تهران روزی صد تئاترروی صحنه برود ، منظور تئاترهایی است که به نوعی کمک هزینه می گیرند نه تئاترهای کمدی آزاد یا بعضی از نمایش های بخش خصوصی که خودشان تهیه کننده دارند که با این حساب باید گفت صد نمایشهمکمی زیاد به نظر می رسد . حال ما دست بالا را می گیرم ومی گوییم صد نمایش . در واقع ماهی صد نمایش روی صحنه است ، چون هر نمایش سی روز کاری اجرا می شود . با این حساب حدودا سالی هزار ودویست نمایش در تهران به روی صحنه می رود . اگر به هرکدام از این ها فقط 10 میلیون تومان کمک هزینه بدهند که اگر بدهند گروهها کلاهشان را به هفت آسمان می اندازند می شود دوازده میلیارد . اگر بیست میلیون بدهند که اگربدهند تئاتری ها با شنیدن این خبراحتما لا از خوشحالی وناباوری سکته را خواهند زد، می شود بیست وچهار میلیارد تومان ، هنوز پنجاه وهفت میلیارد مانده است . اگر درهر ماه پانصد میلیون تومان ، نه ، دست بالا را بگیریم وبگوییم یک میلیارد تومان هم حقوقبه کارمندان وقراردادی ها و روزمزدها وشورا و... بدهند می شود در سال دوازده میلیارد، باز چهل وپنج میلیارد می ماند . خب میرویم سراغ شهرستانی ها، می دانید که به بعضی از انجمن های نمایش شهرستانها اصلا بودجه نمیدهند یا بودجه به آنها نمی رسد . حتی بعضی از شهرستانها مثلا سالی دویست تا پانصد هزارتومان
می گیرند که خنده داراست . به هر کدام ازسی وسه استان که انجمن نمایش دارنداگر یک میلیارد بدهند که نمی دهند میشود سی و سه میلیارد . یعنی هر استان اگر یک میلیارد بودجه تئاتر بگیرد که البته نمی گیرد با آن تئاترش شکوفا می شود. فرض کنیم اگر اینگونه شود باز حداقل بیش از دوازده میلیارد اضافه می آید .
بودجه جشنواره فجر هم که بیشتر از دو یا سه میلیارد نیست . جهنم وضرر 6 یا 7 میلیارد هم بگذاریم برای جشنواره های فجر وسنتی وعروسکی باز بیش از 10 میلیارد اضافه می آید . این تازه یک حساب سر انگشتی است. حال پول ها وبودجه ها وکمک هایی
که از این سو و آن سو از شهرداری و ... به مناسبتهای مختلف گرفته می شوند وایضا پول هایی که از اسپانسرها می گیرند بماند ،
آنها رابه حساب نیاوردیم .
می بینید که اگر بودجه تئاتر رادرست خرج کنند حداقل 10 میلیارد هم اضافه می آید .تازه ما همه اش راسرانگشتی وچرتکه ای حساب کردیم دست بالارا گرفتیم . به خانه تئاتر بخت برگشته واهالی واعضایش هم که فقط از این بودجه صد یا دویست میلیون در سال می رسد که آنهم یا داده نمیشود یا عقب می افتد یا به بهانه های مختلف از سروته آن می زنند . حال خودتان پیدا کنید پرتقال فروش را ...
پس با این حساب باید تکلیف این موسسه توسعه هنرهای معاصر که چون وصله ای ناجور و اضافه بر پیکر تئاتر نشسته است به طور جد هرچه زودتر معلوم گردد، و بودجه وهزینه های تئاتر وهنرهای نمایشی شفاف سازی گردد تا تئاتر واهالی اش به حق واقعی شان برسند و بدانند چقدر بودجه دارند وچقدر دستشان را می گیرد و... تا اینگونه جلو رانت خواری ها وخدای ناکرده اختلاس هایی که در تئاتر البته وجود ندارد گرفته شود .منظورم اختلاس ها ورانتهای احتمالی است وگرنه مدیران ما همگی پاکدست هستند و
شبانه روز به فکر تئاتر وهنرهای نمایشی و راحتی تئاتری ها وارتقا سطح کیفی وکمی وکاری و زندگی ومعیشت آنانند . انشاءالله.