خانه تئاتر -
فرض را بر این بگیریم که تصمیمگیرندگان کلانِ فرهنگی، همهی جوانب امر را سنجیدهاند و شرایط فعلی، مجال بهرهوری کامل از تمامامکانات موجود و فضاهای ممکن تئاتری را برای اجرای نمایش و آثار صحنهای نمی دهد، اما سوال اینجاست که آیا واقعاً ظرفیتها وپتانسیلهای ممکن تئاتر را هم مد نظر دادهاند یا خیر.
این هنر پویا در طول تاریخ نشان داده که در برابر هر بلا و ناملایمتی، انعطافی شگرف دارد و نیز دارای ماهیتی است که میتواند در هرشکل به حیات خود ادامه دهد آیا این چیزی جز معجزه است ؟
اینطور که مشهود است، خصیصهی بزرگ و اصلی این هنر مظلوم از نظر مدیران فرهنگی مغفول مانده و فعلا تصمیمی بر بهرهوری ازتوانهای عالی هنر نمایش و قدرت آموزشی و روحیهساز برای اقشار مختلف مردم را ندارند.
تاثیر رسانه بر تئاتر و قدرت اخبار در این مقوله کنار گذاشته شده است و کمترین توجه و بهرهوری از آن صورت میگیرد کما اینکه اهرمرسانه می تواند ناجی و حرکتدهنده باشد.
یک سوال ساده در اینجا مطرح است؛ آیا دورهی پر کار و درخشان دهه شصت و هفتاد که هم خاطره ساز بود و هم فرهنگساز فراموش شده است؟! آیا موانع فعلی برای اجرای زنده تئاتر، فرصت خوبی نبود برای بهرهگیری از گروههای نمایشی جهت احیای تئاترهایتلویزیونی و بازگشت به روزگار طلایی تله تئاترها؟!
سوال بعدی اینکه چرا از بستر رسانه، تبلیغات موثر و ابزار کاربردی اخبار بهرهگیری نمی شود؟ چرا اخبار تزریقی و قطره چکانی؟ چرادقیقه ی نودی و دیرهنگام و مبهم؟
بحث بر این نیست که با این وضع موجود از تعداد مبتلایان و قربانیان کرونا و تصمیم ستاد مقابله با کرونا مبنی بر ممانعت ازفعالیتهای جمعی و گروهی از جمله تئاتر و شیوهی اجرایی این دستور به چه شکل است و این تصمیم برای کاهش ضریب و قطعزنجیرهی ابتلا، به تابعیت از سایر جاهای دنیا را درست بدانیم و بپذیریم یا نه، که البته اوضاع همه گیری ویروس، بسیار خطرناک وپرآسیب و ریسکی است، اما مشکل اینجاست که این شکل از اطلاع رسانی از وضعیت تعطیلی تئاتر، بصورت هفته به هفته و قطرهچکانی، اهالی تئاتر را که دارند از بقای زندگی تئاتری خود دلسرد می شوند، دچار یأسی مضاعف نموده و همه را چه از شاغلین به اینهنر گرفته تا مخاطبین، در یک آشفتگی ذهنی معلق و در سر در گمی و بی خبری کامل فرو میگذارد. و بدنه و جان تئاتر با این سیاقدچار آسیبهای مضاعف و ضررهای بیشتر مادی و معنوی خواهد شد.
و گروههای نمایشی آینده و برنامه ی کاری خود را در هاله ای از بی برنامگی و بلاتکلیفی محض غوطه ور میبیند که این به مثابه زجرکش شدن با چشمان بسته است.
و شاید این خانواده که "او را به خیر مدیران امیدی نیست"، حالا تنها آرزویشان رهایی از شر بی برنامگی و بلاتکلیفی ست و خواهانبرخوردی صادقانه، برنامه ای دقیق و پاسخی روشن است تا تکلیف زندگی خود را بداند و در این بازی اعلام برنامه ی تعطیلی های هفتهبه هفته آن هم در آخرین لحظات ضیقِ دلهره و سکته، وقت و سرمایه خود را نبازد! و این به نظر بدترین و نامعلوم ترین شکل توزیع اخباراست.
شایسته است، ظرفیت رسانه و اخبار و تجربه و نقطه نظرات اهالی رسانه در ایجاد همگرایی و ارتقاء روحیه جمعی، بکار گرفته شود و ازدانش ارتباطاتی کمک گرفته شود تا پایگاه دادهای مفیدی ذخیره و اطلاع رسانی و برنامه ریزی ها در اوضاع بحران، انسجام پیدا کرده وبه درستی اتفاق بیفتد تا میزان زیان به حداقل برسد.