خانه تئاتر- چه خوشنازیست ناز ماهرویان
زدیده رفته را دردیده جویان
⚫ رفته ! ولی در قلب هرکه او را میشناخت نرفته ؛ از بچههای گروه «کوچ» اگر بپرسیم بیهیچ حرفی میگویند: نه رفته و نه میرود و شب از پی شب در خلوت و در روشنایی با ماست.
من رفتنی با صدای رسا میگویم : بود و از همه ما بهتر بود، از همه ما صادقتر ، زلالتر ، شفافتر بود.
میآموخت و میآموزاند منش را و آدمیت را
میآموزاند گذشت و از خود گذشتن را
هرگز و هیچوقت نه کس را به شماتت تماشا کرد و نه هرگز زبان به ژاژگویی گشود.
کریم ، کرامتی دنیایی داشت و شجاعتی دریایی. پایبند اصول و آیین هنرمندی بود.
بلندترین قداره را در قلب تمامی ما کاشت با رفتنش و افسوس همه را برانگیخت با زود رفتنش و حالا با شجاعت میگوییم برای نخستین بار، ما او را و این رفتن را نمیپذیریم و هرگاه نمایشی بخوانیم و بنویسیم و به صحنه ببریم بی یاد او نخواهد بود.
تسلیت باد به خانوادهاش و درود همیشه هنرمندانایران زمین به اخلاقمدارترین مرد نمایش کشور
[بهزاد فراهانی / که پس از مرگ نقی سیف جمالی حالا باید تا ابد به سوگ کریم اکبری نیز بنشیند.]
عکس از سایت ایران تئاتر و مربوط به آغاز مسابقات شطرنج خانه تئاتر است.